فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
452 - 473
حوزههای تخصصی:
ملک محمد قزوینی یکی از هنرمندان دوره قاجار در شهر قزوین می باشد که وی را به عنوان خوشنویس معرفی کرده اند. باتوجه به کمبود منابع مکتوب درباره این هنرمند، تحقیقات علاوه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به صورت میدانی نیز انجام شده است. تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی است. پژوهش انجام شده حول محور این پرسش صورت گرفته است که ابداعات و نوآوری های آثار ملک محمد قزوینی دارای چه ویژگی هایی می باشند؟ با بررسی و تجزیه وتحلیل آثار به جامانده از ملک محمد قزوینی که در این پژوهش به آن پرداخته شده است، وی را نه تنها به عنوان خوشنویس بلکه بیشتر باید به عنوان هنرمندی که به خلق اثر اهمیت داده و دارای یک تفکر گرافیکی می باشد شناخت. آثار ملک محمد به دو دسته کتیبه ها و قطعات خط تقسیم می شوند. کتیبه ها شامل سنگ نوشته های مسجد شهید ثالث و دیگری کتیبه آب انبار مولاوردیخان در قزوین می باشد. قطعات خوشنویسی وی نیز که در این پژوهش توسط نگارنده جمع آوری و عکاسی شده است، 28 قطعه می باشند. نتایج حاصل از بررسی آثار این هنرمند مشخص شدن چند ویژگی بارز در آثار وی است ازجمله:1. استفاده از چند نوع خط در یک قطعه؛ 2. استفاده از نقطه های گرد؛ 3. اتصالات حروف و ابداع ترکیب های مختلف برای کلمات؛ 4. تغییر اندازه قلم در یک قطعه و یا یک جمله؛ 5.کم کردن وجه ادبی اثر و پرداختن به وجه بصری آن؛ 6. استفاده از تزئینات در داخل قطعه و کتیبه.اهداف پژوهش:شناخت ویژگی های خوشنویسی ملک محمد قزوینی.شناسایی الگوهای نوآورانه در خوشنویسی.سؤالات پژوهش:ویژگی های خوشنویسی ملک محمد قزوینی چیست؟الگوهای نوآورانه در خوشنویسی این هنرمند کدام است؟
تحلیل اثربخشی مولفه های اقتصادی بر روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
پایگاه اجتماعی – اقتصادی همانند یک قالب یا ظرف اجتماعی است که در چارچوب آن سنجش تأثیر مؤلفه اقتصادی بر وضعیت روحیات و باورهای اجتماعی افراد حائز اهمیت است. ازاین رو، هدف بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصادی بر روحیات و باورهای اجتماعی ایرانیان انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر بوشهر به تعداد 108523 نفر می باشد. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 383 نفر بوده که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی است و ازلحاظ هدف کاربردی می باشد و برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری موجود در نرم افزار SmartPLS انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مؤلفه اقتصادی و روحیات و باورهای اجتماعی در شهروندان شهر بوشهر ارتباط وجود دارد و مؤلفه های اقتصادی از طریق مؤلفه هایی شامل نرخ تورم، میزان درآمد، نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی، وضعیت مسکن، رشد اقتصادی و شاخص فلاکت به طورکلی به میزان 77.5 درصد روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر (معادلات ساختاری) نشان داد که ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر جهت گیری وضعیت (مؤلفه های) اقتصادی بر مسائل اجتماعی به عنوان متغیر وابسته برابر با 0.880 می باشد. مؤلفه های اقتصادی نظیر نرخ تورم، میزان درآمد، نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی، وضعیت مسکن، رشد اقتصادی و شاخص فلاکت و روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان تأثیر معنی داری دارد.
خوانش معماری و تزیینات مقبره سلطان شهاب الدین و تطبیق آن با پاره ای از اصول حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
89 - 102
حوزههای تخصصی:
مقبره سلطان شهاب الدین و یا شیخ شهاب الدین، واقع در حاجی دلای لاریجان مازندران، ازجمله آثار هنری فاخری است که مقارن عصر صفویه به وجود آمده است. مسئله این است که با توجه به ارتباط وثیق و عمیقی که بین حکمت الهی عموماً و حکمت متعالیه خصوصاً با هنر و معماری اسلامی و ایرانی برقرار است؛ می توان میان آثار هنری و اصول حکمی به تطبیق پرداخت و تجلی حکمت به ویژه حکمت متعالیه را در آثار هنری و معماری تبیین نمود. حکمت متعالیه که توسط صدر حکمای الهی، حکیم صدرالمتألهین شیرازی پی ریزی و پایه گذاری شده است؛ مبتنی بر چند اصل اساسی و تأسیسی است. ازجمله اصالت وجود و تشکیک در وجود و وحدت وجود و حرکت جوهری. روش مقاله پیش رو توصیفی- تطبیقی است و در پی دستیابی به این هدف است که میان برخی از ویژگی های هنری مقبره سلطان شهاب الدین ِحاجی دلای مازندران با پاره ای از اصول حکمت متعالیه به تطبیق بپردازد. معمار، کاشیکار و خطاط بنای بقعه سلطان شهاب الدین، با زبانی نمادین و رمزآلود، سعی بر القاء حقیقت وجود با استفاده از چیدمان نور؛ اصالت وجود با ایجاد تداوم فضایی در بنا؛ تشکیک وجود با سلسله مراتب فضاها و نقوش گیاهی کاشی ها و حتی نقش آیه و حدیث و سخنان عرفانی بر روی کاشی های شش پر ؛ وحدت وجود با گنبد مخروطی شکل نوک تیز و حرکت جوهری با نقوش گیاهی داشته است. نتایج این پژوهش که مطالب آن به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است نشان می دهد که معماری و تزیینات این بنا هم راستا با اصول حکمت متعالیه صدرایی، به ویژه اصالت وجود و تشکیک در وجود و حرکت جوهری اند.
ارزشیابی در الگوی فرایندی و دائمی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
23 - 31
حوزههای تخصصی:
مؤلفه های مختلفی در کیفیت الگوهای آموزش هنر نقش دارند. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش ده نفر از اساتید باسابقه مدیرگروهی، تدریس یا مشارکت در طرح های بازنگری بودند که به صورت؛ نمونه گیری هد فمند از نوع موارد استثنائی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و با روش کدگذاری موضوعی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. از مجموعه یافته های این پژوهش، پس از حذف کدهای مشترک، 210 کد مفهومی استخراج شد که بیانگر تجارب اساتید در شناسایی مراحل تدوین مدل ارزشیابی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان بود. در زمینه ارزشیابی الگوی فرایندی و دائمی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان چهار مؤلفه اصلی و دوازده زیرمؤلفه دسته بندی شدند. یافته ها نشان داد که این پژوهش به ارزشیابی و نظارت بازنگری برنامه درسی آموزش هنر براساس بازخورد به فرایند بازنگری (بازخورد از روند بازنگری، ارزیابی پاسخگویی، تشخیص، بازنگری جزیی و حذف انحرافات)، ارزشیابی فرایندی بازنگری بومی (ارتقا روش های بازنگری، پایش مبتنی بر آگاهی از نقاط ضعف و قوت برنامه، بازبینی مداوم فرایند بازنگری، ارزیابی و مداخله در فرایند کسب شایستگی ها)، ارزشیابی برونداد بازنگری بومی (ارزیابی مداوم دانشجویان فارغ التحصیل، پایش شایستگی های حرفه ای معلمی، پایش ویژگی های معلم شایسته) و استمرار در ارزشیابی هر 3 تا 4 سال می پردازد. اهداف پژوهش: بررسی تجارب اساتید از ارزشیابی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان.تبیین مؤلفه های مؤثر در ارزشیابی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان سؤالات پژوهش: تجارب اساتید از ارزشیابی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان چگونه است؟مؤلفه های موثر در ارزشیابی بازنگری برنامه درسی آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان کدام است؟
بازتاب باورهای دینی و فرهنگی عصر صفوی در نمادپردازی نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا (با تأکید بر دو داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
87 - 101
حوزههای تخصصی:
نمادپردازی شیوه بیانی رمزآمیز و موثر در انتقال معناست که در ادوار مختلف، مورد توجه نگارگران ایرانی بوده است. به ویژه عصر صفوی که در آن با رسمیت بخشیدن مذهب شیعی و گرایش دربار و کارگاه های هنری به مصورسازی مضامین عرفانی، کاربرد عناصر نمادین بیش از پیش مطرح گردید. از جمله این کارگاه ها، کارگاه شاهزاده ابراهیم میرزا در مشهد بود که هم به دلیل اهمیت مذهبی و فرهنگی خراسان و هم مصورسازی نسخ فاخری چون هفت اورنگ جامی در آن، مورد توجه بوده است. نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا برگرفته از داستان های جامی است مانند داستان یوسف وزلیخا، که در قرآن کریم و کتب دیگر ادیان آمده و یا داستان لیلی و مجنون که مکرر در ادبیات و فرهنگ ایران بازتاب یافته است. هدف از پژوهش حاضر این است که ضمن بررسی تطبیقی نمادپردازی در نگاره های این دو داستان، رابطه آن با مضامین مختلفی چون باورهای دینی و فرهنگی این دوره را مشخص کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم: 1- فرهنگ و باورهای دینی عصر صفوی چگونه در نمادپردازی دو داستان بازتاب یافته است؟ 2- چه ارتباطی بین نمادپردازی در نگاره های داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون» موجود در نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا با فرهنگ و باورهای دینی ایرانیان در عصر صفوی وجود دارد؟ روش پژوهش تطبیقی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگارگران هفت اورنگ از انواع نمادهای فرارونده دینی، فرهنگی و هنری در انتقال باورهای دینی و فرهنگی عصر خود سود جسته اند که کاربرد برخی چون نیلوفر و اسلیمی به تبع از سنت نگارگری دوره صفوی و برخی چون ققنوس و اژدها بر مبنای اساطیر و فرهنگ و نمادی چون کلاه قزلباش منطبق با باورهای مذهبی عصر صفویست. بعلاوه با وجود شباهت های بسیار در استفاده از نمادهای فرارونده هنری، نمادپردازی دو داستان متاثر از محتوای دینی و فرهنگی نگاره ها، متفاوت است.
بازشناسی تیپولوژی و مرفولوژی در ساختار سراهای بازارهای سنتی ایران در دوره قاجاریه (نمونه موردی: سراهای بازار کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
258 - 269
حوزههای تخصصی:
با ظهور تفکرات و اندیشه های مدرن و نوین معماری که زوال و انحطاط آثار معماری اصیل ایرانی و سنتی را در پی داشته است، با بررسی مطالعات صورت گرفته تیپولوژی و مرفولوژی جنبه های گوناگون معماری آثار تاریخی همچون کاروانسراهای درون شهری و سراهای بازارهای سنتی دوره قاجار، ویژگی های آنان مؤلفه ها و پارامترهای مؤثر از منظر کالبدی را استخراج کرد و به معماری نوین امروز برای تاثر از گذشته بهره گیری کرد. این پژوهش در ابتدا با استفاده از مطالعات اسنادی از روش توصیفی – تحلیلی روش ها، معیارها و شاخص های نظریات مرتبط با تیپولوژی و مرفولوژی معماری در طرح آثار تاریخی کاربری کاروانسراهای درون شهری و سراها را بررسی خواهد کرد و در راستای آن مبانی نظری پژوهش تدوین خواهد شد. سپس باتوجه به برآیند حاصل از مباحث نظری، مؤلفه های کالبدی اثرگذار بر گونه شناسی سراها شناسایی می گردد. در پی آن، مؤلفه ها و شاخص های کالبدی معماری سراهای مذکور از روش پژوهش میدانی براساس مطالعات نظری استخراج خواهد شد. نتیجه این که از طریق روش سلسله مراتبی و مطابق خروجی پرسش نامه، اثرگذارترین مؤلفه های کالبدی اولویت بندی شده باتوجه به نتایج حاصل، اصول و شاخصه های معماری سراهای موردمطالعه، ارائه خواهد شد.اهداف پژوهش:بازشناسی مؤلفه های فرمی و عملکردی اثرگذار بر سراهای بازار شهر کرمانشاه.واکاوی سراهای بازار دوره قاجاریه شهر کرمانشاه باتوجه به اولویت بندی های تیپولوژی و مرفولوژی.سؤالات پژوهش:مهم ترین مؤلفه های فرمی و عملکردی در سراهای بازار دوره قاجاریه شهر کرمانشاه چیست؟مراکز اقتصادی درون شهری و سلسله مراتب فضایی چه نقشی در مؤلفه فرمی و عملکردی سراهای بازار کرمانشاه دارد؟
تبیین قابلیت نقوش قالی در هویت بخشی ایرانی به بسته بندی کالاها (مطالعه موردی: نقوش قالیِ بندیِ یلمه بروجن و میناخانی ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
179 - 192
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر توجه به هویت هر ملتی از جایگاه خاصی برخوردار است. یکی از مواردی که می تواند معرف هویت ملت در سطح ملی و بین المللی باشد، بسته بندی محصولات است. پژوهش حاضر با هدف توسعه تأثیرگذاری هویت ایرانی در طراحی بسته بندی کالا به تحلیل قابلیت های گرافیکی نقوش دو طرح قالی ایرانی پرداخته و به دنبال پاسخ به این پرسش ها بوده است که آیا استفاده از این نقوش در بسته بندی می تواند موجب توسعه نفوذ هویت ایرانی باشد؟ و در صورتی که پاسخ به این سوال مثبت است، با چه روش هایی می توان از قابلیت های زیباشناختی نقوش قالی ایرانی در طراحی بسته بندی محصولات ایرانی استفاده نمود؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده و در آن، با تحلیل بصری نقوش قالی طرح شکسته بندی یلمه بروجن و نیمه گردان میناخانی ورامین، 12 نمونه طراحی بسته بندی با بهره گیری از طرح و نقش این دو قالی ارائه شده است. درنهایت این نتایج به دست آمد که استفاده از نقوش سنتی قالی در بسته بندیِ کالاهای ایرانی، برای مخاطب ایرانی آشنا بوده و برای مخاطبینِ خارجی نیز تداعی کننده و یادآور نقوش ایرانی هستند، بنابراین تکرار تماشای یک نقش در ذهن مخاطب می تواند یکی از راه های دستیابی به توسعه نفوذ هویت ایرانی باشد. ضمن این که یک بسته بندی محکم و زیبا می تواند سالیان سال در خانه افراد نگهداری شود. هم چنین نقوش قالی های ایرانی این قابلیت را دارا بودند تا به روش های کلی و کاربردی شامل استفاده از طرح کلی و نقش و نگارها به طور مستقل، طرح و نقوش در ترکیب با سایر عناصر، و یا طرح کلی قالی و نقوش با ایجاد تغییراتی در فرم اصلی، در طراحی بسته بندی مورد استفاده قرار گیرند و بدین ترتیب طرح های متفاوتی خلق شوند.
بازشناسی الگوی معماری کارخانه های چای در شمال ایران، مورد پژوهی: کارخانه های چای دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۹-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی پژوهش معرفی کارخانه های چای و بازشناسی الگوی معماری آن ها می باشد که نمونه انحصاری معماری صنعتی شمال ایران محسوب می شوند. از این رو پژوهش با در نظر گرفتن شش مولفه و تجزیه و تحلیل چهار نمونه منتخب کارخانه ها، به تفکیک الگوی معماری هر یک می پردازد. روش ها: این پژوهش مبتنی بر روش کمی- کیفی و با اتکا بر راهبردهای توصیفی - تحلیلی و مطالعه ویژگی های معماری کارخانه های چای ساخته شده درشمال ایران، در بازه زمانی پهلوی، صورت گرفته است. مطالعات تاریخی، با رجوع به اسناد و مدارک تاریخی با ارجاع به آرشیو سازمان چای کشور و پژوهشکده چای ایران انجام شده است. سپس، از طریق مشاهدات میدانی و رجوع به منابع کتابخانه ای موجود، به بازشناسی ویژگی های معماری کارخانه های مورد بحث پرداخته شده است. یافته ها: تحلیل معماری کارخانه های چای بر اساس شش مولفه (پلان ، حجم، سازه سقف و نوع پوشش، مصالح، نما ، بازشو و تزئینات) نشان می دهد: در چهار نمونه کارخانه چای، دو نمونه پهلوی اول هستندکه توسط معماران اروپایی ساخته شده و در دو نمونه دیگر مربوط به دوره پهلوی دوم، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی در کالبد بناها مشهود است. نتیجه گیری: الگوی غالب کارخانه های چای در ایران، پلان محوری با پیش آمدگی در مرکز، بام شیبدار، بازشوهای ردیفی و نمایی ساده است. که نخستین بار توسط معماران آلمانی در ایران اجرا شد. در نمونه های پهلوی دوم با حضور معماران سنتی و استفاده از مصالحی همچون آجر، از خشکی نما کاسته شد. در برخی نمونه ها نیز بام مسطح و پیش آمدگی در گوشه پلان مشاهده می شود.
بازآفرینی مسجد حسن پادشاه تبریز بر اساس شواهد تاریخی و اسلوب هندسی در معماری ترکمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
534 - 553
حوزههای تخصصی:
مسجد حسن پادشاه به عنوان یکی از بناهای مجموعه نصریه در پیوند با دارالمساکین و مدرسه تحت عنوان مجموعه نصریه یکی از بناهای ارزشمند میدان صاحب آباد (حسن پادشاه) بوده است. این بنا تحت تاثیر زلزله هایی که در تبریز رخ داد، از بین رفته و در دوره های صفوی و قاجاری نیز باز سازی شد. با این حال تخریب در این مسجد بسیار زیاد بوده و شکوهی که از آن در سفر نامه ها و منابع تاریخی دوران ترکمانی وصف شده است را به تصویر نمی کشد. کشف تهرنگ این بنا در حفاری ها و خوانش منابع تاریخی امکان مطالعه این بنا را فراهم کرده است. در این جهت برخی پژوهش گران پیشین با تکیه بر توصفیات نقل شده در منابع مکتوب تلاش کرده اند تا این بنا را بازآفرینی تصویری کنند. عدم توجه به اسلوب هندسی معماری ترکمانی سبب شده تا بازآفرینی های ارائه شده از ویژگی های ساختاری معماری ترکمانی دور باشد. بنابراین این پژوهش با استفاده از روش مقایسه-تطبیقی در پی پاسخ به این پرسش ها است که اسلوب هندسی در ساختار فضایی معماری ترکمانی چگونه بوده است؟ و اسلوب ساختاری گره ها در ارتباط با سطوح معماری چگونه بوده است؟ و همچنین اسلوب ساختاری بدست آمده چه ارتباطی با کالبد برجای مانده از مسجد حسن پادشاه به هدف بازآفرینی تصوری آن برقرار می کنند؟ هندسه به عنوان اصل اساسی که به صورت دو بعدی و سه بعدی ناظر بر سه شاخه سازه، فضا و سطح بود، مورد مطالعه قرار گرفت که تطبیق کالبد بدست آمده با اسلوب ساختارهای هندسی بناهای هم عصر سازگار بوده است. ساختار فضایی مسجد مبتنی بر ساختار گنبدخانه اصلی بوده است که جرز های آن بر اساس شبکه متعامد در یک انتظام هشت ضلعی جای می گیرد. کاربرد گره ها نیز در ازاره و پیشانه ایوان از گره های شش پر یا شبکه های شش ضلعی در بغل کش ها از گره هشت پر، در دیوارهای جناحی ایوان از شاه گره، پایه ایوان گره ده پر بوده است.
چالش فرم و محتوا و مقام تشبیه و تنزیه با رویکرد ابن عربی در نگارگری ایرانی: مورد مطالعه دو اثر از کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
368 - 379
حوزههای تخصصی:
تعامل فرمی و محتوایی یا به عبارت دیگر صورت و معنا در هنر اسلامی به ویژه نگارگری ایرانی - اسلامی هماره مورد پرسش محققان بوده است. آیا این دو مقوله اساساً همانند هنر مغرب زمین قابل تفکیک است؟ پارادوکس میان مقام تشبیه و تنزیه چگونه توسط نگارگر حل می شود؟ این پژوهش با طرح پرسش های مذکور صورت پذیرفته است و ذکر فرضیه هایی ازاین دست که وجود فرم های جزئی در نگارگری، برمبنای فرم های کلان و برگرفته از حکمت و فلسفه هنر اسلامی، شکل گرفته و موجودیت یافته است. منظور از فرم های کلان، فرم های کلی و یا به عبارت دیگر روح کلی است که بر فرم های جزئی تری ازقبیل ساختار، رنگ، طرح و هندسه مبنایی، دلالت دارد و این فرم های جزئی نیز برمبنای فرم های کلان، که برگرفته از جهان بینی اسلامی در بستری ایرانی- اسلامی است، استوار می شود. یافته ها: رسیدن نگارگر به فرم معنادارِ معقول و محتوایی است که جلوه خارجی و داخلی یک پدیده را توأمان به روش تعادل ایجاد کردن میان مقام تشبیه و تنزیه آشکار می سازد. نوع آوری پژوهش در پرداختن به چالش فرم ومحتوا در مقام تشبیه و تنزیه در نگارگری است. روش پژوهش: توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی و ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
تحلیل گونه شناسی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
89 - 100
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «کیچ» در دهه های 1860م - 1870م از طریق نقاشان و دلالان هنری مونیخ و برای مطرح ساختن آثار هنری نازل، به کار گرفته شد؛ اما پس از اولین دهه های قرن بیستم، کیچ به اصطلاحی بین المللی تبدیل شد. اندی وارهول هنرمند، نویسنده، عکاس و فیلم ساز پیشرو آمریکایی و از بنیان گذاران هنر پاپ دهه1950م در ایالات متحده و از شناخته شده ترین چهره هنر پاپ و دارای اندیشه های آوانگارد بود. هدف از انجام این تحقیق، بسط مفهوم کیچ در هنر و تحلیل گونه شناختی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول است. سؤال اصلی پژوهش، چگونگی تحلیل گونه شناسی این مفهوم در آثار اندی وارهول است. در این راستا، روش تحقیق از نوع تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر کدگذاری با رویکرد استقرایی است. در این پژوهش، ابتدا به واژه شناسی و تبارشناسی مفهوم «کیچ»، سپس دیدگاه های مطرح در مورد واژه مذکور بررسی و دسته بندی تحلیلی از این دیدگاه ها آورده شده است. در ادامه به منظور شناخت شیوه های تولید کیچ در اثر، به تحلیل گونه شناختی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیچ همواره حاکی از مفهوم «نابسندگی زیباشناختی» است و در این دوران، اغلب اثر هنری به کالای صرف بدل می شود. اثر هنری به امری روزمره و امر روزمره، به هنر تبدیل می شوند. همچنین دو گونه کیچ مبتنی بر محتوا و کیچ مبتنی بر فرم در آثار وارهول قابل تبیین است. استراتژی کیچ مبتنی بر محتوا شامل بازنمایی امر پیش پاافتاده و بازتولید تصاویر روزمره و استراتژی کیچ مبتنی بر فرم شامل تکنیک پیش پاافتاده، کلاژ، تحریف مرجع، انباشت و تکرار است.
جایگاه ادبیات معاصر از منظر جامعه شناسی و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
380 - 399
حوزههای تخصصی:
مطالعات جامعه شناسی ادبیات از اواسط قرن بیستم در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی آغاز و به رسمیت شناخته شد. نقطه عطف این اتفاق، نظریه «ایپولیت تن» در قرن نوزدهم با طرح سه عنصر مؤثر در پیدایش اثر ادبی «روح جمعی، موقعیت و زمانه» محسوب می شود. طبق نظریات دانشمندان بزرگ دیگر این رشته مانند: گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، لئولونتال و روبراسکارپیت، برای بررسی اثر ادبی، برخلاف نقد فرمالیستی که به خود متن می پردازد، به زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه توجه می شود. لوسین گلدمن با کاری سیستماتیک، ادبیات را با ساختارگرایی تکوینی مورد بررسی جامعه شناختی قرار داد و به بررسی پایه ها و درون مایه های آثار پرداخت. از دوره مشروطه، عواملی مانند توسعه و افزایش روابط ایران با اروپا، تغییر جریان ساختارهای فکری و مجموعه رویدادهای اجتماعی و سیاسی موجب تغییر شکل و محتوی شعر معاصر شدند. دوره مشروطه فرصتی شد تا شاعران و روشنفکران جامعه از طریق آشنایی با فرهنگ غربی، چاپ مجلات و روزنامه ها و ترجمه آثار نویسندگان بزرگ دنیا، زمینه های فکری اندیشمندان جامعه را متحول کرده و شعر و نثر فارسی را متحول کنند. در این دوره، شاعران از آسمان خشک خیال، گیسوی معشوق، وعظ و خطابه، پند و نصیحت به میان مردم آمدند و در کنار آن ها و با درک وضعیت معیشت و زندگی حرمان دیدگان و با اهدافی متعالی تر از گرفتن صله و تعریف و تمجید پادشاهان، به خلق اشعار اجتماعی پرداختند.اهداف پژوهش:بررسی ادبیات معاصر از نظر جامعه شناسی.بررسی ادبیات معاصر از نظر هنری.سؤالات پژوهش:ادبیات معاصر از نظر جامعه شناسی دارای چه جایگاهی است؟ادبیات معاصر از نظر هنری دارای چه جایگاهی است؟
ارائه ی مدل پیش بینی کننده تحلیل احساسات کاربران از شهر مبتنی بر شبکه ی اجتماعی توئیتر؛ نمونه مطالعاتی: کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل احساسات کاربران از طریق شبکه های مجازی، به حوزه ای موثر در علوم مختلف تبدیل شده و مخاطبان آن نه تنها صاحبان شرکت ها و سیاست مدارن، بلکه کاربران هستند. در این میان این حوزه در مطالعات شهری هم نفوذ کرده و به دلیل روش مندی آن؛ چه در قالب پژوهش هایی که صرفاً تحلیل احساس را هدف خود قرار داده اند و چه به صورت لایه ای تلفیقی در پژوهش ها مورد استفاده برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گرفته است. مقاله ی پیش رو با هدف تبیین این حوزه در تحلیل احساسات شهری در قالب روش های مدل گرا بر آن است تا با بررسی اهمیت احساس و روش های مطرحِ بررسی آن در شهر، جایگاه این حوزه را در مطالعات شهری نشان دهد و در ادامه به آموزش ماشین برای ارائه ی مدل پیش بینی کننده برای تحلیل احساسات شهر بپردازد. مجموعه ی داده های این پژوهش مربوط به 8 کلان شهر ایران است که از توئیتر استخراج شده و تحلیل داده های متنی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور آموزش ماشین برای تحلیل احساسات از یادگیری ماشین و یادگیری عمیق بهره برده شده و نتایج آنها با هم مقایسه شده است. الگوریتم های مورد استفاده در یادگیری ماشین، ماشین بردار پشتیبان، رگرسیون لجستیک و درخت تصمیم بوده و در یادگیری عمیق، ماشین با استفاده از شبکه ی عصبی و شبکه ی هیبریدی آموزش و تست شده است. براساس نتایج یادگیری عمیق برای پیش بینی احساسات و قطبیت متن در کلان شهرهای ایران بهتر عمل کرده و دقتی برابر با 80 داشته است.
تحلیل معنا در قالیچه کلیمی قادر مطلق با موضوع قربانی کردن بر مبنای نظریه آیکونولوژی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
7 - 25
حوزههای تخصصی:
قالیچه های تصویری کلیمی با وجه دینی و نمادین، یکی از ساحت های قابل مطالعه در بستر مطالعات نظری از جمله نظریه و رویکرد آیکونولوژی (شمایل شناسی) است؛ که به جهت تحلیل و تفسیر متون تصویری و دست یابی به معنای عمیق یک تصویر از طریق مضمون های روایی، کلامی و نمادین مرتبط با آن با در نظر گرفتن بسیاری از ویژگی های ساختاری و محتوایی اثر، می تواند قابل مطالعه و بررسی باشد. قالیچه تصویری با عنوان قادر مطلق و موضوع محوری قربانی کردن ابراهیم نبی، از مهم ترین قالیچه های رایج در سنت قالی بافی کلیمیان است؛ که در این پژوهش، به شیوه آیکونولوژی مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. پرسش مطروحه در باب موضوع این است که: مضامین کلامی، روایی و تصویری نهفته در روایت قربانی کردن اسماعیل (اسحاق) کدام است و این عناصر در پی بیان چه مفاهیم یا پیامی هستند؟ پی جویی در آشکار کردن، فهم و درک معناها و لایه های زیرین داستان از طریق شناخت ابعاد صوری (عناصر و نقش مایه ها) و محتوایی و روابط بین آن ها، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش در یک سطح، شامل یادآوری آموزه های بنیادین و اخلاقی دین موسوی و هویت کلیمی است که در قالب نظام های کلامی و تصویری نمادین، نقش پردازی شده است؛ و در سطحی دیگر، که پیام و هدف اصلی را در بر می گیرد، ابلاغ، تاکید و نشان دادن آموزه دینی، اخلاقی و حکمی «اطاعت و تسلیم بودن» در برابر معبود از طریق آیین «قربانی» کردن و گذشتن از ممتازترین داشته ها و خواست ها می باشد. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
تحولات فرهنگی متأثر از مدرنیته بر محتوای معماری مدارس ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در هر دوره ای، آموزش و فضاهای آموزشی، یکی از ارکان اساسی تکوین، توسعه و انتقال مؤلفه های فرهنگی هر جامعه بوده است. در حقیقت، مدرسه فضایی است که در طی دوره های مختلف و تحت تأثیر عوامل گوناگون دست خوش تغییرات اساسی شده است. اما در کنار این پیشرفت و فناوری، در معماری امروز ایران، ارزش ها و مفاهیم فرهنگی ریشه دار در یک معماری کم رنگ است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تحولات حاصل از مدرنیته بر معماری مدارس در ایران و ژاپن است؛ تا تحولات معماری و محتوای فرهنگی مرتبط با آن را در ایران و ژاپن طی دوره های گوناگون بررسی کند. علت انتخاب این دو کشور به خاطر وجود پیشینه غنی از معماری سنتی در هر دو بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی و از نوع تطبیقی به شیوه هم سنجی لنزی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، از طریق استناد به کتاب ها و پژوهش های پیشین در دوره های مختلف گردآوری شده و پس از تعیین مشخصه هایی که باید مورد بررسی قرار گیرد درنهایت، توصیف و تحلیل مفاهیم و اصول فضاسازی در معماری این مدارس انجام شده است.نتیجه گیری: بازبینی ها نشان دهنده ناپیوستگی در توالی فرهنگی در آغاز مدرنیته در کشورها است که این مقوله باعث محرومیت فرهنگ بومی در میان فرهنگ های تازه وارد بوده است. اما کشوری همانند ژاپن، پس از گذشت دوره ای به بررسی دوباره عوامل گوناگون پرداخته و سعی در استفاده از فرهنگ بومی در دوران جدید به شکلی نو و متناسب با فرهنگ جامعه داشته که این مسیر باعث شکل گیری فرهنگی زنده در آن دوران بوده است. اما، این روند در ایران مسیر درستی را طی نکرده و موجب شکست در انتقال فرهنگ غنی به دوران جدید بوده است و در نهایت جهت حفظ پیوستگی در توالی فرهنگی در هرزمان لازم است تا ویژگی های اصلی هر دوره بررسی شده و خصوصیات فرهنگی، متناسب با آن دوره به شکلی جدید انتقال پیدا کند.
سبک های یادگیری کُلب در آموزش معماری؛ مطالعه ی تطبیقی شیوه های آموزشی معماری و سبک های یادگیری در ارتقای خلاقیت دانشجویان
حوزههای تخصصی:
استفاده از شیوه های آموزشی متناسب با ویژگی های فردی دانشجویان رشته ی معماری در سال های اخیر مورد توجه محققان این حوزه بوده است. توجه به سبک یادگیری دانشجویان به عنوان یکی از مؤلفه های تفاوت های فردی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر مطالعه ای است توصیفی-تحلیلی که به بررسی ارتباط سبک های یادگیری دانشجویان معماری با خلاقیت و عملکرد تحصیلی آن ها می پردازد. همچنین در فاز دوم پژوهش به بررسی تأثیر مدل های آموزش معماری پیشنهادی مطالعات گذشته در ارتقای خلاقیت یادگیرندگان پرداخته شده است. نمونه های آماری به تعداد ۱۰۷ نفر شامل هنرجویان مقطع هنرستان و دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی سبک های یادگیری کلب است. همچنین نمرات دروس کارگاه طراحی یادگیرندگان قبل و بعد از اجرای مدل های آموزشی متناسب با هر یک از سبک های یادگیری ثبت گردیده است. اطلاعات جمع آوری شده با روش پیمایشی تحلیل واریانس (ANOVA) جهت بررسی معناداری تفاوت سطوح خلاقیت سبک های یادگیری در نرم افزار ۲۷SPSS تجزیه وتحلیل شد. جهت بررسی تأثیر مدل های آموزشی اجرا شده در ارتقای خلاقیت یادگیرندگان از آزمون t مستقل استفاده شده است. مطابق نتایج سبک واگرا بهترین عملکرد را در خلاقیت طراحی و سبک انطباق دهنده بیشترین پیشرفت را در مواجهه با مدل های آموزشی ثبت کردند. در آخر چگونگی ترکیب افراد دارای سبک های یادگیری مختلف در گروه ها برای انجام پروژه های طراحی بیان شد.
تحلیل نشانه شناختی کیفیت انعطاف پذیری در مسکن سنتی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت میان نگرش طراح و مخاطب، تفاوت میان گروه های مختلف مخاطبین، تحول مخاطبان در طول زمان و تغییر مداوم پدیده ها از جمله مواردی هستند که موجب کامل نبودن پیش بینی نیازها و شرایط متغیر مخاطب از سوی طراح می شوند؛ از این رو معماریِ انعطاف پذیر ضروری می نماید. انعطاف پذیری به مثابه کیفیتی فضایی، هماهنگ سازی «ارتباط» میان «انسان، فضا و زمان» بوده و بدین سان، قابلیت فضا در پذیرش کارکردهای متعدد و متنوع در بازه های زمانی مختلف، افزایش می یابد. از یک سو ارتباط انسان با فضا به دو گونه مستقیم (فعالیت) با محتوای معانی اولیه و غیرمستقیم (تصورات) با محتوای معانی ثانویه رخ می دهد؛ از سوی دیگر، از آنجاکه انعطاف پذیری فضا یک کیفیت معنایی به شمار می آید، در مسکن سنتی ایران می توان کیفیت انعطاف پذیری را به مثابه نشانه معناداری فضاهای این گونه از معماری در دانش نشانه شناسی، یعنی دانشی که بر چگونگی تولید و تفسیر معنا در چارچوب قراردادهای مشترک فرهنگی (رمزگان) تمرکز دارد، مورد تحلیل قرار داد. از این رو اصول و قواعد نشانه شناسی قابلیت توصیف و تحلیل وجه ارتباط غیرمستقیم انسان با فضا (تصورات)، به جهت تفسیر معنای گونه های انعطاف پذیری، و به تبع آن وجوه دیگر ارتباط را خواهد داشت. بر مبنای این تحلیل نشانه شناختی، هماهنگی میان صورت و محتوا در معماری انعطاف پذیر، با پذیرش نقش نشانگی توسط کالبد، منجر به تحقق فرایند تفسیر و در نتیجه «ارتباط عمیق» میان مخاطب و معماری می شود. تحقیق حاضر در روندی سلسله مراتبی، به بحث و بررسی پیرامون تبیین مفاهیم انعطاف پذیری معماری، تعیین جایگاه انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران، تبیین قواعد نشانه شناختی و تطبیق آنها با مفاهیم انعطاف پذیری در معماری و تدوین الگوهای نشانه شناختی تفسیر این مفاهیم در مصادیق مسکن سنتی یزد می پردازد. در روش شناسی این تحقیق، گردآوری داده ها به روش اسنادی- کتابخانه ای آغاز شده، ساماندهی اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیق میان مفاهیم کیفیت انعطاف پذیری و مبانی نشانه شناسی با راهبرد استدلال منطقی انجام می شود.
نقش جلوه های بصری هنر اسلامی در افزایش یادگیری آموزش آنلاین زبان خارجی از نگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
784 - 797
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش پدیده پست مدرنیسم در سال های اخیر در زمینه های مختلف زندگی اعم از هنر و علوم اجتماعی تا زندگی روزمره انسان قابل توجه بوده و تأثیر این رویکرد در سیستم آموزش زبان خارجی نیز حائز اهمیت می باشد. همان طورکه آموزه های پست مدرنیسم توانسته در کشورهای صنعتی باعث پیشرفت و رشد می شود، این رویکرد جدید می تواند کلاس آموزش زبان خارجی را نیز به طرز مثبتی تحت شعاع قرار دهد. کتب و مقالات متعددی درخصوص پست مدرنیسم و تأثیر آن در امور زندگی انسان قابل دستیابی است ولی هدف این پژوهش روشن ساختن جلوه های بصری هنر اسلامی و پست مدرنیسم در کلاس آموزش و یادگیری زبان خارجی است. روش انجام پژوهش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای است. بدین ترتیب، ابتدا ویژگی های پست مدرنیسم به عنوان یک حرکت یا یک دوره مابعد تجدد (مدرنیسم) به طور خلاصه برشمرده شد؛ سپس به تأثیر هرکدام از ویژگی ها و رویکردها در کلاس آموزش زبان خارجی پرداخته شد؛ سرانجام نتیجه گرفته می شود که این ویژگی ها می تواند بر یادگیری، کشف خلاقیت، انعطاف پذیری، فرهنگ آموزی، توانایی کار تیمی و سایر مهارت های مورد نیاز یادگیری زبان خارجی تأثیری مثبت و روبه جلو داشته باشد.اهداف پژوهش: تبیین مفهوم پست مدرنیسم در کلاس آموزش زبان خارجی.ارائه پیشنهادات جهت برگزاری کلاس آموزش زبان مبتنی بر اصول پست مدرنیسم و کاربرد جلوه های بصری هنر اسلامی.سؤالات پژوهش:معنای پست مدرنیسم در کلاس آموزش زبان خارجی چگونه تعریف می شود؟نحوه برگزاری کلاس آموزش زبان مبتنی بر اصول پست مدرنیسم و کاربرد جلوه های بصری چیست؟
ماندگاری نام تجاری محصولات الکترونیک در اذهان (مورد مطالعه: برندینگ تجاری هنرهای دستی لوکس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
922 - 936
حوزههای تخصصی:
ایجاد تصویر ذهنی مناسب از نام تجاری در ذهن مشتری، یکی از راه های تأثیرگذاری بر مشتری است. در این پژوهش به برنامه ریزی و بیان الگوی تصورات فکری و ذهنی از نام تجاری در چرخه عمر محصولات الکترونیکی براساس نظریه داده بنیاد، پرداخته شده است. از لحاظ هدف، این پژوهش کاربردی، از لحاظ داده ها، داده بنیاد و از نظر شیوه اجراء، کیفی می باشد. براساس نتایج به دست آمده برای طراحی و تبیین مدل تصویر ذهنی در منحنی عمر محصول، پنج قضیه براساس مدل پارادایمی، مورد نیاز است. 1-شرایط عللی شامل: رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری. 2-شرایط مرکزی؛ شامل: نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری؛ 3-شرایط زمینه ای؛ شامل: عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ 4- عوامل مداخله گر، شامل: چرخه عمر محصول، مشتری، اعتماد و رضایت؛ 5-شرایط راهبردی شامل: وفاداری، رقبا، تأکید بر تبلیغات، تکنولوژی و بازاریابی بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری، تأثیر دارند. همچنین برندیگ می تواند در ماندگاری و رونق هنرهای دستی لوس نقش مهمی داشته باشد.اهداف پژوهش:بررسی رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری.بررسی شرایط مرکزی شامل: نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری.سؤالات پژوهش:رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری چه نقشی دارند؟نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری چه تأثیری دارند؟
ریشه ها و مفاهیم توسعه منظرگرا-بوم گرا و زمینه های مشترک آن با معماری و شهرسازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
70 - 85
حوزههای تخصصی:
توسعه منظرگرا-بوم گرا به عنوان نسخه تکامل یافته شهرسازی منظرگرا-بوم گرا پیشنهاد شده است که گفتمانی متأخر در معماری و شهرسازی غرب به شمار می آید و ریشه در جنبش های محیطی قرن گذشته دارد. در این رابطه توسعه منظرگرا-بوم گرا با تکیه بر چارچوب های مفهومی همچون منظر به عنوان واحد سازنده، بوم شناسی منظر و خدمات اکوسیستمی افق های جدیدی پیش روی شهرهای معاصر می گذارد که در آن تضاد بین محیط طبیعی و محیط مصنوع رنگ می بازد و شهر در قالب یک اکوسیستم در برگیرندههانسان صورت بندی می شود. به طوری که می توان گفت از بسیاری جهات با راهبردهای شهرسازی متدوال امروز که زاییده نگاه مدرن است فاصله می گیرد و شیوه ای نو در شکل دهی محیط مصنوع پایه می گذارد. از طرفی با مداقه در اصول و راهبرد های اصلی این مکتب می توان اشتراکات بسیاری با معماری و شهرسازی شرق به خصوص معماری ایرانی بازشناخت. به طوری که می توان آن را نقطه تلاقی معماری و شهرسازی غرب و معماری بومی ایران و همچنین راهکاری برای تداوم و تکامل آن در دنیای امروز دانست. در این راستا این مقاله می کوشد تا ابتدا با رویکردی تحلیلی- توصیفی به واکاوی مفاهیم، ریشه ها و الگوهای مستتر این شاخه به عنوان محصول هم افزایی دو نحله شهرسازی منظرگرا و شهرسازی بوم گرا بپردازد و بیانیه ای هرچند ناکامل از آن ارائه دهد و سپس اشتراکات آن را با معماری و شهرسازی ایرانی ذیل مفاهیمی همچون توسعه تدریجی، یکپارچگی، آمیختگی با طبیعت، چنددانشی بودن، پیوستگی با سیاست و بوم گرایی معرفی کند.