فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
تحلیل فضامندی قانون در مدیریت زمین های ساحلی: کنشگری آب و تعارض منافع بررسی موردی: ساحل جنوبی دریای کاسپین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
27 - 46
حوزههای تخصصی:
زمین های ساحلی در کرانه جنوبی دریای کاسپین به دلیل مزیت های فضایی متنوع، همواره در معرض فشارهای ناشی از رقابت برای سکونت و فعالیت قرار دارند. اگرچه جریان قانون گذاری برای هدایت و کنترل استفاده و بهره برداری از این زمین ها حدود 9 دهه قدمت دارد، با این حال، به نظر می رسد عملیاتی شدن این قوانین در هر دوره با چالش های متفاوتی مواجه بوده است. این پژوهش می کوشد تا از منظر جغرافیای قانونی و با استفاده از رویکرد روش شناسی آمیخته و فن تحلیل اسنادی و پیمایش، جریان قانون گذاری را به بسترهای طبیعی و اجتماعی مربوطه پیوند دهد. یافته های پژوهش نشان داده اند که اگرچه قانونمندی فضا و تعین بخشی به قلمروهای ساحلی با تکیه بر تراز ارتفاعی آب دریا انجام شده است، اما در عمل این قوانین به دلیل بکارگیری رویکرد ایستا و مقطعی در مواجهه با پویایی های طبیعی ساحل، بی اعتبار شده اند. همچنین عینیت نیافتن زمین های ساحلی پیراشهری از سوی ساکنان بومی و نیز تعارض منافع سازمانی و منافع عمومی، مانع از اجرای قوانین آزادسازی حریم دریا بوده است. روایت های این پژوهش نشان دهنده اهمیت فضامندی قوانین مدیریت زمین های ساحلی به واسطه کنشگری عناصر مادی (آب) و غیرمادی (قدرت) هستند.
اهمیت توسعه و ترویج فعالیت های فرهنگی هنری در تقویت هویت ملی (60-67)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی احساس تعلق خاطر فرد به یک ملت است. احساسی که بازتاب خود را در سنت ها، فرهنگ یا زبان یا سیاست نشان می دهد. جوامع انسانی روزبه روز تعلقات بیشتری نسبت به جهان پیرامون خود پیدا می کنند. هویت های ملی برایند مقاومت در مقابل فرهنگ های جهانی هستند چرا که قدرت و ظهور بیشتری در برابر جوامع دارند. حال باید ببینیم که وضعیت فرهنگی کشور ما، ایران، در این دوران چگونه خواهد بود و آیا قادر خواهیم بود که هویت فرهنگی و ملی خود را بر اساس نیازها و درخواست های خود شکل دهیم؟ در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، متوجه شویم که آیا راهکارهای دقیق و منسجم و سیاست گذاری صحیح با ترویج فعالیت های فرهنگی هنری می تواند هویت ملی ایرانیان را در مقابل تهاجم فرهنگی در تعارض قرار ندهد و چه عواملی می توانند باعث قوت و بالندگی فرهنگی ما شود.
خوانش ساختار فضایی ارسن صاحب آباد تبریز از نگارۀ «بزم شبانه در کاخ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
55 - 66
حوزههای تخصصی:
از اواخر سده ششم تا اوایل سده دهم ه. ق.، تبریز یکی از شهرهای مهم و تأثیرگذار در هنر و معماری ایران و سرزمین های همجوار بوده است که غالباً از اصطلاح معماری دوره ایلخانی (تیموری-ترکمانی) برای این بازه زمانی نیز استفاده می شود. در این دوران آثار معماری بی شماری در قالب مجموعه ها و تک بناها در شهر تبریز ساخته شده است اما متأسفانه در طی ادوار گذشته به دلیل بروز زلزله های شدید و جنگ های حکومتی این آثار آسیب دیده یا به شدت تخریب شده اند. تنها مدارک موجود در مورد ساختار فضاهای معماری این بناها مشتمل بر بقایای معماری برجامانده، اسناد تاریخی و سفرنامه سیاحانی است که تا اواخر دوره صفویان از تبریز دیدن کرده اند. از مهم ترین اسناد تاریخی می توان به نگاره هایی اشاره کرد که در آنها اثر معماری یا شهر موضوع اصلی نگاره است و این نگاره ها دربردارنده موضوعات مهم معماری اند؛ به ویژه اگر بنای موجود در نگاره تخریب شده یا از بین رفته باشد. یکی از این نمونه ها نگاره «بزم شبانه در کاخ» از نسخه مصور شاهنامه طهماسبی در عصر صفوی (قرن 10 ه. ق.) است که در کتابخانه سلطنتی تبریز تهیه شده و می توان با مطالعه این نگاره، اطلاعات سودمندی در رابطه با فضای معماری شهر تبریز در دوره تیموری (قرن 9-10ه. ق.) به دست آورد. هدف تحقیق پیش رو رسیدن به درک فضای معماری تبریز در قرن 9-10 ه. ق. با بررسی فضای معماری نگاره «بزم شبانه در کاخ» است. روش شناسی پژوهش حاضر بر اساس مدل پیاز پژوهش ساندرز، در پارادایم شناخت شناسی تفسیرگرا، از نوع کیفی و با رهیافت تاریخی است.گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- کتابخانه ای انجام شده و روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیلی- تطبیقی و همچنین به لحاظ نوع نتایج، توصیفی و تحلیلی است. با تحلیل ساختار فضاهای معماری نگاره «بزم شبانه در کاخ» و مقایسه تطبیقی آن با فضاهای معماری مجموعه صاحب آباد تبریز، یافته های تحقیق حاکی از آن است که به احتمال زیاد مجموعه ترسیم شده در نگاره شاهنامه طهماسبی، به فضای معماری مجموعه صاحب آباد تبریز قرن 9-10 ه. ق. اشاره دارد.
توسعۀ تخریبی پروژۀ بین الحرمین شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
67 - 70
حوزههای تخصصی:
شاهچراغ شیراز به مثابه فضای شهری با عملکرد مذهبی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در شهر سنتی شیراز تا حدود صد سال گذشته به عنوان هسته مرکزیِ مذهبی-اجتماعی، میعادگاه مردم با باورها و اعتقاداتشان در طول روز و هفته بود. با گسترش شهر شیراز و تحولات مرزهای کالبدی شهر، بافت تاریخی پیرامون حرم از حدود 1330 شمسی تا کنون آماج حمله توسعه و حفاظت از طرف برنامه های مصوب مدیران قرار گرفته است. پس از تخریب بخش اعظمی از بافت تاریخی شیراز به بهانه احیاء، آخرین تیر، طرح تخریب 57 هکتاری بافت در سال 1400 در جوار حرم مطهر سید علاءالدین حسین بود که با تلاش متخصصین و مردم آگاه تا کنون عملی نشده است. با توجه به عملکرد آستانه و شاهچراغ نزد عموم مردم، و تقدس حریم آن، تخریب محدوده دو حرم و اتصال آن ها به یکدیگر با چه هدفی و به چه قیمتی، قرار است از طرف مدیران شهری به عنوان نماینده های معتمد مردم صورت گیرد؟ فضاهای مذهبی و حریم فضاهای مذهبی در باور مسلمانان مکان سیر در انفس و غلبه اتمسفر روحانی فضاست، حال می توان با غلبه کاربری تجاری نامأنوس با بافت مذهبی و تاریخی یک مکان زیارتی را اسماً بین الحرمین خواند و رسماً زوار را از سیر در انفس بازنمود و به سیر در آفاق تشویق. در چنین فضایی به نظر نمی رسد مخاطب زائر باشد، بلکه سیاحی است برای خرید مایحتاج و سوغات.
مقایسه شیوه تبلیغات تجاری در تهران و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
1 - 13
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختار پیام رسانی تبلیغات تجاری با توجه به نوع دریافت و پذیرش فرهنگ اجتماعی هر کشور تعیین می شود. فرهنگ جامعه می تواند نقش تعیین کننده ا ی در شیوه تبلیغات تجاری، روش های تولید و استعاره های آن داشته باشد. در این پژوهش، به بررسی شیوه تبلیغات تجاری در دو شهر تهران و بغداد از کشور ایران و عراق، به عنوان دو جامعه متفاوت پرداخته می شود و ارتباط بین فرم ها، نحوه انتخاب و ترکیب بندی برخی از آثار تبلیغاتی این دو شهر بررسی می گردد و به این پرسش ها که ویژگی بارز عناصر بصری تشکیل دهنده تبلیغات تجاری تهران و بغداد چیست و با توجه به سابقه فرهنگی مشترک در خط و نوشتار و دین مشترک تفاوت ها و شباهت های تبلیغات تجاری در تهران و بغداد، بازتاب چه ویژ گی هایی در این دو جامعه است؟ هدف: پژوهش حاضر با بررسی عناصر تبلیغات تجاری، در پی شناخت تأثیر فرهنگ بر خروجی فرم های تبلیغاتی دو شهر تهران و بغداد است. روش پژوهش: رویکرد این جستار، کیفی و روش ارائه آن توصیفی وتحلیلی و با اتکاء به اطلاعات میدانی و منابع کتابخانه ای است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد نوشتار در تبلیغات شهر تهران نقش زیبایی شناختی بارزی را در تبلیغات ایفا کرده و حروف شامل نوعی وحدت در فونت های به کار رفته است؛ در حالی که در تبلیغات شهر بغداد، تأکید بر حاکمیت تصویر، در تبلیغات تجاری است و این موضوع، تأثیر بسزایی در ایجاد جاذبه در جهت اهداف کاربردی و زیبایی شناسی تبلیغات دارد؛ همچنین هر دو شهر از نظر بصری و فرهنگی، تحت تأثیر تبلیغات مدرن و روند آن قرار دارند.
بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر شکلگیری نقشۀ ذهنی کاربران در ترمینال های مسافربری (نمونۀ مورد مطالعه: ترمینال فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
18 - 29
حوزههای تخصصی:
شناخت محیط به عنوان عامل تأثیر گذار بر کیفیت تصویر ذهنی، در مسیریابی کاربران ترمینال های فرودگاهی، نقشی بسزا ایفا می کند. با این وجود کم توجهی به مؤلفه های مؤثر بر کیفیت ادراک کاربران، در طراحی فضاهای مذکور، موجب کاهش ارتباط کاربران با این فضاها شده است. این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال شکل گرفته که میزان اثربخشی مؤلفه های تصویر ذهنی و نقشه های شناختی در مسیریابی بهینه کاربران فضاهای ترمینال های فرودگاهی به چه اندازه است. سنجش نوع و میزان اثر ارتباط میان این مؤلفه ها در کیفیت مسیریابی کاربرانِ فضاهای مذکور سؤال دیگر این تحقیق بوده است. تبیین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و تقویت تصویر ذهنی با تمرکز بر افزایش کیفیت کاربری، هدف اصلی تحقیق بوده و ایجاد سهولت در مسیریابی فضاهای جمعی از دیگر اهداف آن به شمار می آید. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از راهبرد کمّی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. داده های کیفی بر پایه مطالعه منابع مکتوب پیرامون ادراک محیط، تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی جمع آوری شده و اطلاعات کمی مبتنی بر پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه در محدوده مکانی مورد مطالعه به دست آمده است. یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در رتبه بندی، تأثیر عوامل کالبدی، خوانایی، جست وجوی معنی و جذابیت به ترتیب از بیشترین میزان اثربخشی در شکل گیری نقشه ذهنی برخوردار بوده اند.
جهت گیری بهینه ساختمان باهدف سایه اندازی مطلوب و کاهش مصرف انرژی (نمونه موردی خانه موسیقی تهران)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش رشد جمعیت، بحران انرژی و رو به اتمام بودن منابع انرژی در کره زمین، همگی هشدارهایی هستند برای تمامی علوم و در تمام زمینه ها و حرفه ها، برای کمک به پایداری وضع موجود. ازآنجایی که مقدار زیادی از مصرف انرژی در دنیا صرف مصارف ساختمانی می گردد و از این میزان مقدار قابل توجهی صرف بار سرمایش و گرمایش و ایجاد آسایش حرارتی در ساختمان می گردد، توجه و مطالعه در این زمینه به شدت موردتوجه می باشد. در این پژوهش با انتخاب یک ساختمان به عنوان نمونه موردی، میزان تابش نور خورشید دریافتی توسط سطوح عمودی، بررسی شده است؛ و در ادامه با استفاده از روش شبیه سازی و نرم افزارهای مرتبط، به طور بی درنگ زاویه های متفاوتی بین صفر تا 180 درجه چرخش برای ساختمان درنظر گرفته شده است تا زاویه قرارگیری ساختمان بهینه گردد. زاویه بهینه به این معنا که کمترین میزان انرژی خورشید در سطوح عمودی دریافت شود و بیشترین میزان سایه اندازی را داشته باشیم. در رابطه با میزان نور خورشید دریافتی در ساختمان و زاویه بهینه پژوهش هایی بالاخص در سال های گذشته انجام شده است که نرم افزار مورداستفاده و نیز اندازه گیری بر روی سطوح عمودی در شهر تهران در این تحقیق، به عنوان نوآوری پژوهش محسوب می گردد. نتایج زاویه بهینه را به همراه نمودارهای تحلیل انرژی ساختمان نمایش می دهد.
کاربردها و کارکردهای پدیده صوتی موسیقاییِ آوازخوانی فروشندگان در بازار بزرگ شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات اقتصادی حاکم بر بازارها، همواره در شکل گیری و نوع تعاملات انسانیِ میان عرضه کننده و متقاضی، تاثیرگذار بوده اند. دراین میان، بازارهایی با ساختار و بافتِ سُنتی (نظیر آنچه در بازارهای گیلان مشاهده می شود)، علاوه بر تبعیت از مناسبات اقتصادیِ مرسوم، موقعیت ها و شرایطی را به واسطه نظم فرهنگیِ مستقر در جامعه پدید می آورند که از تعاملات انسانی گرفته تا انتظام یافتگیِ سطوح مرتبط با ساختار کالبدی را تحت تأثیر قرار می دهند. این مقاله با هدف صورت بندی و تحلیل آوازهای فروشندگان بازار بزرگ رشت، بر اساس مفاهیم «کاربرد» و «کارکرد»، در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که این آوازها چه کاربردها و کارکردهایی در بستر بازار دارند. داده های گردآوری شده، مشتمل بر صداها و تصاویر ضبط شده، گفتگو با فروشندگان و مراجعین و همچنین مشاهدات میدانی در بازار بزرگ رشت و برخی از بازارهای محلی استان گیلان است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد این پدیده صوتی موسیقایی در بستر بازار، محورهای چهارگانه «خبررسانی»، «تبلیغاتی»، «نمایشی» و «بازخوانی» را دربرمی گیرد و کارکرد آوازهای مذکور، در هشت محورِ «برقراری ارتباط»، «ارائه نمادین مفاهیم»، «بیان احساسات»، «لذت زیبایی شناختی»، «سرگرم کردن»، «اعتباربخشی به نهادهای اجتماعی»، «کمک به تداوم و ثبات فرهنگی» و «کمک به یکپارچگی جامعه» قابل صورت بندی اند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته اند.
سوبژکتیو پنهان در ابژه هنر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
5 - 15
حوزههای تخصصی:
تعامل انسان به عنوان سوژه با هر آنچه در خارج موجود است به عنوان ابژه، تعاملی دوسویه است که فرآیند شناخت یکی (ابژه) وابسته به وجود دیگری(سوژه) است. حضور شیء به عنوان ابژه در زندگی انسان دارای نقش های گوناگون هست. در دوران معاصر و در پی تغییر نگرش هنرمند به جهان و واقعیت های موجود در آن، شاهد حضور اشیاء پیش پاافتاده ای در هنر هستیم که هنرمند در فعل ساختن فیزیکی آنها نقشی نداشته است، از همین رو فرض می شود که نقش هنرمند در شکل گیری این ابژه ی هنری قابل حذف است. هدف این مقاله که به روش تحلیلی انجام گرفته تاکید بر نقش هنرمند به عنوان سوژه ی آگاه در تعیین هویت جدید این اشیاء است که منجر به دگرگون شدن نحوه ی ادراک ابژه هنری می شود. برهمین اساس مقاله به این سوالات پاسخ می دهد: نقش هنرمند در تعیین این اشیاء به عنوان ابژه هنری به چه میزان است؟ علت تغییر کنش ذهنیت هنرمند به اشیاء در دوران معاصر چیست؟ نتیجه نشان می دهد با توجه به بحث شکل گیری آگاهی و تعامل دوسویه سوبژکیتو و ابژکتیو، ادراک اشیاء در هنر معاصر در گرو ادراک ذهنیت آگاه هنرمند هست که حذف او غیر ممکن است و هنرمند با فعل" انتخاب کردن" و تغییر مفهوم "ساختن" یک شیء هنری، باعث شکل گیری شیوه ی جدیدی از ادراک شده است که ازعوامل تاثیرگذار این کنش، می توان به شرایط اجتماعی و ظهور نظریه هایی مبنی بر عدم قطعیت در پذیرش واقعیت حتمی، اشاره کرد.
بررسی شیوه اقتباس از متون دینی در پنج نمایشنامه کودک و نوجوان منتشر شده در دهه های 1380و 1390 بر مبنای الگوی اقتباس لیندا سیگر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
83 - 96
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد است تا با مطالعه موردی چند نمایشنامه کودک و نوجوان که با اقتباس از متون دینی نگارش و در دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی منتشر شده اند، شیوه اقتباس را در آن ها بررسی کند. در این تحقیق پنج اثر از نویسندگان شاخص حوزه کودک و نوجوان انتخاب شد که عبارت اند از: «آواز داوود» اثر «منوچهر اکبرلو»، «کشتی حیوانات» اثر «داوود کیانیان»، «خوبی کن و با خدا باش» اثر «حسن دولت آبادی»، «به خاطر مروارید» اثر «حسین فدایی حسین» و «نجات آهو» اثر «امیر مشهدی عباس». نویسندگان این آثار همگی از افراد پیشکسوت حوزه نمایش کودک و نوجوان هستند و نمایشنامه های منتخب نیز از آثار پر تیراژ دهه ۸0 و ۹۰ شمسی در بین نمایشنامه های کودک و نوجوان با رویکرد اقتباس از متون دینی هستند. در ادامه با مبنا قرار دادن نظریه اقتباس لیندا سیگر و استخراج الگویی از آن برای سنجیدن اثر اقتباسی از منظر دراماتیک، نمایشنامه های منتخب را تحلیل و واکاوی کردیم تا قوت ها، کاستی ها، نارسایی ها و خلأهای نمایشنامه های مورد نظر را از جنبه دراماتیک بررسی کنیم. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و مطالعات نظری آن به صورت کتابخانه ای و از طریق مقالات، کتاب ها، مجلات و سایت های معتبر جمع آوری گردیده است. درآخر با بررسی این پنج نمایشنامه، نتیجه گرفتیم که ضعف اصلی این آثار از جنبه دراماتیک مربوط به خلق داستان و پیش بردن محور جهت از منظر لیندا سیگر است و همچنین در بیشتر آن ها هدف شخصیت اصلی از نظر دراماتیک قوی نیست و کشمکش، مخاطره افزایش یابنده و نقطه عطف نیز دیده نمی شود.
تبیین مدل کیفی ارزیابی روان شناسیِ شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1-19
حوزههای تخصصی:
نظریه بیوفیلیا، برای اولین بار توسط «ادوارد او. ویلسن» از اساتید زیست شناسی دانشگاه هاروارد در کتاب او به نام بیوفیلیا در سال 1984 چاپ شد. ازجنبه واژه شناسی اصطلاح «بیوفیلیا» به معنی «دوست داشتنِ حیات یا سیستم های واجدِ حیات» می باشد و برای نخستین بار توسط «اریک فروم» برای تبیین یک گرایشِ روان-شناختی در خصوصِ«جذابیت هر آنچه زنده است»، مورد استفاده قرار گرفت. در واقع او برای اولین بار به وابستگی درونی انسان به ارگانیسم های زنده اشاره کرد. از سویی دیگر، به نظر می رسد که بهترین تحلیل نظام ادراکی انسان در محیط، را می توان با یافته های علوم اداراک و شناخت محیط در دانش روان شناسی محیطی را مرتبط دانست و نوعی کالبدشکافی و جستجوی پیوند و این همانی انسان و طبیعت (محیط) را در آن مشاهده کرد. در هرحال، ارزیابی های شناختی از عناصر معماری بیوفیلی مبتنی بر زمینه های نگرش اکولوژیک می تواند در ارتقا برنامه ریزی و طراحی مسکن تاثیرگذار باشد. این تحقیق بنا به ماهیت بنیادی و بنا به ماهیت، تحقیقی شناختی است. روش تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. همچنین از روش «استدلال منطقی» در بازیابی مدل مفهومی استفاده شده است. در راستای تیین مدل کیفی نیز از «روش فراتحلیل» برای تحلیل و جمعبندی مطالعات صورت گرفته در این رابطه و دستیابی بهتر به مدل جامع و جهان شمول در راستای تبیین مدل ارزیابی روان شناسی شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن بهره گرفته شده است.
واکاوی مفهوم «گروتسک» در ادبیات و نقاشی (دوره رنسانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروتسک سبکی خارق العاده از هنر تزیینی برجای مانده از روم باستان است که دوباره احیا شده و در پایان قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی مورد استفاده بسیار زیادی قرار گرفته است. در گونه ادبیات گروتسکی، مفاهیمی نظیر: وحشت آفرینی، طنز، هجو، مبالغه، ابزورد، تحریف واقعیت و نظایر آن دیده می شود. استفاده از اصطلاح گروتسک به کاریکاتور نیز گسترش می یابد. هدف از انجام این پژوهش، ارائه مفاهیم گوناگون از دیدگاه های برخی از اندیشه نگاران گروتسک در حوزه ادبی و همچنین آشکار ساختن دیدگاه بصری بعضی از نقاشان رنسانس سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی نسبت به آن است. گروتسک را می توان تردیدی بین مفهوم ترس و کمدی تعریف کرد که هرگز به طور کامل به یکی پایبند نمی ماند و دیگری را نیز به طور واقعی رد نمی کند. دور شدن از مدل های کلاسیکِ نظم، تعقل، هماهنگی، تعادل و شکل، خطر ورود به جهان گروتسک را زیاد می کند. گروتسک می تواند تقریباً از هر نظریه ای پشتیبانی کند. گروتسک در آثار تصویری رنسانس اغلب شامل نوعی تلفیق و ترکیب انسان با حیوانات، گیاهان، اشیاء، عناصر طبیعت یا ترکیبات دیگر است. این پژوهش به شیوه توصیفی و تا حدودی تحلیلی انجام گرفته است.
بازتاب اشعار مثنوی معنوی مربوط به داستان های پیامبران در نگاره های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
67 - 83
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مثنوی معنوی مولوی یکی از برترین کتاب های ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است که مضامین عرفانی و ادبی آن یکی از موضوع های اصلی نگاره های دوره صفویه (907-1135 ه.ق) محسوب می شود. حکایات موجود در مثنوی دستمایه ای برای بیان اندیشه های عرفانی مولوی است. سرچشمه این داستان ها، قرآن و احادیث و روایاتی است که مولوی از آن استفاده کرده و از داستان های پیامبران برای القاءِ مضامین عرفانی بهره گرفته است. از آنجا که تبیین زیبایی شناسی هنر نگارگری مبتنی بر آموزه های عرفانی به ویژه عالم خیال یا عالم مثال بوده است، هم راستا با حکایات مثنوی، هنرمندان نگارگر صفوی نیز با برداشت هایی از اشعار و اندیشه های عرفانی مولوی و تأثیر از آیات قرآنی به تصویرگری این داستان های دینی، به ویژه داستان های پیامبران همت گماشته اند و ماحصل بیان تصویری داستان های پیامبران به شیوه فضاسازی چندساحتی نگارگری، نمود معانی حکمی و عرفانی در این نگاره هاست. سؤال اصلی تحقیق به این شرح است که کاربرد چه عناصر بصری از نگاره های مثنوی و معنوی داستان های زندگی پیامبران دوره صفوی نمود مضامین عرفانی و حکمی است؟ هدف: هدف اصلی پژوهش در بر دارنده بررسی مفاهیم موجود در اشعار مثنوی معنوی در نگاره های دوره صفوی (با تکیه بر داستان های مثنوی مولوی) است. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی)، در صدد بررسی ارتباط بین دو موضوع کاربرد عناصر بصری و شیوه فضاسازی در نگاره های عصر صفوی با مضامین عرفانی و مذهبی مثنوی معنوی با تکیه بر داستان های پیامبران است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از این است که با توجه به ارتباط نزدیک قوه خیال در نگارگری با مضامین عرفانی، انعکاس فضاهای چندساحتی، عدم بُعدنمایی، کاربرد فرم یا صورت در نگاره های دوره صفوی بی شک متأثر از بینش عرفانی اسلامی است که به نگارگری دوره صفوی معنا و مفهوم ویژه ای بخشیده و اوج کمال و انسجام نظام چندساحتی نگارگری ایرانی در کنار ادبیات عرفانی در این نگاره ها جلوه گر شده است.
بررسی نقش مخرّب گلسنگ درون سنگی (Verrucaria buschirensis s.lat) خانواده Verrucariaceae در میراث جهانی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلسنگ ها با استقرار خود در سطوح سنگی باعث ایجاد آسیب های جدی در سطح سنگ می شوند. استقرار برون سنگی باعث ایجاد آسیب های بصری شده ولی استقرار درون سنگی علاوه بر آسیب های بصری باعث ایجاد آسیب های جدی در اعماق سنگ و ایجاد حفرات و شکستگی های جزئی در سنگ می شود که زمینه را برای نفود سایر ارگانیسم ها، آسیب های عمیق فراهم می نماید. با توجه به اهمیت تاریخی سطوح سنگ های نقش دار در میراث جهانی تخت جمشید و آسیب های ناشی از گلسنگ های درون سنگی به این آثار ارزشمند، هدف این پژوهش، بررسی نقش مخرب گلسنگ های درون سنگی خانواده Verrucariaceae در این سایت میراث جهانی می باشد. در این مطالعه، جهت تشخیص جنس و بافت سنگ از لحاظ پتروگرافی، مقاطع نازکی تهیه گردید. برای تشخیص مواد آلی موجود در سطح سنگ و تغییر رنگ بین آن ها از مطالعات پتروگرافی و FTIR استفاده شد. همچنین با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و استریومیکروسکوپ نوری آسیب های ناشی از بایوپیت های ناشی از تال گلسنگ درون سنگی بررسی شد. با مطالعات پتروگرافی، جنس و منشا پیدایش سنگ ها و میزان آسیب پذیری آن ها تعیین گردید، یافته های FTIR علت تغییر رنگ سنگ ها از خاکستری به سفید را افزایش رسوب اگزالات کلسیم، نشان داد. نتایج حاصل از تصویر برداری با میکروسکوپ الکترونی نشان می دهد که استقرار گلسنگ درون سنگی (Verrucaria buschirensis s.lat.) خانواده ی Verrucariaceae و نفود هیف ها به داخل سنگ آسیب جدی به سطوح سنگ های میراث جهانی تخت جمشید وارد می کند و هر گونه غفلت در این زمینه آسیب های جبران ناپذیر بیشتری بر نقوش ظریف میراث جهانی تخت جمشید بیشتری در پی خواهد کرد.
شناسایی عوامل ظهور مضامین مذهبی و مؤلفه های اهمیت آن در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار (مطالعه موردی: بقاع متبرکه استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
25 - 47
حوزههای تخصصی:
ﺩیﻮﺍﺭﻧﮕﺎﺭی ﻣﺬﻫﺒی ﺩﺭ ﻣﻌﻨﺎی ﻫﻨﺮ شیعه ﻭ ﺑﺎ ﻣرکزیت ﺍﺋﻤﻪ اطهار به ویژه ﻭﺍﻗﻌﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎی ﺩیﻮﺍﺭﻧﮕﺎﺭی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﮑﻮﻓﺎیی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ عصر ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺳﭙﺮی ﻧﻤﻮﺩ. به دلیل تحولات پس از مشروطه نقاشی مذهبی عمدتاً محدود به نقاشی های عامیانه می شد که اکثراً در بقاع متبرکه توسط هنرمندان مردمی تهیه می شدند. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های اهمیت و عوامل ظهور مضامین مذهبی در آثار هنری یاد شده است. سؤال های این مقاله عبارتند از: 1- عوامل ظهور مضامین مذهبی در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار کدامند؟ 2- دیوارنگاره های مذهبی بناهای مذهبی عصر قاجار مشتمل بر کدام مضامین و محتوا هستند؟ و آیا این مضامین و محتوا در بقاع متبرکه گیلان مشاهده شده است؟ 3- هنرمندان دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار برای نشان دادن موضوع از چه مؤلفه هایی بهره گرفته اند؟ و آیا هنرمندان بقاع متبرکه گیلان از این مؤلفه ها بهره برده اند؟ روش تحقیق بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیل محتوا (متنی) و شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ بناهای مذهبی و دیوارنگاره های آن ﺑﺎ ﻣﻔﺎﻫیﻢ ﺷیﻌی ﻭ ﺁییﻦ ﻫﺎی ﺟﻤﻌی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﺷیﻌﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﭘﺮ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻥ ﻧﻘﺶ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﺍیﻦ اماکن ﻣیﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به همین دلیل از مهم ترین عواملی که سبب ظهور مضامین مذهبی شد، نیاز به فضای معنوی، باور به تبلیغ و اشاعه ی مذهب تشیع، تأکید بر هویت مذهبی و فرهنگی، توجه به برخی باورهای عامیانه مذهبی و شوکت نمایی سلطنت حاکمان می توان اشاره داشت. همچنین از دیگر نتایج پژوهش آن است که مهم ترین مؤلفه های اهمیت موضوع این دیوارنگاره های بناهای مذهبی شامل: ابعاد نگاره، میدان دید، فضای باز مقابل تابلو و ارزش معنوی است و موضوعات مذهبی در این پنج بخش گنجانده شده است: باورهای عامیانه، وقایع نگاری تاریخ ائمه، شمایل ها، داستان ها؛ و نقوش مذهبی و نمادین. کلیه ی مؤلفه های اهمیت موضوع و مضامین مذهبی در بقاع متبرکه گیلان رؤیت شده است.
بررسی تأثیر به کارگیری مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری ها در پروژه های ساخت
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پروژه های حوزه ساخت اخیراً دوباره کاری ها و تغییرات ناخواسته ی قابل توجهی در مرحله اجرا تجربه کرده اند که تاثیر منفی بر عملکرد پروژه می گذارد. بررسی دوباره کاری ها در حوزه صنعت ساخت و عوامل موثر بر آنها نشان می دهد که بخش قابل توجهی از تغییرات ناخواسته و منازعات ناشی از آن در پروژه ها به دلیل عدم هماهنگی مناسب بین ذینفعان پروژه، ارتباطات ناکارآمد و یا با تاخیر بین طرف های پروژه و شکست در تشریح الزامات تحویل و به طورکلی مدیریت سطح مشترک ضعیف و عدم هماهنگی بین شرکت کنندگان مختلف پروژه می باشد که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر عملکرد پروژه تاثیر می گذارند و دوباره کاری ها را ایجاد می کنند. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی نقش بهره گیری از مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری ها در پروژه های ساخت می باشد ، که برای نیل به این هدف به شناسایی علل اصلی دوباره کاری ها در این پروژه ها پرداخته شده است تا با کمک آنها بتوان تاثیر بهره گیری از مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری ها و درنتیجه بهبود عملکرد پروژه را مشخص کرد. روش پژوهش: در این مقاله به بررسی تاثیر بکارگیری مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری های پروژه های ساخت پرداخته شده است, بنابراین ابتدا با مرور مبانی نظری, فرضیه های پژوهش نوشته شد و سپس با استفاده از پرسش نامه, داده ها جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دست اندرکاران صنعت ساخت ازجمله مجموعه کارفرمایان، مشاوران و پیمانکاران است. از این جامعه آماری, 291 نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش, توصیفی از نوع پیمایشی بوده که اطلاعات به روش میدانی جمع آوری و برای تحلیل داده ها از آزمون دوجمله ای استفاده شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که شناسایی سطوح مشترک و مدیرت آنها در پروژه های ساخت می تواند با اثرگذاری بر مولفه های اصلی بروز دوباره کاری ها باعث کاهش اتلافات ناشی از آن در حوزه صنعت ساخت شود.
بررسی نشانه معناشناختی نمادهای دالّ بر آداب و رسوم خانقاهی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
433 - 448
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی مطالعه نظام مند نشانه ها برای دریافت پس زمینه های گوناگون فکری شاعر یا نویسنده است. نماد و نشانه بیان کننده تجربه ای غیرمحسوس با قابلیت چندمعنایی و عدم قطعیت مدلول ها است؛ از این رو نماد، مصادیق متعددی پیدا می کند و یگانه راه درک معنی آن، تاویل و تفسیر است. بر این اساس برای رسیدن به معنای نماد، باید از روساخت به ژرف ساخت، با در نظر گرفتن ساختار و بافت متن گذر کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است مولانا شاعری عارف و معناگراست که از نماد برای پرداخت الگوهای فکری خود بهره گرفته است. او به طبیعت و نمادهای طبیعی توجه بسیاری کرده است و با توجه به اینکه در میان مردم و با آن ها مانوس بوده سعی کرده است محیط اطراف و زندگی افراد آن زمان را به درستی به تصویر بکشد. نویسندگان با کشف نشانه های موجود در متن غزلیات شمس، کوشیده اند به لایه های متنوع و متضاد فکری مولانا دست یابند و از طریق توانسته اند به شخصیت و عرفان مولانا نزدیک شوند و منظور ایشان از هر مطلب را برای عموم مردم روشن سازند.اهداف پژوهش:بیان آداب و رسوم خانقاهی از دید نمادین است (به عنوان نمادهای عرفانی در غزلیات شمس).۲ .بررسی بازتاب آداب و رسوم صوفیه و نمادهای آن در شعر مولوی.سوالات پژوهش:۱. کدام یک از آداب و رسوم خانقاهی بیشترین کاربرد را در غزلیات شمس دارد؟۲. مولانا به آداب خانقاه به عنوان آداب و رسوم طبیعی و رایج نگاه کرده یا از دید نمادین آن را بررسی کرده است؟
مطالعه طرح و رنگ پوشاک دوره تیموری بر اساس نگاره های کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
15-28
حوزههای تخصصی:
پوشاک از مهم ترین شاخصه های فرهنگ جوامع است که نقش کلیدی در تاریخ تمدن آنها ایفا می نماید. از آنجایی که حکومت تیموری از دوره های پراهمیت در اعتلای فرهنگ و هنر ایران است و اطلاعات به دست آمده از پوشاک این دوره مختص به چند نمونه پارچه مکشوفه در قبرهای مربوط به این دوره هستند، لذا شناخت دقیق مؤلفه های پوشاک این دوره دارای اهمیت است. از طرفی تنوع پوشاک این دوره، جهت شناخت جنبه های پنهان تاریخ پوشاک و ارتباط آن با طبقات اجتماعی در تمدن ایران نیز امری ضروری قلمداد می شود؛ موضوعی که بر اساس مطالعات قبلی جای خالی آن مشهود است. بنابراین با هدف شناسایی رابطه طبقات اجتماعی با طرح و رنگ پوشاک، در دوره تیموری از نگاره های کمال الدین بهزاد استفاده شد؛ آثاری که نگرشی ویژه به انسان و رویکردی واقع گرایانه در نمایش موضوعات آنها کاملاً هویدا است. بدین منظور، طرح و رنگ پوشاک به عنوان شاخص کدگذاری اصلی در این پژوهش کیفی لحاظ شد و دسته بندی تفکیکی آن بر اساس تقسیم بندی سرپوش، تن پوش و پاپوش مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین، تعداد 11 نگاره به عنوان حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده است و تنوع موضوعی و تعدد پیکره های انسانی، عامل تعیین کننده در انتخاب نمونه ها بود. روش گردآوری اطلاعات نیز بر اساس شیوه کتابخانه ای، اسنادی و منابع اینترنتی و با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی صورتگر صورت گرفته است که بر اساس دو گونه منبع مطالعاتی یعنی منابع مکتوب و منابع تصویری انجام شد. در نهایت، نتایج حاصله بیانگر آن است که پوشاک در دوران تیموری دارای تنوع طرح و رنگ در لباس مردان و زنان است و ارتباط مستقیمی با طبقات اجتماعی دارد.
بررسی و اولویت بندی شاخص های اجتماعی نواحی شهری با تاکید بر تأثیرپذیری مناطق آزاد تجاری- صنعتی (مطالعه موردی: شهر چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجاورت منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار با شهر چابهار سبب ایجاد تغییرات در ابعاد مختلف بخصوص بعد اجتماعی برای این شهر و نواحی پیرامون شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی و اولویت بندی شاخص های اجتماعی نواحی شهری چابهار با تاکید بر تأثیرپذیری مناطق آزاد تجاری- صنعتی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق توسعه ای و روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل ساکنان نواحی چهارگانه شهر چابهار (۱۰۶۷۳۹ نفر) است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و تعداد (382) نفر، تعیین شد. پرسشنامه ها در نواحی چهارگانه شهر چابهار بر حسب نسبت جمعیت توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار (SPSS) و مدلFuzzy ELECTRE استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، همه گویه های بعد اجتماعی با در سطح 99 درصد اطمینان ارتباط معناداری با منطقه آزاد تجاری- صنعتی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که با توجه به اینکه سطح معناداری از (05/0) کمتر است، با اطمینان 95/0 می توان گفت، در میان نواحی شهر چابهار به لحاظ تأثیر منطقه آزاد تجاری در توسعه شاخص های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج اولویت بندی نواحی شهر چابهار با تاکید بر تأثیرپذیری از منطقه آزاد تجاری- صنعتی با محوریت توسعه شاخص های اجتماعی با استفاده از مدل الکتره فازی نشان داد، ناحیه 2 در اولویت اول قرار می گیرد.