فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
3 - 3
حوزههای تخصصی:
برای بیش از یک قرن، شهرنشینی و گردشگری دو فرایند اصلی توسعه را در جوامع غربی و سپس جهانی تشکیل داده که مرتباً یکدیگر را تحت تأثیر قرار می داده اند. به عبارتی، در فرایند توسعه، عوامل متعددی برای حفظ رقابت پذیری و تضمین جذابیت شهرها دخیل هستند که ازجمله مهم ترین آن ها ارتقای گردشگری شهری است. گردشگری شهری فرصتی راهبردی برای شهرها فراهم می کند تا رشد اقتصادی خود را تقویت کنند، ظرفیت های فرهنگی، طبیعی و هویت خود را به نمایش بگذارند و دید بین المللی خود را تضمین نمایند. این در حالیست که برای مدت طولانی، گردشگری تنها مترادف با گذران اوقات فراغت در فضاهای طبیعی خارج از شهر چون کوهستان، ساحل، جنگل یا کویر قلمداد می شد.منظر شهر، به عنوان اولین تصویری که در حافظه گردشگر شکل می گیرد، از ادراک وی جدا نیست؛ لذا حتماً نیاز به محافظت، ارتقا و توسعه دارد. همان طور که فلورنت هبرت (Florent Hebert) اشاره می کند، هر شهر دارای امکانات خاصی برای تشکیل منظر خود است که از فرم ها و ریتم های گذشته تغذیه می شود. بنابراین ظرفیت منظرینی که شهر از آن ها بهره می برد (دریا، رودخانه، جنگل، بناهای تاریخی و غیره) دارایی هایی محسوب می شوند که می بایست در قالب پروژه های اولویت دار مدنظر قرار گیرند تا امکان ساخت تصویری منحصربه فرد از شهر را به مخاطب ارائه دهند. جهت تحقق این امر، شهر از منظر خود برای متمایزشدن استفاده می کند که توانایی پاسخگویی به چالش های هویتی، زیبایی شناسانه، عملکردی و اقتصادی را طی سال های متمادی داشته است. شخصیت متمایز و منحصربه فردی که شهر از منظر خود ارائه می کند، به عاملی تأثیرگذار در پویایی و رقابت تبدیل می شود و بدین ترتیب، می توان گفت ارتقای کیفیت منظرشهری، راهبردی برای توسعه و ترویج گردشگری پایدار محسوب می شود. تجربه های جهانی نیز، تأکیدی بر اهمیت نقش منظرشهری در گردشگری شهر است:منظر طبیعی شهر: تولد دوباره رودخانه Cheonggyecheon در قلب سئول، پروژه ای شاخص برای بهبود تصویر جهانی از کره.منظر صنعتی شهر: محدوده وسیع Emsherpark و قلمرو حساس آن در حوزه Rhur، به مثابه پل بین طبیعت و فرهنگ در آلمان.منظر تاریخی شهر: پیاده راه ساحلی خلیج الجزیره، تداوم تصویر سرزمینی غنی از تاریخ و مناظر آن در الجزایر.در ایران اما موضوع کمی متفاوت است. در فرایند توسعه، دو امر گردشگری و منظرشهری به صورت منفصل از هم فعالیت دارند که باعث شده توسعه گردشگری به بناهای خاص تاریخی و گردشگری طبیعت به خارج از شهر محدود شود و سایر ظرفیت های موجود در عرصه منظر نادیده انگاشته شده است. آسیب چنین رویکردی. درجا زدن نهادهای اجتماعی و مردمی در بهره گیری از منافع توسعه گردشگری است که اتفاقاً بیشتر در مناطق محروم و کم بضاعت واقع هستند. گردشگری جنوب از بارزترین نمونه هاست؛ مسافران قشم، کمتر به مؤلفه های معنایی و شکل دهنده سرزمین می پرازند، لذا سهم مردم محلی از منافع حاصل از این گردشگری بسیار محدود است. آنچه امروز از منظر سرزمینی قشم مشاهده می شود، غلبه فضای احساسی به جای فضای ادراکی است. به عبارتی، منظر سرزمینی قشم به جای این که متشکل از کل های هویتی مرتبط و معرف مؤلفه های منظر قشم باشد، کل های هویتی مستقلی را تشکیل داده که برای مخاطب جذابیت های هیجانی، احساسی، بصری و زودگذر تولید می کند. آسیب چنین فرایندی نگاه سطحی به گردشگری در شهرهاست که به تفرج های شخصی تقلیل خواهد یافت.
ویژگی های فضایی-اجتماعی حامی فعالیت های بازی وار کودکان در فضاهای باز عمومی مجموعه های مسکونی ارزان قیمت، بررسی موردی: مسکن مهر ویلاشهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
115 - 139
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز عمومی در مجموعه های مسکونی ارزان قیمت ظرفیت های مناسبی برای حضور و فعالیت های مطلوب کودکان ساکن هستند. ازطریق بررسی کیفیت و کمیت فعالیت های مطلوب کودکان در فضاهای باز عمومی چنین مجموعه هایی، هدف این مطالعه شناسایی ویژگی های فضایی - اجتماعی حامی این فعالیت هاست. در این چارچوب و به کمک رفتارنگاری، تعداد 4453 فعالیت کودکان 2 تا 18 سال در فضاهای باز عمومی یکی از مجموعه های مسکونی مهر در سنندج در طول یکسال برداشت و به روش آمیخته (تحلیل های بصری و آمار ناپارامتریک) تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که درکل رایج ترین فعالیت کودکان فعالیت های بازی وار بود. ازمنظر تفاوت جنسیتی، پسران بالای شش سال، حضور و فعالیت فیزیکی بیشتری در فضا و دورتر از بلوک هایشان داشتند. درمقابل، غالب دختران در نزدیکی بلوک هایشان مشغول فعالیت های آرام تر بودند. پیکربندی فضایی این فضاها هم دارای ویژگی های حامی فعالیت های بازی وار بودند: لبه های اجتماع پذیر برای فعالیت های ایستگاهی کودکان و نظارت اجتماعی بزرگسالان و عرصه های باز برای فعالیت های فیزیکی-حرکتی. براساس این نتایج یک رویکرد طراحی دو حوزه ای پیشنهاد می شود؛ حوزه نیمه خصوصی نزدیک به بلوک ها برای بازی های تحت نظارت و حوزه عمومی دورتر از بلوک ها برای بازی های مستقل. این حوزه ها ضمن اینکه عرصه های باز و لبه های اجتماع پذیر دارند، در یک نظام سلسله مراتبی توسط مسیرهای پیاده و دوچرخه به هم متصل می شوند. این رویکرد می تواند محیطی همه شمول را برای حضورپذیری و فعالیت بازی وار امن و مطلوب همه کودکان فراهم کند.
تحلیل تطبیقی در سنجش کیفیت فضایی بازار تبریز مبتنی بر نحو فضایی و ماتریس PPS (نمونه مورد مطالعه: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله یافتن شیوه مناسب تحلیل یک فضا همواره ذهن پژوهشگران را معطوف به خودساخته است. اغلب تحقیقات فضایی تنها با استفاده از یکی از روش ها و تکنیک های تحقیق کمی و یا کیفی انجام می گردد و نتایج آن ها تنها قسمتی از ویژگی های فضایی را روشن می نماید. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی دو روش چیدمان فضایی که بر ساختار فضایی تمرکز دارد و رویکرد «پروژه برای فضاهای عمومی» (PPS[1]) که بر کیفیت محیط از طریق شاخص های تعریف شده مانند جامعه پذیری، دسترسی، کاربری ها و فعالیت ها، راحتی و تصویر تمرکز دارد و نیز امکان کاربرد هم زمان آن ها می باشد که درک کیفیت مکان موردمطالعه را ممکن می سازد. از دلایل انتخاب این شیوه ها می توان به کارایی، گستردگی استفاده و رویکرد کمی و کیفی آن ها اشاره نمود. این پژوهش از این دو روش به منظور سنجش کیفیت فضایی بازار تاریخی شهر تبریز به عنوان یک اثر شاخص معماری و شهرسازی استفاده می کند. مقادیر کمی شیوه چیدمان فضایی شامل همپیوندی، اتصال و قابل فهم بودن می باشد. در یافته های این مطالعه، تفاوت هایی بین نتایج این دو روش مشخص گردید. PPS با بازخورد کاربران بازار در مورد اثرات اجتماعی- فرهنگی، عوامل محیطی موجود در بازار را ارزیابی کرده است و تحلیل چیدمان فضا به طور کامل با مفروضاتی در مورد رفتار فردی ازنظر ساختار کالبدی بازار منطبق است. در مقایسه با چیدمان فضا که تحرک و نحوه حرکت کاربران در بازار تبریز را با شاخص های موفولوژیک تعیین می کند، PPS با در نظر گرفتن عوامل انسانی، وضعیت زندگی در فضاهای بازار را بهتر آشکار می کند. در انتهای این مطالعه نتیجه گیری می گردد که ترکیب این دو روش می تواند رویکرد جایگزین جدیدی برای نتایج جامع و قابل اعتماد در سنجش کیفیت فضاها ارائه دهد. [1] Project for public spaces
نظریه زیبایی شناختی فرم معنادار کلایو بل در پرتو مکتب نئوپلاستیسیسم پیت موندریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 36
حوزههای تخصصی:
علیرغم نقشِ محوری نظریه فرمالیسمِ کلایو بل در شکل گیری نظریاتِ گوناگون هنر مدرن در قرن بیستم، سوالات بسیاری در این زمینه قابل طرحند که هنوز پاسخ درخوری نیافته اند. از جمله مهمترین آنها اینکه این نظریه چگونه نزد هنرمندانِ نظریه پرداز مدرن تاویل و تفسیر شده است؟ به عبارتی این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که آیا ابهامات نظریه فرم معنا دارِ بل در پرتو نظریات هنری مدرن، بویژه مکتب نئوپلاستیسیسمِ پیت موندریان، روشن و مرتفع می گردد؟. هدف این مقاله کشف تناظرات و تباینات میان نظریه فرم معنا دارِ کلایو بل و مکتب نئوپلاستیسیزمِ موندریان و ابهام زدایی از نظریه فرمالیسمِ بل است. نتایجِ این مقاله با اتکا به روشِ بینامتنی و بر پایه روشِ توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای حاصل شده است. بدین ترتیب که مفاهیمِ فرم معنا دار و احساسِ زیبایی شناختی و وجود دور در تبیین این نظریه با ارجاع و قیاس بین نوشته های نظری بل و موندریان مورد واکاوی قرار گرفته است. در انتهای این مقاله در خواهیم یافت که شباهت ها و تناسبات ظریفی بین نظریه فرم معنادارِ بل و مکتب شکل آفرینیِ نو موندریان وجود دارد و تفسیر و تاویل موندریان از نظریه فرم معنا دار، برخلاف بل، عاری از دورِ باطل است.
تحلیل گفتمان «از آن خودسازی» تاریخ در هنر انتقادی هنرمندان آمریکایی آفریقایی تبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
تاریخ مملو از نقاشی های اروپایی محوری است که معیارهای اصیل هنرهای زیبا را تعیین می کنند؛ آنچه که امروزه توسط هنرمندان اقلیت های نژادی به چالش کشیده شده است. از اواخر سده نوزدهم، هنرمندان امریکایی افریقایی تبار با رجعت به گذشته تاریخی و بهره گیری از قهرمانان سیاه پوست و اندیشه های حماسی و انقلابی شان و متاثر از حوادث سیاسی و اجتماعی، با آثار هنری خود به مبارزه علیه استعمار نژادی و ترسیم آینده ای روشن برای ملت سیاه پرداختند. اما هنر امروز با آنچه تحت عنوان هنر سیاهان در نیمه دوم سده نوزدهم و نیمه اول سده بیستم می شناسیم متفاوت است. این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش که نقش تصاویر در ساختارشکنی امر زیباشناختی مالوف و واسازی ساختار قدرت چیست، با تمرکز بر هنر دوران پست مدرن، به تحلیل انتقادی آثار هنرمندان امریکایی افریقایی تبار با موضوع «از آن خودسازی» آثار مشهور تاریخ هنر پرداخته است. بنا بر نتیجه از جمله اهداف هنرمندان در این شیوه از بازنمایی، در مرکز قرار دادن اقلیت های طرد شده، تاکید بر هنرهای زیبا به عنوان چیزی فراتر از ملیت و نژاد، ایجاد یک ضد روایت، واسازی ساختار قدرت، توانمندسازی سیاهان در فرهنگ غرب و ایجاد حس برابری است. این تحقیق بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
نقش جنسیت درمدل ادراک دانشجویان معماری با تکیه بر ماهیت جایگاه زنان در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
673 - 698
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهمی که معماران برای آن تلاش می کنند مسئله آموزش معماری به دانشجویان تازه کار است، تا جایی که هر روز روشی نوین را برای ارتقا و بهبود شیوه آموزشی مدارس معماری پیشنهاد می دهند؛ اما تاکنون روشی که بتواند تفکر طراحی را بر پایه تفکیک جنسیتی ادراک با واسطه ذهنیت و عینیت آموزش دهد در دنیا بررسی نشده است و نگارندگان تلاش می کنند این تفاوت ها را در طراحی پارامترهای تعیین شده فرم و فضا بیابند و نشان دهند که در دو مرحله تصور و تجربه برخورد دانشجویان هنگام طراحی کردن چگونه است. این مطالعه با جمع آوری اطلاعات و پیشینه مکتوب و مصاحبه عمیق و آزمایشی نیمه تجربی را از 180 نفر دانشجویان با حجم نمونه 122 نفر به عمل آورد و با فن pre- test- post تلاش می کند تا به سؤال تحقیق پاسخ دهد؛ و پارامترهای تأثیرگذار بر روند شکل گیری دیسیپلین تفکر از مسیر ذهنیت و عینیت با رویکرد تفکیک جنسیتی تمایز ادراک را با هدف شناخت الگوی رفتاری دانشجویان موردبررسی قرار دهد. نتایج نشان می دهد دانشجویان در هنگام طراحی باواسطه تصور به صورت اتفاقی و تجزیه و ترکیب با موضوع برخورد می کنند اما بعد از تجربه بدنمند به صورت درک خودآگاه و تجزیه وتحلیل به مسئله های طراحی پاسخ خواهند داد.اهداف پژوهش:تبیین پارامترهایی مؤثر بر الگو و معیاری منسجم از تجربه کارگاه طراحی معماری را در راستای عینیت و ذهنیت.شناسایی تمایز جنسیتی ادراک دانشجویان و به حداقل رساندن آن هنگام مواجهه با موضوع طراحی.سؤالات پژوهش:تفاوت جنسیتی ادراک دانشجویان هنگام تفکر طراحی با واسطه تجربه بدنمند و تصور بر مبنای کدام کیفیات طراحی فرم و فضا چگونه می باشد؟تفاوت جنسیتی ادراک دانشجویان چگونه منجر به رفتار تفکر طراحی آن ها می شود؟
ارزیابی تأثیر پوستر های گرافیکی بر استراتژی بازاریابی اینترنت بانک (با تأکید بر ارزش گذاری مشتریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
625 - 637
حوزههای تخصصی:
پوسترهای گرافیکی در نوع خود می توانند در نقش یک ابزار تبلیغی عمل کنند. امروزه نقش آفرینی آن ها در کنار ابزارهای اینترنتی نقش مهمی در انتقال اطلاعات و پیام ها دارد. این تحقیق از لحاظ نوع، کیفی بوده و از لحاظ رویکرد، کاربردی-اکتشافی می باشد. در فاز پیمایشی تحقیق و به منظور پدیدارشناسی ارزش ادراک شده مشتریان از استراتژی خدمات اینترنتی بانک رفاه کارگران، 11 نفر از مشتریان این بانک که تجربه زیسته در حوزه استفاده از خدمات اینترنتی بانک مذکور داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها در سه مرحله تجزیه وتحلیل شدند (شناسایی مفاهیم، شناسایی مقوله ها، و دسته بندی مقوله ها). نتایج تحقیق نشان داد که ارزش ادراک شده مشتریان از استراتژی خدمات اینترنتی بانک رفاه کارگران از سه جنبه قابل توصیف می باشد: ارزش ادراک شده ناشی از کاهش ریسک ؛ ارزش ادراک شده ناشی از منافع کاربردی؛ و ارزش ادراک شده ناشی از جایگاه برند بانک در ذهن مشتری.اهداف پژوهش:توصیف تجربه زیسته ارزش ادراک شده مشتریان از استراتژی خدمات اینترنتی بانک رفاه کارگران.بررسی مقوله های پدیدارشناسی ارزش ادراک مشتریان بانک رفاه کارگران از استراتژی خدمات اینترنت بانک.سؤالات پژوهش:تجربه زیسته ارزش ادراک شده مشتریان از استراتژی خدمات اینترنتی بانک رفاه کارگران دارای چه ماهیتی است؟مقوله های پدیدارشناسی ارزش ادراک مشتریان بانک رفاه کارگران از استراتژی خدمات اینترن تبانک در کدامند؟
ارزیابی مؤلفه های کیفیت فضایی در فضای تاریخی – گردشگری بین الحرمین شیراز ؛ ارائه راهکارهای طراحی شهری جهت بازیابی هویت مکانی
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت فضایی محدوده تاریخی- گردشگری بین الحرمین شیراز به منظور توسعه راهکارهای طراحی شهری در راستای بازیابی هویت مکانی آن انجام گرفته است. این محدوده با پیشینه ای غنی از ارزش های مذهبی، فرهنگی و تاریخی، امروزه در اثر تخریبات بی رویه ناشی از سرمایه گذاری های کنترل نشده، با فرسایش هویت و کاهش کیفیت فضایی روبه رو شده است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر داده های کمی است. در این راستا، شاخص های مختلفی در قالب ابعاد کالبدی، معنایی و اجتماعی- فرهنگی مورد ارزیابی قرار می گیرد تا با تعیین اولویت ها، راهکارهایی برای بهبود کیفیت فضایی و حفظ هویت مکانی این فضا ارائه دهد. گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه و با روش نمونه گیری تصادفی انجام گرفته است. برای ارزیابی شاخص ها از 40 نفر از متخصصین حوزه شهری و اساتید دانشگاه و در تحلیل داده ها از آزمون های سوارا و فریدمن بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین شاخص های مورد بررسی، دسترسی، دفع فاضلاب و ارزش های زیبایی شناختی بیشترین اولویت را در بهبود کیفیت و هویت مکانی این منطقه ایفا می کنند. از دیدگاه نظری، این پژوهش درک عمیق تری از مفهوم هویت مکانی ارائه می دهد و جایگاه آن را در طراحی شهری روشن تر می کند. همچنین از منظر عملی، می تواند به عنوان الگویی برای برنامه ریزی شهری با تمرکز بر بهبود کیفیت و هویت فضاهای تاریخی مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت، پژوهش نشان می دهد که توجه هماهنگ به بهبود ابعاد کالبدی – محیطی و به طور خاص شاخص های آن، نه تنها می تواند به بازیابی هویت مکانی بین الحرمین کمک کند، بلکه موجب افزایش رضایت شهروندان و جذب گردشگران به این منطقه می شود. توجه به این رویکرد در سیاست گذاری ها و طرح های شهری برای حفظ هویت و پویایی فضاهای تاریخی ضروری است. به همین جهت راهبردهایی پیرامون بهبود این فضا از دیدگاه طراحی شهری ارائه شده است.
بررسی نقش جریان و رطوبت نسبی هوا در فرسایش قلعه تاریخی والی شهر ایلام به روش محاسباتی دینامیک سیالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
79 - 95
حوزههای تخصصی:
امروزه حفاظت از بناهای تاریخی در جوامع علمی جهان، موضوعی مهم و حیاتی شناخته شده است؛ لذا تحلیل ابعاد زیستیِ و عملکردی بناهای تاریخی هم ازنظر معماری و هم از دیگر مناظر مهندسی، یکی از ضروریات پژوهشی است. برای پرداختن به تأثیر رطوبت بر آسایش حرارتی در ساختمان های تاریخی، اجرای راهبردهایی مانند تهویه مناسب، اقدامات کنترل رطوبت و نگهداری دوره ای در طول پروژه های مرمت یا نوسازی ضروری است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش دینامیک سیالات محاسباتی، توسط نرم افزار فلوئنت، جریان و رطوبت نسبی هوا در فضای داخلی یک بنای تاریخی (قلعه والی شهر ایلام) را شبیه سازی و مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. با توجه به اینکه رطوبت یکی از عوامل مخرب بر بافت تاریخی قلمداد می شود و این عامل تخریبی با برودت هوا در زمستان اهمیت بیشتری نیز پیدا می کند، ابتدا به روش تجربی با استفاده از تجهیزات داده نگار، متغیرهای دما، رطوبت نسبی، فشار و سرعت جریان هوا، در یکی از بحرانی ترین بازه های سرد دمایی در فصل زمستان ازنظر دما و رطوبت نسبی، اندازه گیری شده و سپس با مدل سازی بنا در نرم افزار راینو و تحلیل مدل در نرم افزار فلوئنت، به مقایسه نتایج روش تجربی و روش تحلیل عددی در دو سناریوی مختلف پرداخته شده است. براساس تحلیل قیاسی این مدل پژوهشی، در جهت تحلیل جریان و رطوبت نسبی هوا در زمستان و جلوگیری از اثرات مخرب رطوبتی، می توان با بهره گیری از یک سیستم گرمایش با شار حرارتی محاسبه شده، کاهش رطوبت نسبی و درعین حال حفظ اثر تاریخی را حاصل نمود. نتایج پژوهش حاضر براساس اعتبارسنجی مدل شبیه سازی شده نرم افزار فلوئنت نشان داد شدت جریان هوا و میزان بالای رطوبت نسبی هوا در فصل زمستان با میانگین خطای ۹/۲ درصد ازجمله عوامل مهم در فرسایش داخلی بنای قلعه والی شهر ایلام است که منجر به مرمت چندباره فضای داخلی این بنا طی سال های اخیر بوده است.
مسأله شناسی سیاستهای شهرسازی ایرا ن با تمرکز بر بعد حقوقی برنامه های توسعۀ شهری بعد از دورۀ انقلاب اسلامی "از ابتدای دهۀ 1360 تا اواخر دهۀ 1390 ه.ش"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
117 - 131
حوزههای تخصصی:
اهداف: مساله شناسی سیاست های شهرسازی ایران با تمرکز بر بعد حقوقی برنامه های توسعه شهری در دوره بعد از انقلاب از اوائل دهه ۶۰ تا اواخر دهه ۹۰ می باشد.
روش کار: به این منظور پس از مطالعه دقیق متن مصوبات در بازه زمانی یادشده، با رویکرد تفسیری- تحلیلی و به کمک روش تحلیل محتوای کیفی، مصوبات موضوعات مرتبط با طراحی شهری پرداخته شده بود، استخراج گردید و سپس محتوای مرتبط با طرح های توسعه شهری از منظر حقوقی، در این 42 مصوبه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: توجه به بافت و بناهای تاریخی با 24/68 درصد، توجه به زمینه تاریخی موجود با 18/36، گردشگری در پهنه های شهری با 16/58، و محورهای تفریحی و فراغتی با 15/47 درصد بیشترین موضوعاتی بودند که از نظر حقوقی مورد توجه بوده اند. در این میان به موضوعات «محور دید» با 0/98، «محور پیاده روی» 1/88 و «محور دوچرخه سواری»1/88 توجه «به تناسبات ارتفاعی» «مقیاس انسانی» توجه کمتری به لحاظ حقوقی در مسائل سیاست های شهر سازی ایران از نظر حقوقی در طی دهه 60 تا اواخر دهه 90 شده است .
نتیجه گیری: در نتیجه هم اینک با وجود صد عنوان از متون قانونی که حداقل یک ماده یا بند مرتبط با امر طرح ریزی کنترل توسعه کالبدی کشور دارند، این مجموعه هنوز نتوانسته ، پاسخ گوی نیازهای امروز توسعه کالبدی کشور باشد و روابط دولت با مردم و مردم با مردم و چارچوب حقوقی و قانونی روابط را معین کند.
بررسی و تحلیل وضعیت معاصرسازی بناهای معاصر (1320 الی 1345) در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
108-90
حوزههای تخصصی:
اهداف: در محلات تهران بناهای مختلفی از دوران معاصر به جای مانده است که کارکردهای اصلی خود را از دست داده و متروکه ماندن و عدم استفاده مناسب از آن ها، موجب تخریب هرچه بیشتر آنها می شود. امروزه بناهای تاریخی دیگر نمی توانند مانند گذشته مورد استفاده قرار گیرند و با تغییر کاربری ابنیه تاریخی از مرگ حتمی، نجات می یابند و مفهوم معاصرسازی تمامی این دستاوردها را در نظر دارد. روش ها: در این مطالعه محدوده زمانی مربوط به خانه های سنتی واقع در محلات شهر تهران در دوره زمانی 1320 الی 1345 ه.ش است که اکثر خانه ها مربوط به هسته مرکزی تهران و اطراف و همسایگی خیابان های انقلاب، ولیعصر، کریم خان زند و غیره هستند. تکنیک های مورد استفاده در روش کاربردی این پژوهش به منظور معاصرسازی بناهای تاریخی مدرن، تهیه و تکمیل پرسشنامه، استفاده رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تکنیک رگرسیون خطی است. یافته ها: از میان 42 شاخص مورد مطالعه در پنج بعد کالبدی-ساختاری، ادراکی، عملکردی، اجتماعی-اقتصادی و طبیعی-زیست محیطی، شاخص های حفظ ساکنین قدیمی، بهبود کیفیت مسکن، به کارگیری رنگ خاص، دسترسی آسان پیاده و غیره شرایط کاملاً نامناسبی از نظر اصول معاصرسازی در سطح بناهای تاریخی کلانشهر تهران ایفا می کنند. نتیجه گیری: چهار شاخص اصالت محله و حس تعلق، به کارگیری شکل خاص، وجود فعالیت های ضروری و قابل شناسایی بودن فضاها نسبت به سایر شاخص های مورد مطالعه دارای بالاترین و بهترین کیفیت از نظرگاه نظریه معاصرسازی است و دارای شرایط متوسط روبه بالا از نظر امتیاز به دست آمده هستند.
آموزش آنلاین کارگاه طراحی شهری در مواجهه با عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمی گردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آن ها می توانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آن ها فراهم کند
اهداف: به گونه ای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوه های جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانی های اولیه شد.
روش ها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاه های عملی کمتر استفاده می شود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آن ها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاش های پدیدار شناختی و هستی شناختی ای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچه تر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روش های همگرا استفاده می کند.
ریخت شناسی تصاویر دیوان در دیوارنگاره های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاری یکی از هنرهای برجسته و فاخر دوره قاجار بوده که در قالب نقاشی بر زمینه هایی چون کاشی، گچ و چوب شکل گرفته است. توجه به باستان گرایی و موضوعات مذهبی در این دوره، باعث شکل گیری آثاری شد که در آن نقش اهریمن و دیو بیش از همه مورد توجه هنرمندان و حاکمان وقت قرار گرفت. نقوشی که علاوه بر جنبه روایتی از نظر ریخت شناسی نیز قابل بررسی هستند. هدف از این پژوهش بررسی ریخت و کالبد تصاویر دیوها در هنر عمومی دیوارنگاری های دوره قاجار است. نگارندگان با بررسی 14 نمونه گزینشی از خلال دیوارنگاری های قاجاری و داده های اسنادی و میدانی به شیوه کیفی و بر مبنای تجزیه و تحلیل توصیفی–تحلیلی و منابع تصویری، در تلاش برای پاسخ گویی بدین پرسش هستند که ریخت و کالبد دیو در هنر عمومی دوره قاجار بر پایه چه تفکراتی از ذهن هنرمند تراوش کرده است؟ یافته ها نشان می دهد، نقوشی که در عصر قاجار زینت بخش بناهای عمومی چون سردرها، حمام ها و بناهای مذهبی بودند، تصاویری مخوف و تیره وتار ندارند. به عبارت دیگر تصوری که از دیو در اذهان مردم موجودی مهیب، هولناک و مخوف تجسم می شد، ناگهان تغییر کرد و به موجودی لطیف، کم آزار، شایان شفقت، طنزآمیز، خندان و گاه با اندام های اروتیک زنانه و حتی آراسته دیده شد؛ موجوداتی خوش لباس که مزین به رنگ های زیبا بودند و حتی زیورآلاتی نیز به خود آویخته اند. این امر بیانگر عرفی گرایی در زندگی اجتماعی زنانه در این دوره بود. یافته های پژوهش بیانگر آن هستند که چهار مفهوم زن، طبیعت، باورهای ماورایی اولیه و بیگانه در ذهن و اندیشه ایرانی ها در دوره قاجار دچار تغییراتی ژرف شده بود.
واکاوی توصیه های طراحی فضای آموزشی بر مبنای نظریه یادگیری ویگوتسکی و تطبیق آن با توصیه های مفهوم انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان دادهاند که ویژگیهای کالبدی فضای آموزشی بر عملکرد دانشآموز و اثربخشی آموزش مؤثر بوده و یادگیری به معماری مطلوب و فضای یادگیری مناسب نیاز دارد. در میان نظریات در حوزه آموزش، نظریه ویگوتسکی بر اهمیت برقراری تعامل و نیز محیط اجتماعی در یادگیری دانشآموزان تأکید داشته است؛ اما بررسی توصیههای کالبدی آن کمتر مورد توجه پژوهشها بوده است. از طرف دیگر مفهوم انعطافپذیری که تحقیقاتی متعدد به توصیههای کالبدی آن پرداختهاند نیز به ایجاد تعامل میان دانشآموزان در جهت بهبود یادگیری اشاره دارد. بر این اساس، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان میتوان از توصیههای مفهوم انعطافپذیری برای طراحی فضاهای آموزشی بر اساس نظریه ویگوتسکی استفاده کرد و توصیههای مفهوم انعطافپذیری و نظریه ویگوتسکی تا چه حد همپوشانی دارند. در این پژوهش که بر مبنای روش توصیفی-اکتشافی صورت میگیرد برای نیل به اهداف پژوهش پس از شناخت نظریه ویگوتسکی و مفهوم انعطافپذیری؛ به جمعآوری و دستهبندی توصیه-های این دو مفهوم برای طراحی معماری فضای آموزشی پرداخته میشود. در گام بعد با مبنا قرار دادن سه مؤلفه تنوعپذیری، تطبیقپذیری و تغییرپذیری از مفهوم انعطافپذیری، تلاش میشود تا میزان همپوشانی توصیههای طراحی نظریه ویگوتسکی با هر یک از این مؤلفهها بررسی شود. نتایج پژوهش نشان داد برخی توصیههای طراحی ویگوتسکی نظیر مبلمان یا سازماندهی فضاها، به ویژه با معیارهای طراحی دو مؤلفه تنوع پذیری و تطبیق پذیری انطباق دارند. به طور کلی غالب توصیههای طراحی مفهوم انعطافپذیری همسو با اهداف نظریه ویگوتسکی هستند و به کارگیری این توصیهها همان نتایجی را در پی دارد که نظریه ویگوتسکی به دنبال آن است. این بدان معنی است که راهکارهایی با تنوع و تعدد بیشتر پیش روی طراحی معماری فضاهای آموزشی بر اساس نظریه ویگوتسکی قرار می گیرد.
چارچوب سازماندهی و مدیریت منظر شهری تاریخی (موردپژوهی شهر مقدس مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
85 - 118
حوزههای تخصصی:
رویکرد منظر شهری تاریخی به عنوان یک روش معاصر در حفاظت شهری با هدف ایجاد تعادل بین حفظ و توسعه و در عین حال ارتقای کیفیت فضاهای شهری مطرح شده است. رویکردی که با تصدیق «ماهیت پویا و درحال تغییر شهرها» و تأکید بر لزوم «مدیریت تغییر»، دریچه ای نو در مواجهه با چالش ها و پیچیدگی های مدیریت و حفاظت از شهرهای تاریخی گشوده است. این پژوهش با رویکرد «توسعه ای-کاربردی» به دنبال شناسایی مؤلفه های منظر شهری تاریخی از طریق بررسی سیستماتیک ساختار فضایی و عملکردی شهر در چارچوب یک الگوی حفاظتی و توسعه متوازن برای مرکز تاریخی مشهد است. برای این منظور، کنوانسیون ها، بیانیه ها و نظریه های کارشناسان بین المللی موردبررسی و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از روش تحقیق کیفی با استدلال منطقی، تحلیل محتوا، هرمنوتیک، مشاهده و مطالعه موردی، مفاهیم بنیادی رویکرد مذکور شامل ارزش های ملموس و ناملموس و توجه به مؤلفه های اثرگذار اصالت و یکپارچگی، موردبررسی قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی لایه های تبیین کننده اهمیت منظر شهری تاریخی به «بازخوانی» منظر شهری تاریخی مشهد می پردازد. این پژوهش، تلاش دارد تا با تحلیل دیدگاه های ذینفعان دست اندرکار مدیریت شهری «چارچوبی برای سازماندهی و مدیریت منظر شهری تاریخی در مرکز تاریخی مشهد» تدوین نماید.
تحلیل فرایند ساخت مناره های آجری ایرانی بر پایه مطالعات تاریخ شفاهی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۴۷-۳۸
حوزههای تخصصی:
مناره ها به عنوان بلندمرتبه ترین عنصر معماری ایرانی سنتی در برگیرنده جنبه های گوناگون هندسه نظری و عملی هستند. مطالعات تاریخ شفاهی معماری بازگوکننده این جنبه هاست. این پژوهش جنبه های فراموش شده ساخت منارهای آجری ایرانی را آشکار می سازد. امروزه تکنولوژی ساخت مناره ها به دست فراموشی سپرده شده است. آخرین نسل معماران سنتی هنوز در برگیرنده بخشی از رموز مرتبط با فرایند ساخت این گونه بناهاست. عمده مطالعات جنبه تاریخی دارد و در زمینه هندسه عملی (نحوه ساخت و شیوه طراحی) آن ها مطالعات بسیار اندکی انجام شده است. پژوهشگران با استفاده از روش های مقایسه ای تنها در زمینه های مورفولوژی، تزیینات، نحوه ساختمان و ... به تحقیق و بررسی مناره ها پرداخته اند. لیکن این پژوهش، برای نخستین بار هندسه عملی را بررسی و تحلیل می کند. این پژوهش برای نخستین بار بر آن است تا تحلیل فرایند ساخت مناره ها را از دیدگاه استادکاران سنتی مورد تحلیل قرار دهد. اصلی ترین مرجع در شناخت فناوری ساخت مناره پس از مطالعات کتابخانه ای، گفتگو با استادکاران است. در این پژوهش مناره های شهر اصفهان در دوره های گوناگون تاریخی بررسی شده است. این بررسی ها شیوه ساخت و گونه های مختلف ساخت مناره های اصفهان را آشکار می سازد.
ارزیابی میزان بهره مندی از وجوه تعاملی مخاطب در فرایند خوانش آثار معماری در سیستم آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۱۰۰-۸۳
حوزههای تخصصی:
چنانچه دانشجویان معماری در فرایند خوانش و ادراک مصادیق معماری بیش از هر چیز، بر شکل و فرم اثر تکیه کنند، آنگاه پیامدهایی چون غفلت از ارزشهای تاریخی- هویتی، معنا و مفهوم آثار را در پی خواهد داشت. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﭘﺮﺳﺶ ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ تـوجه دانشجویان به هرکدام از وجوه ارتباطی اثر- مخاطب در فرایند نقد و مواجهه با اثر به چه میزان است؟ پژوهش پیش رو با هدف سنجش میزان توجه و بهرهگیری از وجوه ارتباطی از مطالعات میدانی و کتابخانهای به دو شیوهی کیفی و کمی بهره جسته است، بدین شرح که ابتدا جایگاه و اهمیت مواجهه و نقد در درک و دریافت دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت، در ادامه نیز وجوه ارتباطی اثر –مخاطب به روش تطبیقی و شیوهی تحلیل محتوا از تطابق دو رویکرد پدیدارنگر و تفسیرنگر استنباط گردید و به منظور ارزیابی میزان به کارگیری این وجوه در رابطه با نمونهی موردی مسجد شیخ لطف الله در دو دانشگاه هنر اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان، از ادوات آماری چون پرسشنامه و نرمافزار spss، استفاده شد. مطابق با نتایج حاصل از آزمون و فاصله اطمینان محاسبه شده میتوان گفت که وجه بیداری خاطرات و وجه نمایشی اثر دارای میانگین بالاتر از حد متوسط بودهاند و در این بین وجه نمایشی اثر میانگین بالاتری نسبت به سایر وجوه داشته و به این معنی است که وجه نمایشی اثر تأثیر بیشتری داشته است و چنانچه تدابیر لازم در خصوص توجه به آن در فرایند نقد آثار معماری و همچنین فرایند طراحی صورت نپذیرد، نقش تهدیدآمیز آموزشی و تربیتی آن بر فرایند نقد دانشجویان معماری بهوضوح آشکارتر میگردد. همچنین وجه ارزششناختی و وجه اصالتگرای تاریخی، میانگین کمتر از حد متوسط داشتهاند و با توجه به مقادیر میانگین و فواصل اطمینان مربوط به هرکدام میتوان گفت وجه ارزششناختی میانگین کمتری نسبت به سایر وجوه داشته و به منزله تأثیر کمتر وجه ارزششناختی نسبت به سایر وجوه بر فهم دستاوردهای اثر میباشد و دلایل آن از سوی اساتید دانشگاه، غفلت از معنا و محتوای اثر در کنار گرایش به سبکها و شیوههای خاص در معماری گزارششده است.
ارزیابی نظام اشتغال باشندگان شهرک سعدی شیراز براساس توانمندسازی و رهیافت مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
159-171
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نخستین اجتماعهایِ محلیِ غیررسمی در جنوب شیراز تمرکز یافتند و با افزایش مداوم جمعیت مهاجر، مناطق مسکونی مرتبط وارد فرایند گسترش کالبدی و تبدیل به شهرک شدند که یکی از آنها، شهرک سعدی در شمال شرق شهر است. مهاجران کمدرآمد در هنگام ورود به این شهرک، با توجه به توان اجتماعی ـ اقتصادی و بنا به محدودیتهای ساختاری برای جذب و فعالیت در بخش قانونی، به طور عمده در شکل غیررسمی در بیرون از محدوده قانونی و رسمی شهر اسکان یافتهاند.
هدف: هدف از تحقیق، ارزیابی نظام اشتغال در میان ساکنان این محله بر اساس رویکرد توانمندسازی و مدیریت شهری است. روش: جامعه آماری تحقیق شامل 11 متخصص مدیریت شهری و 55 هزار نفر ساکنان بالای 18 سال در شهرک سعدی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و با توجه به سطح نرمال 95%، تعداد 384 به دست آمد که روایی آن از سوی متخصصان مذکور تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار 82/0 مورد پذیرش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری و برای شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی نیز شیوه تحلیل محتوا به کار رفته است. یافتهها و بحث: مشاغل ساکنان شهرک سعدی در گروههای "کشاورزی شهری، مشاغل خانگی، پیک موتوری، دستفروشی، نیروی خدماتی، کارگری، جرایم سازمانیافته و سایر" تقسیم شده است. مقادیر ضریب معناداری ترویج مهارتآموزی بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی هست. همچنین بررسی مقادیر ضریب معناداری مساعدت سازمانها بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی است. نتیجهگیری: ترویج مهارتآموزی و مساعدت سازمانها با ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری، موجب ایجاد شغل و درآمدزایی بیشتر میشود. ترویج مهارتآموزی و رشد مهارتهای کسبوکار ازجمله مؤلفههای توسعه این محله کم برخوردار شهری است و بزرگترین دستاورد آن برقراری سطحی از رفاه و افزایش امید به زندگی در میان گروههای هدف و استفاده نیروی انسانی بالقوه با هدف درآمدزایی میباشد. نکات برجسته: در میان باشندگان سکونتگاههای غیررسمی نوعی احساس کمبود، محرومیت و حقارت وجود دارد که ریشه اصلی آن به آمدوشد روزانه افراد به شهرها و مشاهده امکانات شهری و شهرنشینی باز میگردد.
تبیین نقش بساطت در معماری و رابط آن با نفس و بسیط الحقیقه از منظر حکمت متعالیه و کاربرد آن در فرآیندطراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش و معرفت معماری همچون دیگر دانش های بشری، بر پایه های معین هستی شناختی و معرفت شناختی استوار است که به عنوان مبانی اصلی مباحث فلسفی عصر جدید محسوب می شوند. پیش فرض تحقیق پیشِ رو این است که بساطت در معماری می تواند هماهنگی بین عرصه محیط زندگی انسان (معماری)، عرصه درون و نفس انسان (عرصه انسان شناختی و خودشناسی) و عرصه هستی و واقعیت (عرصه هستی شناختی) را برقرار کند و این مهم، در بستر قاعده بسیط الحقیقه ملاصدرا ساری و جاری است. هدف این پژوهش آن است که با تکیه برقاعده مذکور، دیدگاهی وجودشناسانه و وحدت گرایانه در معرفت معماری پدیدار گردد و رابطه «حقیقت» با «اشیاء» در معماری معاصر دقیق تر و بهتر تبیین شود. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از متدولوژی استدلال منطقی و تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر قواعد فلسفی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، است. در گام نخست، با بررسی پیشینه های مرتبط در حوزه های معماری و فلسفه و تبیین قاعده «کل القُوی بودن نفس» و قاعده «بسیط الحقیقه»، به تعریف دقیق بساطت در معماری پرداخته شده است. سپس با مروری بر مبانی حکمت متعالیه، تلاش شده است تا اندیشه صدرایی به طور جامع تری شناخته شود. در گام دیگر جهت مشخص نمودن کاربرد بساطت در معماری، به بررسی فرآیندطراحی معماری در قالب تقسیم بندیِ نسل ها و مفاهیم دوگانه موجود در خلال بحث های آن ها و استخراج مؤلفه های مربوطه و انتساب با مؤلفه های صدرایی پرداخته شده است. در نهایت، چنین نتیجه گیری می شود که طراحی معماری جلوه ای از بساطتِ معماری، بساطت معماری جلوه ای از بساطت نفسانی و بساطت نفسانی جلوه ای از بساطت الهی است؛ چنین بساطتی که زائیده «کثرت در وحدت» و «وحدت در کثرت» در بستر قاعده بسیط الحقیقه ملاصدرا است می تواند طریقتی جهت ارتباط کثرات معماری معاصر با وحدت حقیقی بنمایاند.
واکاوی عوامل معماری مؤثر بر بازتولید هویت در ورودی های شهری (مطالعه موردی دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
ورودی های شهری به عنوان نخستین نقطه تماس مسافران با شهر، نقشی اساسی در شکل گیری هویت شهری دارند. کاهش هویت فضایی و معنایی ورودی های شهری در نتیجه رشد سریع شهرها و تغییرات کالبدی آن ها منجر به نادیده گرفتن اهمیت ورودی ها و کاهش کیفیت فضایی و هویتی شده است. در نتیجه، ورودی های بسیاری از شهرها از حداقل مولفه های هویت ساز برخوردار نیستند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی هویت ساز در معماری ورودی ها با تمرکز بر نمونه موردی دروازه قرآن شیراز است. روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، مفاهیم و معیارهای مرتبط با هویت و ویژگی های ورودی های شهری تحلیل و با استفاده از نظرات متخصصان تدقیق شده است. در بخش کمی، داده های حاصل از پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که کیفیت معماری ورودی های شهری، به ویژه در زمینه فرم، مقیاس انسانی و ارتباط با بافت پیرامونی، تأثیر مستقیمی بر هویت فردی، اجتماعی و ملی مخاطبان دارد. همچنین، ورودی ها با ایجاد قلمروهای بصری، حرکتی و معنایی می توانند به عنوان نمادهای هویت ساز شهری عمل کنند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که ورودی دروازه قرآن با حفظ ویژگی های هویتی خود، توانسته حس تعلق و آشنایی شهروندان و مسافران را تقویت کند. به ویژه، همجواری های ورودی با بافت شهری اطراف و نحوه استقرار آن در منظره شهری، نقش برجسته ای در ایجاد خاطرات جمعی و تقویت هویت شهری شیراز دارد.