فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان miR-499 بطن چپ بود. بدین منظور 14 رت تحت شرایط کنترل شده (دما، چرخه روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و بعد از آشناسازی با پروتکل تمرینی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه استقامتی 14 هفته ای را روی تردمیل اجرا کرد و سپس 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی بی هوش و تشریح شدند، سپس قلب آنها خارج و بطن چپ جدا شد. میزان هایپرتروفی آن اندازه گیری و با استفاده از روشReal time-PCR میزان بیان miR-499 در بطن چپ آنها اندازه گیری شد. در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد. شاخص های ارزیابی هایپرتروفی نشان داد که نسبت وزن بطن چپ به وزن بدن گروه تجربی (18/0±3/2) در مقایسه با گروه کنترل (12/0±049/2) بیشتر و در سطحP=0.05 معنی دار بود و نسبت وزن بطن چپ به سطح رویه بدن در گروه تجربی (008/0±168/0) در مقایسه با گروه کنترل (006/0±153/0) بیشتر و در سطح P=0.05 معنی دار بود. در نهایت میانگین بیان miR-499 در گروه تمرین کرده بالاتر از گروه کنترل بود (P=.004). به نظر می رسدmiR-499 بر هایپرتروفی ناشی از فعالیت استقامتی در قلب به خصوص بطن چپ اثر گذار باشد.
فعال نشدن مسیر پیام رسانی MAPK عضله اسکلتی مردان غیرفعال با پیاده روی حاد تناوبی همراه با محدودیت جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
47 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پیاده روی حاد تناوبی با محدودیت جریان خون بر غلظت پروتئین های 4EBP1 ، ERK و P38 عضله اسکلتی مردان غیرفعال بود. پنج مرد غیرفعال سالم در دو جلسه پیاده روی حاد تناوبی با محدودیت جریان خون (پنج وهله سه دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر وهله با 55 درصد بیشینه ضربان قلب همراه با فشار شریان بند از فشار اولیه 120 به 160 میلی متر جیوه بالای عضله چهارسرران) و پیاده روی حاد تناوبی بدون محدودیت جریان خون (پنج وهله سه دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر وهله با 55 درصد بیشینه ضربان قلب) شرکت کردند. نمونه برداری از عضله پهن خارجی ران در قبل و سه ساعت پس از تمرین از پای راست آزمودنی ها، با فاصله پنج تا 10 سانتی از هم انجام گرفت. میزان پروتئین های 4EBP1 ، ERK و P38 به وسیله تکنیک وسترن بلات بررسی شد. از آزمون های تی وابسته و تی مستقل پس از کسر نمره پس آزمون از پیش آزمون، برای تحلیل داده های هر دو گروه استفاده شد ( P ≤ 0.05 ). نتایج آزمون تی وابسته تفاوت معناداری را بین پیش آزمون و پس آزمون 4EBP1 ( 0.001 = P ) و ERK ( 0.049 = P ) و نبود تفاوت معناداری را در P38 ( 0.452 = P ) در گروه پیاده روی تناوبی با محدودیت جریان خون نشان داد. تفاوت معناداری نیز بین پیش آزمون و پس آزمون ERK ( 0.012 = P ) و نبود تفاوت معنادار 4EBP1 ( 0.064 = P ) و P38 ( 0.122 = P ) در گروه پیاده روی تناوبی بدون محدودیت جریان خون مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین دو شیوه تمرینی برای متغیرهای 4EBP1 ( 0.068 = P )، ERK ( 0.091 = P ) و P38 ( 0.827 = P ) نشان نداد ( P ≥ 0.05 ). نتایج پژوهش نشان داد که پیاده روی حاد تناوبی همراه با محدودیت جریان خون مسیر پیام رسانی MAPK را فعال نمی کند.
بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی در اندام های مختلف بر عملکرد جودوکارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله پیش آماده سازی ایسکمی با سه وضعیت اعمال در بالاتنه، پایین تنه و ترکیب بالاتنه با پایین تنه بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران بود. 13 جودوکار به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و به صورت تصادفی و موازنه متقابل، دو آزمون ویژه جودوی متوالی با فاصله 90 ثانیه و پس از 15 دقیقه و نیز یک آزمون بی هوازی رست را در چهار وضعیت بدون اعمال ایسکمی (وضعیت کنترل)، اعمال ایسکمی در دست، اعمال ایسکمی در پا و نیز اعمال ایسکمی به صورت هم زمان در دست و پا اجرا کرد. شایان ذکر است که مداخله پیش آماده سازی ایسکمی در سه دور پنج دقیقه ای انسداد با پنج دقیقه رپرفیوژن متعاقب انجام شد. همچنین، درادامه از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که در وضعیت اعمال ایسکمی هم زمان در دست و پا، شاخص آزمون ویژه جودوی دوم کمتر از وضعیت های دیگر و تعداد اجراها در آزمون دوم جودو و همینطور حداکثر و میانگین برون ده توان به صورت معناداری بیشتر از دیگر وضعیت ها بود (P≤0.05). همچنین، میزان درک فشار در وضعیت اعمال پیش آماده سازی ایسکمی هم زمان در دست و پا کمتر از سایر وضعیت ها بود(P≤0.05). طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که اگر پیش آماده سازی ایسکمیک در اندام های بیشتر و با حجم عضلانی بزرگ تری اعمال شود، بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران اثر بیشتری دارد.
تأثیر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) که از نظر ساختاری شبیه فاکتور رشد عصبی است، در قسمت هیپوکامپ تولید می شود و یکی از فاکتورهایی است که در دوران سالمندی در اثر فقدان فعالیت کاهش می یابد. کاهش BDNF بر حافظه، یادگیری و شناخت، ، جذب غذا و متابولیسم انرژی تأثیر می گذارد و سبب اختلال رفتاری می شود؛ با فعالیت ورزشی می توان این کمبود را جبران و حتی از بروز آلزایمر جلوگیری کرد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم در مردان سالمند بود. برای این منظور20 مرد سالمند به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل با میانگین سنی (گروه کنترل 67/2±65 سال، گروه تجربی 62/2±64 سال) و میانگین وزن (گروه کنترل 59/3±73 کیلوگرم، گروه تجربی 54/3±71 کیلوگرم) تقسیم شدند. از کلیه آزمودنی ها 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از پایان دوره تمرینی، به صورت ناشتا خون گیری به عمل آمد. سپس گروه تجربی به مدت 12 هفته (هر هفته 5 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه) برنامه ورزشی پیلاتس را دریافت کردند. درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. به منظور مقایسه درون گروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که سطوح BDNF سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P). نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمرینات پیلاتس به عنوان یک روش ایمن و مؤثر، سبب افزایش سطوح BDNF سرم مردان سالمند می شود. بنابراین، با توجه به اینکه BDNF در دوران سالمندی بر اثر بی تحرکی کاهش می یابد، می توان کمبود آن را با اجرای تمرینات کم هزینه و بی خطر پیلاتس جبران کرد.
تأثیر یک ماه تمرینات مرسوم برآمادگی جسمانی، ترکیب بدنی واجرای کاتای قهرمانان بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
33 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات مرسوم یک ماهه در کاراته شامل تمرینات قدرتی، هوازی و کاتا بر گشتاورهای فلکشن و اکستنشن ران و زانو، استقامت عضلانی، توان هوازی و بی هوازی، ترکیب بدنی و اجرای کاتای قهرمانان بین المللی کاتای تیمی سه نفره ایران با سابقه قهرمانی لیگ های جهانی و آسیا بود. این کاتاروها با دامنه سنی 3 ± 5/31 سال، شاخص توده بدنی 5/1 ± 5/25 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدنی 5/1 ± 5/12 درصد در تمرینات یک ماهه شامل هشت جلسه هوازی، شش جلسه قدرتی، شش جلسه تکنیک و کاتا و چهار جلسه ترکیبی (قدرت و هوازی) شرکت کردند. از ابزار مختلف آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار و درصد تغییرات فردی و تیمی برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج افزایش قابل توجهی را در تمامی گشتاورها نشان داد. همچنین، افزایش قابل توجهی در مقادیر استقامت عضلانی مرتبط با نیم اسکات با وزن بدن (50 درصد)، پرس سینه با 8/0 وزن بدن (5/19 درصد)، بارفیکس (5/33 درصد) و در اجرای کاتا بهبودی از نسبتاً قوی به قوی مشاهده شد؛ بااین حال، در مقادیر ترکیب بدنی، توان هوازی (دوی 1600 متر) و توان بی هوازی (پرش سارجنت) تغییر چندانی مشاهده نشد. به نظر می رسد باوجود مفیدبودن تمرینات مرسوم کاراته، برای اثربخشی بیشتر باید به نیازهای فردی، رژیم غذایی مناسب و تمرینات تکمیلی توجه ویژه ای شود.
تأثیر تمرین تناوبی شدید و مکمل سازی روغن بذر کتان بر احساس درد القا شده در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مکمل سازی روغن بذر کتان بر درد القا شده در موش های صحرایی نر بود. بدین منظور، 40 سر موش صحرایی بالغ از نژاد ویستار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت تصادفی به هشت گروه (پنج سر در هر گروه) کنترل سالین، تمرین سالین، عصاره دوز 100، عصاره دوز 200 ، عصاره دوز 300، تمرین عصاره دوز 100، تمرین عصاره دوز 200 و تمرین عصاره دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم گردیدند. گروه های تمرینی با 90 تا 95 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به تمرین اینتروال روی نوارگردان مخصوص جوندگان پرداختند (10 هفته، پنج جلسه در هفته) و گروه های مکمل، روغن بذر کتان را دریافت نمودند. ارزیابی آستانه احساس درد توسط آزمون صفحه داغ با دمای 5/0 ± 55 درجه سانتی گراد صورت گرفت. برای بررسی تفاوت بین گروه ها نیز از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه استفاده شد و سطح معناداری کمتر از (05/0) لحاظ گردید. نتایج نشان می دهد که استفاده از مکمل باعث کاهش معنادار احساس درد شده است ( P=0.004 ) که البته این کاهش در گروه عصاره دوز 300 به شکل معناداری بالاتر از گروه عصاره دوز 100 است ( P=0.012 ). همچنین، احساس درد در گروه های تعاملی تمرین مکمل به طور معناداری کمتر از گروه های تمرین و کنترل سالین می باشد ( P<0.05 ). احتمالاً مصرف مکمل به دلیل وجود ویتامین ها و روغن های غیراشباع مفید می تواند احساس درد ناشی از تمرین شدید را تعدیل کند؛ بنابراین، استفاده از روغن بذر کتان جهت کاهش درد ناشی از فعالیت بدنی سنگین توصیه می گردد.
تأثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک بر سطوح هموسیستئین و BDNF در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک بر تغییرات سرمی هموسیستئین و BDNF مردان فعال و ارتباط بین آنها بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 14دانشجوی مرد که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 4 هفته برنامه تمرینات منتخب پلیومتریک را در دو یا سه دوره و با 6 تا 12 تکرار اجرا کردند. خون گیری به منظور اندازه گیری سطوح BDNF و هموسیستئین قبل و 48 ساعت بعد از دوره ی تمرینات جمع آوری گردید. از آزمون تی مستقل برای بررسی تفاوت بین گروه ها و از تی همبسته برای بررسی تفاوت درون گروهی، و نیز به منظور تعیین رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معناداری 05/0P
تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و پروتئین واکنشگرC در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واسپین به عنوان یک آدیپوسایتوکاین، دارای تأثیرات حساسیت انسولینی است. با وجود تأثیرات ورزش بر هموستاز انرژی و تغییرات بافت چربی، مطالعات کمی به بررسی تأثیر ورزش بر میزان واسپین پرداخته اند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر سطح سرمی واسپین و CRP پرداخته است. بدین منظور 20 مرد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی (1/2 ± 1/50 سال، 8/5 ± 6/92 کیلوگرم، 4/1 ± 3/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و مرحله دوم خون گیری 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. سطح سرمی واسپین و CRP در گروه تجربی پس از 12 هفته تمرین به ترتیب 8/8 و 5/2 درصد کاهش یافت (05/0>P). وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر به ترتیب 7/0-، 8/0-، 08/2 - و 01/1- درصد و گلوکز خون و مقاومت انسولینی به ترتیب 4/4 و 01/5 درصد کاهش معنا داری داشت (05/0>P). بین تغییرات واسپین با شاخص های آنتروپومتریکی، مقاومت انسولینی و CRP رابطه معنا داری مشاهده نشد.
تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح پلاسمایی اپلین و نیتریک اکساید مردان میانسال غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گشادکننده های عروقی از تنظیم کننده های کلیدی فشارخون و سیستم قلبی – عروقی اند که این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرینات تناوبی شدید بر تغییرات اپلین و نیتریک اکساید به عنوان گشادکننده های عروقی و تنظیم کننده فشارخون انجام گرفت. در این پژوهش اپلین و نیتریک اکساید و فشارخون پیش و پس از شش هفته تمرینات تناوبی اندازه گیری شد. بدین منظور دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) شامل مردان میانسال شهر تهران با دامنه سنی 45 تا 55 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. پروتکل تمرین تناوبی با شدت بالا شامل 10 تناوب (45 ثانیه با شدت 85 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره و 2 دقیقه بازیافت) توسط گروه تجربی طی شش هفته اجرا شد. در پایان هفته سوم شدت تمرین به 12 تناوب تمرینی و 90 ثانیه بازیافت رسید. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خونی و اندازه گیری های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی از آزمودنی ها گرفته شد. نتایج نشان داد که شش هفته مداخله تمرین تناوبی شدید موجب افزایش معنادار میزان اپلین (001/0P = )، نیتریک اکساید (001/0P = )، و کاهش معنادار در میزان فشارخون سیستولی (001/0P = )، و دیاستولی (002/0P = )، در گروه تجربی شد. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر مفید ورزش بر روی دستگاه اپلینرژیک و فشارخون است و از طرفی نشان می دهد احتمالاً افراد دچار فشارخون، می توانند به فعالیت تناوبی با شدت بالا بپردازند، لیکن تأیید این مطلب نیازمند پژوهش های بیشتر در خصوص نقش تمرینات تناوبی شدید و ارتباط آن با فشارخون است.
مقایسه اثر 4هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه اثر 4 هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده بود. 61 نفر از
ورزشکاران مرد باشگاههای 70 کیلوگرم و /22±60/ 674 سانتی متر، وزن 00 /54±1/ 20 سال، قد 05 /00±2/ برگزیده تهران 8 نفر ووشو، 8 نفر کشتیگیر با سن 00
62 پس از نخستین آزمون از متغیرهای قدرت بیشینه بالاتنه و پایینتنه، توان بالاتنه و پایینتنه، درصد چربی، محیط دور اندام و وزن /87±4/ درصد چربی 25
بصورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت قرار گرفتند و به مدت 4 هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات شرکت کردند.
تمرین در هر دو گروه شامل حرکات اسکات و پرس سینه بود که با مقاومت 80 درصد 1RM در سه نوبت با 0 تکرار انجام شد تمرین در گروه مقاومت
سازگارپذیر بدین صورت بود که به مقدار 20 درصد 1RM توسط زنجیر در درازای دامنه حرکتی به بار تمرین اضافه میشد. در پایان دوره تمرینی از
متغیرهای وابسته تحت شرایط مشابه آزمونی دوباره به عمل آمد. آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه میزان پیشرفت قدرت و توان دو گروه نشان داد که در
=0/ متغیرهای وزن 596 p = ، محیط دور اندام 645 P =0/ ، درصد چربی 465 P =0/ ، توان بالاتنه 217 P =0/ ، توان پایینتنه 202 P =0/ و قدرت بیشینه بالاتنه 805 P بین
=0/ دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما در متغیر قدرت بیشینه پایینتنه 04 P تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت در بررسی نتایج هرچند
=0/ بیشتر متغیرها اختلاف معناداری نشان ندادند، بررسی اندازه اثر گروهها نشان داد که 12 ES = 0/ در توان بالاتنه 14 ES =0/ در توان پایینتنه 65 ES در قدرت
=6/ بالاتنه و 84 ES %58/ 60 % در بالاتنه، 18 / در قدرت پایینتنه، به نفع گروه مقاومت سازگارپذیر است. این تفاوت در قدرت بیشینه در گروه سازگارپذیر 12
1% پایینتنه / 1% بالاتنه، 16 / 26 % در پایینتنه بود. همچنین این اندازه اثر بر توان درگروه سازگارپذیر 97 / 64 % در بالاتنه، 84 / درپایینتنه و در گروه یکنواخت 81
4% پایینتنه بود. روی هم رفته پژوهش نشان داد که برای افزایش قدرت بیشینه و توان، تمرین سازگارپذیر کارآمدتر / 4% بالاتنه، 17 / و در گروه یکنواخت 61
از روش سنتی )یکنواخت( است
بررسی اثر تمرین استقامتی شنا و مصرف کادمیوم بر نشانگرهای درون زاد هیپوکسی و رشد اندوتلیال عروقی قلب موش های صحرایی باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین زیربیشینه شنا و مصرف کادمیوم بر HIF-1α و فاکتور رشد اندوتلیالی در قلب موش های باردار بود. 32 سر موش صحرایی ویستار باردار به طور تصادفی به چهار گروه کادمیوم، شنا، شنا + کادمیوم و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرین شنا در سه هفته به صورت پنج بار در هفته و به مدت 60 دقیقه در هر جلسه در گروه شنا و شنا + کادمیوم تکمیل شد. کادمیوم به صورت کادمیوم کلراید محلول در آب توسط گروه کادمیوم و شنا + کادمیوم مصرف شد و سطوح HIF-1α و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی بافت قلب به روش الیزا اندازه گیری شد. نتایج نشان داد مصرف کادمیوم به تنهایی یا به همراه تمرین شنا به افزایش معنا دار سطوح HIF-1α و فاکتور رشد اندوتلیالی منجر شد (001/0=P). تمرین شنا به تنهایی به کاهش معنا دار HIF-1α و افزایش معنا دار فاکتور رشد اندوتلیالی منجر شد (001/0=P) و ترکیب تمرین شنا با مصرف کادمیوم موجب کاهش آثار کادمیوم بر متغیرHIF-1α (046/0=P) و فاکتور رشد اندوتلیالی (002/0=P) شد. بنابراین، مصرف کادمیوم ممکن است به افزایش غیرطبیعی HIF-1α و فاکتور رشد اندولیالی قلب موش های باردار منجر شود و تمرین ورزشی شنا با تعدیل آثار کادمیوم ممکن است از بافت قلب آنان محافظت کند.
پاسخ حاد و سازگاری شاخص های فیزیولوژیک و انتزاعی اشتها و وزن بدن به فعالیت هوازی در زنان میان سال و سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
87 - 106
حوزههای تخصصی:
در مداخلات کنترل وزن با خنثی شدن هزینه انرژی ورزش توسط افزایش اشتها، کاهش وزن کمتر از حد انتظار است؛ بنابراین، در این پژوهش، پاسخ حاد و سازگاری مزمن شاخص های فیزیولوژیک و انتزاعی اشتها و وزن بدن را به فعالیت هوازی در زنان چاق میان سال و سالمند بررسی کردیم. در ابتدا و پس از هشت هفته تمرین هوازی(سه جلسه دویدن در هفته برای صرف 500 کالری با 50 درصد ضربان قلب لحظه واماندگی در GXT) وزن، اشتها، گلوکز، انسولین و گرلین پلاسمایی 26 زن میان سال و سالمند چاق غیرفعال (وزن: 9/36 ± 58/92 کیلوگرم، سن: 3/7 ± 19/56 سال، حداکثر اکسیژن مصرفی: 78/3 ± 07/32 لیتر در دقیقه) در دو گروه تجربی و کنترل، قبل و پس از صرف صبحانه و یک جلسه فعالیت هوازی، اندازه گیری (چهار سنجش) شدند. از آزمون های تی مستقل، تی همبسته و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای تحلیل داده ها استفاده شد.با اینکه تمرین هوازی وزن گروه تجربی را کاهش داد(001.0 =P )؛ ولی وزن هر دو گروه دربین سنجش های اول با دوم و سوم با چهارم به دنبال صبحانه و یک جلسه ورزش افزایش یافت (P < 0.05). قبل از دوره تمرین، گرلین گروه تجربی پس از صبحانه و فعالیت حاد افزایش یافت (P = 0.023) و در گروه کنترل (فقط صبحانه) کاهش یافت (P = 0.001). همچنین در هر دو گروه تجربی و کنترل، انسولین (P = 0.001) و گلوکز خون (P = 0.003) افزایش یافتند؛ درحالی که احساس گرسنگی (P = 0.001) کاهش یافت. پس از دوره تمرین، بهره سیری صبحانه فقط در گروه تجربی افزایش معنا داری یافت (P = 0.018). پاسخ حاد گلوکز افزایش یافت (P < 0.05) و پاسخ حاد گرلین، انسولین و احساس گرسنگی در گروه تجربی کاهش یافت (P < 0.05)؛ اما در گروه کنترل، پاسخ حاد گلوکز و انسولین افزایش یافتند (P < 0.05)؛ اما گرلین و گرسنگی کاهش (P < 0.05) یافتند. افزایش گرسنگی ناشتایی ناشی از تمرین سبب دست نیافتن به کاهش وزن موردانتظار از تمرین می شود که پیشنهاد می شود حداقل در صبحانه، غذاهای کم کالری تر مصرف شود. همچنین، با توجه به اثر یک جلسه ورزش در افزایش بهره سیری غذا، پیشنهاد می شود که صبحانه به بعد از جلسه ورزش موکول شود.
تأثیر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن CTRP15 عضلانی و انتقال دهنده های اسید چرب آدیپوسیت ها در موش های صحرایی نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
203 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چهار هفته فعالیت ورزشی تناوبی شدید بر بیان ژن CTRP15 عضلانی و انتقال دهنده های اسید چرب آدیپوسیت ها در موش های صحرایی بالغ نژاد ویستار بود. در این پژوهش، 14 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار (با سن هشت هفته) به صورت تصادفی ساده به دو گروه هفت تایی شاهد و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین چهار هفته تمرین تناوبی شدید دویدن روی نوارگردان (پنج جلسه در هفته، از سرعت 35 تا 55 متر در دقیقه از هفته اول تا هفته چهارم) انجام دادند و گروه شاهد، هیچ گونه تمرینی نداشتند. عضله نعلی، بافت چربی زیرپوستی هموژن شده، میزان بیان ژن CTRP15 و انتقال دهنده های اسید چرب ( FABP4 ، FATP1 و (FATCD36 با روش Real- time PCR برای هریک از بافت ها سنجیده شدند . داده ها با استفاده از روش آماری تی مستقل با P
مقایسه برخی ویژگی های آنتروپومتریک دانش آموزان در سه وضعیت اقتصادی_ اجتماعی بالا، متوسط و پائین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتماعی بالا، متوسط و پایین بود. نمونه آماری پژوهش 016 نفر از دانشآموزان مدارس دولتی نواحی
پنجگانه آموزشی شهر اصفهان بودند که به شیوه طبقهای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از معیارهای –
سطح درآمد، منطقه محل سکونت، منزلت شغلی و تحصیعت پدر و مادر در سه گروه با موقعیت اقتصادی -
اجتماعی بالا، متوسط و پایین طبقهبندی شدند. سپس قد، وزن، ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا و
مجموع چین پوستی دو ناحیه و BMI آزمودنیها اندازهگیری شد. از تحلیل واریانس و آزمون توکی برای
= 6/ مقایسه میانگینهای متغیرهای تحقیق استفاده شد ) 60 (. نتایج نشان داد که وزن دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه متوسط و پایین بود ) 60 (. همچنین
ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا، و مجموع دو ناحیه و همچنین درصد چربی دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه پایین بود ) 60 (. به نور میرسد کودکان
خانوادههایی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و بهتری برخوردارند، به طور متوسط نسبت به –
کودکانی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیفتری برخوردارند سنگینوزنتر و چاقتر هستند
بررسی شیوع، آگاهی و نگرش نسبت به پیامدهای منفی مصرف مکمل های غذایی در اندام پروران مرد شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان شیوع مصرف مکمل ها و میزان آگاهی و نگرش از عوارض جانبی آن ها در میان اندام-پروران شهر کرج انجام گردید. جامعه آماری، همه اندام پروران شهر کرج بودند که پرسش نامه 25 سوالی (آلفا کرونباخ 84/0) بین 320 اندام پرور مناطق مختلف شهر کرج به عنوان نمونه آماری توزیع گردید. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در سطح 05/0≥P مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد 4/82% از این ورزشکاران مکمل مصرف می کنند. همچنین، مشخص شد که سطح تحصیلات، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی افراد شرکت کننده در مطالعه با شیوع مصرف هم بستگی معناداری دارد (05/0≥P)، اما بین سطح تحصیلات، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی با آگاهی و نگرش هم بستگی معناداری مشاهده نشد. بیش ترین مکمل مصرفی، به صورت ترکیبی (46%)، کراتین (9/21%) و پودرهای پروتئین (3/15%) بود. مهم ترین دلیل استفاده از مکمل، افزایش توده عضلانی (54%) و افزایش قدرت (6/25%) بود و مهم ترین منابع کسب آگاهی، مربی (62%) و هم تیمی ها (17%) بودند. اوج شیوع مصرف مکمل، در سنین 16 تا 20 سال مشاهده شد. بر این اساس، استنباط می گردد مصرف بی رویه این مواد در کلان شهر کرج به سبب عدم مشورت ورزشکاران با افراد متخصص و دریافت اطلاعات غلط از افراد حاضر در باشگاه های ورزشی افزایش یافته است. بنابراین، برنامه ریزی آموزشی و اطلاع رسانی برای حل این معضل با محوریت باشگاه های ورزشی و مربیان، ضروری به نظر می رسد.
تأثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینC بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینc بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)مردان غیرفعال بود.در این مطالعه نیمه تجربی 36 مرد غیرفعال به طور تصادفی به چهار گروه (مکمل+ فعالیت ورزشی، مکمل، فعالیت ورزشی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های ترکیبی و گروه فعالیت ورزشی برنامه منتخب پلیومتریک را اجرا کردند. همچنین در دوره پژوهش، مکمل ویتامینc، روزانه به مقدار 500 میلی گرم، به صورت کپسول و به مدت یک هفته توسط آزمودنی های گروه ترکیبی و مکمل مصرف شد. خون گیری از افراد پیش و پس از برنامه تمرینات به منظور اندازه گیری BDNF به عمل آمد. سطوح BDNF با استفاده از کیت آزمایشگاهی و روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون های T مستقل و واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروه ها استفاده شد. سطوح سرمی BDNF پس از مصرف ویتامینc همراه با فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری یافت. همچنین مصرف ویتامینc بدون تمرین سبب افزایش معنادار BDNF سرم شد. اما فعالیت ورزشی پلیومتریک به تنهایی نتوانست تغییر معناداری در غلظت سرمی BDNF ایجاد کند. به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی پلیومتریک همراه با مصرف ویتامینc برای گسترش فواید شناختی و عملکردی مغز مفید باشد.
تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال نخبه است. بدین منظور ۳۶ آزمودنی از چهار دانشگاه و به روش نمونه گیری تصادفی به سه گروه مساوی شامل گروه ۱، تمرینات مقاومتی- توانی با ۷۰-۶۰ درصد 1RM، گروه ۲، تمرینات مقاومتی- توانی با ۸۰-۷۰ درصد 1RM، گروه ۳، تمرینات مقاومتی – توانی با ۹۰-۸۰ درصد 1RM تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی – توانی شامل شش حرکت بود که به مدت دوازده هفته (هر هفته سه جلسه) برای تمام گروه ها اجرا شد. نتایج نشان داد که بار سنگین موجب افزایش معنا داری در قدرت عضلانی پایین تنه نسبت به بار سبک شد. بار سنگین و متوسط موجب افزایش معنا داری در توان بی هوازی پایین تنه نسبت به بار سبک شد و بار سنگین کاهش معنا داری را در زمان دو ۲۰ متر، ۳۰ متر و زمان آزمون هاف نسبت به بارهای سبک و متوسط نشان داد و بین سایر بارها تفاوت معنا داری مشاهده نشد. در دو ۱۰ متر سرعت و توان انفجاری نیز تفاوت معنا داری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود بازیکنان فوتبال برای بهبود کارکردهای عضلانی و عملکردی خود از تمرینات مقاومتی– توانی با بار ۹۰-۸۰ درصد 1RM استفاده کنند.
تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر فاکتور رشد فیبروبلاست 21 و آدیپونکتین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر فاکتور رشد فیبروبلاست 21 و آدیپونکتین در مردان چاق بود. بدین منظور، 20 مرد چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (سن 34/3±40/29سال، قد 053/0±80/1 سانتی متر، وزن 86/7±10/108 کیلوگرم و شاخص توده بدن 68/1±13/33 کیلوگرم بر مجذور متر) و کنترل (سن 39/2±80/29سال، قد 052/0±79/1 سانتی متر، وزن 16/8±80/106 کیلوگرم و شاخص توده بدن 93/1± 13/33کیلوگرم بر مجذور متر) قرار گرفتند؛ گروه تجربی تمرینات هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب هدف را به مدت هشت هفته انجام دادند. نمونه های خون آزمودنی ها پس از 12 تا 14ساعت ناشتایی پیش و پس از هشت هفته جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس در سطح معنا داری 05/0P≤ تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هشت هفته فعالیت هوازی موجب افزایش معنا دار فاکتور رشد فیبروبلاست 21 (011/0P=)، آدیپونکتین (000/0P=)، عملکرد سلول بتا (008/0P=) و انسولین (000/0P=) در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین سطوح گلوکز پس از هشت هفته فعالیت هوازی در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنا داری نداشت (05/0P>). براساس یافته های پژوهش حاضر، احتمالاً تمرینات هوازی می تواند با افزایش سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد فیبروبلاست21 و همچنین تغییرات مطلوب در انسولین سرم، به بهبود عملکرد سلول های بتای پانکراس در مردان چاق منجر شود.
فقط پیاده روی کافی است!
حوزههای تخصصی: