فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از این عناصر شهری که سبب جلب توجه شهروندان می شود، مبلمان شهری است. مبلمان شهری ازعواملی است که در ایجاد هوّیت،زیبایی و خوانایی شهر بسیار اهمیّت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مبلمان شهری در سرزندگی پیاده راه های بافت تاریخی انجام گرفته است. که برای انجام این پژوهش، پیاده راه های خیابان شهرداری و خیابان حافظیه شیراز به عنواننمونه موردی،مورد مطالعه قرار گرفته است.شیوه تحقیق در این پژوهش به صورت ترکیبی می باشدو روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مشاهده غیر مستقیم است،که در روش غیر مستقیم،دو نوع پرسش نامه مربوط به دو مکان تاریخی تهیه و تنظیم و بین 118 فرد پیاده(58 نفر در خیابان شهرداری شیراز و 58 نفر در خیابان حافظیه) به صورت تصادفی توزیع گردیده است.داده های بدست آمده توسط آزمون ضریب همبستگی (همبستگی اسپیرمن) و آزمونT تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفته است.و ارزش گذارى آنها با استفاده از طیف 5 گزینه اى لیکرت صورت پذیرفته است. بررسى پایایى پرسش نامه با استفاده از روش آلفاى کرونباخ مورد سنجش قرارگرفته که مقدار آن870.0 به دست آمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، ایجاد سرزندگی با استفاده از مبلمان شهری مناسب در مکان های تاریخی سبب کاهش فرسودگی آن مکان ها می شود. و با بررسی عوامل مؤثر دیگر در این پیاده راه می توان گفت که عواملی از جمله آرامش و آسایش محیطی و خود بناهای تاریخی عواملی دیگری هستند که در این مکان های تاریخی سرزندگی ایجاد می کنند.این موارد خود نشان از این موضوع دارد که عواملمؤثر بر سرزندگی از جمله مبلمان شهری نیز با فضای شهری و جذب گردشگران رابطه مؤثری دارد.
تحلیل ساختار منظر خیابان
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
«شهر را به واسطه خیابان های آن می توان مورد خوانش قرار داد». «استفان دوادی» متخصص تحلیل پویایی سیستم های خارج از تعادل در دانشگاه پاریس ۷، سخنرانی خود را با این جمله آغاز کرد. وی در ادامه با توضیح اهمیت شناخت ساختار خیابان های یک شهر افزود : «وقتی به یک شهر فکر می کنیم، ابتدا به خانه ها می اندیشیم در حالی که خانه ها می توانند خراب یا رها شوند و به جای آن ها چیز دیگری ساخته شود؛ اما خیابان ها پایدار باقی می مانند». گروه چندرشته ای دکتر دوآدی، متشکل از فیزیکدان، معمار، معمار منظر، جامعه شناس، شهرساز و جغرافیدان، با هدف طراحی افزونه ای با نام مورفئو (Morpheo) برای نرم افزار GIS، شاخص هایی را برای خوانش پدیده پیچیده شهر تعریف کرده است. با اضافه نمودن این افزونه می توان به تغییرات و معنای خیابان در شهر دست یافت. ایده اصلی طراحی این افزونه استفاده از شاخص های توپولوژیک (شاخص هایی که با تغییر هندسه تغییر نمی کنند، غیر از بریده شدن) در راستای تحلیل نقشه ساده شده براساس خیابان هاست.
استفان دوآدی در کارگاه «فرایندشناسی منظر خیابان»، با تکیه بر بازدید خود از محله های تهران، سؤالاتی را در خصوص ارزیابی شاخص ساختارمندی مطرح نمود. وی با راستی آزمایی نتایج بدست آمده از تحلیل نقشه تهران و مشاهده میدانی خود، به دنبال بررسی میزان دقت افزونه مورفئو و معرفی آن بود. دوآدی با نمایش تصاویر مختلف از خیابان و پرسیدن نظر حضار درباره ساختارمندی آن و تطابق آن ها با نقشه تحلیل شده (قبل از بازدید)، توضیحاتی درباره علت و چگونگی ساختارمندی هر تصویر ارائه کرد.
بازشناسی منظر فرهنگی - آیینی هورامان با تأکید بر مراسم زیارت پیرشالیار
حوزههای تخصصی:
موضوع کیفیت بصری بافت های تاریخی یکی از نقاط تمرکز پژوهش های اخیر طراحی شهری بوده و تلاش در جهت ایجاد فضایی که رضایت شهروندان را در وجوه مختلف جلب نماید، به عنوان یکی از راهبردهای اصلی پروژه های طراحی شهری مطرح شده است. این نوشتار به تحلیل موضوع نظام بصری به وسیله معیارهای سنجش و ارزیابی در بافت تاریخی بوشهر پرداخته است. این ارزیابی بر پایه رویکرد ذهنی در فضا شکل گرفته است و به نظر می رسد به عنوان روشی جهت بازخوانی آرایه های نظام بصری، می تواند در طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکرد این پژوهش، ارائه نوعی روش شناسی در ارزیابی منظر، بر پایه مطالعه و تحلیل محتوایی ادبیات طراحی شهری و معماری در این زمینه می باشد که چارچوبی را جهت سنجش آرایه های بصری متفاوت، در بافت های تاریخی براساس تصویر ذهنی به وسیله تحلیل های تصویری و توصیفی ارائه می نماید. اگرچه این نوشتار به دنبال اثبات فرضیه خاصی نیست؛ اما به منظور بازشناخت آرایه های تأثیرگذار در نظام بصری بافت های تاریخی از فرضیه هایی بهره برده است ابتدا اینکه به نظر می رسد آرایه های نظام بصری در محلات بافت تاریخی شهر، تأثیری قابل توجه بر کالبد، عملکرد و معنای این حوزه ها دارند. دوم اینکه به نظر می رسد ساماندهی آرایه های نظام بصری در محلات تاریخی شهر، موجبات کارایی بهتر این حوزه ها را فراهم می آورد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی محدوده مطالعاتی به وسیله آرایه های استخراج شده می باشد تا بدین وسیله راهکارهایی نتیجه گردد که فضای شهری در کنار برخورداری از عملکرد مناسب، قابلیّت ادراک مناسب برای ناظر نیز برخوردار باشد. لازم به ذکر است این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه تحقیق مرور متون و منابع به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات در بستر مطالعات کتابخانه ای، همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه های تحقیق اسناد تصویری، مشاهده و پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی سود جسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در محله کوتی آرایه های نظام بصری ارجعیّت بیشتری دارند و در محله بهبهانی، شنبدی و دهدشتی نیز تلفیقی از عناصر بصری و کیفیت روابط بین عناصر در فضا وجود دارد.
معماری منظر در تهران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری کوشک، کوشک های نُه قسمتی در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوشک مهمترین عنصر معمارانه در باغ های ایرانی و نشان دهنده نهایت ذوق و هنر ایرانی در ترکیب باغ و بناست. معمولا این بناها را در فضای میانی باغ و در محل تلاقی دو محور طولی و عرضی به گونه ای می ساختند که از چهار طرف دیده شده و تاثیر ترکیب هندسی چهارباغ ایرانی را دوچندان کند. اگرچه به لحاظ شکل گیری و دسته بندی ساختاری، گونه های نسبتاً متفاوتی از این فضاهای معمارانه در ترکیب باغ های ایران دیده می شود. با این وجود گونه بناها با تقسیمات نه قسمتی در کوشک باغ های ایرانی استفاده ای پر دامنه ای دارند. این گونه معماری حاصل آمیزش سه خواست اساسی معماری، یعنی توجه به زیبایی، عملکرد و ایستایی است به نحوی که با ترکیب مناسب احجام، به زیبایی هر چه بیشتر آنها افزوده می گردد، وجود سلسله مراتب برای نیل به قدرت بخشی به عملکرد کاخ و همچنین مهار بار های رانشی حجم میانی کمک شایانی به پایداری این فضای ایرانی نموده است.
اینکه چرا این گونه از معماری خاص ۹ قسمتی در باغ های ایرانی از اقبال فراوان در طول تاریخ از دوره هخامنشی تا قاجار برخوردار شدند؟ سوالی است که این نوشتار به دنبال پاسخ گویی به آن است. سوال دیگر این است که در شرایط یکسان و در قلب چهارباغ ایرانی چرا این نقشه بعضا به صورت کاملا بسته (چهارصفه) و در پاره ای از مواقع ترکیبی از فضاهای بسته و نیمه باز به صورت نقشه هشت بهشت و در مواردی اندک همانند عمارت مرکزی قصر قاجار در تهران به شکل کاملا نیمه باز (آلاچیقی) اجرا شده است؟
می توان اینگونه نتیجه گرفت که وجود چهار نمای همگن که به محور های چهارباغ باز می شود، به قدرت بخشی توده معماری بر توده منظر و همچنین یکی شدن و ادغام فضایی آن ها کمک شایانی نموده است و اصولا معماری سلسله مراتبی در قلب ساختار چهارباغ، جوابی مناسب تر از فضای نه قسمتی نخواهد یافت. همچنین نحوه استفاده اقلیمی-فصلی از یک سو و توجه به عملکرد زیستی-تشریفاتی و بعضا مراسمی، جهت جوابگویی به خواسته های حکومت ها را می توان از دلایل عمده تفاوت ساختاری این کوشک ها در قلب چهار باغ ایرانی برشمرد.
مطالعه تطبیقی الگوهای معماری و شهرسازی باغشهر طبس در دوره زندیه و باغشهر اصفهان در دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهرسازی ایران، با مفهومی به نام توسعه شهری به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم، جهت رفع نیازهای ساکنان شهر مواجه می شویم که در برخی از شهرها شباهت زیادی با باغشهر در معنای امروزی دارد. امروزه، عدم الگوگیری از ارزش های موجود در معماری و شهرسازی گذشته کشور، سبب بروز مشکلاتی در معماری و شهرسازی شده است. این در حالیست که با تأمل در معماری و شهرسازی سنتی ایران، می توان چنین الگوگیری هایی را در اعصار مختلف به وضوح مشاهده کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که توسعه باغشهر طبس در دوره زندیه و اصفهان در دوره صفویه از چه الگوی مشترکی تبعیت کرده است. برای دستیابی به این هدف، با بهره گیری از منابع مکتوب و مصور و استفاده از روش توصیفی -تحلیلی به مقایسه تطبیقی این دو باغشهر پرداخته شده است. یافته های حاصل از این تحقیق مهمترین تشابهات باغشهر طبس و اصفهان را نشان داده که به صورت: 1- الگوی توسعه شهر 2- نقاط ابتدایی و انتهایی محور توسعه 3- کاربری های همجوار محور توسعه 4- الگوی کلی پلان باغ های انتهایی محور توسعه 5- الگوی کلی ورود آب به شهر، است. به نظر می رسد با توجه به وجود چنین تشابهات و تأخر زمانی باغشهر طبس نسبت به باغشهر اصفهان، الگوی توسعه شهر طبس در دوره زندیه ملهم از اصفهان در دوره صفویه بوده است.
بهسازی منظر ورودی با هدف ارتقاء حس دعوت کنندگی (محدوده مورد مطالعه: ازجلوخان مسجد النبی تا ورودی بازار قزوین)
حوزههای تخصصی:
ورودی ""هر مکان نخستین و مهم ترین حلقه ارتباطی افراد با فضاست. هر ورودی می تواند از دو ""منظر عینی و ذهنی"" برای افراد تعریف گردد و همیشه این مؤلفه های عینی (جداره،کفسازی و..) است که بر دیگر مؤلفه ها پیشی گرفته و در نظر افراد بررسی می گردد و می تواند حس آنان را نسبت به فضا تعریف کند. بنابراین توقعی که از منظر ورودی یک فضای شهری می رود اینکه در ""پذیرفتن و دعوت شدن"" افراد توانمند باشد و توانمندی آن زمانی است که فرد با اشتیاق به سمت آن می آید و حس رفتن از دنیایی به دنیای دیگر در او ایجاد می شود. و تعامل مورد انتظار با فضا را برقرار می کند. در واقع ایجاد و ارتقاء ""حس دعوت کنندگی"" در ورودی فضاهای شهری سبب تداوم و پایداری حضور افراد در مکان و ایجاد رابطه ای صحیح و برقراری تعاملات مورد انتظار با فضای شهری می شود. و حضور افراد در فضای شهری ایجاد ""حس مکان و حس تعلق"" به فضا را در پی دارد. بنابراین می توان عنوان نمود که ایجاد تغییرات کیفی و کمی در مؤلفه های عینی و تقویت مؤلفه های ذهنی در ارتقای حس دعوت کنندگی یک ورودی مؤثر می باشد.در این پژوهش محدوده بازار تاریخی قزوین در بافت مرکزی و تاریخی این شهر انتخاب شده است، از جمله فضاهای شهری که نیازمند حضور مؤثر و بیشتر افراد می باشد و با کمی تغییر و بهبود فضاهای ورودی مسجد و بازار در این محدوده می توان به ارتقاء حس دعوت کنندگی یعنی تقویت ویژگی جذب افراد کمک نمود. هدف اصلی این پژوهش ارتقاء حس دعوت کنندگی در محدوده جلوخان مسجد النبی تا جلوخان بازار قزوین بوده است، و فرضیه اصلی این پژوهش این است که ارتقاء کیفی و کمی مؤلفه های عینی منظر ورودی (کالبد و جداره) جلوخان ها سبب ارتقاء حس دعوت کنندگی می گردد. روش تحقیقی به کار برده شده در پژوهش حاضر ماهیّت ""تبیینی"" داشته و به دلیل رویکرد موجود در آن ""کاربردی"" است. و بوسیله تحقیقات میدانی و مطالعات بصری، جلوخان مسجد تا جلوخان بازار مورد بررسی قرار گرفت که در پایان به این نتیجه دست یافته ایم که می توان با بهبود برخی از مؤلفه های عینی مانند: کف و جداره (کالبدی)، تمیزی، تنوع فرم و فضای سبز و تقویت برخی مؤلفه های ذهنی مانند: علاقه مندی ،خاطره انگیزی و... مؤثر در ارتقاء حس دعوت کنندگی و لحاظ نمودن آنها در طراحی جلوخان مسجدالنبی تا جلوخان بازار قزوین به عنوان کاربری های مذهبی و تجاری شاخص از فرسودگی کامل آنها جلوگیری کرده و در ارتقاء حس دعوت کنندگی فضاهای ورودی مؤثر بود.
معنای نور سبک شناسی نورپردازی ساختمان های مسکونی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شاهد رواج نورپردازی نماهای مسکونی در سطح شهر تهران هستیم. این نورپردازی ها به دلیل نبود قوانین هدایت کننده و همچنین عدم آگاهی و شناخت عموم از ماهیت هنری نورپردازی، به شیوه های سلیقه ای انجام می شوند که باعث ایجاد اغتشاش بصری در منظر شبانه شهر تهران شده است. این مسئله لزوم وجود مقرراتی در جهت کنترل این روند را آشکار می سازد. برای تبیین قوانین سامان دهنده نیاز است تا شناختی علمی از نورپردازی هایی که در سطح شهر انجام می گیرد حاصل شود. در این راستا بررسی حدود 50 نمونه از نماهای مسکونی نورپردازی شده در سطح شهر تهران در قالب تحقیقی با مشاهدات میدانی گسترده صورت گرفت. مشاهدات نشان می دهد که نورپردازی نماهای مسکونی به طور کلی با سه رویکرد عمده عملکردگرایانه، تزئینی و معناگرایانه انجام می شود. همچنین با در نظر گرفتن معیارهای مفهومی و ظاهری می توان نماها را در شش دسته با ویژ گی های متفاوت مورد بررسی قرار داد. طبقه بندی رویکردهای نورپردازی و شناخت ابعاد نظری و ویژگی های هر یک از این دسته ها، می تواند اولین گام در مدیریت منظر شبانه محلات مسکونی و ایجاد قوانین هدایت کننده در این زمینه باشد.
شناسایی نقش مؤلفه های طبیعی در ایجاد هویت شهری (نمونه موردی: شهربابک)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با پیشرفت صنعت و تکنولوژی، رشد و توسعه شهرها نیز روندی شتابان به خود گرفته است. شهرسازی و معماری امروز، فارغ از اقلیم، فرهنگ و موقعیّت جغرافیایی به صورت یکنواخت و مشابه، در نقاط مختلف، در حال شکل گیری است. ایجاد محیط های مصنوع و به دور از معنا، کاهش تعاملات اجتماعی، از میان رفتن حس تعلّق شهروندی و بی تفاوتی شهروندان نسبت به محیط زندگی شان، از جمله پیامدهای کم توجّهی به ابعاد هویّتی شهرها می باشد. در این راستا این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلّفه های هویّت بخش شهربابک انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزارSPSSو با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر این اساس نتایج زیر حاصل گردید. میزان علاقه ساکنین به شهربابک با استفاده از مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفت و در مجموع 45.8 درصد از پاسخ دهندگان میزان علاقه خود به شهربابک را زیاد اعلام کرده اند که این میزان بسیار بالاتر از حدّ انتظار بود. در سنجش رابطه میان مدّت زمان سکونت و تعلّق مکانی ساکنین سطح معناداری sig در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.00 می باشد، بنابراین وجود رابطه میان دو متغیّر تأیید می گردد. از طرف دیگر ضریب همبستگی در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.191، به دست آمد. بدین معنی که براساس این آزمون رابطه بین دو متغیّر به صورت مثبت وجود دارد و تقریبا 19 درصد تغییرات متغیّر وابسته (تعلّق مکانی افراد) تحت تأثیر متغیّر مستقل (مدت زمان سکونت) قرار دارد. نتایج پژوهش در سنجش اهمیّت عناصر هویّت بخش از دید ساکنین حاکی از آن است که روستای میمند، معادن مس و فیروزه به عنوان مؤلفه هویّتی برجسته شهربابک از نظر پاسخ دهندگان می باشند. به منظور بررسی رابطه تحصیلات افراد در انتخاب عناصر هویّتی با توجه به ترتیبی بودن متغیّرها از آزمون های تاوکندال بی، گاما و دی سامرز برای سنجش رابطه استفاده گردید. از آنجا که در هر سه آزمون، سطح معناداری sig به صورت برابر و برای تمامی مؤلفه های مورد آزمایش بالاتر از 0.05 درصد است؛ فرض صفر تأیید می گردد و رابطه ای میان تحصیلات افراد و انتخاب عناصر هویّت بخش وجود ندارد.
پاسارگاد، شهر یا باغشهر هخامنشی؟ بازآفرینی الگوی قدیمی ترین باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکندگی آثار برجای مانده در دشت پاسارگاد، شناسایی و درک این مجموعه را به عنوان اولین پایتخت هخامنشیان دشوار می کند. یافته های باستان شناسی عمدتاً بر اجزا و بناها متمرکز بوده و ساختاری کلی ارائه نمی کند.
تحقیق حاضر در ابتدا با بررسی اسناد تاریخی در کنار یافته های اخیر باستان شناسی سعی در اثبات وجود باغ به عنوان عامل پیونددهنده در محوطه پاسارگاد دارد. در گام دوم با تحلیل عناصر به جامانده مبتنی بر برخی سنت های منظره پردازی ایرانی همچون وجود محور اصلی و تقارن درصدد یافتن هندسه باغ و الگوی حاکم بر آن برآمده است.
نتایج حاکی از آن است که کلیه بناهای دشت پاسارگاد در یک ساختار منظم فضایی احداث شده اند و باغی وسیع بر کلیه عناصر احاطه داشته است. «باغ شاهی» تنها بخش کوچکی از این مجموعه وسیع بوده و درواقع به نظر می رسد که نخستین مرکز حکومتی-آیینی هخامنشیان یک باغشهر با ساختاری منظم و یکپارچه بوده است.
اقامتگاه شاهی «عباس آباد»، «گوشه عیش» شاه عباس اول در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان کاخ های شاه عباس اول در مازندران، عمارت عباس آباد به جهت ویژگی های بارزی که دارد، قابل توجه است. این عمارت را می توان محل تلاقی باغسازی غیررسمی و باغسازی رسمی دانست؛ چنانکه در آن یک دریاچه مصنوعی که عناصر باغسازی آزادانه اطرافش شکل گرفته اند و فضایی کاملاً هندسی که با ارتفاع از سطح دریاچه قرارگرفته، به هم متصل می شوند. همزیستی این دو بخش و ارتباط نزدیک این اقامتگاه با طبیعت جنگلی اطراف، نمایانگر نوعی ارتباط اصیل میان برخی از باغ های صفوی با منظر طبیعی است؛ رابطه ای که به صورت تمایل برای «حفظ» یا «بازتولید» طبیعت با ویژگی های بکر و رام نشده آن بروز می کند. ازاین روی در عباس آباد بهشهر به جای یک کاخ سلطنتی باشکوه، اقامتگاه شکاری ساده ای ساخته می شود که گوشة عیش شاه عباس اول است.
باغ ایرانی تهران منظر خلاق در تلفیق سنت با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد نوین به هنر باغسازی، باغ به مثابه فضای جمعی شناخته و با میل به طبیعت و فرهنگ طراحی می شود. از این رو باغ های جدید تنها برای استفاده از هوای پاکیزه و آرامش مدنظر نیستند بلکه توسعه حیات مدنی شهروندان در آن ها مورد توجه قرار گرفته است به طوری که در شهرهای توسعه یافته، یکی از اهداف اصلی گردشگران، بازدید از باغ ها و پارک های تاریخی و جدید است. برای گردشگران خارجی که به ایران می آیند نیز باغ ایرانی یک هدف است. باغ ایرانی که دست آورد منظرین جامعه ایران محسوب می شود نقش مهمی در بازگویی تمدن ایران دارد؛ لذا تنها حفظ و مرمت آثار گذشته به حالت موزه ای کافی نیست و تداوم آن مستلزم طراحی باغ های متنوع، مطابق با این کهن الگو با توجه به نیازهای امروز ایران است.
باغ ایرانی تهران که در سال ۱۳۹۱ توسط مهندسین مشاور پژوهشکده نظر طراحی و اجرا شد، از معدود نمونه های امروزی شده این کهن الگو در ایران است. این باغ در حال حاضر مورد استقبال اکثریت تهرانی ها قرار گرفته و موجب ارتقاء کیفیت فضا و بازیابی هویت ایرانی شده است. این پژوهش با نگاهی نقادانه به بخش های مختلف طرح باغ ایرانی، تأثیر آن بر محیط اطراف، میزان رعایت الگوهای طرح در مقایسه با الگوی اصیل، تعامل اجتماعی و کارکرد طرح در ارتباط با بستر، به ارزیابی مبانی نظری و روش شناختی پروژه می پردازد.
زندگی پیاده گذر پیاده از میدان امام حسین(ع) تا شهدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده پذیری فضاهای شهری کیفیتی است که صرف نظر از رابطه مستقیمی که با مؤلفه های حس مکان دارد، وابسته به روندی است که طی آن شهرها و مکان های شهری را می سازیم. روند شکل گیری هر فضا، تأثیری ژرف بر چگونگی زندگی جاری در آن دارد. بر این اساس ارزیابی روند مذکور منضم به اندازه گیری پیاده پذیری مکان (بر مبنای جنبه های حس مکان) و تدقیق ویژگی های کیفی آن، می تواند بن مایه ساماندهی، برنامه ریزی و گزینش قواعد شهرسازانه باشد. اگرچه با توجه به ماهیت پایان ناپذیر طرح های شهری، سنجش محتوایی طرح های مرتبط با پیاده راه ها از طریق ارزیابی مؤلفه های مکان از سه جنبه کالبدی (بوم شناختی، فضایی، ریخت شناسانه، زمینه ای، بصری)، ذهنی (دریافتی) و رفتاری (اجتماعی، کارکردی و گزینشی) امری الزامی است، لیکن در بازه زمانی حاضر که طرح های متعدد پیاده راه سازی در کلانشهر پایتخت1 از مبادی مختلف مطرح گردیده، که بعضاً فارغ از اسناد مصوب و یا در دست تبیین و تصویب2 توسعه شهری است. بررسی فرایند تبیین طرح ها (در چارچوب مراحل پنج گانه تعریف، برنامه ریزی و طراحی، اجرا و بازخورد) و ارزیابی روند اقدامات مشابه پیشین و دستاورد چنین رویکردهایی به ضرورتی اولیه تبدیل شده است. این نوشتار مجال کوتاهی است تا فرایند تبیین طرح پیاده راه سازی محور هفده شهریور، حد فاصل میدان امام حسین(ع) و میدان شهدا با هدف ایجاد مکانی برای توسعه مدنی، ترویج زندگی فرهنگی-اجتماعی و ایجاد محلی برای مراسم آیینی مورد بررسی قرار گیرد.
تلألو ثروت نورپردازی مجتمع های تجاری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاط عطف به عنوان فضاهای پررونق و بستر زندگی جمعی، مکان های خاطره انگیز و از عناصر بنیادین شهر به شمار می روند. امروزه نقش و جایگاه نقاط عطف در زندگی شبانه نیز آنها را به عناصر اصلی شناخت شهروندان از شهر بدل کرده است. بنابراین نقاط عطف نقشی تعیین کننده در هویت شهر داشته و پیونددهنده نقشه ذهنی شهروندان از منظر روز و شب است. با توجه به نقش نقاط عطف در خوانایی نقشه ذهنی، اهمیت مدیریت منظر شبانه این نقاط برای ارتقای میزان رضایت مردم از مطلوبیت فضاهای شهر و نیز هدایت و پرورش سلیقه عمومی جامعه روشن می شود. در حال حاضر منظر شبانه تهران علی رغم اجرای برنامه های نورپردازی مقطعی توسط مدیریت شهری و صرف هزینه های بسیار از سوی بخش خصوصی، همچنان مغشوش و ناخواناست. در بسیاری از موارد، نورپردازی بناها در نقاط عطف با معنا و هویت آنها انطباق ندارد. این مقاله با تمرکز بر مجتمع های تجاری نقاط عطف به عنوان دانه های درشت تأثیرگذار بر منظر شبانه، به ارزیابی چند پروژه جدید نورپردازی می پردازد. ابتدا اهداف نورپردازی و مهم ترین اصول آن به عنوان شاخص ارزیابی وضع موجود به طور خلاصه بیان شد و سپس سه مجتمع تجاری (نشانه) در نقاط عطف (در مقیاس میانی) تهران، مورد بررسی قرار گرفت. در تشخیص دلایل موفقیت یا عدم موفقیت آنها روند طراحی و اجرای این طرح ها نیز مدنظر قرار گرفت. در پایان پیشنهاداتی به مدیریت شهری برای هدایت منظر شبانه شهر با کنترل نورپردازی اینگونه بناها ارائه شده است.
باغ انگلیسی، رنسانسی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن هجدهم عصر شکوفایی علم و فلسفه و از سوی دیگر رونق نقاشی در عالم هنر غرب به شمار می آید. در هر نقطه از اروپا، فلاسفه، شعرا، نجبا و سیاسیون تمایل خود را به ایجاد باغ های زیبا نشان می دهند. اما تنها در انگلستان استیل جدید پیدایش مناظر بدیع از طریق نقاشی به وجود می آید. این باغ های جدید برخلاف باغ های فرانسه، سمبل بی نظمی در باغ های جهان شمرده می شوند. تبعات این تحول عظیم در هنر باغ سازی جهان تاکنون ادامه دارد. با توجه به این اهمیت، علل ایجاد این باغ ها و منابع الهام آنها سؤالات این تحقیق هستند. آیا تنها علل سیاسی در این تحول عظیم نقش داشته اند؟ یا اینکه دلایل دیگری نیز تأثیرگذار هستند؟ حقیقت انکارناپذیر این است که در طراحی فضای سبز انگلستان قرن هجدهم، انقلابی به وقوع پیوست که تأثیرات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و هنری در حرکتی یکپارچه، این تحول را رقم زدند. باغ انگلیسی برخلاف نظریه هایی که آن را بدعتی در ساختار باغ سازی جهان می خوانند، نوعی بازگشت به دنیای زیبای کهن داشت. در حقیقت این باغ ترکیبی از نقاشی، شعر، خیال و شکل های دیگر از اغراق های شخصی بود که عمق ریشه آن تحت تأثیر ادبیات نئوگوتیک قرار داشت.
منظر روایی خطوط باغ موزه دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پروژه های منظر اجرا شده دوره معاصر در تهران «پل طبیعت» از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این پل با خلق یک فضای شهری جدید و فعال در شهر در جهت ارتقای کیفیت فضاهای جمعی قدم برداشته و همچنین به دلیل موقعیت خاص بستر طرح، نظرگاهی به شهر تهران ایجاد کرده که از عوامل جذابیت آن به شمار می رود. فرم سازه متفاوت این پل نیز در شهر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. از آنجایی که کلانشهر تهران در روند توسعه سریع خود با چالش های گوناگونی مانند کمبود فضاهای جمعی، ناخوانایی و سردرگمی شهروندان در زندگی پیچیده شهری مواجه است ایجاد چنین فضاهایی که منجر به درک معنا و هویت محیط از جانب مردم شده و پیوند انسان با محیط و حس رضایت از آن را تقویت می کند ضروری به نظر می رسد.
در طراحی و ساخت این پل اهداف متفاوتی از قبیل ایجاد فضای جمعی برای افراد مختلف جامعه، زیبایی، پیاده مداری، نظرگاه شهری و طبیعت گرایی مد نظر بوده است. این پژوهش میزان دستیابی طرح به این اهداف را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
از توسعه شهری تا شهرسازی اکولوژیک منظرگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
محیط های شهریِ رو به رشد به عنوان بستری از روابط پیچیده از اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ، دامنه گسترده و پیچیده ای از رویکردها، چشم اندازها و راه حل ها را می طلبد تا بتواند پاسخگوی شرایط امروز و پیامدهای ادامه فرآیند توسعه باشد. ایده های نو پیرامون برنامه ریزی و طراحی شهرها لازم است. در مواجهه با چالش پیش رو اکولوژی منظر با توجه به تعریف آن راه حل های فراوانی عرضه می کند. از طرف دیگر اکولوژی شهری به عنوان فرزند نوپای اکولوژی، اصول فضایی ارزشمندی را در جهت رشد شهری و آگاهی های محیطی ارائه می دهد. با توجه به آینده بشر و رشد روزافزون شهرنشینی، اکولوژی منظر می بایست بیشتر شهری شود. لذا امروز مفهومی تحت عنوان «اکولوژی منظر شهری» مطرح می شود که هنوز تعریف واحدی ندارد. این مقاله ابتدا به تعریف مفاهیم تأثیرگذار در روند تحول پارادیم اکولوژی در ارتباط با منظر شهری می پردازد. آنگاه مفاهیم تغییریافته ای تحت عنوان «اکولوژی منظر شهری» و «شهرسازی اکولوژیک منظرگرا»، ارائه می دهد.
برنامه گرایی یا منظر محوری : چالشی برای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی شیوه های برنامه ریزی سرزمینی مؤثر بر بستر معاصر می پردازد. بدین منظور، گزارشی از چند پروژه اجراشده در چارچوب برنامه گرایی دولتی فرانسه بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ ارائه شده و در تحلیلی انتقادی نشان می دهد که میان فضای برنامه ریزی شده و فضای خلق شده از طریق برنامه ریزی، لزوماً پیوند علت و معلولی وجود ندارد. در حقیقت قدرت برنامه ریزی در تولید منظر بیش از آن که خطی و قاطع باشد، تکرارشونده و القایی است. بر اساس این ویژگی، بازنگری در ظرفیتِ برنامه گرایی برای تولید منظر باکیفیت پیشنهاد می شود. برای تبیین ابعاد این پیشنهاد، سه پروژه معماری منظر که با هدف مداخله بزرگ مقیاس بر منظر، به طرح های برنامه ریزی پیش از خود، استناد کرده اند مورد بررسی قرارگرفته اند. هر یک از این پروژه ها در مواجهه با برنامه، شیوه مباحثه [دیالکتیک] منحصربه فردی را اتخاذ می کند. بررسی این نمونه ها گشایش هایی را به سوی گونه جدیدی از برنامه گرایی بر اساس پروژه منظر فراهم می کند. این گونه جدید از برنامه گرایی چهار ویژگی اصلی را داراست : آینده نگر است؛ بر اساس تولید مشترک شکل می گیرد؛ منظرین است؛ و انتقادی است.
میزگرد : منظر و اکولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
میزگرد علمی با موضوع ارتباط «اکولوژی» و «منظر»، با هدف بررسی این رابطه و تبیین و توضیح دانشی که «اکولوژی منظر» خوانده می شود، با حضور اساتید و صاحب نظران حوزه های منظر و اکولوژی در پژوهشکده نظر برگزار شد. در این میزگرد که با مدیریت دکتر سید امیر منصوری مدیر گروه معماری منظر در دانشگاه تهران و رئیس پژوهشکده نظر برگزار شد، مهندس مهدی شیبانی، استاد معماری منظر در دانشگاه شهید بهشتی، دکتر محمدرضا مثنوی، معمار و دانشیار دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران، دکتر احمدرضا یاوری دکترای محیط زیست و دانشیار در دانشگاه تهران و دکتر حسن تقوایی مدیر گروه معماری منظر در دانشگاه شهید بهشتی به تبادل آراء درباره اکولوژی منظر پرداختند.
باز تعریف نقش و کارکرد باغهای گیاه شناسی در بستر شهرهای معاصر به منظور حفاظت و آموزش محیط زیست
حوزههای تخصصی:
مطالعه نقش و کارکرد باغ های گیاه شناسی از زمان پیدایش آ نها تاکنون نشان می دهد که باغ های گیاه شناسی در هر دوره با توجه به نیاز های حاکم در بستر زمانی و مکانی خود، دارای انعطاف پذیری کارکردی بوده اند، با توجه به نیاز ها و چالش هایی از قبیل کاهش فضاهای سبز و تفریحی در شهر ها و از بین رفتن تنوع زیستی، که در اثر افزایش شهرنشینی ایجاد شده اند، و با توجه به نقش هایی که امروزه بر باغ های گیاه شناسی مترتب است، می توان از قابلیت های باغ های گیاه شناسی برای پاسخ به این نیاز ها و چالش ها بهره جست. بنابراین، هدف این مقاله باز تعریف نقش و کارکرد باغ های گیاه شناسی به منظور حفاظت و آموزش محیط زیست در بستر شهر های معاصر است. به منظور دست یابی به این هدف با مطالعه ادبیات موضوعی باغ های گیاه شناسی، و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا فرآیند تحولات کارکردی باغ های گیاه شناسی توصیف، و سپس ارتباط بین کارکرد باغ های گیاه شناسی و عوامل اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی پدید آورنده آنها طی چهار دوره زمانی تحلیل می شود؛ و بر اساس مدل رابطه دوسویه انسان و محیط زیست ارائه شده توسط گابستر و همکاران (2007) و بر اساس آخرین دستور کارهای ارائه شده جهت حفاظت از گیاهان، نقش های نوین باغ های گیاه شناسی بازتعریف خواهد شد. یافته های حاصل شده نشان دهنده تفکیک ناپذیر بودن نقش حفاظت و آموزش محیط زیست به منظور دست یافتن به حفاظت یکپارچه است؛ همچنین با توجه به درک عموم مردم از باغ های گیاه شناسی به عنوان مکان هایی برای تفریح، آرامش، لذت بردن از زیبایی های طبیعی و گذراندن زمان با خانواده ، می توان از فعالیت های تفریحی و قرار دادن باغ های گیاه شناسی به عنوان فضاهای سبز شهری، در راستای همگام نمودن نقش حفاظت و آموزش باغ های گیاه شناسی و ایجاد حفاظت یکپارچه بهره جست. در انتها نیز به ارائه استراتژی هایی برای برنامه ریزی و طراحی باغ های گیاه شناسی به منظور دست یافتن به اهداف کلان باغ های گیاه شناسی در سه بخش حفاظت، آموزش و تفریح پرداخته می شود.