فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۱۷ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61 - 74
حوزههای تخصصی:
جنسیت به عنوان مقوله ای اجتماعی و متأثر از فرهنگ جامعه و متغیر در طول زمان، با واژه جنس که به مسائل زیست شناختی و تفاوت های فیزیکی اشاره می نماید متفاوت است. این مقاله در صدد بررسی ارتباط جنسیت و فضا بوده و با تبیین مؤلفه های برگرفته از جنسیت و تحلیل آنان در مراکز خرید، در پی رسیدن به تعادل جنسیتی در فضا است. نتایج مشخص می نماید که مؤلفه های کیفی اشاره شده سبب می شوند تا کاربران مختلف ازنظر جنسیتی، استفاده های متفاوت از فضا داشته باشند. در صورت عدم توجه به جنسیت، فضا از کیفیت لازم برخوردار نبوده، بنابراین کاربران بخصوص زنان که حساسیت بیشتری به فضا داشته، در پاره ای موارد آن را به دلخواه خود تغییر داده و یا استفاده از فضا اجتناب می کنند. روش پژوهش، روش تحقیق کیفی در قالب نمونه های موردی است که 4 مرکز خرید در شهر تهران جهت بررسی انتخاب شده و مورد مشاهده، مصاحبه و تحلیل قرارگرفته اند.
سنگ نگاره های نویافته خانم علیلو مشکین شهر (شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
215-206
حوزههای تخصصی:
سنگ نگاره ها به عنوان یکی از کهن ترین هنرهای باقی مانده از انسان در طول تاریخ است. در مناطق مختلف ایران، تاکنون شماری نقوش صخره ای شناسایی و معرفی شده که تعدادی از این آثار در پهنه جغرافیایی شمال غرب ایران قرار دارد. تاکنون در این منطقه، سنگ نگارهای مختلفی شناسایی و معرفی شده که در این میان سهم شهرستان مشکین شهر بسیار چشم گیر است. در این شهرستان تاکنون ۹ محوطه دارای سنگ نگاره شناسایی، مستندنگاری و معرفی شده است. نگارندگان در سال ۱۳۹۵ ضمن بررسی میدانی از محوطه خانم علیلو از توابع مشکین شهر، ۳۰۰ سنگ نگاره در صحنه های مختلف را شناسایی، بررسی و مستندنگاری کردند. در پژوهش حاضر، نگارندگان به روش میدانی و کتابخانه ای که اساس آن مطالعات توصیفی – تطبیقی است، به دنبال پاسخ به پرسش های زیر بودند که ۱. سنگ نگاره های خانم علیلو از نظر نقش مایه، به چند گونه قابل تقسیم هستند؟ ۲. این نگاره ها براساس گاه نگاری نسبی متعلق به چه دوره هایی است؟ در پاسخ به پرسش های فوق، نگاره ها به ۳ دسته کلی نقش مایه انسانی، حیوانی و علائم و نشانه تقسیم می شوند؛ همچنین براساس گاه نگاری نسبی این نگاره ها در حدفاصل هزاره اول ق. م تا دوران اشکانی و اوایل اسلام ایجاد شده اند. نتایج این پژوهش می تواند در تکمیل اطلاعات سنگ نگاره های حوزه شمال غرب ایران، به خصوص شهرستان مشکین شهر مورد استفاده قرار گیرد.
شهرسازی شیراز در قرن 8 هجری قمری؛ نمونه موردی: دوره آل اینجو
حوزههای تخصصی:
فروپاشی دولت ایلخانان باعث به وجود آمدن شرایط خاصی در تاریخ ایران قرن هشتم هجری قمری و تشکیل حکومت های محلی در مناطق مختلف گردید. این شرایط خود باعث شکل گیری یک سلسله درگیری ها در ایران شد. شیراز در این قرن زیر نظر حاکمان آل اینجو و آل مظفر و ... قرار داشت که به گفته بسیاری از مورخان و شاعران از جمله حافظ شیراز در زمان آل اینجو دوره بسیار خوبی را گذراند. آل اینجو از جمله حکومت های محلی بود که هر چند کوتاه مدت اما توانست شهر شیراز را از لحاظ فرهنگی و شهرسازی بسیار شکوفا سازد. بناهای زیادی در این زمان در محلات مختلف این شهر ساخته شد که متأسفانه امروزه از آن ها چندان چیزی باقی نمانده و اطلاعات زیادی در منابع نوشته نشده است. در این دوره به مقوله عمران و آبادی این شهر توجه زیادی شد اما با سقوط این دولت به دست آل مظفر دوران پیشرفت شیراز تا حدود زیادی باز ماند. در این مقاله سعی بر آن شده تا تمام بناهای ساخته شده و کارهای عمرانی این دولت در شیراز مورد بررسی قرار گیرد.
ارتباط دوسویه متن و تصویر در نسخه واسطی مقامات حریری از منظر نقد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری اثر مشهور ابومحمدقاسم بن علی حریری بصری متولد ۴۴۶ ه.ق. است. این اثر ادبی از کهن ترین داستان های مصور ادبیات عرب دوران خلفای عباسی می باشد؛ ادبیات بی نظیر، جاذبه های داستانی به همراه انتقادات اجتماعی، آموزه های اخلاقی و تربیتی از ویژگی های منحصربه فرد آن است. محمود واسطی با مصور کردن این اثر نه تنها مکتب نگارگری بغداد را پی ریزی نمود، بلکه فرهنگی مصور از شرایط اجتماعی، رفتاری و اخلاقی آن روزگار به وجود آورد. از منظر نقد اجتماعی محیط بر ادبیات تاثیر دارد، و ادبیات نیز بر محیط اجتماعی موثر است. پژوهش های جامعه شناسی ادبیات نشان می دهد، برای شناخت اندیشه اجتماعی می توان از آثار شاعران و نویسندگان یاری طلبید. در نقد اجتماعی به روابط متقابل ادبیات و اجتماع توجه شده است؛ از این رو، مهم ترین راه بررسی و تحلیل آثار ادبی، فلسفی و هنری نمایشنامه ها، نقد و تحلیل اجتماعی است. با توجه به جایگاه ارزشمند مقامات حریری و ادبیات غنی و فن سخنوری و نیز این که نقدهای اجتماعی حریری تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است، این پژوهش مختصرا، مهم ترین نقدهایی را که درون این اثر وجود دارد، بررسی می کند. انتقادات درون متن مقامات به سه عنوان حکومتی، رفتارهای عقیدتی - اجتماعی و اخلاقی - اجتماعی تقسیم می شود؛ که حکومت، عوامل آن، گروه های خاص تأثیرگذار اجتماعی و افراد مختلف جامعه را دربر می گیرد. این انتقادات نمایان گر ذهن جامعه گرای حریری و واسطی هستند. هر دو هنرمند، نویسنده و نگارگر، در این اثر، زشتی های سیاسی، اجتماعی، رفتاری و اخلاقی جامعه را درد پیکره انسانی می دانند. حریری کاستی های اجتماعی، اخلاقی و رفتارهای سیاسی نادرست را با زبان نوشتاری و تصویری تلخ و گزنده بیان نموده و حاکمان، عالمان و مفسران و موعظه گران مذهبی زمان خود را مورد انتقاد قرار داده است. از نظر او جامعه سالم و عادل بستر پرورش و سازنده انسان کامل است و سازندگی اجتماعی بشری را در گرو به پای بندی مسایل شهروندی و اجتماعی می داند. این مقاله با روش نقد اجتماعی به توصیف و تحلیل متن نوشتاری و تصویری مقامات حریری می پردازد و به واقعیات جامعه اجتماعی آن روزگار و هم چنین، به نتایج تحقیق دست خواهد یافت.
معانی لفظ معماری: جستجویی با اتکا بر آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
235-250
حوزههای تخصصی:
معماری لفظی مختلف المعانی است. از سوی دیگر بحث های پرشوری در باب چیستی معماری در میان اهل معماری و دیگران متفکران حوزه های همجوار با معماری در جریان است. برخی از متفکران بر این باورند که پرسش از چیستی هر چیز مرادف و ملازم با پرسش از چیستی مدلول، معنا، یا مفهوم لفظ آن است. از این رو در این مقاله به بررسی معانی لفظ معماری پرداخته ایم. یکی از دشواری های پرداختن به معانی لفظ معماری در زبان فارسی، و البته بیشتر دیگر زبان های امروز، این است که در زبان فارسی امروز این لفظ را به معانی مختلفی به کار می بریم؛ اما بر ما معلوم نیست که کدام معانی این لفظ حقیقی و کدام مجازی است؛ یعنی نمی دانیم لفظ معماری با کدام موجودات در عالم واقع پیوندی اصیل و با کدامشان پیوندی ناشی از تسامح زبانی و تداول و مجاز دارد. در این تحقیق با طرح پرسش از معنای لفظ معماری ضمن بررسی این لفظ می کوشیم معانی حقیقی لفظ معماری را بیابیم و آنها را از معانی مجازی آن تمیز دهیم. برای پاسخ دادن به این پرسش از آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه و روش هایی بهره می بریم که این مبحث برای تشخیص معانی حقیقی و مجازی الفاظ در اختیارمان قرار می دهد. این تحقیق نشان می دهد که لفظ معماری بر سه حوزه معنایی دلالت می کند: ۱. قسمی از علم انسان یا ویژگی های این قسم از علم انسان یا جزئی از آن؛ ۲. قسمی از اعمال انسان یا ویژگی های این قسم از اعمال انسان یا جزئی از آن؛ ۳. بنا یا مجموعه ای از بناها یا مجموع ویژگی های محسوسشان. از این میان دلالت لفظ معماری بر معانی اول و دوم به حقیقت و دلالت آن بر معنای سوم مجاز است. همچنین در این تحقیق روشن می شود که دلالت لفظ معماری بر بنا یا مجموعه بناها و مجموع ویژگی های محسوسشان به طریق التزام است. این تحقیق در شمار تحقیق های غیرکمی است؛ روش آن تحلیل مضمونی و راهبرد آن استدلال منطقی است. مقاله در چهار باب اصلی تنظیم شده است: مقدمه، علم اصول فقه و مبحث الفاظ آن، جستجوی معنای لفظ معماری، و نتیجه.
مطالعه فنی و مقایسه ای کاشی نره تک رنگ فیروزه ای ایلخانی و صفوی با پژوهش موردی نمونه هایی از گنبد سلطانیه و گنبد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نمونه هایی از کاشی نره گنبد الله الله، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و گنبد سلطانیه به منظور فن شناسی تزئینات کاشی کاری به کاررفته در معماری گنبد در دو دوره ایلخانی و صفوی و با تمرکز بر دو بنای شاخص مذکور از این دوره های تاریخی، موردمطالعه قرارگرفته است. در این پژوهش، عناصر واسطه رنگ ساز لعاب نمونه ها به کمک روش پلاسمای جفت شده القایی ICP انجام شده و شناسایی فازهای تشکیل دهنده بدنه ها به کمک روش پراش پرتوایکس XRD انجام شده است. بر اساس نتایج گزارش در این تحقیق، ماهیت لعاب و تحلیل فرایند فرسایش آن همچنین، ساختار شیمیایی بدنه های نمونه های موردمطالعه مشخص شد و بر اساس نتایج به دست آمده امکان مقایسه فنّی نمونه های موردمطالعه دو دوره، ازلحاظ ترکیبات سازنده بدنه و لعاب و میزان فرسایش آن ها، همچنین تخمین دمای پخت این کاشی های نره تاریخی، فراهم شد.
بررسی و شناخت مواد آلی لایه چینی و طلاچسبان دوره صفویه در کاخ چهل ستون قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرایه لایه چینی و طلاکاری یکی از پیچیده ترین و خاص ترین شیوه های تزئین سطح، در معماری اسلامی ایران است که شکوفایی آن را باید در دوره صفوی جست و جو کرد؛ این آرایه معماری که ترکیبی از مواد آلی و همچنین مواد معدنی فلزی و غیرفلزی در کنار یکدیگر است، طی فرایند خاصی عمل آوری و اجرا می شده است. جهت حفاظت صحیح اثر و همچنین بازیابی اطلاعات فنی نهفته در آن و همچنین دستیابی به اطلاعات فنی این گونه آرایه معماری در ایران دوره صفویه، بازشناخت هنری و فنی آن در کاخ چهل ستون قزوین به عنوان یکی از مهم ترین بناهای پایتخت بخشی از دوره صفویه، اهمیت و ضرورت پیدا می کند. از اولین پایتخت دوره صفویه(در تبریز) آرایه لایه چینی و طلاکاری باقی نمانده است و قزوین قبل از اصفهان مورد توجه بوده و اقدامات شایسته ای در خلق آرایه های معماری انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر، به مطالعه ساختار آرایه های لایه چینی و طلاکاری در دو دوره صفویه(دوره شاه تهماسب و دوره شاه عباس) در کاخ چهل ستون قزوین پرداخته است. این پژوهش، با رویکرد آزمایشگاهی با هدف واکاوی و شناخت ساختار بخش های مختلف این آرایه ها از جمله ساختار آلی و معدنی لایه چینی و همچنین لایه طلایی استفاده شده بر روی لایه چینی، موسوم به طلاکاری، انجام پذیرفته است. در این راستا، از بخش لایه چینی و طلاکاری لایه مربوط به دوره شاه تهماسب و همچنین لایه مربوط به دوره شاه عباس صفوی نمونه برداری انجام پذیرفت که با استفاده از آنالیزهای(SEM-EDS, FT-IR, GC-MS) به ارزیابی و مقایسه این نمونه ها پرداخته شد. نتیجه آنالیز EDS از سطح لایه فلزی نشان دهنده طلا با خلوص بالا است، همچنین بخش معدنی لایه چینی، از ترکیب گچ و نوعی خاک با درصد آهن بالا(گل هرمز یا گل ارمنی) تشکیل شده است. بررسی تصاویر SEM بر روی نمونه های مورد بررسی، نشان دهنده وجود بقایایی از مواد آلی مورد استفاده در آرایه های لایه چینی و طلاچسبانی است. بررسی نمونه ها با GC-MS نشان دهنده استفاده از روغن های گیاهی است که باتوجه به مقدار قابل توجه ترکیبات هیجده کربنی و اکسیدهای آن، می توان آن را منسوب به روغن بزرک دانست که به عنوان چسباننده ورق طلا در آرایه های لایه چینی و طلاکاری مورد استفاده بوده است.
مرز محله در بافت تاریخی شهرهای ایران، نمونه پژوهشی: محله علی قلی آقا، شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرز و محدوده محله ، از موضوعاتی هستند که در پژوهش های شهرسازی و طراحی شهری به طور گسترده به آنها پرداخته شده است. طبعاً در مطالعات متعددی نیز موضوع "مرز محله در بافت تاریخی شهرهای ایران" بررسی شده، اما مرور ادبیات موضوع نشان می دهد که همچنان ابهاماتی در این رابطه وجود دارند و از مهم ترین آنها، چگونگی مرز محله در این بافت ها است. به این مسئله، دو پاسخ متناقض داده شده است؛ دسته ای از مطالعات، برای محله های بافت تاریخی شهرهای ایران، مرز کاملاً مشخص قائل بوده، در حالی که دسته دیگر، مرز محله ها را در این بافت ها "مبهم" دانسته و معتقد هستند هر محله به صورت "تدریجی" به محله دیگری می رسد. هدف مقاله حاضر، "تشخیص" مرز محله در این بافت ها است. در این راستا، "محله علی قلی آقا" در بافت تاریخی شهر اصفهان، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده و از روش تحقیق کیفیِ "تحلیل محتوای عرفی" استفاده شده است. در این رابطه، مرز محله علی قلی آقا از سه طریق مورد بررسی قرار گرفته است؛ مرز تاریخی، مرز محله بر اساس مصاحبه خانه به خانه و مرز ذهنی ترسیم شده توسط ساکنان محله. در میان این سه طریق، مرز تاریخی که بر اساس ساختار تاریخی دسترسی و عناصر شاخص محله کشف شده، نشان دهنده نظمی پنهان در ساختار بافت است و روش بدیعی را برای کشف مرز عینی محله در بافت های تاریخی شهرهای ایران ارائه می نماید. جالب آنکه صحت دستاوردهای این روش، توسط دو مرز دیگر تأیید می شود. در نهایت، مقاله به این نتیجه رسیده است که بر اساس ساختار تاریخی، مرز کاملاً مشخص و عینی در بخشی از محله وجود دارد. این مرز غالباً در بن بست ها و دربندها است و از پشت به پشت خانه ها می گذرد. همچنین در مکان هایی که مرز مشخص و عینی وجود ندارد، می توان حدود محله را بر اساس این مرز تعیین نمود.
واکاوی تأثیرات کلان روندها بر آینده شهر ایرانی-اسلامی با رویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری؛ نمونه موردی بافت تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروزه شاهد افزایش روزافزون رویدادهایی هست که در سرتاسر کشورها جریان می یابند. به تبع این موضوع، نیازها و مسائل جدیدی در شهرها در حال پیدایش است که شهرها را از اصالت و خصوصیات زمینه ای خود دور می کند. شهرهای کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند و تحت تأثیر این کلان روندها و روندها قرارگرفته اند. ازاین روی، هدف اصلی مقاله حاضر "فهم تأثیرات کلان روندها و روندهای جاری بر آینده شهر ایرانی-اسلامی با رویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری" است. روش پژوهش، ترکیبی پیچیده، با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، تکنیک دلفی (پرسش نامه، مصاحبه عمیق)، تکنیک تحلیل ساختاری و سناریونگاری است. با توجه به مطالعات و بررسی های انجام شده، بیست و یک روند در شهرهای معاصر ایرانی شناسایی شد. سپس روندهای دوازده گانه شهر تبریز تبیین شدند و با بهره گیری از تکنیک تحلیل ساختاری و سناریونگاری، آینده شهر ایرانی-اسلامی در مواجهه با روندهای شهر تبریز در قالب سناریوهای سه گانه شهری، واکاوی شد. جهت گیری سناریوی وضع موجود در بافت تاریخی تبریز، به سمت سناریوی بدبینانه، از نکات مهم در سناریونگاری محسوب می شود که لزوم بازنگری جدّی در سیاست های شهری را نشان می دهد. بی توجهی به روندها و تأثیرات آن ها بر شهر و ویژگی های آن و پافشاری بر فرآیندهای فعلی در ساختار شهر، زیان های جبران ناپذیری را بر شهرها و اصالت آن ها وارد می کند. ازاین روی، شناسایی دقیق و توجه ویژه به کلان روندها، خاصّه روندهای شهرهای معاصر، منجر به تحول در نوع نگرش سیستم مدیریت شهری می¬شود و این نگاه آگاهانه بستری مطلوب در جهت تعالی شهر فراهم می آورد.
گونه شناسی شباک معرق در معماری گنبدخانه مساجد (مقایسه تطبیقی شباک در گنبدخانه مساجد تیموری یزد و صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تحول شباک ها و شیوه نوررسانی به گنبدخانه ها، همواره یکی از دغدغه های مهم معماران بوده و واکاوی آن از حیث سیر تحول و تکنیک، در زمره پژوهش هایی است که به رغم اهمیت، مغفول مانده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ارتقاء فناوری ساخت گنبد در دوره های تیموری و صفوی، از منظر فرم، تکنیک و روش اجرا، نوررسانی به فضای گنبدخانه از طریق شباک ها چگونه انجام می شده است؟ شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق کیفی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در بخش مطالعات میدانی، سیر تحول شباک معرق در گنبدخانه مساجد از منظر نقوش، فرم، تعداد و ابعاد در دو دوره مهم تاریخ معماری ایران (تیموری و صفوی)، در شهرهای یزد و اصفهان مطالعه شده است. یافته ها مبین آن است که موقعیت نورگیرها در دو دوره مطالعاتی، به یک چهارم پایین گنبد (محدوده پاکار) منتقل شده است. در این بخش، به دلیل ازدیاد ضخامت گنبد، امکان ایجاد نورگیر، بیش تر وجود دارد. علاوه بر این، اندازه قاب معرق مشبک ها نیز افزایش یافته و فرم ساده و مستطیل شکل تیموری به قوس جناغی تبدیل شده است؛ اما از ظرافت نقوش نسبت به معرق مشبک های تیموری کاسته شده و به دلیل استحکام بیش تر معرق مشبک ها، از معرق های دوبندی و درشت تر استفاده شده است؛ هم چنین اضافه شدن حمیل به حاشیه نقوش نورگیرها، باعث بهتر دیده شدن آن ها از فاصله دور و تشخیص بهتر متن و حاشیه شده است. ترکیب رنگ از مباحث مهم در تنظیم میزان نور بوده و این ترکیب از دوره تیموری به رنگ های درخشان تبدیل شده و به دلیل پیشرفت های فنی در پخت لعاب در دوره صفوی، رنگ آبی متمایل به سبز به ترکیبات رنگی شباک ها اضافه شده است. در معرق مشبک های مساجد یزد، نقوش هندسی غالب است و نورگیرها مستقل از تزیینات گنبد و بسیار ساده طراحی شده اند. در معرق مشبک های مساجد اصفهان، نقوش اسلیمی و ختایی به شکل یک دوم متن به صورت آیینه ای در کل متن تکرار شده اند و به صورت قرینه در یک قاب قرار گرفته اند.
مطالعه معماری ایلخانی با تکیه بر آثار معماری شهر اوجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مهمترین بناهای معماری دوره مغول ( قرن های7 و8 هجری /14و15 م ) در سرزمین آذربایجان که به عنوان مرکز سیاسی دولت مغول شناخته می شد، ساخته شده است. از جمله ی این بنا ها می توان به رصد خانه مراغه، آثار متعدد در تبریز از قبیل مسجد، کاروانسرا وحمام و بازار و ساخت دو شهرک غازانیه وربع رشیدی اشاره کرد . یکی از شهرهای مهم این دوره سلطانیه می باشد که ساخت و توسعه آن در این دوره به دلیل عبور راه های بزرگ تجاری از کنار این شهر بود. از طرفی دیگر شهر اوجان نیز به عنوان پایتخت تابستانی ایلخانان به دلیل دارا بودن مرغزارهای بزرگ و همچنین قرار گیری در چهار راه ارتباطی آسیای مرکزی به بین النهرین و شمال غرب به فلات مرکزی انتخاب و ساخته شده است. این مقاله با رویکرد باستان شناختی در صدد ارائه گزارشی از چهار فصل کاوش قلعه وارگ حکومتی شهر تاریخی اوجان می باشدکه برروی ویرانه های دوره سلجوقی بنا شده است. معماران سازنده شهر اوجان ضمن اینکه تحت تاثیر شیوه والگوی معماری سلجوقی قرار گرفته بلکه با الگوبرداری از شیوه معماری دوره های پیشین ایران الگو وروش نوینی در ساخت وتزیین آثار معماری ارائه نموده اند.
بازتاب گفتمان ایرانشهری در دیوارنگاره های مکتب قاجار (مورد پژوهی: دیوارنگاری مضامین قهرمانی دوره فتحعلی شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
25 - 37
حوزههای تخصصی:
ظهور اندیشه های ایرانشهری و توجه به مضامین باستانی و ملی در دوره اول مکتب قاجار موجبات نمود گونه ای تصویری می شود که ریشه های آن در امتداد هویتی تاریخ ایران و روح مستتر در جوهر آریایی متون مذهبی، حماسی و اسطوره ای جستجو می شود. اندیشه ایرانشهری مکتب قاجار به عنوان گفتمانی حکومتی- ملی همراه با گفتمان اسلامی-شیعی و مدرنیته، از باز یادآوری های تصویری مدد می جوید که ریشه در مضامین قهرمانی و اسطوره ای ایران دارد. هدف از این پژوهش مطالعه گفتمانی و شمایلی دیوارنگاره های فضای عمومی ذیل اندیشه ایرانشهری و علل بازتاب این گفتمان در مضامین قهرمانی-اسطوره ای است. نوع تحقیق به لحاظ هدف، بنیادین- نظری است و با مطالعات کتابخانه ای آغاز و بر محوریت اندیشه ایرانشهری و تاریخ دوره قاجار با روش های توصیفی و تحلیلی بنا شده است. مصادیق تصویری، دیوارنگاره های فضای عمومی با محوریت شمایل های قهرمانی، بالأخص نقشِ رستم و شاه است و چرایی استملاک از این مضامین مورد بررسی قرارگرفته است. بررسی ها نشان می دهند ارجاعات تصویری بینامتنی در نقوش دیواری، با مفاهیم اسطوره ای و بازتاب امر قهرمانی در شخص شاه در مکان های عمومی، استمداد قدرت خواهی تصویری ممتدی است که در هر دوره از تاریخ ایران با توجه به مفهوم وحدت ملی مطرح می شود. در این میان، دیوارنگاری مکتب قاجار رسانه تبلیغی قدرتمند جهت نمود ملی گرایی است و نقش شاه به عنوان رمزی از وحدت در تنوع همه اقوام ملت به رستم به عنوان کالبدی نمادین جهت بروز معنای مثالین پادشاه فره مند و آشنا در اندیشه ایرانی واگذار می شود.
ساختار فرهنگی، هنری و اقتصادی خانقاه ها در فرآیند رشد مریدان صوفیه ایلخانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
317 - 335
حوزههای تخصصی:
خانقاه به عنوان مرکز عرفان و تصوف ایرانی و اسلامی و بنایی مقدس، با کارکردهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاسی، به نوعی بازنمایی فرهنگ و تمدن ایرانی است. عصر ایلخانی به عنوان دوره ی گسترش تصوف و خانقاه سازی شناخته می شود. در این برهه خانقاه ها، مأمنی اجتماعی و فرهنگی و مکانی مقدس قلمداد می شدند که جای مدارس را گرفته و علاوه بر زهد و عبادت، برنامه های دیگری در آنها انجام می شد. در این مقاله تلاش شده است که از میان عوامل متعدد تأثیرگذار در پیدایش و رشد تصوف و خانقاه ها در دوره ایلخانان به مهم ترین آنها اشاره شود. در واقع پژوهش مذکور، تأثیر عوامل کلیدی در فرآیند گسترش صوفیان در دوره ی ایلخانان را بررسی می کند. از آنجا که نمی توان از نقش تصوف در دوره ی ایلخانان بر بناهای خانقاه های این دوره صرف نظر نمود؛ مطالعه ی معماری خانقاه ها، به منظور بررسی عوامل گسترش تصوف ایلخانی قابل توجه است، چرا که با مطالعه عوامل فرهنگی و هنری بناهای خانقاه ها می توان با ساختار آن در این برهه آشنا شد. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه ی مطالعه ی منابع کتابخانه ای است و برای بررسی نقش بناهای خانقاهی در گسترش تصوف در دوره ی ایلخانان، به مطالعه عوامل فرهنگی و هنری بناهای خانقاه ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد معماری خانقاه ها و ساختار هنری آنها، ارتباط تنگاتنگی با اندیشه های عرفانی و صوفیانه داشته است و بررسی ساختار هنری و عناصر نمادین خانقاه نمایان گرِ ارتباط مستقیم آن با گسترش عرفان و تصوف در دوره ایلخانان است. در هنر معماری اسلامی، بسیاری از نمادپردازی ها منشاء عرفان و تصوف بوده است. رخداد های فرهنگی و هنری خانقاه ها در رشد مریدان صوفیه در دوره ایلخانان مؤثر بوده و رواج تصوف در این دوره، پیوندی میان عرفان و تصوف و هنر دوره ی ایلخانی ایجاد کرد. اهداف پژوهش: بررسی تأثیر مهم ترین عوامل در پیدایش و رشد تصوف و خانقاه ها در دوره ایلخانان. مطالعه معماری خانقاه ها و بررسی تأثیر آن در گسترش تصوف ایلخانی. سؤالات پژوهش: معماری خانقاه ها و ساختار هنری آنها چه ارتباطی با اندیشه های عرفانی و صوفیانه داشته است؟ بناهای خانقاهی چه تأثیری در گسترش تصوف در دوره ی ایلخانان گذاشته است؟
تقسیمات هندسی کاربندی های خاص در زمینه های غیرمتداول (با نگاهی ویژه به تومار میرزا اکبر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
113 - 127
حوزههای تخصصی:
در برخی موارد شکل زمینه کاربندی به گونه ای است که از ترکیب مربع و مستطیل به دست نمی آید. این زمینه ها غیرمتداول بوده و به ندرت دیده می شوند. در شرایط خاص، هندسه کاربندی را می توان بر زمینه های غیرمنتظم هندسی پیاده سازی کرد. کتاب ها و مقاله های نوشته شده در مورد هندسه انواع کاربندی ها همگی بیشتر به شیوه ترسیم کاربندی در زمینه های منتظم و متداول پرداخته اند. کمبود چنین نگاهی در میان بسیاری از مطالعات انجام شده منجر به بررسی چگونگی ترسیم کاربندی در زمینه های غیر متداول و نامنتظم شده است. بدین منظور، در این مقاله پس از تقسیم بندی زمینه های کاربندی، اطلاعات مربوط به نمونه های واقعی در زمینه های غیرمنتظم از طریق مشاهده و برداشت مستقیم میدانی به دست می آید. سپس نمونه های موجود در تومار میرزا اکبر با مطالعات کتابخانه ای ترسیم می شوند. پس از آن، نظام هندسی نمونه ها با نرم افزار اتوکد مدل سازی می شوند. هدف تحقیق مشخص کردن هندسه کاربندی ها در زمینه های غیرمعمول از منظر شکل پلان زمینه است. یافته های این پژوهش نشان می دهند تعداد اضلاع اصلی ترین وجه تمایز این کاربندی ها از بقیه کاربندی ها می باشد. عواملی همچون تعداد اضلاع کاربندی، فواصل اتصال، شکل زمینه و غیره در شیوه ترسیم انواع کاربندی ها موثر هستند.
تأملی بر قرابت و تناسب روش های آموزش سازه با ماهیت طراحی معماری(به منظور کشف ضعف ها و ارائه راهکارهایی برای حذف آنها)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار مؤید آن بوده که سازه بخش جدایی ناپذیر وجوه مختلف معماری است و موجودیت طرح های معماری وابسته به سازه است. جدایی سازه از طراحی که ریشه در انقلاب صنعتی دارد در بخش آموزش هم تداوم یافته است. این جدایی، در آموزش های رشته معماری به نارسایی های متعددی منجر شده است. لذا نوشتار پیشِ رو درصدد بوده تا ازطریقِ بررسی میزان قرابت روش های آموزش سازه با ماهیت طراحی، ازیک سو به کشف ضعف ها و قابلیت های هر روش نائل آید و ازسوی دیگر به ارائه راهکارهایی برای نزدیک ساختن این دو مقوله اقدام نماید. این تحقیق نظری، ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از نظریه های کدگذاری دوگانه و الگوی پردازش اطلاعات برای توصیف ماهیت انتقال مطالب استفاده نموده است. در بخش ارائه پیشنهادات هم به تجربیات آموزشی نگارنده اول، در چند دانشگاه مختلف متوسل شده است. یافته ها مؤید آن بوده که روش نظری (بالاخص در استفاده از منابع گروه های عمران و...)، به علت انتزاعی، کلام محور، تحلیلی و مجزابودن مطالب، تأکید بر فرمول ها و مسائل رام، تأکید بر کمیت ها، عدم تأکید بر ساخت و...، با ماهیت های سازنده، کل نگر، واقعی، سه بعدی، غیرکلامی،... و اکتشافی طراحی سنخیت بسیار کمی دارد. برعکس، آموزش براساس مدل های فیزیکی و سازه های واقعی (بالاخص درصورت همراه شدن با طراحی) با ماهیت طراحی سنخیت بیشتری دارد. یافته ها مؤید آن بوده که برای نزدیک ساختن آموزش سازه با ماهیت طراحی می بایست در قالب سه گام از دانش معنایی تؤام با روش نظری به سمت دانش های رویدادی و رویه ای دیگر روش ها متمایل شد.
رابطه نامطلوب البرز و تهران پدیدارشناسی معنای ذهنی کوه های البرز از نگاه ساکنین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
53 - 62
حوزههای تخصصی:
کوه ها از دیرباز مظهر برکت و رحمت برای انسان ها بوده اند. در تمدن های باستانی، اغلب آیین های مذهبی بر فراز کوه ها برپا می شده، چراکه در تصور مردم، کوه نزدیکترین مکان به آسمان و جایگاه خدایان و، همچنین زندگی در کوه نشان بریدن از تعلقات دنیایی و پیوستن به علایق آن جهانی بوده است. اما به دلایل جغرافیایی، کوه برای سرزمین ایران و مردم آن دارای اهمیت بیشتری بوده است. آب، از مهمترین کارکرد برای ایرانیان به شمار می رفته است و علاوه بر آن، کارکردهای دفاعی، معیشتی، هوای مطبوع و سایر کارکردهای کالبدی آن سبب شده تا کوه ها برای ایرانیان جدای از یک عنصر عینی و کالبدی، دارای معانی ذهنی نیز باشد. کوه برای ایرانیان یک مرکز و نمادی از بهشت بوده و ایرانیان در آن به عبادت می پرداختند. در ادوار تاریخی نیز، همواره کوه مورد ستایش ایرانیان بوده است. اما به مرور زمان و با ورود مذهب و مدرنیته در دو مرحله تاریخی، اهمیت و کارکردهای این عنصر طبیعی-تاریخی برای ایرانیان کم شده است. امروزه شاهد آنیم که کاهش کارکردها و اهمیت کوه در زندگی مردم، منجر به کاهش اهمیت آن در ذهن مردم ساکن کوهپایه البرز شده است. چنانکه علی رغم تأکیدات بسیار در مطالعات علمی و طرح های جامع شهری، ساکنان تهران، امروزه نمی توانند از مواهب و مزیت های کوه های شمالی خود بهره مند شوند و نسبت به تخریب آن هم دچار بی تفاوتی شده اند. نگارندگان مقاله بر این باورند که این کوه ها در حال حاضر در ذهن تهرانی ها، دارای معانی متعدد هستند ولی این معانی آنقدر پررنگ نیست که ساکنان تهران را نسبت به تخریب و تجاوز به کوه حساس کند و به طور کلی این مسئله اولویت و مطالبه تهرانی ها نیست. لذا در این پژوهش با هدف یافتن معانی ذهنی مردم از کوه های البرز، از روش پدیدارشناسی استفاده شده و تحلیل یافته ها نیز از روش تحلیل مضمون و براساس دسته بندی سلسله مراتبی با نظریات کینگ و رایان و برنارد صورت گرفته است.
خوانش شهرسازی معنا گرا در شکل گیری کالبدی شهر در نظام شهرسازی دوره صفویه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
63 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: در شهرسازی معناگرا در دوره صفویه، فضای شهری فقط یک موضوع کالبدی تلقی نمی شود، بلکه آن را نمودی از معانی پر رمز و راز می دانستند تا طراح بتواند پیام های معنوی را بصورت عبور از واقعیت به مجاز، در کالبد شهر مادیت ببخشد. مساله این است که در شهرسازی معاصر ایران، دچار بحران معنویت در طراحی فضاهای شهری شده ایم. حال سؤال اساسی این است چگونه می توان مفاهیم معناگرایی صریح و ضمنی را در شکل گیری کالبد شهر عینیت بخشید؟ هدف: قرائت شهرسازی معنا گرا در دوره صفویه در شکل گیری کالبدی شهر اصفهان و کاربست آن در ساخت کالبدی شهر های معاصر ایران، هدف اصلی این پژوهش است. روش:پژوهش حاضر از نظر اهداف، بنیادی و کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر متن کاوی اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی و بالاخره از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع پژوهش کیفی است. یافته ها: با تأمل در سیمای بصری سازمان فضایی شهر در دوره صفویه، به وضوح تجلّی نظام مادی (نظم آب، نظم گیاه، نظم خاک، نظم هوا، نظم خاک) و نظام معنایی (نظم مقدس) آشکار می گردد. عبور از واقعیت به مجاز از طریق بهره گیری از عناصر طبیعی با بازی های شکلی و نمادین، به منظور ایجاد حس مکان و این همانی با فضا، وحدت و کثرت و پیوستگی فضایی و... متأثر از شهرسازی معناگرای ناظر بر آن بوده است. نتیجه گیری: توسعه شهری در دوره صفویه بازتاب ترجمان فضایی معیارهای معناشناسانه در راستای تلفیق نوآورانه برای قابلیت های خود، در پاسخگویی توأمان به نیاز های کالبدی، روانی و معنوی مردم بوده است. در وضعیت کنونی، بافت و ساخت کالبدی شهرهای ایران با تاکید بر انقطاع تاریخی و تجدد طلبی در پی تغییر شکلی و نه محتوایی، نشان از بحران معنویت در ساخت کالبدی آن دارد.
واکاوی آسیب های مرتبط با دست بافته های عشایر بختیاری در سبک زندگی معاصر با تکیه بر آرای پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
117 - 136
حوزههای تخصصی:
دست بافته های کاربردی همواره یکی از تولیدات مهم و موردنیاز عشایر بختیاری بوده است. هنری قومی که در عرصه علوم انسانی و اجتماعی نیز به عنوان سند تاریخی و یک گونه ی متفاوت از حوزه هنر دارای اهمیت است. با توجه به تغییرات کنونی سبک زندگی که عمدتاً مطابق با تحولات فرهنگی و اجتماعی و فاصله میان سنت و تجدد بوده، کاهش دامنه ی تولید و فراموش شدن بخش عظیمی از بافته ها اجتناب ناپذیر شده است. ازاین رو مقاله حاضر باهدف آسیب شناسی دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری، در پی پاسخگویی به این سؤال اصلی که آسیب ها و موانع حیات و مصرف دست بافته های بختیاری در سبک زندگی امروزی کدام اند؟ بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع مطالعات مردم نگاری بوده و از لحاظ ماهیت کیفی است. رویکرد آن جامعه شناسی هنر با تأکید بر نظریه ی پیر بوردیو در خصوص مصرف و سبک زندگی است و در این راستا از نظریه "میدان" و مؤلفه های مرتبط با آن بهره برده است. تحلیل داده ها بر پایه ی تحلیل مضمون و ارائه ی الگو بر پایه ی آسیب شناسی انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و بر پایه ی اشباع اطلاعاتی با مشارکت 34 نفر از تولیدکنندگان، عرضه کنندگان، مصرف کنندگان و صاحب نظران صورت گرفته و اطلاعات به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. حاصل آنکه آسیب ها با دو حوزه ی کاربرد و زیبایی شناسی (ذائقه هنری) در ارتباط مستقیم اند که متأثر از منش افراد در حکم کنشگران میدان بافته ها می باشد؛ همان گونه که بوردیو نیز فرهنگ مصرف را ریشه در منش و ذائقه هر فرد می داند. به واقع با در نظر گرفتن نقش سرمایه فرهنگی در سبک زندگی، در میدان دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری در قامت سرمایه ی فرهنگی عینی شده، دو گروه کنشگران ناب و وابسته قابل تشخیص است که خود نیاز به یک گروه سوم در راستای تلفیق خصوصیات دو گروه مذکور و به دست آوردن میدان قدرت را نشان می دهد؛ چراکه قطب سوم از منظر سرمایه فرهنگی بر دست بافته ها تأکید دارد و با توجه به عدم تطابق کاربردی آن ها با معیارهای پذیرش در بازارهای هدف و وجوه زیبایی شناسی شان با سلیقه و پسند دنیای امروزی؛ در پی ورود ایده های جدید بوده تا توأمان جایگاه هنری و مصرفی را به دست آورد.
کمیّت، همیشه رضایت بخش نیست، مصاحبه با دکتر احمد نادعلیان
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
200 - 211
حوزههای تخصصی:
نقش مفهومی مرکز شهر د ر گرد شگری شهری بر مبنای روایت سفرنامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
5 - 10
حوزههای تخصصی:
گرد شگری شهری، امروزه یکی از د سته های مهم صنعت گرد شگری است. گونه ای از گرد شگری که بر مبنای مفاهیم فرهنگی، تفرّجی، اقتصاد ی د ر شهر برنامه ریزی و مد یریت می شود . به تعبیر منابع، گرد شگری شهری از بزرگترین و مهمترین اشکال گرد شگری است و یکی از پیچید ه ترین انواع آن از نظر مد یریتی محسوب می شود . و هر روز بر شمار شهر هایی که خواستار جذب گرد شگر هستند ، افزود ه می شود . د ر این حوزه، مرکز شهر یکی از مقاصد متنوع گرد شگری شهری است. اما آنچه از مفهوم مرکز د ر این حوزه فعالیتی شناخته شد ه است، یکی از مراکز چند گانه شهر بود ه که مفهومی صرفاً خاطره ای و تاریخی د ارد . مکانی که گرد شگران را برای بازد ید از گزید ه آثار آن راهنمایی می کنند . اما نوع مد یریت و برنامه ریزی گرد شگرانی به نام گرد شگران شهری د ر مکان مرکز، نشان از عد م شناخت د رست و حقیقی از این اند ام مهم شهری د ارد . مرکز شهر کجاست و گرد شگران شهری چه کسانی هستند ؟ مرکز شهر، خوانشی از تمامیت شهر و نمود منظرین شهر از حیث فرهنگ، اجتماع، روید اد ها و هویت بخشی به شهر است. د ر راستای سیاست های گرد شگری شهری، عد م شناخت مفهوم و اهمیت مرکز شهر، شکافی محتوایی د ر مد یریت گرد شگری شهری است. از این حیث بازخوانی مفهوم مرکز شهر و ارزش های آن د ر جهت مد یریت آگاهانه صنعت گرد شگری شهری و برنامه ریزی زیرساخت های گرد شگری برای شناخت گرد شگران واقعی آن امری ضروری د ر این حیطه فعالیتی است.