فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
95 - 109
حوزههای تخصصی:
هم زمان با خلق آثار نوگرای نقاشی خط در مکتب سقاخانه، که در آن خط به مثابه یک عنصر تزئینی، از بند بیان مفاهیم رهاشده، هنرمندانی به بازیابی هنری از دوران صفوی و قاجار با عنوان خطوط تفننی پرداختند. هنری که به کمک خط، به آفرینش فرم های معنادار پرداخته و امروزه با نام خط نقاشی شناخته می شود. در این گرایش، تصاویری از حیوانات مقدس در دین اسلام به وسیله ی خطوط تزئینی خلق شده است. از مهم ترین آن تصاویری موسوم به مرغ بسم الله است. در سال های اخیر به دلیل عدم وجود تعاریف بنیادین در این باب، زایش هنری منسجمی شکل نگرفته و تولیدات هنری به دلیل نبودن تسلط بر خوشنویسی تزئینی در دسته بندی هنر نقاشی خط قرار گرفته اند. پژوهش پیش رو با هدف کشف ویژگی های ماهیتی این هنر و بیان تعاریف ریشه ای برای دستیابی به ساختار علمی مستحکم (با تمرکز بر موضوع مرغ بسم الله، رسامی شده توسط استاد رضا مافی) صورت گرفته است. سؤالات مطرح شده بدین شرح است: 1-مفهوم نوشتار و تصویر در مرغ بسم الله، از منظر نشانه شناسی تصویری چیست؟ 2-استفاده از کدام خط و تکنیک خوشنویسی در آثار موسوم به مرغ بسم الله، رایج تر است؟ 3-اشکال و نقوش در خط نقاشی مرغ بسم الله با رویکرد نشانه شناسی تصویری، در کدام دسته بندی قرار می گیرند؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات برمبنای اسناد علمی معتبر در تحقیقات کتابخانه ای، با استفاده از ابزاری چون فیش و جدول جمع آوری و دسته بندی شده است. بعد از ارائه نمونه هایی از مرغ بسم الله، به مطالعه ی نمونه ی آماری، با رویکرد نشانه شناسی تصویر برمبنای دلالت های صریح و ضمنی پرداخته شده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که در تمامی اعصار مرغ بسم الله حاوی مضامین مذهبی با خط ثلث و یا نستعلیق به واسطه ی تکنیک خط مُشَکَّل به تحریر درآمده است. نشانه ها به شکل نمادین و شمایلی به کار گرفته شده اند و در آن برخلاف آثار نقاشی خط، حروف و کلمات به انتقال معنای قراردادی خود می پردازند.
گردشگری و هویت فرهنگی، نگاهی چندسویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
53 - 54
حوزههای تخصصی:
صحبت از گردشگری به عنوان یک صنعت در قالب محورهای توسعه، همواره با گمانه زنی های بسیاری روبرو بوده است. مخالفت با این رویکرد به مخدوش شدن فرهنگ و هویت فرهنگی جامعه تأکید می کند. از این رو دیدگاه های مختلف نشان می دهند ماهیت سفر و گردشگری و از سوی دیگر هویت فرهنگی نیاز به تحلیل عمیق تری دارد. مسیری که تا به امروز طی شده است نمی تواند معیار اصلی صحت و درستی فعالیت ها باشد. لذا با بررسی عمیق ماهیت گردشگری و از سوی دیگر هویت فرهنگی، مطالعه اهداف هر دو و همچنین چشم انداز آن ها، این دیدگاه حاصل می شود که گردشگری و فرهنگ، پدیده های فطری انسانی هستند که هر دو ماهیت هویت انسانی را جستجو می کنند. گردشگری و فرهنگ ریشه در ارزش ها و وجود معنوی انسانی دارند که نیازمند بازاندیشی هستند تا در جایگاه صحیح خویش محقق شوند. بنابراین در میان سویه های گوناگون ارتباط میان گردشگری و هویت فرهنگی، می توان با بسترسازی و ایجاد نگاهی متفاوت به هویت فرهنگی و از سوی دیگر گردشگری، همسویی میان آن ها برقرار کرد.
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین همبستگی امنیت عمومی و سرمایه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، ماده خامی از جامعه مدنی است که از تعامل روزمره مردم به دست می آید. این گونه از سرمایه مستقیماً قابل مشاهده و اندازه گیری نیست اما مظاهر و پیامدهای آن قابل اندازه گیری هستند. در مطالعه حاضر تعریف پاتنام مد نظر قرار گرفته است؛ چرا که عملیاتی کردن سرمایه اجتماعی از نظر شبکه ها، هنجارها و اعتماد در اجتماع جذابیت شهودی دارد و پیدا کردن ارتباط افراد با این ویژگی ها آسان است. رتبه بندی های جهانی حاکی از این است که یکی از چالش های امروز ما رو به افول نهادن امنیت و سرمایه اجتماعی می باشد. از این رو هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه همبستگی میان سرمایه اجتماعی و امنیت عمومی است. نمونه موردی این مطالعه استان های ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات سالنامه آماری سال 1398، آمار بانک مرکزی و موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان گردآروی شد. پردازش داده ها با استفاده از مدل انعکاسی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی، 55.6 درصد از تغییرات واریانس متغیر امنیت عمومی را تبیین می نمایند. نتایج بدست آمده، فرضیه تحقیق مبنی بر تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر امنیت عمومی را تائید می نماید.
بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
5 - 26
حوزههای تخصصی:
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
فضاهای عمومی بافت تاریخی شهری و نقش آن در ایجاد روابط اجتماعی فعال(نمونه موردی بازار ومسجد بافت قدیم دزفول)
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها و کلیه فضاها و بافت های تاریخی شهرها، ارائه کننده هویت، تاریخ و فرهنگ آنها هستند و حتی اهمیت این موضوع گاه در سطح هویت ملی مطرح می شود. اما در سال های اخیر و با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعه صنعتی، شهرهای تاریخی بیش از سایر شهرها تحت تأثیر نتایج متأثر از این پدیده بوده اند، چنانکه این تحولات سریع و ناگهانی و نیز گسترش و توسعه شهر سبب شده است که نوعی عدم تعادل و تناسب میان روابط اجتماعی یک شهر به وجود آید و ارتباط بین این دو ، به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی باشد. از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروزی و تأثیر آن بر علایق و نیازهای انسانی و متعاقباً بالا رفتن سطح مطلوب زندگی باعث شده است که بافت های تاریخی شهرها، رفته رفته رونق گذشته خود را از دست بدهند و به مکان هایی ناامن و نامطلوب و عاری از کیفیت های مناسب برای زندگی شهری امروزی تبدیل گردند. شهر دزفول به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی ایران، دارای پیشینه ای غنی از تاریخ و فرهنگ است. از این رو فضاهای بافت تاریخی این شهر ، گونه ای هدفمند از فضای با تعاملات اجتماعی است که در لابه لایه این بافت مشاهده می شود. از آنجا که ادراک انسان از فضا نقش مهمی در روابط اجتماعی افراد دارد و به مثابه شرط لازم برای ارتباط آنان با محیط می باشد، باید با شناخت و درک عواملی که در ایجاد این روابط اجتماعی در این شهر تاریخی و تبدیل عینیت فضا به ذهنیتی زیبا و قابل قبول نقش دارند،در جهت تامین بخشی از نیازهای امروز، به تبیین و بازآفرینی بافت تاریخی این شهر و ایجاد پیوند بین فضاهای آن پرداخت. این مقاله به روش میدانی و توصیفی- تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و چندگانگی روشهای کنترل و استنتاج، نتایج حاصله در نظامی مقایسه های تطبیقی مورد بررسی قرار داده و ضمن تشریح مباحث مطرح شده به مطالعات نظری و میدانی به بازار و ومسجد که در بافت قدیم دزفول باعث ایجاد روابط اجتماعی فعال می شود می پردازد .
نقش نگاره های ساسانیِ جام های شراب در سروده های عربی (سده های نخستین و میانی هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
24 - 37
حوزههای تخصصی:
عربی سرایان سده های نخستین و میانه هجری به ویژه باده سراهایشان هنگامی که از شراب، خوشی ها و مستی هایش سخن می گفتند، میکده، ساقی و حتی جام های شراب را نیز وصف کرده اند و چه بسا در وصف جام ها، از توصیف تصاویر یا نقش نگاره های آن نیز چشم پوشی نکرده اند. این نقش نگاره ها که مانند آداب و سنت های شراب خواری و گونه های شراب، با ایران پیش از اسلام، پیوند دارد، معمولاً نقش های به ارث رسیده از سنت های دوره ساسانی را آینگی می کند. هدف نویسنده از بازنمایی گونه های این نقش ها در سرود ه های عربی، آشناکردن بیشتر پژوهشگران حوزه هنر با نگارگری ایران و عراقِ آغاز دوره اسلامی است که بدون شک خود، پیرو سنت نگارگری ساسانی بوده است. نگارنده با مطالعه شعر عربی در این دوره، تصویرهای واقعی را که روی جام های شراب بوده است و شاعران به آنها اشاره کرده اند، استخراج کرده است و تلاش می کند این نقش ها را با نقش ها یا نمونه های باستانی موجود مقایسه کند. در پژوهش حاضر نشان داده شد که محور نقش نگاره های جام های شراب در دوره عباسی، شاهان ساسانی، درباریان آنها و پیوندهای سیاسی شان با پادشاهان روم، صحنه های شکار، باده نوشی، مجلس بزم، سوارکاری و جنگاوری است و کمابیش هیچ گونه صحنه مذهبی، صحنه خانوادگی دربارِ ساسانی و نقش های گیاهی در آنها دیده نمی شود. پس از این دوره، شاعران سده های میانی هجری و بیشتر از منطقه شام و مصر، گویا تنها به تقلید از شاعران عراق، از موتیفِ جام های منقوش سخن گفته اند.
نقش نحو فضا در تحلیل منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
20 - 29
حوزههای تخصصی:
نحو فضا نظریه و روشی است که با یک ساماندهی منطقی به شناخت پیکره بندی فضایی می پردازد و امکان تحلیل آن را میسر می سازد. در واقع نحو فضا با مطالعه فضا به صورت کمی، خصیصه های ذاتی فضا را به صورتی کمّی و ملموس بیان می کند. این امر باعث کاربردی تر شدن و اهمیت روزافزون این روش است. از سوی دیگر در حوزه دانش منظر، الگویی که بتواند با روش های محاسباتی و اندازه گیری قابلیت محاسبه هر دو بعد عینی و ذهنی منظر را داشته باشد وجود ندارد. با توجه به این که نظریه نحو فضا روش کمّی است که به کالبد صرف توجه ندارد بلکه به مسائل اجتماعی همچون فعالیت هم می پردازد، به نظر می رسد روش نحو فضا دارای قابلیت ها و ظرفیت هایی است که می تواند ما را در ارزیابی منظر یاری کند. این پژوهش در پی دستیابی به مؤلفه های اختصاصی منظر، جهت پرکردن خلأ ها و ضعف های روش های رایج اندازه گیری و مطالعه کمّی ابعاد عینی- ذهنی منظر و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از روش نحو فضا برای تحلیل منظر استفاده کرد؟ در این پژوهش با روش ترکیبی توصیفی و تحلیلی و تبیین قیاسی، ابتدا به تحلیل محتوا برای شناخت روش نحو فضا و نظریه و مفاهیم بنیادی آن پرداخته و در ادامه این مفاهیم در کنار مفاهیم منظری تحلیل و بررسی شده است تا میزان و نحوه کارایی نحو فضا در منظر حاصل شود. در نهایت می توان گفت، منظر پدیده ای عینی-ذهنی و توأمان است. خصایص منظر وابسته به ویژگی های عینی (کالبدی فضا) و ذهنی (معنا) است. عوامل ذهنی خود به دو گروه تجسمی و درام تقسیم شدند که قابلیت و روش های اندازه گیری و ارزیابی متفاوتی دارند. مؤلفه های تجسمی، به صورت انعکاسی و حسی ادراک می شوند و مؤلفه های درام وابسته به پردازش عقلی و ایجاد رابطه میان بخش های مختلف آن هاست. روش نحو فضا برای تحلیل برخی مؤلفه های منظر قابل استفاده و در برخی دیگر با نقصان همراه است. مؤلفه های عینی منظر به واسطه خصیصه نحوی خود با استفاده از روش نحو فضا قابل بررسی هستند؛ اما هر چه مؤلفه ها معنایی تر می شوند، روش نحو فضا برای شناخت و تحلیل فضا ناکارآمدتر می شود.
مطالعه آیکونولوژیک صورت فلکی رامی در آثار هنر و معماری ایران دوره اسلامی با تاکید بر نقش برج قوس سردر قیصریه اصفهان
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
55 - 69
حوزههای تخصصی:
برج قوس(رامی) به صورت قنطورسی تیر به چله کمان کشیده و به سوی دم اژدهایی خود نشانه رفته است و به شکل تکرار شونده عوامل متعدد اختربینی، اخترشناسی و اسطوره شناسی را درهم آمیخته و ترکیبی از شوق علمی با ذوق زیبایی شناختی هنرمندان را ایجاد کرده است. این آثار به دو دسته قابل طبقه بندی هستند: دسته اول، نگاره هایی که از رساله های نجومی استخراج شده و آن را از دریچه علم اخترشناسی بازنمایی می کنند؛ دسته دوم از زاویه زیباشناسی و بر پایه احکام اختربینی تحت تاثیر جهان بینی زمان خود ایجاد شده اند. دراین پژوهش با رویکرد آیکونولوژی در سه مرحله «توصیف»، «تحلیل» و «تفسیر»، به مطالعه تصویری صورت قوس پرداخته می شود. همچنین با روش توصیفی- تحلیلی این آیکون، تلاش می شود به این پرسش که «نقش برج قوس به چه صورت هایی در بناهای معماری اصفهان و سایر آثار نجومی ایران دوره اسلامی، با تاکید بر سردر قیصریه وجود دارد؟» پاسخ داده شود. براساس این مطالعه مشخص شد که صورت برج قوس سردربناهای اصفهان بازتابی از نمونه باستانی نجومی آن در سنگ مرزی بابل و دیگر نسخه های نجومی دوران اسلامی است. هرچند اشکال متفاوت صورت رامی در پیوند با اسطوره ها نوعی تلاش هنرمندانه برای گسستن از شباهت های میان منشا علمی آن است. قوس در متون علمی نجوم بر پایه اخترشناسی به صورت نیماسب و در هنرهای صناعی و معماری بیش تر برپایه احکام اختربینی و پیوند با اسطوره ها در ترکیب با اژدها است. شیوه ترسیم نیز به صورت های متفاوت، طراحی خطی درنسخه های نجومی تا شیوه ای نقاشانه در کاشی های بناهای معماری مانند قیصریه، با افزودن رنگ های متنوع و انواع تزیینات است.
مفاهیم استایل در محصول، خودرو و ارتباط آن با برند؛ پژوهش موردی: فیس لیفت نمای جلوی خودروی رانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
109 - 121
حوزههای تخصصی:
استایل، واژه ای کلیدی در طراحی محسوب می شود. یکی از مهمترین و اولین عواملی که مشتریان به هنگام مواجه با محصول، با آن رو به رو می شوند، استایل آن است. برندها با درک اهمیت این موضوع، از استایل محصول به عنوان عنصری جذب کننده و متمایز کننده در رقابت استفاده می کنند. همچنین، آن را فرصتی برای انتقال ارزشها و فرهنگ خود می دانند و به واسطه ی آن به گفتمان و تعامل با مشتریان می پردازند. لذا برای رسیدن به چنین اهدافی، باید درک درستی از مفاهیم و مباحث پیرامون استایل، وجود داشته باشد. در این مقاله، به کنکاش در مفاهیم استایل پرداخته و این مفاهیم توسعه داده شده اند. با توجه به اهمیت استایل در طراحی خودرو، یافته ها و نتایج حاصل در این حوزه، بسط داده شده و عناصر مرتبط با استایل خودرو، شناسایی و فرایندی ترکیبی برای طراحی پیشنهاد شده است. بر اساس نتایج و فرایند پیشنهاد شده و ابزارهای گوناگون مورد استفاده، طراحی عملی مبتنی بر معیارهای عملکردی، استایل و زیباشناسی همچون: تهاجمی واسپورت بودن، خلاقانه و ترند بودن، در قالب یک پروژه در شرکت ایران خودرو برای گروهای هدف مردان و زنان جوان، انجام وتوسط کارشناسان مورد راستی آزمایی قرار گرفت. در نهایت، طرح پروژه ی فیس لیفت رانا برای برند ایران خودرو پیشنهاد گردید.
آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 46
حوزههای تخصصی:
دوران قاجار بالاخص عصر ناصری، سرآغاز شکل گیری تاریخ نگاری نوین ایران و مقارن با پیدایش مفهوم هنرهای زیبا در غرب است. محمدحسن اعتمادالسلطنه از مورخان برجسته ی این ایام بوده که به واسطه ی برخورداری از رویکردی نوین در تاریخ نگاری و علاقمندی به تحقیق و تفحص در آثار تاریخی و ابنیه، تالیفاتش در زمینه ی تاریخ هنرهای ایران حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، با راهبردی کیفی در چهارچوب مطالعات تاریخی و به شیوه ی تفسیری-تاریخی به بررسی مکتوبات او شامل تاریخ منتظم ناصری ، المآثر و الآثار ، مرآه البلدان و روزنامه ی خاطرات اعتمادالسلطنه پرداخته ایم. سوال اصلی پژوهش این است که آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه چگونه است؟ و مصادیق این آگاهی کدامند؟ مرور آثار مذکور حاکی از وجود اطلاعاتی قابل تامل در رابطه با تاریخ هنر ایران اعم از بناها، آثار باستانی و هنری است که می تواند نویدبخش پیدایش روندی تازه در تاریخ نگاری هنر ایران در امتداد تحولات تاریخ هنر غرب و خصوصا فرانسه ی آن دوران باشد. آگاهی تاریخی اعتمادالسلطنه در مقام خاستگاه ظهور این اطلاعات، ذیل عناوین آشنایی با مطالعات غربی در باب تاریخ هنر، و شیوه های تاریخ نگاری هنر نزد او دسته بندی شده است. شیوه های تاریخ نگاری اعتمادالسلطنه نیز در توجه به هنرمندان، سکه شناسی و باستان شناسی، و اشاره به متون مرتبط با هنرها تجلی یافته اند.
سنجش میزان تحقق مؤلفههای رویکرد انسانگرا در محلات قدیم و جدید شهری (مطالعه موردی: محلههای ناسار و ارم شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
47 - 60
حوزههای تخصصی:
محله ها جزئی جدایی ناپذیر از ساختار زندگی اجتماعی شهروندان هستند و با وجود نیازهای مختلف انسان در محلات شهری، باید در برنامه ریزی های شهری از رویکرهای جدیدی استفاده نمود که شهرسازی انسانگرا یکی از آنهاست. این پژوهش با تکیه بر روش های کمی و توزیع پرسشنامه میان شهروندان به دنبال سنجش میزان تحقق مولفه های رویکرد انسانگرا در محلات ناسار و ارم شهر سمنان به عنوان محلات قدیم و جدید شهری انجام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که تفاوت معناداری در میزان تحقق مولفه های رویکرد انسانگرا در سطح محلات ناسار و ارم وجود دارد و بر خلاف ذهنیت موجود در انسانگراتر بودن محلات قدیمی، میزان رضایت ساکنین از مولفه های رویکرد انسانگرا در محله ارم مطلوب تر از محله ناسار است و نشان دهنده توجه اندک مدیریت شهری به محلات قدیمی در برنامه ریزی های شهری است. همچنین مدل ساختاری مسیری پژوهش، نشان می دهد، مولفه «امنیت و ایمنی» بیشترین تاثیر را بر میزان تحقق رویکرد انسانگرا دارد.
وحدت امت اسلامی رویارویی تمدن ها: بررسی موردی تصاویر فرضیه حج در نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
65 - 79
حوزههای تخصصی:
فریضه حج، در فرهنگ اسلامی، نمادی از وحدت امت اسلامی است. با توجه به اهمیت آن در جوامع اسلامی و نزد هنرمندان اسلامی در بسیاری از آثار هنری نمود یافته که بی شک یکی از آنها هنر نگارگری است. وحدت امت اسلامی این است که همه مسلمانان با وجود دیدگاه ها و سلیقه های متفاوت، در برابر دشمنان مشترک یکدست و هماهنگ و منسجم عمل کنند. وحدت به معنای کنار گذاشتن مذاهب و آرای آن و ایجاد مذهب جدید نیست. امروزه دشمنان اسلام، نه تنها مسلمانان، بلکه اسلام و قرآن و آرمان های ارزشمند اسلامی را نشانه گرفته اند. در این میان برخی افراد جاهل و متعصب با استناد به دلایلی بی اساس، همبستگی امت پیامبر(ص) را برهم می زنند و از این طریق اسلام ستیزان را به اهدافشان نزدیک می کنند. امام موسی صدر، یکی از شخصیت هایی است که مبانی وحد اسلامی را بررسی کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که فریضه حج یکی از جلوه گاه های وحدت اسلامیست و می تواند نمادی برای معرفی تمدن اسلامی به دیگر تمدن ها باشد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مبانی دینی (فقهی،کلامی و اخلاقی) اصل وحدت در امت اسلامی با محوریت اندیشه امام موسی صدر. 2.بررسی وحدت اسلامی در فریضه حج در نگارگری. سؤالات پژوهش: 1.در اندیشه امام موسی صدر، وحدت اسلامی چه جایگاهی دارد؟ 2.مفهوم حج چه بازتابی در هنر نگارگری یافته است؟
پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن و فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
657 - 668
حوزههای تخصصی:
بررسی هستی شناسی بازن در مفهوم واقع گرایی در هنر، عینیت را تنها اصل ارائه اثر هنری واقع گرا نمی داند و بنا بر اعتقاد او بایستی فلسفه وجودی یک اثر مورد توجه باشد. در واقع او بازتولید صادقانه واقعیت را هنر نمی داند و واقع گرایی مد نظر او با تلاشی ذهنی به سوی عینیت تصویر و براساس عدم قضاوت و نیاز روانشناختی به بازآفرینی جهان در تصویر به دست می آید. در این پژوهش که از حیث هدف بنیادی محسوب می شود و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی-تحلیلی است به بررسی دیدگاه پدیدارشناسی بازن در سینمای نئورئالیسم می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که بازن چگونه با پیوندی که میان نئورئالیسم و اگزیستانسیالیسم برقرار می کند. در جریان زیبایی شناسی فیلم یا هنر، نوعی مسئولیت اخلاقی برای هنرمند قائل می شود و از این حیث زیبایی شناسی فیلم بیش از آن که هنر را مسئله قرار دهد یک مسئولیت وجودی را مطرح می کند. زیرا هستی شناسی اگزیستانسیالیسم بر اصالت وجود تأکید می کند و بازن بر این اساس، تصویر واقعیت را به دور از مونتاژ و صحنه ای تحریف شده قلمداد می کند. توجه بازن به مفهوم اخلاقی در واقع گرایی موجود در نئورئالیسم بر شرایطی استوار است که ساختار سینمای نئورئالیسم آن را به خوبی بروز می دهد؛ یعنی عدم جانب داری بیننده در جهان اثر که موجب رهایی او می شود تا خود را در اثر، اندیشه کند، نه آن که همچون اکسپرسیونیست ها اندیشه ای مشخص و جهت دار به او تحمیل شود. اهداف پژوهش: مطالعه پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن. پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر و فلسفه اگزیستانسیالیسم. سؤالات پژوهش: پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن چگونه است؟ پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر و فلسفه اگزیستانسیالیسم چگونه است؟
تحلیلی در مورد گرافیک محیطی و لزوم پیاده سازی صحیح آن منطبق با فرهنگ ملی و تاثیرات مثبت آن در رابطه با جامعه ای شاداب و امیدوار
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
86 - 104
حوزههای تخصصی:
این گفتار پژوهشی است در باب گرافیک محیطی و مبلمان شهری و در آن سعی شده با توجه به مطالعات و تجربیات پیشینیان در چند حوزه خاص از گرافیک محیطی تحلیل صورت گیرد. نویسنده در ابتدا به تعریف و پیدایش گرافیک محیطی پرداخته و همراه با آن خواننده را متوجه اهمیت و کاربرد آن در دنیای امروز می کند. در ادامه با بررسی ریشه های تاریخی و شکل گرفتنِ تمدن ها و فرهنگ های مختلف به پیدایش جایگاه گرافیک محیطی در سطح جامعه می پردازد. با روشن شدن این موضوع جهت واکاویِ روشن تر به سلسله مراتب نیازهای انسانی پرداخته شده تا ارتباط محیط با انسان بیش ازپیش آشکار گردد. همچنین رابطه فرهنگ بومی با آیین هر مرز و بوم به بحث گذاشته شده و چگونه شکل گیری بافت فرهنگی- آیینی را ترسیم می کند. در انتها و بر اساس داده های استخراج شده، نویسنده پیرو دو هدف اصلی این تحلیل (ارتباط گرافیک محیطی با فرهنگ ملی- آیینی و پیوستگی آن با جامعه ای شاداب و امیدوار) بر لزوم پیاده سازی گرافیک محیطی منطبق با فرهنگ و آیین تاکید می کند. وی با مطرح نمودن چند نمونه که تا حدی در این حوزه مورد قبول محسوب می شوند به سوی تاثیراتِ فرهنگی و فرهنگ سازی رفته و به اثرگذاریِ مثبت آن عوامل بر جامعه ای شاداب و امیدوار می پردازد.
تحلیل شخصیت در افسانه های من منداس و بوسلامه با رویکرد استفاده در انیمیشن بر اساس آرای لاکان
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
37 - 48
حوزههای تخصصی:
افسانه ها نمونه های مناسبی برای شناخت فرهنگ و ارزش های فرهنگی هر جامعه هستند. این مطالعه بنا دارد براساس داده هایی که ازطریق تحقیق میدانی گردآوری شده، دو نمونه از افسانه های روستاهای هرمزگان را با نگاهی به قابلیت های ساخت انیمیشنیِ این افسانه ها بررسی کند. این دو افسانه «من منداس» و«بوسلامه» هستند. ویژگی غالب این دو مورد، یکی خیال پردازانه بودن آن ها و دیگری مونث بودن شخصیت اصلی هر دو افسانه است. روابط روانکاوی با فرهنگ عامه از یک سو و دیدگاه لاکان در خصوص گفتمان ها و سوژه ی زن از دیگر سو، میدان مشترک مناسبی برای تحلیل شخصیت زن در این دو افسانه فراهم کرده است. پژوهشگر در بخش داده های پژوهش، به تحقیق میدانی خود و برخی منابع موجود اتکا کرده و برای بخش نظری به اسناد کتابخانه ای استناد و مراجعه می کند. براین اساس تلاش می شود ضمن اشاره به ویژگی های مشترک افسانه و انیمیشن، چگونگی حضور گفتمان های چهارگانه ی لاکان یعنی ارباب، علم، هیستری و روانکاو را برای شناسایی نسبت های بیرونی و درون جهانی و روابط بین تیپ-شخصیت افسانه های من منداس و بوسلامه بررسی شود. پژوهش نشان داد از میان گفتمان های لاکان، گفتمان خاصی بر فضای کلی هر افسانه غالب است و شناخت هرچه بیشتر شخصیت های افسانه ها، کمک بسیاری برای اقتباس بهتر و تولید اثر انیمیشنی غنی تر می کند و این تحلیل ها می تواند دستمایه ای برای نویسندگان خلاق در حوزه ی انیمیشن کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان باشد. همچنین هنر انیمیشن به واسطه ی امکان هایش می تواند شکل بیانی و رسانه ی هنری مناسبی برای افسانه های مورد مطالعه باشد.
دوستی از دیدگاه فلسفه اخلاق ارسطویی در فیلم سینمایی همه می دانند اثر اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مسأله ی این مقاله، ابتدا بررسی جایگاه دوستی و انواع آن درون نظام فلسفه ی اخلاق ارسطویی در بخش مبانی نظری و سپس، مطالعه ی فلسفه ی دوستی ارسطویی در فیلم همه می دانند ساخته ی اصغر فرهادی بر اساس مبانی نظری مذکور است. هدف این پژوهش آن است که بتواند فهم بهتری از یکی از مهم ترین بحث های ارسطو در فلسفه ی اخلاقش، یعنی دوستی به دست آورد و این فهم بهترِ فلسفی را با تکیه بر بررسی فیلم مهمی انجام دهد که یکی از موضوعات اصلی اش، دوستی است. بدین ترتیب از طریق یک خوانش فلسفی معتبر، فهم بهتری از فیلم نیز حاصل می شود. پرسش های این پژوهش بدین قرارند که اولاً در فیلم همه می دانند، انواع دوستی از منظر ارسطو چگونه ترسیم شده-اند؟ ثانیاً در فیلم همه می دانند چه نسبتی میان انواع دوستی و مفهوم سعادت از نظر ارسطو برقرار شده است؟ و ثالثاً در فیلم همه می دانند چه نسبتی میان انواع دوستی و مفهوم خیر خارجی از نظر ارسطو برقرار شده است؟ این پژوهش، پژوهشی کیفی است و با روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی منابع کتابخانه ای به دست آمده است. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که هرچند فیلم همه می دانند با دیدگاه ارسطو درباره ی دوستی در فلسفه ی اخلاقش قابل مطالعه است، در عین حال، کاملاً قابل انطباق با دیدگاه ارسطویی نیست و حتی نظر مستقل خود را درباره ی دوستی از منظر فلسفه ی اخلاقی دارد.
بررسی و نقد نظریه دیوید هیوم درباره منشاء لذتِ تراژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
آنچه درمورد تراژدی برای هیوم تامل برانگیز است ذات متناقض نمای «لذت تراژیک» است. هیوم می پرسد چرا ما از دیدن تراژدی نمایشی سرشار از رنج و محنت لذت می بریم؟ از منظر هیوم این لذت منطقی نیست. هیوم تلاش می کند در مقاله ی درباره تراژدی به واسطه ی نظریه ی «تبدیل» این تناقض را توضیح دهد. بر طبق این نظریه، تألم تراژیک، مغلوب انفعال ناظر بر زیبایی (حظ استتیک) شده، در نتیجه آنچه در وهله ی اول دهشتناک است به واسطه ی بیان زیبایی شناختی به منشأیی برای لذت تبدیل می شود. بنابراین دیدگاه هیوم به تراژدی و راه حلی که او برای توجیه ذات متناقض نمای تراژدی ارائه می دهد تحت تأثیر رویکرد سوبژکتیو و روان شناختی او به مفهوم ذوق و زیبایی است. هیوم معتقد است که هر امر دهشتناکی می تواند به واسطه ی بیانی زیبایی شناختی به منشایی برای لذت تبدیل شود. ما در این مقاله ضمن شرح نظریه هیوم نشان خواهیم داد که نمی توان آنچه لذت تراژیک خوانده می شود را صرفا به نظریه ی «تبدیل» و مقوله ی «بیان زیبا» تقلیل داد. چرا که بنابر دیدگاه خود هیوم یک انفعال قوی تر نمی تواند به دست یک انفعال ضعیف تر مغلوب شود، چه برسد به اینکه بخواهد دگردیسی پیدا کند. ایده ی هیوم تراژدی را صرفا به ارزش های «ایدیوسینرکراتیک» (بیان هنری) آن تقلیل می دهد. فرضیه ی ما این است که عناصر به مراتب عمیق تری در شکل دهی به لذت تراژیک دخیل هستند. ما با تاکید بر آرای فیلسوفان دیگری همچون ارسطو و نیچه نشان خواهیم داد که لذت تراژیک می تواند نتیجه ی نوعی تعرف تراژیک (بازشناخت) و تزکیه ی اخلاقی (کاتارسیس) باشد. به دیگر سخن فرضیه ی ما این است که تبدل رنج به لذت در تراژدی نه مقوله ای صرفا روان شناختی، بلکه در وهله ی اول امری معرفتی و هستی شناسانه است. همچنین مثالِ تراژدی نشان می دهد که زیبایی آن چنان که هیوم و بعدها کانت می پنداشتند قابل تقلیل به صرف قوه ی حکم ذوقی نیست. چرا که در این صورت، بنا بر قاعده، ما نمی بایستی از تراژدی لذت ببریم.
ارائه راهکارهای تأمین منابع درآمدهای پایدار شهری؛ مطالعه موردی: شهرداری مهاباد
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه و شناخت منابع مالی و درآمدی شهرداری مهاباد طی سال های1393 تا 1399 انجام شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات هم به صورت کتابخانه ای و هم میدانی و مصاحبه با گروه مطالعات درآمد شهرداری مهاباد صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در طی این سالها نسبت کل هزینه ها به درآمدها همواره کمتر از یک بوده و میانگین این نسبت ها در طی این سال ها 84/. بوده است و درآمدها همواره بیشتر از هزینه ها بوده است. از طرفی با توجه به دسته بندی منابع درآمدی پایدار و ناپایدار درشهرداری مهاباد طی سال 98 -99 مجموع درآمدهای پایدار و ناپایدار به ترتیب چیزی در حدود 20 و 80 درصد بوده است و بیانگر این است که درآمدهای شهرداری مهاباد در طی سالیان اخیر به شدت ناپایدار بوده است. عمده ترین منبع درآمدی شهرداری مهاباد درآمدهای حاصل از فروش اموال در حدود 37 درصد از کل درآمدها بوده است. این منبع درآمدی که درواقع جزو منابع ملی و ثروت شهروندان محسوب می شود می تواند با اجاره داری یا اجرای طرح های سرمایه گذاری به درآمدهای پایدار برای شهرداری بدل شوند. با توجه به نقش گردشگری–فرهنگی شهر مهاباد پیشنهاد می شود که شهرداری مهاباد با مشارکت بخش خصوصی بر اجرای طرح های درآمدزای تجاری و تفریحی درشهر مهاباد مبادرت کند. از طرفی توریسم درمانی باوجود ارزانی خدمات ارائه شده به بیماران و اسکان طولانی مدت توریست ها در استان به منظورتکمیل دوره درمان خود، می تواند درآمد قابل توجهی عاید اقتصاد شهری و شهرداری کند.
ارزیابی عملکرد پروژه های محرک توسعه از دیدگاه ساکنین محلات هدف بر اساس مدل تحلیل شکاف (مطالعه موردی: پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
59 - 72
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف ارزیابی اثرات پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان در ارتقای کیفی محله به سنجش ادراکات و انتظارات ساکنین محله از ابعاد و عوامل توسعه و تحرک محلی می پردازد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به روش ارزیابی با مدل تحلیل شکاف تهیه شده است. جمع آوری داده ها از طریق کتابخانه ای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و تحلیل آن ها با استفاده از آزمون های آماری ANOVA وT انجام پذیرفته است. امتیاز بالای انتظار ساکنین از ابعاد توسعه و تحرک (23/4) و امتیاز پایین ادراک آنان (26/3) نشان دهنده وجود تفاوت بین ادراکات و انتظارات ساکنین بعد از اجرای پروژه است که با شکاف معنادار (97/0-) مؤید فرضیه دوم تحقیق است. همچنین یافته های حاصل از تحقیق حاکی از وجود تفاوت معنا دار بین انتظار و ادراک پاسخ دهندگان برحسب سابقه سکونت آن هاست اما در رابطه با جنسیت علیرغم وجود شکاف بین نظرات، تفاوت معنا داری ازنظر ادراک و انتظار بین مرد و زن یافت نشد.
الگوی بهینه مورفولوژی نمای ساختمان های مسکونی مبتنی بر کنترل دمای هوای داخلی در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
147 - 162
حوزههای تخصصی:
راهکارهای معماری نمای ساختمان به شکل سایه انداز، مصالح و ابعاد بازشو بر کاهش انتقال حرارت و کاهش تقاضای مصرف انرژی فعال در ساختمان تأثیرگذار است. استان بوشهر با اقلیم گرم و مرطوب بیشترین سرانه مصرف انرژی در کشور را به خود اختصاص داده، لذا بررسی تأثیر راهکارهای معماری بومی در نما جهت کنترل دمای هوای داخلی ضروریست. در راستای اهداف تحقیق، ابتدا به بررسی عملکرد حرارتی مدلهای بومی در راستای کاهش تقاضای بارسرمایشی و سپس به مقایسه نتایج آن با عملکرد حرارتی مدل پایه تحقیق پرداخته شد. سپس تأثیر متغیرهای ابعاد بازشو و مصالح در نما به شکل جداگانه بر عملکرد حرارتی مدل پایه بررسی و متغیر بهینه از هر گروه انتخاب و سپس به شکل ترکیبی در 5 حالت مختلف سایه اندازی بررسی و متغیرهای بهینه از بین سایه اندازها انتخاب و رفتار حرارتی آن جهت بهبود عملکرد حرارتی فضای داخلی بررسی شد. پژوهش حاضر به مطالعه شرایط اقلیمی بوشهر با استفاده از داده های اقلیمی انرژی پلاس و مدل آسایش حرارتی اشری پرداخت. شبیه سازی با نرم افزار دیزاین بیلدر انجام شد. نتایج نشان می دهد که تقاضای بارسرمایشی در حالت بهینه عملکرد نما با پنجره 2×2 و مصالح سیمانی سفید در حالت سایه اندازی با تیغه های مشبک تا 33 درصد نسبت به مدل پایه در طول سال کاهش یافت.