ورزش و علوم زیست حرکتی

ورزش و علوم زیست حرکتی

ورزش و علوم زیست حرکتی سال 5 بهار و تابستان 1392 شماره 1 (پیاپی 9) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی پاسخ سریال زمانی microRNA-1 به تمرین مقاومتی در عضلات اسکلتی کند و تند انقباض رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی عضله بازکننده دراز انگشتان عضله نعلی microRNA-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه و هدف: microRNAs (miRs) در فرآیندهای مختلف سلولی درگیرند و بیان ژن را مهار می کنند. یکی از این miRs microRNA-1 (miR-1) است که ویژه بافت عضله است و میزان آن با هایپرتروفی عضلانی کاهش می یابد؛ با توجه به پاسخ متفاوت عضلات تند و کند به تمرین مقاومتی، هدف این مطالعه ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان miR-1 در عضلات اسکلتی کند و تند انقباض رت های نر نژاد ویستار است. روش شناسی: نمونه هایی این مطالعه بنیادی 15 سر رت بودند که به صورت تصادفی به گروه تمرینی (10سر) و کنترل (5 سر)تقسیم شدند. گروه تمرینی یک جلسه تمرین مقاومتی (صعود از نردبان یک متری، 4ست با 5 تکرار) را اجرا کرد، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین مقاومتی همراه با گروه کنترل بی هوش و تشریح شدند، عضله ی نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) - به ترتیب به عنوان عضله کند و تند انقباض- جدا شدند. از روش Real time RT-PCR برای اندازه گیری میزان بیان miR-1 استفاده شد و در پایان از آزمون آماری t تک نمونه ای و t مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بیان miR-1 عضله EDL در پاسخ به یک جلسه تمرین مقاومتی به طور معنی داری 3 ساعت (0001/0>P) و 6 ساعت (001/0>P) بعد از تمرین مقاومتی به ترتیب 99 و 73 درصد کاهش می یابد. در حالیکه بیان miR-1 در عضله نعلی در 3 و 6 ساعت پس از تمرین مقاومتی به ترتیب 40 درصد کاهش (323/0 >P)و سپس 224 درصد افزایش داشت که این تغییرات معنی دار نبودند (196/0>P). بحث و نتیجه گیری: یک جلسه تمرین مقاومتی موجب کاهش miR-1 در عضله EDL می شود که احتمالا نشان دهنده فعال سازی فرآیند تکثیر در سلول ها عضله EDL در اثر تمرین مقاومتی باشد. واژه های کلیدی: تمرین مقاومتی، عضله بازکننده دراز انگشتان، عضله نعلی، microRNA-1
۲.

مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت وامانده ساز تروپونین T قلبی مالون دی آلدئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه و هدف: برخلاف فعالیت های منظم ورزشی، فعالیت های حاد وامانده ساز ممکن است اثرات آسیب زایی بر قلب داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان بود. روش شناسی: تعداد 48 سر موش نر ویستار به 3 گروه 1. کنترل (بدون فعالیت) 2. تجربی( 8 هفته فعالیت استقامتی + 1جلسه وامانده سازی) 3. تجربی (8 هفته فعالیت استقامتی + 3 جلسه وامانده سازی) تقسیم شدند. درپایان تحقیق نیمی از موش ها بلافاصله پیش، و نیم بعدی بلافاصله پس از وامانده شدن بر روی نوار گردان، قربانی شدند. تروپونین T قلبی و مالون دی آلدئید به ترتیب با روش ELISA و تیوباربیوتیک اسید سنجیده شد. نتایج با استفاده از آنوای یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مالون دی آلدئید قلب 63/34 ، 09/31 و 13/18 و تروپونین T سرم 288، 5/162، 3/82 درصد به ترتیب در گروه 1 تا 3 به دنبال وامانده سازی افزایش نشان داد (05/0P < ). با وجود این، کمترین افزایش در گروه 3 مشاهده شد (05/0P < ). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 3 وهله فعالیت حاد وامانده ساز متعاقب 8 هفته فعالیت ورزشی قلب را به طور موثرتری از آسیب ناشی از یک وهله فعالیت وامانده ساز در مقایسه با 8 هفته فعالیت ورزشی به تنهایی محافظت می کند. واژه های کلیدی: فعالیت وامانده ساز، تروپونین T قلبی، مالون دی آلدئید
۳.

اثر شنا بر اشتها، انرژی دریافتی و ترکیب غذای مصرفی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شنا انرژی دریافتی اشتها زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: هدف از این تحقیق بررسی اثر دو روز فعالیت شنا بر اشتها، انرژی دریافتی و ترکیب غذای مصرفی در زنان جوان بود. روش شناسی: 7 زن وزن طبیعی (20BMI>
۴.

تاثیر فعالیت مقاومتی و حجم آن بر غلظت پلاسمایی ویسفاتین و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، اینترلوکین-6 و هورمون رشد در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حجم فعالیت مقاومتی حداکثر قدرت ویسفاتین اینترلوکین-6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به حجم فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد وIL-6 می باشد. روش شناسی: پانزده مرد جوان سالم (سن 1±9/23سال، وزن 2/7±4/74 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 6/3±1/26 کیلوگرم بر متر مربع) در تحقیق حاضر شرکت نمودند. بعد از تعیین 10-RM، آزمودنی ها دو جلسه فعالیت مقاومتی 3 نوبت و 5 نوبتی را با فاصله یک هفته و بطور تصادفی اجرا نمودند. سه نمونه خونی قبل و بعد از فعالیت و نیز بعد از 30 دقیقه ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. مقاومت به انسولین نیز با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. برای مقایسه جداگانه داده های قبل و بعد از ورزش و بعد از ریکاوری در دو جلسه، از آزمون آنالیز واریانس3×2 مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین -6 و شاخص مقاومت به انسولین به دو حجم متفاوت فعالیت مقاومتی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P). بررسی همبستگی آماری داده ها در پاسخ به فعالیت، ارتباط معنی داری را بین هیچ کدام از متغیرهای اندازه گیری شده با ویسفاتین نشان نداد (05/0
۵.

مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی مردان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: NT pro BNP تخریب عضله قلبی تمرین استقامتی تمرین مقاومتی مردان میانسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه و هدف: پپتید ناتریوتیک مغزی (BNP) از میوسیت بطن ها در پاسخ به استرس عضله بطن تولید و ترشح می شود. اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال (NT pro BNP) به درستی مشخص نیست. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال NT pro BNP مردان میانسال بود. روش شناسی: 12 مرد میانسال به طور تصادفی به دو گروه تمرینات مقاومتی و استقامتی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه مقاومتی 8 هفته تمرین با 50 درصد یک تکرار بیشینه و 3 جلسه در هفته انجام دادند. آزمودنی های گروه استقامتی نیز 8 هفته، 3 جلسه در هفته با 70 درصد حداکثر ضربان قلب می دویدند. یافته ها: نتایج نشان داد اگرچه سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین استقامتی افزایش معنی دار یافت (05/0>P)؛ اما پس از 8 هفته تمرینات استقامتی کاهش معنی داری پیدا کرد (05/0>P). علاوه بر این، سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت اما پس از 8 هفته تمرینات مقاومتی افزایش معنی داری یافت (05/0>P). بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات استقامتی و مقاومتی بر عملکرد عضله قلبی متفاوت است. تمرینات منظم استقامتی نسبت به تمرینات مقاومتی موجب بهبود عملکرد عضله قلبی می شود؛ با این وجود تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است. واژه های کلیدی: NT pro BNP، تخریب عضله قلبی، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، مردان میانسال
۶.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه و هدف: کمرین کموکاینی است که در توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شرکت دارد. تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر را موردارزیابی قرار داد. روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 23±161 گرم وسن 5 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی (کنترل سالم- کنترل مقاوم به انسولین - تمرین مقاوم به انسولین ) تقسیم شدند. یک برنامه تمر ین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم را ( 3 روز در هفته، برای 8 هفته) انجام دادند. بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی موشها بیهوش و نمونه گیری انجام شد. غلظت پلاسمایی کمرین، انسولین، گلوکز و نیمرخ چربی خون با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین ( 01/ 0= P)، گلوکز (001/0=P)، انسولین (001/0=P) و سطوح LDL پلاسما (007/0=P) و افزایش معناداری در سطوح HDLپلاسما (03/0=P) در گروه مقاوم به انسولین گردید. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت بالا، می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین مورد توجه قرار بگیرد. واژه های کلیدی: کمرین- مقاوم به انسولین- تمرین مقاومتی- موش صحرایی
۷.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل هیدروکسی متیل بوتیرات بر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز متعاقب یک وهله فعالیت مقاومتی برونگرا در ورزشکاران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بتاهیدرکسی بتا متیل بوتیرات لاکتات دهیدروژناز کراتین کیناز تمرین مقاومتی برونگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۲
مقدمه و هدف: مکمل هیدروکسی متیل بوتیرات، با کاهش تجزیه پروتئین سلول و فراهم آوردن پیش سازهای سنتز کلسترول غشای سلول، موجب حفظ و بهبود توده عضلانی می شود، اما نتایج مطالعات در خصوص اثر آن متعاقب فعالیت های بدنی متناقض است. هدف کلی این تحقیق بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل HMB بر CK و LDH متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی برونگرا در ورزشکاران پسر جوان بود. روش شناسی: از بین فوتسالیست های پسر جوان 24 نفر (با میانگین سن 79/1 ± 7/22 سال، قد 05/7 ± 3/176 سانتی متر، وزن 06/10 ± 8/75 کیلوگرم، شاخص توده بدن 59/2 ± 3/24 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 73/1 ± 1/16درصد) به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری مکمل و دارونما تقسیم شدند. آزمودنی ها مکمل یا دارونما را روزانه به میزان 3 گرم به صورت قرص های 3 گرمی به مدت 6 روز قبل از یک جلسه تمرین مقاومتی برونگرا مصرف کردند. نمونه های خونی در 4 نوبت(قبل از شروع مصرف مکمل، قبل از پروتکل تمرینی، بلافاصله بعد از پروتکل تمرینی، 24 ساعت بعد از پروتکل تمرینی)، به منظور اندازه گیری CK وLDH گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای بررسی تفاوت بین زمان های مختلف نمونه گیری، و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که مکمل HMB باعث کاهش معنی دار دو مارکر آسیب عضلانی (CK و LDH) بعد از تمرین مقاومتی، در گروه مکمل شده است، ولی تفاوت معنی داری بین گروه مکمل و دارونما مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: مکمل HMB می تواند باعث کاهش مارکرهای آسیب عضلانی شود اما نمی توان از این مکمل به عنوان عاملی مستقل برای کاهش مارکر های آسیب عضلانی متعاقب فعالیت های شدید بدنی استفاده کرد. واژه های کلیدی: بتاهیدرکسی بتا متیل بوتیرات، لاکتات دهیدروژناز، کراتین کیناز، تمرین مقاومتی برونگرا
۸.

مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد/ فاکتور رشد شبه انسولینی 1 در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هورمون رشد فاکتور رشد شبه انسولینی1 تمرین تناوبی تمرین تداومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۶
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مقایسه اثر دو شیوه تمرین تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولین یک می باشد. روش شناسی: 36 آزمودنی چاق غیرفعال به طور تصادفی به سه گروه 12 نفره، تمرین تناوبی (با میانگین سن 27/2±58/23 سال، شاخص توده بدنی 33/0±60/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 33/0±59/35 درصد) و گروه تداومی (با میانگین سنی 84/2±41/25 سال، شاخص توده بدنی 55/0±51/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 47/0± 54/35 درصد) و گروه کنترل (با میانگین سن 4/2±22سال، شاخص توده بدنی 51/0±54/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 64/0±49/35 درصد) تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی و تداومی شامل دویدن باشدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته وهر هفته 3 جلسه بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون t- زوجی و واریانس یک طرفه، در سطح معناداری 05/0P < انجام گرفت. یافته ها: این پژوهش نشان داد که در گروه تناوبی و تداومی سطوح GH و IGF-1 سرمی به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین میزان درصد چربی بدن در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P < ). تغییرات سطوح GH و BMI و درصد چربی بدن در پس آزمون گروه های تناوبی، تداومی و کنترل معنی دار بود (05/0P < )، ولی سطوح IGF-1 در پس آزمون گروه ها معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین تداومی باعث افزایش بیشتر سطح هورمون رشد شده و به تنظیم تعادل وزن منجر می شود. واژه های کلیدی: هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولینی1، تمرین تناوبی، تمرین تداومی

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱