فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
39 - 54
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر پیشرفت های سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات یعنی شهرهای هوشمند، کیفیت زندگی در ابعاد محیطی و اجتماعی- اقتصادی یعنی زیست پذیری شهرها را در سطح جهانی کاهش داده است. پاندمی کرونا یا همان «پدیده کووید- 19» آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان را نشان می دهد. از موضع هدف، پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی چهار بُعد (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی) و نوزده شاخص (پتانسیل های طبیعی، میزان فضای سبز عمومی، انعطاف پذیری، سرزندگی و نشاط فضای شهری، جمله بهره وری اقتصادی، تنوع کاربری و فعالیت های اقتصادی، زیرساخت و فناوری اطلاعات، سیستم حمل و نقل پایدار ایمن و...) دخیل در زیست پذیری شهرهای هوشمند و اولویتبندی نقش آن ها در کاهش آثار مخرب در دوران پساکرونا با استفاده از روش AHP پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت بوده و در بُعد زیست محیطی، شاخص بهداشت و سلامت فرد و محیط با 299/0، در بُعد اجتماعی، شاخص ایمنی و امنیت با 445/0، در بُعد اقتصادی، شاخص بهره وری اقتصادی با 484/0 و در بُعد مدیریتی، شاخص تامین زیر ساخت فناوری اطلاعات با 286/0 دارای بیشترین امتیاز و تأثیر می باشند و در پایان یافته ها در دو بخش تدوین اهداف و سیاست های ایجاد شهر هوشمندِ زیست پذیر در پسا کرونا و راهکار های موثر در کنترل پیامدهای پسا کرونا در شهرهای هوشمند زیست پذیر ارائه گردید.
مواجه مخاطب با طبیعت در نگاره رسیدن همای به در کاخ همایون از منظر پدیدارشناسی موریس مرلو پونتی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
121 - 124
حوزههای تخصصی:
تحولات کالبدی و عملکردی حیاط در مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: روستاهای دشت مرکزی گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اجبار نهادهای دولتی به منظور شکل جدید زندگی و بهبود شرایط روستائیان، تغییراتی در مسکن روستایی به وجود آورده است، به طوری که حیاط که جزء لاینفک خانه روستایی و بخشی از مساحت آن محسوب می شود دچار تغییرات اساسی در کالبد و کارکرد خود شده است. پژوهش حاضر، باتوجه به نقش حیاط در زندگی روستایی و با هدف دستیابی به عوامل تاثیرگذار بر تغییرات کالبدی و عملکردی آن، به مطالعه و بررسی سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار می پردازد. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات ازطریق مشاهده میدانی، برداشت ها، اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است. روستاها به صورت هدفمند و غیرتصادفی و حجم نمونه 5 درصد جامعه آماری و به روشی تصادفی برگزیده شده است. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی (Factor Analysis) برای دسته بندی عوامل کالبدی و کارکردی حیاط انجام شده است. سپس به روش تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) به توصیف و تحلیل اطلاعات پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان 4 عامل شناسایی شده در تغییرات کالبدی حیاط، 2 عامل مربوط به تنوع و انعطاف پذیری و دیگری فضای باز، دارای ارتباط معنادار میان بناهای سنتی و معاصر است و بیشترین اثربخشی را در خانه های سنتی و بازسازی شده دارند. به عبارتی سلسله مراتبی در ساخت حیاط در مسکن روستایی وجود دارد که در مسکن جدید روستایی، تنوع پذیری و فضای باز نیز کمتر می شود. در این پژوهش فضای باز بخشی از حیاط است که ملزومات زندگی روستایی را در برمی گیرد و صرفاً فضاهای ساخته نشده را شامل نمی شود. همچنین نتایج بررسی تغییرات کارکردی نیز نشان می دهد، از میان 3 مؤلفه شناسایی شده، تنها عامل مربوط به کارکرد زیستی دارای ارتباط معناداری است و کارکرد فضاهایی چون: سرویس بهداشتی، انبار تجهیزات، آشپزخانه، پیش ورودی و تراس ها در حیاط خانه های قدیمی و بازسازی نقش موثرتری نسبت به حیاط مساکن معاصر دارند.
پایداری سکونتگاه های روستایی با رویکرد بهره گیری استحصال آب از رطوبت هوا (مه)؛ مطالعه موردی: روستای امین آباد فیروزکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از قدیم الایام با معضل کمبود آب مواجه بوده اند و این امر باعث ایده های شگرف در زمینه های مختلف استحصال، ذخیره و انتقال آب همچون آب انبارها و قنات ها شده است. از سوی دیگر مصرف بالای آب برای امور مختلف شرب، کشاورزی و صنعت باعث کاهش منابع آب های جاری و زیرزمینی گشته است. امروزه به کمک فنّاوری و علم، روش های نوینی جهت جذب آب از رطوبت هوا به وجود آمده است. در یکی از این روش ها، در مسیر حرکت هوا موانعی قرار می گیرد که با برخورد هوا به آن ها مولکول های آب معلق در هوا جذب شده و به مخزن مشخصی منتقل می گردند. در این تحقیق به بررسی چگونگی فرایند جذب آب از رطوبت هوا پرداخته شده و هدف تحقیق دستیابی به ترکیب دستگاه استحصال آب با کمک عناصر معماری مانند دودکش های خورشیدی، برج ها، حجم و نمایی ساختمان است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و از مطالعات کتابخانه ای (بررسی نمونه های مشابه در مناطق مختلف جهان)، نرم افزارهای مرتبط (ترسیمی، تحلیلی)، پیمایش میدانی و شناسایی روستاهایی که ظرفیت لازم را ازلحاظ اقلیمی دارند، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد روستاهای منطقه فیروزکوه تهران، ازجمله روستای امین آباد، مناطق مناسبی برای استحصال آب از رطوبت هوا هستند؛ زیرا این مناطق در دامنه جنوبی رشته کوه البرز واقع شده اند و دارای ویژگی هایی همچون میزان رطوبت بالای 50 درصد، جهت و وزش باد غالب موردنیاز، تابش خورشید، شیب و عوارض مناسب زمین است. این عوامل باعث تولید مه در دره ها شده و قابلیت برداشت آب را از مه ایجاد می کند. روش استحصال آب از مه توسط پارچه سه بعدی جاذب آب پیشنهاد شده است. با انتخاب و جانمایی مطلوب برای احداث دستگاه، طراحی معماری هماهنگ با ویژگی های خاص منطقه و استفاده از پرده های جاذب با درصد جذب بالای آب می توان به نتیجه مطلوب رسید. روش پیشنهادی می تواند بدون وابستگی به منابع آبی و مولد تولید انرژی، آب مورداستفاده روزانه 8 واحد مسکونی انتخاب شده در این روستا را فراهم آورد.
تجربه نگاری تدوین سند راهبردی توسعه محله و بررسی چالش های تحقق پذیری آن- نمونه موردی محله امام زاده قاسم واقع در منطقه 1 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تهیه برنامه توسعه محله برای محله های مختلف شهر تهران که دارای بافت فرسوده هستند، مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است. البته این امر به مرور و با تغییراتی جزئی بعد از تهران در بسیاری از شهرهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در حال حاضر با مشخص شدن ابعاد مختلف تهیه این برنامه ها و نقشی که آن ها می توانند در جلب مشارکت و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته باشند، تهیه این برنامه ها برای تمامی محله های شهر تهران در دستور کار قرار گرفته است. این اسناد در واقع بخشی از برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مشارکتی و پایین به بالا است. با توجه به گذشت چندین سال از شروع تهیه این اسناد و ایجاد بسترهای قانونی لازم و دستورالعمل های اجرایی نحوه تهیه و پایش برنامه ها، در این پژوهش به بررسی چالش های تحقق برنامه توسعه محله امام زاده قاسم به عنوان یک نمونه پرداخته شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد این برنامه با وجود نکات مثبت در زمینه نحوه تهیه برنامه و جلب مشارکت همچنان در برخی موارد دچار نقص هایی است که تحقق پذیری طرح را تحت الشعاع قرار می دهد. در این مقاله چالش ها در دو بعد محتوایی (بیشتر ناظر بر شرایط زمینه ای تهیه سند) و رویه ای (بیشتر ناظر بر روندهای طی شده در تهیه، اجرا و پایش سند) دسته بندی شده اند.
مرکز، هستی بخش محله
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
3 - 3
حوزههای تخصصی:
مرکز از مفاهیم کلیدی تمدن های باستانی است که در تبیین جهان به نقش آسمان و آفریننده غیرمادی در ایجاد هستی باور داشتند. در زبان فارسی این پدیده را «هسته» نامیده اند که به معنای عنصر هستی بخش است. مانند هسته میوه که درخت مثمر را پدید می آورد. علوم تجربی نیز از تمرکز قابلیت باروری موجودات در هسته آنها در قالب ژن و ترکیبات دیگر یاد می کند و بر اصالت هسته در پیدایش موجودات تأکید دارد. به تأسی از قانونمندی حاکم بر موجودات طبیعی که وجود، بقا، تکثیر و توالد آنها وابسته به هسته است، در محصولات انسانی نیز به وجود هسته به عنوان پدیدآورنده و نگهدارنده محصول اعتقاداتی وجود دارد. از جمله در پدیده شهر به عنوان یکی از عالی ترین محصولات انسان ساخت، مرکز که نقطه تأسیس و آغاز هستی شهر است، نقش هسته را ایفا می کند. در دنیای مدرن و با تفسیر لایه ای شهر، نظام سنتی وحدت گرا و متمرکز که بر رشد هسته و پدیدآوردن کلیت شهر مبتنی بود، کنار نهاده شد. شهر مدرن از همجواری لایه های کارکردی شهر بدون وابستگی به تاریخ تأسیس و بی اعتنا به ارتباط های وجودی میان اجزای شهر پدید آمد. در حالی که در شهرهای ارگانیک، به معنای زنده، شهر از رشد هسته و ایجاد اندام های ثانویه تحت اثر استعداد موجود در هسته و نیازهای جدید حیات شهری پدید می آید. تمدن ایران به مثابه قدیمی ترین تمدن زنده انسانی، در پرتو فرهنگ اسلام توانسته نمونه های عالی از شهر را پدید آورد. شهر ایرانی دوره اسلامی در فضایی رشد کرد که ابزارهای مدیریت کمی، مانند امروز در اختیار نبود. از آنجا که فرآیند حاکم بر پیدایی و رشد شهر مبتنی بر «هستی بخشی» به فضای زیسته و براساس رشد ارگانیک هسته به مثابه عنصر جوهری شهر بود، توانست به تولید شهرهای متعالی منجر شود. ویژگی مهم شهر ایرانی دوره اسلامی، وجود محلات به عنوان زیرسیستم و کل های کوچک در شهر است. هر یک از آنها به نوبه خود از یک مرکز تغذیه می شوند که هم مولد و هم عامل بقای محله است. درک مفهوم یکه و یگانه محله به مثابه یک کل، وابسته به وجود ویژگی هایی است که مهمترین آنها مرکزمحله است. وجه مادی محله، متکثر و فاقد وحدت است؛ خانه ها، راه ها و خدماتی پراکنده در میان آنها. حس یکپارچگی و وحدت از این فضای متکثر محصول خوانش و ادراک ناظر از آن است. چنانچه ناظر بتواند وحدتی در میان عناصر متکثر ادراک کند، محله متولد شده است؛ والا یک پهنه شهری است. مهمترین عاملی که به ظهور مفهوم کل در میان اجزای متکثر محله کمک می کند، وجود مرکز است. مرکزمحله فضای مشترک و تعاملی اهل محله است که در ادراک آنها از مفهوم محله مشترک است. همگرایی فهم شهروندان از محیط که به واسطه مرکز صورت می گیرد، به تولد مفهوم یگانه محله می انجامد. لذا نقش مرکزمحله را بیش از یک کانون خدماتی یا تقسیم دسترسی بلکه به عنوان هستی بخش باید به حساب آورد. آنچه که از محله به مثابه یک کل فهم می شود، هستی واحد آن است نه اجزای متکثرش. وجود اجزا برای تحقق محله شرط است اما امکان ادراک یکپارچه شرط لازم دیگر آن است. لذا محله را باید مبتنی بر دو رکن اجزای مادی و حالت یگانه آن دانست. اولی از عناصر محل پدید می آید و دومی از سازمان فضایی و نوع ارتباط میان عناصر. فهم سازمان و ارتباط اجزا عمل ذهن است که به تولید منظر منتهی می شود. منظر خوانش ذهن از عینیت ملموس است. منظر، «هست شده»ای کلی ادراک شده است. در میان عوامل هستی بخش محله، نقش مرکز از بقیه اصیل تر است. از این رو با تضعیف مرکز محله، هستی محله و ادراک یگانه آن میان اهالی به ضعف می گراید و با تقویت مرکز، محله استوار و زنده می شود.
نقوش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر اشکانی با تأکید بر نقوش مسکوکات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
179 - 195
حوزههای تخصصی:
مسکوکات از جمله مدارک ارزشمند جهت مطالعه ساختار فرهنگی و باورهای مذهبی دوره های تاریخی و یکی از دانش های مکمل مطالعات تاریخ و تاریخ هنر است که کاربرد آن مورد تأیید پژوهشگران باستان شناس و تاریخ هنر قرار گرفته است. نمادهای مندرج بر سکه ها مهم ترین راهنمای پژوهشگران در بازشناسی باورهای دینی و آشنایی با آراء و عقاید مذهبی در دوره های مختلف تاریخی به شمار می آید. اساطیر از دیرباز در فرهنگ و هنر هر قوم و ملت نقش محوری داشته و در بطن آیین ها، باورها و هنر آن ها به صورت داستان های روایی یا نمادهای تصویری نمود یافته اند. هدف این تحقیق شناسایی نمادهای گیاهی بر روی مسکوکات اشکانی است. سؤالات پژوهش عبارت است از مهم ترین نگاره های گیاهی بکار رفته در مسکوکات اشکانی کدام اند؟ آیا می توان از نمادهای گیاهی بکار رفته به باورها و اندیشه های مذهبی این دوره پی برد؟ این تحقیق به روش میدانی، توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که به شناسایی، بازخوانی و تفسیر نگاره های گیاهی به منظور شناسایی جایگاه آن ها در باورهای مذهبی و اساطیری دوره اشکانیان پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی مورد استفاده در مسکوکات این دوره شامل" نخل، زیتون، رزت، انگور، گندم، انار، زنبق و بلوط" است. تصویر "نخل، زیتون، رزت و زنبق" در مسکوکات چهاردرهمی، یک درهمی و سکه های برنزی شاهان اشکانی و نقوش"انگور، گندم، انار و بلوط" در مسکوکات برنزی مشاهده می شوند که با توجه به نماد شناسی می توان بیان کرد که این آرایه ها مرتبط با ادیان زرتشتی، مهرپرستی و آناهیتا است. بنا بر منابع مکتوب آیین زرتشتی در این دوره آمیخته با عقاید دیگر است و بیشتر به صورت تثلیث ایزدان (مهر- آناهیتا- اورمزد) مشاهده می شود و با بررسی مسکوکات آن ها این موضوع تأیید می گردد.
بررسی تطبیقی الگوی سفر قهرمان کریستوفر ووگلر در انیمیشن های میازاکی و دوره رنسانس دیزنی مطالعه موردی پری دریایی، دیو و دلبر ، همسایه من توتورو و شهر اشباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی سفرقهرمان ووگلر، الگویی شناخته شددرفیلمنامه نویسی هالیودی است.باتوجه به همزمانی همکاری ووگلردرپروژه های دیزنی باشکل گیری آنچه رنسانس دیزنی خوانده میشودو پیروی انیمیشنهای متاخردیزنی از این ساختار،این مقاله قصد داردپس ازبررسی ساختارسفرقهرمان زن دردوانیمیشن محبوب دوره رنسانس دیزنی - پری دریایی(1989)،دیو و دلبر(1991)و دو انیمیشن محبوب میازاکی - همسایه من توتورو(1988) ، شهر اشباح(2001) ، بررسی کندکه سفر قهرمانان زن میازاکی چه تفاوتی با قهرمانان زن دیزنی دارد و چه وجوه تفارقی میان این دو دسته انیمیشن است که روایت میازاکی را از دیزنی متمایز کرده و باعث میشودتجربه این انیمیشنهابرای مخاطب متفاوت باشد.این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و مشخص می کند با وجود تطابق روایت میازاکی با الگوی سفر قهرمان،پدرسالارانه نبودن جهان میازاکی، وجود شخصیت های مکمل زنی که درسفر قهرمان زن اثر گذارند،نبود آنتاگونیست سنتی که در تمام داستان نقاب سایه را به چهره می زند،فعال بودن قهرمان زن در تمام طول سفر،تحول بیشتر آنها و متنوع بودن اکسیر قهرمان از عواملی هستندکه سفر قهرمانان زن میازاکی را از دیزنی متمایز می کند.همچنین استفاده از نقاط اوج آرام در برابر نقاط اوج فیزیکی دیزنی که درآنها سایه نابود می شود، تجربه متفاوتی را برای مخاطب رقم می زند و شخصیت،روایت و جهان میازاکی را از دیزنی متمایزمی کند.
بازآفرینی فرهنگ مبنای مراکز شهری با تاکید بر احیای عناصر تاریخی و ایجاد فضاهای هویتمند؛ مطالعه موردی: مرکز شهر تکاب
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راهکاری نوین توانسته با بهبود توسعه ویژگی های منحصربه فرد مکان، پاسخگوی از دست رفتن معانی مکان ها و تفاوت ها و تمایزات، به شکل گیری تصویری دوباره و قوی تر از قبل و تا حد ممکن منحصربه فرد، برای برون رفت از مشکلات موجود در مراکز شهری و بافت های با ارزش تاریخی کمک نماید. در این پژوهش نیز سعی شده است تا جایگاه بازآفرینی فرهنگ مبنا در امر کیفیت بخشی به محدوده تاریخی و فرهنگی شهر تکاب شناسایی گردد و متناسب با آن به ارائه راهکارهای طراحی در این مکان اقدام شود. روش تحقیق این مطالعه، بصورت توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی و کتابخانه ای بوده و ابزارهای لازم برای این امر شامل: مطالعه کتب، مقالات، اسناد و طرح های توسعه شهری، مصاحبه ژرف کاوانه با اهالی، پرسشنامه و مشاهده بوده و برای نظرخواهی از کارشناسان و بومی سازی معیارهای مربوطه، تکنیک دلفی به کار برده شده است. در ادامه به منظور تدقیق معیارها و انتخاب سیاست های مناسب از تکنیک سوات نیز بهره گرفته شده است. در پایان اطلاعات به دست آمده دسته بندی و توسط نرم افزارهای آماری همچون SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده به ارائه چارچوب طراحی شهری و راهنمای طراحی شهری مبتنی بر بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده مورد نظر اقدام گردیده است.
بررسی طراحی کارامد فضاهای اداری با بهره گیری از معماری سبز با تأکید بر روانشناسی محیط
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری و زیبایی شناسی اشعار توصیفی فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
526 - 541
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد از برجسته ترین سرایندگان اشعار زنانه در تاریخ ادبی معاصر ایران محسوب می شود. اشعار وی در قالب دیدگاهی انتقادی خودنمایی می کند. این اشعار علاوه بر داشتن زبانی ساده و صمیمی، بی پرده ترین و هنری ترین تصاویر زنانگی زندگی وی را به تماشا گذاشته است. در این پژوهش ساختار زبانی این تصاویر در اشعار وی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. لذا جامعه آماری آن، تمام اشعار فروغ خواهد بود و حجم نمونه براساس روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، گونه های مختلف توازن در سطوح آوایی، واژگانی و نحوی بررسی می شود تا چگونگی استفاده وی از شگردهای قاعده فزایی آشکار شود. در بخش نخست در توازن آوایی، توازن واجی و توازن هجایی بررسی می شود. سپس در توازن واژگانی انواع تکرار در سه سطح واژه، گروه و جمله تحلیل شده و در بخش پایانی توازن نحوی با دو زیربخش همنشین سازی نقشی و جانشین سازی نقشی توصیف می شوند. در بررسی های انجام شده، نتیجه بیانگر آن است که فروغ فرخزاد از بین شگردهای آوایی، بیشتر به توازن آوایی و واژگانی توجه داشته که علاوه بر بازتاب هنری و خلاقیت وی در کاربرد این توازن ها- به ویژه توازن آوایی و نغمه حروف- توانسته مفاهیم شعری خود را بسیار هنرمندانه همراه با صمیمیت به مخاطبان القا نکند و بر موسیقی و برجستگی کلامش بیفزایداهداف پژوهش:تحلیل ساختاری و زیبایی شناسی توصیفی در اشعار فروغ فرخزاد.بررسی توازن آوایی، توازن واجی و توازن هجایی در اشعار فروغ فرخزاد.سؤالات پژوهش:ساختار و زیبایی شناسی در اشعار فروغ فرخزاد چگونه است؟توازن آوایی، توازن واجی و توازن هجایی در اشعار فروغ فرخزاد چگونه است؟
تبیین تأثیر فرم معماری بر بهره وری انرژی ساختمان های بلند مسکونی در اقلیم سرد و خشک (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
7 - 24
حوزههای تخصصی:
فرم معماری ساختمان های بلند، موضوعی پر اهمیت در تحلیل های مربوط به افزایش بهره وری به شمار می رود. همواره تلاش شده است فرمی برای ساختمان های بلند طراحی شود که این فرم از بیشترین بهره وری انرژی برخوردار باشد، از این رو پژوهش حاضر، ضمن محاسبه زاویه تابش خورشید در تابستان و زمستان و میزان چرخش آن در پلان و مقطع، فرم بهینه را به گونه ای به دست می آورد که بیشترین مساحت را رو به خورشید در فصل زمستان و کمترین مساحت را رو به خورشید در فصل تابستان داشته باشد. روش تحقیق، کتابخانه ای و به روش تحلیلی- توصیفی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش شبیه سازی در نرم افزارهای اعتبارسنجی شده، استفاده می شود. به منظور شناخت شرایط اقلیمی از نرم افزار کلایمیت کانسالتنت جهت تحلیل اطلاعات اقلیمی شهر اردبیل و جهت شبیه سازی پارامترهای تأثیرگذار بر اهداف پژوهش، از نرم افزار دیزاین بیلدر استفاده شده است. در این پژوهش شهر اردبیل به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. از این رو زاویه خورشید و آزیموت زمستانه و تابستان براساس نمونه اردبیل درنظر گرفته شده است. نتیجه اینکه با شناخت شاخص های فرم معماری مؤثر بر مصرف و بهره وری انرژی در ساختمان های بلند مسکونی در اقلیم سردوخشک، می توان میزان کارایی انرژی را از نقطه نظر شاخص های کالبدی و محیطی تعیین کرد.اهداف پژوهش:تبیین تأثیر فرم معماری ساختمان های بلندمرتبه مسکونی بر بهره وری انرژی با تکیه بر انرژی خورشیدی.راهکارهایی جهت افزایش میزان بهره وری انرژی در ساختمان های بلندمرتبه مسکونی.سؤالات پژوهش:فرم معماری ساختمان های بلندمرتبه مسکونی چه تأثیری بر میزان بهره وری انرژی دارد؟میزان زاویه تابش خورشید در فصل تابستان و زمستان در طراحی و تحلیل سازه ها بلندمرتبه چه نقشی در بهروری دارد؟
تجزیه و تحلیل عناصر داستانی امیرارسلان براساس تئوری آیان وات در تطبیق بر عناصر مصور هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
96 - 115
حوزههای تخصصی:
قصه امیرارسلان یکی از زیباترین داستان های ایرانی است. واکاوی عناصر این داستان می توان نکات مهمی را در خصوص سیر تحول داستان در ادبیات ایران آشکار سازد. هر داستان عناصری دارد که در رابطه ای پیوسته کل داستان را می سازند. این پژوهش بر آن است که عناصری چون پی رنگ، شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید، صحنه، درون مایه، توصیف و گفتگو را براساس نظریه ایان وات در داستان امیرارسلان ارزیابی و تحلیل کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس این ارزیابی قصه امیرارسلان پی رنگی سست و تقلیدی داشته و بر عنصر داستان تأکید دارد؛ یعنی حوادث داستان یکی پس از دیگری برای امیرارسلان به وجود می آیند. قهرمان این داستان، امیرارسلان و ضدقهرمانان آن قمر وزیر و فولادزره و مادر فولادزره و... هستند که اغلب به صورت کلی و با ویژگی های منحصربه فرد توصیف می شوند. شرح کلیات باعث بی توجهی به بُعد زمان و مکان در این قصه شده است. زمان کلی با عبارت هایی چون در برآمدن آفتاب جهانتاب، منهدم شدن سپاه انجم و... بیان می شود و توصیفات مکان نیز کلی است. داستان از زاویه سوم شخص مفرد روایت می شود و راوی به همه چیز اشخاص آگاهی کامل دارد. در این اثر روابط على و معلولی کم رنگی داریم. در این قصه به کلیات توجه شده است؛ اشخاص بسیار کلی توصیف می شوند، زنان هویت خاصی ندارند و برای صحنه های عشقی توصیف می شوند. در نسخه مصور داستان هزار و یک شب نیز شاهد حضور زنان در صحنه های دریاری هستیم.اهداف پژوهش:بررسی عناصر در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات.بررسی عناصر داستانی در نوع داستان کهن و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب.سؤالات پژوهش:عناصر داستانی در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات چگونه است؟عناصر داستانی در قصه امیرارسلان و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب چگونه است؟
نقش شاخص های فضای زیستی در بهزیستی و ارتقا کیفیت زندگی شهروندان منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
303 - 314
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی یکی از بنیادی ترین و مهم ترین موضوعات در حیطه تمام پژوهش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است. به طوری که بی توجهی و شناخت ناکافی نسبت به مسئله کیفیت زندگی و ابعاد و جنبه های گوناگون آن اثرات و تبعات آسیب زا بر تمام ابعاد و زوایای یک جامعه خواهند داشت. در این پژوهش، هدف شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مهم ترین مؤلفه مؤثر بر کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد منطقه 12 شهر تهران در راستای تقویت سطح کیفیت محیط زندگی در این بافت است. با بررسی های انجام شده مسکن به عنوان مهم ترین اولویت در کیفیت زندگی ساکنان محسوب می شود که این امر می تواند علاوه بر تأمین مسکن شهروندان که اغلب گروه های کم درآمد جامعه، به امر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری و استفاده از ذخایر و پتانسیل های موجود و درنهایت موجب ارتقای سطح کیفیت زندگی در این بافت ها شود. تجزیه و تحلیل داده ها از روش هایی مانند توصیفی، به کار بردن مدل های شامل آزمون تک نمونه ای کولموگروف، رگرسیون چند متغیره، پیرسون بهره گیری شده است. نتایج نهایی مقاله حاضر بیانگر این است که الگوی مناسب برای افزایش کیفیت زندگی در بافت فرسوده منطقه 12 تهران بر مبنای کاهش دخالت دولت و استفاده بیشتر از بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد است.اهداف پژوهش:شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی در منطقه 12 شهر تهران.استفاده از توانایی ها و پتانسیل های موجودر در بافت های ناکارآمد شهر در راستای افزایش کیفیت زندگی.سؤالات پژوهش:خصوصیات کالبدی و کارکردی بافت منطقه 12 و وضعیت اقتصادی- اجتماعی چه نقشی در فرایند افزایش کیفیت زندگی مردم این منطقه دارد؟مؤلفه ها و شاخص های کیفیت زندگی اقشار کم درآمد (از نظرکمیت و کیفیت) در شهر تهران در چه وضعیتی قرار دارد؟
سنجش کانسپت معماری فضای نیایشگاهی در دوران ماد در نوشیجان تپه، زاربلاغ و تپه ازبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادها به عنوان اولین حکومت یکپارچه و مرکزی ایران شناخته می شوند. معماری این حکومت به واسطه کاوش های محدود و تاریخ گذاری های مبهم، دچار ابهاماتی است. بخش عمده معماری ماد را تالارهای ستوندار، مجموعه انبارها و فضاهای نیایشگاهی تشکیل می دهند. فضاهای نیایشگاهی به واسطه اطلاعات ناکافی از آیین مادها به عنوان پر ابهام ترین بخش معماری ماد شناخته می شوند. نیایشگاه مرکزی نوشیجان مهم ترین فضای نیایشگاهی ماد است که در جریان کاوش های آن مشخص شد که این نیایشگاه بدون کوچک ترین آسیبی مهر و موم شده است. با کاوش های بیشتر در قلمرو حکومتی ماد، محوطه های دیگری با شرایط یکسان با نوشیجان آشکار شدند که گمان می رود سرنوشت یکسانی با این نیایشگاه داشتند. در این پژوهش با روش توصیفی _تحلیلی و مطالعه موردی و با هدف خوانش معماری از کانسپت طراحی و کارکرد فضاهای نیایشگاهی ماد، سنجشی معمارانه بین نیایشگاه مرکزی نوشیجان تپه، نیایشگاه زاربلاغ و تپه ازبکی صورت گرفته است، این سنجش در انتها دستیابی به یک الگوی مفهومی دو بخشی در طراحی این نیایشگاه ها را میسر می سازد. در بخش نتیجه گیری، همانندی های این نیایشگاه ها در زمینه کانسپت و ساختار معماری، بستر محیطی و مصالح ساختمانی ذکر خواهد شد. در نهایت به شباهت های ساختاری و عملکردی بناهای مذکور با نیایشگاه غربی نوشیجان تپه، بنای سنگی واسون کهک، نیایشگاه تخچرآباد بیرجند و نیایشگاه حاجی خان فامنین نیز اشاره ای خواهد شد.
رویکرد جغرافیایی بر آرمان و واقعیت فضاهای عمومی شهرها با تأکید بر نقش ایدئولوژی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله ایدئولوژی در طول دروان مدرنیته ذهن اکثر شهرشناسان را از گذشته تا اکنون به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر درآمدی جغرافیایی فلسفی بر نقش این مفهوم در فضاهای عمومی شهرهاست. بحث ایدئولوژی از جمله مواردی است که در تبیین امور فیزیکی، اجتماعی و روانی فضاهای عمومی به طور وسیعی در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، از این زاویه دید تدقیق در این باب در تحلیل های شهرشناسانه از ضروریات است. بر این مبنا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به پرسش های ذیل است: چه اقدامی می توان انجام داد تا شهرهای موفق در قرن بیست ویکم ایجاد کرد؟، نقش حضور چهره به چهره در ایجاد فضاهای عمومی شهرها را چگونه می توان از منظر فلسفی و علمی به صورت سنجیده تبیین کرد؟ ایدئولوژی چیست و چه تأثیراتی بر فضای فیزیکی، اجتماعی و روانی شهرها می گذارد؟ نسبت میان ایدئولوژی سوسیالیستی و نئولیبرالیستی با فضاهای عمومی شهر چگونه فضایی را پیش رو می گذارد؟ هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر پیگیری مفهوم ایدئولوژی و نسبت آن با فضاهای عمومی شهری از منظر جغرافیایی به منظور نیل به فضاهای شهری با مقیاس انسانی است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش تجزیه و تحلیل متون استفاده شده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده است ویژگی های شهر خوب، نقش حضور چهره به چهره در تعاملات انسانی، شکل گیری امر اجتماعی و توجه به مفهوم حقوق عمومی و منافع جمعی تبیین و استفاده ایدئولوژی های مختلف سوسیالیستی و نئولیبرالیستی به عنوان نمونه مطالعه ای مورد کندوکاو قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که قبض و بسط مفهوم فضای عمومی شهرها منطبق با ایدئولوژی های گوناگون، شکل فضایی، اجتماعی و روانی آن را دچار تغییرات فراوان می کند و برای ایجاد جامعه مدنی فعال، سرزنده و دموکراتیک که در آن مفهوم شهر شکل راستین خود را پیدا کند، ایجاد امکان و فرصتی برای تعامل و تبادل اجتماعی به شکل هدفمند، از الزامات آفرینش این امر و نیز عامل موفقیت شهرها در گذشته تا اکنون بوده و در آینده نیز خواهد بود.
تحلیل فلسفی- عرفانی فضامندی در شعر و نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
281 - 304
حوزههای تخصصی:
نظریه های شعرشناختی در دوران معاصر و در پیوند با آن ها شعر معاصر، متأثر از زبان شناسی ساختاری یا زبان به مثابه موضوعِ علم است. رویکردی به زبان که بنیان اش را در نظریاتِ فردینان دوسوسور باید جُست. او زبان را در چرخه ای از دال های آوایی و مدلول هایی که در تصور ذهنی، محدود می مانند تعریف کرد و سرآغاز فضای یکسان ساز بوطیقای فرمالیستی و انتزاعی قرن بیستم شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این رویکردِ به زبان و نظریه ی ادبی، نسبتی ماهوی با سوبژکتیویسم دکارتی دارد که مبتنی بر تفکیک ذهن از عین است و در مقابلِ بداهتِ در-جهان-بودن انسان و هستی شناسیِ زبان نزدِ هایدگر، و همچنین تقاطع انسان و جهان در پدیدارشناسی تن بنیاد مرلوپونتی قرار می گیرد. نزدِ هایدگر تنها آنجا که زبان هست، جهان هست و ما همواره خود را در فضایی که زبان می گشاید بازمی یابیم و به نظر می رسد همین فضای پدیداری ست که می تواند در-جهان-بودن انسان از یک سو و در-زبان-بودن انسان از سویِ دیگر را، به هم پیوند دهد؛ زیرا زبان و جهان توأمان به ما عرضه می شوند و شیوه ی هستیِ هر دو فضامند است. بنابراین فضا و تلقی زبان همچون فضا در مقابل تلقی زبان همچون فرم، منشأ شعر و بوطیقای فضاست، نظریه ای که در آن شعر را نه با رویکردی زیبایی شناختی با فرم و محتوا، بلکه با آشکارگیِ آن نسبت به جهان از یک سو و تن یافتگی آن نسبت به انسان از سوی دیگر، باید سنجید. فضامندی در نگارگری نیز مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. اهداف پژوهش: بررسی فضامندی در شعر از دیدگاه فلسفی و عرفانی. برسی فضامندی در نگارگری از دیگاه فلسفی و عرفانی. سؤالات پژوهش: از دیدگاه فلسفی و عرفانی چه عواملی در ایجاد فضامندی در شعر تأثیر دارند؟ از دیدگاه فلسفی و عرفانی فضامندی در نگارگری چگونه ایجاد می شود؟
ارزیابی سطح سلامت مناطق مسکونی بر پایه طب سنتی؛ مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۵۷-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش انجام شده که عوامل مؤثر بر سلامت سکونتگاه های شهری بر پایه طب سنتی کدام اند؟ و با موردکاوی به این پرسش ها نیز پاسخ می دهد که آیا سکونتگاه های کاشان با معیارهای مورد تأکید طب سنتی همخوانی دارد؟ کدام مناطق شهری کاشان برای مکان گزینی مسکن سلامت بخش مناسب هستند؟ هدف این پژوهش تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی در شهر کاشان بر پایه شناخت بستر اقلیمی، طبیعی و مصنوعی با تکیه بر نتایج مستندات طب سنتی و نیز ارائه نمونه ای از شیوه مطالعات کاربردی در مقیاس شهری برای دستیابی به مناطق مسکونی سلامت محور است. پژوهش از نوع پژوهش موردکاوی در شهر کاشان بوده که با شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. بر پایه یافته ها، طب سنتی برای مکان گزینی سکونتگاه های شهری، شناخت عواملی همچون اقلیم شامل عرض جغرافیایی، پستی و بلندی، بادها، جنس زمین، معادن، آب های طبیعی موجود و نحوه سامان دهی بناها برای سازگاری با اقلیم (به عنوان بستر طبیعی و مصنوعی) و ویژگی های ساکنان شهر را لازم می شمرد. برای تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی، نخست باید شرایط اقلیمی، عوارض طبیعی و مصنوعی شهر و سالم بودن هوا بررسی شده و سپس کارآمدی ساختار بلوک های مسکونی ارزیابی و راهکارهای سلامت بخش محل سکونت پیشنهاد شود. مهم ترین عوامل محیطی کاهنده سطح سلامت مناطق مسکونی کاشان، هوای گرم وخشک در فصول گرم، ریزگردها در بهار و تابستان، آلاینده ها در پاییز و زمستان و ساختار برون گرای واحدهای مسکونی و گشودگی تک سویه بلوک های مسکونی هستند. راهکارهای سلامت بخش مناطق مسکونی عبارت اند از: انطباق ساختار گذرهای شهری بر گذر آب های سطحی، سویابی بلوک های مسکونی بر پایه بهره گیری از شرایط سلامت بخش باد و آفتاب، مرکزیت فضای باز در ساختار عرصه و اعیان بلوک های مسکونی برای کاهش گشودگی های بیرونی و مصونیت از هوای خشک و آلوده. نتایج تحلیل ها گویای آن است که بالاترین سطح سلامت در شهر کاشان بر پایه مجموع عوامل کالبدی در معماری و شهرسازی، در بافت سنتی و حوزه باغات دشت فین و پایین ترین سطح آن در بافت جنوب شرقی شهر است. در کل سطح سلامت در معماری و شهرسازی کاشان میانه مایل به سلامت است.
Evaluating the Quality of Revitalization of Lost Spaces with an Emphasis on Abandoned Factories (Case Study: Zanjan Match Factory)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
Identifying and reviving los t spaces to reduce them is one of the duties of contemporary architects and urban planners; in the meantime, paying attention to the quality of revitalization and users' and beneficiaries' satisfaction is an issue that determines the success rate of this critical issue. The aim of this s tudy was twofold. Firs t, it has assessed the quality of revitalization of los t spaces using the Analytic Hierarchy Process (AHP) method. Second, it has inves tigated Zanjan Match Factory's revitalization success rate, converted into a museum of indus try and mining after renovation and recons truction. The present article's conceptual model is based on the exploratory analytical research method based on Bradbent's theory and the introduction of his five principles as assessment parameters. Each component in the case s tudy is considered, prioritized, and assessed by a survey of 15 participants in two groups of experts and users. Findings show that the criteria of human protection and economic productivity have a greater score in the proper revitalization of this heritage. In contras t, space proportions with a pattern of behavior have the lowes t score (preferences). Furthermore, this space's revitalization shows revitalization's success is the proper coordination between revitalization experts and users of this space regarding fulfilling their desires and needs.
تحلیل پیرامتنی امضاءِ «اسدالله اصفهانی» بر شمشیرهای عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
71 - 87
حوزههای تخصصی:
در عصر صفویه با حمایت سلاطین از هنر و صنایع، رزم افزارهای فلزی دستخوش تحولاتی گردید. از جمله؛ شمشیرهای فولادی که علاوه بر کیفیت تیغه ها، بر تزیینات و کتیبه های آن نیز توجه بسیار شده است. این کتیبه ها به عنوان یکی از اجزاء ثبت تاریخی، از لحاظ محتوا؛ اطلاعاتی درباره تاریخ و شرایط اجتماعی عصر سازندگان و نام ایشان، نام های سفارش دهنده آثار و همچنین حاکمِ وقت ارائه می دهند. در این پژوهش برآنیم تا براساس رویکرد پیرامتنیت ژرار ژنت به بررسی ابعاد گوناگون امضاءِ «اسدالله اصفهانی» بر کتیبه شمشیرهای صفوی بپردازیم که به عنوان یک پیرامتن، امضاء و نام سازنده اثر چگونه می توانند در دریافت متن از سوی مخاطبان مؤثر واقع شوند؟ هدف، پی بردن به محتوای صریح و ضمنی امضاء، ارتباط متن، پیرامتن و در نهایت، مخاطب با یکدیگر بوده که به عقیده ژنت؛ پیرامتنیت، در آستانه متن قرار داشته اند و نقش مهمی در ارتباط، درک و دریافت متن از سوی مخاطبان دارند. یافته های حاصل، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام گرفته اند، بیان می کنند با توجه به ویژگی های امضاءِ «اسدالله»، به عنوان پیرامتن بانام حقیقی- یکی از شمشیرسازان درباری- و نیز پیرامتن بانام مستعار - لقبی برای برتری تیغه های ساخت شمشیرسازان دیگر- به تنهایی درج نشده است. بلکه نام دارنده شمشیر نیز جزء لاینفک امضای اسدالله بوده که می تواند مظهر قدرت و عظمت سیاسی شاهان صفوی در رأس دربار باشد. سازنده این تیغه ها، علاوه بر وجه ظاهری امضاء و فرمانبرداری چاکرانه اش نسبت به شاه ولایت صفویان تلاش نموده تا با القاب و جملاتی، به اعتقادات شیعی شاهان صفوی تأکید نماید، که نشانگر وجه شاهانه، سیاست و اقتدار حکمرانان صفویه در زیر لوای اعتقادات شیعی و ارادتشان به خاندان نبوّت بوده است.