فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کاهش تعداد جلسات تمرینی و در مقابل افزایش شدت تمرین بر ترکیب بدن (درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی)، توان هوازی و بی هوازی بررسی شد. 80 آزمودنی دختر غیرورزشکار (با میانگین سنی 53/1 +2/20 سال و میانگین 43/5 +18/160 سانتی متر)، از طریق تکمیل پرسشنامه و به صورت تصادفی (از مجموع 120 نفر) انتخاب شدند و در چهار گروه 20 نفره (سه گروه تمرینی و یک گروه گواه) قرار گرفتند و گروه های تمرینی به ترتیب یک، دو و سه جلسه تمرین در هفته به مدت 8 هفته را انجام دادند. تمرینات شامل تمرین تناوبی به صورت هر روز 60 دقیقه راه رفتن و دویدن با سرعت های معین برای هر گروه تمرینی بود، به گونه ای که گروه سه جلسه، تمرینی با شدت کم (70-60 درصد ضربان قلب بیشینه) و گروه دو جلسه، تمرینی با شدت متوسط (80-70 درصد ضربان قلب بیشینه) و گروه یک جلسه، تمرینی با شدت زیاد (90-80 درصد ضربان قلب بیشینه) را انجام می دادند. برای برآورد توان هوازی، از آزمون دو رفت و برگشت 20 متر (شاتل ران)، برای سنجش توان بی هوازی (قدرت انفجاری پاها)، از آزمون پرس سارجنت و برای برآورد درصد چربی، از روش سه نقطه ای چین پوستی (سه سربازو، ران و فوق خاصره) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS 11 و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هر چه تعداد جلسات تمرین بیشتر و شدت کمتر باشد، نتایج بهتری در درصد چربی بدن و توان هوازی کسب می شود. چنانچه سه جلسه تمرین در هفته با شدت کم نسبت به گروه های تمرینی دیگر، موجب کاهش معناداری در درصد چربی بدن (1/0+48/2) و شاخص توده بدن (06/0 +93/2) و افزایش معنادار توان هوازی (09/1+77/13) شد. برعکس هر چه تعداد جلسات تمرین کمتر و شدت بیشتر باشد، نتایج بهتری در توان بی هوازی کسب می شود، به طوری که بین گروه یک جلسه تمرین در هفته و گروه گواه بیشترین تفاوت معنی دار (59/1+ 27/8 ) مشاهده شد.
رابطه میزان فعالیت های بدنی با سطح سلامت عمومی سالمندان زن و مرد شهر تهران
حوزههای تخصصی:
رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) در زنان بسکتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از ورزش های تیمی از جمله بسکتبال ، هاکی و فوتبال توانایی تکرار فعالیت های سرعتی با فواصل بازیافت کوتاه از شاخص های مهم آمادگی ورزشکار محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی در زنان بسکتبالیست بوده است . به این منظور 30 بسکتبالیست زن عضو تیم های برتر تهران در سال 84 انتخاب شدند. میانگین سن ، قد، وزن و درصد چربی آزمودنی ها به ترتیب 20 سال ، 8/167 سانتی متر، 07/60 کیلوگرم و 5/22 درصد بود. هر یک از آزمودنی ها در 2 روز مجزا، حداقل به فاصله ساعت در مرکز سنجش قابلیت های جسمانی آکادمی ملی المپیک حاضر شدند و به ترتیب در آزمون سنجش حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و آزمون توانایی تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) شرکت کردند. VO2max با استفاده از پروتکل نوارگردان بروس و با دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و RSA با استفاده از 12 تکرار دو 20 متری با فواصل 20 ثانیه سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS12 استفاده شد.
اثر تمرین استقامتی پیوسته بر IFN-γ ،IL-4و نسبت +CD4+/CD8 در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان 4IL-، IFN-، و نسبت +8CD/+4CD در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه. بدین منظور 80 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 هفته با میانگین وزنی54/167/17 گرم) خریداری و به شکل تصادفی در چهار گروه 20تایی ورزش- تومور- ورزش، ورزش- تومور- استراحت، استراحت- تومور- ورزش، استراحت- تومور- استراحت تقسیم شدند. تمرین استقامتی قبل از ایجاد تومور به شکل پیوسته و با شدت سبک تا متوسط به مدت هشت هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. این تمرینات در دو هفته اول با شدت 50 درصد max2VO و به مدت 20 دقیقه شروع شد و در نهایت در هفته هشتم به 75 درصد max2VO و مدت زمان 60 دقیقه در هر جلسه تمرینی رسید. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز به شکل پیوسته و با شدت سبک (50 درصد max2VO) به مدت20 دقیقه تا چهار هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش، تست اِلایزا برای سنجش میزان 4IL- و IFN- سرم و تست فلوسایتومتری برای سنجش نسبت +8CD/+4CD انجام شد. نتایج آماری نشان داد میزان تولید 4IL- به شکل معناداری در گونه های توموری به دنبال انجام ورزش استقامتی پیوسته کاهش یافت (05/0P<). با این حال میزان تغییرات IFN- و نسبت +8CD/+4CD به دنبال انجام ورزش استقامتی به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P>). طبق یافته های پژوهش حاضر در گونه های توموری، اجرای ورزش استقامتی پیوسته در کاهش عوامل التهابی توده سرطانی مؤثر است ولی به تنهایی قادر نیست اعمال افکتوری لنفوسیت های T را بهبود بخشد.
تاثیر تمرینات قدرتی - استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی بر سرعت هدایت عصبی در بین بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیرچهار هفته تمرینات اینتروال شدید همراه با مصرف مکمل کراتین بر برخی عملکردهای بی هوازی دختران شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار هفته تمرینات اینتروال شدید همراه بامصرف مکمل کراتین بر اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی، دانشجویان شناگر آماتور می باشد. بدین منظور30 دانشجوی شناگر آماتور دانشگاه شهید چمران اهواز با میانگین سنی 41/1± 10/22 سال و میانگین وزن 31/6 ± 57 انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه (مکمل، شبه دارو، کنترل) قرار گرفتند. گروه مکمل و شبه دارو به ترتیب، طی دوره بارگیری به مدت 5 روز و هرروز 20 گرم (2وعده 10 گرمی) و در ادامه روزی 2 گرم مکمل کراتین و شبه دارو (آرد نخودچی) دریافت کردند. هر 2 گروه مکمل و شبه دارو در یک دوره 4 هفته ای تمرینات اینتروال شنا با شدت 90 -85 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. آزمون وینگیت جهت تعیین اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی در دو مرحله قبل و بعد از 4 هفته تمرین و مصرف مکمل اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون پی گیری توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
نتایج نشان داد که مصرف مکمل کراتین همراه با تمرین متغیرهای اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی را تحت تاثیر قرار می دهد.
بنابراین از آنجا که مصرف مکمل کراتین منجر به افزایش ذخیره کراتین عضله می شود، عملکرد دستگاه انرژی فسفاژن ودر پی آن اجراهای کوتاه مدت و شدید بهبود می یابد.
مقایسه عوامل آمادگی جسمانی- حرکتی خواهران دوقلوی یکسال با خواهران غیر دو قلو
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های گزینش وهدایت درست کودکان ونوجوانان به سمت رشته های ورزشی مناسب،بررسی میزان توارث پذیری ویژگی های جسمانی وحرکتی آنان است .هدف از این پژوهش مقایسه ی ویژگی های جسمانی ‹قد، وزن وضربان قلب بیشینه ›، عوامل آمادگی جسمانی‹ظرفیت هوازی بیشینه ،انعطاف پذیری،اتقامت عضلات شکم وقدرت دست› وآمادگی حرکتی ‹سرعت،چابکی وزمان واکنش شنیداری › در بین 16 جفت خواهر دوقلوی یکسان ‹گروه آزمایش› و18 جفت خواهر غیر دوقلوی ‹گروه گواه›شهرستان رشت با دامنه ی سنی 14-17 سال است.گروه گواه به شکل تصادفی وگروه آزمایش به شکل غیر تصادفی واز طریق بررسی معیارهای ویژه مانند یک تخمی بودن با هدایت پزشک متخصص انتخاب شدند.کلیه ی متغیرهای تحقیق در شرایط یکسان وبا آزمون های استاندارد ومتداول میدانی وفرض های تحقیق با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون،تی‹t › مستقل وهمبسته در سطح اطمینان از طریق برنامه یSpss بررسی شدند.
برآورد و مقایسه حداکثر نبض اکسیژن در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
نبض اکسیژن به عنوان شاخصی که در دستگاه گردش خون انتقال اکسیژن را برآورد می سازد، به تازگی در تحقیقات بالینی و ورزشی مورد توجه قرارگرفته است. درباره این شاخص ارزیابی کننده کارایی قلب و عروق اطلاعات زیادی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر، برآورد و مقایسه حداکثر نبض اکسیژن در نوجوانان پسر است. بدین منظور 60 نوجوان پسر با میانگین سنی 81/0 ± 16 سال، قد 17/8±168 سانتی متر و وزن 39/10±92/59 کیلوگرم که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در این تحقیق شرکت داده شدند. به منظور برآورد مقادیر حداکثر نبض اکسیژن، آزمودنی های تحقیق 4 آزمون ورزشی، آزمون نوارگردان GXT ، آزمون های دوچرخه PWC195 و PWC212 و آزمون دویدن 1 مایل را اجرا کردند. سپس برای انتخاب آزمون ورزشی مناسب، مقادیر به دست آمده از چهار پروتکل ورزشی با پروتکل برآوردی حداکثر نبض اکسیژن کوپر مقایسه شد. آزمون ورزشی GXT در مقایسه با آزمون های PWC 195 و PWC 212 و آزمون دویدن 1 مایل، برآورد عینی تری (40/14 میلی لیتر/ضربه) را از حداکثر نبض اکسیژن ارائه داد و در مقایسه با پروتکل شاخص کوپر، اختلاف معنی داری را (519/0=P) نشان نداد. آزمون های ورزشی PWC 195 (001/0 = P)، PWC 212 (001/0 = P) و دویدن 1 مایل (003/0 = P) اختلاف معنی داری را (از نظر کم برآوردی و بیش برآوردی) با پروتکل شاخص کوپر داشتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حداکثر نبض اکسیژن به عنوان شاخصی از کارایی دستگاه قلبی و عروقی، توسط آزمون ورزشی GXT در مقایسه با آزمون های ورزشی دیگر واقع بینانه تر برآورد می شود، به گونه ای که مقادیر حداکثر نبض اکسیژن حاصل از این آزمون، به مقادیر حداکثر نبض اکسیژن آزمون کوپر بسیار نزدیک است.
تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال می باشد. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شاغل در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2±88/21 سال، قد 33/5±22/174سانتی متر و وزن 7/5±77/67کیلوگرم در غالب دو گروه تمرین(12n=) و کنترل(6n=) برای شرکت در این پژوهش، داوطلب و به صورت تصادفی تقسیم شدند. برنامه چهار هفته ای تمرین متناوب هوازی شدید شامل چهار دوره حرکت با توپ در مسیر طراحی شده مخصوصی به صورت سه جلسه در هفته بود که قبل و بعد از این دوره تمرینات، با استفاده از یک جلسه تمرین وامانده ساز میزان لاکتات، پیروات و PH و زمان واماندگی بازیکنان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از چهار هفته تمرین، غلظت لاکتات، پیروات، نسبت لاکتات به پیروات، PH خون و شاخص خستگی و همچنین زمان واماندگی بازیکنان تغییر معنی داری نکرد. به طور کلی می توان به عنوان نتیجه اظهار داشت احتمالا چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید(هاف) بر متابولیسم هوازی و بروز خستگی بازیکنان تاثیر کم و غیرمعنی داری داشت.
تاثیر یک دوره تمرین هوازی بر میزان لپتین کورتیزول و تستوسترون سرم مردان چاق و لاغر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین تاثیر یک دوره تمرین هوازی بر میزان لپتین کورتیزول و تستوسترون سرم در دو گروه از مردان چاق و لاغر تمرین نکرده بود. بدین منظور از بین افراد سالم و داوطلب در اجرای این پژوهش که در دامنه سنی5±30 سال قرار داشتند و پرسش نامه مشخصات فردی تاریخچه سلامتی میزان فعالیت بدنی و مصرف دخانیات را تکمیل کردند با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل ترکیبات بدن شاخص توده بدنی(BMI) آنها تعیین شد و تعداد 40 نفر تمرین نکرده به صورت هدفمند انتخاب شدند. تعداد(20 نفر وزن:9/15±8/96کیلوگرم قد:3/12±5/171سانتی متر سن:5±30 سال و شاخص توده بدنی: 1/2± 3/32کیلوگرم برمتر مربع) در گروه چاق و تعداد 20 نفر (وزن: 3/3±57کیلوگرم قد:3/3±177سانتی متر سن:5±30سال و شاخص توده بدنی: 58 /0± 1/18 کیلوگرم بر متر مربع) در گروه لاغر قرار گرفتند. نمونه های خونی برای تعیین میزان لپتین کورتیزول و تستوسترون سرم به روش رادیو ایمونو اسی(RIA) )2 روز قبل از تمرین اخذ شد. سپس هر دو گروه تحت تاثیر برنامه تمرین هوازی(دویدن روی نوار گردان با 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب) به مدت 30 دقیقه طی 3 جلسه در هفته و به مدت 2 ماه قرار گرفتند. 2 روز پس از پایان دوره تمرینی مجدداً نمونه های خونی اخذ و اندازه گیری متغیرها تکرار شد. تجزیه و تحلیل داده ها قبل و بعد از تمرین از طریق آزمون «تی» ویژه گروه های پیوسته و مستقل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد تمرین هوازی با برنامه اعمال شده در داخل گروه ها به صورت معنی داری لپتین در هر دو گروه چاق (000/0= p) و لاغر را کاهش می دهد(004/0= p) و کاهش معنی دار ساختار توده بندی(012/0=p)و وزن(000/0= p) آزمودنیها را در گروه چاق درپی دارد و نیز افزایش معنی دار کورتیزول (070/0=p) و شاخص توده بندی(008/0p=) گروه لاغر را موجب می شود. همچنین نتایج مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری را در میزان لپتین (000/0= p) تستوسترون (009/0= p) شاخص توده بندی(000/0= p) و وزن(000/0= p) در بین گروه های چاق و لاغر نشان داد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد تمرین هوازی از طریق تغییر در برخی هورمون ها از قبیل لپتین کورتیزول و تستوسترون در تنظیم وزن بدن نقش اساسی ایفا می کند. ضمن این که احتمالاً ساز و کار تاثیر تمرینات بدنی هوازی در تعادل وزن گروه های چاق و لاغر متفاوت است.
تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان هنگام فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثر مصرف mg/kg 6 کافئین برتوان بی هوازی،آنزیم LDH، و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان را هنگام اجرای فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری (پرایس) بررسی می کند. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن 380 فوتبالیست جوان شرکت کننده در مسابقات قهرمانی باشگاه های شهر همدان بودند. از بین آن ها 22 نفر با میانگین سنی 15- 17 سال و میانگین های وزن 2/7±5/62 کیلوگرم و قد 3/5±171 سانتی متر به روش تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه همسان تجربی و گواه جای گرفتند. سپس، اندازه گیری های آنتروپومتری و برآورد حجم عضلات بدن انجام شد. هر دو گروه تجربی و گواه آزمون های تخمین شدت کار استوررـ دیویس و برنامه وینگیت را اجرا کردند. مقدار مجاز مصرف کافئین و پلاسیبو (نشاسته) mg/kg 6 یک ساعت قبل از اجرای پروتکل پرایس بود. این پروتکل ظرف 30 دقیقه با 10 تکرار 3 دقیقه ای روی ارگومتر مدل تنتوری اجرا شد. بلافاصله پس از اتمام آزمون از افراد خون گیری به عمل آمد و دوباره غلظت آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسما به روش های استاندارد اندازه گیری شدند. ارزش توان بی هوازی مطلق و نسبی گروه تجربی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (05/0> P). همچنین، بین میانگین یون کلسیم دو گروه کنترل و تجربی پس از اجرای پروتکل پرایس اختلاف معناداری به دست آمد (05/0> P) ولی غلظت آنزیم LDH در دو گروه اختلاف معناداری نداشت (05/0P>). یافته ها نشان داد احتمالاً مصرف mg/kg 6 کافئین قبل از فعالیت شدید و متناوب ارگومتری باعث افزایش معنادار یون کلسیم می شود و بدین ترتیب احتمالاً افزایش توان بی هوازی فوتبالیست ها طی فعالیت بیشینه و متناوب پرایس را در پی دارد
مقایسه تغییرات ساختاری و عملکردی بطن چپ قلب در تمرینات منظم و بی تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تغییرات ساختاری و عملکردی بطن چپ قلب در تمرینات منظم و بیتمرینی بلند مدت بازیکنان دختر عضو لیگ برتر بسکتبال خوزستان در رده سنی 29-18 سال بود. از میان 30 نفر بازیکن دختر عضو لیگ برتر بسکتبال به طور تصادفی 15 نفردر گروه تمرینات منظم و 15 نفر در گروه بی تمرین بلند مدت جایگزین شدند. متغیرهای ساختاری و عملکردی بطن چپ شامل قطر پایان سیستولی، قطر پایان دیاستولی، ضخامت دیواره بین بطنی، ضخامت دیواره خلفی، توده بطن چپ، حجم ضربهای، کسر تخلیه و ضربان قلب استراحتی که با استفاده از روش اکوکاردیوگرافی یک بعدی، دوبعدی و داپلر رنگی در وضعیت استراحت مورد ارزیابی قرار گرفته و اندازهگیری شد. در این تحقیق از آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.حداقل سطح معناداری 05/0p < بود. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد: بازیکنان دختر بسکتبال در تمرینات منظم به طور معناداری در متغیرهای ساختاری (به جز متغیر قطر پایان سیستولی و ضخامت دیواره خلفی) و عملکردی بطن چپ قلب بزرگتر و بیشتر و ضربان قلب استراحتی کمتری در مقایسه با گروه بیتمرین برخوردارند. نتیجه کلی این تحقیق نشان میدهد ساختار و عملکرد بطن چپ میتواند به طور مثبتی تحت تاثیر تمرینات منظم بسکتبال قرار گیرد.
تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر منتخبی از شاخص های آنتی اکسیدانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی هشت هفته ای بر روی برخی فاکتورهای آنتی اکسیدانی (اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسمایی) در بازیکنان فوتبال بود. نمونه ها 23 بازیکن نوجوان پسر بودند که در لیگ استانی بازی می کردند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. بازیکنان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (13 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. نمونه های خونی برای اندازه گیری میزان اسید اوریک، بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی قبل از شروع تمرینات و به میزان 5 سی سی از ورید دست چپ ازتمامیبازیکنان گرفته شد. بازیکنان گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات تناوبی پرداختند. شدت تمرینات از 60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در شروع به 80 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در هفته هشتم افزایش پیدا کرد. بازیکنان گروه کنترل در این هشت هفته درهیچ گونه تمرینی شرکت نکردند. نمونه گیری دوم خون، بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرینی و با تکرار رژیم غذایی مرحله اول برای 24 ساعت، جهت اندازه گیری این آنتی اکسیدان ها بعد از هشت هفته ازتمامیبازیکنان گرفته شد. از آزمون t (همبسته و مستقل) برای تجزیه و تحلیل داده ها با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. در بازیکنان گروه تجربی افزایش معناداری در غلظت اسید اوریک پلاسمایی بعد از هشت هفته تمرین تناوبی و تفاوت معناداری بین دو گروه در سطوح اسید اوریک پلاسمایی مشاهده شد (05/0 <p). تفاوت معناداری در میزان بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی در گروه تجربی بعد از هشت هفته و بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 >p). تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد هشت هفته تمرین تناوبی در بازیکنان فوتبال احتمالا می تواند باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسمایی از طریق افزایش اسید اوریک پلاسمایی شود.
تأثیر تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی - بر قدرت عضلانی و پارامترهای الکترومیوگرافی سطحی در بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
21 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
13/1±7/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /3±1/ 11 سال، قد 6 /1±3/ استقامتی فزاینده ) 6 نفر، میانگین سنی 1
3 سال( و تحریک /11±2/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 7 /1±1/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 0
16 کیلوگرم، /1±6/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /0±2/ 11 سال، قد 0 /1±1/ الکتریکی ) 6 نفر، میانگین سنی 0
1 سال( تقسیم شدند. 15 نفر از /3±1/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 1 /0± سابقه ورزش والیبال 1
10 سانتیمتر، وزن /6±3/ 10 سال، قد 1 /2±1/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی 1
3 سال( در /1±1/ 1 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3 ±3/ 10/6±7/2 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 1
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 1 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
10 درصد ) 5950 P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و ویتامین D بر شاخص های آمادگی جسمانی زنان جوان مبتلا به ام .اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و ویتامین D بر شاخص های آمادگی جسمانی زنان جوان مبتلا به ام .اس بود. بدین منظور، 36 زن مبتلا به ام .اس از نوع عود کننده فروکش کننده با سطح وضعیت ناتوانی گسترش یافته( EDSS ) کمتر یا مساوی سه (با میانگین سنی 57/6±72/32 سال؛ قد 23/4±164 سانتی متر؛ وزن 4/11±1/65 کیلوگرم؛ سابقه بیماری 20/1±4 سال) به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به شکل تصادفی به چهار گروه (شامل: سه گروه مکمل، تمرین و ترکیب تمرین + مکمل و گروه کنترل) تقسیم شدند. قبل و بعد از دوره آزمایش، تمامی آزمودنی ها در آزمون قدرت عضلات اکستنسور بالاتنه با دینامومتر، استقامت عضلات فلکسور تنه با آزمون نگه داری تنه در زاویه 60 درجه، انعطاف پذیری با آزمون ولز، هماهنگی با آزمون پرتاب پی در پی توپ تنیس و تعادل با آزمون ایستادن تک پا شرکت کردند. تمرینات ثبات مرکزی به مدت هشت هفته و به صورت سه بار در هفته به طور فزاینده (جلسه اول، پنج ثانیه حفظ حرکت با شش تکرار تا جلسه آخر، هشت ثانیه حفظ حرکت با 10 تکرار) اجرا گشت. گروه های مکمل هر دو هفته، یک بارکپسول IU 1500 ویتامین D را مصرف می کردند. از آزمون آماری تحلیل کوواریانس برای ارزیابی اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که تمرین ورزشی همراه با مصرف ویتامین D درمقایسه با گروه کنترل موجب بهبود قدرت (P=0.002) و استقامت (0.001=P) ) عضلانی، انعطاف پذیری (P=0.001) ، هماهنگی (P=0.001) و تعادل (P=0.001) شده و درمقایسه با مصرف ویتامین D، منجر به بهبود استقامت عضلانی (P=0.001)، انعطاف پذیری (0.001=P) ، هماهنگی (P=0.001) و تعادل (P=0.001) می گردد. همچنین، تمرین ورزشی بدون مصرف ویتامین D درمقایسه با گروه مصرف ویتامین D موجب بهبود استقامت عضلانی (P=0.015) شده و درمقایسه با گروه کنترل موجب بهبود استقامت (P=0.002)، هماهنگی (P=0.031) و تعادل(P=0.001) گشته است؛ اما مصرف ویتامین D به تنهایی، تأثیر مثبت و معناداری بر متغیرهای پژوهش نداشت (P>0.05). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که به ترتیب اولویت، تمرین ورزشی همراه با مصرف ویتامین D و سپس تمرین ورزشی، تأثیر مطلوبی بر بهبود شاخص های آمادگی جسمانی دارد.
تأثیر بار کار فعالیت حاد مقاومتی بر آدیپوکاین ها و شاخص مقاومت انسولین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر غلظت هورمون های مرتبط با چاقی و مقاومت انسولینی در مردان جوان سالم است. 15 مرد سالم (سن 9/0±1/26 سال، وزن 9/1±4/74 کیلوگرم و قد 3/1±3/176 سانتی متر) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها، دو جلسه فعالیت مقاومتی سه نوبتی و پنج نوبتی را با فاصله یک هفته اجرا کردند. برنامه تمرینی جلسه سه نوبتی، سه نوبت تمرین با وزنه با 10 تکرار بیشینه بود. برای جلسه پنج نوبتی، پنج نوبت با 10 تکرار بیشینه برای هشت حرکت در نظر گرفته شده بود. هشت حرکت استفاده شده در تحقیق حاضر عبارتند از: پرس سر شانه با هالتر، بازکردن زانو، جلو بازو، خم کردن زانو (پشت پا)، کشش به پایین با دست باز (زیر بغل)، پرس سینه و اسکات. از آزمودنی ها، سه نمونه خونی (12 میلی لیتر) قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از برگشت به حالت اولیه (30 دقیقه) گرفته شد و برای تعیین غلظت آدیپونکتین، لپتین، انسولین، گلوکز، هماتوکریت و هموگلوبین تحلیل شدند. برای تعیین تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر شاخص های خونی از تحلیل واریانس دوطرفه مکرر با آزمون تعقیبی بنفرونی و P<0.05 استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد که آدیپونکتین، در پاسخ به هر دو جلسه، به طرز معنی داری افزایش یافت (004/0P= و9/6F2,28=) و این تغییرات، در پاسخ به دو جلسه تفاوت معنی داری داشتند (045/0P= و8/4 F1,14=). اگرچه غلظت لپتین، پس ازهر دو جلسه سه و پنج نوبتی، به طور معنی داری (017/0P= و 7/4F2,28=) کاهش نشان داد، اما تغییرات آن در پاسخ به دو جلسه فعالیت تفاوت معنی داری نداشتند (P<0.05). همچنین، مقاومت به انسولین در پاسخ به دو جلسه افزایش معنی داری (037/0P= و7/3 F2,28=) نشان داد، اما بین دو جلسه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. زمانی که داده ها، با استفاده از تغییرات حجم پلاسما تصحیح شد، غلظت لپتین و آدیپونکتین در پاسخ به فعالیت مقاومتی به طرز معنی داری کاهش نشان داد و پاسخ آدیپونکتین به دو جلسه فعالیت مقاومتی، همچنان تفاوت معنی داری داشت. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که بار کار فعالیت مقاومتی تنها بر غلظت آدیپونکتین تأثیر معنی داری دارد و تغییرات هورمون های مرتبط با چاقی، در پاسخ به فعالیت مقاومتی، احتمالاً به علت پدیده جابجایی پلاسما از خون به فضای بین سلولی می باشد.
تاثیر موسیقی تند بر میزان درک فشار و عملکرد افراد تمرین کرده و تمرین نکرده در فعالیت فزاینده تا حد واماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر موسیقی تند بر میزان درک فشار و عملکرد در یک فعالیت فزاینده در حد واماندگی و همچنین تاثیر سطح آمادگی بدنی در اثربخشی موسیقی بود. 24 دانشجو (12 دانشجوی تمرین کرده با میانگین سنی 06/2 ±31/23 و 12 دانشجوی تمرین نکرده با میانگین سنی 31/2 ±96/22) به طور داوطلبانه و با توجه به سابقه ورزشی و فعالیت بدنی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از آزمون نوارگردان بروس برای تعیین سطح آمادگی هوازی آزمودنی ها و به عنوان یک فعالیت فزاینده استفاده شد. در جلسه اول، به طور تصادفی نیمی از آزمودنی ها در شرایط بدون موسیقی و نیمی دیگر با موسیقی و در جلسه دوم بر عکس شرایط جلسه اول، آزمون بروس را اجرا کردند. نوع موسیقی مهیج و با آهنگ تند بود. تاثیر موسیقی بر شاخص روانی با مقیاس درک فشار بورگ (RPE) در فواصل زمانی 3، 6، 9 دقیقه از شروع فعالیت و عملکرد آزمودنی ها با زمان از لحظه شروع فعالیت تا واماندگی بدنی سنجیده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با تکرار در یک عامل نشان داد تاثیر موسیقی بر میزان درک فشار و عملکرد معنی دار است (05/0 P<). با بررسی تعامل بین موسیقی و سطح آمادگی بدنی، مشخص شد تاثیر سطح آمادگی در اثربخشی موسیقی بر میزان درک فشار، معنی دار، ولی بر عملکرد معنی دار نبود (05/0 P<). نتایج حاصل از آزمون t همبسته، نشان داد موسیقی بر میزان درک فشار،هم در افراد تمرین کرده و هم تمرین نکرده مؤثر بوده است. با تفاضل ارزش های t به دست آمده برای هر گروه، مشخص شد موسیقی بر میزان درک فشار در افراد تمرین نکرده مؤثرتر است. در کل نتایج بیانگر آن است که استفاده از موسیقی در فعالیت های فزاینده نیز از لحاظ روانی و عملکرد، بدون در نظر گرفتن سطح آمادگی بدنی، مؤثر است.
تاثیر تمرینات استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی و سیتوکروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که تمرینات استقامتی طولانی موجب فقر آهن (آنمی) در ورزشکاران می شود. این مسئله ممکن است در عملکرد فیزیکی آنان اثر منفی داشته باشد. در این پژوهش تاثیر تمرین استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی (TIBC RBC، HC، Hb و فریتین) و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز (COX) موش های نر صحرایی بررسی شد. به این منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد Wistar14848 با میانگین وزن 54/8±05/215 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I تحت تمرین دو استقامت روی تردمیل به مدت 12 هفته با سرعت m.min-132 به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته قرار گرفتند (T) . گروه تجربیII ، با همان برنامه تمرینی، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن (سولفات فرو) به صورت خوراکی (Gavage) دریافت می کردند (Ti) . گروه کنترل بدون تمرین بودند (S) و گروه کنترل II ضمن اینکه تمرین نمی کردند، همانند گروه تجربیII مکمل آهن دریافت می کردند (Si). پس از 12 هفته ، موش ها کشته شدند. برای اندازه گیری شاخص های آنمی، نمونه خونی آزمودنی ها در آزمایشگاه برآورد شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح 05/0 P< بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد، پروتکل تمرینی موجب شد تا گروه T دچار فقر آهن بدون کم خونی شوند، اما استفاده از مکمل آهن، علاوه بر بهبود شاخص های آنمی، به ا فزایش فعالیت آنزیم سیتوکروم C اکسیداز در گروه Ti منجر شد. قابل توجه اینکه مکمل آهن اثر مثبتی روی موش های غیرفعال نداشت.
تأثیر یک دوره تمرینات هوازی و مکمل چای سبز بر مقدار لپتین سرمی و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات هوازی و مکمل چای سبز بر مقدار لپتین سرمی و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن و چاق بود. به همین منظور، 43 مرد دارای اضافه وزن و چاق به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در چهار گروه کنترل (شاخص تودة بدن 7 /3 ± 4 /31 کیلوگرم بر متر مربع، توان هوازی 8 /3 ± 3 /39 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه)، گروه مکمل چای سبز (شاخص تودة بدن 8 /2 ± 3 /30 کیلوگرم بر متر مربع، توان هوازی 1 /4 ± 6 /40 میلی-لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه)، گروه تمرین (شاخص تودة بدن 2 /4 ± 6 /30 کیلوگرم بر متر مربع، توان هوازی 6 /5 ± 7 /38
میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) و گروه ترکیب تمرین و مکمل چای سبز (شاخص تودة بدن 6 /2 ± 9 /30 کیلوگرم بر متر مربع، توان هوازی 1 /3 ± 3 /40 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت 10 هفته (سه بار در هفته) به تمرینات هوازی با شدت 75 – 65 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. گروه مکمل چای سبز روزانه سه عدد چای سبز کیسه ای محتوی 2 گرم چای خشک در سه وعدة غذایی، مصرف کردند. برای گروه ترکیب تمرین و مکمل چای سبز هر دو مداخله صورت گرفت. قبل و بعد از دورة پژوهش از همة آزمودنی ها در وضعیت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آنالیز کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی، مصرف مکمل چای سبز و ترکیب تمرینات هوازی و مصرف چای سبز تغییر معناداری در مقدار لپتین و شاخص مقاومت به انسولین ایجاد نمی کند. مصرف چای سبز موجب کاهش معنادار وزن بدن و شاخص تودة بدن شد. تمرین هوازی به کاهش معنادار وزن، شاخص تودة بدن و درصد چربی بدن منجر شد. ترکیب تمرین هوازی و چای سبز سبب افزایش معنادار حداکثر اکسیژن مصرفی و کاهش معنادار وزن، شاخص تودة بدن و درصد چربی بدن شد. می توان گفت انجام تمرینات هوازی و مصرف مکمل چای سبز بر مقدار لپتین و شاخص مقاومت به انسولین تأثیری ندارد. از این رو برای رسیدن به نتایج قطعی تر انجام تحقیقات دیگری ضروری است.