فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
فردوس هنر سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
24 - 43
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آنچه در این پژوهش موردبحث و تمرکز قرارگرفته است، شامل معانی برخاسته از خاستگاه های سنت مصورسازی موجودات مابعدالطبیعی در ایران با رویکرد تطبیقی به هنر ساسانی، به عنوان نماینده هنر و ادبیات ایران پیش از اسلام و دوره ایلخانی، به عنوان بخشی مهم از هنر و ادبیات دوران پس از اسلام است. هدف مقاله: این پژوهش، با هدف دستیابی به یک سیاق مشخص در شخصیت پردازی خیالی و عجایب نگارانه در هنر ایران، مبتنی بر سنت مصورسازی موجودات مابعدالطبیعی با رویکرد مقایسه تطبیقی میان هنر ایران پیش وپس از اسلام و با بررسی گزیده ای از آثار شاخص هنری و متون داستانی، حکمی و دینی برجای مانده از ادوار ساسانی و ایلخانی، با استناد به مطالعات تاریخی پرداخته و درمجموع با دسته بندی نمودهای عجایب نگاری در آثار یادشده، به تبیین بنیان های معنایی این سنت پرداخته است. سؤال مقاله: موجودات مابعدالطبیعی در هنرهای مصوّر ادوار ساسانی و ایلخانی دارای چه وجوه تمایز و اشتراکی از نظر فرم و محتوا هستند؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع بنیادین بوده و به روش توصیفی -تحلیلی و مبتنی بر رویکرد تطبیقی و تاریخی صورت می پذیرد. همچنین داده ها بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه حاصل آن که موجودات ماوراءالطبیعی تصویرشده در هنر ادوار یادشده بر اساس بنیان های نظری، اسطوره ای و حکمی ریشه دار از سنت های فکری و علمی ایران کهن برخاسته و به صورت سیاق های هنری هرکدام از ادوار هنر ایران، به شکلی متجلی شده اند. این بنیان ها و صور برخاسته از آنان در طی ادوار پیش وپس از اسلام، به شکل زنجیره ای پیوسته و سنت هایی متداوم، بروز و ظهور یافته اند.
بررسی کارکردهای خوش نویسی سه بعدی با رویکرد مبلمان شهری (مطالعه موردی: آثار حجمی نوشتاری شهرستان های تهران و مشهد، از سال 1390 تا 1394هجری شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب و چینش حروف، با هدف اثربخشی به محتوای متن، از ارکان خوش نویسی شهری است. با تبدیل تایپوگرافی دوبُعدی به سه بُعدی، شدت اثربخشی نوشتار بیش تر می شود و چنان چه این آثار در فضاهای عمومی نصب شوند، باید علاوه بر رعایت خصوصیات ذاتی تایپوگرافی، معیارهای مبلمان شهری نیز در نظر گرفته شود. هدفِ پژوهش بررسی ویژگی های بصری و تجسمی آثار نوشتاری سه بعدیِ اجراشده در شهرستان های تهران و مشهد، در فاصله سال های 1390 تا 1394هجری شمسی است ؛ و در پی پاسخ به این پرسش است: ویژگی بصری و تجسمی آثار مذکور چیست و چطور دسته بندی می شوند؟ رویکرد پژوهش، کمی و کاربردی و روش پژوهش، تحلیلی و تطبیقی است. جمع آوری اطلاعات، کتاب خانه ای و میدانی بوده و جامعه آماری، آثار تایپوگرافی سه بعدی اجراشده در تهران و مشهد است. نمونه گیری برای دست یابی به بیش ترین داده های آماری، هدفمند است. به این معنا که موارد با حداکثر اختلاف انتخاب شده اند. مبنای انتخاب، آمار آثار خوش نویسی شهری در شهرهای تهران و مشهد است که توسط سازمان زیباسازی شهرداری ها اجراشده و در سطح شهر نصب گردیده است. تامل در این آثار، نشان می دهد که به خصوص در مشهد، گرایش سفارش دهندگان و هنرمندان، بیش تر به استفاده از مضامین مذهبی است. نتیجه آن سبب پدیدآمدن آثار تکراری است که کم تر می توان در آن خلاقیتی یافت. یا با محیط خود تناسب ندارند و یا خوانش سریع و ساده آن ها برای مخاطبِ عام میسر نیست. این نشان می دهد که توجه به ویژگی های بنیادین تایپوگرافی، رعایت معیارهای گرافیک محیطی و مبلمان شهری، دقت در شیوه جانمایی و مکان یابی آثار، خلاقیت در ایده پردازی و استفاده از فونت مناسب، می تواند به تناسب حداکثری اثر با محیط کمک کند.
بازشناسی عناصر منظر کشاورزی کامو و چوگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹
23 - 30
حوزههای تخصصی:
شهر کامو و چوگان با حفظ ویژگی های روستایی پیشین خود یکی از سکونتگاه های تاریخی مهم در مرکز فلات ایران است. یکی از شاخص ترین وجوه فرهنگی این شهر، کشاورزی آن است که از معیشت غالب روستاییان منتج شده است. کارکرد هویتی معیشت کشاورزی که بر لایه های متفاوتی از زندگی اجتماعی و فردی روستاییان اثر گذاشته است منظری ویژه از روابط فرهنگی خلق کرده که تحت عنوان «منظر کشاورزی» قابل بررسی است. شناخت منظر کشاورزی کامو و چوگان از این جهت ضروری است که تصمیم های آینده برای حفظ و پایداری یا توسعه این منظر را سهولت و تدقیق می کند. با این وجود شناخت این منظر منوط به کشف «عناصر هویت بخش» یا نمادهای آن است که در طول سالیان متمادی توسط ساکنین آن در تعامل با طبیعت پیرامون به وجود آمده است. بنابراین این پژوهش در پی پاسخ به «چیستی عناصر منظر کشاورزی کامو و چوگان» است و با روش مطالعه موردی و تحلیل محتوا به ارزیابی داده های موجود می پردازد. به همین منظور در این نوشتار ابتدا عنصر منظر و منظر کشاورزی تبیین می شود و پس از آن عناصر منظر کامو و چوگان در سه دسته «اراضی کشاورزی»، «محصولات کشاورزی» و «اجتماع کشاورزی» به تفصیل به بحث و معرفی گذارده می شود و در پایان براساس آن راهبردهایی به منظور حفظ و توسعه این عناصر معرفی و بیان می شوند.
بررسی مدارس نوین اصفهان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول براساس عوامل شکل گیری و اجزای کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران موجبِ پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور و شهر اصفهان شد. این مدارس از نظر محتوای دروس و معماریِ بنا با مدارس سنتی متفاوت بودند. در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول، به تبع افزایش جمعیت در ایران و نیز سیاست دولت وقت در زمینه توسعه کمّی مدارس به منظور تربیت نیروی متخصص، ساخت مدارس در دستور کار قرار گرفت. اهمیت تحقیق حاضر از آن حیث است که اکثر پژوهش ها درباره معماری مدارس اصفهان به مدارس سنتی (مدارس علمیه) شهر اصفهان می پردازند، و به معماری مدارسِ معاصر، خصوصاً در دوره های مذکور، و روند شکل گیری آن کمتر توجه شده است. هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناخت عوامل تاریخی-سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ تأثیرگذار بر شکل گیری مدارس نوین اصفهان در دوره های مذکور، و شناخت ماهیت معماری و مقایسه ساختار کالبدی و شیوه معماری این مدارس با یکدیگر است. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و موردپژوهی انجام شده است. پنج مدرسه به عنوان نمونه موردی برگزیده شدند و تاریخچه شکل گیری آن ها با روش کتابخانه ای و اسنادی مورد مطالعه قرار گرفت؛ سپس، با روش میدانی، اطلاعات مدارس کامل شد و این مدارس براساس هدف پژوهش با یکدیگر مقایسه شدند. نتیجه گیری: از مهم ترین عوامل شکل گیری مدارس نوین می توان به انقلاب مشروطیت، نقش حکومت پهلوی اول، میسیونرهای انگلیسی، و استادکارهای بومی شهر اشاره کرد؛ در مورد دوره پهلوی، تمایل حکومت به ایجاد شیوه باستان گرایی در معماری، در مورد میسیونرها، تحولات دو قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و تغییر ساختار آموزشی غرب و احداث چند مدرسه در اصفهان توسط میسیونرهای فرانسوی و انگلیسی و تأثیر آن ها در ایجاد ساختار معماری مشابه مدارس غربی، و در مورد آخر حضور استادکارهای بومی (اصفهانی) در این شهر و تمایل آن ها به اجرای شیوه سنتی (اصفهانی) در معماری مدارس، تعیین کننده بوده اند. این عوامل در کنار هم منجر به ایجاد نوعی معماری تلفیقی در ساختمان های اکثر مدارس اصفهان در دوره های مذکور شده است.
چالش ها و موانع گسترش موسیقی کُرال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 1325 شمسی که روبن گریگوریان رهبری کُر هنرستان موسیقی را به عهده گرفت و آوازهای محلی ایرانی را برای گروه کُر تنظیم کرد، روند شکل گیری و گسترش گروه های کُر فارسی زبان آغاز شد و تلاش خلاقانه آهنگ سازان کُرال نویس ایرانی طی دهه های گذشته موفقیت هایی به همراه آورد. با این وصف، موسیقی کُرال، به عنوان پدیده ای خارج از فرهنگ موسیقی ملی، از آغاز شکل گیری همواره با چالش ها و موانعی روبرو بوده که به طور مستقیم بر روند رشد و گسترش آن تاثیر گذارده اند. برخی از این چالش ها با پیچیدگی های فنی، آوازی، کلامی و همچنین محدودیت رپرتوار متناسب با فرهنگ و ادبیات ایران پیوند داشته و بعضی از این موانع، ناشی از عادت های شنیداری ایرانیان، ظرفیت محدود جوامع سنتی برای فعالیت های گروهی هنری و کم توجهی به جنبه های اجتماعی موسیقی کُرال و نقش آن در سلامت انسان بوده است. این پژوهش با تکیه بر اندک منابع مکتوب و شنیداری و با بهره گیری از روش های مصاحبه و پرسشنامه، به تبیین و تحلیل چالش ها و موانع موسیقی کُرال ایران پرداخته و نشان داده که پیچیدگی های نگارش و اجرای آثار کُرال ایرانی، غرابت شیوه آوازخوانی غربی معمول در گروه کُر و عدم برقراری ارتباط کُرال های مذهبی غربی با مخاطبان ایرانی از مهم ترین عوامل گسترش نیافتگی موسیقی کُرال در ایران بوده است.
تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
29 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
بررسی عوامل موثر بر ایجاد و ارتقاء دلبستگی به مکان در کتابخانه های عمومی ایران
منبع:
فردوس هنر سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
82 - 107
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: در روند توسعه شهرها با کمبود فضاهای عمومی مواجه هستیم و با افزایش روند فرد گرایی در جامعه، نیاز به مکان هایی برای تعاملات اجتماعی و گردهمایی به شدت احساس می شود. مکان سوم، یکی از انواع فضاهای عمومی است که می تواند موجب دلبستگی به مکان گردد. کتابخانه ی عمومی به عنوان یک مکان سوم باید به گونه ای طراحی شود که به عنوان بستر مناسب و ظرفی اجتماعی، زمینه حضور شهروندان را فراهم نموده، موجب تشویق آنها به مطالعه شود و در مخاطبین دلبستگی ایجاد نماید. از پیامدهای توجه نکردن به این موضوع می توان به کاهش میزان استفاده از کتابخانه ها، کاهش نقش اجتماعی آنها، از بین رفتن حس دلبستگی و جدایی افراد اشاره نمود. بنابراین نگاه به کتابخانه به عنوان یک مکان برای تعامل اجتماعی، پاسخ به نیاز جامعه امروز است. هدف مقاله: این پژوهش با هدف دستیابی به مولفه های موثر در ایجاد دلبستگی در کتابخانه های عمومی به انجام رسیده است. در این راستا پاسخگویی به سه پرسش اساسی زیر مورد نظر بوده است: سوال پژوهش: چه عواملی موجب دلبستگی به مکان در فضاهای عمومی می شود؟ کدام متغیر ها تاثیرگذاری بیشتری در ایجاد دلبستگی به مکان در نمونه مورد بررسی دارند؟ و راهکارهای طراحی کتابخانه به عنوان مکان سوم به نحوی که در مخاطبین دلبستگی ایجاد کند، کدامند؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش تحقیق در این نوشتار، براساس روش کیفی و کمی می باشد و بر استدلال منطقی استوار است. شیوه جمع آوری اطلاعات به منظور دستیابی به مبانی نظری تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و مولفه ها از میان متون استخراج شده اند. در ادامه به بررسی و تحلیل دلبستگی به مکان در چهار کتابخانه موفق ایران، چون باغ کتاب تهران، کتابخانه ملی ایران، کتابخانه جندی شاپور و کتابخانه قلم پرداخته شده است. در نهایت میزان تاثیرگذاری مولفه ها در نمونه باغ کتاب، از طریق پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته و از روش های انعطاف پذیری مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند و راهکارهایی برای طراحی کتابخانه به عنوان مکان سوم با رویکرد ایجاد دلبستگی به مکان در کاربران ارائه شده است. نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص شد که شش بعد کالبدی، اجتماعی، عملکردی، معنایی، احساسی، فردی و زمانی در ایجاد و ارتقا دلبستگی به مکان در کتابخانه های عمومی تاثیرگذارند. نتایج این پژوهش بر اهمیت مولفه های احساسی و کالبدی با بالاترین ضریب همبستگی با حس دلبستگی به مکان تاکید می کند. بر این اساس از میان شاخص های مولفه احساسی، شاخص «رضایتمندی» و از میان شاخص های مولفه ی کالبدی، شاخص «راحتی» بیشترین تاثیر را بر حس دلبستگی به مکان دارند. در پایان مقاله، راهکارهای عملی در زمینه طراحی کتابخانه بر مبنای ویژگی های مکان سوم و با تاکید بر افزایش دلبستگی به مکان ارائه شده است.
تحلیل تطبیقی عوامل مؤثر بر کالبد خانه های دوم گردشگری از منظر جامعه ی محلی و گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه خانه های دوم گردشگری در نواحی روستایی همواره یکی از نشانه های توجه گردشگران به روستاها می باشد. این سکونتگاه ها اغلب به دلیل نابرابری های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی دو جامعه ی محلی و گردشگران و تفاوت در نیازهای کالبدی و فضایی بین دو گروه مذکور منجر به بروز برخی تناقضات و مشکلات ناشی از آن می شود. این مسئله همواره نیازمند توجه ویژه توسط متخصصان است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی در شکل گیری کالبد خانه های دوم گردشگری از منظر جامعه ی محلی و گردشگران و ارزیابی اشتراکات و افتراقات بین آنها می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های ترکیبی است که با استفاده از تکنیک کیفی (مصاحبه نیمه ساختاریافته) و کمی (پرسش نامه لیکرت) انجام شده است. تعداد 15 متغیر کالبدی و 16 متغیر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان عوامل مؤثر در طراحی خانه های دوم انتخاب و ویرایش شدند. 64 نفر از اهالی و54 نفر صاحبان خانه های دوم به روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت مصاحبه و پاسخگویی به پرسش نامه انتخاب گردید. به منظور تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده توسط نمونه آماری در خصوص 15 متغیر کالبدی تحقیق از آزمون تی مستقل و برای مشخص کردن عوامل مؤثر در طراحی خانه های دوم از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون تی مستقل اختلاف نظر و اتفاق نظر بین دو گروه مخاطبین درباره نحوه ی تأثیر متغیرهای کالبدی در شکل گیری خانه های دوم را نشان داد. هم چنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه بیانگر اثرپذیری کالبد از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی براساس نظر مخاطبین بود. در خصوص برخی عوامل کالبدی مانند توجه به سبزینگی (دیوار سبز، فضای باز سبز)، استفاده از روش های نوین در ساخت خانه دوم، اهمیت دید و منظر نسبت به اقلیم در جانمایی و جهت گیری ساختمان، وجود فضاهای نیمه باز مشرف به معابر، پیش بینی فضاهای تفریحی جمعی و استفاده از مصالح و اشکال معماری بومی، اختلاف معنی دار بین مخاطبین مشاهده شد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه بیانگر همبستگی و ارتباط مستقیم بین اغلب متغیرهای کالبدی و عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی براساس نظر مخاطبین بود. جلب توجه طراحان و برنامه ریزان به دیدگاه های مخاطبین و آگاهی از میزان تأثیر آنها در طرح و ساخت خانه های دوم حائز اهمیت است.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
بررسی و تحلیل اسطوره شاماران بر اساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
49 - 59
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها، افسانه و داستان های بسیار کهن به درازای خلقت بشر می باشند که حاوی معانی مستتر و نهفته درون روایت، حامل جهان بینی و ویژگی های فرهنگی آن جامعه می باشند. شاماران(نیمه انسان- نیمه مار)، یک روایت اسطوره ای است که از زمان های دور بافرهنگ کردستان گره خورده است. شاماران در هنر و ادبیات کردستان خدا بانوی مارها، نگهبان گنج و ثروت و دانای کل، استعاره ای کهن از دانش هایی است که در اختیار اوست. افسانه کهن و اساطیری شاماران دارای چند نوع روایت متفاوت در میان کردهای ایران است. در این پژوهش، روایتی مورد تحلیل قرار می گیرد که، در بخش های زیادی از استان کردستان و کرمانشاه در میان عوام مردم رواج دارد. نگارندگان در این پژوهش، قصد دارند ساختار و محتوای این روایت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. به همین جهت، رویکرد سفر قهرمان از جوزف کمبل را انتخاب کرده و با روایت داستان تطبیق داده تا به درک و شناخت بهتری از قهرمان اسطوره ای، هم چنین، ساختار و محتوای داستان دست یابند. این پژوهش، به لحاظ ماهیت از نوع کیفی بوده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. هم چنین گردآوری اطلاعات و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. این مقاله، در پی پاسخ به این پرسش است: آیا روایت مورد نظر از افسانه شاماران در این پژوهش، دارای روایت و ساختار اسطوره ای می باشد؟ نتیجه نشان داد که، قهرمان هم چون سایر اساطیر در مسیر سفر خویش به تکامل می رسد؛ و ساختار داستان شاماران اگرچه در اکثر مراحل با الگوی اسطوره یگانه کمبل مطابقت دارد، اما بخش هایی از آن وجود نداشته و سیر مراحل آن به صورت متوالی رعایت نشده است؛ چنان که قهرمان داستان، جایزه و برکت سفر خویش را در آخر داستان با پیوند با شاماران در دنیای فانی انسان ها دریافت می کند؛ نه در سرزمین اساطیر.
گردشگری فرهنگ، با تکیه بر تفاوت مفهومی «فرهنگ» و «فرهنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
5 - 8
حوزههای تخصصی:
گردشگری که از جابه جایی در جغرافیا حاصل شده، مولد نظامی از معنا و معرفت است که در بستر فرهنگ رخ می دهد و بخشی از آن است. فرهنگ به عنوان یک مفهوم کلیدی در گردشگری، هم به آن رونق و معنا می دهد و هم از آن امکان فهمیده شدن می گیرد. زاویه نگاه و نوع پرسش از فرهنگ، مفهوم «گردشگری فرهنگ» و «گردشگری فرهنگی» را متمایز می کند. مفاهیمی که گاه به جای یکدیگر به کار می روند. انتخاب عنوان گردشگری فرهنگ به جای گردشگری فرهنگی ناظر بر این تفاوت بوده است. زمانی که چیستی محصول فرهنگی با سؤال «چگونه چنین است؟» مد نظر باشد، گردشگری فرهنگی مورد اشاره قرار می گیرد، در حالی که وقتی پرسش از چرایی به وجودآمدن یا هستی شناسی فرهنگ است، گردشگری فرهنگ مد نظر است. این مقاله با تفکیک دو مفهوم فرهنگ و فرهنگی، به تأثیر آن در برنامه ها و اقدامات گردشگری فرهنگ می پردازد تا آن را به عنوان عرصه مغفول مانده مورد توجه قرار دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر تحول کالبدی خانه و فرهنگ زندگی در یک قرن اخیر ایران موردپژوهی: تحولات الگوی خانه در شهر تاریخی لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زندگی امروز، خانه همچنان مأمن و محل آرامش و آسایش هر فرد به حساب می آید، اما میزان این بهره مندی در گونه های متنوع خانه، متفاوت است. وجود خانه های تاریخی و حضور در این خانه ها و شنیدن خاطرات نسل های قدیمی تر و بررسی دیدگاه صاحب نظران در حوزه نقد آثار معماری، روشن می سازد که چرا بسیاری از معماران در حال حاضر، به دنبال شناخت کیفیت هایی در آن خانه های سنتی هستند. در این مقاله، نگارندگان پس از معرفی و بررسی عوامل مؤثر بر تغییر و تحول در معماری مسکونی سنتی ایران، به نحوه شکل گیری شهر جدید لار با عنوان «شهر بدون کوچه» پس از زلزله سال 1339 و هم زمان با ورود اصول شهرسازی و معماری نوین به ایران در دوره پهلوی دوم می پردازند. روش این تحقیق در بخش اول، مطالعات کتابخانه ای و استنادی و در بخش دوم، بررسی میدانی و جمع آوری و مقایسه گونه های مختلف مسکن در شهر لار بوده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی از ابتدای قرن سیزدهم در ایران آغاز شد و اگرچه اغلب سرمنشائی خارج از فرهنگ داخلی داشته، پذیرش تدریجی و یا بعضاً تحمیل آن ها در سبک زندگی مردم، زمینه بروز و ظهور تغییرات کالبدی مسکن در یکصد سال اخیر را به وجود آورد. در این میان، مداخلات دولت در نوسازی شهری و ساخت مسکن انبوه، به پشتوانه درآمد نفتی، بیشترین تأثیر را بر تغییر شکل شهرها داشته است. همچنین، گونه شناسی الگوی خانه در شهر لار، در طول صد سال گذشته، نشان داد که در الگوهای مسکونی اخیر، خلاقیت های مردمی ناشی از تجربه زیست در خانه های سنتی و نبوغ طراحان در معماری خانه های ضد زلزله، به کلی نادیده گرفته شده است.
مطالعه تأثیرات گراورهای وارداتی بر ساختار نقاشی فرنگی سازی ایران دوره صفوی بر اساس آرای ارنست گامبریچ و کندال والتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواسط دوران صفوی، بخشی از نقاشی ایران تحت تأثیر هنر اروپا قرار گرفت و منجر به شکلی از نقاشی شد که از همان دوران به نام فرنگی سازی شهرت یافت. هر چند در اکثر منابع، به نام نقاشان فرنگی حاضر در دربار صفوی و همچنین ورود آثار هنری از اروپا اشاره شده است و علی رغم اینکه برخی گراورهای استفاده شده در آثار فرنگی سازی شناسایی شده اند، به نظر می رسد تأکید پژوهشگران بیشتر بر حضور اروپاییان و تأثیر کلی فرهنگ و نقاشی غرب بوده و به گراورها، دیگر آثار تصویری و تأثیر مسیر انتقال تصاویر توجه نشده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا می توان برخی از ویژگی های فرنگی سازی را نتیجه انتقال تصویر نقاشی از مسیر گراور و عدم دسترسی به اصل نقاشی های اروپایی دانست؟ در مقاله پیش رو با استفاده از نظریات ارنست گامبریچ و کندال والتون، با روش توصیفی-تحلیلی، سعی بر روشن ساختن احتمال تأثیر فرآیند انتقال تصویر نقاشی بر نقاشی ایران است. نخست با به کار بستن آرای والتون در مورد سه اثر فرنگی سازی و گراور های منبع این آثار، اختلال در درک ژانر و تأثیر حذف داده ها در درک شیوه اجرا؛ و سپس با آرای گامبریچ، نحوه تطبیق دادن و برداشت از نقاشی اروپایی با تمرکز بر موارد طرح واره، تکنیک، رنگ، ابعاد، تضاد، سبک و تزئین، تحلیل شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد احتمالاً مواجهه هم زمان با تصاویری متنوع از دوره های متفاوت، عامه پسند تا فاخر و ناآشنایی با نقاشی غربی در درک آثار اختلال ایجاد کرده و از سوی دیگر با دگردیسی در برخی داده های تصویریِ گراور، هنرمند ایرانی، موارد مذکور را با امکانات بیانی نقاشی ایرانی تلفیق یا جایگزین کرده است.
بررسی نقش تعاملی دانشگاه و شهرداری در ایجاد و توسعه شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
157 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگویی برای ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در کلان شهر اهواز انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات کیفی به روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل استادان دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان و مدیران شهرداری کلان شهر اهواز بوده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. با تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته، تعداد 834 کدباز استخراج و از تلفیق آن ها تعداد 38 مقوله احصاء گردید و طی سه مرحله کدگذاری، الگوی ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در شش مقوله اصلی ارائه شده است. الگوی طراحی شده می تواند به عنوان یک الگوی راهبردی یا عملیاتی در شهرداری کلان شهر اهواز مورداستفاده قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد، پیامدهای ایجاد شهر یادگیرنده درنتیجه تعامل دانشگاه و شهرداری، رشد و بلوغ اجتماعی و یادگیری شهروندان، توسعه فعالیت های فرهنگی در شهر، توسعه انجمن ها و شبکه های علمی- فرهنگی، تصمیم گیری های علمی و مطلوب تر در سطح شهر، افزایش تعاملات دانشگاه و شهرداری، افزایش مسئولیت اجتماعی شهروندان، شهرداری، دانشگاه و سایر دستگاه های اجرایی برای توسعه یادگیری، تعالی فضا و منظر شهری و توسعه فضای یادگیری، ایجاد ضمانت ارائه پیوست آموزش شهروندی برای همه پروژه های شهر یادگیرنده، افزایش تعاملات شهرداری در سطح ملی و بین المللی است.
مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور مسکن با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
تضعیف وجوه هویتی و معناشناختی مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین آسیب ها در جامعه معماری مطرح است که می تواند ریشه در آموزش داشته باشد. بنابراین بهره گیری از نشانه شناسی به عنوان شاخص ترین عامل معنایی، از بهترین راهکارها در معنادهی به فضا محسوب می شود که از طریق توجه به مفهوم «خوانش» در آموزش طراحی، تحقق می یابد. پیشینه پژوهش عمدتاً در قالب بیان تعاریفی از «معنا» و «نشانه» و نیز مبانی نظری و مشکلات آموزش معماری است. آنچه که خلأ تحقیقاتی در این زمینه محسوب می گردد، نگرش عملی به مفاهیم «معنا» و «نشانه» در فرآیند آموزش طراحی مسکن است. این پژوهش درصدد است تا با پاسخگویی به پرسش های «چیستی مؤلفه های نشانه شناسانه آموزش طراحی معنامحور مسکن» و نیز «چیستی محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های نشانه شناسانه»، گامی در جهت تقویت حوزه معنا در آموزش معماری بردارد. این پژوهش به منظور دستیابی به هدف زمینه سازی فرهنگ محوری و نیز تقویت سطوح هویت در جامعه معماری مسکن، از روش های تحقیق دلفی و سندکاوی بهره می برد. براساس نتایج به دست آمده، بهره گیری از مؤلفه های «خوانش محوری طراحی»، «پژوهش محوری تمام فرآیند طراحی»، «مشارکت کاربران در روند طراحی»، «زیبایی شناختی معنایی» و «معانی نشانه ای» در آموزش طراحی مسکن جهت معنامحور نمودن خروجی طراحی های دانشجویان پیشنهاد می گردد. «خوانش ذهنی» نیز به عنوان محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور تبیین می شود.
«نظام آموزشی ما، معاصر نیست» گفت وگو با دکترعلیرضا سمیع آذر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
132 - 140
حوزههای تخصصی:
راهکارهایی جهت افزایش امنیت در بازطراحی مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه خلق فضای قابل دفاع و CPTED (نمونه موردی شهرک بسیجیان آمل)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین نیازهاى بشرى است، چنان که در طبقه بندى نیازهاى مازلو در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهاى فیزیولوژیک قرارگرفته است. در این تحقیق افزایش امنیت در بازطراحی مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه خلق فضای قابل دفاع و CPTED (نمونه موردی شهرک بسیجیان آمل) مورد بحث و بررسی دقیق قرار می گیرد. شهرک بسیجیان از جمله شهرک های ارزان قیمت و پرجمعیت شهرستان آمل به حساب آمده و مورد توجه قشر آسیب پذیر جامعه میباشد. با توجه به ویژگی های محیطی این شهرک و مطالعات صورت گرفته، میزان ارتکاب جرم در سطح بالا و میزان امنیت در این شهرک در سطح پایینی قرار دارد. بنابراین می توان با تکیه بر دو مفهوم خلق فضای قابل دفاع و CPTED در راستای ارتقاء امنیت در شهرک مذکور قدم برداشت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای پیشینه و چهارچوب نظرى تحقیق مشخص گردید و داده های به دست آمده به صورت میدانی م,رد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از طراحی معماری مناسب و عرصه بندی فضاهای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی احساس نا امنی و ترس در مجرمان ایجاد کرده و در عوامل روانی مؤثر بر وقوع جرم نیز مؤثر است همچنین بر اساس نتایج به دست آمده هرچه قلمروهای خصوصی، نیمه خصوصی، عمومی و نیمه عمومی متمایز تر باشند امکان نفوذپذیری فیزیکی و بصری در آن از سطح عمومی به سطح خصوصی کنترل شده تربوده و امکان وقوع جرایم نیز به همان نسبت قابل کنترل است.
مدل ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های میراث فرهنگی جهانی (نمونه مطالعه: عرصه ثبت جهانی شهر تاریخی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های میراث فرهنگی جهانی به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات در فرایند نظارت بر میراث می باشد؛ که باید علاوه بر تمرکز بر حفاظت از ارزش های ملموس و ناملموس، همچنین بر برقراری ارتباط با برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی تاکید داشته باشد و این فرایند ارزیابی باید با مشارکت ذینفعان مختلف مرتبط با بستر فرهنگی مربوطه محقق گردد. روش ها: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری از روش استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا و استنتاج منطقی و در بخش عملی از روش پیمایشی و تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که شاخص "حس دلبستگی مکانی" به عنوان مهمترین عامل در ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث جهانی شهر تاریخی یزد محسوب می گردد و محله شاه ابوالقاسم دارای بالاترین رتبه و محله دارالشفاء دارای پایین ترین رتبه ی وضعیت حفاظت در میان محلات مورد مطالعه می باشد. نتیجه گیری: مدل پیشنهادی ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث جهانی شهر تاریخی یزد مبتنی بر معیار "حفاظت و انتقال برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "یکپارچگی" و "اصالت" و همچنین معیار "تجربه سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "ادراک برجستگی و منزلت فرهنگی" و "تجربه اصالت" تدوین می گردد. بهره گیری به طور ادواری از این مدل در فرایند نظارت، می تواند بستر مناسبی را برای سنجش میزان کارامدی سیستم مدیریت میراث فراهم سازد.
مبانی طراحی پردیس دانشگاهی بر اساس مطالعات رفتاری: نمونه موردی دانشگاه صنعتی نوشیروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در سیر تکاملی مجتمعهای آموزشی عالی، همواره ترکیب فضای بسته با فضاهای باز وجود داشته است و مصادیق متعددی از آن در ایران، کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی قابل مشاهده است. تحقیقات نشان می دهند که پردیس های دانشگاهی تاثیر مهمی بر ایجاد محیط های آموزشی باکیفیت داشته و میتوانند به ایجاد حس تعلق دانشجویان به موسسات آموزش عالی کمک کنند. با این وجود، طراحی پردیس های دانشگاهی در ایران اغلب بر اساس طرح های از پیش تعیین شده و بدون در نظر گرفتن رفتارها و نیازهای استفاده کنندگان چنین فضاهایی است. شناسایی و ارزیابی نیازها و خواسته های دانشجویان و دلایل استفاده/عدم استفاده آنها از فضاهای دانشگاهی می تواند به خلق فضاهایی حاوی معنی کمک کند. این پژوهش می کوشد تا طراحی پردیس های دانشگاهی را بر اساس مطالعات رفتاری مورد بازنگری قرار دهد. نمونه مورد بررسی در این تحقیق پردیس دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است. روش تحفیق کیفی و مبتنی بر مشاهدات و برداشت رفتارها و مصاحبه است. نتایج نشان می دهد حداکثر فعالیت در فضاهای سبز و مسیرهای بین دانشکده ها صورت می گیرد. فضاهای خلوت تر مطلوبیت بیشتری جهت فعالیت هایی چون مطالعه و تمرکز دارد. توجه به موقعیت نصب مبلمان مجموعه و همچنین استفاده از گونه های متفاوتی از مبلمان که برپایه فعالیت و متناسب با اقلیم طراحی شده اند می تواند بر میزان مطلوبیت و استفاده موثر دانشجویان از فضاهای باز دانشگاهی بیفزاید. در این راستا توجه به معماری لبه ها می تواند نقش موثری در پردیس های دانشگاهی در فضاهای شهری متراکم ایفا کند.
بررسی نقش و شیوه بافت در تون بافی خراسان جنوبی (مطالعه موردی روستاهای خشک، خراشاد، گورید بالا و شورستان)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 113
حوزههای تخصصی:
پارچه بافی یکی از صنایع دستی ارزشمند خطه خراسان جنوبی است که از دیرباز بسیار مورد توجه مردم این منطقه بوده است. این هنر سنتی که در منطقه به نام "تون بافی" یا "توبافی" شناخته شده است، در حد وسیع در روستاهای خراسان جنوبی مرسوم بوده و نقش مهمی در اشتغال زایی و خودکفایی مردم داشته است. اگرچه امروزه پیشرفت های زیادی در زمینه تولید انواع پارچه صورت گرفته است، اما بدون شک صیانت از این هنر- صنعت سنتی به عنوان بخش مهمی از فرهنگ، تاریخ، و هویت این منطقه بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش با هدف شناساندن نقوش و طرح های اصیل، و شیوه بافت، به بررسی تون بافی منطقه خراسان جنوبی، به ویژه روستاهای خشک، خراشاد، گورید بالا و شورستان، از توابع این استان، پرداخته شده است. در این راستا به این سؤالات پاسخ داده خواهد شد که چه نقوشی در تون بافی مناطق مورد مطالعه رایج بوده و وجه تسمیه و شیوه بافت آن ها چه بوده است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محصول تون بافی پارچه ای است که به وسیله دستگاه های بافندگی چوبی از نوع دو وردی و چهار وردی تولید می شود. مواد اولیه مصرفی برای تون بافی در گذشته نخ پنبه ای و ابریشمی بوده است و امروزه از نخ های ویسکوز (برق) برای این منظور استفاده می گردد. چپرباف، گنتی، و خشتی از رایج ترین نقوشی هستند که در اکثر مناطق مورد مطالعه جهت تون بافی مورد توجه بوده است. این عناصر برگرفته از طبیعت اطراف در ذهن بافنده نقش بسته است.