فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۸۱ تا ۸٬۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
تجلی مفاهیم سنتی در معماری معاصر (بررسی مبانی نظری و آثار معمار ژاپنی کنگو کوما)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل معماری معاصر نحوه ارتباط با معماری سنتی می باشد. این موضوع از آن جهت که به متغیر های بیشماری مرتبط است بسیار غامض و کلی می نماید و از آنجا که سال هاست دغدغه معماران بوده است به نظر نمی رسد راه حل قابل اجماعی را در بین خبرگان معماری ایجاد ننموده باشد. در تحقیق حاضر برای روشن نمودن ظهور مبانی سنتی در معماری معاصر به آثار یک معمار و گفته های وی اشاره و سعی شده است در عمل به انعکاس مبانی در آثار توجه گردد. نمونه منتخب یک معمار ژاپنی به نام کنگو کوما است. هر چند نمی توان اشتراک چندانی بین مبانی و آثار معماری ژاپنی و ایرانی در نظر گرفت اما از آنجا که کشورهایی همچون ژاپن، چین، هند، پاکستان، مصر و ترکیه همچون ایران سابقه انقطاع از سنت و ورود به مدرنیزم را دارند و برخی ه مچون ژاپن تا ح دی توانسته اند توازن و انطباق مناسبی در ظهور سنت در آثار معاصر ایجاد نمایند می تواند مورد توجه قرار گیرد. دیدگاه کلی حاکم بر پژوهش بر ساختی- تفسیری است، متودولوژی پژوهش کیفی و راهبرد پژوهش توصیفی-تطبیقی می باشد. روش تحلیل داده ها ن یز استقراء است. داده های کیفی از سویی شامل گزاره ها و مصاحبه های معمار و نظرات کارشناسان در ارتباط با آثار معمار و از سوی دیگر تصاویر آثار معمار می باشد. روایی و پایایی این پژوهش نیز از طریق توصیف ضخیم و آوردن تصاویر موید متعدد حاصل شده است. در این پژوهش مشاهده شد طراح نه بصورت تبعیت صوری بلکه با دریافت محتوای سنت ژاپنی و انعکاس آن در معماری امروز به مسأله طراحی پاسخ گفته و از آنجا که کمال در سنت ژاپنی پرهیز از دخالت در طبیعت به هر نحوی است در معماری نیز تقوا در بکارگیری مواد جسیم ارزش محسوب می گردد.
دفاعیه ای از نقاشی: تحلیل دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب با رویکرد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
5 - 15
حوزههای تخصصی:
تاکنون به جنبه های ادبی و اطلاعات تاریخی که دیباچه های مرقعات در خوددارند توجه فراوانی شده، لیکن زمینه های جامعه شناختی آن ها و توجه به ارجاعات متن به بیرون وبستر تاریخی که در آن قرارگرفته اند همچنان مغفول مانده است. دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب در سال 964ق از معدود دیباچه هایی است که در این برهه زمانی علاوه بر خوشنویسی به مسئله نقاشی و نقاشان می پردازد. این پژوهش به دنبال این مسئله است که علل برآمدن دیباچه قطب الدین محمد در خصوص نقاشی در قرن دهم کدامند؟ برای پاسخ، از جامعه شناسی تاریخی تحلیلی که بیشتر به دنبال «چرا»یی امور و پاسخ های مبتنی بر روابط علّی معتبر است، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیباچه به عنوان دفاعیه ای از نقاشی و نقاشان ظهور یافته و زنجیره های علّی متنوعی متشکل از فضای سیاسی مذهبی آن دوره تاریخی، سنت نوشتاری و پیش زمینه فکری، تحصیلاتی و شغلی مؤلف منجر به تألیف دیباچه گردیده است.
نقش زیباشناسی باغ ایرانی در پایداری اجتماعی پارک های معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
6 - 15
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در کلان شهرها و افزایش توسعه شهری و ساخت و ساز، پهنه های طبیعی و فضاهای سبز موجود در بافت این شهرها به طور چشمگیری کاهش یافته است. عناصر طبیعی در محیط شهری و نیاز انسان به تعامل با آن از ضروریاتی است که در شهرسازی مدرن نادیده گرفته شده است. این مسئله چالش های جدیدی را در جهان مطرح کرد. این روند که با گسترش شهرنشینی پس از انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم آغاز شد، در قرن بیستم شدت گرفت. کاهش حضور طبیعت در شهر، نگرانی شهروندان را نسبت به اهمیت حفظ سرمایه های طبیعی در محیط شهری و تأثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی به دنبال داشت. پس از آن خلق پارک های شهری و فضاهای سبز با هدف جبران این کمبود و افزایش کیفیت زندگی در شهرهای مدرن در قالب جنبش پایداری ایجاد شد و نقش این گونه فضاها با توجه به اهداف توسعه پایدار به عنوان یک چارچوب استراتژیک متکی بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، پررنگ شد. اما تجربه های بعدی نشان داد، ایجاد پارک های شهری بدون در نظر گرفتن کیفیت و هویت مندی آنها نمی تواند راه حل بحران موجود باشد. نیاز ساکنین شهرهای مدرن به ارتباط بیشتر با طبیعت در قالب زندگی روزمره، ضرورت خلق فضاهایی که شهروندان به آن احساس تعلق بیشتری داشته باشند را آشکار ساخته است. در این پژوهش بازنگری در اصول زیبایی شناسی کهن الگوی باغ ایرانی و به کار بستن آنها در طراحی پارک های شهری معاصر، به عنوان یک راه حل جایگزین برای نزدیک شدن به پایداری اجتماعی و اقتصادی فضاهای سبز عمومی شهری مورد مطالعه، تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که اصول بنیادی طراحی باغ ایرانی می تواند تأثیر بسیاری در حس تعلق به مکان و فضای سبز شهری ایجاد کند.
شناسایی عوامل موثر بر جداییگزینی اجتماعی- فضایی؛ مطالعه موردی محلههای فدک و کرمان واقع در منطقه ۸ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
17-23
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد و گسترش شهرها علی الخصوص مادرشهرها و کلانشهرها سبب کاهش روابط اجتماعی بین شهروندان و متعاقباً سبب بیگانگی اجتماعی و انزوای اجتماعی شهروندان از یکدیگر شده است. این مساله به تدریج سبب کم شدن هویت محله های شهری و نهایتاً جدایی گزینی اجتماعی در آنها شده است. بنابراین جدایی گزینی اجتماعی یکی از معضلات شهرهای امروزی است و باید در صدد پیدا کردن راهکارهای مناسب در جهت رفع این مشکل بود. بدین منظور در این مقاله عوامل مؤثر بر جدایی گزینی اجتماعی مورد بررسی و بر اساس آنها شاخص سازی صورت گرفته است. بدین منظور داده های مربوط به پرسشنامه های توزیع شده و داده های بدست آمده مرکز آمار ایران در محدوده مورد نظر وارد نرم افزار SPSS شده است. به دلیل اینکه شاخص ها دارای مقیاس های یکسانی نبودند، از روش رفع مقیاس استفاده شد. برای اینکه بتوان با شاخص های کمتر و بهتر محاسبات لازم انجام گیرد، با استفاده از تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS تعداد شاخص ها به 2 عامل اصلی کاهش پیدا کرد. پس از انجام تحلیل عاملی و بدست آوردن امتیازات عاملی، از این امتیازات به عنوان ورودی اطلاعات متصل به نقشه در نرم افزار Arc GIS استفاده و نقشه نهایی جهت محاسبه میزان جدایی گزینی وارد نرم افزار Geo Segregation Analyzer می شود. در این مقاله دو محله کرمان و فدک واقع در منطقه 8 شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که در محله فدک و کرمان جدایی گزینی اتفاق نیفتاده است و این دو محله و ساکنان آن از نظر اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بسیار به یکدیگر شبیه می باشند. واژگان کلیدی: جدایی گزینی فضایی-اجتماعی، تحلیل عاملی، GIS،Geo Segregation Analyzer ، محله های فدک و کرمان.
بازسازی افق انتظار صراحی در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
صراحی یکی از پرتعدادترین آثار موزه ای دوران اسلامی ایران و همچنین یکی از پردریافت ترین ظروف در متون ادب فارسی به شمار می آید. این در حالی است که برای معرفی این شیء موزه ای، فقط به کاربرد و ویژگی های ظاهری آن اشاره شده است. در لغتنامه های فارسی نیز به چیزی فراتر از برخی ویژگی ها و کاربرد اصلی آن اشاره نشده است. حال در این پژوهش توسعه ای، با روش تحلیل محتوا به شیوۀ کتابخانه ای (اسنادی تاریخی) برای تکمیل اطلاعات این ظرف در عصر صفوی، اقدام شده است. لازم است بیان شود روش عمده برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، روش بازسازی افق انتظار هانس روبرت یاوس است. افق انتظار در تفکر هانس روبرت یاوس، به معیاری گفته می شود که مردمان هر عصر برای تأویل، تفسیر و ارزیابی آثار ادبی عصر خود به کار می برند. وی معتقد است با دستورالعملی سه مرحله ای می توان افق انتظار مردمان هر دوران را دربارۀ یک اثر بازسازی کرد. از آراء یاوس برای بررسی آثار هنری هم استفاده شده است ولی بدون داشتن سندی از دریافت مخاطب، فقط می توان به حدس هایی از چگونگی افق انتظار مخاطبان بسنده کرد. در این پژوهش افق انتظار صراحی در عصر صفوی به استناد دریافت های فراوان و متنوعی که از آن در متون ادب فارسی وجود دارد، بازسازی شد. نتیجه نشان می دهد که با روش بازسازی افق انتظار صراحی به استناد متون ادبی معاصر آن، می توان روحی تازه به این اثر دمید و از این رهیافت به درکی بهتر از دریافت های این ظرف در متون ادبی و برخی آثار هنری (به خصوص تصاویر فرشتگان صراحی در دست) نائل گردید.
مقایسه تعادل بصری در گرافیک خط نستعلیق؛ شیوه صفوی و معاصر با تکیه بر آثار میرعماد و غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط نستعلیق نشانه ای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان و بی شک زیباترین و ظریف ترین خط در میان خطوط اسلامی است، تا جایی که آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده اند. در نگارش خط نستعلیق، برای تقویت بیان و ایجاد حس زیبایی و آرامش در بیننده، به نحوه چیدمان کلمات توجه می شود. در این راستا تعادل، یکی از ارکان گرافیک خط در نستعلیق است. این کیفیت بصری در خط نستعلیق اهمیت زیادی دارد. چنانکه وجود تعادل و یا عدم وجود آن در یک اثر، بر ارائه نهایی آن بسیار تأثیرگذار است. در این مقاله، تعادل از جنبه های مختلف در آثار دو خوشنویس مشهور شیوه صفوی (میرعماد) و معاصر (امیرخانی) در شکل ظاهری حروف، چینش کلمات و ترکیب آنها در قالب های مختلف خوشنویسی بررسی شده است. این کیفیت بصری در بین دو دوره، با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار موجود تطبیق و تحلیل شده است. پرسش هایی نظیر چگونگی ایجاد تعادل در خط نستعلیق، انواع تعادل در این خط و به کارگیری این کیفیت در دو شیوه صفوی و معاصر مورد تأمل و تدقیق قرار گرفته است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که تعادل، علاوه بر زیبایی و استحکام در ترکیب بندی بصری، از دو جنبه در خط نستعلیق قابل بررسی است: ۱) بر اساس معیار سنجش خط عمود بر پایه خط افقی ۲) بر مبنای تبادل انرژی های حروف و کلمات از جنس دورانی، عمودی، افقی، مایل و متمرکز. همچنین به طورکلی تعادل در آثار خوشنویسی میرعماد نسبت به آثار امیرخانی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، میرعماد بر وجود آن در هر ترکیب، تأکید بیشتری ورزیده است.
رابطه باورهای فراشناختی و نمرات دروس طراحی دوره کارشناسی معماری (مطالعه موردی: دانشجویان طراحی معماری 5)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
35 - 46
حوزههای تخصصی:
با هدف سنجش امکان تدوین راهبردهای فراشناختی در تدریس طراحی معماری، پژوهش حاضر در صدد سنجش رابطه باورهای فراشناختی و نمرات دانشجویان در دروس مقدمات و طراحی معماری و اسکیس برآمده است. پیمایش مزبور توسط پرسشنامه از 208 دانشجوی طراحی معماری پنج، باورهای فراشناختی، دانش شناختی، تجربه و نمرات دروس مقدمات، طراحی معماری و یک اسکیس خلاقه را مورد پرسش قرار داده است. تحلیل همبستگی و رگرسیون داده ها نشانگر رابطه مثبت و معنادار زیر مقیاس های باورهای مثبت درباره نگرانی، وقوف شناختی و کنترل افکار در نمرات مقدمات و این مقیاس ها به همراه اطمینان شناختی در دروس طراحی معماری و نمره وقوف شناختی در اسکیس است. نتایج نشانگر نقش توانایی های فراشناختی یعنی توان نظم بخشی و کنترل فرآیندهای شناختی در پیشبرد موفقیت آمیز پروژه های طراحی معماری ولی نقش محدود آن در توسعه و پرورش کنش خلاقانه افراد در طراحی است. نتیجه حاضر می تواند مقدمه تدوین راهبردهای فراشناختی آموزش طراحی معماری، به عنوان یک روش آموزشی کارآمد درتدریس و موفقیت دانشجویان باشد.
مطالعه تطبیقی اعلان های سیاسی ایران و لهستان در سال های 1365/1355- 1970/1945(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
56 - 73
حوزههای تخصصی:
جوامع انسانی از ابتدای پیدایش تا کنون روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با یکدیگر داشته اند که این روابط بیشتر بر پایه مرز جغرافیایی مشترک بوده است. در این بین جوامعی نیز، بدون هیچ گونه مرز جغرافیایی، توانستند روابط اجتماعی گوناگون را با یکدیگر بر قرار نمایند. ایران و لهستان جزو کشور هایی هستند که در طول تاریخ روابط متقابل مختلفی را با هم داشته اند که در زمینه فرهنگی و هنری این امر به خوبی مشاهده می شود. حوزه اصلی این مقاله روابط فرهنگی و هنری این دو کشور و به صورت ویژه اعلان های سیاسی است. تأثیرات اعلان های لهستان بر ایران به ویژه در اعلان های فرهنگی به خوبی نمایان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات اعلان های لهستان بر اعلان های سیاسی ایران انجام گرفته است. با توجه به این هدف، دو پرسش زیر صورت بندی شده است: الف- شباهت میان اعلان های سیاسی ایران و لهستان حاصل چیست؟ ب- آیا طراحان گرافیک ایران در طراحی اعلان های سیاسی صرفا تحت تأثیر اعلان های لهستان بوده اند؟ پاسخ به پرسش های فوق به روش توصیفی- تطبیقی بوده و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بدلیل اشتراک موضوعی بین اعلان های سیاسی لهستان و ایران از نظر عناصر به کار رفته و ساختار طراحی شباهت هایی وجود دارد. به طوری که طراحان ایرانی به ویژه در سال های منتهی به انقلاب اسلامی و سال های ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب، تحت تأثیر ویژگی ها و عناصر اعلان های سیاسی لهستان قرار داشتند. اما، رفته رفته، با توجه به آرمان ها و اهداف خاص انقلاب اسلامی ایران، تلاش کردند از شدت این تأثیرات بکاهند و عناصر ایرانی- اسلامی را وارد آثار خود کنند و عناصر فرهنگ بیگانه را در آثار خود مستحیل نمایند.
ارائه مدل بازآفرینی اقتصادی بافت تاریخی با تأکید بر نظم در نظریه کارکردگرایی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی با توجه به ابعاد، موقعیت قرارگیری، نقش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهر، ضمن تأثیراتی در کارکرد عملکردهای مختلف شهری، ثروتی ارزشمند محسوب شده که می تواند تأثیر مهمی در توسعه و پیشرفت شهرها ایفا نماید. امروزه رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با هدف بهبود همه جانبه و پایدار در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی بافت های تاریخی، پا به عرصه مرمت و حفاظت گذاشته است. در حوزه علوم اجتماعی، نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز با هدف برقراری نظم، تعادل، حفظ و بقای نظام اجتماعی و بر اساس اصول مطرح شده در دیدگاه سیستمی، به وجود آمده است. در این نظریه، پارسونز، نظام اجتماعی را به چهار حوزه تقسیم می کند که هر کدام از این حوزه ها وظیفه ای خاص در قبال کل نظام اجتماعی بر عهده دارند. این نظریه از حیث جامعیت و بررسی ابعاد مختلف، شباهت هایی با رویکرد بازآفرینی پایدار شهری دارد. در این پژوهش، بافت تاریخی به عنوان خرده نظام فرهنگی در سیستم شهر تعیین شده که بنا بر نظریه کارکردگرایی ساختاری، خود به عنوان یک نظام اجتماعی مفروض است که باید شروط کارکرد و برقراری نظم نظام را داشته باشد. این پژوهش به دلیل وسعت موضوع، صرفأ بعد اقتصادی بازآفرینی بافت تاریخی را مد نظر قرار داده است. مطالعات بازآفرینی اقتصادی بافت تاریخی هر کدام مؤلفه هایی را معرفی کرده اند ولی تا کنون مدلی در این عرصه معرفی نشده است؛ به همین دلیل، این پژوهش با هدف ارائه مدل بازآفرینی اقتصادی بافت تاریخی بر اساس نظریه کارکردگرایی ساختاری و برقراری نظم و تعادل در این سیستم، لازم و ضروری به نظر می رسد. در پژوهش حاضر با روش تحقیق اسنادی و با روش تحلیل- محتوای کیفی، به بررسی اسناد، بیانیه ها، منشورهای بازآفرینی و ادبیات پژوهش این حیطه پرداخته شده است. اعتبار محتوای پژوهش با ضریب توافق 87.6 درصد میان اساتید و متخصصان مرمت و حفاظت در آزمون اسکات تأیید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که مؤلفه ارزش اقتصادی، وظیفه سازگاری، مؤلفه سرمایه گذاری، وظیفه تعیین اهداف، فعالیت های اقتصادی درون بافت، وظیفه خرده نظام یگانگی و مؤلفه برندسازی، وظیفه حفظ الگوهای پنهان بازآفرینی اقتصادی بافت تاریخی را بر عهده دارند.
مقایسه تطبیقی فضای معماری کاروانسراهای عصر صفوی با رویکرد کالبدی
حوزههای تخصصی:
نیاز به وجود یک سرپناه باعث شده است انسان ها همواره حتی در طول سفر از آن غافل نباشند. امروزه با ورود صنعت به کشور و بهره گیری از وسایط نقلیه موتوری، کاروانسراها رونق اولیه خود را از دست داده و در اثر متروک ماندن رو به ویرانی نهاده اند و تعدادی دیگر تغییر کاربری داده و به پاساژ، پارکینگ، انبار و... تبدیل شده اند. این در حالی است که در گذشته به ویژه عصر صفویه که مقارن با عصر طلایی و شکوفایی احداث کاروانسراهای ایران است، کاروانسراها مسکن و مأوای امنی برای مسافران و بازرگانان بوده اند. بررسی کاروانسراها در عصر صفوی ازآن جهت دارای اهمیت است که این دوران حاوی ویژگی های منحصربه فردی است که از بارزترین آن ها فعالیت فراوان عمرانی در زمینه راه ها و به ویژه ساخت این بناهاست. پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی می باشد. با استفاده از روش قیاسی به بررسی گونه شناسی کاروانسراها و مبنای ساختار فضایی آن ها، در پاسخ دهی به نیازهای فردی و اجتماعی و ویژگی های کالبدی آن پرداخته شده است. نمونه های موردی شامل هشت عدد از کاروانسراهای دوره صفویه بوده که با روش تصادفی انتخاب شده اند. در نهایت می توان در دستیابی به الگوهای فضایی و کالبدی در جهت توسعه و باز زنده سازی کاروانسراهای در حال تخریب کمک نمود و در جهت باز زنده سازی و احیاء مجدد این کاروانسراها اقدامات مؤثری صورت داد.
مسیر جاده ابریشم نمودی از معماری سبز "پایداری و مقابله با تغییرات اقلیمی در معماری و شهرسازی مناطق گردشگری "(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57-69
حوزههای تخصصی:
در گسترش شهرهای امروزی عدم برنامه ریزی و تدابیر لازم نسبت به محورهای گردشگری و شهرها مشهود است و عدم توجه در این زمینه منجر به ایجاد فضاهای شلوغ و پر غوغای شهری گردیده است . سوال این است که آیا فضاهای باز عمومی شهر در عین حالی که از مهمترین عناصر شهری است می تواند با هدف احیاء هویت شهرها، موجب جذب گردشگر شود؟ برای دستیابی به حوزه معماری پایدار با انتخاب روش های نوین و با استفاده از فن آوری های جدید در پایداری شهرکهای هوشمند،اولین گام علمی موثر است. برای دستیابی به هدف اصلی تحقیق توسعه شهرسازی نمونه با توجه به فرهنگ اسلامی ایرانی و بهره مندی صحیح از شرایط آب و هوای منطقه ای بر اساس نیازهای تغییرات اقلیمی اخیر در مقابله با چالشهای ناشی از آن در معماری و شهرسازی مناطق گردشگری مد نظر قرار گیرد. براساس فرضیات تحقیق، توسعه معماری سبز و پایدار امروز ماحصل دستاوردهای جدید توسعه شهری است که متدولوژی های ویژه در بهینه سازی و استفاده از امکانات موجود جامعه در معماری ایرانی سر لوحه کار قرار گرفته است. در این پژوهش با مبنا قرار دادن انرژیهای تجدید پذیر، استفاده از فن آوری پیشرفته و مواد و مصالح نوین برای ساخت سریعتر با کیفیت بالاتر و با نوآوری های خاص در مقایسه با روشهای موجود ساخت و ساز مد نظر قرار گرفته است؛ همچنین روشهای بومی، سیستم گرمایش و تهویه طبیعی، باز یافت و استفاده مجدد از مصالح، بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و زباله های انسانی و با کاهش مستمر مصرف انرژی های فسیلی و تجدید ناپذیر، صدمات محیط زیست را کاهش می دهد؛ بر اساس نتایج و یافته های پژوهشی در نوآوریها وجود منابع مناسب انرژی های پایدار و هوشمند سازی شهرکها در مسیر جاده ابریشم نیازهای آینده مکان توسعه گردشگری را برطرف کرده است.
آموزش معماری؛ دانش محور یا آزمون محور!؟ (با تأکید بر آموزش فنی و حرفه ای)
حوزههای تخصصی:
نحوه آموزش و نوع ارزشیابی دو جزء مهم نظام آموزشی هستند. در رشته معماری به دلیل ماهیت چند وجهی آن و ارتباط آن با سایر حوزه های دانش این اهمیت دوچندان شده است. در این بین آموزش معماری در شاخه فنی و حرفه ای، به دلیل مرتبط بودن با صنعت و بازار کار و تربیت تکنسین ماهر و شایسته، اهمیت ویژه دارد. ارزشیابی در نظام های آموزشی در قالب امتحان و آزمون های مختلف کلاسی و در نهایت در آزمون ورودی دانشگاه ها نمود پیدا می کند. آزمون و ارزشیابی به عنوان یکی از ابزارهای یادگیری در فرآیند آموزش می تواند نقاط قوت و ضعف دانش آموزان را شناسایی کند. ولی باید توجه شود که این آزمون ها تنها برای صدور جواز عبور شاگرد از یک کلاس به کلاس دیگر و یا قبول شدن در آزمون ها نباشد. چرا که هدف والاتر در آموزش و پرورش، همچنان که از عنوانش پیداست تربیت فراگیر است. به نظر می رسد در سال های اخیر، قبولی فراگیران در امتحانات و آزمون های مختلف و در رأس آن آزمون ورود به دانشگاه، به دغدغه مهم معلمان، متعلمان و والدین تبدیل شده است و آموزش به سطح پایین تری از وجهه خود یعنی تعلیم(یاد دادن) بدون تربیت تنزل یافته است. فراگیران نیز بیش از آن که در پی آموختن دانش باشند، در پی آموختن راه و روش تست زدن و رد شدن از سد آزمون ها و امتحانات شده اند. بر این پایه این مقاله بر آن است که با روش تحقیق توصیفی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به معرفی سمت و سویی برای افزایش کیفیت آموزش معماری با تأکید بر آموزش در شاخه فنی و حرفه ای بپردازد که در آن به اهمیت بیشتر دانش افزایی از آزمون محوری تأکید شده است.
Structured Network Public Spaces a Step Toward Integration of Urban(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Network of public spaces composes of a network of interconnected land use and various elements of the city, such as synthetic and natural which shows the city as a whole. Network structure of public spaces is important because understanding this network as a structure presents us the formation of the city. This paper attempts to define the status of the network of public spaces in the city structure and to accomplish goals which leads to integration, interconnectedness and cohesion of public space network. For this purpose, a descriptive-analytic method was used and the standards and design principles were taken from the literature review. For collecting the data, Moalem Boulevard in Mashhad/Iran was investigated and analyzed with respect to the physical, functional, visual, social, and historical dimensions of public spaces. Finally, three conceptual options such as a linear pattern, a centralized pattern and a distribution pattern were presented. The results show the factors, criteria, characteristics, urban design framework, policies and strategies to integrate the structure of public spaces network in the area under investigation.
نابرابری در دسترسی به مسکن در حوزه های شهری برحسب خصوصیات اجتماعی و اقتصادی خانوارها (کاربرد ضریب جینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
159 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، ارزیابی سیاست های اجراشده در بخش مسکن جهت کاهش نابرابری در دسترسی به مسکن، در حوزه های شهری ایران می باشد. در این مقاله با استفاده از داده های طرح آماری درآمد- هزینه خانوار مرکز آمار ایران و با استفاده از ضریب جینی، نابرابری در دسترسی به مسکن شهری در قالب سه شاخص نسبت قیمت مسکن به درآمد، نسبت هزینه مسکن به کل هزینه خانوار و فضای مورد استفاده هر نفر در فاصله سال های 1385 تا 1395 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که با وجود کاهش نابرابری در دسترسی به مسکن، اما مقدار این شاخص افزایش یافته است. بیشترین میزان نابرابری مربوط به شاخص نسبت قیمت مسکن به درآمد و کمترین میزان مربوط به شاخص نسبت هزینه مسکن به کل هزینه خانوار می باشد. بر اساس نتایج، زنان سرپرست خانوار، سرپرستان خانوار بی سواد، کارگران بخش خصوصی سرپرست خانوار و سرپرست های کم درآمد از گروه های هدف موردحمایت برنامه های تأمین مسکن شناسایی شدند. نتایج بر این نکته دلالت دارند که افزایش نابرابری درآمد باعث افزایش نابرابری در مسکن شده است. ازاین رو اتخاذ و اعمال سیاست های مناسب و برنامه ریزی های استراتژیک در جهت تأمین مسکن مورد نیاز افراد جامعه و کاهش نابرابری ها می بایست از اولویت های برنامه ریزان و سیاست گذاران بخش مسکن قرار گیرد.
تحلیل هنر تعاملی با رویکرد پدیدار شناسانه از منظر مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرلوپونتی یکی از نو آورترین فیلسوفان قرن بیستم بوده که ماندگارترین افادات وی به فلسفه در زمینه ادراک یا به بیان دقیق تر پدیدارشناسی ادراک است. در این پژوهش قصد بر این است با بررسی آرای فلسفی مرلوپونتی مروری داشته باشیم بر مسئله ادراک. با مطرح شدن ادراک، نقش فضا، بدن، دیگری و تجربه پر رنگ تر می شود و متعاقباً جایگاه مخاطب، صرفاً به عنوان "مخاطب" از بین می رود و در بستری از شبکه های متعدد شکل پذیری و شکل دادن قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پیدا کردن شاخصه های مشترک بین فلسفه مرلوپونتی و هنر تعاملی است. برای نائل آمدن به این هدف پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. که در آن محقق به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی مسئله پرداخته و سپس آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و درنهایت به این نتیجه رسیده است که در هنر تعاملی مخاطب دیگر تنها یک نظاره گر صرف نیست بلکه با انجام کنش، خود در فرآیند خلاق تولید اثر شرکت می کند. می توان گفت همانگونه که مرلوپونتی در نظراتش بیان می کند، در هنر تعاملی، تمایزی میان سوژه و ابژه نیست و هر دو در تعامل با هم است که شکل می یابند.
تحلیل ساختار فضایی حمام قبله (خانم) بر مبنای قوانین گشتالت
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای برقراری ارتباط با محیط پیرامون ادراک بصری می باشد ، مکتب روانشناسی گشتالت در زمینه ادراک بصری بسیار تاثیرگذار است. زیرا دستگاه عصبی انسان ساده ترین طرح در هر وضعیت را بر می گزیند و این امر در کالبد ، پلان و هندسه حمام ایرانی قابل مشاهده است. ولی تا کنون از این منظر به بررسی و مطالعه حمام ایرانی پرداخته نشده است. در این پژوهش، حمام قبله (خانم) که بنایی به یادگار مانده از دوره صفوی می باشد و تا امروز نیز به مردم خدمات ارائه می دهد، مبنای مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکردی کیفی می باشد. همینطور هدف کلی از نوع کاربردی بوده و به دنبال بررسی میزان حضور قوانین گشتالت در این حمام می باشد. این مقاله به تحلیل ساختار فضایی حمام قبله بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می پردازد به این ترتیب که ابتدا داده های پژوهش در زمینه ساختار فضایی بنا استخراج شده و سپس تحلیلها بر اساس قوانین گشتالت بر روی داده های برداشت شده صورت می گیرد. در نتیجه تحلیل های انجام شده مشاهده گردید که قوانین گشتالت تاثیر بسزایی در ساختار کالبدی و فضایی حمام قبله داشته است.
مطالعه تطبیقی تزیینات و فنون اجرایی در صندوق چوبی قبر شیخ صفی الدین اردبیلی و شاه اسماعیل اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
۵۱-۳۹
حوزههای تخصصی:
صندوق قبر شیخ صفی الدین اردبیلی و شاه اسماعیل اول صفوی به ترتیب از آثار چوبی دوره تیموری و صفوی به شمار می آیند که مکان فعلی قرارگیری آنها، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی واقع در اردبیل می باشد. این دو صندوق قبر، زمینه اجرای انواع تزیینات هندسی، گیاهی، کتیبه نگاری و تکنیک های مرتبط با چوب را فراهم آورده است که شناسایی و تحلیل آنها در حوزه هنری امری لازم و ضروری است؛ علاوه بر این که با بررسی این تزیینات می توان به گفتمان هنری دوره های نام برده که تأثیر متقابل داشته اند، دست یافت. هدف پژوهش، شناسایی تزیینات و تکنیک های اجرایی در هر دو صندوق قبر و تطبیق و مقایسه آنها با یکدیگر می باشد. پژوهش در راستای پاسخ گویی به سؤالات زیر هدف گذاری شده است: اجزای ساختاری و هنری صندوق قبرهای مذکور شامل چه مواردی است؟ این دو صندوق قبر چه تفاوت ها و تشابهات ساختاری و هنری نسبت به هم دارند؟ روش انجام پژوهش، توصیفی_ تحلیلی و تطبیقی بوده که رویکرد آن از نظر روش شناختی، مبتنی بر رویکرد ساخت گرا است که هر دو صندوق قبر از نظر ساختار فرمی و تزیینات، موردبررسی و مقایسه قرار می گیرند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساختار فرمی و تزیینات صندوق قبر شاه اسماعیل تا حدودی متأثر از ساختار و تزیینات صندوق قبر شیخ صفی بوده و تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر حکومت دوره صفوی، مفصل تر و پرکارتر از صندوق قبر شیخ صفی به اجرا درآمده است.
منظر ایرانی: سایه زیبا
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
3 - 3
حوزههای تخصصی:
فلات ایران چنان موقعیت خاصی بر روی زمین دارد که بیشترین تابش خورشید را دریافت می کند. نقاط دیگری که چنین وضعیتی داشته باشند، بر روی خشکی های قابل سکونت زمین چندان نیستند. مهمترین دلیل شکل گیری تمدن کهن ایران را نیز برخورداری از همین خصوصیت می توان دانست. خورشید در باور ایرانیان مظهر نعمت و رحمت است و آب نیز مظهر زایندگی. این دو، که اسطوره های اصلی ایرانیان را شکل دادند، مایه حیات زمین شناخته می شوند. نمادهای خورشید و ماه مربوط به این دو اسطوره است که جلوه های اهمیت آن در ذهن ایرانیان به صورت های گوناگون در زبان و فرهنگ آنها جلوه گر است. از جمله نتایج توجه به نور و خورشید در زندگی ایرانیان هنرآفرینی با سایه است. سایه در اوقاتی از سال، به واسطه کارکرد خود اهمیت می یابد؛ اما توجه به سایه، شاید به دلیل تضادی که با نور دارد و به شناخت آن کمک می کند، حضوری همیشگی در معماری و منظره پردازی ایرانیان است. به طوری که آنقدر در آثار فرهنگی آنها تکرار شده که می توان گفت سایه، معادل مطبوعیت و زیبایی قلمداد می شود. حیاط خانه روستایی، در حالی که در میان کوه و دشت و باغ خانه کرده اند، نباید نقش کارکردی مهم داشته باشد. اما تمرکز بر تلفیق بخش سکونت با آن، روشن می سازد که هدف دیگری در کار است. در این تصویر از روستای طرق حیاط خانه که بزرگتر از اتاق آن نیست، با داربستی از مو پوشیده شده و در گوشه بیرونی دیوار خانه نیز، چیدمانی زیبا با کاهگل، پلکه کانی از سایه روشن را در کنج دیوار ایجاد کرده است. شرایط محیطی خانه در عکس پیداست. منطقه کوهستانی بکرکه بوته های وحشی در پای دیوار خانه روئیده اند. نماسازی خاصی در سیمای خانه دیده نمی شود، الا سایه هایی که به بافت یکدست آن سایه داده اند: گوشه سازی لبه دیوار، پنجره های تیرهای ناودان و تیرهای چوبی سقف که بیرون زده اند. غیر از آن، داربست عنصر اصلی منظره سازی این خانه است؛ چه برای ساکنان و چه برای رهگذران. داربست در ارتفاع بالا، در فصل گرما به کار آسایش اقلیمی می آید؛ در زمان های سرد اما، داربست، با آن نظم ساختاری، سایه ای مطبوع از خطوط متقاطع بر کف حیاط و دیواره های اتاق ها و پنجره ها ی آنها می اندازد که زیبایی آفرین است و با حرکت خورشید، منظره ای پویا در حیاط خلق می کند. این وضعیت در بیشتر اوقات سال جاری است. از این روست که اصرار ایرانیان بر استفاده از چنین عنصری را باید به نگاه زیباشناسانه آنها ربط داد، که سایه را زیبا می شناسند، تا تنگناهای اقلیمی.
تحکیم تاوه بتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
60 - 67
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تجربی به منظور یادگیری رفتارهای موجی تاوه های بتن مسلح با روکش بتن انجام شده است که تحت بارگذاری استاتیک قرار دارند. پارامترهای اصلی این بررسی ضخامت روکش بتن و سطح تراز سنگ بستر بین تاوه و روکش بتنی، با و بدون رابط برشی است. نتایج تجربی نشان می دهد که سختی خمشی و ظرفیت خمشی نهایی تاوه با روکش بتنی می تواند در مقایسه با گروه کنترل به طور چشمگیری برای تمام سطوح اتصال افزایش داشته باشد. انعطاف پذیری تاوه تقویت کننده با رابط برشی بیشتر از انعطاف پذیری تاوه، بدون رابط برشی است. رابط همچنین می تواند گسیختگی ترد برش و جداشدگی سطح تماس را تجربه کند که به دلیل جریان برش زیاد تاوه بالایی بدون رابط برشی و لایه ضخیم بتنی به وجود می آید. این مسئله باید در ملاحظات مربوط به طراحی، لحاظ شود.