فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۳ مورد از کل ۳۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هنرهای بصری در اسلام مانند دیگر هنرهای تصویری، ساختار و مبانی خاص خود را دارند. این اصول را در ماهیت کلی آموزه های اسلامی می توان یافت و در جوهره وجود معنوی رنگ ها مشاهده کرد. فرم ها و رنگ ها دربردارنده پیام هایی از دنیای ماوراء هستند. رنگ به فرم (شکل) و ترکیب های ساختاری آن کمال می بخشد و بدان نیرو می دهد. می توان گفت جوهر اصلی رنگ، انعکاسی از عالم خیال است که به واقعیت های عالم برون وفادار نیستند. بر همین مبنا سعی شده است، معانی رنگ ها و دیدگاه های اسلامی و نظری درباره رنگ مطرح شود تا با شناخت بیشتر از رنگ به منظور طراحی و سازماندهی آثار هنری با موضوع دینی در راستای بیان معنوی بهتر بتوان استفاده کرد. هدف اصلی این است که نمادپردازی برخی رنگ ها در آیینه نگرش اسلامی از دیدگاه قرآن و احادیث و چند تن از اندیشمندان مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد و نتیجه کلی آن (معناشناسی رنگ ها) از طریق روش توصیفی با دیدگاه های متنوعی بازگو شود. در هنرهای سایر ادیان، یک یا دو رنگ بیشتر از سایر رنگ ها مورد توجه کتب و اندیشه مکتب بر اساس تفکر خاص خود مورد نظر بوده است. حال آنکه طی بررسی های انجام شده در قرآن، احادیث و نظریه اندیشمندان مسلمان نیز دو رنگ از جمله سبز و سفید و بعد از آن ها به سیاه بیشتر از سایر رنگ ها توجه شده و بر اهمیت آن تأکید شده است. ارتباط نور و رنگ مبحث مهمی است. بین رنگ و نور در هنر اسلامی از لحاظ جلوه نمادین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ بدین سبب معانی این رنگ ها و نمادهای آن مورد مطالعه قرار گرفته است. در هنر اسلامی معانی رنگی نه تنها به مفهوم ابژکتیو (بیرونی) از جمال مطلوب، بلکه به روندهای سوبژکتیو (درونی) و روانشناختی درک زیبایی هم مرتبط است. در مجموع، هنر اسلامی زبان حقیقی خود را در نشانه ها و نمادها عرضه می کند. هر یک از نمادهای رنگی، خود گویای بخشی از عرفان دینی و مذهبی است که ندادهنده شهود باطنی از درک نامحسوس عوالم غیرجسمانی است.
بررسی موضوعی آرایه ها و نقش مایه ها در اشیای فولادی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا اشیای فولادی دوره قاجار بر اساس نوع تزیینات، در گروه های مجزا از دیدگاه موضوعی مورد توجه قرار گیرند. همچنین، تزیین گری ها و نقش اندازی های ویژه ای تفکیک شوند که مختص تزییناتی اقلام فولادی این عصر بوده است. خوانش دوباره اشیاء و اقلام فولادی بر اساس طبقه بندی های انجام گرفته در متن، این امکان را فراهم می آورد تا به موضوع های آرایه ها و ارتباطات میان کاربرد اشیاء و تزیینات آراینده آن ها عمیق تر نگریسته شود. مطالب حاضر به ارتباطی پرداخته است که بین شیوه های دیگر تزیین گری و تصویرگری رایج در این زمان با تزیینات و نقوش روی اشیای فولادی وجود دارد و آرایه ها و نقش مایه های اشیای فولادی در این زمان را به طور مدون و هدفمند در گونه ها و دسته های متمایز از نظر موضوعی بررسی کرده است. نگارنده اشیای فولادی بررسی شده در مقاله را از موزه های داخلی عکاسی کرده و به روش توصیفی و تحلیلی مورد مطالعه قرار داده است.
کارکرد معنایی دلالت های صریح و ضمنی در مطالعة موردی آثار محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی آثار نقاشی، همچون دیگر آثار تصویری، ما با سطوح مختلفی از نشانه ها روبه رو می شویم که این سطوح به وجودآورنده معنا در آثار هستند. روابطی که بین نشانه ها و نظام های رمزگانی در آثار نقاشی به کار می رود، دلالت را به وجود می آورد، بنابراین دریافت اولیه مخاطب در برخورد با سطوح اولیه آثار باعث به وجود آوردن معنایی می شود که از رابطه دلالتی صریح نشئت گرفته است. آنچه در پی آن می آید و موجب گسترش معنا و رفتن به سطوح دیگری از نشانه ها می شود، به دلالت های ضمنی اثر شکل می دهد. مسئله اصلی در این تحقیق بررسی دلالت های به کاررفته در آثار محمد سیاه قلم (مطالعه موردی این آثار) با رویکرد نشانه شناسی است. از این دیدگاه، به متغیرهایی همچون نقش دلالت های ضمنی و صریح، عوامل اجتماعی و فرهنگی و حضور آیین ها و باورهای اساطیری توجه می شود. همچنین، تلاش می شود که به پرسش هایی نظیر کارکرد دلالت های ضمنی در آثار محمد سیاه قلم و اینکه چه بینامتنیتی را در این آثار پیش می کشد پاسخ داده شود. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و با این فرضیه که در آثار محمد سیاه قلم می توان از طریق دلالت های ضمنی و رمزگان های تصویری موجود در این آثار، ارتباطی بین این رمزگان ها با آیین ها و نمادهای شمنیسم یافت، این آثار را مطالعه می کنیم.
بازتاب باورهای مرتبط با آب در آثار هنری ایلامیان (بررسی نمونه های ایزد آب در هنر هزاره های سوم و دوم پیش از میلاد باستان با نگاهی به آثار بین االنهرین و شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
جایگاه قدسی «آب» در نقش برجسته و تندیسه های طاق بُستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب از روز نخست یا به سخن دیگر، از آغاز آفرینش، نقشی اساسی در ساختار زندگی و بستر هستی داشته و بی تردید خلقت و حیات انسان نیز به آن مدیون است. آب قبل از هر نمادی، نماد زندگی تلقی شده است؛ زیرا این گوهر خداوندی همه چیز را پاک و منزه می کند و بیماران را شفا می بخشد. آب نماد آفرینش، نشانه مادر و زهدان است؛ نماد زندگی معنوی و ذات خداوندی است؛ علامت برکت است و از آن حکمت برمی خیزد؛ زیرا فضیلتی تزکیه کننده دارد. به این ترتیب اغلب آیین های مذهبی را پیرامون چشمه ها، نهرها و رودخانه ها برگزار می کنند و زیارتگاه ها و معبدها نیز برای خود آب و یا چشمه ای دارند. در کنار طاق بستان نیز چشمه ای می جوشد که آب فراوان دارد و چنین به نظر می زسد که نقش برجسته، تندیسه و حجاری های طاق بستان ارتباط تنگاتنگی با چشمه جوشان زیر آن دارد؛ چون اگر در کنار آن «آب» یا چشمه ای جوشان نمی بود، آیا طاق بستان که از واژه «بوستان» یا «بغستان» و یا «باغستان» سرچشمه می گیرد، ساخته و آراسته می شد. بنابراین برای پاسخ به سؤال مطرح شده و راه یافتن به کُنه حقایقی که در طاق بستان نهفته است، در این مقاله سعی شده است تا جایگاه «آب»- این ودیعه الهی- را با غورکردن در تفکرات فلسفی، نقش های نمادین ُقدسی و معنوی- با توجه به ارزش های مادی و واقع گرایانه - در نقش برجسته ها، تندیسه ها و یا در کتیبه ها و نقش های حجاری شده طاق بستان بررسی شود.
نقش مایه عقرب در آثار تمدن های پیش از تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مایه های هنری متنوعی که روی اشیای کشف شده ایجاد شده اند، اعتقادات قومی- مذهبی، باورها و آداب و رسوم اجتماعی و شرایط زیست محیطی و پاره ای واقع نماییها را نشان می دهند. عقرب جانوری بسیار قدیمی است که در گذشته منشأ افسانه ها بوده و با ویژگیهایی چون حقارت، موذی گری، حیله و نیرنگ، شرارت و درد؛ نماد قدرت، مرگ، جنگجویی و نگهبان بوده است. باوجود اهمیت این نقش مایه، پژوهشی منسجم به منظور مطا لعه و بررسی آن صورت نگرفته؛ ازاین رو در این تحقیق به معرفی ویژگیهای نمادین و اساطیری آن می پردازیم و شباهت های میان این نقش مایه در تمدن های مختلف ایران پیش از تاریخ را مطالعه میکنیم.
هنر به مثابه ارتباط در رویکرد سیستمی نیکلاس لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نیکلاس لومان» یکی از جامعه شناسان برجستة آلمانی است که با رویکردی سیستمی به بررسی ماهیت عملکرد هنر مبادرت ورزید. او در راستای تدوین یک نظریة اجتماعی نوین با رها کردن سنت جامعه شناسی غربی و با اهمیت دادن به تغییر ساختار جوامع مدرن بر مبنای تفکیک کارکردی، جامعه را متشکل از خرده-سیستم هایی دانست از قبیل: حقوق، اقتصاد، سیاست، آموزش، علم، دین، هنر و غیره که ارتباطات اجزاء آنها را تشکیل می دهد. او ادراک حسی را به قلمرو سیستم های روانی و هنر را به مثابه ارتباط به قلمرو اجتماع واگذار کرد. پس هنر، ارتباطی دانسته شد که ادراک می شود، ارتباطی که ادراک را می فریبد و آگاهی از آن را جهت می-دهد. در این مقاله ضمن مطالعه و ارزیابی نظریة لومان با استناد به کتاب های اصلی وی تلاش می شود تبیین شود که هنر چگونه ارتباطی است و چگونه ادراک و ارتباط را در خود جمع می کند؟
تأثیر نقاشی قهوه خانه ای در ساختار اعلان های عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعلان میتواند در بزرگداشت ایام مذهبی ازجمله در سوگوارههای عاشورایی نقش مهمی داشته باشد. بر همین مبنا، میتوان به ویژگیهای خاص اعلانهای مذهبی توجه کرد و بر اساس آن، به مسئله با نگاهی به دادههای جدولها در تحقیق حاضر، روشن شد ساختار حلزونی یا دوار در اعلانهای عاشورایی کمترین کاربرد و ساختار ایستا، متمرکز و متباین- که در برخی نقاشیهای قهوهخانهای بسیار دیده میشود- بیشترین کاربرد را دارد. البته، شاید کاربرد بیشترِ ساختارِ ایستا، بهعلتِ ارتباط آن با مفاهیم ایستایی و پایداری در واقعة عاشورا باشد. این ارتباط به لحاظ فرم و رنگ در بسیاری از آثار دیده میشود؛ همچنین به نظر میرسد اعلانهای عاشورایی اغلب بر اساس بعضی ساختارهای هنرهای تصویری از جمله نقاشی قهوهخانهای به صورت ایستا، متمرکز و متباین مطرح شدهاند. امروزه نیز طراحان اعلان میتوانند با بهرهگیری از هنرهای تصویری وآیینی (از جمله نقاشی قهوهخانهای طی دورههای صفویه، قاجار و معاصر) با نگاه امروزین و بررسی ساختار فرم و رنگ به نتایج مطلوب دست یابند تا آنها را در خلق آثاری فاخر یاری رساند.
نقش شیر در فرش ابریشمی حیوان دار موزة متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نقوش متن قالی حاوی اطلاعاتی نمادین هستند. در بین این نقوش، آنهایی که با الهام از طبیعت در فرش طراحی شده اند، معنای اسطوره ای وسیعی می یابند. شیر یکی از نقش هایی است که با اسطوره ها ارتباط دارد و با گذشت زمان، نماد بسیاری از ویژگی های بارز انسانی شده است (آیین مهر، میترائیسم، نماد سلطنت، شجاعت، قدرت و...).
نقش شیر از مهم ترین عناصر صحنه های شکار، گرفت وگیر و طرح های حیوانی بوده؛ در آثار هنری (نظیر نقش برجسته، مجسّمه سازی، فلزکاری، نقاشی و به ویژه فرش بافی) نیز از مهم ترین موضوع ها به شمار می ر فته است. فرش ایران نیز در حیات هنری اش از مفاهیم و معانی اساطیری یا عرفانی- که برای تفسیر و فهمشان به بررسی و تطبیق مفهومی آنها نیازمندیم- غنی بوده است. شناسایی و معرّفی نقش شیرِ به کار رفته در فرش ایران، به ویژه در دوران تعالی آن، یعنی دورة صفویه، می تواند در خلق آثار هنری هر دوره، راهکار روشنی برای هنرمندان باشد.
این مقاله در یکی از درخشان ترین فرش های دورة صفوی (قالیچة ابریشمی موزة متروپولیتن)، نقش شیر و انواع آن را در موقعیت ها و حالت های قرارگیری متفاوت بررسی کرده، با مقایسه و تطبیق، دو نمونة مشابه در فرش های این دوره را معرفی می کند.
پرسش هایی که در این مقاله مطرح می شود، عبارت اند از: در این فرش، چند نوع شیر و در چه حالت ها و موقعیت هایی ترسیم شده است؟ آیا نقوش شیر در هنر دوران قبلی، بر نقوش شیر این دوره تأثیری داشته است؟ آیا مفاهیم و معانی نمادین شیر، در نقوش فرش نیز دلالت دارد؟
فرض بر این است که استفاده از نقش شیر در فرش نیز پیشینه ای تاریخی داشته، در اسطوره ها ریشه دارد. در دوران اسلامی، به نقوش ملهم از دوران قبل از اسلام مفاهیم جدیدی افزوده شده است. این نقوش در دوران صفوی نیز تحت تأثیر سایر هنرها، به ویژه نگارگری، قرار می گیرد. نقش شیر در این فرش، هم به صورت واقع گرایانه و با الهام از طبیعت، هم به صورت تخیلی ترسیم شده است: 1. نقش شیر به صورت منفرد؛ 2. نقش شیر در صحنه های گرفت وگیر.
بررسی تطبیقی گرگویل ها و سرستون های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرگویل ها، مجسمه های قرار گرفته در بخش بیرونی کلیساهای قرون وسطی بوده که دارای اهداف تزئینی و کاربردی هستند، موجودات افسانه ای که بر اساس کاربردشان در معماری، به عنوان آبراه استفاده شده و نیز به لحاظ ظاهر هراس آورشان، دارای مفاهیم شر و اهریمنی بوده و به همین د لیل در بیرون از کلیساها قرار گرفته اند. این هیولاها در اعتقادات مسیحی قرون یازدهم و دوازدهم میلادی تاثیر بسزایی گذاشته اند. گرگویل ها به لحاظ ترکیب ساختار بدنشان دارای انواع گوناگونی می باشند.
این شیوه و اسلوب کاربرد عناصر معماری با هیبت و شمایل موجودات افسانه ای و واقعی نیز قرن ها پیش از خلق گرگویل های قرون وسطائی، در هنر معماری هخامنشی در کاخ شوش و به ویژه تخت جمشید به کار گرفته شده بود.
در تخت جمشید، سرستون های به شکل حیوانی و موجودات افسانه ای به صورت پشت به پشت قرار گرفته اند. این شیوه مرسوم ستون سازی هخامنشی بود که به معماران اجازه می داد که از فضای پشت (کمر) حیوانات برای قرارگیری تیر های حامل سقف استفاده کنند. همین امر باعث می شد که سرستون های تخت جمشید نیز همانند گرگویل های کلیساهای گوتیک، علاوه بر حالت تزئینی و نمادین، به عنوان یکی از عناصر مهم معماری کاربرد داشته باشند. بنابر این، سرستون های تخت جمشید و گرگویل های کلیساهای گوتیک از برخی جهات، به لحاظ عملکرد ومفاهیم نمادین، دارای اشتراکات و افتراقاتی می باشند.
در این مقاله با استفاده از کتب، تجزیه و تحلیل داده ها، تصاویر و اطلاعات جانبی و سایت های اینترنتی، سعی خواهد شد که علاوه بر آشنائی با گرگویل ها، ساختار و مفاهیم اسرارآمیز آنها، به علل و آثار استفاده از آنها در زمینه های گوناگون پرداخته و مقایسه ای هم با سرستون های تخت جمشید( به شکل حیوانات تخیلی و واقعی) و کاربرد این دو شیوه در معماری به عمل آید.
گرگویل ها از لحاظ ترکیب ساختار بدنشان شامل سه گونه انسانی، حیوانی و ترکیبی هستند. گرگویل های ترکیبی را نیز می توان به چهار گروه تقسیم بندی نمود:
1- ""انسان- گیاه""
2- ""انسان- گیاه- حیوان""
3- ""انسان- حیوان""
4- ""حیوان-حیوان""
موجودات ترکیبی سرستون های تخت جمشید را نیز می توان با دو گروه مشخص نمود:
1-ترکیبات ""حیوان-حیوان""، مانند گریفین
2-ترکیبات ""انسان-حیوان""، مانند لاماسو
نهاوند خاستگاه اسطوره ی گاو ماهی
حوزه های تخصصی:
گذری بر جدال اژدها در هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اژدها جانور افسانه ای بزرگی است که معمولاً به شکل سوسمار یا مار غول پیکر تصویر شده است. اژدها، افسانه ها و داستان های زیادی را در ادبیات و فرهنگ ایران به خود اختصاص داده است و نقش آن در بسیاری از آثار هنری دیده می شود. جدال اژدها با قهرمان و موجوداتی همچون شیر و سیمرغ از موضوعاتی است که بیش از همه در هنر ایران دیده می شود. در بیشتر این نقش ها، جنبة اهریمنی و دیوخوییِ اژدها مشاهده می شود. اژدها در جدال با قهرمان مغلوب او می شود؛ ولی در مبارزه با شیر و سیمرغ به لحاظ قدرت با آن ها برابری می کند.
هدف از این مقاله، بررسی جنبه های تزئینی و نمادین این جدال است. ضمن اینکه به این سؤال نیز پاسخ داده ایم: آیا تصاویر جدال اژدها با موجودات دیگر، فقط جنبة تزئینی داشته یا هنرمند با توجه به مفاهیم نمادین، آن ها را تصویر کرده است؟ در این نوشتار بعد از ذکر توضیحاتی در مورد اژدها، به نمادشناسی آن و حضورش در هنر ایران پرداخته ایم و در پایان، چند نقش از جدال اژدها در هنرهای مختلف را بررسی کرده ایم.