فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
49 - 63
حوزههای تخصصی:
قطعه ای کاشی هفت رنگ در مؤسسه هنر شیکاگو به شماره ۱۱۸۶-۱۹۲۶ محفوظ است. اولین بار آرتور اپم پوپ، در سال ۱۹۳۸، تصویر این کاشی را منتشر کرد و ضمن ذکر مشخصات فنی کاشی آن را متعلق به مسجد جامع عباسی اصفهان دانست؛ اما از محل اصیل قرارگیری این کاشی در بنای یادشده خبری نداد. دانشوران پس از او نیز پرسشی از محل اصیل قرارگیری این کاشی مطرح نکردند. پرسش این تحقیق از محل اصیل قرارگیری این کاشی در مسجد جامع عباسی اصفهان است. در این تحقیق با روش سندپژوهی و با ابزار مطالعه میدانی و مطالعه کتابخانه ای و از طریق بررسی دقیق کالبد بنا و نیز جستجو و تحلیل موشکافانه عکس های تاریخی نشان داده اند که محل اصیل قرارگیری این کاشی بدنه جنوب شرقی جلوخان مسجد جامع عباسی بوده است. این تحقیق نشان می دهد که کاشی محفوظ در مؤسسه هنر شیکاگو بین سال های ۱۸۹۷ تا ۱۹۲۵ به صورت منفرد، و در عین سالم بودن همه کاشی های اطرافش، از بدنه جنوب شرقی جلوخان این بنا جدا شده است. سپس پوپ و همراه او، هانری جی پتن، در سفر سال ۱۹۲۵ به ایران، به ظن قوی آن را خریداری و از اصفهان خارج کرده اند. این کاشی پس از بازگشت پوپ و پتن به امریکا در ۱۹۲۶ به ثبت مؤسسه هنر شیکاگو درآمده است.
اصول شناخت شیوه خوشنویسی میرعلی هروی با تکیه بر مطالعه زاویه قلم گذاری و کرسی نقطه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 128
حوزههای تخصصی:
وظیفه مهم نقطه در خطِّ نستعلیق، تعیین اندازه ها، زاویه قلم خوشنویس و نیز ترکیب بندی سطر و قطعه است که در آثار هر خوشنویس، متمایز از دیگری است. هدف اصلی این مقاله شناخت اصول حاکم بر چلیپاهای منتخب میرعلی هروی بر اساس بررسی زاویه قلم گذاری، کرسی و پراکندگی نقطه ها از منظر اصول و مبانی هنر های تجسمی در آثار منتخب وی است. مولفه های حاکم بر این مطالعه شامل1- زاویه نقطه گذاری 2- قطر افقی نقطه نسبت به کرسی3- کرسی و موقعیت نقطه ها و پراکندگی بوده و در پی پاسخ به این سوالات است: زاویه قلم گذاری نقطه و قطر افقی نقطه نسبت به کرسی در آثار میرعلی هروی چیست؟ وضعیت کرسی نقطه ها و پراکندگی آنها در آثار میر علی هروی چگونه است؟ اصول شناخت اصل و جعل آثار میرعلی هروی با تکیه برسنجش نقطه چیست؟ گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای با بررسی کیفی نقطه در چلیپاهای منتخب انجام و به شیوه توصیفی تحلیلی ارائه شده که ماحصل آن شناخت سبک نقطه گذاری میرعلی است. اگرچه زاویه نقطه گذاری در نستعلیق 62 تا 5/63 درجه شناخته شده، اما تحلیل آثار میرعلی هروی نشان می دهد که زاویه دست هر هنرمند در آثار گوناگون و نیز نسبت به آثار دیگران متفاوت بوده و اختلاف زیاد در آن می تواند گمانه غیرِاصل بودن اثر را تقویت کند.
واکاوی شکل گیری جریان هنر مفهومی در ایران با تاکید بر اولین نمایشگاه های برگزار شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان هنر مفهومی از نیمه دوم دهه 1960م در انگلستان و آمریکا آغاز شد و اندکی پس از شکل گیری این جریان، هنرمندان ایرانی نیز گام هایی جهت نزدیک شدن به مفاهیم آن برداشتند. هدف از این مقاله، تحلیل و بررسی این تلاش ها از نخستین جرقه ها تا رسیدن به جریانی تثبیت شده در هنر معاصر ایران است. در مقاله حاضر که در گستره پژوهش های کیفی و توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد، این سوالات مطرح شده است: بر مبنای ویژگی های هنر مفهومی در جهان کدام نمایشگاه شاخص برگزار شده را می توان خاستگاه شکل گیری و تثبیت این جریان در ایران دانست؟ جریان هنر مفهومی در ایران چه ویژگی های منحصر به فردی دارد؟ بر همین اساس، پیشینه هنر مفهومی در ایران با تاکید بر اولین نمایشگاه های برگزار شده ، مورد تحلیل قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که با وجود تلاش های اولیه از دهه 1340ش، برگزاری «نخستین نمایشگاه هنر مفهومی ایران» در سال 1380ش موجب شکل گیری جریان تثبیت شده هنر مفهومی در ایران شده است. مهم ترین ویژگی هنر مفهومی در ایران نیز بر خلاف روند جهانی آن به چالش کشیدن تعریف هنر نبوده، بلکه به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به ویژه دغدغه های فردی و جمعی انسان معاصر در قالب سنت، مذهب و گذشته توجه داشته است.
لذت زیباشناختی در عکس های دردناک جنگی: تحلیلی براساس نظریه عاطفه زیباشناختی جروم استالنیتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس های جنگی، فجایع و بلاهایی که جنگ بر سر انسان می آورند، با احساسی از درد بازتاب می دهند و شاید به راحتی نتوان تصور کرد که چنین عکس هایی لذت زیباشناختی نیز داشته باشند. برای جست وجوی چنین لذتی در عکس های دردناک جنگی باید به دیدگاهی متوسل شد که می تواند تحت تأثرات حسی ناخوشایند، تجربه زیباشناختی را با لحنی لذت گرایانه تعریف کند. در نظریه عاطفه زیباشناختی منبعث از آرای استالنیتز، تجربه زیباشناختی در توجه بی غرضانه و حاکی از همدلی به هرگونه ابژه آگاهی و تأمل در آن، صرفاً به خاطر خود دنبال می شود که لحنی لذت گرایانه می گیرد. به زعم او، تجربه لذت بخش، مغلوب شدنی و موفق است و در تحلیل های زیباشناختی، موضوعات زشت را نیز شامل می شود. زشتی، احساسات ناخوشایندی است که در توصیف صفاتی چون دردناک، انزجارآور و غیره در آثار هنری به کار می رود. این پژوهش با استعانت از چنین دیدگاهی در عکس های جنگی مک کالین و ادی ادمز که به احساسی از درد مربوط می شوند، نشان می دهد که می توان به عکس های دردناک جنگی با تأمل و تداوم علاقه زیباشناختی نگریست و تجربه لذ ت بخشی را حاصل کرد. در نتیجه، لذت و تجربه زیباشناختی با احساسی از درد ناسازگار نیستند و علی رغم ناخوشایندی عکس ها، تجربه مخاطب، زیباشناسانه و لحن لذت گرایانه ای دارد. بدین منظور، داده های نظری پژوهش از طریق مطالعه کتابخانه ای و جست وجوی اینترنتی گردآوری شده و سپس با نگاهی به آثار انتخاب شده از مک کالین و ادی ادمز تحلیل شده اند.
مطالعه تحلیلی ساختار نگاره های نسخه خمسه نظامی سال 909 هجری موجود در کتابخانه بادلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
5 - 21
حوزههای تخصصی:
ادبیات و هنر هر ملتی از پایه های بنیادین فرهنگ آن ملت محسوب می شود. ادبیات حماسی، غنائی، تعلیمی، مذهبی و عرفانی ازجمله مضامین پرکاربرد در هنر هستند و سرمنشأ آفرینش آثار ماندگار و غنای نگارگری ایران به شمار می روند. یکی از منابع ادبی مشهور که در دوره های مختلف موردتوجه هنرمندان بوده و توسط نگارگران مصور شده، خمسه نظامی است. یکی از نسخه های ارزشمند از خمسه نظامی مربوط به سال 909 هجری قمری مصادف با سال 1504 میلادی موجود در کتابخانه بادلیان دانشگاه آکسفورد است که در این پژوهش تلاش شده است ساختار طرح و ویژگی های شکلی و بصری نگاره های خمسه نظامی موجود در کتابخانه بادلیان بررسی و تحلیل شود. همچنین هدف دیگر، مطالعهٔ نسبت میان این نگاره ها با ویژگی های سبک شناختی مکتب شیراز است. پرسش های پژوهش عبارت اند از: 1. ویژگی های بصری و ساختار طرح و ترکیب بندی در نگاره های نسخه خمسه نظامی چیست؟ 2. نسبت میان این نگاره ها با ویژگی های سبک شناختی مکتب ترکمان شیوه شیراز چگونه است؟ پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی -نظری و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است و شش نگاره از این نسخه به روش غیر احتمالی انتخاب و به روش کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش گویای آن است که ساختار و ویژگی های بصری این نگاره ها شامل، سادگی و هماهنگی در ساختار ترکیب بندی ، بی آلایشی آمیخته با دقت در رسم عناصر بصری، اهمیت به پیکره های انسانی و تبدیل آن به مهم ترین بخش از فضای تصویر، ترسیم ساده مناظر طبیعی در خدمت ساختار تصویر و رسم قالب بندی شده گیاهان و تبدیل آن به فضاهای پرکننده، است. همچنین ویژگی های موجود با خصلت سبک شناختی سنت نقاشی مکتب نگارگری ترکمان شیوه شیراز در تناسب بوده و کیفیت زیبایی شناسانه خاص نگاره ها، توسط شکل ها و ترکیب آن ها در کنار یکدیگر قابل درک است.
زیبایی شناسی نور و رنگ درصحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور با رویکرد حکمت هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
197 - 213
حوزههای تخصصی:
طبق اساسنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بیشترین تمرکز تولیدات رادیوتلویزیون باید در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی باشد، در این میان برنامه های غیر نمایشی معرفت محور اهمیت ویژه ای دارند، اما همواره زیبایی شناسی بصری درصحنه پردازی و طراحی استودیویی آن ها به گونه ای که بیشترین هم پوشانی میان فرم بصری و محتوا حاصل گردد، دچار نقصان بوده است. کاربرد نور به عنوان عنصر بصری مستقل گرچه سال هاست در جهان به سبکی درصحنه پردازی مبدل شده، اما باوجود پشتوانه غنی حکمی و هنری در باب نور در ایران زمین، هرگز به طورجدی درصحنه پردازی تولیدات تلویزیونی به خدمت گرفته نشده است. این جستار با هدف تصرف در ماهیت زیبایی شناسانه این رسانه، متناسب با دین و فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی و نگرش درون فرهنگی منطبق با مفاهیم عرفان اسلامی مبتنی بر نور، در پی آن است تا شیواترین نوع صحنه پردازی متناسب با این گونه برنامه ها را معرفی و خاطرنشان سازد و به این سؤال پاسخ دهد که 1. بر مبنای مباحث حکمت هنر و عرفان اسلامی در باب زیبایی شناسی نور و رنگ، چه مؤلفه هایی می تواند فرم بصری صحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور را با محتوای آن همسو سازد؟ روش تحقیق حاضر که از نوع بنیادین و کیفی اس ت توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعه کتابخانه ای و الکترونیک انجام شده و تحلیل محتوا با اجتماع جزئیات به شیوه استقرایی و همچنین با تکیه بر نظریه امتزاج فرم و محتوا در هنر اسلامی از دکتر حسن بلخاری قهی صورت گرفته است. نتیجه این کاوش مبتنی بر حکمت هنر اسلامی و جلوات نوریه متأخذ از آن نشان داد مؤلفه های خلق معنا در ایجاد عمیق ترین لایه امتزاج میان فرم و محتوا درصحنه پردازی این نوع برنامه ها شب زنده داری، آب و آیینگی و انواع الگوهای تابش نور در معماری اسلامی است.
بازشناسی کنش ورزی سیاسی هنر زیست محیطی معاصر با رویکرد ارج شناسی در نظریه انتقادی؛ مطالعه موردی: اکتیویسم لیبریت تیت و سمفونی درختان آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 43
حوزههای تخصصی:
تلاش هنر معاصر در گذار از انقلاب مفهومی، دخالت و توان تغییر در گفتمان های اجتماعی است. رویکرد اخلاقی هنر معاصر در هیأت اکتیویسم هنری، چشم اندازی انتقادی به مسائل اجتماعی در دنیای هنر گشوده است. از مقوله های بنیادین فلسفه اجتماعی، سیاست بهره وری از محیط زیست و تعهدات زیستی به عنوان نگرانی جهانی در همه ابعاد است که از مضامین مورد توجه در اکتیویسم های هنری سال های اخیر بوده و دیالکتیک میان هنر، امر اجتماعی و اخلاق را مطرح ساخته. در علوم اجتماعی معاصر آراء نسل سوم نظریه انتقادی در پرداختن به مبانی هنجاری، تعیین دستورزبانِ اخلاقیِ تضادهای اجتماعی در تبیین الگوی"به رسمیت شناختن"است. از همین رو پژوهش حاضر به مطالعه قرائت نسل سوم نظریه انتقادی از"بازشناسی"در مطابقت با جنبه اخلاقی تعارضات زیست محیطی مورد توجه در اکتیویسم های هنری می پردازد. این پژوهش با فرض همسویی تلاش برای به رسمیت شناختن واقعیت های اجتماعی بحران زیست محیطی در اکتیویسم های هنری و نظریه ارج شناسی (قرائت اکسل هانت)، سعی در مطالعه کنش ورزی اجتماعی-سیاسی در هنر موضوع گرای معاصر دارد که با روش توصیفی-تحلیلی صورت می پذیرد. ازاین رو می توان به این نتیجه اذعان داشت که توانشِ اجتماعی اکتیویسم های هنری در پیگیری مطالبات اجتماعی با جنبه های بازشناسی در نظریه انتقادی نسل سوم مطابقت دارد؛ این توان در راستای شناخت و اقدام برای ترسیم پیامدهای تخریب محیط زیست، همچنین فشار بر نهادهای قدرت و ایجاد مسئولیت پذیری در تعهدات زیستی در دوران معاصر است.
بازشناسی عنصر بصری خط در سیاه قلم های مرقوم شفیع عباسی محفوظ در موزه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار برجای مانده از نگارگری مکتب اصفهان، آلبومی با جلد لاکی و نقاشی گل و مرغ، شامل 55 اثر به اسلوب سیاه قلم است که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود. مرقوم بودن سه اثر از این مجموعه به نام شفیع عباسی، باعث شده است تا این آلبوم به او نسبت داده شود. هدف از این پژوهش بازشناسی عنصر بصری خط در این سه اثر مرقوم است. طبقه بندی شاخصه های خط در قلم نگارگر، راهگشای صحت سنجی در سایر آثار منسوب به اوست. ازاین رو عنصر بصری خط در این آثار به روش توصیفی - پیمایشی با بهره جستن از منابع مکتوب و داده های اسنادی، واکاوی می شود. نتایج حاصل، خط را از لحاظ نوع، به منحنی های متنوعی تمیز داده و در پنج نوع، دسته بندی کرده است. برای هر اثر، دسته ای واحد از نوع منحنی را می توان برشمرد؛ خط های دوار و سیالی که هماهنگی را با ساختار ریتم و الگو، به اثر بخشیده اند. خط در این آثار از لحاظ کیفیت، با تصاحب ضخامت های متغیر، حرکتی ممتد ندارد، بلکه با آغازی نازک و ظریف به ضخامت می رسد که گویی به مثابه سایه و حجم پردازی عمل می کند. این ریتم تند و کند خط ها در قلم شفیع عباسی دارای انجامی ظریف بوده و از اتصال به خط دیگر، رها است.
عوامل تأثیرگذار بر روان خوانی تایپ های حوزه چاپ بر اساس عادت خواننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 102
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش بررسی عوامل تاثیرگذار بر روان خوانده شدن یک فونت بر اساس سلیقه و عادت مخاطب در نشر چاپی است. با این فرض که انتخاب درست فونت بر اساس نیاز و عادت مخاطب، باعث تعامل بیشتر او با متن و ترغیب بیشتر او به خواندن می شود. به همین منظور در این پژوهش ابتدا به بررسی تعاریف خوانایی و روان خوانی و عوامل موثر در آن پرداخته شد و با تطبیق این عوامل با اصول خوشنویسی فارسی، الگوی اولیه برای شناخت سلیقه خوانندگان استخراج شد. در نهایت برای شناخت بهتر مخاطب این عوامل بر روی مخاطب آزمایش شدند تا تاثیر هر یک بر سرعت خواندن، درک مطلب و خستگی چشم به عنوان عوامل تکمیل کننده روند خواندن، سنجیده شود. تحلیل نتایج بدست آمده از 30 آزمودنی از کارمندان روزنامه ایران با سن های 25 تا 45 سال، با قدرت بینایی کامل و بدون سابقه بیماری های مغزی و ضربه به سر، نشان می دهد با تغییر فونت ها، که هر یک نماینده ای از یک عامل موثر بر روان خوانی است، سرعت خواندن، میزان درک مطلب و خستگی چشم تغییر معناداری ایجاد نمی کند و تاثیرگذارترین عامل در روان خوانده شدن یک فونت، فاصله میان حروف و کلمات در آن است.
تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 126
حوزههای تخصصی:
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
تحلیل جنبه های نمادین آیه نور در محراب های مساجد ایران سده های ۵ تا ۱۰ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
27 - 45
حوزههای تخصصی:
از دیرباز بکار گیری نمادها در هنر و معماری موردتوجه بوده است، شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مولفه هایی که معماری را ماندگار می سازد و آن را از یک هنر زیبا به یک هنر کامل و ماندگار بدل می کند، امکان بهره گیری این هنر از نمادها و سمبل ها در آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نمادشناسی آیه نور و کنکاش دقیق برای یافتن مفهوم نمادین آیه نور در قالب تزئینات معماری اسلامی در مساجد ایران می باشد. و در صدد پاسخ به این سوالات است که: ۱. مفهوم نمادین آیه نور به چه صورت در تزئینات مساجد ایران نمایش داده شده است؟ ۲. کدام نقش بیش از دیگر نقوش از اشتهار و کاربرد بیشتری برخوردار است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد: آیه نور یکی از معدود مواردی است که در قرآن کریم به عنصری به عنوان نماد اشاره می کند. همانطور که از معنای آیه قابل برداشت است خداوند برای درک بهتر مفاهیم در ذهن مخاطب، نور خود را با تمثیل از چراغی درون محراب بصورت نماد بیان می کند. پس از تفسیر آیه به وسیله مفسران و عالمان اسلامی، نقش قندیل در هنر اسلامی به عنوان مفهوم نمادین آیه نور بصورت مکرر استفاده شده است. به غیر از این نقش، نمادگرایی آیه نور، در دیگر عناصر تزئینی مسجد همچون مقرنس ها، کاربندی ها به وجوه منظم و مشبک های حائل نور که در آن ها هندسه و نور به یاری یکدیگر تجلی گر هستی هستند قابل مشاهده و تحلیل است. به علت ارتباط مستقیم بین ماهیت تصویری قندیل و مثالی که در آیه نور ذکر شده است، این نقش بیش از دیگر نقوش تزئینی مساجد، به عنوان یادآور آیه نور عمل کرده است.
علل گرایش فارغ التحصیلان رشته های هنری به تحصیلات تکمیلی در ایران از دیدگاه تحلیل لایه ای علت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
15 - 25
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل علل گرایش فارغ التحصیلان رشته هنر به تحصیلات تکمیلی در دهه 90 و با استفاده از روش تحقیق آمیخته انجام شده است. در این روند ابتدا عوامل موثر به کمک مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون استخراج شده و بر اساس روش «تحلیل لایه ای علت ها» در چهار لایه «لیتانی»، «علل اجتماعی»، «جهان بینی/ گفتمان» و «استعاره» تحلیل شد. در بخش کمی، لایه های بدست آمده با هدف رتبه بندی عوامل موثر به وسیله ابزار پرسشنامه و انتخاب 30 نفر از خبرگان مرتبط با دوره های تحصیلات تکمیلی هنر در دانشکده های تهران مورد سنجش قرار گرفت. نتایج دو آزمون تی و فریدمن نشان می دهد که سه عامل اولیه موثر در گرایش فارغ التحصیلان رشته هنر به تحصیلات تکمیلی، به ترتیب شامل عوامل گفتمان، اقتصادی و فرهنگی می شود. سیاست های آموزش عالی، کهن الگو، استعاره، عوامل هنری، عوامل فردی و خانوادگی، علاقه به کسب دانش و تخصص و در انتها عامل جهانبینی نیز رتبه های چهارم تا دهم را کسب کردند. همچنین کسب مدرک علمی بالاتر که به دلیل ماهیت رشته هنر بر وضعیت اقتصادی و شأن اجتماعی هنرمندان موثر بوده، انگیزه هایی قوی تر از علم جویی و پژوهش در گرایش این قشر به تحصیلات تکمیلی است.
مقایسه شیوه کرسی بندی در دو چلیپای مشابه از سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
39 - 47
حوزههای تخصصی:
سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی از نامدارترین نستعلیق نویسان تاریخ خوشنویسی هستند که نوآوری های تأثیرگذاری در ساختار هندسی نستعلیق و فرم چلیپا داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی ساختار فرمی دو چلیپای مشابه از سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی، با تمرکز بر نحوۀ کرسی بندی آنها انجام شده است. شیوۀ جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مشاهدۀ میدانی است و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در هر دو چلیپا، کرسی تمامی سطرها منحنی است که میتوان مقطعی از یک بیضی در نظر گرفت؛ در چلیپای سلطانعلی الگوی بیضی کرسی سطرها متفاوت است، اما در چلیپای میرعلی الگوی بیضی چهار سطر یکی است. در هر دو چلیپا حسن تشکیل و حسن وضع کلمات با توجه به انحنای کرسی هر سطر انجام شده که تأثیر کلمات از میزان انحنا، در چلیپای سلطانعلی بیشتر است. در چلیپای او ارتباط کلمات و کرسی هر سطر به نحوی است که قسمت های ضخیم کلمات در یک راستا قرار گرفته و سطر کرسی قوت تشکیل داده است. حسن وضع کلمات چلیپای میرعلی قاعده مند شده و چیدمان روی کرسی انجام شده است. چلیپای سلطانعلی بر اساس دید ّ مورب و نهایی طراحی شده، در حالی که در چلیپای میرعلی، هر سطر با دید افقی طراحی شده است.
بیش متنیتِ ژنتی به مثابه رویکردی در خوانش متون تصویری؛ مطالعه موردی: لوگوی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش متن لایه های متکثر معانی آن را آشکار می کند و مخاطب را از معانی ضمنی و پنهان متن آگاه می سازد. به این منظور در صد سال گذشته رهیافت های مختلف خوانش متون نظریه پردازی شده است؛ از خوانش شکل گرایانه در اوایل قرن بیستم گرفته تا تاریخ گرایی نوین در سال های پایانی آن. خاستگاه اغلب این نظریه ها نظام نشانه ای کلامی است، اما منتقدان هنری اغلب از آنها به مثابه رویکردی در خوانش متون تصویری بهره برده اند. مسئله اصلی نوشتار حاضر تبیین فرایند اجرایی کاربست بیش متنیت در خوانش متون تصویری است؛ نظریه ای که در اصل خاستگاهی کلامی دارد که به منظور خوانش متون تصویری به کار برده می شود. برای پاسخ به این پرسش که متنی تصویری چگونه با بیش متنیت خوانش می شود، لوگوی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به عنوان پیکره مطالعاتی و بیش متنیت به عنوان رهیافت خوانش انتخاب شد. در این رهیافت از طریق پیگیری روابط درهم تنیده شبکه های متنی، دلالت مندی های متن آشکار می شود و لایه های مختلف معانیِ ضمنی تشریح می شود. نتایج نوشتار نشان داد بیش متنیت یکی از رهیافت های کاربردی در خوانش متون تصویری است و در این راستا الگویی شش مرحله ای ارائه شد. مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام یافته و داده های آن با مراجعه به منابع کتابخانه ای و مقالات علمی جمع آوری شد.
تبیین نمادهای رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی در مجموعه پایدار 2018 برند اچ اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف مشترک رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی «محافظت از طبیعت و بازگشت به آن» است. در واقع، وجه اشتراک میان رمانتیک ها و پیروان جنبش هنرها و صنایع دستی را می توان در طبیعت گرایی، ضدخردگرایی و ضدصنعتی بودنشان یافت. رمانتی سیسم را می توان واکنشی احساسی در برابر خردگرایی دانست. از طرف دیگر، جنبش هنرها و صنایع دستی در پی مخالفت با صنعتی سازی و ماشینی شدن زندگی بشر به عرصه ظهور آمد. بنابراین، این پرسش در پژوهش مطرح است که این دو جنبش چگونه و بر اساس چه دیدگاه هایی طبیعت را ارج می نهند و مجموعه پایدار سال 2018 برند اچ اندام به چه صورت از این دو جنبش در مد پایدار تأثیر پذیرفته است؟ هدف این پژوهش، مروری بر این دو جنبش طبق نظریه های ژان ژاک روسو و ویلیام موریس و نحوه پیوند آن با رویکردهای پایداری بوده و نتایج حاکی از آن است که اچ اندام با الهام از خانه کارل و کارین لارسون، جنبش رمانتی سیسم در مُد و استفاده از مواد و رویکردهای پایدار توانسته است تأکید بیشتری بر پایداری داشته باشد. در پژوهش حاضر، رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی باتوجه به مجموعه پایدار 2018 اچ اندام به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی مطالعه شده است.
تألیف و تفرُّد در نقاشی مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
29 - 39
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از رویکردی جامعه شناختی و با تمرکز بر مناسباتِ تولیدیِ هنر به مسئله امکانِ پیدایش نقاش در مقام «مؤلف» در نگارگری مکتب اصفهان پرداخته شده است. با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، ازیک سو اسنادِ تاریخیِ شیوه تولید نقاشی در آن دوران و از سوی دیگر مضامین و فرم آثار نگارگران صاحب سبک آن مکتب موردبررسی قرارگرفت. مطابق شواهد تاریخی در کتابخانه های درباری این دوران همچنان مزد به شکلی بی واسطه در ازای مدتِ خدمت به نیرویِ کار نقاشِ ماهر تعلق می گرفت. بنابراین در این زمینه «تألیف» بیش از آفرینش خلاقانه به معنای تجمیع و تکمیل بود. از میانه های عهد صفوی با افزایش حامیان و کاهش انحصار در تولید نقاشی و شکل گیری وساطتی محدود میان «عرضه» و «تقاضای» هنر، جریانی در نقاشی ایرانی تقویت شد که می توانست به صورت نسبی شرایط را برای رشد استقلالِ رسانه ای و خلاقیت فردی فراهم کند. در این جریان دیدِ فردی و «اینجا و اکنون» نقاش اهمیت بیشتری یافت و «چهره ها» و «رقم ها» بیش ازپیش در آثار ظاهر شدند. برخی آثار برجامانده به این سبک در کارستانِ نقاشانی چون صادقی بیک افشار، رضاعباسی و معین مصور نشان دهنده بارقه هایی از تعریفِ نقاش به مثابه «مؤلف» است، بارقه هایی که اگرچه در زمینه اقتصادِ هنر آن دوران امکان تعمیق نیافت، اما امکان پیدایش سبکی متمایز را در سنت نگارگری مجسم ساخت.
تحلیل بازتاب نقشمایه های تزئینی محراب مسجد جامع اصفهان در تزئینات رحل ایلخانی موزه ی متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
25 - 32
حوزههای تخصصی:
محراب اولجایتوی مسجد جامع عتیق اصفهان و رحل منسوب به حسن بن سلیمان الاصفهانی موجود در موزه ی متروپولیتن هر دو از آثار دوره ی ایلخانی هستند که دارای نقشمایه های زیبا و اصیل ایرانی- اسلامی هستند. غنای نقوش تزئینی دو اثر و تاریخ ساخت مشترک آنها، ضرورت انجام پژوهش را ایجاب کرده است. شناسایی انواع نقوش تزئینی رحل ایلخانی و محراب اولجایتو و وجوه اشتراک و افتراق و شناخت تأثیرات و بازتاب نقوش تزئینی در دو اثر، اهداف پژوهش حاضر است. سؤالات پژوهش چنین است: .1چه نوع نقوشی در تزئینات دو اثر رحل ایلخانی و محراب اولجایتو وجود دارد؟ .2چه وجوه اشتراک و افتراقی در بین نقوش دو اثر وجود دارد؟ در پژوهش پیشرو اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است . نتایج پژوهش نشان میدهد که نقوش تزئینی محراب اولجایتو شامل نقوش گیاهی اسلیمی و ختایی، هندسی و خطی است و نقوش تزئینی رحل ایلخانی شامل درخت سرو، گلدان، محراب، اسلیمی، ختایی، هندسی و خطی است. به طورکلی نقوش رحل ایلخانی از تنوع بیشتری برخوردار است نقوش رحل ایلخانی متأثر از نقوش تزئینی محراب اولجایتو بوده است و این امر نشان دهنده تأثیر متقابل هنر معماری و هنر صناعی چوبی در دوره ایلخانی است.
مطالعه تطبیقی تصوف در دو نگاره از صوفیان اثر بهزاد و سلطان محمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
97 - 107
حوزههای تخصصی:
هنرنگارگری ایرانی ریشه در اعتقادات دینی ومذهبی دارد و بسیار تحت تأثیر عرفان قرارگرفته است. نقش کردن اعمال صوفیان یکی ازمشترکات نقاشی های دوهنرمند، بهزاد(نگارگر مکتب هرات)و سلطان محمد(نگارگر مکتب صفوی) می باشد. شباهت این دونگاره از هنرمندان در ترسیم صوفیان این گمان را تقویت می کند که سلطان محمد نگاره سماع درویشانِ بهزاد را ازنظر گذرانده و با دیدگاه خود نگاره متفاوتی را ترسیم کرده است. هدف این پژوهش مقایسه ی تطبیقی آثار این دوهنرمند با نگاه به صوفی گری درنگارگری ایرانی می باشد. سوال پژوهش این است که چه تحولات تجسمی در نگاره صوفیان با فاصله اندک زمانی دیده می شود؟ و چه شباهت و تفاوت هایی تجسمی بین این دونگاره وجود دارد؟ این پژوهش بنیادین بوده و به روش تطبیقی، باماهیت تاریخی و به صورت کیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات بااستفاده ازمنابع کتابخانه ای صورت گرفته و درج تصاویر به روش اسکن وبارگیری ازنسخه های اینترنتی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دو نگاره از صوفیان می باشد که بهزاد در سماع درویشان و سلطان محمد در مستی لاهوتی و ناسوتی به تصویر کشیده اندو این آثار و ویژگی های بصری آنها مورد تطبیق قرارمی گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد سلطان محمد درترسیم صوفیان به نگاره ی بهزاد وفاداربوده ولی با توجه به درآمیزی تصوف و سیاست درروزگار صفوی و فاصله گرفتن صوفیان ازعالم عرفان، جنبه طنزی به اثر اضافه شده است.
طرح و نقش منسوجات کاربردی (غیرجامگانی) در اوایل عصر ناصری با نظر به نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
هزارویک شب صنیع الملک، منبع تصویری مردم نگار به حساب می آید که با جستجو در آن می توان ظرایف فرهنگی عصر ناصری را مورد مطالعه قرار داد. در سوی دیگر، طرح و نقش منسوجات دورۀ قاجار هستند که در کاربردی جز تنپوش، کمتر محل بررسی بوده اند. هدف این پژوهش، جستجو در خصایص طرح و نقش این انواع با نظر به تصاویر هزارویک شب صنیع الملک است که امکان گمانه زنی دربارۀ شیوه های تولید را نیز فراهم خواهد آورد. بدین تقریر پرسش آن است: با نظر به تصاویر هزارویکشب صنیع الملک، طرح ها و نقوش منسوجات غیرملبوس در عصر ناصری چگونه و در چه قالبی تعریف می شود؟ با نظر به دستاوردهای مطالعات پیشین و به احتمال، طرح واگیرهای و نقش بته جقه در منسوجات کاربردی در زندگی روزمرۀ رواج بیشتری داشته است. بهرغم این فرضیه، نتیجۀ مطالعه به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به مدعای نمونه گیری طبقه بندی احتمالی هجده تصویر از هزارویکشب صنیع الملک نشان می دهد: در این دوره، حداقل پارچه های بدون طرح، واگیرهای، قابی، محرمات، محرابی و ترنج دار با نقوش گیاهی طبیعت گرا و انتزاعی ازجمله بته جقه و اسلیمی در تهیۀ منسوجات غیرجامگانی به کار می آمده که برخی با تکنیک های بافت همچون دارایی، طرح اندازی شده اند و برخی دیگر با عملیات تکمیلی همچون چاپ، نقش گرفته اند. در این بین، محرمات همچون ترمه از پرکاربردترین انواع بوده و در تنوع وسیع نسبت به سایرین استعمال می شده است.
تحلیل روان کاوانه فضای خالی در عکاسی انتزاعی مبتنی بر فضای بالقوه (مورد مطالعاتی: اوتا بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر انتزاعی، به عنوان بخش مهمی از هنر مدرن شکوفا شد و تأثیر زیادی بر آثار هنرمندان در رشته های مختلف گذاشت و سبب پیدایش آثار متنوعی گردید. انتزاع به عنوان یکی از مفاهیم هنر، در هنرهای تصویری، همان طور که انتظار می رود، اثری بصری دارد، اما در آثار عکاسی به واسطه دوربین وجوه نمایه ای و شمایلی، با چالش روبرو است. این مقاله با بهره گیری از روش گردآوری اسنادی و تحلیل کیفی، به دنبال معنای فضای خالی در تصاویر عکاسی مبتنی بر مفهوم روان کاوانه فضای بالقوه است. برای توضیح مفاهیم روان کاوانه، مدل های مختلفی از انتزاع در تصاویر بررسی می شود. در نهایت، یافته های بخش نظری در آثار عکاس معاصر آلمانی، اوتا بارت به دقت مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش نشان می دهد که فضا در آثار بارت همان مناظر شهری و داخلی است که بر وی تأثیر روانی دارند، از این رو، با آن ها روبرو می شود و در آن ها فانتزی ها و خواسته های ناخودآگاه خود را نشان می دهد و با درونی کردن آن ها در قالب تجسم بخشی وارد شده و برای رسیدن به حالت یکپارچگی با آن ها، تلاش می کند. می توان گفت که کار بارت همانند آن چه وینیکات مطرح کرده، بازی با واقعیت است. این کار از اجرای شخصی او با فضای اطرافش، یعنی دنیای واقعی شروع می شود و به بازی بین جنبه های شمایلی و نمایه ای عکاسی تبدیل می گردد.