فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۱۳۶۱.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخص های کنترل قندخون در مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات هوازی دیابت نوع دو نسبت لپتین به آدیپونکتین شاخص های کنترل قند خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخص های کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. از بین مردان مبتلا به دیابت نوع دو 24 نفر (میانگین سنی 71/0±7/48 سال و شاخص توده بدنی 3/3±7/30 کیلوگرم/مترمربع) به صورت تصادفی در دو گروه تمرین هوازی(12 نفر) و گروه کنترل(12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی به صورت هشت هفته دویدن، پنج جلسه در هفته به مدت یک ساعت با شدت 50 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در پیش آزمون و پس آزمون،  سطوح لپتین، آدیپونکتین، نسبت لپتین به آدیپونکتین، HbA1c، گلوکز پلاسما، انسولین، HOMA-IR و حساسیت انسولین اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کواریانس و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل، نسبت لپتین به آدیپونکتین و سطوح لپتین کاهش و سطوح آدیپونکتین افزایش معنا داری داشت (P < 0.05). همچنین در گروه تمرین هوازی سطوح انسولین، گلوکز،  HbA1cو HOMA-IR در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت و میزان حساسیت انسولین افزایش معنا داری نشان داد (P < 0.05)، اما نتایج آزمون همبستگی ارتباط معنا داری بین نسبت لپتین به آدیپونکتین با شاخص های کنترل قندخون نشان نداد (P > 0.05). به نظر می رسد بهبود نسبت لپتین به آدیپونکتین به دلیل تأثیر تمرین های هوازی بر تغییرات مربوط به کاهش BMI و درصد چربی است؛ باوجوداین، مکانیزم بهبود شاخص های کنترل قندخون احتمالاً مسیرهای دیگری غیر از آدیپوکاین ها دارد که لازم است بررسی شود.
۱۳۶۲.

هنجارهای آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجار آمادگی جسمانی مردان رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین هنجار آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت بود. این پژوهش از نوع توصیفی و به روش پیمایشی بود که از میان جامعه آماری موردنظر 384 مرد 18 تا 60 ساله شهر رشت به صورت خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شدند. وزن، قد، BMI، WHR،چربی زیرپوستی 3 نقطه، استقامت قلبی- تنفسی ، قدرت پنجه های دست، انعطاف تنه، استقامت کمربند شانه ای و استقامت عضلات شکم با استفاده از آزمون های استاندارد اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، فرمول z و محاسبه نقاط درصدی در هر آزمون استفاده شد و از روی رتبه های درصدی به تفکیک عوامل آمادگی جسمانی، هنجار تهیه شد. میانگین استقامت قلبی- تنفسی(14/48 میلی-لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، قدرت پنجه دست (28/54 کیلوگرم)، استقامت عضلات ناحیه شکم (تعداد 77/34 دراز و نشست)، استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه (تعداد 39/32 شنای سوئدی)، انعطاف پذیری (52/26 سانتی متر)، چربی بدن (76/25 درصد)، BMI (38/26 کیلوگرم بر مترمربع) و WHR (96/0) آزمودنی ها به دست آمد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اکثر مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت در ارتباط با ترکیب بدن در وضعیت متوسط و در ارتباط با دیگر عوامل آمادگی جسمانی در شرایط نسبتاً خوبی قرار دارند. خوشبختانه در بسیاری از فاکتورهای آمادگی جسمانی، مردان رشتی در مقایسه با مردان دیگر مناطق ایران و حتی دیگر کشورها در وضعیت بهتری قرار دارند. بااین حال، اطلاعات اندکی در زمینه نورم آمادگی جسمانی افراد جامعه در رده سنی بررسی شده در مطالعه حاضر(18-60 ساله)در ایران وجود دارد که پیشنهاد می شود مطالعاتی در این راستا صورت پذیرد.
۱۳۶۳.

آثار هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر سالوسین ها و شاخص های التهابی در زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالوسین آلفا سالوسین بتا اینترلوکین یک بتا فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۶۷
این پژوهش با هدف بررسی آثار هشت هفته تمرین هوازی و تمرین مقاومتی بر سطوح سالوسین های آلفا و بتا و شاخص های التهابیدر زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. بدین منظور، 45 آزمودنی داوطلب به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تمرین هوازی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرین های مقاومتی و هوازی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با پیروی از یک الگوی پیشرفت تدریجی انجام شدند. تمرین مقاومتی شامل هشت تا 12 تکرار و شدت 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین هوازی شامل 30 تا 50 دقیقه دویدن روی نوار گردان با شدت 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه بود. پیش و پس از دوره مداخله، سطوح سرمی سالوسین های آلفا و بتا، مالون دی آلدئید و اینترلوکین یک بتا در هر سه گروه اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده کاهش معنادارسطوح سالوسین بتا در گروه هوازی(P = 0.015)  و گروه مقاومتی(P = 0.019)  بود. از سوی دیگر، سطوح سالوسین آلفا در هر دو گ روه ه وازی (P = 0.034) و مقاومتی (P = 0.012)افزایش معنادار داشت. هم چنین س طوح اینت رلوکین یک بت ادر گ روه ه وازی (P = 0.034) و مقاومتی (P = 0.041) کاهش معنادار داشت، اما سطوح مالون دی آلدئیددر هیچ کدام از گروه ها تغییر معنادار نداشت. تغییرات سطوح سالوسین آلفا، سالوسین بتا و اینترلوکین یک بتابین دو گروه هوازی و مقاومتی تفاوت معنادار نداشت. براساس نتایج پژوهش حاضر، انجام هشت هفته تمرین مقاومتی یا تمرین هوازی می تواند آثار سودمندی بر سطوح سالوسین های آلفا و بتا و اینترلوکین یک بتادر زنان مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
۱۳۶۴.

فراتحلیل اثربخشی گیاه دارویی زعفران بر نشانگران آنزیمی دفاع آنتی اکسیدانی در فعالیت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران گیاه دارویی مکمل یاری فعالیت ورزشی هوازی شاخص های آنزیمی دفاع آنتی اکسیدانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۳۴۵
هدف از انجام مطالعه حاضر، تجمیع نتایج متناقض چندین پژوهش انجام شده درباره اثربخشی گیاه دارویی زعفران بر نشانگران آنزیمی دفاع آنتی اکسیدانی در فعالیت ورزشی بود. این فراتحلیل شامل نتایج جمع آوری شده از مجموع چهار مطالعه دارای شرایط است که از بین 12 پژوهش انجام شده در این زمینه برگزیده شد. تمامی پژوهش ها مورد-شاهدی و انسانی بودند (تعداد = 70) و در آن ها اثربخشی مکمل یاری با زعفران پیش از انجام فعالیت ورزشی هوازی بر مقادیر آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز ارزیابی شده بود. با توجه به معنادارنبودن مقدار P (P = 0.155) در شاخص I2 ، از مدل اثرات ثابت استفاده شد. تجزیه وتحلیل آماری نتایج با استفاده ازنسخه دوم نرم افزارCMA انجام شد و اندازه اثر ازطریق اختلاف میانگین استانداردشده (SMD) محاسبه شد. درمجموع، 10 اندازه اثر در این مطالعات مشاهده شد که پنج اندازه اثر مثبت و پنج اندازه اثر منفی بودند. براساس نتایج، SMD آنزیم های آنتی اکسیدان در گروه مکمل (671/0) نسبت به گروه کنترل معنا دار بود (فاصله اطمینان = 005/1-337/0، P = 0.01). SMD آنزیم های آنتی اکسیدان در گروه مکمل + تمرین (77/0) نیز نسبت به گروه کنترل م عنادار بود (فاصله اطمینان = 105/1-436/0، P = 0.01). در برآورد دفاع آنتی اکسیدانی ازطریق آنزیم کاتالاز، SMD گروه مکمل (604/0) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (فاصله اطمینان = 161/1-048/0، P = 0.05)؛ درحالی که SMD گروه مکمل + تمرین (243/0) نسبت به گروه کنترل معنا دار نبود(فاصله اطمینان = 789/0-302/0-). در برآورد دفاع آنتی اکسیدانی ازطریق آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، SMD گروه مکمل (464/1) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (فاصله اطمینان =082/2-846/0-،P = 0.01) و SMD گروه مکمل + تمرین (306/1) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (فاصله اطمینان = 908/1-705/0،P = 0.01). براساس جمع بندی نتایج مطالعات می توان نتیجه گیری کرد که مکمل یاری با زعفران موجب افزایش آنزیم های دفاع آنتی اکسیدانی در فعالیت ورزشی می شود. بیشترین میزان اثربخشی زعفران در مقدار آنزیم سوپراکسید دیسموتاز مشاهده شد، اما این اثربخشی بر مقدار کاتالاز در فعالیت ورزشی تأیید قرار نشد.
۱۳۶۵.

تغییرات عوامل آنزیمی و غیرآنزیمی آنتی اکسیدانی پس از یک جلسه فعالیت ورزشی سرعتی تکراری و غوطه وری در آب سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلوتاتیون ریکاوری آنتی اکسیدان فعالیت ورزشی سرعتی تکراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۳۴۱
مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تغییرات گلوتاتیون اکسیدشده (GSSG)، گلوتاتیون احیاشده (GSH) وآنزیم های گلوتاتیون ردوکتاز (GR) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) پس از فعالیت سرعتی تکراری و پس از آن غوطه وری در آب سرد (CWI) انجام شد؛ ازاین رو، 20 ورزشکار تمرین کرده با میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 9/2 ± 9/52 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه، میانگین سنی 2/2 ± 9/21 سال، قد 4/5 ± 2/174 سانتی متر و وزن 4/4 ± 68 کیلوگرم برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. پس از انجام دادن فعالیت سرعتی تکراری، 10 نفر از آزمودنی ها داخل آب سرد با دمای 14 درجه سانتی گراد و 10 نفر دیگر در دمای اتاق به شکل غیرفعال روی صندلی نشستند. خون گیری نیز قبل و پس از انجام دادن فعالیت سرعتی و همچنین پس از ریکاوری در آب سرد یا استراحت غیرفعال و پس از 24 ساعت انجام شد و متغیرهای خونی با استفاده از روش الایزا سنجیده شدند. نتایج نشان داد که 24 ساعت پس از فعالیت سرعتی تکراری، میزان عوامل غیرآنزیمی آنتی اکسیدانی در خون به حالت اولیه بازنگشت و در این بین نیز غوطه وری در آب سرد بر این عوامل تأثیر نداشت و تنها عوامل آنزیمی GPX و GR پس از 24 ساعت به حالت اولیه خود بازگشتند، اما باز هم تفاوت معناداری بین گروه آب سرد و گروه کنترل وجود نداشت. همچنین براساس نتایج پژوهش، میزان عوامل آنزیمی و غیرآنزیمی آنتی اکسیدانی پس از فعالیت ورزشی سرعتی تکراری شدید زیاد بود، ولی غوطه وری در آب سرد هیچ تأثیری بر بازگشت به حالت اولیه این عوامل نداشت.
۱۳۶۶.

تاثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید شنا و مکمل رزوراترول بر مساحت هپاتوسیت ها و هسته های پلی پلوئید در موش های صحرایی نر پیر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید شنا رزوراترول مساحت هپاتوسیت ها هسته های پلی پلوئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
هسته های پلی پلوئید از چرخه تقسیم سلولی ناقص شکل می گیرند که ارتباط شدیدی با فرایند افزایش سن و سالخوردگی دارند و به افزایش مساحت هپاتوسیت ها که نشان دهنده التهاب سلولی است، منجر می شوند؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید شنا و مکمل دهی رزوراترول بر مساحت هپاتوسیت ها و هسته های پلی پلوئید در موش های صحرایی پیر انجام شد. در این پژوهش 40 سر موش صحرایی نر پیر نژاد ویستار (بیست ماهه با وزن 350-450 گرم) که آزمون ناول آن ها منفی بود و اختلال حرکتی نیز نداشتند، به پنج گروه کنترل (C)، تمرین تناوبی (HIT)، مکمل رزوراترول (R)، مکمل + تمرین (HITR) و حلال (S)  تقسیم شدند. تمرین تناوبی شنا به مدت شش هفته (سه روز در هفته یک روز در میان) انجام شد و میزان بار اعمال شده در هفته اول، نه درصد وزن بدن هر موش صحرایی بود که هر هفته یک درصد به آن اضافه می شد. همچنین هشت سر موش صحرایی جوان (سه ماهه با وزن 150-180 گرم) برای مقایسه استفاده شدند. در انتهای پروتکل و پس از بافت برداری، از هر گروه پنج بافت سالم کبد به دست آمد. متغیرها به روش هماتوکسیلن و ائوزین (H&E) رنگ آمیزی شدند و مساحت هپاتوسیتها با استفاده از نرم افزار Image J محاسبه شد. همچنین از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه گروه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که به دنبال شش هفته تمرین تناوبی شدید شنا با و بدون مکمل دهی رزوراترول، در میانگین مساحت هپاتوسیت ها در گروه های پژوهش کاهش معناداری وجود داشت که این کاهش در گروه تمرین در مقایسه با دیگر گروه ها درخور توجه بود، اما این تغییر در هسته های پلی پلوئید معنا دار نبود (P ≤ 0.05). این تفاوت معنادار بین میانگین مساحت هپاتوسیت ها در بین گروه های کنترل و تمرین (P = 0.0001)، کنترل و جوان (P = 0.0001)، ح لال و مک مل (P = 0.012)، حلال و تمرین (P = 0.0001)، حلال و جوان (P = 0.0001)، مکمل و تمرین + مکمل (P = 0.0001)، مکمل و تمرین (P = 0.002)، مکمل و جوان (P = 0.003)، تمرین + مکمل و تمرین (P = 0.0001) و تمرین + مکمل و جوان (P = 0.0001) بود. بین سایر گروه ها تفاوت معنا دار وجود نداشت. به نظر می رسد انجام دادن یک دوره شش هفته ای تمرین شدید تناوبی شنا با مکمل دهی رزوراترول می تواند مساحت هپاتوسیت ها را کاهش دهد.
۱۳۶۷.

اثر ورزش بر بافت چربی بژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی بژ ورزش چاقی گرمازائی UCP1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۵۵
چاقی منجر به ایجاد بیماری های متابولیک می شود و بافت چربی از تنظیم کننده های متابولیسم است. تحقیقات نشان می دهد برخی محرک ها منجر به بژ شدن بافت زیر پوستی می شوند، در نتیجه سلول ها دارای اثر گرمازائی و بسیاری از ویژگی های بافت چربی قهوه ای می شوند. فعال شدن گیرنده های-β3 آدرنرژیک در بافت چربی قهوه ای که در اثر تمرینات ورزشی هم رخ می دهد منجر به فعال شدن UCP1 می شود و از موثرترین روش های مبارزه با افزایش وزن می باشد. از آنجا که ورزش یک مداخله ارزان در سبک زندگی است، و مزایای استفاده از تمرین بدنی به منظور بهبود و درمان غیردارویی بیماری های متابولیکی از جمله چاقی به خوبی نشان داده شده است، بررسی سازوکارهای مولکولی اثرات مثبت تمرین ضروری به نظر می رسد. از جمله این سازوکارهای مولکولی، افزایش ترموژنز به سبب انجام تمرینات ورزشی است که می تواند در اثر رهاسازی انواع سایتوکاین ها باشد. در اثر فعالیت بدنی UCP1 افزایش می یابد که به واسطه آن روند بژ شدن در انبارهای چربی سفید زیر پوستی رخ می دهد. افزایش سایتوکاین های مختلف و ژن های مهم درگیر در این روند که با انواع تمرینات در سطوح مختلف رخ می دهد نوید بخش این مسئله است که تمرینات ورزشی را می توان از جمله راه کار های احتمالی مبارزه با چاقی و سندروم متابولیک برشمرد.
۱۳۶۸.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بر میزان BDNF و حافظه فضایی موش های سوری نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی آیریزین فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز حافظه فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۳۶
این پژوهش با هدف تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بر میزان فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز و حافظه فضایی موش های سوری نر انجام شد. بدین منظور، 19 سر موش نر (میانگین وزن برابر با 18 گرم و سن پنج هفتگی) به طور تصادفی به گروه ها ی کنترل، شم تزریق، تمرین مقاومتی و گروه تزریق آیریزین تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته و هفته ای سه جلسه روی نردبان مخصوص به ارتفاع 2/1 متر با وزنه ای معادل 50 درصد وزن بدن تمرینات خود را شروع کردند. وزنه به تدریج افزایش یافت و به حدود 200 درصد وزن آن ها در هفته پایانی رسید. تزریق آیریزین نیز سه جلسه در هفته انجام شد. برای اندازه گیری آیریزین و فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز پلاسما از روش الایزا و برای ارزیابی حافظه فضایی از ماز بارنز استفاده شد. یافته ها همبستگی مثبت و معناداری را بین آیریزین و فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز نشان داد (r = 0.66،0.01 P =). همچنین، میزان آیریزین پلاسمای خون در گروه های تمرین و تزریق آیریزین نسبت به گروه کنترل افزایش معنا دار داشت (F = 14.25،P = 0.001 ) و این میزان در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه تزریق آیریزین بیشتر بود، اما میزان حافظه فضایی (F = 0.546، P = 0.658) و فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز پلاسما (F = 0.584،0.635P =) در هیچ یک از گروه ها تفاوت معنا داری را نشان ندادند. از این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که هشت هفته تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بر میزان فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز خون و حافظه فضایی اثر معنادار ندارد، اما میزان آیریزین خون را به صورت معنا داری افزایش می دهد.
۱۳۶۹.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین در هیپوکمپ و عملکرد حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاء شده با تزریق آمیلوئیدبتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری آلزایمر تمرین هوازی نارنژین آدیپونکتین عملکرد شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است. با وجود نبود درمان قطعی برای این بیماری، انجام دادن فعالیت ورزشی و مصرف فلاونوئیدها به عنوان نگرش های غیردارویی محتمل برای کاهش خطر بیماری آلزایمر مطرح شده است؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین هیپوکمپی و اختلال حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاشده با تزریق Aβ 1-42 انجام شد؛ بر این اساس، 32 سر رت نر هشت هفته ای با میانگین وزن 26 ± 232 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه بیماری آلزایمر (AD)، گروه AD + تمرین هوازی (ADET)، گروه AD + مکمل گیری نارنژین (ADN) و گروه AD + تمرین هوازی + مکمل گیری نارنژین (ADETN) تقسیم شدند. القای AD از طریق تزریق Aβ 1-42 به درون هیپوکمپ صورت پذیرفت. ده روز پس از جراحی، مداخله های تمرین هوازی (پنج روز در هفته به مدت چهار هفته) و/یا مکمل دهی نارنژین به روش گاواژ (با دوز 80 میلی گرم/کیلوگرم به صورت روزانه) شروع شد. سپس از حیوانات آزمون رفتاری گرفته شد. چهل وهشت ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش شدند و بافت هیپوکمپ برداشته شد. برای اندازه گیری میزان پروتئین آدیپونکتین از روش وسترن بلات استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری بهبود یافت (0.001 > P). میزان آدیپونکتین هیپوکمپ در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری افزایش یافت (0.001 > P). به علاوه، رت های گروه ADETN عملکرد حافظه فضایی بهتر و میزان آدیپونکتین هیپوکمپی بیشتری در مقایسه با گروه های ADET و ADN داشتند (0.05 > P). به طورکلی، نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد هم تمرین هوازی و هم مکمل دهی نارنژین احتمالاً از طریق تعدیل میزان آدیپونکتین هیپوکمپ موجب بهبود یادگیری و حافظه فضایی در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر می شوند. به علاوه، ترکیب این عوامل با یکدیگر اثر بیشتری بر بهبود حافظه دارد.
۱۳۷۰.

اثر هشت هفته تمرین هوازی همراه با مصرف ژل رویال بر برخی شاخص های قلبی عروقی طی پرفشار خونی مزمن ناشی از القای ال- نیم در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی ژل رویال پر فشار خونی شاخص های قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۸۴
پرفشار خونی یکی از شایع ترین علت های ابتلا به بیماری های قلبی عروقی است که می توان با استفاده از راهبرد های غیر دارویی همچون ورزش و مکمل های آنتی اکسیدانی آن را کنترل کرد. هدف پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف ژل رویال بر مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین ( ACE-I ) و نیتریک اکساید ( NO ) پلاسما و  VEGF بافت قلب موش های مبتلا به پرفشار خونی بود.42 موش صحرایی نر به صورت تصادفی به شش گروه: کنترل، شم، ال- نیم، ال- نیم+ مکمل، ال- نیم+ تمرین، ال- نیم+ مکمل+ تمرین تقسیم شدند. به جز گروه کنترل و شم سایر گروه ها به مدت هشت هفته و شش جلسه در هفته محلول ال- نیم (10 میلی گرم/کیلوگرم)، برای ایجاد پرفشارخونی، به صورت زیر صفاقی دریافت کردند. تمرین نوارگردان با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه به مدت 25 تا 64 دقیقه پنج جلسه در هفته به مدت هشت هفته در گروه های تمرینی اجرا شد. گروه های مکمل، ژل رویال را با دوز 100 میلی گرم/کیلوگرم به مدت هشت هفته و پنج بار در هفته به صورت گاواژ دریافت کردند. سنجش شاخص ها با استفاده از کیت مورد نظر و به روش الایزا انجام شد. یافته ها نشان داد تمرین هوازی و مصرف ژل در گروه ترکیبی سبب افزایش معنی دار NO و  ACE-I پلاسما نسبت به گروه ال- نیم و نیز افزایش معنی دار مقادیر VEGF  بافت قلب گروه تمرین و گروه ترکیبی نسبت به گروه ال- نیم ( P<0.05 ) می شود. بر اساس نتایج، با وجود اثر مثبت تمرین و مصرف ژل بر شاخص های پژوهش، این تغییرات در گروه ترکیبی معنی دار بود که نشانگر اثر هم افزایی آنها می باشد. لذا به نظر می رسد هشت هفته تمرین به همراه مصرف ژل رویال بتواند استرس اکسیداتیو ناشی از القای ال- نیم را کاهش دهد.
۱۳۷۱.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن های آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بطن چپ قلب موش های صحرایی نر سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاسپاز-3 متالوتیونئین-2 بافت بطن چپ فعالیت استقامتی تداومی آپوپتوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۴۹۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی تداومی بر بیان ژن کاسپاز-3 و متالوتیونئین - 2 بافت بطن چپ موش های صحرایی نر سالمند بود. تعداد 14 سر موش صحرایی     (26-24 ماهه و میانگین وزنی 20 ± 380 گرم)، به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرین استقامتی تداومی روی تردمیل را به مدت شش هفته انجام دادند ( 65 تا 70 درصد سرعت بیشینه). بیان ژن های کاسپاز-3 و متالوتیونئین- 2 بافت بطن چپ با تکنیک Real time PCR سنجیده شد و پس از کمی سازی مقادیر بیان ژن، با استفاده از فرمول 2-∆∆ct به وسیله روش آماری تی مستقل بررسی شد ( P < 0.05 ). نتایج نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی تداومی به کاهش غیرمعنادار بیان ژن کاسپاز-3 ( P = 0.078 ) و افزایش غیرمعنا دار بیان ژن متالوتیونئین-2 ( P = 0.513 ) منجر شد. به نظر می رسد که انجام تمرین های استقامتی تداومی در سالمندان خطر آسیب های ناشی از آپوپتوز را القا نمی کند و می تواند در این جمعیت به کار گرفته شود.
۱۳۷۲.

تأثیر هشت هفته تمرین در آب با محدودیت جریان خون بر میزان هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولین یک و متابولیسم استخوان زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در آب BFR GH IGF-1 BMD زنان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
 این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین با محدودیت جریان خون ( BFR ) در آب بر مقدار هورمون رشد ( GH )، فاکتور رشد شبه انسولین یک ( IGF-1 ) و تراکم مواد معدنی استخوان ( BMD ) زنان سالمند انجام شد . تعداد 30 نفر از زنان غیر ورزشکار ( سن 60 تا 70 سال، وزن 5/2 ± 34/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 07/4 ± 8/28 کیلوگرم بر مترمربع) داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین در آب با BFR و تمرین در آب بدون BFR تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی تمرینات هوازی با مقاومت آب را (هشت هفته، سه روز، یک ساعت) اجرا کردند. فشار کاف در گروه تمرینی با BFR 110 تا 2 2 0 میلی متر جیوه بود. خون گیری 24 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کواریانس (آنکوا) وابسته برای تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد گروه های تمرین در مقادیر BMD ، IGF-1  و مقدار نمره T ( T-Score ) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشتند ( 0.05 ≥ P ). در مقدار GH فقط گروه تمرین با BFR نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ) . همچنین نتایج پس آزمون گروه تمرین با BFR در مقایسه با گروه تمرین بدون BFR در مقادیر BMD ، GH ، IGF-1  و T-Score افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ).   پژوهش حاضر نشان داد تمرین در آب در زنان سالمند به بهبود اثر عوامل آنابولیک در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان منجر می شود، اما تمرین در آب با BFR  دارای اثرهای مفیدتری در افزایش BMD است؛ بنابراین توصیه می شود از این تمرینات در برنامه تمرینی زنان سالمند استفاده شود.  
۱۳۷۳.

اثر تمرین در منزل بر پاتولوژی و غلظت متابولیت های تالاموس در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس: شواهد برگرفته از تصویربرداری تشدید مغناطیسی، اسپکتروسکوپی و دیفیوژن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در منزل اسپتروسکوپی دیفیوژن مالتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
برای افزایش دانش در زمینه نقش فعالیت بدنی منظم بر ساختار و عمکلرد مغز در مالتیپل اسکلروزیس، این مطالعه به بررسی اثر 6 ماه تمرین در منزل بر پاتولوژی و غلظت متابولیت های تالاموس با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی، دیفیوژن و اسپکتروسکوپی می پرداخت. در این مطالعه 56 فرد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(39 زن و 13 مرد، سن: 59/9±33/37 سال) بطور تصادفی در دو گروه تمرین در منزل و کنترل تقسیم شدند. مداخله شامل تمرین هوازی(سه جلسه در هفته، 50 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره) و مقاومتی(دو جلسه در هفته، شاخص درک فشار 5 تا 8) بود. حجم مغز و تالاموس با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی، متابولیت های ناحیه تالاموس با استفاده از اسپکتروسکوپی و تغییرات ریزساختاری تالاموس با استفاده از تکنیک دیفیوژن پیش و پس از مداخله، ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تمرین در منزل اثر معناداری بر حجم مغز، تالاموس و پارامترهای دیفیوژن شامل ناهمسانگردی کسری، متوسط نفوذ، نفوذ محوری و نفوذ شعاعی ندارد(05/0p>). آنالیز متابولیت های تالاموس نشان داد که تمرین در منزل منجر به افزایش معنادار نسبت مجموع N-acetylaspartate و N-acetylaspartylglutamate به کراتین(007/0=p) و کاهش معنادار نسبت کولین و اینوزیتل به کراتین شد (بترتیب 022/0=p و 002/0=p). در مجموع نتایج، شواهدی از اثر سودمند فعالیت بدنی منظم بر متابولیت های ناحیه تالاموس مرتبط با زوال میلین و عملکرد آکسون ها در مغز افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس را بوسیله تصویربرداری اسپکتروسکوپی نشان داد. با این وجود، تمرین در منزل با بهبود پارامترهای دیفیوژن بعنوان نشانگرهای تغییر ریز ساختارهای تالاموس، همراه نبود که نشان دهنده نیاز به مداخله طولانی مدت تر است.
۱۳۷۴.

تأثیراعمال هم زمان 12 هفته تمرین ایروبیک و یوگا و مصرف امگا-3 بر سطوح کاتکولامین ها ی ادرار و درجه بیش فعالی دانش آموزان بیش فعال هفت تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امگا-3 بیش فعالی رفتار تکانشگری کاتکولامین ها ورزش هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۱۰
کاهش سطوح کاتکولامین ها عامل مؤثر در وقوع بیش فعالی  (ADHD)است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، مطالعه اثر اعمال هم زمان 12 هفته تمرین ایروبیک، یوگا و مصرف امگا-سه بر درجه بیش فعالی و سطوح کاتکولامین های دانش آموزان بیش فعال هفت تا 11 سال بود. 43 دانش آموز به صورت تصادفی به گروه های کنترل سالم (تعداد = هشت)، کنترل بیش فعال (تعداد = هشت)، امگا -سه بیش فعال (تعداد = نُه)، تمرین بیش فعال (تعداد = نُه) و تمرین + امگا -سه بیش فعال (تعداد = نُه) تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته تمرین ایروبیک و یوگا (پنج جلسه 35 تا 60 دقیقه ای) و گروه های مصرف مکمل، امگا -سه (روزانه 1200 میلی گرم) مصرف کردند. سطوح اپی نفرین و نوراپی نفرین ادرار و درجه بیش فعالی آزمودنی ها قبل و بعد از مطالعه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در بین گروه ها مقایسه شد. در ابتدای مطالعه، سطوح اپی نفرین و نور اپی نفرین گروه کنترل بیش فعال به طور معناداری از گروه سالم پایین تر بود (P < 0.01). در انتهای مطالعه، سطوح اپی نفرین ادرار گروه امگا -سه (P < 0.01)، نوراپی نفرین ادرار گروه تمرین (P < 0.01) و هر دو یعنی اپی نفرین و نوراپی نفرین گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل بیش فعال (P < 0.01) به طور معناداری بالاتر بود. مقادیر پس آزمون درجه بیش فعالی در گروه های امگا -سه (P < 0.01)، تمرین (P < 0.01) و ترکیبی (P < 0.01) در مقایسه با گروه کنترل بیش فعال به طور معنا داری کم بود. همچنین در گروه ترکیبی مقادیر بیش فعالی از گروه ت مرین کمتر بود (P < 0.01). پژوهش حاضر نشان داد که مصرف امگا-سه و انجام دادن تمرین ایروبیک و یوگا به تنهایی، به ترتیب با افزایش سطوح اپی نفرین و نوراپی نفرین موجب بهبود بیش فعالی می شود و اعمال هر دو متغیر به طور هم زمان، با هدف قراردادن هر دو هورمون این اثرهای مفید را تشدید می کند.
۱۳۷۵.

کاربرد تحریک مغناطیسیِ فراجمجمه ای (TMS) در پاسخ و سازگاری های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری های عصبی پتانسیل برانگیخته حرکتی قدرت عضلانی خستگی توانمندسازی پس فعالی ناتوانی پس فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
اهداف: افزایش قدرت پس از یک دوره تمرین مقاومتی و چند انقباض نسبتاً شدید (توانمندسازی پس فعالی) و همچنین کاهش قدرت بعد از انقباض های تکراری (خستگی) و حرکات کششی ایستا (ناتوانی پس فعالی)، فقط به عضله مربوط نیست؛ بلکه سایر عوامل نیز مانند سیستم عصبی در این امر دخیل هستند. در سال های گذشته روش های مختلفی همچون الکترومایوگرافی سطحی، ثبت بازتاب نخاعی و ثبت تک واحد حرکتی برای اثبات نقش عوامل عصبی در تغییرات زودگذر و ماندگار قدرت به کار برده شده است. در سی سال گذشته روش های نوینی همچون TMS برای بررسی سازوکارهای عصبی، در پاسخ و سازگاری به دنبال فعالیت مقاومتی به کار گرفته شده است و اهمیت برانگیختگی و سطح فعال سازی عصبی مرکزی در رخداد خستگی ورزشی و سازگاری های حاصل از تمرین مقاومتی نشان داده شده است. مواد و روش ها: در این مقاله به مبانی دستگاه TMS و سطوح کاربرد این تکنیک به طور اجمالی اشاره شده است. یافته ها: نتایج نشان داد سطح برانگیختگی، به ویژه در قشر حرکتی پس از تکرارهای مقدماتی با بار نسبتاً شدید و پس از یک دوره تمرین مقاومتی افزایش، پس از جلسات تمرینی خسته کننده کاهش می یابد و بعد از حرکات کششی ایستا تغییر نمی کند. نتیجه گیری: هرچند TMS ابزاری ارزشمند برای تعیین کمیت سهم عوامل عصبی است، اما به تنهایی توانایی پاسخگویی به تمام سازوکارها و سازگاری های رخ داده پس از مداخله را ندارد و ترکیبی از تکنیک های موجود در حیطه علوم اعصاب، بینش بیشتری درباره عملکرد مغز و انعطاف پذیری سیستم عصبی-عضلانی در پاسخ به ورزش حاد و مزمن فراهم می کند
۱۳۷۶.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر بیان ژن فاکتور تغذیه ای مشتق شده از سلول های گلیال، TNF-α و عوامل شناختی در هیپوکمپ رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاشده با آمیلویید بتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلزایمر فعالیت ورزشی GDNF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۹
زمینه و هدف : بیماری آلزایمر شایعترین شکل زوال عقل است و آمیلوئیدبتا نقشی در بیماری زایی آن ایفا میکنند. در سالهای اخیر ورزش منظم به عنوان یکی از سازوکارهای غیردارویی مهم برای مقابل با بیماری آلزایمر مطرح شده است. هدف از مطالعه بررسی تاثیر 4 هفته تمرین هوازی بر روی بیان ژن GDNF در رت های مبتلا به آلزایمر القا شده با Aβ1-42 بود. روش کار: آزمودنی های پژوهش شامل 56 سر رت نر ویستار 8 هفته ای با میانگین وزن 20±190 گرم بودند که به طور تصادفی به چهارگروه تقسیم شدند: گروه ورزش، گروه آلزایمر+ ورزش، گروه آلزایمر و گروه کنترل. Aβ1-42 به درون هیپوکمپ تزریق شد و 7 روز بعد از جراحی و توسعه بیماری آلزایمر رت های هر گروه به طور تصادفی قربانی شدند و گروهی تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. برای اندازه گیری بیان ژن GDNFبا استفاده از روش کمی Real time-PCR استفاده شد. نتایج: براساس مقایسه سطوح بیان ژن در چهار گروه مورد مطالعه، بیان ژن GDNF در بین گروههای تحقیق اختلاف معنی داری دارند بطوریکه ژن GDNF در گروه تمرین بیشترین و در گروه آمیلوئید بتا کمترین سطح بیان را داشته است (p <0.001). یادگیری و حافظه فضایی در گروه ورزش به طور معنی داری بهتر از گروه آلزایمری بود (p <0.001). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی می تواند نقش بسزایی در بهبود یادگیری و همچنین افزایش بیان ژن های عامل تغذیه ای عصب در هیپوکمپ آلزایمری خصوصا GDNF داشته باشد که نهایتا به بهتر شدن حافظه و یادگیری کمک می کند.
۱۳۷۷.

تأثیر تمرین های استقامتی یک نوبتی و دونوبتی هم حجم بر عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال و عامل هسته ای کاپاB در بخش حسی نخاع موش های مبتلابه نوروپاتی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی یک نوبتی تمرین استقامتی دونوبتی نوروپاتی دیابتی عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال عامل هسته ای کاپاB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۹۵
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی هم حجم بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال ( GDNF )، عامل هسته ای کاپا B ( NF-KB ) و درد در بخش حسی نخاع موش های صحرایی دیابتی مبتلابه نوروپاتی بود. نمونه پژوهش 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار 10 هفته ای با دامنه وزنی 260-230 گرم بود. تعداد 10 سر موش در گروه کنترل سالم قرار گرفتند و 30 سر نیز با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/ کیلوگرم محلول در بافر سیترات، 5/4 pH: ) دیابتی شدند. پس از ایجاد نوروپاتی دیابتی، موش ها به طور تصادفی در سه گروه تمرین یک نوبتی، تمرین دونوبتی و کنترل دیابتی قرار گرفتند. هر دو پروتکل تمرینی شامل شش هفته تمرین هوازی بود که با شدت 70-60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوار گردان انجام شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، از بخش حسی نخاع نمونه برداری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزم ون های تحلیل واری انس یک راه ه، تعقیبی شف ه، کروس کال- والیس و من- ویتنی انجام شد (P < 0.05) . براساس نتایج، میانگین سطح GDNF نواحی حسی نخاع گروه تمرین یک نوبتی (P = 0.146) و دونوبتی  (P = 0.131) اختلافی با گروه کنترل نوروپاتی نداشت. همچنین، بین میانگین سطح GDNF گروه تمرین یک نوبتی و تمرین دونوبتی تفاوت معنا دار مشاهده نشد ( P = 0.990 ). میانگین سطح NF-KB در گروه تمرین یک نوبتی    (P = 0.022) و تمرین دونوبتی (P = 0.039) پایین تر از گروه کنترل نوروپاتی بود؛ ولی بین میانگین سطح NF-KB گروه های تمرین یک نوبتی و دونوبتی تفاوت معناداری وجود نداشت ( P = 0.994 ). نتایج آزمون های رفتاری درد نشان داد که شش هفته تمرین یک نوبتی و دونوبتی به کاهش معنادار درد نوروپاتی منج ر شد (P = 0.001) ؛ در حالی که بین گروه های تمرین یک نوبتی و تمرین دونوبتی تفاوت معنادار نبود (P = 0.990) . به نظر می رسد که تمرین های استقامتی یک نوبتی و دو نوبتی بر سطوح NF-KB و درد تأثیر مثبت دارند و باعث کاهش عوارض نوروپاتی دیابتی می شوند؛ درحالی که بر سطح GDNF تأثیر ندارند.
۱۳۷۸.

اثر پیشگیرانه تمرین هوازی بر مسمومیت بافتی ناشی از دوکسوروبیسین: شواهد هیستولوژیک بافت ریه رت های پیر و جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سمیت ریوی دوکسوروبیسین تمرین هوازی رت های جوان و سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۷۳
ازیک سو، اثرات مسموم کننده دوکسوروبیسین بر بافت های مختلف و ازسوی دیگر، اثرات پیش درمان فعالیت ورزشی قبل از القای  DOX بر بافت های قلب و کبد رت های صحرایی جوان شناخته شده است، اما تأثیر پیش درمان فعالیت ورزشی بر رت های سالمند به ویژه در بافت ریه کاملاً مشخص نیست؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه تغییرات بافت ریه به دنبال مسمومیت با  DOX و اثر پیشگیرانه تمرین هوازی انجام شد. تعداد 48 سر موش صحرایی نر جوان (سه ماهه) و سالمند (32 ماهه) به سه زیر گروه کنترل (8/307 و 8/374)،  DOX (428/362 و 430) و تمرین +  DOX (142/370 و 383) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت سه هفته با سرعت 15 تا 17 متر/دقیقه و زمان 25 تا 39 دقیقه و پنج جلسه در هفته روی نوار گردان دویدند. گروه های دریافت کننده  DOX، محلول DOX (20 میلی گرم بر کیلو گرم) را 24 ساعت پس از آخرین تمرین دریافت کردند. چهل وهشت ساعت بعد از تزریق  DOX، بافت برداری انجام شد و به روش توصیفی تجزیه و تحلیل شد. بررسی هیستولوژیک بافت ریه نشان دهنده التهاب، ادم بین سلولی، احتقان عروقی، افزایش ضخامت دیواره عروقی در گروه های القای DOX و با تخریب بیشتر در گروه های سالمند بود. اجرای پیش درمان تمرین هوازی در هر دو گروه به بهبود آسیب های ایجادشده با  DOX منجر شد. نتایج پژوهش نشان داد که القای   DOX باعث آسیب بیشتر به بافت ریه رت های سالمند در مقایسه با رت های جوان شد؛ زیرا مقاومت بافت ریه سالمند در برابر  DOX کمتر است و پیش درمان با تمرین هوازی باعث تخفیف اثر تخریبی DOX  بر بافت ریه می شود و این التیام در ریه سالمند مشهودتر است.
۱۳۷۹.

مقایسۀ اثر دو شیوۀ تمرین مقاومتی بر متابولیسم سرامید و حساسیت انسولینی در مردان جوان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی چاقی سرامید و حساسیت انسولینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۱
سرامیدها خانواده ای از مولکول های چربی هستند که نقش مهمی در هموستاز گلوکز و سیگنالینگ انسولین دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر دو شیوه تمرین مقاومتی بر متابولیسم سرامید و حساسیت انسولینی در مردان جوان دارای اضافه وزن و چاق بوده است. در این مطالعه از نوع آزمایی بالینی، تعداد 33 مرد دارای اضافه وزن و چاق با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی به ترتیب 13/0±7/17 سال، 45/2±92 کیلوگرم و 32/1± 70/30 گیلوگرم بر متر مربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین مقاومتی سنتی (تعداد=11 نفر)، تمرین مقاومتی دایره ای (تعداد= 11 نفر) و کنترل (تعداد=11 نفر) تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین شامل 12 هفته تمرین مقاومتی سنتی و دایره ای کاملا هم حجم و یکسان بود با الگوی موجی که سه جلسه در هفته اجرا شد. خونگیری 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین و پس از 8 ساعت ناشتایی انجام شد. برای اندازه گیری سطوح سرمی سرامید از روش HPLC استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تفاوت معناداری بین دو پروتکل تمرین مقاومتی در میزان سرامید سرمی (71/0p=) و حساسیت انسولینی (47/0p=) مشاهده نشد. دو تمرین دایره ای و سنتی با تغییرات معنادار در نیم رخ لیپیدی و افزایش معناداری در سطوح حساسیت انسولینی به ترتیب (008/0p=)، (001/0p=) ایجاد کردند. اما کاهش سرامید (001/0p=) فقط در تمرین دایره ای مشاهده شد. بر اساس نتایج این مطالعه همزمان با افزایش حساسیت انسولینی سطوح سرمی نیم رخ لیپیدی و سرامید در طی تمرین مقاومتی دایره ای کاهش یافت. و این کاهش می تواند نشان دهنده ی کاهش عوامل خطرزای متابولیک باشد.
۱۳۸۰.

تأثیر فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی بر عملکرد سیستم ضداکسایشی و شاخص های آسیب سلولی زمان های بازیافت در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی تناوبی شدید محدودیت جریان خون (تمرین انسدادی) آنزیم های ضداکسایشی شاخص های آسیب سلولی دوره بازیافت زنان غیرفعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۴۴۴
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید همراه با انسداد بر عملکرد سیستم ضداکسایشی و شاخص های آسیب سلولی زمان های بازیافت در زنان غیرفعال بود. 14 زن دانشجوی غیرفعال دانشگاه خوارزمی با (میانگین قد 69/6 ± 21/161 سانتی متر، وزن 81/6 ± 92/58 کیلوگرم، سن 86/1 ± 57/25 سال، شاخص توده بدنی53/2 ± 48/22 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی87/4 ± 87/39 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه انسدادی (هفت نفر) و غیرانسدادی (هفت نفر) تقسیم بندی شدند. قبل، بلافاصله، سه ساعت و 48 ساعت پس از انجام آزمون از آزمودنی ها خون گیری شد تا میزان آنزیم ضداکسایشی و شاخص های آسیب سلولی ازطریق روش آزمایشگاهی الایزا مشخص شود. از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها استفاده شد. همچنین، از آزمون های تحلیل واریانس آنوا با اندازه گیری مکرر دوراهه با عامل بین گروهی در سطح معنادار ( P<0.05 ) استفاده گردید و درصورت وجود اختلاف معنادار از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پس از یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید، بین گرو ه های انسدادی و غیرانسدادی در میزان گلوتاتیون ردوکتاز تفاوت معنادار وجود نداشت. همچنین، در میزان لاکتات دهیدروژناز گروه های انسدادی و غیرانسدادی تفاوت معنادار نبود؛ اما در میزان کراتین کیناز گروه های انسدادی و غیرانسدادی تفاوت معنادار بود و میزان آن در گروه انسدادی افزایش یافت. به طورکلی، به نظر می رسد که فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی توانسته است میزان آسیب سلولی را در گروه انسدادی به طور معناداری افزایش دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان