فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
خاطره انگیزی یکی از کیفیت های قلمروهای عمومی فضا و مشتمل بر چهار مرحله شکل گیری، ثبت، تداعی و انتقال است. نقش قلمروها و فضاهای عمومی در دو مرحله اول از اهمیت بیشتری برخوردار است. بازارها، مکان هایی هستند که در آن فرد تعاملات اجتماعی را تجربه، فضا را احساس و به ادراک محیط نایل می آید. نتیجه این گونه فعالیت ها و رفتارها، شکل گیری و ثبت خاطرات جمعی است. به نظر می رسد در سال های اخیر، بازار محمدعلی خان یزد معروف به بازار خان که از جمله نقاط دیدنی و قدیمی شهر به شمار می آید این نقش را کمتر ایفا کرده باشد. بازنمایی خاطره در بستری نوین به گونه ای که بتواند در برابر فرهنگ معاصر مقاومت کرده و راهی جدید در درون مایه به سوی آینده پیدا کند، ضروری است لذا، تحقیق حاضر با هدف ایجاد بستری مناسب مبتنی بر دو مرحله اول یعنی قابلیت شکل گیری و ثبت خاطره جمعی در این بازار انجام شد. سؤالات تحقیق عبارتند از : مراحل شکل گیری و ثبت خاطره در اذهان عمومی در فضای بازار به عنوان مکانی برای آفرینش خاطرات جمعی چگونه است؟ عوامل مؤثر در مراحل شکل گیری و ثبت خاطرات در بازارها چیست و چگونه می توان بستر شکل گیری و ثبت خاطرات را در بازار خان یزد فراهم کرد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شد. در روند پژوهش مشخص شد : خاطره جمعی واجد ابعاد اجتماعی، مکانی، زمانی و احساسی است. برای ابعاد، مؤلفه ها و برای مؤلفه ها، شاخص هایی شناسایی شد. همچنین، مراحل مختلف شکل گیری و ثبت خاطره جمعی شناسایی و مشخص شد این مراحل نسبت به هم همپوشانی داشته و شروع یک مرحله الزاماً در نقطه پایانی مرحله قبل نیست. به علاوه، مشخص شد : بازار خان یزد کماکان از این دو قابلیت بهره مند است. لذا، بازطراحی اجزاء بازار در جهت تقویت این قابلیت انجام و راهبردهایی برای حفظ این قابلیت ارایه شد.
نقش فضای باز، طبیعت و منظر در ارتقا کیفیت آموزشی مدارس(تحلیل کارکردی نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در معماری منظر)
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقیقات صورت گرفته در رابطه با تأثیرات طبیعت بر بهبود روند آموزشی و نقش آرامبخش ارتباط با طبیعت بر جسم و روان آدمی، بررسی کیفیت تعامل با طبیعت در مکان های آموزشی ضروری به نظر می رسد. در شرایط فعلی کشورمان حیاط مدرسه به عنوان مکانی جدای از بنای مدرسه مدنظر قرار می گیرد و بستری منسجم و هماهنگ با فضاهای بسته در محیط آموزشی را ایجاد نمی کند این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا حیاط مدرسه به مثابه عنصری مکمل در برنامه آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار می گیرد. در حال حاضر توجه به نقش آموزشی حیاط مدارس و بررسی کیفیت های مرتبط با آن از جایگاه ویژه ای در سیاست های آموزشی کشورها برخوردار است. در این راستا ابتدا به بررسی تأثیرات رابطه انسان با طبیعت، نقش و جایگاه طبیعت و منظر در محیط های آموزشی و سپس به بررسی یکی از نظریه های معماری منظر مرتبط با این موضوع ( نظریه بازسازی تمرکز ذهنی) پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با شناسایی مولفه های نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در محیط های آموزشی و تقویت آنها می توان از فضای باز و حیاط مدارس و محیط های آموزشی به عنوان فضایی مکمل و همگام با فضاهای بسته آموزشی و در جهت تقویت قدرت تمرکز و یادگیری دانش آموزان بهره گرفت
منظر جنگ؛ ادراک منظر، استحکامات دفاعی و استتار در زمان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله به چگونگی تأثیر جنگ بر شکل گیری مناظر و همچنین نحوه ادراک ما از آن می پردازد. شواهد زیادی از تأثیر جنگ ها بر منظر از زمان باستان تاکنون وجود دارد. این تأثیرات هم در بعد فیزیکی منظر قابل مشاهده است و هم در ابعاد ذهنی آن تأثیر می گذارد. بسیاری از مناظر فرهنگی امروز درنتیجه جنگ ها شکل گرفته اند. رابطه متقابل جنگ و منظر را می توان بر پایه دو کلیدواژه اصلی «ادراک» و «زمین» مطالعه کرد. در این مقاله مختصراً به ادراک منظر در نظریه های غربی در ارتباط با ارزش های منفی مانند ترس و خطر، همچنین ادراک منظر در بستر جنگ پرداخته می شود؛ سپس نمونه هایی از تغییر فیزیکی منظر در نتیجه اقداماتی که در زمان جنگ و یا پس از آن برای شکل دهی به منظر صورت گرفته، بررسی می گردد. این نمونه ها شامل دیوارها و استحکامات دفاعی، یادمان های جنگی و گورستان های جنگ، باغسازی در زمان جنگ و همچنین مناظر استتار است. بررسی این موارد، پیچیدگی ارتباط میان جنگ و منظر را نشان می دهد و اینکه امروز، طراحی دوباره و معنادار مناظر متأثر از جنگ برای استفاده های جدید، در وهله اول نیازمند خوانش دقیق این مناظر است.
زیباشناسی نورپردازی چنارهای خیابان ولیعصر(عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورپردازی هویت مند منظر طبیعی شهر کیفیت زندگی شبانه را ارتقاء می دهد. شناسایی عناصر هویتی و نورپردازی مناسب آن ها هنری شهری محسوب می شود. عناصر طبیعی شهر به واسطه مشارکت در ساخت خاطره جمعی، واجد هویت هستند و مهم ترین آن ها در منظر شهر تهران را می توان درخت دانست. چنارهای خیابان ولیعصر (عج) هویت مندترین درختان این شهر شناخته شده اند. حفظ هویت چنارهای ولیعصر در نورپردازی آن ها، به جهت پایداری منظر روزانه و شبانه، از طریق رعایت نکات زیبایی شناسانه امکان پذیر است. بسیاری از نکات زیبایی شناسی تجسمی قابلیت انطباق با نورپردازی را دارند، زیرا نورپردازی منظر شبانه مانند تابلویی نقاشی انرژی عناصری چون خط، نقطه، سطوح، بافت و غیره را داراست که از طریق نور بر سیاهی شب ایجاد می شود. همانند نقاشی کنترل این عناصر به همراه کنترل زمینه می تواند به بیانی متفاوت از موضوعاتی یکسان منجر شود. بررسی نقش زیبایی شناسی در حفظ هویت عناصر بصری شهر و ارتقاء منظر شبانه هدف این پژوهش را تشکیل می دهد.
تعامل شهر اهواز با رود کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه کارون در جنوب ایران از پیش از اسلام، از تمدن ساز ترین رودخانه های این منطقه است و شهر اهواز که پیشینه آن به پیش از دوران ساسانی بازمی گردد در کنار همین رودخانه شکل گرفته است . لبه شهری رودخانه کارون در شهر اهواز همواره تحت تأثیر نوع تعامل این شهر با رودخانه بوده است . در طول تاریخ اهمیت رودخانه کارون برای ساکنین این منطقه فراتر از عنصری جهت تأمین آب و به عنوان زیرساخت اصلی در رونق اقتصادی شهر عمل کرده است . ارتباط اقتصادمحور شهر و رودخانه موجب شده بود تا در طی سالیان لبه شهری رودخانه در این منطقه با کاربری تجاری شکل گیرد . این در حالی است که در دهه های اخیر با رویکردهای متفاوتی که نسبت به تعامل با کارون اتخاذشده، رودخانه به تدریج نقش اقتصادی خود را در نظام شهری ازدست داده و متعاقب آن لبه شهر و رودخانه دچار اخلال شده است . چنانچه به نظر می رسد شهر حیات اقتصادی خویش را از رودخانه مجزا نموده و توسعه آن بر مبنای رودخانه شکل نمی پذیرد . این موضوع سبب شده تا هویت لبه شهری اهواز که طی قرون بر اساس رودخانه شکل گرفته دچار آسیب شده و به دنبال آن شهر با چالش های متعددی روبرو شود . این پژوهش باهدف بررسی و تحلیل چگونگی و چرایی رابطه شهر اهواز و رودخانه کارون در طول تاریخ و شکل گیری لبه شهری کارون و آسیب شناسی آن، در دو بخش ابتدا به بیان ارتباط شهر و رودخانه در گذشته و پس ازآن به تحلیل رویکردها و اقداماتی که در دهه های اخیر نسبت به آن صورت گرفته، می پردازد .
بازطراحی بوستان های شهری با تأکید بر توسعه اجتماع پذیری (مورد مطالعه: بوستان های شهر مهاباد)
حوزههای تخصصی:
فضاها و عرصه های عمومی یکی از عناصر ضروری و اساسی زندگی روزمره شهری و مهمترین بخش شهرها به شمار می روند، در این میان پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضاهای عمومی و بازنمود زندگی مدرن شهری، محیطهایی برای لذت، تفریح،گذران اوقات فراغت، زندگی اجتماعی وتبادل فرهنگ، افکار، دیدگاه ها،عقاید و نظرات هستند. در دوران معاصر با افزایش فردگرایی، عملکرد اجتماعی بسیاری از فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری از بین رفته است، لذا توجه به محیط کالبدی پارکها به عنوان محملی برای بازیابی همجواری از دست رفته انسانها، درجهت نزدیکتر کردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته اهمیت بیشتری یافته است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد مؤثر بر اجتماع پذیری پارکهای شهری، قصد دارد با سازگاری هرچه بیشتر شرایط کالبدی و معنایی محیط پارکهای شهری منطبق بر نیازها و خواسته های کاربران فضا، پارکها را تبدیل به فضایی جامعه پذیر سازد. لذا پس از بررسی سوابق موضوع در بخش مبانی نظری، با استخراج شاخص های مؤثر اجتماع پذیری در محدوده مورد مطالعه از طریق نظرسنجی ارزیابی گردید.در بخش نظرسنجی پاسخ دهندگان به صورت تصادفی ساده، و به تعداد 384 نفر انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل گردیدند و روابط معنادار بین متغیرهای دخیل در اجتماع پذیری، استنباط گردیدند. براساس نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، بین شاخص های اجتماع پذیری که شامل معیارهای خوانایی و کیفیت محیط، الگوهای فرهنگی- اجتماعی،منظروعناصرگیاهی،حیات جمعی و سرزندگی،مدیریت،کاربری های همجوار و آسایش و امنیت روانی و ...را شامل می شودومطلوبیت اجتماع پذیری در فضای پارک های شهری ارتباط معناداری وجود دارد. به معنای اینکه با ارتقای ویژگی های کالبدی پارک های شهری، اجتماع پذیری نیز بهبود خواهد یافت. بین شاخص های معنایی محیط نیز که معیارهای سرزندگی، خاطره، آسایش و راحتی، زیبایی، ایمنی و امنیت را دربر می گیرد و اجتماع پذیری پارکهای شهری همبستگی ارتباط معنادار وجود دارد.
طراحی پیاده راه و تأثیر آن بر کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها، مطالعه موردی پیاده راه تربیت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی پیچیده در ارتباط با علوم مختلف، بسته به حوزه علمی مورد بحث، معانی متعددی دارد. امروزه کاربرد پیاده راه ها به ویژه در حفاظت از بافت های کهن شهری، جایگاه خود را در مباحث شهرسازی یافته و به عنوان ابزاری مفید در جهت حفظ فضاهای بافت شهری کهن و آشتی آن با فضاهای مدرن شهری و ساکنان آن استفاده می شود. فضایی که فرد در آن آزادانه بدون خطر تصادف با وسایل نقلیه حرکت می کند، مخصوص پیادگان است و برای ایجاد پیاده روی آسان، ضمن حفظ بافت تاریخی شهری خلق شده اند. توجه به عابران پیاده به عنوان عامل حیات بخش فضاهای شهری در طراحی این فضاها و مانعی بر متروک شدنشان ویژگی مشترک پیاده راه ها است. نمونه موردی مقاله، پیاده راه تربیت تبریز است که با روش توصیفی موردی تحت بررسی قرار گرفته است. ابتدا با استفاده از روش های کتابخانه ای اطلاعات جمع آوری شده، سپس از طریق روش میدانی، با مصاحبه و پرسشنامه، نظر عابران پرسیده شده است. در مرحله میدانی، جامعه آماری با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال عدم برگشت پذیری برآورد شده است. شاخص های کیفیت زندگی مورد بررسی پرسشنامه شامل دیدگاه نظریه پردازان شهرسازی است که در مرحله کتابخانه ای بررسی شده و در دسته بندی های جزئی عناصری چون سرزندگی شهری، حفط هویت شهری، حفظ امنیت و... را در بر می گیرد. در نتایج، شاخص ها در دو دسته کیفیت کالبدی و اجتماعی جمع بندی شدند که نشانگر بهبود کیفیت زندگی اجتماعی در تربیت پس از اجرای این فناوری نوین است. نتایج حاصل از کیفیت های کالبدی هرچند نشان دهنده اثرات سازنده بر کیفیت زندگی از نظر کالبدی پس از کاربرد پیاده راه است، ضعف هایی نیز در برخی از شاخص ها دیده می شود. در پایان با توجه به کیفیت زندگی حاصل شده در این نمونه، راه حل هایی در بستر کیفیت های کالبدی برای این پیاده راه پیشنهاد شده است تا با افزایش کیفیت زندگی در این بافت، ضمن حفظ ماندگاری حیات بافت، بتوان آن را به عنوان الگویی زنده در بافت های مشابه مطرح ساخت.
Urban art, Landscape phenomenon, Citizens, Social space («هنر شهری» به مثابه پدیده ای منظرین در جامعة امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز در ادبیات «هنر شهری» کشورمان یا اهداف آثار هنر شهری را در تأثیرات آن بر ارتقای کیفیت منظر شهر مبنای تعریف قرار می دهند و یا انواع آثار هنری حاضر در شهر را به عنوان هنر شهری قلمداد می کنند. اما نکته قابل تأمل این است که در پژوهش های صورت گرفته مشخص نیست هنر شهری چیست؟ چگونه بر کیفیت منظر شهر اثر می گذارد؟ و آیا همه آثار هنری موجود در شهر موجد چنین کیفیاتی می شوند؟
با گسترش حضور آثار هنری در سطح شهرهای کشور و عدم موفقیت حداکثری آنها در حصول اهداف تعیین شده به نظر می رسد هنر شهری از جوهره اصلی خود فاصله گرفته و مقهور اعمال سلیقه هایی شده است که گاه آنها را تا حد تزیین و بزک شهر تقلیل داده است. از این رو نه تنها حضورش در شهر هدفمند نبوده، بلکه منجر به اغتشاشاتی نیز شده است.
این مقاله پیشنهاد می کند امروز برای دستیابی به اهداف مورد نظر لازم است به «هنر شهری» به عنوان یک پدیده منظرین نگریست. زیرا به دو مؤلفه شهروند (انسان) به عنوان «مخاطب هدف» که آثار هنر شهری برای او خلق می شود و «فضای جمعی» به عنوان محیط شکل گیری ادراکات و تعاملات اجتماعی و نه صرفاً بستر حضور آثار وابسته است. در آخر نتیجه می گیرد در دوران معاصر، مناسب ترین بستر برای هنر شهری نه هر فضای شهری و فضای عمومی که فضای جمعی است تا ضمن برقرارساختن ارتباطات اجتماعی به عنوان والاترین هدف حیات مدنی بتواند مخاطبان هدفمند را به درک آثار هنری دعوت کند و در این فراخوانندگی به کیفیات شهری مورد نظر نایل شود.
حال و هوای جنگ در آثار نقاشی؛ گزارش ایرج اسکندری از تجربه های خویش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
هنر انقلاب، دفاع مقدس و مفاهیم پیوسته با آن در طول سه دهه اخیر بخش مهمی از هنر معاصر ایران را به خود اختصاص داده است. ایرج اسکندری، نقاش و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران، ازجمله هنرمندان پرکار این برهه از هنر کشور است؛ آثارش با تجربه ای زیسته در زمان جنگ توأمان بوده، مجموعه ای از رویکردهای واقع گرایانه، نشانه شناسانه و معناشناسانه را بازتاب می دهد. ایرج اسکندری در همایش یک روزه جنگ و منظر در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ماه 1395، به تشریح آثار و دستاوردهایش در طول سه دهه فعالیت در هنر انقلاب و دفاع مقدس پرداخت. آنچه در ادامه می خوانید مختصری از این سخنرانی و در واقع مونوگرافی هنرمند از سه دهه فعالیت هنری اش است.
سهم شاخص های زیبایی محیط در شناخت منظر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم زیبایی همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان و فلاسفه در طی قرون مختلف بوده است. در دهه های اخیر زیبایی شناسی منظر به عنوان رویکردی مؤثر در شناخت و ادراک محیط توانسته است نقشی برجسته در ادبیات موضوعی منظر ایفا نماید. به همین دلیل شناخت جهت گیری های گوناگون در طراحی زیبایی شناسی منظر و شاخص های ترجیح زیبایی شناسی در منظر شهر ازجمله ضروریات مورد بررسی در این زمینه است. این مقاله با طرح این سؤال آغاز می شود که نسبت شاخص های زیبایی شناسی محیط در منظر شهر چیست؟ جهت پاسخ به این سؤال این فرضیه که می توان با مدون ساختن شاخص های زیبایی شناسی به مدلی جهت فهم و درک زیبایی محیط بر مبنای اجزاء شکل دهنده آن رسید شکل گرفته است. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی بوده و با استدلال منطقی به واسطه مطالعات کتابخانه ای به مرور ادبیات موضوع در حوزه زیبایی شناسی منظر شهر پرداخته است که از طریق مطالعات منابع مرتبط و مرور جامع آن شاخص های زیبایی شناسی به دست آمده است. ضمناً رویکردهای مختلف زیبایی شناسی در منظر شهر نیز بررسی و تحلیل شده است تا بتوان به ارتباطی معنادار بین شاخص های به دست آمده و رویکردهای اشاره شده دست یافت. جهت پیشنهاد کردن مدلی مفهومی در این مقاله، چهار کلیدواژه اصلی شامل حس، ادراک، مفهوم و قضاوت زیبایی شناسی که به شناخت زیباشناسی منظر شهری اشاره دارند شناسایی شد. در پایان مدل پیشنهادی تحقیق، برگرفته از ادبیات موضوع تدوین شده است که نشان می دهد زیباشناسی منظر شهری شامل چهار مرحله : مطالعه عناصر عینی منظر شهری؛ مطالعه عوامل سازمانی عناصر که منجر به پتانسیل برانگیختگی می شوند؛ مطالعه ویژگی های ذهنی مشتق شده شکل محیطی و مطالعه پاسخ زیباشناختی انسان به محیط است.
باغ کهنه فین و محدوده میان آن تا باغ فین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناحیه فین، ییلاقی برای شهر کاشان محسوب می شود و به سبب نزدیکی به کوه و برخورداری از حضور چشمه تاریخی فین از وضعیت اقلیمی مناسب تری نسبت به شهر کاشان برخوردار است. این ناحیه دربردارنده باغ های پرشماری است. هم اکنون بقایای باغی قدیمی تر از باغ فین در پایین دست آن قرار دارد که باغ کهنه نامیده می شود. براساس پاره ای از مستندات تاریخی، باغ یادشده در زلزله ای که در اواخر حکومت شاه تهماسب رخ داده، آسیب دیده است. درنتیجه این تخریب، باغ شاهی جدیدی در جایی نزدیک تر به مظهر چشمه فین ساخته شده است. به دلیل انتقال باغ به مکان کنونی آن، به نظر می رسد بعد از این تاریخ باغ کهنه از اقبال کمتری بهره برده باشد؛ علاوه بر آن مستندات تاریخی در خصوص این باغ و محدوده مابین آن تا باغ فین، بسیار محدود هستند. این تحقیق که با روشی تفسیری تاریخی انجام گرفته، به دنبال آن است تا با استفاده از منابع تاریخی و مقایسه آن ها با عکس های هوایی دوره های گوناگون و انجام مطالعات میدانی، طرح باغ کهنه، نحوه اتصال دو باغ و محدوده پیرامونی باغ فین را بازیابی کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که باغ کهنه تا اوایل دوره پهلوی همچنان به حیات خود ادامه می داده است و پس از آن با عبور خیابان میان فین و کاشان، باغ کهنه به دو بخش تقسیم شده است. حد میان دو باغ کهنه و فین، پیش از احداث خیابان یادشده، خیابانی شاهی بوده است که احتمالاً از بقایای دوره صفویه بوده است. در محدوده بلافصل باغ فین نیز باغ ها و محوطه هایی بوده اند که وجود خیابان فعلی خارج از باغ موازی با جبهه سردر خارج باغ را دست کم در جبهه سردرخانه باغ فین نفی می کنند.
از منظر نزاع تا منظر دفاع؛ مفاهیم و گونه های پیوند منظر با جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
جنگ و نزاع بخش تاریک و تلخ تجربه بشری است که تلاش ها برای اجتناب از آن برخی مواقع غیرممکن بوده است. این نوشتار با نگرشی متنی به پدیده جنگ، منظر را از صرف قرارگاهی برای تحقق آن به مثابه محصولی برای درک واقعیت جنگ و انتقال تجارب و مفاهیم موجود در آن تلقی می کند. به این ترتیب، این نوشتار با مطالعه ادبیات موضوع حوزه منظر جنگ، با ایجاد تمایز میان دو مفهوم «جنگ» و «نزاع»، این فرضیه را مطرح می کند که در رابطه ای دیالکتیکی میان منظر و نزاع، در شرایط مختلف، گونه هایی از «منظر نزاع» تولید و بازتولید می شود که برخلاف دیگر دسته بندی های ا موجود، فرآیند محور بوده و به همین سبب تعریف پذیرتر و قابل ارزیابی تر است. با این رویکرد، رابطه منظر و نزاع طبقه بندی شده، دسته بندی جدیدی در حوزه رابطه منظر و جنگ ارائه و سه گونه منظر نزاع شامل «منظر نزاع پیشا-جنگ»، «منظر نزاع حین جنگ» (منظر جنگ یا منظر کارزار) و «منظر نزاع پسا-جنگ» معرفی می شود. دو نکته اساسی در این طبقه بندی یکی، مفهوم «ارزش منظر» در شناسایی و حفظ مناظر نزاع است که فهم آن نیازمند نگرش های متنی و میان رشته ای است و دیگری «قابلیت تغییرپذیری» این مناظر جهت تبدیل شدن از یکی به دیگری است که توجه به وضعیت نهایی منظر و پایش مستمر آن را طلب می نماید. درحالی که منظر نزاع پیش و حین جنگ با حذف عامل بیرونی نزاع، شکل اولیه خود را به دست می آورند و یا به عبارتی «تولید» می شوند، منظر نزاع پسا-جنگ با حذف آن عامل، خلق شده و به انحا و اشکال گوناگون ادبی، سینمایی، شهری، خاطرهای و مانند آن «بازتولید» می شود.
منظر یادمانی جنگ : از واقع نمایی تا استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
جنگ پدیده ای خوشایند نیست که یادآوری آن به جامعه، امری مطلوب باشد. اما در ورای جنبه های تلخ و سیاه هر جنگ می توان به جنبه های سفید این پدیده نیز نظرکرده و حتی آن ها را به نسل های نو یادآوری کرد. هر نبردی بی شک شاهد دلاوری، ایثار و میهن پرستی عده ای بوده است که برای این ارزش ها از جان خود گذشته اند. در این حالت، یادآوری جنگ در قالب یادمان ها باید به پررنگ کردن یاد این افراد، مکان های خاطره انگیز و ارزش های فطری و انسانی مرتبط با جنگ بپردازد. یادمان های جنگ به عنوان نمادهایی در زندگی روزمره نسل های جدید، قرار است خاطراتی از جنگ را زنده نگه دارد. اما این نمادها چگونه باید باشند؟ آیا روایت مستقیم یک اثر هنری از جنگ، به عنوان مثال، مجسمه یک رزمنده پاسخ مناسبی به امر «یادآوری» است؟
نمونه های متنوعی در سراسر جهان با این موضوع اجرا شده است. مقاله حاضر به بررسی این نمونه ها می پردازد و از خلال آن ها دنبال پاسخ ا مناسبی برای این پرسش است.
نتایج تحقیق حاکی از آن هستند که در موضوع یادمان های مرتبط با جنگ، با یک طیف مواجه هستیم که یک سوی آن واقع نمایی و نگاه موزه ای است و سوی دیگر آن نگاه انتزاعی و استعاره ای. هرچند واقع نمایی ارتباط سریع تری با مخاطب برقرار می کند اما ماندگاری اثر در ذهن مخاطب به دلیل سادگی آن اندک خواهد بود. در مقابل یادمان هایی که دارای لایه های پیچیده تری بوده و تفسیرپذیر هستند اگرچه ممکن است در جذب اولیه مخاطب ضعیف باشند اما درگذر زمان کارکرد بهتری را به عنوان یک اثر یادمانی ایفا می کنند.
بنابراین به نظر می رسد یادمان های جنگ متناظر با جنبه های حماسی و ارزش های ملی باید با بیان تمثیلی و استعاره ای ارائه شوند و آثاری که به یادآوری خاطرات مربوط است می تواند از بیان واقع گرایانه بهره گیرد. بررسی نمونه ها حاکی از آن است که انتخاب رویکرد مناسب با موضوع یادمان، در جذب مخاطب و انتقال پیام به نسل جدید موفق تر خواهد بود.
یادمان شهدای گمنام؛ بررسی دو رویکرد منظره پردازی در ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
جنگ ایران و عراق که در ایران با نام دفاع مقدس و در عراق و کشورهای عربی با عنوان «قادسیه صدام» و «جنگ اول خلیج فارس» شناخته می شود، از رویدادهایی است که بازآفرینی یادمانی آن در سال های بعد از جنگ در شهرهای مختلف ایران و همچنین عراق منظر شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. جنگ ایران و عراق برای ایرانیان نسبت به عراقی ها یک تفاوت اصلی داشت؛ در جنگ ایران و عراق کشور ما مورد حمله قرار گرفت و مردم ما موضع دفاعی گرفتند. تفاوت دیگر جنگ برای ایرانیان، وجه اصلی و انسانی آن است. به همین دلیل تعریف انسان ایرانی از جنگ یک تعریف دم دستی و مطلق نخواهد بود و ادبیات جنگ در ایران با این مشخصات همیشه معنادار خواهد بود. تفاوت معنای جنگ در دو جامعه ایران و عراق، علی رغم شباهت های اجتماعی و تاریخی زیاد، منجر به رواج دو دیدگاه و دو رویکرد مختلف در ساخت یادمان های شهدا شد. مقاله حاضر ضمن ارزیابی نمونه های ساخته شده مزار شهدای گمنام در عراق و ایران نشان می دهد بازآفرینی خاطرات حماسه و غرور یک ملت، نقش بسزایی در اتصال خاطره فرهنگی مردم آن ملت برای نسل های بعدی دارد. نتایج پژوهش در جدولی به جمع بندی ویژگی های یادمان شهدای ایران در مقابل شهدای عراق پرداخته و نشان می دهد تفاوت دیدگاه چگونه باعث تفاوت در نمودها، ظاهر و محتوای یادمان های یک جنگ در دو کشور مدافع و مهاجم شده است.
نتیجه بررسی این مقاله نشان می دهد که مشکل قابل توجه المان های یادمانی شهدا در ایران، عدم استفاده از تخصص منظر و کم توجهی به پتانسیل فضاهای شهری مناسب در جذب مخاطبان است که علی رغم ضعف های تکنیکی، به دلیل مردمی بودن، ماندگار و معنادار بوده، در بلندمدت می تواند ارتباط خود با فضا و زندگی روزانه را اصلاح و تقویت کند. در مقابل یادمان های شهدای عراق علی رغم ویژگی های کالبدی برتر، به دلیل رویکرد اقتدارگرایانه، بعد معنوی ضعیفی دارد و قابلیت اصلاح پذیری در آن کمرنگ است.
هم زیستی معماری و طبیعت در روستاهای پالنگان و آویهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانه های پالنگان طوری روی کوه های شاهو نشسته اند که مشکل بشود گفت روستا کجا تمام می شود و یا طبیعت کوهستانی از کجا شروع شده است . صخره ها چنان به خانه ها رسیده اند که انگار بازویی به آرنج رسیده باشد؛ به مانند عضوهایی زنده از « یک » بدن؛ هم خون و هم نفس . نوشتار حاضر با زبان ادبیات و تصویر هم نشینی بی مرز و تکلف و همزیستی شاعرانه روستای پالنگان و آویهنگ با کوه را با روایتی شاعرانه بیان می کند، مفصل های شکل گرفته میان کوه و روستا را می کاود : سرایت کوه در روستا و روستا در کوه را تصویر می کند .
تأثیر مؤلّفه های منظر شهری در آرامش شهروند (نمونه موردی: محلّه کوی معلّم شهر بجنورد)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، آرامش و آسایش یکی از پارامترهای ضروری برای ساکنین مناطق شهریست. چراکه عدم وجود آرامش باعث به وجود آمدن مشکلات روانی و اجتماعی می گردد که این مسأله به متلاشی شدن جامعه شهری می انجامد. برآوردن این نیاز به طرق مختلف صورت می پذیرد؛ یکی از این مؤلّفه ها که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، ایجاد آسایش بصری از طریق ویژگی های بصری است، زیرا حسّ بینایی تأثیرگذارترین عامل از میان حواس چندگانه در ارتباط بین انسان و محیط می باشد و در صورتی که ویژگی های بصری درست و به جا در منظر شهری استفاده شوند، می توانند به به وجود آمدن محیطی ایمن تر و مطلوب تر کمک نمایند. علّت این که سیمای شهرهای ما عاری از کیفیت است و القا کننده آرامش و بهره برداری از فضا نیست، عدم توجّه مدیران شهری بوده که برنامه جامعی برای موضوع آسایش بصری تهیه نکرده اند؛ همچنین با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرها و افزایش جمعیت، رفته رفته به این مهم کمتر توجّه شده و همین امر موجب آشفتگی بصری گردیده است. در مورد آسایش بصری و منظری شهری تحقیقات گسترده ای صورت پذیرفته است. از جمله این تحقیقات می توان به پژوهش گوردن کالن، سایمون بل، اسماعیل صالحی، هدی علوی طبری، محمّد آتشین بار، مسعود متولّی و نیز تحقیقات متفاوت دیگری که در قالب کیفیت محیطی و منظر شهری توسط دانشمندان مختلف صورت گرفته و اشاره به اهمّیّت این موضوع در شهرها دارد اشاره کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهایی مناسب جهت کمک به ایجاد مفهوم آرامش از طریق آسایش بصری در محیط شهریست .روش تحقیق در این مقاله ، به صورت تحلیلی و مطالعات میدانی و شیوه و ابزار تحقیق، اسنادی و کتابخانه ای می باشد که مبانی مورد نیاز گردآوری و بررسی، سپس با توجّه به آن ها، نمونه موردی مورد پژوهش، مقایسه و با استفاده از پرسشنامه و نرم افزارspssتحلیل شده، و راهکارها در قالب جدولی برای ایجاد حسّ آرامش با توجّه به ویژگی های بصری در محیط نمونه مورد مطالعه، ارائه شده است .با توجّه به مقایسه و راهکارهای ارائه شده، نتایج برای دستیابی به احساس آرامش از طریق ویژگی های بصری در محلّه کوی معلّم به صورت موردی بیان شده است.
جنگ و مجسمه های شهری تهران؛ از واقعیت عینی تا امر ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
جنگ های متعدد از جمله با روس ها در دوره قاجار، جنگ جهانی دوم در دوره پهلوی و جنگ هشت ساله با عراق در دوره جمهوری اسلامی تجربیاتی است که ایران معاصر طعم آن را چشیده است. از سوی دیگر تجربه حضور مجسمه شهری در تهران معاصر نیز این پرسش را به ذهن متبادر می سازد که مجسمه شهری به مثابه گونه هنری چگونه تجربیات جنگی را بازتاب داده است؟ و در دوره های مختلف چه رویکردهایی بر بازنمایی موضوع جنگ در آثار پدیدار شده است؟
این مقاله مبتنی بر روش تحقیق اسنادی است که در آن مجسمه ها به عنوان سند مورد بررسی قرار می گیرند. با استناد به کتب و اسناد تاریخی در مجموع 47 مجسمه در ارتباط با موضوع جنگ که تاریخ داشتند از دوره قاجار تا سال 1389 مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد مجسمه های تهران را می توان به دو مقطع اصلی «قاجار تا انقلاب اسلامی» و «انقلاب اسلامی تا 1389» تقسیم کرد. در مقطع اول به واسطه تجربیات و هجوم های زیاد به کشور، جنگ معنای عام یعنی «تهاجم» دارد. از این رو سیاست حاکم از طریق مجسمه های شهری واقع در میادین – به عنوان عنصری حکومتی سعی در نمایش قدرت نظامی حکومت می کند؛ از توپ های جنگی به عنوان نخستین نمونه ها تا پیکره های سواره نظام شاه. از سوی دیگر مفاهیم انقلابی بعد از مشروطه همچون عدالت خواهی و آزادی خواهی نیز در اشکال اسطوره ای مبارزه در فضای میدان نمود پیدا می کند. در مقطع دوم، انقلاب اسلامی باعث تفسیر دیگری از مدلول جنگ شده؛ به طوری که از جنگ به دفاع مقدس تعبیر می شود و اسطوره سازی، قهرمان سازی و بیان مفاهیم انقلابی و ارزشی هدف قرار می گیرد؛ ساخت مجسمه و سردیس فیگوراتیو از شهدا به عنوان تکریم مقام قهرمانان دفاع مقدس و یادمان ها و مجسمه های انتزاعی از مفاهیمی چون شهادت، ایستادگی و رشادت که هم در فضاهای عمومی (بوستان ، میدان، خیابان) و هم غیرعمومی (حاشیه بزرگراه) نصب می شوند.
راه به مثابه منظر
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
راه پدیده ای غریب در زندگی انسان است. ابتدا فقط مسیر دسترسی به «جایی» است. در این مسیر، آنچه مهم است، مقصد است. سؤال آن است که چگونه می توان زودتر به مقصد رسید؛ کوتاه ترین راه کدام است. قضیه حمار، حکایت این ماجراست. برای حیوان زودتر رسیدن تنها حکمی است که غریزه او می سازد. هر مقصود دیگر ضمن راه، با قضیه حمار ناسازگار است. اما برای انسان ماجرا در همین صحنه تمام نمی شود. بعد از طرح «مسیر»، رفت وآمد آغاز می شود. مسافرانی که به سوی آن مقصد می روند، روزانه از این «مسیر» می گذرند. این ها دیگر با سؤال روز اول مواجه نیستند؛ زیرا مسیر تعریف شده است. پرسش این ها، همچون مطالبه انسان متمدن است که از بند معیشت رسته و به ظرفیت های جدیدی توجه می کند که «زندگی» فراتر از «زیست» می تواند به او بدهد. انسان متمدن به رشد، معنویت، فرهنگ و هنر می اندیشد و تلاش می کند اوقات و محیط زندگی خود را به صورتی مدیریت کند که به نیازهای عالی او پاسخ دهد درحالی که انسان ابتدایی به مطالبات نخستین خود و حفظ حیات مشغول بود. راه، پس ازآن که پدید آمد، به مدد استفاده مداوم انسان ها، تجربه های نوبه نو و تولید خاطره های فردی و جمعی، تدریجاً علاوه بر اتصال دونقطه نقش های جدیدی پیدا می کند. راه، نظرگاهی برای «تماشای» طبیعت است که «بیرون» را از نقطه ای خاص برای ناظر تصویر می کند. در این نقش، راه یک قاب است؛ انتخابی خاص از بی نهایت امکان تماشای طبیعت نظرگاه، به نقش فاعلی ناظر جهت می دهد و او را مجبور به تماشای انتخابی خاص از محیط پیرامون می کند. درعین حال، راه با عبور از عرصه هایی خاص، دایره انتخاب را هر چه محدودتر می کند. از سوی دیگر، رهگذران، به جبر وسیله آمدوشد، ناگزیر از تماشای بیرون در موقعیتی نسبتاً ثابت و به مدت طولانی هستند. این وضعیت، نقش خاطره سازی «بیرون» را افزایش می دهد. تکرار این خاطره ها، منظر راه را به نمادهایی بدل می سازد که برای مخاطبان هویت سازند. همه رهگذران، سرزمین خود را از نقطه ای ثابت (راه) دیده اند. این اتفاق، شبیه کارکرد «خیابان» در منظره سازی باغ ایرانی است. باغ ایرانی، برخلاف نوع چینی یا انگلیسی آن، گزیده ای از منظر را در قاب خیابان اصلی خود به صورت کاملاً هدایت شده، با حصاری استوار از درختان، به ناظر نمایش می دهد و موجب می شود همه مخاطبان، باغ را «یک چیز» دیده باشند و خاطره ای مشترک پدید می آورد. بدین ترتیب راه، در امتداد عمر خود به منظری بدل می شود که علاوه بر آن که خود بخشی از محیط است، طبیعت پیرامون را هم «بازنمایی» می کند. در این حال دو نقش مفعولی و فاعلی در مواجهه با بیرون را می پذیرد : هم جزئی از آن است و هم آن را بازنمایی می کند. راه به مثابه منظر، دیگر عنصر اتصال دهنده دونقطه نخواهد بود و انسان ها، برحسب طبع و ذهن خود مطالبات افزون تری نسبت به قضیه حمار دارند. ازاین روست که «مسیر راه» دیگر تنها با معیار «کوتاه ترین» ارزیابی نمی شود و «منظره های راه» نیز به دست متصرفین حاشیه آن سپرده نمی شود. بلکه انتظار است که در هنگام طرح ریزی راه، عناصر طبیعی و تاریخی منظر مرتبط با آن در تعیین مسیر نقش داشته باشد و پس از ساخت راه، منظر پیرامون نیز با برنامه و طراحی کارشناسی شده، و نه سلیقه ای و مدیریتی، سازنده خاطره جمعی باشندگان راه باشد. در تصویر زیبایی که «میثم خلیل پور» از زبان راه، کوه و کویر روایت کرده، لایه های پی درپی زیبا سازنده و معرف سرزمین به روشنی پیداست؛ آن قدر که عکاس خوش ذوق، نور منظر را نیز در ارکستر و منظومه خود به نحو زیبایی به بازی گرفته است.
ارزیابی پیوندهای اجتماعی-فضایی و بصری در مراکز شهری «نیوکاسل » و «گیتس هد » در ارتباط با منظر پل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
گسترش راه ها و جابجایی انسان ها، موجب شکل گیری مناظر جدیدی ازجمله منظر پل شده است. تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و بصری پل ها بر محیط اطراف آن ها به عنوان مؤلفه ها و نمادهای توسعه، اهمیت روزافزونی در مطالعات منظر راه به دست آورده اند. هدف این مقاله، ارزیابی نقش و طراحی پل ها در پیوند های اجتماعی-فضایی و بصری مراکز شهری نیوکاسل و گیتس هد واقع در شمال شرقی انگلستان، با بهره گیری از معیار منظر پل است. یافته های این مقاله نشان می دهد که پل ها تنها معابری برای جابجایی فیزیکی نیستند بلکه می توانند مقصدهای اجتماعی-فضایی باشند برای دیدار افراد با یکدیگر، انجام فعالیت های دسته جمعی و تقویت ادراکات محیطی. در محیط های شهری، نشانه ها تأثیرات غیر یکسانی بر پیوندهای بصری و منظر پل ها دارند. نشانه های شاخص و متضاد موجب بهبود منظر پل ها می شوند درحالی که نشانه های مخرب، نقشی تخریبی در منظر پل ایفا می کنند.
نمونه قبلی : زمینه ساز خلاقیت یا تقلید در طراحی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقاید متفاوتی در رابطه با تأثیر نمونه های قبلی بر آموزش دانشجویان وجود دارد . درحالی که برخی این امر را عاملی برای افزایش خلاقیت دانشجویان تلقی می کنند برخی معتقدند که نمونه های قبلی تنها زمینه ساز تقلید از ایده ها و نه خلق ایده های نوین اند . گرچه بررسی نقش نمونه های قبلی در طراحی دانشجویان در زمینه های مختلف طراحی سنجیده شده کمتر تحقیقی به نقش آن در آموزش منظر پرداخته ست . تحقیق حاضر بر آن ست که در ابتدا طی یک تحقیق کیفی الگوهای متفاوت استفاده از نمونه های قبلی را توسط دانشجویان بسنجد و در ادامه دلایل کپی برداری از ایده ها را در طراحی منظر از زاویه دید دانشجویان بیان کند . برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی ( کیفی و کمی ) استفاده شده است . نتایج بخش کیفی تحقیق سه الگوی استفاده از نمونه های قبلی را در پروژه های دانشجویان مشخص کرد . گروه A به طور خلاقانه ای از نمونه های قبلی در ارائه راه حل های جدید استفاده کرده بودند . گروه B برخی از عناصر نمونه های قبلی را برای استفاده جدا کرده یا برخی از ویژگی ها را به طور کامل مدل سازی کرده بودند . گروه C کل نمونه را کپی کرده بود . به دنبال مشاهده و مصاحبه های متمرکز دلایل شیوه های متفاوت استفاده از نمونه های قبلی با دانشجویان به بحث گذاشته شد . نتایج این بخش از تحقیق به عنوان مبنایی برای بخش کمی تحقیق مورداستفاده قرار گرفت . نتایج بخش کمی تحقیق نشان داد که کمبود وقت، نداشتن تجربه کاری، علاقه مندی به یک طرح خاص و مهارت در سه بعدی سازی با نرم افزارهای طراحی از مهم ترین دلایلی ذکر شدند دانشجویان را به کپی برداری صرف از تمام و یا بخشی از نمونه های قبلی ( نمونه های اجراشده ) ترغیب می کنند .