مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مدرسه دارالفنون
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، یکی از ارکان اساسی تکوین، توسعه و انتقال عناصر فرهنگی جامعه، نظام آموزش و پرورش آن است. نظام آموزش و پرورش دارای چهار رکن ساختار آموزشی، تعلیم دهنده، تعلیم گیرنده و محیط آموزشی است. بررسی پژوهش های تاریخ معماری مدارس ایران نشان می دهد کمتر به رابطه ارکان آموزش و معماری مدارس پرداخته شده است. سؤال اصلی پژوهش آن است که چگونه دگرگونی های نظام آموزشی با دگرگونی های فضاهای مدارس در ایران رابطه داشته است؟ هدف از این پژوهش شناخت سیر تحولات فضایی معماری مدارس ایران است. به نظر می رسد که با دگرگونی نظام آموزشی در دوره قاجار و آمدن دارالفنون به تدریج نظام آموزشی و معماری مدارس از مدارس سنتی به مدارس نوین تغییر یافته اند. این پژوهش براساس روش تاریخی- تفسیری به گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و سپس تحلیل آنها با استناد به اسناد و داده های تاریخی پرداخته است. برای این منظور سه دوره در نظام آموزشی و تحولات معماری شناسایی شد و سه مدرسه شاخص این دوره ها مدرسه سپهسالار، دارالفنون و کالج یا دبیرستان البرز، با نظام های آموزشی آنها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بررسی ها نشان داد که نظام آموزش سنتی مبتنی بر همراهی زندگی و آموزش، هماوایی علوم دینی و دنیوی و رابطه تعاملی بین استاد و شاگرد بوده است. این نظام آموزشی در تعامل با معماری مدارس و ویژگی قرارگیری فضای زندگی و آموزش، استفاده از مدارس برای امور دینی و وجود فضاهای بزرگ مَدرس بوده است. در مرحله بعد وجه دینی و تعامل شاگرد و استاد از مدارسی همچون دارالفنون برداشته شده اما شکل کلی حیاط مرکزی حفظ شده و نیز کارکرد حجره ها به کلاس درس تغییر پیدا کرده است. نهایتاً در نظام آموزش نوین معماری مدارس خطی شده، کلاس ها و چیدمان آنها به رابطه یک سویه معلم و شاگرد منجر شده و از معماری و فضای مدارس سنتی فاصله گرفته است.
بررسی جایگاه علم طب و طبابت در دوره ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم پزشکی در عصر ناصری به علت چالشهای سیاسی- اجتماعی اهمیت زیادی پیدا کرد. از یک طرف حاکمان وقت به این فکر افتادند که برای حفظ جمعیت نخبه نظامی و دیوانی، سلامت عمومی در کشور را ارتقا بخشند و از سویی دیگر ورود پزشکان خارجی به ایران، این فکر تقویت شد. به دین ترتیب در حکومت ناصرالدین شاه، علم پزشکی از طریق تأسیس مدرسه دارالفنون، استخدام پزشکان خارجی و چاپ و نشر کتب طبی توسط پزشکان ایرانی گسترش یافت. پزشکان ایرانی برای درمان بیماران از روشهای بالینی - گیاهی استفاده می کردند، البته آنها با شیوه های علمی جدید غرب نیز آشنا شدند اما عمدتاً به تالیفات در حوزه دفع امراض علاقه مند بودند. این پژوهش با تاکید بر منابع دست اول کتابخانه ای و اسنادی به دنبال آن است که علم طب در دوره ناصری چه جایگاهی در حکومت داشته است و روشهای طبابت پزشکان ایرانی چگونه بوده وآنها به همراه پزشکان خارجی در ایران چه نقشی در رشد علم طب داشته اند.
بررسی روند تأسیس کتابخانه ملی و توسعه آن تا 1360ق/1320ش با تکیه بر اسناد آرشیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی روند تأسیس و توسعه کتابخانه ملی ایران از اواخر عهد قاجار تا پایان پهلوی اول. روش/رویکرد پژوهش : در این پژوهش برپایه اسناد و منابع تاریخی و به شیوه توصیفی-تحلیلی به موارد زیر پرداخته می شود: 1. عوامل سیاسی-اجتماعی مؤثر در پیدایش کتابخانه ملی؛ 2. تأثیر غرب در پیدایش کتابخانه ملی در ایران؛ 3. روند قانونمندشدن و دولتی شدن کتابخانه ملی یافته ها و نتیجه گیری : افزایش روابط ایران و غرب در دوره قاجار و الگوبرداری از پیشرفت های فرهنگی و تمدنی نظیر پیدایش صنعت چاپ، توسعه مدارس، ایجاد مؤسسات آموزش عالی، افزایش شمار تحصیل کردگان و تکاپوی چهره های روشن فکر و فرهنگ دوست، زمینه پیدایش کتابخانه ملی را در ایران فراهم کرد. هسته اولیه این کتابخانه از ادغام دو کتابخانه مهم آن دوره یعنی کتابخانه دارالفنون و معارف تشکیل شد. در سال 1356ق/1316ش برای نخستین بار سازمان و تشکیلات این کتابخانه بانام دایره کتابخانه ملی دولتی شکل گرفت و ساختمان آن با تلاش مهدی بیانی و علی اصغر حکمت و نقشه طراحی شده آندره گدار، در میدان مشق تهران احداث شد.
مقایسه تطبیقی ریخت شناسی مدارس معاصر ایران با استفاده از روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
135 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تجزیه وتحلیل ویژگی پیکره بندی فضایی و بررسی تأثیر نوع چیدمان و سازمان دهی فضایی در الگوی شکلی (ریخت شناسی) پلان مدارس مورد مطالعه بر میزان شاخص های هم پیوندی، عمق، اتصال (نفوذپذیری)، قابلیت اتصال بصری (شفافیت) و وضوح است. به همین منظور مدرسه دارالفنون به عنوان نخستین بنای آموزشی به سبک نوین با ترکیب چیدمان مرکزی و خطی در پلان و مدرسه شاهپور (بهشتی) به عنوان شاخص مدارس نوین با چیدمان خطی در پلان برای تجزیه وتحلیل انتخاب شد. سؤال اصلی در پژوهش حاضر این بود که چه رابطه ای میان چگونگی سازمان دهی فضایی و میزان شاخص هم پیوندی، عمق، اتصال (نفوذپذیری)، قابلیت اتصال بصری (شفافیت) و وضوح در الگوی شکلی (ریخت شناسی) پلان مدارس مورد مطالعه وجود دارد؟ روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و ابزار پژوهش، شامل مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و برداشت میدانی و درنهایت شبیه سازی با نرم افزار چیدمان فضا است. یافته ها نشان داد که در بخش فضای مرکزی هر دو مدرسه بیشترین میزان هم پیوندی، اتصال (نفوذپذیری) و قابلیت اتصال بصری (شفافیت) و کمترین میزان عمق وجود دارد و مقادیر عددی شاخص های ذکرشده در مدرسه دارالفنون که در سازمان دهی فضایی آن از ترکیب دو الگوی مرکزی و خطی استفاده شده، بیشتر از مدرسه شاهپور با سازمان دهی خطی است. همچنین هر دو مدرسه دارای میزان وضوح با مقدار عددی بالای 7/0 هستند. بنابراین می توان گفت میان نوع سازمان دهی فضایی و میزان شاخص ها در مدارس موردمطالعه رابطه معنادار وجود دارد و سازمان دهی مرکزی با شاخص های هم پیوندی، وضوح، اتصال (نفوذپذیری)، اتصال بصری (شفافیت) همبستگی مثبت و با شاخص عمق همبستگی منفی دارد و هر چه فضا دارای چیدمان مرکزی تر باشد میزان شاخص های یادشده در آن بیشتراست. بنابراین به نظر می رسد که استفاده از الگوی مرکزی در پلان مدارس می تواند به عنوان یک راهکار طراحی عوامل اساسی برای ایجاد انسجام فضایی، یکپارچگی و پیوستگی در میان فضاهای مدرسه مورد استفاده طراحان قرار گیرد.
معماری مدرسه دارالفنون و دگرگونی های آن در دوره قاجاریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
99 - 128
حوزه های تخصصی:
مدرسه دارالفنون را امیرکبیر در سال ۱۲۶۶ق. پی افکند. طراح آن میرزا رضا مهندس باشی بود و معماری آن را محمدتقی خان معمارباشی برعهده داشت. خود امیرکبیر و بهرام میرزا معزالدوله به ساختن آن رسیدگی می کردند. قسمتی از بنای مدرسه در ۱۲۶۸ق. اندکی پس از عزل امیرکبیر، افتتاح شد، اما احداث آن در ۱۲۶۹ق. پایان یافت. آنچه امروز به نام دارالفنون و در محل مدرسه دارالفنون می شناسیم به دوره پهلوی اول تعلق دارد؛ از بنای قاجاری مدرسه تقریباً شاهد مادی ای نمانده است و صورت اولیه این بنا مبهم است. هدف این تحقیق شناخت معماری مدرسه دارالفنون در دوره قاجاریه است که موکول است به اعتبارسنجی منابع، شناخت وضع کالبدی مدرسه، رفع ابهام های آن و روشن شدن تغییرات آن. روش این تحقیق تفسیری-تاریخی است. بدین نحو که؛ از طریق تطبیق منابع نوشتاری، عکس ها، نقاشی ها و نقشه های مربوط به تهران قاجاری، ترکیب کالبدی مدرسه در هر مرحله و هر پاره را در حد وسع این منابع روشن می کنیم. در این تحقیق، نخست نشان می دهیم که مدرسه دارالفنون قاجاری دو بخش داشته است: مدرسه قدیم و مدرسه جدید (مدرسه موسیقی). مدرسه قدیم همان مدرسه روزگار امیرکبیر است؛ اما در اواخر دوره قاجاریان، در دهه ۱۲۹۰ق.، دستخوش تغییراتی در نماهای حیاط و در طرز اتصال با بیرون مدرسه شده است. مدرسه جدید را در اواخر دوره قاجاریان در شمال مدرسه قدیم ساختند.
سرگردانی تاریخ در دارالفنون: مسئله سرآغاز آموزش نوین تاریخ در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«آموزش نوین تاریخ با دارالفنون آغاز می شود»؛ این از مفروضات پژوهشگران و مورخان حوزه تاریخ آموزش تاریخ است که دست کم در نیم قرن گذشته بر آن تکیه و تاکید داشته اند. مسئله «سرآغاز» همواره یکی از پربحث ترین مسائل در بررسی پدیدارهای تاریخی است اما مورخان در این باره بر مبنای همین پیش فرض خطا، نتایج یکسانی گرفته اند و در تکرار آن تردید نکرده اند. پژوهش پیش رو، کوشیده با تکیه بر اسناد نویافته از جمله روزنامه وقایع اتفاقیه مدرسه مبارکه دراالفنون، صورت بودجه و مخارج مدرسه، نظام نامه مدرسه، گزارش های رسمی، مکاتبات اداری مدرسه، روزنامه ها، خاطرات، سفرنامه ها و متون تاریخ نگارانه این مفروض را به چالش بکشد و خطای آن را آشکار کند. مسئله اصلی که این پژوهش از آن مستخرج شده به تاثیر نهادها و رخدادهایی پرداخته که «پارادایم تاریخ نویسی سنتی» در دوره قاجار را با بحران مواجه کرده بود و مدرسه دارالفنون به عنوان نخستین نهاد آموزشی نوین رسمی از این حیث مورد بررسی قرار گرفت که برنامه درسی این مدرسه در نسبت با آموزش تاریخ می توانست در ایجاد بحران در تاریخ نویسی سنتی اثربخش باشد. بنابراین به دنبال آغاز تدریس تاریخ در این مدرسه به عنوان «درس عمومی» یا «رشته تحصیلی» در منابع تاریخی و پژوهش های معاصر نتایج متناقضی یافت شد؛ در پاسخ به این پرسش که «آیا در دارالفنون عصر ناصری و مظفری - از آغاز تاسیس 1268 تا 1324ق - دانش تاریخ به مثابه یک رشته تحصیلی یا یک درس عمومی مستقل تدریس می شد؟» مورخان و پژوهشگران معاصر بر مبنای پیش فرضی نادرست با اطمینان به این پرسش پاسخ مثبت داده اند، اما منابع اصلی خلاف این نتیجه را هویدا می کند. بنابراین در این نوشتار با بررسی این پژوهش ها و نقد آنها از طریق متون و منابع تاریخی از جمله اسناد نویافته به این پرسش پاسخ دادیم که آغاز تدریس تاریخ در دارالفنون چه زمان و چگونه رخ داد؟ و سرگردانی مورخان و پژوهشگران معاصر در یافتن مسئله سرآغاز به چه سبب است؟