فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۸۱ تا ۶٬۲۰۰ مورد از کل ۲۸٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
۱۱۹-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، انعکاس آثار نگارگری و سنت های تصویری فرهنگ ها و ملل بر یکدیگر، همواره مشاهده می شود. این تأثرات، در دوران حکومت تیموری و مکتب نگارگری هرات به وضوح قابل رؤیت بوده؛ زیرا ساختار فکری، فرهنگی، ادبی و هنری ایران، از آسیای میانه متأثر بوده است. نمونه این تأثیرات مصور را در نسخه خطی "معراج نامه شاهرخی"، با سنت های تصویری بودائی و شرق دور می توان مشاهده کرد. با توجه به اینکه در نسخه معراج نامه شاهرخی، نظام های کلامی و تصویری مکمل یکدیگر بوده اند و نظام کلامی، پایبند به روایات متعدد در داستان معراج بوده و به نوعی در بر دارنده مفاهیم اسطوره ای است، این سؤالات مطرح می شوند که ۱. در کدام بخش از نگاره های معراج نامه شاهرخی، نگارگران این نسخه در ترکیب عناصر بصری و کیفیات تجسمی نگاره ها، از دیگر بینامتن های تصویری به ویژه شرق دور بهره برده اند؟ ۲. چگونه می توان با رویکرد اسطوره شناسی، علاوه بر شناسایی مشابهت های ساختاری و فرمی در این نسخه مصور و مقایسه آنها با سنت های تصویری شرق دور، به شناسایی زیرساخت های محتوایی و اسطوره ای مشابه پرداخت؟ در این نوشتار که به روش توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و استنتاج منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته، هدف اصلی، ابتدا شناسایی و معرفی نقش مایه های مشابه در تصاویر دوزخی نسخه معراج نامه شاهرخی و تصاویری در ارتباط با یک سوترای چینی به نام "کتاب مقدس ده پادشاه" از آسیای شرقی (چین) است تا سپس، به شناسایی اسطوره های مشابه در این تصاویر و آشکار شدن زیرساخت های محتوایی و اسطوره ای مشترک در تصاویر این نسخ دست یابیم. بررسی ها، نشانگر وجود اشتراک در عناصر فرمی تصاویر در هر دو پیکره مطالعاتی؛ از جمله ابزار شکنجه و مجازات گناهکاران هستند و شباهت در بخش اسطوره های پنهان در تصاویر که می تواند دارای نقش مشابهی باشد.
The architectural role of monuments in the social sustainability of urban spaces; Case study: the historical texture of Abyaneh village
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
48 - 67
حوزههای تخصصی:
Turbulence and inconsistency of urban physical system in the physical structure of Iran contemporary cities is one of the instances of identity crisis; the weakness of the educational system in the faculties of architecture and urban planning, the promotion of foreign culture in the domestic press, the weakness of the infrastructures of native culture education, the interference of experts from other scientific fields in architecture and urban planning, the weakness of urban management strategies, high expense housing and the necessity to supply housing for the needy people have created a turbulent city with eclectic culture and it made the native culture less prominent than before. The present research introduced the concept of “urban architecture”. The main presupposition of research is that the architecture of monuments in the historical texture has sufficient capabilities in the quality of physical structure of city and architects concurrently paid attention to the architectural characteristics of monuments and urban space quality. The purpose of present research is that to investigate the effective architectural factors to improve the social life of urban spaces thus the research question is that “how to architect while constructing architectural structures to shape an urban space with social quality?” The necessity of the study is the role of urban spaces to shape the social life and the significance of the study is the possibility to clarify a “bottom-up” design procedure to consider the concept of “urban architecture”, and also to institutionalize qualifications for urban spaces through architectures. The present qualitative research has been conducted with the logical argumentation and causal- interpretative strategies and through documentary- field study in the case study of Abyaneh village. Research findings, while paying attention to the qualitative components of urban spaces resulting from monuments architecture, have proposed strategies to realize the concept of “urban architecture” consistent with the components of social sustainability.
تاثیر چینش مبلمان کلاسی بر تقویت کفایت اجتماعی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مهم ترین رسالت آموزش و پرورش، آماده سازی کودکان و نوجوانان برای ورود موفق به جامعه است. محیط آموزشی به عنوان اولین اجتماعی که کودک بدان پای می گذارد می تواند نقش موثری در هویت یابی و جامعه پذیری دانش آموزان ایفا کند. دانش آموز می تواند در جامعه کوچک مدرسه کفایت های اجتماعی لازم برای حضور در جامعه بزرگ تر را بدست آورد. مطالعات بسیاری بر ناتوانی روش های تدریس کنونی در آماده سازی دانش آموزان برای حضور موثر در جامعه اشاره دارند و روش های تدریس نوین و فعال را جایگزینی اثربخش برای تقویت مهارت های اجتماعی دانش آموزان می دانند. روش های تدریس نوین امکان حضور فعال دانش آموز در جریان کلاس را فراهم نموده، به او امکان نقش یابی در جمع کلاسی را می دهند و در رشد شخصیت وی موثرند. از آنجا که فرآیند آموزش در محیط آموزشی صورت می پذیرد، ساختمان مدرسه نیز در اجرای موفق روش های تدریس نوین اثرگذار است. در هر یک از روش های تدریس نوین، انتظار می رود روند مشخصی در کلاس طی شود و ارتباط موثری میان دانش آموزان و معلم ایجاد شود. این روند آموزشی و ارتباط انسانی، چیدمان کلاسی خاصی را می طلبد و با طراحی مناسب مبلمان کلاسی می توان کلاس را برای اجرای هر کدام از روش های تدریس نوین آماده کرد. لذا هدف از تحقیق حاضر دست یابی به چیدمان مناسب برای فضاهای داخلی مدارس بوده است که بتواند با کنار هم قرار دادن چندین رویکرد آموزشی نوین، ابعاد مختلف کفایت اجتماعی را در دانش آموزان رشد دهد. بدین صورت ابتدا به مفهوم کفایت اجتماعی و ابعاد آن پرداخته شده است و سپس با معرفی سبک های تدریس نوین، ارتباط بین سبک تدریس و رشد کفایت اجتماعی دانش آموزان بررسی شده است و در پایان چیدمان های مناسب فضای داخلی مدرسه با ذکر نمونه معرفی شده اند.
مدیریت بحران و نقش آن در توسعه شهری پایدار
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن شد تا با آشنایی در خصوص مدیریت بحران و میزان آسیب پذیری شهر در برخورد با حوادث غیرمترقبه مواردی اعلام و با توجه به افزایش دانش بشر در خصوص شهر و شهرسازی و رشد روزافزون تقاضای سکونت افراد در مناطق شهری، لازم است برنامه ای مناسب جهت مقابله در هنگام مخاطرات طبیعی محتمل انجام گیرد؛ که سالانه هزینه های بسیار زیاد جانی و مالی را به بار می آورد و در باب مفهوم توسعه پایدار با تأکید بر توسعه و چشم اندازهای شهری مطالبی ارائه گردد. هدف این تحقیق معرفی راه های دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بحث توسعه پایدار بر این فرض است که جوامع نیاز به مدیریت سه نوع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی و طبیعی) دارند که ممکن است ناپایدار باشند. توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. این فرض یک آینده مطلوب را برای جوامع بشری بدون تضعیف پایداری سیستم های طبیعی و محیط زیست فراهم می کند.
ریشه یابی مسائل تهران امروز با رویکرد هرمنوتیک فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تهران امروز دچار مسایل و مشکلات بسیاری است که حیات و هویت در تهران را با تهدیدی جدی مواجه می کند و ضرورت اندیشیدن به این مسائل و ریشه یابی آن ها را پدیدار کرده است. عمده تحقیقات کنونی در باب مسائل تهران، به واکاوی خود مسئله می پردازد تا ریشه یابی آن. خلاء تحقیقاتی که لایه های زیرین مسائل شهری را بالاخص در تهران واکاوی کند، مساله ای است که این تحقیق در پی رفع آن است. هدف: هدف از این تحقیق،دستیابی به دلایل ریشه ای مسائلی است که گریبانگیر کلانشهر تهران است. شناسایی ریشه ها، می تواند نقش موثری در جهتگیری اقدامات برنامه ریزانه در راستای حل مسائل شهری باشد. روش:تحقیق حاضر از نوع بنیادی و به لحاظ روشی، تحلیلی- تفسیری و به لحاظ راهبرد، کیفی است. در این مسیر با استفاده از تکنیک های کدگذاری های باز و محوری و با اتکا به دور هرمنوتیکی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مقوله اصلی (ریشه اصلی) تاثیرگذار در بروز مسائل تهران امروز، «رفتار انسانی» است؛ با این حال رفتار انسانی خود در رابطه ای دیالکتیکی، تحت تاثیر و تاثیرگذار بر زمینه های اجتماعی، سیاسی، آموزشی و فکری و فرهنگی جامعه است. نتیجه: نتیجه تحقیق نشان می دهد که شهرسازی در ایران چه در حوزه آموزش و چه در حوزه حرفه، نیازمند بازنگری جدی است. بر اساس نتایج تحقیق، مفاد این بازنگری باید به گونه ای باشد که اولا ماهیت غیرقابل تفکیک و درهم تنیده موضوعات و مسائل شهری به رسمیت شناخته شود؛ ثانیا تاثیر و تاثرات زمینه های فکری و آموزشی، اجتماعی و اقتصادی و... بر مسائل شهری در مرکز توجه قرار گیرد. ثالثا با توجه به نکته پیشین، برای حل و فصل و یا رفع و رجوع مسائل نیز نباید صرفا متکی به ابزارهای فنی رشته و حرفه بود و می بایست به صورت سیستمی و کل گرایانه زمینه های فکری و آموزشی، اجتماعی و اقتصادی را مدنظر قرار داد.
فضای جریان ها و فضای مکان ها، از تقابل تا تعامل: واکاوی تاثیر فناوری های جدید بر ویژگی های فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 124
حوزههای تخصصی:
پیشرفت قابلیت های فناوری های دیجیتال و برخط (آنلاین) که به عنوان فناوری های جدید شناخته می شوند، در طول در حدود نیم قرنی که از ظهورشان می گذرد موجب نزدیکی و پیوند فضای مجازی شکل گرفته توسط آنها با فضای کالبدی شهرها شده است. امروزه برای بسیاری تصور حضور در فضای شهری بدون دسترسی به نقشه های بهنگام در گوشی های هوشمند و مکانمندسازی خود در جهان اطلاعات بسیار مشکل به نظر می رسد. محیط شهرها و فضاهای عمومی شهری اکنون متأثر از قابلیت ها و ویژگی های حاصل از دو فضایی شدن دیگرگونه درک، تجربه و ساخته می شوند و فهم جریان زندگی شهری و محتوای فضای شهری امروز تنها با شناخت این ویژگی های جدید امکان پذیر خواهد بود. مقاله حاضر در پویشی نظری به تشریح و تحلیل تحولات ارتباط فناوری با موضوعات مکانی و تاثیرات آن بر ویژگی های فضای شهری معاصر پرداخته است و شامل دو بخش اصلی می باشد. در بخش اول با رویکرد تحلیلی-تاریخی تحولات ارتباط فناوری با شهر و موضوعات مکانی از دهه 1970 تا به امروز تشریح شده اند. در بخش دوم با رویکردی تحلیلی-تطبیقی سه ویژگی کلیدی فضای شهری خوب شامل ادراک پذیری، جامعه پذیری و تنوع فعالیتی در بستر شهر دوفضایی معاصر بازتعریف شده اند. بر اساس یافته های پژوهش ادراک فضا دیگر نه فقط از طریق درگیری حسی با مکان، بلکه با دسترسی به لایه اطلاعاتی و آگاهی از داده ها، تاریخ و روایت های مربوط به مکان شکل می گیرد؛ تجربه اجتماعی در فضای شهری بیش از روابط چهره به چهره، حول موضوعات مشخص و با اتصال به شبکه های گسترده و موقت معنا می یابد؛ و فضاهای شهری نه مکان های مکث، بلکه محل شکل گیری گره های برخورد جریان های مادی و برخط شهری هستند. طراحی و مدیریت فضای شهری هیبریدی تنها با توجه به کیفیت های جدید می تواند بستر لازم برای جریان زندگی شهری دوفضایی را فراهم آورد.
ارائه شاخص مکانی جهت ارزیابی فرسودگی بافت های شهری به کمک سیستم اطلاعات مکانی و تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده شهرنشینی باعث شده است تا شهرها آرایش فضایی جدیدی به خود اختصاص دهند و بافت های قدیمی شهرها کمتر مورد توجه قرار گیرند. این عدم توجه، مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را در این بافت ها به همراه داشته و باعث تبدیل آن ها به بافت های فرسوده شهری شده است. بنابراین، امروزه تشخیص بافت فرسوده یکی از گام های اولیه برای برنامه ریزی مدرن شهری می باشد. هدف این مقاله ارائه یک شاخص مکانی یکپارچه بوده تا بتوان به کمک آن میزان فرسودگی بافت های شهری را تشخیص داد. البته این شاخص شامل مجموعه ای از معیارهای مکانی همچون ریزدانگی بافت، قدمت بناها و نفوذپذیری می باشد که جهت محاسبه آنها از سامانه اطلاعات مکانی استفاده شده است. اما در این معیارها، نفوذپذیری نیاز به توجه بیشتری در مدل سازی نسبت به تحقیقات صورت گرفته دارد، لذا در این تحقیق سعی شده است که این معیار به کمک توسعه نشانگرهای دسترسی، اتصال و ترافیک معابر به صورت جامع تری ارزیابی گردد. سپس به منظور تولید یک شاخص یکپارچه برای ارزیابی بافت فرسوده، معیارها بر اساس نظرات افراد خبره و به کمک تصمیم گیری چند معیاره با یکدیگر ترکیب شده اند. در نهایت، به منظور نمایش نتایج فرسودگی، مقادیر حاصل از این شاخص در سطح محله های منطقه 7 تهران در پنج کلاس از فرسودگی خیلی کم تا خیلی زیاد نمایش داده شده است. مقایسه نتایج مقادیر ارائه شده با بلوک های فرسوده شهری معرفی شده توسط شهرداری، بازدیدهای میدانی از منطقه و اقدامات شهرداری جهت بهسازی بافت، کارایی بالای روش پیشنهادی را تصدیق می کند.
The effect of communication globalization on citizen’s tendencies towards environment protection: Case study of Tehran citizens
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
66 - 77
حوزههای تخصصی:
The increase in environmental pollutions and the daily increasing destruction of the ecology have caused worries in the societies and drawn their attentions towards the reasons, outcomes as well as the methods of reducing them. Various factors are involved in reducing the aforesaid threatening conditions. The present study emphasizes on the role of the media and globalization of the communications and deals with the inclinations towards guarding and protecting the environment amongst the citizens residing Tehran. The present study makes use of a survey method. A total of 277 residents from Tehran were selected in urban districts one, five and fourteen. To analyze the obtained data, use was made of correlation analysis and multivariate regression test. The study findings of the correlation analysis part are reflective of the existence of a positive and significant relationship between the globalization of the communications and tendencies towards the environment conservation. As for the tendencies towards the environment protection, the study findings are suggestive of the idea that the study participants have been assessed in three levels, namely cognitive, affective and behavioral (in two dimensions of intervention and participation), and that the increase in the enjoyment of the global communications brings about an increase in individuals’ tendencies for environment conservation. These bioenvironmental analyses enable the instigation of more attention in the general public. However, the general public’s sensitivity might be provoked by means of the media and communications. It seems that the media analyses of the environment shoulders the essential role for the favorable bioenvironmental governance. Therefore, the most rational thing to do about the protection of the resources and environment is giving value to the media and communications.
معرّفی چهار درونمایه ی اصلیِ حاکم بر تصاویر مجموعه کتاب های عکس جنگ تحمیلی، دفاع در برابر تجاوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 96
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، پیش از هر چیز، با هدف ابهام زدایی از یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین حوزه های عکّاسی ایران یعنی عکّاسی جنگ، ارائه شده است و سعی در تبیین نحوه ی بازنمایی جنگ در مجموعه کتاب های "جنگ تحمیلی" دارد؛ مجموعه ای که با توجّه به انتشار شماره های مختلف آن طیِ 27 سال و حضور بیش از 1500 عکس جنگ در آن، به عنوان یکی از غنی ترین آرشیوهای عکس جنگ تحمیلی شناخته می شود. در این راستا، ابتدا جهتِ آشنایی بیشترِ خوانندگان با داده های مورد بررسی، مجلّدات مختلف مجموعه ی مذکور معرّفی و سپس به اهمّیت متون نوشتاری در آنان اشاره می شود. در ادامه، عکس های این مجلّدات، بر اساس مشاهدات نگارنده و با توجّه به مضامین تکرارشونده شان، به چهار گروه اصلی، یعنی: ویرانگی و آوارگی، مرگ و احتضار، اتّحاد و همبستگی، خطّ مقدّم و نمایش قدرت، تقسیم و به طور اجمالی توصیف و تحلیل می شوند. در پایان نیز، بر مبنای این تحلیل، نگارندگان به این نتیجه می رسند که انتخابِ عکس های این مجموعه که بر پایه ی روایتی خطی از مراحل مختلف جنگ ایران و عراق است، بیش از همه بر حقّ ملّت ایران در دفاع از خاک کشورشان، صحّه می گذارد.
تبیین الگوی منظر معنوی از سفر ارزان قیمت بررسی موردی گردشگران هیتچهایک زن و مرد
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۳
39 - 48
حوزههای تخصصی:
سفرهای ارزان قیمت راه حلی برای کاهش هزینه های سفر و مدیریت آن است به شکلی که گردشگران علاقمند به تجربیات پرمخاطره بتوانند دو مؤلفه مهم تجربه سفر خاص و سفرکردن با هزینه های پایین را به دست آوردند. مقوله هیتچهایک یا سواری مجانی دارای سابقه دیرینه بین المللی است، اما در ایران اصل جدیدی به حساب می آید. شاید محدودیت ها و سختی های این گونه از سفرها در ایران دلیلی بر بعد نظری این موضوع به حساب آید. آنچه مسلّم است گونه های خاص گردشگری با تفسیرها و حالات معنوی متفاوتی همراه است و این پژوهش به دنبال این است که مؤلفه های معنوی قابل تجربه در گونه گردشگری هیتچهایک را به شکلی نظری الگوسازی کند. لذا این پژوهش از نوعی کیفی است که با استفاده از روش گراندد تئوری و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با زنان و مردانی که تجربه این سفر را داشته اند صورت گرفته است. 28 مصاحبه موفق برای رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و پس از کدگذاری های باز محوری و گزینشی، یافته های پژوهش به شکل الگوی پاردایمی استخراج شد. تمایل به آشنایی با فرهنگ ها، ریسک کردن و ساده سفرکردن به عنوان عوامل علّی و مزاحمت های همسفرها، مقاومت اجتماعی و سختی در جامعه میزبان به عنوان عامل مداخله گر و تعاملات بین فرهنگی و غیرقابل پیش بینی بودن اتفاقات به عنوان عوامل زمینه ای شناخته شدند. در لحظه زندگی کردن، صلح و دوستی و اعتماد به غریبه ها راهبردهایی هستند که پدیده محوری تغییرات روحانی در سفر پر مخاطره را به پیامدهای خداشناسی، حسنات اخلاقی، افزایش تعداد دوستان و تغییر بینش منتهی می سازد. نتایج نشان می دهد که گونه گردشگری ارزان و پرمخاطره، دارای مؤلفه های معنوی متمایزی است که شناسایی و مدیریت آنها می تواند تجربه معنوی را به ارمغان آورد.
معاصرسازی پوسته های سنتی (شباک) معماری ایرانی، جهتِ بهینه سازی دریافت نور و انرژی؛ نمونه مطالعاتی: بناهای اداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی ایرانی نمونه ای از معماری سرآمد و توجه همه جانبه به مسائل فنی و اقلیمی، در کنار سایر مفاهیم بومی و فرهنگی است. به عنوان نمونه عنصر "شباک" نه تنها حافظ محرمیت و پوشش دهنده نمای ساختمان بوده، بلکه تأثیر بسزایی در تأمین نور فضای داخلی و بهره وری و مصرف هوشمندانه انرژی داشته و ایده ای برای دستیابی به معماری سرآمد است. هدف اصلی این پژوهش، تجزیه و تحلیل کارکردهای اقلیمی عنصر شباک، و بهینه سازی فرم و شکل آن، بر اساس مشخصات معماری اقلیم گرم و خشک ایران است. در این راستا، پژوهش حاضر، باهدف ارتقا کیفیت و عملکرد شباک، با تغییر ابعاد و نحوه پراکنش روزنه ها روی پوسته شباک، به بررسی بهینه ترین حالت ممکن برای دریافت نور روز و کاهش مصرف انرژی پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و علاوه بر مطالعات میدانی، بررسی داده ها با نرم افزار راینو و پلاگین های گرس هاپر، لیدی باگ و هانی بیو درنهایت کدنویسی و بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک انجام شده و شرایط تابش خورشیدی در تهران و برای ساختمانی با کاربری اداری، طراحی و مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که فرم هندسی روزنه در دریافت نور مؤثر بوده و بیشترین میزان دریافت مربوط به فرم هندسی ترکیبی است؛ از طرفی در تمامی نمونه ها، تغییر در پراکنش روزنه ها بر مبنای طرح بهینه، موجب افزایش کمیت و کیفیت روشنایی و کاهش مصرف انرژی به صورت سالیانه است. این اطلاعات می تواند، در جهت بهره برداری بهینه از این سنت، متناسب با معماری امروز راهگشا باشد.
روش بهینه تحویل پروژه های ساختمانی با استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان
حوزههای تخصصی:
یکی از کلید ی ترین تصمیماتِ هر پروژه انتخاب روشِ تحویل می باشد. اگر روش تحویل پروژه با اقتضائات پروژه سازگار نباشد، پروژه در دستیابی به اهداف خود ناکام خواهد شد. از طرف دیگر مدل سازی اطلاعات ساختمان به عنوان یک ضرورت مورد توجه عمده کشور های توسعه یافته قرارگرفته است و در این راستا ضوابط و قوانینی وضع شده است. در ایران هم با تاخیر قابل توجه، بکارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان در دستورکار نقش آفرینان صنعت ساختمان قرارگرفته و بعضا تعداد معدودی پروژه با این رویکرد در کشور عملیاتی شده است. مدل سازی اطلاعات ساختمان در حوزه های مختلف نیازمند زمینه ها و ملزوماتی است که بی توجهی به آن ها باعث کاهش اثر بخشی آن می شود. یکی از ان ملزومات روش تحویل پروژه است که باید با اقتضائات مدل سازی اطلاعات ساختمان هماهنگ شود تا زمینه مناسب برای کاهش زمان و هزینه و افزایش کیفیت اجرا که از اهداف محوری مدل سازی اطلاعات است فراهم شود. در این پژوهش اصول و مبانی مدل سازی اطلاعات ساختمان و روش های تحویل پروژه در صنعت ساختمان مورد بحث قرارگرفته اند. در ادامه از طریق مصاحبه با کارشنان و خبرگان، شاخص های انتخاب روش پروژه بر اساس اقتضائات مدل سازی اطلاعات شناسایی شد و از طریق مقایسه دو بدویی، ضریب وزنی هر یک از شاخص ها بدست آمد. در پایان از بین چهار روش شناسایی شده برای تحویل پروژه در صنعت ساختمان، روشی که دارای بیشترین سازگاری با مدل سازی اطلاعات ساختمان است از طریق تحلیل سلسله مراتبی بدست آمد. نتیجه تحقیق نشان می دهد استفاده از نظام یکپارچه تحویل پروژه می تواند زمینه مناسبی برای بهره مندی از همه فواید مدل سازی اطلاعات ساختمان بدست دهد چرا که این روش اصولا در هماهنگی با اصول و مبنانی مدل سازی اطلاعات ساختمان تدوین شده است و در برخی پروژه ها با موقیت مورد استفاده قرارگرفته و کارآمدی ان اثبات شده است. هر چند این روش در ایران از پشتوانه حقوقی و تجربی لازم برخوردار نیست اما با بکارگیری تمهیداتی می توان روش های طرح و ساخت و مدیریت پیمان را که بعد از نظام تحویل یکپارچه پروژه بیشترین سازگاری را با مدل سازی اطلاعات دارند در پروژه های ساختمانی ایران بکار گرفت. در انتهای مقاله هم بر اساس لحاظ نمودن چندین تجربه واقعی و مصاحبه با خبرگان، توصیه هایی برای دست اندرکاران صنعت ساختمان ایران ارایه شده است.
ارتقاء کیفی آمیختگی اجتماعی با تأکیدی بر نمایانگر ریخت شناسی (مطالعه موردی: محلات آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
در واکنش به جدایی گزینی اجتماعی، ترویج آمیختگی اجتماعی روندی نوپا در طراحی و توسعه شهر است. ترجمان اجتماعی این سیاست خلق محلاتی است که افراد متنوعی با سن، پس زمینه های قومی-نژادی، درآمدی و... را در خود جای دهند. به سبب کمتر موردعلاقه قرار گرفتن این موضوع آگاهی از این سازوکار در بوم شهری ایران ناچیز است. هدف از پژوهش سنجش بعد ریخت شناسی در ترویج آمیختگی اجتماعی است که با مورد پژوهی محلات آبادان تبیین شده است. معیارهای مربوطه با مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و با استفاده از روش تحلیلی کمی و کیفی موردبررسی قرارگرفته است. لذا پس از مرور مفاهیم مرتبط، با بررسی نمونه موردی به آزمون فرضیات پرداخته و در قالب نتایج تحقیق، راهبردهای کالبدی قابل تعمیم در بعد ریخت شناسی به عنوان ابزاری در جهت طراحی محلات باهدف تنوع اجتماعی با دو رویکرد اختلاط و ارتباط ارائه شده است.
ویژگی های بصری و ساختاری ارسی های شهر تاریخی ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
72 - 92
حوزههای تخصصی:
ارسی ها پنجره های مشبک بالارونده با شیشه های رنگی هستند که می توانند نور خورشید را متناسب با ساعات و شدت تابش آن در رنگ های متعددی عبور دهند. شهر تاریخی ماسوله نیز ازجمله مناطقی است که در معماری آن از ارسی های منحصربه فردی استفاده شده است. در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا انواع ارسی های شهر تاریخی ماسوله دسته بندی گردند و همچنین تلاش گردیده است تا ویژگی های بصری، ساختاری، عملکردی و میزان نور دریافتی حاصل از هریک از ارسی ها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرند. جهت دستیابی به این اهداف در تحقیق حاضر از شیوه های میدانی و مطالعات توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده آن است که ارسی های ماسوله را می توان در غالب 6 گونه از ارسی های متفاوتی همچون، ارسی های غیرمنفذدار بازار، ارسی های 1 درکی دوجداره، ارسی های 2درکی، ارسی های 3درکی، ارسی های 4درکی و ارسی های 5درکی دسته بندی کرد. همچنین با بررسی و تحلیل های صورت گرفته در ویژگی های بصری و ساختاری ارسی های ماسوله می توان عمده ترین دلایل در پیدایش انواع مختلف ارسی ها را از قبیل، خلق ابعاد انسانی تر در ابعاد بازشوها، ایجاد پوشش (حجاب) متناسب برای کاربران در فضاهای داخلی، ایجاد دید بصری متناسب با شرایط دلخواه کاربران (متحرک سازی)، افزایش حافظت فیزیکی از کاربران کهن سال و خردسال، کاهش مصرف انرژی های مصنوعی و با سبک سازی در وزن بناها موجب کاهش در برابر تخریب بلایای طبیعی همچون زلزله می گردند دانست.
کندوکاوی در فضای عمومی شهری بر اساس نیازهای ملموس و ناملموس
حوزههای تخصصی:
افراد ناتوان جسمی و حرکتی یا سالمندان حضور خود را تا اندازه ای بسیار زیاد وابسته به شرایط مناسب فضای شهری ای که می خواهند وارد آن شوند می دانند. آنچه اهمیت دارد این است که می توان در کوچک ترین مقیاس به طور نمونه در محله ای نمونه به طراحی و مناسب سازی پارک محله ای، کتابخانه ، فرهنگسرا، اماکن ورزشی و مراکز خرید پرداخت تا یاری رسان حضور این افراد در محدوده محل زندگی خود باشد. بیشتر این افراد اکنون برای انجام ابتدایی ترین کارهای روزمره خود به خصوص در اجتماع با مشکلات فراوان روبه رو هستند. با در نظر داشتن آمار و تعداد این افراد می توان حداقل زمینه های مناسب سازی محیط را برای انجام فعالیت های روزمره آنان فراهم کرد تا نگاه ها و چشم ها به دیدن و حضور آنها عادت کند و آنان نیز لذت حضور در جامعه را زیر آسمان خدا، خودکفا و بدون نیاز به همراه درک کنند.ضرورت و اهمیت پرداختن به فضا های مناسب برای سالمندان در كشور ما نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است . زیرا درصد بالای جمعیت جوان امروز گویای بالا بودن نرخ رشد جمعیت سالمند در سال های آتی خواهد بود. لذا توجه ویژه به نیازهای سالمندان در فضاهای شهری از جنبه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی (افزایش بازدهی و رونق فضاهای تجاری و اشتغال) فرهنگی و غیره از اهمیت ویژه ای برخوردار است .در این پژوهش سعی بر این است در ابتدا با در نظرگرفتن ویژگی های سالمندان و محدودیت های فیزیکی و جسمی به ارزیابی نیازمندیهای سالمندان در فضای باز (پارک لاله تهران با تاکید بر بررسی انجام شده در بیوک پارک ترکیه وپیاده سازی آن روش در ایران با این تفاوت که فصل و جنسیت نیز مورد توجه قرار گرفته است.) و مقایسه نحوه استفاده آنان از فضای باز در فصل زمستان پرداخته شود.
بهینه سازی عملکرد انرژی و نورروز پوسته ساختمان های مسکونی با استفاده از الگوریتم ژنتیک در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ارزیابی و بهینه سازی عملکرد انرژی و نورروز پوسته ساختمان های مسکونی در اقلیم سرد همدان را مد نظر قرار می دهد. برای این منظور الگوی رایج ساختمان های مسکونی در شهر همدان که آپارتمان های مسکونی 5 طبقه با همسایگی شرقی و غربی و در نتیجه نورگیری از سمت شمال و جنوب می باشد، در قالب مدل پایه انتخاب گردید و مصرف انرژی سالانه و میزان بهره گیری از نورروز به عنوان توابع هدف بهینه سازی در نظر گرفته شدند. پس از بررسی روش های مورد استفاده و شاخص های مختلف ارزیابی عملکرد انرژی و نورروز، شاخص های مصرف انرژی سالانه در واحد سطح (EUI) به منظور ارزیابی مقدار مصرف انرژی و روشنایی مفید نورروز (UDI) به عنوان شاخص ارزیابی بهره وری از روشنایی طبیعی انتخاب گشتند تا در یافتن راه حل های بهینه به منظور طراحی پوسته جبهه اصلی ساختمان های مسکونی بکار گرفته شوند. سپس مولفه های مختلف پوسته ساختمان های مسکونی شناسایی شده و تحلیل حساسیت داده ها با استفاده از روش غربالگری موریس به منظور رتبه بندی متغیرهای کلیدی موثر بر تابع هدف انجام گرفت. در ادامه مطالعات پارامتریک بر روی متغیرهای خروجی و بهینه سازی راه حل ها با استفاده از الگوریتم ژنتیک مد نظر قرار گرفت. بدین ترتیب از طریق تعامل میان نرم افزار شبیه سازی و روش بهینه سازی چند هدفه، یک سری راه حل های بهینه پارتو تولید شدند که از طریق مقایسه آنها با در نظر گرفتن هر دو جنبه انرژی و نورروز، طرح بهینه انتخاب گردید. نتایج نشان می دهد که از طریق بهینه سازی پارتو می توان در الگوهای انتخابی به میزان 17.44% و 23.72% شاخصEUI و 17.61% و 21.1% شاخص UDI را بهبود بخشید. بر این اساس طراحی پوسته ساختمان از این طریق می تواند به میزان زیادی مصرف انرژی را کاهش داده و در عین حال بهره وری از روشنایی طبیعی را افزایش دهد.
کاربرد روش میکروپیکسی جهت آنالیز عنصری مهره های شیشه ای مکشوفه از آرامگاه های صالح داود خوزستان: شواهدی از تجارت مصنوعات شیشه ای در دوره اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهره های شیشه ای اشیاء بسیار مناسبی برای بررسی تجارت و مبادله مصنوعات شیشه ، بین مناطق و فرهنگ های مختلف در دوران گذشته است. محوطه و آرامگاه های باستانی صالح داود در شوش، در دو فصل در سال های 1378 و 1382 به سرپرستی مهدی رهبر مورد کاوش قرارگرفته است. از این کاوش ها تعداد قابل توجهی مهره های شیشه ای و تعدادی نیز ظروف شیشه ای یافت شده است که بر اساس شواهد به دست آمده مانند سکه و سفال دوره تاریخی مصنوعات شیشه ای این محوطه به دوره اشکانی- الیمایی برمی گردد. در این پژوهش 13 نمونه از اشیاء شیشه ای به دست آمده در صالح داود شامل 5 ظرف و 8 مهره رنگی با استفاده از آنالیز با باریکه یونی میکرونی و با استفاده از روش هایmicro-PIXE و micro-RBS با هدف اندازه گیری عناصر تشکیل دهنده بدنه اصلی و تزیینات به کاررفته در سطح شیشه ها و همچنین اندازه گیری ضخامت و خلوص لایه طلا کوب استفاده شده در سطح نمونه ها آنالیز شده است. مهم ترین سؤالات مطرح شده در این پژوهش شامل: 1- آیا مهره ها و ظروف شیشه ای، تولید محلی هستند یا از مناطق دیگری به این ناحیه وارد شده اند. 2- تعیین نوع ماده رنگزای استفاده شده در تهیه رنگ های مختلف، به دلیل استفاده از رنگ های متنوع در تزئینات سطح و بدنه اصلی مهره ها. 3- اندازه گیری ضخامت و بررسی لایه طلا با استفاده از روش پس پراکندگی رادرفورد جهت شناخت تکنیک ساخت و فن شناسی این آثار به کاررفته است. آنالیز عنصری این نمونه ها نشان می دهد که نمونه های آنالیز شده از این محوطه از نوع سیلیکا- سودا- آهک (SiO2-Na2O-CaO) هستند. نتایج کمی آنالیزها نشان می دهد میانگین درصد وزنی اکسید منیزیم و اکسید پتاسیم که دو عنصر شاخص و مهم در تعیین نوع سودای استفاده شده در نمونه ها هستند، در مهره های رنگی به ترتیب 12/1 و 92/0% و در ظروف آنالیز شده به ترتیب 20/5 و 52/3% است. بنابراین، با توجه به درصد وزنی این دو اکسید که برای مهره های رنگی کمتر از 5/1% و برای ظروف بیشتر از 5/2% است، می توان نتیجه گرفت که سودای استفاده شده در مهره های شیشه ای از ماده معدنی ناترون و سودای استفاده شده در ظروف از خاکستر گیاهان به دست آمده است. بنابراین این نتایج نشان می دهند که مهره های شیشه ای احتمالاً از مناطق دیگری مثل مصر و یا نواحی شرقی دریای مدیترانه از طریق تجارت محصولات شیشه ای و یا مواد اولیه مورداستفاده در ساخت شیشه به صالح داود آورده شده اند. همچنین نتایج آنالیزmicro-PIXE نشان داد که در بدنه اصلی این مهره ها از اکسید مس (Cu2O) و اکسید آهن (Fe2O3) با درصد وزنی متفاوت به عنوان عامل رنگزا در ایجاد رنگ سبز استفاده شده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که از اکسید سرب (PbO) برای ایجاد رنگ زرد و سفید و همچنین از اکسید مس (Cu2O) برای ایجاد رنگ قرمز در تزئینات سطحی مهره ها استفاده شده است.
بازنمایی سازه های آبی تاریخی در میدان وقت و ساعت یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان وقت و ساعت از میدان های شناخته شده شهر میراث جهانی یزد محسوب می شود. هر چند برجسته ترین و شناخته شده ترین وجه این میدان، موضوع ساعت و رصدخانه قدیم آن در قرن هشتم است، اما ارزش های تاریخی و معماری این میدان تنها به این موضوع محدود نمی شود. یکی از نکات جالب توجه در پیشینه تاریخی و ارزش های کالبدی این میدان، پیوند بسیار قوی میدان و عناصر معماری پیرامون آن با سازه ها و تأسیسات آبی ست که موضوع اصلی مقاله حاضر است. انگیزه شروع این پژوهش اطلاعات تاریخی است که نگارنده در حین مطالعات یک پروژه اجرایی در این میدان با آن مواجه شد. بدین نحو که در فرآیند مطالعات شناخت و بررسی پیشینه تاریخی میدان، از طریق منابع شفاهی و مصاحبه با ساکنین قدیم محدوده میدان و محله وقت و ساعت، اطلاعات ارزشمندی از حضور عناصر و سازه های آبی در ساختار قدیم میدان بدست آمد که متأسفانه در منظر کنونی میدان به چشم نمی آیند. این امر انگیزه ای شد تا با تکمیل داده های اطلاعاتی از طریق مراجعه به منابع مکتوب و نیز اسناد تصویری و نیز بررسی های میدانی به صحت سنجی منابع شفاهی اقدام شود و نتایج پژوهش به صورت مقاله در اختیار عموم قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی در جهت شناخت ابعاد ناشناخته میدان وقت و ساعت در ارتباط با موضوع آب و تأسیسات تاریخی مرتبط با آن است. نتایج بررسی نشان می دهد قرارگیری این میدان در مرکزیت بافت تاریخی شهر یزد و در محل تقاطع چندین قنات تاریخی موجب شده که عنصر آب به طرق گوناگون در بخش های مختلف میدان نمود پیدا کند و این مطلب از وجوه برجسته این میدان تاریخی محسوب می شود. از این میدان دسترسی به سه قنات مهم شهر یزد یعنی قنات زارچ، قنات اله آباد و قنات وقف آباد وجود داشته است و آثار آن به صورت آب انبار و پایاب در بخش های مختلف میدان وجود دارد. با این وجود در وضع فعلی، هیچ کدام از این تأسیسات نمودی در سیمای عمومی و تاریخی میدان ندارند و همگی دفن یا پنهان شده اند. این در حالی است که این سازه های آبی شواهد مهمی از پیشینه تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میدان محسوب می شوند. موضوعی که در طرح های بازآفرینی میدان باید مورد توجه جدی قرار گیرد و در راستای تقویت منظر فرهنگی میدان و آشکارسازی و بهره مندی بهینه از آنها اقدام گردد.
عناصر و ویژگی های محیطی پیرامون باغ های مظهرخانه ای، براساس مطالعه نمونه هایی از باغ های حکومتی و رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود مطالعات متعدد، تأثیر باغ و عوامل شکل دهنده آن بر محیط پیرامون، ممکن است به خوبی مطالعه نشده باشد. این عدم شناخت در کنار عوامل دیگر، همواره باعث شده است تا قلمرو باغ ها نادیده گرفته شود و در اثر توسعه های شهری در نواحی حومه ای و همچنین توسعه زیرساخت ها آسیب ببیند و فهم ما را از الگوهای بومیِ زیست فرو کاهد و حفاظت از نمونه های باقی مانده را نیز دشوار کند. نمونه های پرشماری از باغ های حومه ای مرتبط با یک قنات، در مناطق کویری ایران و معمولاً در نواحی نزدیک تر به کوهپایه ها قابل شناسایی اند. این نوع از باغ های مرتبط با قنات و مظهرخانه آن تأثیر قابل توجهی بر محیط پیرامون خود داشته اند. به نظر می رسد رابطه این باغ ها با قنات و مظهرخانه آن و همچنین ارتباط این ترکیب با محیط پیرامون به پیدایش عناصر مشخصی در اطراف آن ها منجر شده است که در نسبت با یکدیگر، بر گِرد باغ اصلی قرار دارند. بنابراین پرسش های اصلی پژوهش این است که اجزاء و عناصر مورد نظر چه هستند و چگونه و با چه ساختاری با هم ترکیب شده اند. هدف این مقاله شناخت این عناصر و ویژگی هایی است که حاصل ترکیب عناصر یادشده در ساختاری مشخص اند. روش تحقیق، تفسیری تاریخی است و از راه بررسی میدانی و کتابخانه ایِ نمونه هایی از باغ های مرتبط با مظهرخانه میسر شده که کمتر در معرض تغییر و توسعه قرار گرفته باشند و درعین حال منابع نوشتاری و تصویری نیز اطلاعات کافی از محیط آن ها در اختیار قرار می دهند. علاوه براین، باغ هایی در انجام تحقیق مدنظر بوده اند که همچون باغ های حکومتی عناصر و ترکیب های یادشده به طور مفصل تری پیرامون آنها به کار گرفته شده اند. جست وجو در محیط پیرامونی این باغ ها و تفسیر داده هایی که متون و تصاویر در اختیار می گذارند، نشان می دهد علاوه بر آن عناصر مشترک و مشابه شامل باغ اصلی، جلوخان، خیابان، بناهای مرتبط با آب و مجموعه ای از باغ ها و خانه باغ ها که پیرامون این نوع از باغ ها وجود دارد، ساختار شکل دهنده مشترکی نیز پیرامون آن ها قابل بازیابی است. این ساختارِ متکی بر آب قنات، زیست و زراعت پیرامون باغ را میسر کرده و آن را با نواحی دیگر پیوند داده است.
بررسی و تحلیل عناصر بصری قالیچه جانمازی صفوی براساس آرا ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
68 - 83
حوزههای تخصصی:
قالیچه های جانمازی، مجموعه ی گسترده و پر اهمیتی از قالی های ایرانی هستند که در دوره ی صفوی تولید شد و مورد توجه جامعه قرار گرفت. از آنجا که قالیچه های جانمازی در برهه ای از تاریخ به طور جدی مورد توجه و تکثیر قرار گرفتند، و نیز با عنایت به اینکه اجزا و نقشمایه های به کاررفته در این قالی ها پیشتر در سایر قالی های ایرانی نیز موجود بوده، ضروری است تا با نگاهی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. هنگامی که در مواجهه با یک اثر ادبی یا هنری، مجموعه ی متکثری از متون ادبی، هنری قابل تشخیص باشد، رسیدن و دریافت معنای پنهان در اثر از خلال خوانش و درک آن مجموعه و روابط میان اعضای آن میسر می شود. این پژوهش با هدف مطالعه ی متن های تشکیل دهنده یک قالیچه جانمازی دوره صفوی و روابط آنها با یکدیگر در شکل دهی به معنای نهان قالیچه انجام شد و روش انتخابی برای تحلیل آن نظریه بینامتنیت ژرار ژنت بود. پرسش اصلی که این پژوهش را در رسیدن به هدفش یاری می کرد بدین قرار است که، در شکل دهی به معنای قالیچه مورد مطالعه این نوشتار، چگونه از روابط بینامتنی بهره گرفته شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شد و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای با استفاده از منابع دست اول تهیه شدند که تجزیه و تحلیل اطلاعات آن با استفاده از نظری بینامتنیت ژرار ژنت انجام شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در طراحی این قالیچه، هنرمند دوره ی صفوی آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر دستاوردهای فرهنگی مکان-زمان زیستش، با ترکیب متونی از دو نظام فرهنگی ایران باستان و اسلامی به انحای گوناگون، متنی را خلق کرده که هم در راستای هدف طراحی اش یعنی تبلیغ اسلام و تشیع اثری شایسته ی توجه است و هم پیونددهنده ی دو نظام فرهنگی ایرانی و اسلامی است.