فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۲٬۸۷۲ مورد.
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
ز نیمه دوم قرن بیستم، با گسترش شهرها و روند روز افزون تردد در فضاهای بین شهری، فضاهای گذری یا مکان های بین شهری، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. مکان هایی که هرچند به نظر بی اهمیت می آیند ولی امکان مشخص کردن جایگاه حساس و مهم آنان در زندگی شهریامکان پذیر می باشد. مکان هایی نظیر ایستگاه های مترو و ترمینال ها که در طول شبانه روز محل تردد افراد زیادی از جمله دانشجویان و افرادی است که درصدد استفاده بهینه از زمان خود به صورت مطالعه، انجام پروژه های کاری و یا شنیدن فایل های صوتی می باشند. در عین حال، حمل تمامی ابزار و وسایل مورد نیاز آنان در فضاهای گذری، امری دشوار و یا حتی در مواردی غیر ممکن می باشد. از این رو نیاز به داشتن پوشاک و وسایل مجهز به تکنولوژی هوشمند روز به روز افزایش می یابد. در سال های اخیر، طراحان مد که در زمینه طراحی لباس های فوق مدرن و هوشمند فعالیت دارند،سعی دارند که تا حد امکان باعث رفع مشکلاتی نظیر حمل وسایل ضروری و کاربردی در فضاهای گذری گردند و از احساس نگرانی و اضطراب صاحبان آنان جلوگیری نمایند. تهران نیز با توجه به جمعیت وتردد شهروندان خاصه دانشجویان در اماکن عمومی آن، نیازمند توجه طراحان لباس های فوق مدرن و هوشمند می باشد. این تحقیق سعی دارد به این مسئله با تمرکز بر نیاز دانشجویان به حفاظت و حمل راحت تر و سبک تر وسایل مورد نیاز و هوشمند آنان بپردازد. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی، واز نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای ومیدانی، و به صورت تهیه پرسشنامه می باشد. تعداد نمونه تحقیق 150 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. این تحقیق نشان می دهد با توجه به پیشرفت تکنولوژی و مهاجرت جوانان به کلان شهر ها وتردد در مکان های بین شهری از جمله ترمینال ها وایستگاه ها، نیاز به وسایل وپوشاکی مجهز بهتجهیزات و تکنولوژی هوشمند که آن ها را در برابر حوادث احتمالی محافظت نماید امری ضروری است و شهروند تهرانی که در یکی از بزرگترین کلان شهر های دنیا زندگی می کند بدون پوشاک فوق مدرن و مجهز به امکانات رفاهی و محافظتی در برابر آسیب های احتمالی، دیگر قادر به ادامه زندگی امن و راحت نمی باشد.
تدوین مراحل طراحی تبلیغاتی در اعلان
حوزههای تخصصی:
اعلان یکی از قدیمی ترین ابزارهای تبلیغات به شمار می رود. اما نبود رویکردی نظام یافته در طراحی اعلانرا می توان چالش اصلی رویه ی موجود طراحی اعلان به شمار آورد. این امر به طراحی اعلان هایی سطحی و شکل گرایانه منجر گشته که قادر به تعامل و انتقال صحیح پیام به مخاطبان نیستند. تدوین راهکاری مؤثر و مرحله به مرحله در این زمینه به معنای ارائه ی روشی است که بر اساس آن بتوان با برقراری ارتباطی سه جانبه میان سفارش دهنده، گروه طراحی و مخاطبان، گروه را به سمتی رهنمون ساخت تا از این طریق، امکان پیروی از دستورالعملی یکپارچه در چهارچوب برنامه ای علمی، امکان پذیر گردد.
نظر به کمبود منابع نظری در این گونه زمینه ها، مراحل ارائه شده در این مقاله حاصل مطالعاتی بر نمونه های موجود و نیز تجربیات عملی نگارنده در این زمینه بر پایه ی یک روش تجربی بوده و الگویی پیشنهادی است که در جهت تسهیل و تسریع امور تبلیغاتی، بر اساس اهداف و موقعیت طراح و مخاطبان، قابل دخل و تصرف، ایجاد گزینه های جدید و یا ادغام می باشد.
در مجموع، تدوین این برنامه می تواند در ترتیبی مشتمل بر ۱۳ مرحله مندرج در متن مقاله حاضر، انجام گیرد. عناوین مراحل: ۱.تشکیل گروه ( از جمله: بازاریاب، متصدی پذیرش سفارش، مدیر تحقیقات، طراح پیام نوشتاری (شعار تبلیغاتی)، ایده پرداز، طراح حروف، عکاس تبلیغاتی، تصویرساز، اجرا کار، ناظر چاپ و مدیر هنری) و تقسیم وظایف۲.دریافت سفارش ۳.جمع آوری اطلاعات ۴.تعیین مخاطبان هدف ۵.ایده یابی (مرور مجموعه ی تصاویر، ایده یابی گروهی، جمع آوری اطلاعات و تداعی معانی، ادغام تصاویر، ترکیب حروف و کلمات، مکتوب نمودن و ثبت تفکرات، دیدن و مکاشفه، یافتن استعاره ها، اصلاح و گسترش ایده های اولیه)۶.انتخاب و به تصویر در آوردن ایده ها ۷.طرح پیام نوشتاری ۸.انتخاب موفق ترین و مرتبط ترین ایده و پیام نوشتاری با تصویرگری متناسب ۹.طراحی حروف ۱۰.ترکیب بندی و اجرای نهایی ۱۱.چاپ اعلان (آماده سازی سند، انتخاب نوع چاپ و کاغذ مناسب، ارسال اثر جهت چاپ، نظارت فنی بر فرآیند چاپ)، ۱۲.انتخاب مکان نصب اعلان ها ۱۳.سنجش بازخورد اعلان تبلیغاتی.
واقع گرایی در فیلم: نگاهی انتقادی به نگره ی همانندی گریگوری کوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برجسته ترین پرسش همه نظریه پردازان فیلم، پرسش از رابطه ی واقعیت و فیلم بوده است، از نخستین فیلسوفان سینما همچون هوگو مونستربرگ گرفته تا فیلسوفان شناختی و تحلیلی همچون گریگوری کوری. در این میان، نگره ها و اندیشه های کوری از نوترین بررسی ها درباره رابطه فیلم و واقعیت است. از نظر گریگوری کوری، رابطه واقعیت و فیلم تاکنون از سه نگرش متفاوت بررسی شده است: 1. «توهم گرایی» (توهم حرکت بر پرده سینما)؛ 2. «شفافیت» (قرار داشتن اشیای روی پرده در «حضور» تماشاگر)؛ 3. «همانندی» (همانندی محتوای بازنمودیِ تصویر سینمایی و واقعیت). کوری در بحث از واقعیت در فیلم، دو نگرش توهم گرایی و شفافیت را رد می کند و نگرش همانندی را می پذیرد. در این مقاله، پس از مرور رابطه فیلم و واقعیت و توهم، (فقط) نگره همانندی گریگوری کوری بررسی می شود. کوری در کتاب تصویر و ذهن: فیلم، فلسفه، و علومِ شناختی نگرش «همانندی» را در برابرِ دو نگرش توهم گرایی و شفافیت مطرح می سازد و از آن دفاع می کند. هدف این مقاله، نشان دادن کاستی های دفاع کوری از نگرش «همانندی» است. نویسندگان مقاله می کوشند نشان دهند با دگرگونی مفهوم فیلم در سال های اخیر و پیشرفت فناوری ساخت و نمایش، نگره های واقعیت در فیلم هم نیاز به گرگونی دارند تا پاسخگوی بررسی های نو در فیلم باشند.
تاثیر مفهوم لذت گراییِ زیباشناختی در بستر تاریخی مرمت تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های زیباشناختی و معیارهای فلسفی از جمله مبانی تاثیرگذار بر رویکردهای هنری در اعصار مختلف تاریخی ا ست که می توانند به نوعی این گرایش ها را هدایت کنند. در میان مفاهیم مطروحه در حوزه هنر، می توان رد پای نوعی بینش زیباشناختی مبتنی بر لذت گرایی را که ریشه های آن تا یونان کلاسیک قابل بازکاوی است، جستجو کرد. با توجه به تمرکز بندتو کروچه فیلسوف و زیباشناس سده بیستم بر مفاهیم و تعاریف لذت گراییِ زیباشناختی، می توان این دیدگاه را در بستر تاریخی سده نوزدهم میلادی بررسی کرد. از سوی دیگر، رویکردهای فلسفی از جمله مبانی تاثیرگذار در حوزه هایی همچون نگاهداشت و مرمت آثار تاریخی نیز هستند. این پژوهش سعی دارد تاثیر زمینه فکری مورد اشاره بر مرمت های صورت گرفته روی تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم میلادی را مورد بررسی قرار داده و نمونه های شاخص آن را معرفی کند. در واقع پرسش این است که آیا دیدگاه مذکور بر مرمت تابلوهای نقاشی در سده نوزدهم اثر مستقیم و چشمگیر داشته است؟ پژوهش پس از تبیین نظریه و ارائه مثال های ملموس، به بیان دیدگاه های مطروحه در این حوزه می پردازد و صحه بر تاثیر این نگره بر روند مرمت نقاشی این سده می گذارد.
پولاروید، عکس هایی برای تمام فصول!
حوزههای تخصصی:
پوستر و گونه های موضوعی آن
حوزههای تخصصی:
چیدمان چاپ دستی: رویکردی به تعدادی از آثار کالکوگرافی رنگی ماریکاسات به لحاظ تکنیک و رنگ
حوزههای تخصصی:
چاپ دستی زبانی برای بیان ذهنیات هنرمند است و جایگاه خاصی در حوزة هنرهای تجسمی دارد. تکنیک های چاپ دستی بسیار متنوع هستند ولی در این مقاله، روش های کالکوگرافی رنگی مورد بحث می باشند، به لحاظ اینکه آثار منحصر به فرد ماری کاسات به این شیوه انجام گرفته اند.
ماری کاسات پایه گذار چاپ های کالکوگرافی رنگی به شیوة خاص خود بوده است و اطلاع از چگونگی بهره گیری از این تکنیک ها در هنر چاپ بسیار حائز اهمیت است.
در این مقاله با تعریفی مختصر از چاپ دستی، به طورتخصصی تعداد 2 اثر از کارهای ماری کاسات به لحاظ تکنیک و رنگ بررسی شده اند.
مطالعه ی نمادشناسانه و تطبیقی عناصر نقوش منسوجات ساسانی و صفوی
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
21 - 42
حوزههای تخصصی:
هنر دوران ساسانی به عنوان چکیده ای از هنر تمامی اعصار ایران به شمار می رود. بیشترین مشخصه ی هنر ساسانی نقوش تزئینی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است که تاثیر عمیقی بر هنر ادوار و ملل مختلف تاریخ گذاشت. در دوره صفویه نیز به علت حمایت حاکمان وقت صنعت نساجی به ویژه قالی بافی از پیشرفت چشمگیری برخوردار بوده است. قالی های سده دهم هجری در زمره باشکوه ترین نمونه های باقی مانده آن دوره است. بیشتر شهرهای صفوی پیشرفت قابل توجهی در پارچه بافی داشته اند. شماری از مستشرقان بهترین منسوجات را متعلق به کاشان دانسته اند.در تحقیق حاضر به رمز و ماهیت نمادشناسانه نقوش خواهد پرداخت. رمز یا نماد بیان ادراکی و ً مشهود است که باید جایگزین چیزی مخفی و مکتوم شود و این ماهیت در نقوش هر دو دوره کامال قابل مشاهده است.در این مقاله، با استفاده از روش های تاریخی، توصیفی و تطبیقی، سعی در ردیابی عناصر نقوش منسوجات ساسانی با توجه به کیفیات فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دیگر دوره ی درخشان فرهنگ و هنر ایران، یعنی دوران طالیی صفوی شده است که به عنوان دوره ی اوج درخشش هنر پارچه بافی ایران به شمار می رود. در انتها این پژوهش به بررسی علمی و نمادشناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوره پرداخته و با ذکر مقایسه ای عناصر با یکدیگر تاثیر پذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است.نتیجه ای که در این نوشته حاصل شده آن است که بیشتر نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در پارچههای صفوی مورد استفاده قرار گرفتهاند همان اشکال ساسانی است که با کیفیت فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
چیدمان گالری: آرشیو خانوادگی یغمای جندقی
حوزههای تخصصی:
چیدمان چاپ دستی: به نسل جوان هنرمند باید اعتماد کرد
حوزههای تخصصی:
چیدمان چاپ دستی: چگونه تا این حد چاپ دستی از زندگی ایرانی جدا شد و به کنار رفت؟!
حوزههای تخصصی:
معرفی خانواده ی وزیری از دریچه ی دوربین؛ لبخند آلبوم ها
حوزههای تخصصی:
هنر سلجوقی و شاهنامه "کاما"
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
9 - 20
حوزههای تخصصی:
یکی از دوره های شکوفایی هنر ایران، دوران سلجوقی است؛ دوره ای که هنرهای گوناگون پس از ظهور اسلام، متناسب با تفکرات و اعتقادات اسلامی شکل گرفته، رشد کردو مراحل تحول و تطور خود را گذراند. در این دوره، علاوه بر تحولات هنری گوناگون، شاهد اوج گیری و گسترش زبان و ادبیات فارسی، همراه با اندیشه های فلسفی و عرفانی هستیم. درباره هنر عصر سلجوقی کتاب های بسیاری می توان یافت. هرچند تا کنون اثری با تمرکز بر مبانی و اصول حاکم بر طرح و نقش عصر سلجوقی نگاشته نشده است. این مقاله، ضمن نگاهی به ادبیات و هنر دوره سلجوقی، ویژگی ها و چگونگی شکل گیری آن، به بررسی یکی از آثار پر اهمیت و قدیمی ترین نسخه شاهنامه فردوسی، معروف به "کاما" می پردازد و این شاهنامه را به عنوان یکی از اولین نمونه های تصویرگری شاهنامه معرفی می کند. تا کنون درباره شاهنامه "کاما" تنها یک مقاله در سال 1352 توسط دکتر غروی نگاشته شده است که گرچه مفید است اما کافی نیست. شاهنامه "کاما" حداقل تا زمان نگارش مقاله دکتر غروی یعنی سال 1352 در مؤسسه کاما در شهر بمبئی نگهداری می شده، اما اکنون با توجه به پی گیری های انجام شده دیگر هیچ مدرک و نشانی از آن در دست نیست. متأسفانه تنها منابع موجود برای بررسی چند تصویر مربوط به کتاب "معرفی نسخه های شاهنامه فردوسی" است.
چیدمان عکس: فتومونتاژ: از شکل گیری تا گذر از چارچوب
حوزههای تخصصی:
کارکرد معنایی دلالت های صریح و ضمنی در مطالعة موردی آثار محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی آثار نقاشی، همچون دیگر آثار تصویری، ما با سطوح مختلفی از نشانه ها روبه رو می شویم که این سطوح به وجودآورنده معنا در آثار هستند. روابطی که بین نشانه ها و نظام های رمزگانی در آثار نقاشی به کار می رود، دلالت را به وجود می آورد، بنابراین دریافت اولیه مخاطب در برخورد با سطوح اولیه آثار باعث به وجود آوردن معنایی می شود که از رابطه دلالتی صریح نشئت گرفته است. آنچه در پی آن می آید و موجب گسترش معنا و رفتن به سطوح دیگری از نشانه ها می شود، به دلالت های ضمنی اثر شکل می دهد. مسئله اصلی در این تحقیق بررسی دلالت های به کاررفته در آثار محمد سیاه قلم (مطالعه موردی این آثار) با رویکرد نشانه شناسی است. از این دیدگاه، به متغیرهایی همچون نقش دلالت های ضمنی و صریح، عوامل اجتماعی و فرهنگی و حضور آیین ها و باورهای اساطیری توجه می شود. همچنین، تلاش می شود که به پرسش هایی نظیر کارکرد دلالت های ضمنی در آثار محمد سیاه قلم و اینکه چه بینامتنیتی را در این آثار پیش می کشد پاسخ داده شود. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و با این فرضیه که در آثار محمد سیاه قلم می توان از طریق دلالت های ضمنی و رمزگان های تصویری موجود در این آثار، ارتباطی بین این رمزگان ها با آیین ها و نمادهای شمنیسم یافت، این آثار را مطالعه می کنیم.
سیر تحوّل زیبایی شناسی طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت در فرهنگ و هنر و به ویژه نگارگری ایرانی نقش و جایگاه مهمّی دارد. به همین دلیل، این پژوهش با مطالعه منابع مکتوب و تاریخی، به تحلیل و بررسی جایگاه و چگونگی تغییر سیر زیبایی شناختی طبیعت، به منزله یکی از ارکان نگاره های ایرانی در مکتب اصفهان می پردازد. پیش فرض این پژوهش نیز این بوده است که طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان، تا حدّ زیادی کارکرد سابق خود را ازدست می دهد و در بسیاری از نگاره ها از اهمیت نقش آن در ساختار اصلی نگاره کاسته می شود. طبیعت به منزله یکی از مهم ترین نمودهای نگارگری ایران، همواره نزد نگارگر ایرانی جایگاه مهمّی داشته است و جلوه شورانگیز آن را تقریباً در همه نگاره های ایرانی می توان دید. ولی نمود عینی و زیبایی شناختی طبیعت در نگارگری و به ویژه تک نگاره های مکتب اصفهان، جلوه ای متفاوت با سنّت نگارگری پیش از آن دارد و از آن جایگاه آرمانی و بهشتی پیشین برخوردار نیست؛ حتی نقش آن گاهی تا حدّ پس زمینه فرو کاسته می شود یا به کلّی از نگاره ها حذف می شود. در مجموع، طبیعت در این مکتب مانند گذشته از تناسب مکمّلی با دیگر عناصر نگاره ها (مثل انسان و معماری) برخوردار نیست. علت چنین چیزی را می توان در تحولات تاریخی، شرایط فرهنگی و اجتماعی، رواج نیافتن کتاب آرایی درباری، ارتباط ایران با فرهنگ غرب، سنّت نقاشی متأخر گورکانیان هند و ارمنیان ساکن اصفهان، همچنین تغییر الگوهای زیبایی شناختی نگارگر ایرانی جستجو کرد. در واقع، از این به بعد، نگارگر ایرانی سیر تحوّل نگاره های خود را به سوی نوعی انسان گرایی در نقاشی و در ابعاد کلّی، در اندیشه و فرهنگ ایرانی سوق می دهد
چیدمان شهر و معماری: جایگاه گرافیک محیطی در هویت بصری شهر
حوزههای تخصصی:
تصویر شهر بخشی پر اهمیت از هویت بصری شهر است که می توان آن را زیرمجموعه ای از هویت شهری به شمار آورد. هویت شهری در حیطه موضوعی طراحی شهری قرار می گیرد که مبحثی میان رشته ای است و تنها در گرو هماهنگی و تناسب میان فعالیت های شاخه های متنوعی از رشته های علمی و هنری از جمله: برنامه ریزی شهری، معماری و منظرسازی، طراحی گرافیک شهری، طراحی صنعتی، مهندسی فنی و ترافیک، اقتصاد، روانشناسی، جامعه شناسی و... به دست می آید. گرافیک محیطی را باید یکی از ارکان اصلی زندگی اجتماعی و شهری قلمداد کرد. جلوه های هنرهای تجسمی در زندگی روزمره از طریق گرافیک محیطی میسر می شود، گرافیک محیطی یک پدیده اجتماعی است که باتوجه به فضاسازی تصویری، خصایص ملی، قومی، فرهنگی، اجتماعی، آداب و سنن و گرایش های سیاسی و اقتصادی جامعه قابل تحلیل و بررسی است. درنتیجه گرافیک محیطی تأثیر مستقیمی بر روی فرهنگ یک جامعه، یک شهر، یک محله، یک خانه و حتی اتاق یکی از اعضاء خانواده دارد.
در این مقاله سعی شده تا با بررسی تعاریف مرتبط با هویت شهری و نقش طراحی شهری در ایجاد هویت شهر به جایگاه و اهمیت گرافیک محیطی در ارتقاء بخشیدن به هویت بصری شهر پرداخته شود.
پنج بازی، پنج نقاشی
حوزههای تخصصی: