ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۱۱۲۱.

تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وضعیت بدنی فعالیت مقاومتی حاصل ضرب دوگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۹۳۲
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر حاصل ضرب دوگانه (RPP) و سایر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده بود. به این منظور، 13 مرد سالم (میانگین±انحراف استاندارد: سن 14/1±3/20 سال، قد 1/9± 34/178 سانتی متر، وزن 95/6±4/75 کیلوگرم، سابقه ی تمرین >3 سال) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شاخص های قلبی-عروقی برای بررسی و مقایسه پاسخ های همودینامیکی در سه حرکت پرس پا، اسکوات ایستاده و اسکوات هاگ با شش تکرار در 85 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. شاخص های عملکردی ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی و حاصل ضرب دوگانه، طی سه روز متوالی و بلافاصله قبل از شروع حرکت و آخرین تکرار فعالیت های مقاومتی اندازه گیری شدند. ابتدا، نرمالیتی داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف تأیید شد و سپس داده ها با استفاده از آزمون های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد سه شاخص ضربان قلب، فشار خون سیستولی و حاصل ضرب دوگانه، پس از فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران افزایش معنی داری داشتند (05/0≥P). دامنه تغییرات شاخص حاصل ضرب دوگانه در حرکت اسکوات هاگ بزرگ تر از دو حرکت دیگر بود با این حال اختلاف معنی داری بین اسکوات هاگ و اسکوات ایستاده مشاهده نشد (05/0<P). پژوهش حاضر نشان داد حاصل ضرب دوگانه در پرس پا کوچک تر از دو وضعیت دیگر بود؛ بنابراین پرس پا می تواند وضعیت بدنی کم خطرتری برای تقویت عضلات چهارسر ران در افراد دارای مشکلات قلبی-عروقی باشد. به علاوه، اسکوات هاگ ممکن است در مقایسه با پرس پا و اسکوات ایستاده، فشار نامطلوب بیشتری به عضله قلب ورزشکاران وارد سازد. با این حال، اظهار نظر قطعی در این زمینه نیازمند تحقیقات بیشتری است.
۱۱۲۲.

بررسی فشار فیزیولوژیکی وارد بر داوران لیگ برتر فوتبال ایران در شرایط واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داور فوتبال ضربان قلب نخبه فشار فیزیولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۷۶۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی فشار فیزیولوژیکی وارد بر داوران لیگ برتر فوتبال ایران در شرایط واقعی طی فصل مسابقات ?? – ???? بود. به این منظور 10 داور نخبه مرد لیگ برتر فوتبال ایران (میانگین سن 24/2±23/36 سال، قد 48/4±1/180 سانتی متر، وزن 4/8 ± 18/78 کیلوگرم، چربی بدن 3/3 ± 38/19 درصد و شاخص توده بدنی 53/1±98/23 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. داده های ضربان قلب در طول مسابقه با استفاده از دستگاه sunnto t6 طی دو مرحله با فاصله زمانی 10 هفته جمع آوری شد. به منظور مقایسه داده های تجزیه و تحلیل دو نیمه از آزمونT همبسته و برای بررسی تغییرات ضربان قلب در هر نیمه از آزمون اندازه گیری های مکرر به روش تک متغیری در سطح معنی داری P<0.05 استفاده شد. میانگین مسافت پیموده شده داوران در طول مسابقه7872 متر با میانگین ضربان قلب 63/158 ضربه در دقیقه (167- 145) بود (86% حداکثر ضربان قلب). داوران تقریباً 9 درصد زمان بازی را با ضربان زیر140، 72 درصد را با ضربان بین 170-140 و 19 درصد را با ضربان بالای 170 ضربه در دقیقه طی کردند و نیز اختلاف معنی داری بین مقادیر دو نیمه مشاهده نشد. علاوه بر این، داوران در هر نیمه تقریباً روند ثابتی را داشتند و نوسانی در میانگین ضربان قلب آنها در فواصل 15 دقیقه ای به لحاظ آماری وجود نداشت. به طور کلی نتایج این پژوهش ضمن مشخص کردن فشار فیزیولوژیکی که داوران در حین مسابقه متحمل می شوند، اطلاعات مفیدی را برای طراحی تمرینات هدفمند و همچنین مقایسه داوران ایران با ملاک های بین المللی در اختیار قرار می دهد.
۱۱۲۳.

تأثیر زمان روز بر سوخت و ساز چربی در طی فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی زمان روز اسید چرب آزاد استریفیه نشده گلیسرول سوخت چربی،سوخت کربوهیدرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۱ تعداد دانلود : ۹۶۹
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر زمان روز بر شاخص های سوخت و ساز چربی در زمان استراحت و در پاسخ به فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت (ریکاوری) بوده است. در این پژوهش، تعداد 9 مرد سالم با (میانگین± انحراف معیار ، سن 5 ± 26 سال، وزن 9/5 ± 74 کیلوگرم و قد6/4 ±4/177 سانتی متر) در دو روز مجزا و با فاصله سه روز، دو جلسه دویدن با شدت 65درصد اکسیژن مصرفی اوج را برای مدت 45 دقیقه روی نوارگردان در صبح (ساعت 8) و بعد از ظهر (ساعت 20) اجرا کردند. ضربان قلب در طی دوره فعالیت ثبت شد و سه نمونه خونی سیاهرگی قبل از فعالیت، سریعاً بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه بازیافت غیر فعال گرفته شد. نمونه های خونی برای اندازه گیری اسید چرب آزاد استریفیه نشده (NEFA)، گلیسرول، بتا هیدروکسی بوتیرات، لاکتات و گلوکز تجزیه و تحلیل شدند. مقدار سوخت و ساز چربی و کربوهیدرات برای دوره های 5 دقیقه ای در قبل از فعالیت بدنی، سریعاً بعد از فعالیت و 5 دقیقه آخر دوره بازیافت با استفاده از VCo2 و VO2به دست آمده از گازهای تنفسی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که غلظت گلیسرول و NEFA در هر دو جلسه صبح و بعدازظهر بعد از 45 دقیقه دویدن افزایش معنی داری (05/0P<) داشت و در پایان دوره بازیافت به سطح قبل از ورزش بازگشت. بتا هیدروکسی بوتیرات در طی فعالیت زیر بیشینه، تغییر معنی داری نداشت اما در طی دوره بازیافت دارای افزایش معنی داری بود. بین مقادیر استراحتی تمامی شاخص ها به استثنای NEFA در صبح و بعد از ظهر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. غلظت استراحتی NEFA در بعد از ظهر به طور معنی داری (05/0P<) بالاتر از صبح بود. با این حال، زمان روز بر پاسخ شاخص های متابولیکی خون به ورزش تأثیر معنی داری نداشت. میزان سوخت کربوهیدرات به طور معنی داری در 5 دقیقه بعد از ورزش بالاتر از داده های قبل از ورزش بود و همچنین در طی دوره بازیافت، کاهش داشت، در حالی که سوخت چربی در طی ورزش بدون تغییر، و در دوره بازیافت، افزایش نشان داد. تفاوت معنی داری بین سوخت چربی و کربوهیدرات در زمان استراحت و در پاسخ به ورزش در دو جلسه صبح و بعد از ظهر مشاهده نشد. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که زمان روز بر پاسخ شاخص های سوخت وساز چربی به ورزش زیر بیشینه در مردان تأثیری ندارد و تغییرات این شاخص ها در طی فعالیت زیر بیشینه، وابسته به زمان روز نمی باشد.
۱۱۲۴.

رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و برخی قابلیت های فیزیولوژیکی بازیکنان فوتبال زن، مطابق با پست های بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن آنتروپومتریک فیزیولوژیک فوتبال ،پست بازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۹۱
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و برخی قابلیت های فیزیولوژیکی زنان فوتبالیست، مطابق پست های بازی آنها بود. از 75 بازیکن سه تیم برتر باشگاه های کشور(سایپا، پیکان و آزاد) 38 بازیکن (8 دروازه بان، 10 مدافع، 10 هافبک و 10 فوروارد) با دامنه سنی 18 – 25 سال و سابقه قهرمانی 3- 5 سال، از طریق نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب شدند. متغیرهای آنتروپومتریک (وزن، قد، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن) و فیزیولوژیکی (توان هوازی، توان بی هوازی، چابکی و سرعت) بازیکنان اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که دروازه بان ها بلندتر، سنگین تر و دارای شاخص توده بدنی بالاتری نسبت به بازیکنان سایر پست ها بودند. در مقابل، فورواردها سبک تر، کوتاه تر و درصد چربی بدن کمتری نسبت به سایر پست ها داشتند. هافبک ها توان هوازی بالاتر و فورواردها و دروازه بان ها توان بی-هوازی بالاتری نسبت به بازیکنان سایر پست ها داشتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد متغیر وزن با زمان 20 متر سرعت (54/0- , r= 001/0 P<) و زمان چابکی (38/0- , r= 01/0 P<) رابطه دارد. همچنین متغیر درصد چربی بدن با توان هوازی (38/0- , r= 01/0 P<)، توان بی هوازی (54/0- , r= 001/0 P<)، زمان 20 متر سرعت (24/0-r= ,05/0 P<) و زمان چابکی (25/0-r= ,05/0 P<) مرتبط بود. نتایج نشان دهنده این واقعیت است که فشار کاری فیزیولوژیکی متفاوت در هر پست، به تفاوت نیم رخ بدنی منجر می شو؛ بنابراین باید برنامه تمرینی ویژه ای مطابق با شرایط بدنی بازیکنان برای هر پست در نظر گرفته شود.
۱۱۲۵.

اثرات تمرین هوازی بر مولکول چسبان سلولی و نیمرخ لیپیدی در زنان سالمند دارای اضافه وزن

۱۱۲۶.

اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOC در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شدت پاسخ ورزش مقاومتی اکسیژن مصرفی اضافی پس از ورزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۰ تعداد دانلود : ۹۸۲
هدف از تحقیق حاضر، اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOCدر مردان جوان است. به همین منظور 12 مرد دانشگاهی با میانگین سن 1/1 ± 92/21 سال، قد 55/4 ± 17/175 سانتی متر و وزن 5/7±74/69 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در دو مرحله آزمون (یک وهله ورزش مقاومتی با شدت 50% و 75% 1RM) شرکت کردند. اندازه گیری EPOCبه صورت پیش آزمون و پس آزمون در سه بازه زمانی 30 دقیقه ای به مدت 90 دقیقه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی tهمبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مقادیر VO2 بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر VO2 پایه(بر حسب میلی لیتر دردقیقه) 90 دقیقه بعد از ورزش ، افزایش معنی داری داشت، اما این افزایش در 30 دقیقه سوم پس از ورزش مقاومتی با شدت 50 درصد معنی دار نبود. مقدار کالری مصرفی در ورزش با شدت 75 درصد تا یک ساعت پس از ورزش و در ورزش با شدت 50 درصد تا نیم ساعت پس از ورزش افزایش داشت. مقادیر RER بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر RERپایه 90 دقیقه بعد از ورزش کاهش معنی داری داشت. با وجود این، در مقایسه بین دو شدت تمرین، مقدار EPOC و انرژی مصرفی اضافی در هر سه بازه زمانی پس از ورزش در مرحله شدت 75 درصد 1RM به طور معنی داری بیشتر از مرحله شدت 50 درصد 1RM بود. اما مقدارRER بین دو شدت تمرین تفاوت معنی داری نداشت. می توان گفت انجام ورزش مقاومتی با ست های استاندارد و شدت بیشتر، EPOC بیشتری را تا 90 دقیقه پس از ورزش تولید می کند که در صورت تداوم این نوع روش تمرینی، می توان از آن برای برنامه های کاهش وزن استفاده کرد.
۱۱۲۷.

تاثیر تمرینات منظم بدنی و فعالیت های وامانده ساز قبل و پس از آن بر کمپلکس فعال کننده پلاسمینوژن بافتی و مهار کننده آن در خون موش های ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعال کننده پلاسمینوژن بافتی تمرینات بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۲ تعداد دانلود : ۷۷۹
برای مطالعه اثر تمرینات منظم بدنی و فعالیت های وامانده ساز در قبل و پس از ان بر کمپلکس فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (t-PA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن بافتی نوع I (PAI-1) در خون، 48 سر موش صحرایی نر ویستار 3 ماهه به طور تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل و زیرگروه های مربوط شامل پایه، حاد قبل از یک دوره تمرین، استراحتی پس از 8 هفته تمرین، حاد پس از 8 هفته تمرین، استراحتی به دنبال 8 هفته قرارگیری در قفس، حاد پس از 8 هفته قرارگیری در قفس تقسیم شدند (هر گروه 8 سر موش). برنامه های تمرین استقامتی 8 هفته ای (هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه به مدت 25 تا 64 دقیقه) و فعالیت وامانده ساز (5 دقیقه دویدن با سرعت 20 متر در دقیقه، 10 دقیقه دویدن با سرعت 25 متر بر دقیقه و سپس با سرعت 30 متر بر دقیقه تا حد واماندگی) روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خون گیری با شرایط کاملاً مشابه و پس از دست کم 12 ساعت ناشتایی شبانه انجام شد. برای انالیز آزمایشگاهی t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1 از روش الایزا استفاده شد. پس از بررسی داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس در اندازه گیری های مکرر مشخص شد اجرای فعالیت های وامانده ساز قبل و پی اط تمرینات منظم بدنی موجب تخریب فرایند فیبروینولیز می شود. به طور جالب توجهی این تخریب ناشی از فعالیت وامانده ساز در گروه تمرینی پس از 8 هفته تمرین بدتر از گروه کنترل بود، به طوری که موجب افزایش معنی دار t-PA (04/0 = P) و PAI-1 (000/0 = P) و غیر معنی دار t-PA/PAI-1 (857/0 = P) در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل شد . از سوی دیگر، تمرین منظم بدنی به افزایش معنی دار t-PA (001/0 = P) و کاهش غیرمعنی دار PAI-1 (104/0= P) در مقایسه با گروه کنترل انجامید. بر اساس این یافته ها می توان گفت اجرای تمرینات منظم بدنی تاثیر زیادی بر خرابی ناشی از فعالیت وامانده ساز بر دستگاه هموستای ندارد، اما تمرین منظم با شدت متوسط موجب بهبود نسبی فرایند فیبرینولیز می شود.
۱۱۲۸.

تأثیر تمرین هوازی تداومی و تناوبی بر اوج اکسیژن مصرفی و کسر تخلیه بیماران، پس از جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوج اکسیژن مصرفی کسرتخلیه تمرینات تداومی تمرینات تناوبی بیماران بای پس عروق کرونر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۶ تعداد دانلود : ۱۳۷۴
تحقیقات نشان می دهند که افزایش ظرفیت هوازی، سبب کاهش مرگ حاصل از بیماری های قلبی-عروقی می شود. اگرچه مشخص شده است که تمرینات جسمانی به طور بالقوه سبب افزایش اوج اکسیژن مصرفی می شوند، اما تحقیقات راجع به مؤثرترین شدت تمرین برای بیماران عروق کرونر، نظیر بیماران بای پس قلب اندک است. هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر تمرینات هوازی تناوبی با شدت بالا، در مقایسه با تمرینات تداومی با شدت متوسط، در افزایش اوج اکسیژن مصرفی و کسر تخلیه (EF) پس از جراحی بای پس عروق کرونر می باشد. در این تحقیق 18 بیمار به طور تصادفی در یکی از سه گروه شامل: 33 دقیقه تمرین تناوبی با شدت بالا (95 - 85 درصد اوج ضربان قلب، میانگین سنی 83/47 سال)، 41 دقیقه تمرین تداومی با شدت متوسط (70- 50 درصد اوج ضربان قلب، میانگین سنی 50/51 سال) و گروه کنترل (میانگین سنی 83/53 سال) قرار گرفتند. تمرینات 3 روز در هفته به مدت 8 هفته به صورت پیاده روی بر نوارگردان انجام شد. بعد از تمرینات، اوج اکسیژن مصرفی به میزان 65/22 درصد (002/0 =P) در گروه تناوبی و 55/8 (036/0 =P) در گروه تداومی بهبود یافت، اما EF ثابت ماند و در هیچ یک از گروه ها تغییر معنی داری مشاهده نشد (86/0 =P). تمرین تناوبی با شدت بالا سبب سازگاری های معنی دار بیشتری در اوج اکسیژن مصرفی شد (004/0 =P). تمرینات هوازی تناوبی با شدت بالا باعث افزایش اوج اکسیژن مصرفی بیماران، پس از جراحی بای پس عروق کرونر شد. با این وجود، هیچ-یک از دو نوع تمرین نتوانستند تأثیر معنی داری بر EF بگذارند. از آنجا که اوج اکسیژن مصرفی، منعکس کننده پیوستار بین سلامتی و بیماری قلبی-عروقی و مرگ حاصل از آن است، اطلاعات حاضر می تواند در طراحی مؤثرترین برنامه تمرینی در بهبود سلامتی بیماران در آینده مفید واقع شود.
۱۱۲۹.

تاثیر تمرینات استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی و سیتوکروم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هموگلوبین فریتین هماتوکریت تمرین استقامتی سلول های قرمز خون سیتوکروم C اکسیداز و مکمل آهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۳
تحقیقات نشان داده اند که تمرینات استقامتی طولانی موجب فقر آهن (آنمی) در ورزشکاران می شود. این مسئله ممکن است در عملکرد فیزیکی آنان اثر منفی داشته باشد. در این پژوهش تاثیر تمرین استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی (TIBC RBC، HC، Hb و فریتین) و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز (COX) موش های نر صحرایی بررسی شد. به این منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد Wistar14848 با میانگین وزن 54/8±05/215 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I تحت تمرین دو استقامت روی تردمیل به مدت 12 هفته با سرعت m.min-132 به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته قرار گرفتند (T) . گروه تجربیII ، با همان برنامه تمرینی، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن (سولفات فرو) به صورت خوراکی (Gavage) دریافت می کردند (Ti) . گروه کنترل بدون تمرین بودند (S) و گروه کنترل II ضمن اینکه تمرین نمی کردند، همانند گروه تجربیII مکمل آهن دریافت می کردند (Si). پس از 12 هفته ، موش ها کشته شدند. برای اندازه گیری شاخص های آنمی، نمونه خونی آزمودنی ها در آزمایشگاه برآورد شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح 05/0 P< بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد، پروتکل تمرینی موجب شد تا گروه T دچار فقر آهن بدون کم خونی شوند، اما استفاده از مکمل آهن، علاوه بر بهبود شاخص های آنمی، به ا فزایش فعالیت آنزیم سیتوکروم C اکسیداز در گروه Ti منجر شد. قابل توجه اینکه مکمل آهن اثر مثبتی روی موش های غیرفعال نداشت.
۱۱۳۰.

اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح استراحتی HDL تام، HDL2 و HDL3 پلاسما در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: C-HDL تام C-HDL2 C-HDL3 تمرین استقامتی مدت های مختلف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۶
مقدمه و هدف: بیماری کرونری قلب علت اصلی مرگ و میر در جهان توسعه یافته و توسعه نیافته امروز می باشد. و به خوبی با افزایش در سطوح کلسترول تام (TC) و لیپوپروتئین کم چگال (C-LDL) و تری گلیسرید (TG) و کاهش لیپوپروتئین پرچگال (C-HDL) که نشانه های مستقل قوی برای CAD هستند محرز شده است. اعتقاد بر این استکه فعالیت هوازی خطر ابتلاء به بیماری قلبی- عروقی را بویژه از طریق افزایش سطح سرمی C-HDL کاهش می دهد. اگر چه این اثرات در میان مطالعات اثر فعالیت بسیار متغیر است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح استراحتی HDL تام، HDL2، HDL3، TG و TC پلاسما در موش های صحرایی نر بود. مواد و روش ها: به این منظور 50 سر موش صحرایی نر 8 هفته ای ویستار با میانگین وزن (6.589± 189.98) گرم خریداری و به طور تصادفی در 5 گروه شامل 3 گروه تمرینی با مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه و یک گروه کنترل پایه (داخل قفس) و گروه پایه 2 (شم) قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و هر روز با سرعت 20 متر بر دقیقه با مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه تمرین داده شدند. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین کشته شدند و پلاسما جمع آوری شد.HDL تام و HDL3 با استفاده از روش رسوبی و کلسترول آن به روش آنزیمی اندازه گیری شد. مقدار HDL2 نیز از طریق محاسبه به دست آمد. تجزیه و تحلیل نتایج با آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی LSD با استفاده از نرم افزار (16 version)SPSS در سطح معنی داری 0.05 انجام شد. یافته ها: هیچ اختلاف معنی داری در میانگین غلظت C-HDL تام، C-HDL2، C-HDL3، TG، C-LDL، C-VLDL، C-HDL/TC، C-HDL/LDL و C-HDL3/C-HDL2 در بین گروه های پژوهش مشاهده نشد (0.05>p). تنها مقادیر کلسترول تام پس از 8 هفته تمرین استقامتی کاهش معنی داری را در گروه های 30 و 60 دقیقه در مقابل با گروه های شم و کنترل نشان داد.(F=6.566 ،p<0.000)نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که، 8 هفته تمرین استقامتی با سرعت 20 متر بر دقیقه و مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه تاثیری بر سطوح HDL2-C/HDL3- و LDL/HDL-C ،TC/HDL-C ،VLDL-C ،LDL-C ,TG ،HDL3 ،HDL2 ،HDL-CC ندارد. اما سطوح کلسترول تام به طور معنی داری پس از 8 هفته تمرین استقامتی کاهش یافت.
۱۱۳۱.

اثر تمرین هوازی بر غلظت گرلین و لپتین پلاسمایی زنان چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی تعادل انرژی لپتین گرلین آسیل دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۵۲
گرلین و لپتین دو هورمونی هستند که در تنظیم تعادل انرژی نقش دارند. هدف این مطالعه عبارت است از مقایسه اثر یک دوره تمرین هوازی بر غلظت ایزوفرم های گرلین پلاسما در زنان چاق و با وزن طبیعی. در این تحقیق هر یک از گروه های چاق (18=n، 83/5±3/44 سال و 6/1±5/30 BMI=) و وزن طبیعی (18=n، 03/6±5/41 سال و 3/1±24 BMI=) به طور تصادفی به دو گروه تمرین و شاهد تقسیم شدند. گروه های تمرین فعالیت دویدن را به مدت 8 هفته و در هر هفته 4 جلسه با شدت 75ـ65% حداکثر ضربان قلب ذخیره انجام دادند. گرلین آسیل دار و غیرآسیل دار، لپتین (روش الایزا) و وزن بدن و میزان آمادگی هوازی افراد (max2VO)، در وضعیت پایه و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شدند. با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، نتایج نشان داد 8 هفته تمرین هوازی اثر معناداری بر تغییرات گرلین آسیل دار نداشته است. در گروه چاق تمرین کرده افزایش گرلین غیرآسیل دار پلاسمایی و کاهش وزن بدن در مقایسه با سایر گروه ها معنا دار بود (001/0≥P). همچنین، سطوح لپتین نیز در گروه چاق تمرین کرده نسبت به سایر گروه ها کاهش معناداری داشت (02/0≥P). بنابراین، به نظر می رسد سطوح گرلین غیر آسیل دار و لپتین پلاسمایی در شرایط کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی هوازی به ترتیب افزایش و کاهش می یابند.
۱۱۳۲.

ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدنی تکواندوکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های فیزیولوژیکی تکواندوکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۷۹
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین ویژگی های پیکری، فیزیولوژیکی و ترکیب بدن تکواندوکاران نخبه مرد با موفقیت آنها بود. به این منظور 20 تکواندوکار مرد نخبه (میانگین سن 75/25 سال، وزن 6/73 کیلوگرم و قد 55/180 سانتیمتر) که در سال 1385 به اردوی تیم ملی دعوت شده بودند، ارزیابی شدند. از ویژگی های پیکری ترکیب بدنی، قد، وزن، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن (BMI)، طول اندام تحتانی و طول بالاتنه و از ویژگی های فیزیولوژیکی، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون سارجنت)، چابکی (آزمون ایلی نویز)، انعطاف پذیری (آزمون خمش به جلو و عقب)، سرعت (آزمون دو 40 یارد) و تعادل (آزمون استورک) سنجیده شد. موفقیت تکواندوکاران باتوجه به مقام های کسب شده در مسابقات کشوری، آسیایی و بین المللی ارزش گذاری شد. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین، انحراف استاندارد اطلاعات به دست آمده و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط ویژگی های یادشده با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین تعادل (486/0 = r و 05/0P<)، انعطاف پذیری ناحیه کمر (474/0=r و 05/0P<) و توان بی هوازی (559/0=r و 05/0P<) با موفقیت تکواندوکاران نخبه ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین ارتباط بین سن (335/0=r و 149/0P<)، وزن (014/0=r و 935/0P<)، قد (032/0-=r و 392/0P<). طول اندام تحتانی (065/0=r و 068/0P<)، توان هوازی (251/0=r و 286/0P<)، سرعت (224/0=r و 409/0P<)، چابکی (392/0-=r و 086/0P<) و انعطاف پذیری به جلو (180/0=r و 450/0P<) با موفقیت معنی دار نبود. باتوجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت موفقیت در رشته تکواندو به عوامل زیادی بستگی دارد و تکواندوکار موفق مرد باید انعطاف پذیری عالی کمر برای داشتن دامنه حرکات خوب در ناحیه کمر، حفظ تعادل مناسب برای افزایش ضربات امتیازآور در موقعیت های گوناگون و توان بی هوازی زیاد برای انجام ضربات و مهارت های سریع و انفجاری داشته باشد. همچنین احتمال می رود عواملی چون سرعت و چابکی تکواندوکاران باید تقویت شود.
۱۱۳۳.

تأثیرتعاملی یک دوره تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین وامانده ساز بر میزان فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز پلاسمایی در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش صحرایی تمرین استقامتی تمرین وامانده ساز آسپارتات آمینو ترانسفراز آلانین آمینو ترانسفراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تمرین وامانده ساز، منجر به بروز آسیب های کبدی می شود. در برخی از مطالعات بیان شده است که انجام تمرینات استقامتی منظم می تواند مانع از بروز آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز گردد، اما در این زمینه تحقیقات جامعی صورت نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه تمرین وامانده ساز پس از 8 هفته تمرین استقامتی بر میزان آسیب کبدی در موش های صحرایی بود. در این پژوهش تعداد 40 سر موش صحرایی نر 3 ماهه ویستار با میانگین وزن 4± 151 گرم به صورت تصادفی به 2 گروه تمرین استقامتی و بدون تمرین تقسیم شدند(هر گروه شامل 20 سر موش). گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته با مدت و شدت فزاینده، روی دستگاه نوارگردان به تمرین پرداختند. پس از 8 هفته، دو گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه 10 تائی تقسیم شدند که یک زیرگروه از هرگروه یک وهله تمرین وامانده ساز را اجراکردند. پروتکل تمرین وامانده ساز شامل دویدن با شیب صفر درجه و افزایش تدریجی سرعت تا 35 متر در دقیقه بود. خونگیری در گروه تمرین استقامتی در مدت 14 ساعت پس از آخرین تمرین، و در گروه وامانده ساز بلافاصله پس از تمرین وامانده ساز انجام شد و میزان آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز ( GOT,AST)، آلانین آمینو ترانسفراز (GPT,ALT) و TAC تعیین شد. پس از تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه وآزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0P< مشخص شد میزان آنزیم های کبدی در گروه یک وهله تمرین وامانده ساز به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0P<)، در حالی که افزایش معنی داری در سطوح آنزیم ها در موش های گروه استقامتی و گروه استقامتی+وامانده ساز، نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد(05/0P>). فعالیتTAC در گروه وامانده ساز به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود(05/0P<)ولی تفاوت معنی داری بین گروه تمرین استقامتی + یک وهله تمرین وامانده ساز و گروه کنترل دیده نشد(05/0P>). این تحقیق نشان داد که یک دوره تمرین استقامتی می تواند از آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز در موش های صحرایی جلوگیری کند.
۱۱۳۴.

مقایسه برخی شاخص های بیوشیمیایی خطر بیماری های سرطانی در زنان یائسه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی سرطان یائسگی شاخص های خطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۶
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه برخی شاخص های بیو شیمیایی خطر بیماری های سرطانی در زنان یائسه فعال و غیر فعال بود. به این منظور 74 زن یائسه بر اساس پرسشنامه فعالیت بدنی بک در دو گروه فعال) با سن 3/4 ± 89/55 سال ، قد 05/0± 93/156 سانتی متر ، وزن 50/6 ± 18/63 کیلو گرم، درصد چربی 29 /6 ± 25/26، شاخص توده بدن 3/2 ±79/25 کیلو گرم بر متر مربع و آمادگی هوازی 08/5 ±02/34 میلی لیتر بر کیلو گرم وزن بدن در دقیقه) و غیرفعال(با سن 80/4± 57 سال ، قد 052/ ±95/156 سانتی متر ، وزن67/7±9/65 کیلو گرم ، درصد چربی 44/6±07/27 ، شاخص توده بدن 95 /1 ± 69/26 کیلوگرم بر مترمربع و آمادگی هوازی 10/2±21/24 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) قرار گرفتند. از افراد در حالت ناشتا خونگیری به عمل آمد . تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T مستقل نشان داد که میزان عامل رشد شبه انسولین- یک (IGF-1) در زنان یائسه فعال به طور معنی داری بیشتر از زنان یائسه غیر فعال است. همچنین مقدار پروتئین سوم متصل به عامل رشد شبه انسولین (IGFBP-3 )، نسبت ، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین در زنان یائسه فعال و غیر فعال تفاوت معنی داری با هم نداشت. می توان گفت انجام طولانی مدت فعالیت های بدنی می تواند سطح بهینه ای را برای شاخص های بیوشیمیایی خطر بیماری های سرطانی ایجاد کند.
۱۱۳۵.

بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات قدرتی انتگرال الکترومیوگرافی هم کنشی عضله موافق عضله مخالف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۵ تعداد دانلود : ۹۷۳
هدف از این پژوهش بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی، پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی بود. آزمودنی های این تحقیق را 30 دانشجوی مرد ورزشکار با دامنة سنی 37/1 72/21 سال، میانگین قد 40/5 90/173 سانتی متر و میانگین وزن 25/6 27/74 کیلوگرم و سابقه ورزشی 12/1 6/2 سال تشکیل می دادند که هیچ گونه سابقه آسیب دیدگی در مفاصل زانو، مچ پا، عضلة دوقلو و دیگر عضلات و تاندون های درگیر در حرکت پلانتار فلکشن نداشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی تمرینات قدرتی با وزنه (15=n) و گروه کنترل (15=n) تقسیم شدند. اطلاعات الکترومیوگرافی (انتگرال الکترومیوگرافی، IEMG) عضلات دوقلو و ساقی قدامی پای برتر آزمودنی ها در خلال حرکت پلانتا رفلکشن در پیش آزمون و پس آزمون بررسی شد. همة اندازه گیری های الکترومیوگرافی با اعمال حداکثر انقباض ارادی توسط آزمودنی ها انجام شد. گروه تجربی حرکت بلندشدن روی پنجه پا را سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته انجام داد. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای تحقیق از آزمون t استودنت در سطح معنی داری 05/0P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اندازه گیری های IEMG عضله موافق (دوقلو) و مخالف (ساقی قدامی) گروه کنترل و تجربی در پس آزمون تفاوت معنی-داری وجود دارد و گروه تجربی افزایش معنی داری در پارامترهای مورد نظر، نسبت به گروه کنترل نشان داد. نتایج کلی این تحقیق نشان داد زمانی که ورزشکار تحریک تمرینی جدیدی را از سر می گیرد، سازگاری های عصبی درون عضلانی شامل افزایش به کار گیری واحد حرکتی، میزان و مدت آتش باری این واحدها و سرعت توسعه نیرو و سازگاری های عصبی برون عضلانی (کاهش هم کنشی عضله مخالف) در عضله شکل می گیرد. در نتیجه، با توسعه قدرت فعال سازی واحدهای حرکتی عضله موافق افزایش یافته و از طرفی، فعالیت عضله مخالف حین عمل عضله موافق کاهش می یابد.
۱۱۳۶.

تاثیر فعالیت هوازی بر عوامل خطرزای قلبی عروقی (مولکول های چسبان سلولی، عروقی و نیمرخ لیپیدی) در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
سطح پلاسمایی مولکول های چسبان و نیمرخ لیپیدی، به عنوان شاخص های مهمی در برآورد خطر بیماری های قلبی – عروقی بشمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر فعالیت هوازی منظم بر عوامل خطرزای قلبی – عروقی (مولکول های چسبان سلولی، عروقی و نیمرخ لیپیدی) در مردان چاق کم تحرک است. 18 مرد چاق کم تحرک به ترتیب با میانگین و انحراف سن، وزن و شاخص توده بدن 97/0± 1/20 سال، 70/10± 3/93 کیلوگرم و 40/3 ±7/30 کیلوگرم بر مترمربع به دو گروه 9 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 16 هفته فعالیت هوازی دویدن با شدت 60 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره، 3 روز در هفته به مدت 45 تا 60 دقیقه بود. در آغاز و پایان پژوهش، خونگیری در شرایط ناشتایی به منظور ارزیابی مقادیر VCAM-1 و ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی اجرا شد. یافته های آزمون t زوجی نشان داد که تغییرات پیش تا پس آزمون sICAM در گروه تجربی معنی دار است (7% ، 01/0= P). LDL-C(30%، 04/0 = P) و نسبت عوامل خطرساز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش یافت. سطح HDL-C خون در گروه تجربی 5/7 درصد افزایش داشت (05/0 P>). نسبت دور کمر به لگن (WHR) (21%، 05/0P<) ، وزن و شاخص توده بدن نیز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش پیدا کرد (05/0 P<). بین مقادیر نسبت دور کمر به لگن با سطح استراحتی (40/0 = R) و VCAM-1 (32/0= R) ارتباط متوسطی مشاهده شد. در ضمن، همبستگی متوسطی بین تغییرات درصد چربی بدن و LDL-C با ICAM-1 پلاسما مشاهده شد (47/0=R ، 05/0 = P). نتایج نشان داد تغییرات سطوح کلسترول، LDL-C و مولکلول های چسبان عروقی در صورتی که تمرین با شدت 60 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شود، امکان پذیر است. از سوی دیگر، تغییرات درصد چربی، وزن و چاقی مرکزی آزمودنی ها اگر چه به موازات کاهش سطوح مولکول های چسبان عروقی روی می دهد، اما ممکن است در مردان جوان با یکدیگر همبستگی معنی داری نداشته باشد.
۱۱۳۷.

بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی های رایانه ای چاقی کم وزنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۵۱
هدف از این پژوهش، بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و تعیین رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی وترکیب بدنی آنان بود. به این منظور 482 نفر از دانش آموزان 9 تا 15 ساله مدارس دولتی (286 نفر) و غیرانتفاعی (196 نفر) در تحقیق شرکت کردند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ در ابتدا نمونه گیری خوشه ای – تصادفی صورت گرفت و تعدادی از مدارس با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شدند، سپس دانش آموزان از کلاس های مختلف به صورت تصادفی انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها به ترتیب 1/13±149 سانتی متر، 05/14± 32/45 کیلوگرم و 04/4 ±85/19 کیلوگرم بر مترمربع بود. اطلاعات مربوط به تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای به همراه سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای تعیین رده های وزنی (چاقی، اضافه وزن، وزن قابل قبول و کم وزنی) از Cut off-BMI و صدک های آن استفاده شد. علاوه بر این، میزان آمادگی جسمانی با استفاده از آزمون ایفرد ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی کندال، آزمون کروسکال والیس و آزمون یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای در پسران دانش آموز چاق و کم وزن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، به طوری که پسران چاق به نسبت پسران کم وزن اوقات بیشتری صرف تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای می کنند. همچنین یافته ها نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای و سطح فعالیت بدنی، توده چربی، توده بدون چربی و شاخص توده بدنی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، اما بین میزان آمادگی جسمانی و میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای رابطه معنی داری مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح بالای تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای با اضافه وزن و چاقی در کودکان همراه است و احتمالاً محدود ساختن زمان تماشای تلویزیون و انجام رایانه ای در جلوگیری از افزایش وزن کودکان مفید است.
۱۱۳۸.

اثرات شدت تمرین بر شاخص های التهاب سیستمیک مردان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شدت تمرین مردان چاق التهاب سیستمیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۵
چاقی در نتیجه کم تحرکی، از مشکلات اصلی سلامتی به شمار می رود. شدت فعالیتی که موجب جلوگیری از افزایش وزن و تعدیل عوامل التهابی شود، مشخص نشده است. برای مقایسه اثرات شدت تمرین بر شاخص های التهاب سیستمیک و رابطه آن با درصد چربی بدن و نیم رخ لیپیدی مردان چاق کم تحرک، 36 آزمودنی از جامعه آماری افراد چاق کم-تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی، وزن و شاخص توده بدنی (26/1± 4/20سال، 95/3±6/26 درصد، 16/9±4/93 کیلوگرم و 81/2±6/30 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین استقامتی طی چهار ماه، سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60- 45 دقیقه اجرا شد. گروه تجربی 1 برنامه تمرینی را با شدت 45-40% ، گروه تجربی 2 با شدت 65- 60% و گروه تجربی 3 با شدت 85-80% ضربان قلب ذخیره اجرا کردند. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و در پایان، 48 ساعت پس از از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. پس از تحلیل داده ها مشخص شد غلظت hs-CRP و فیبرینوژن در گروه تجربی 3 (پرشدت) به طور معنی داری کاهش یافته است (به ترتیب 28%، 03/0 P= و 17% ، 03/0P=). سطوح hs-CRP در گروه تجربی 1 (کم شدت) و گروه تجربی 2 (شدت متوسط) نیز به ترتیب 13% و 11% کاهش یافت که از نظر آماری معنی دار نبود (05/0P>). کاهش مقادیر استراحتی فیبرینوژن در گروه های تمرینی کم شدت و شدت متوسط (به ترتیب 5% و 9%) معنی دار نبود (05/0P>). همبستگی تغییرات بین قبل و بعد CRP و فیبرینوژن با تغییرات ترکیب بدنی و نیم رخ لیپیدی، رابطه معنی داری نشان نداد (05/0P>). در نهایت، تمرین با شدت های مختلف، بهبود ترکیب بدن و چاقی مرکزی را به دنبال دارد، اما برای بهبود سطوح hs-CRP و فیبرینوژن سرم، تمرین باید در شدت های بالاتر اجرا شود. از سوی دیگر، احتمالاً تغییر سطوح شاخص های التهابی با تغییرات درصد چربی بدن در افراد جوان همسو نیست.
۱۱۳۹.

اثر یک جلسه تمرین غیر رقابتی کیک بوکسینگ به شیوه دایره ای بر برخی متغیر های لکوسیت و ترومبوسیت خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین دایره ای کیک بوکسینگ لکوسیت ها ترومبوسیت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹
زمینه و اهداف: همچون سایرارگان های بدن، خون نیز به هر نوع فعالیت بدنی ویژه پاسخ یکسانی نمی دهد. نوع فعالیت، زمان، شدت و مدت، شرایطی هستند که بدن به آن واکنشی مناسب از خود نشان می دهد و با توجه به اینکه در رابطه با ورزش کیک بوکسینگ مطلبی گزارش نشده است؛ بنابراین ضرورت دیدیم که به بررسی اثر یک جلسه تمرین غیررقابتی کیک بوکسینگ به شیوه دایره ای بر برخی از متغیرهای لکوسیت و ترومبوسیت خون در کیک بوکسورهای جوان بپردازیم. روش شناسی: 13 پسر کیک بوکسور جوان به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. یک تمرین دایره ای شامل 6 تکنیک کیک بوکسینگ برای 7 دور متناوب، بدون توقف در ایستگاه ها و فقط استراحت در دورها انجام شد. در زمان های 30 دقیقه قبل، بلافاصله بعد، 45 و 90 دقیقه پس از تمرین نمونه گیری خونی به عمل آمد. یافته ها: پس از تصحیح حجم پلاسمایی مشاهده شد که تعداد گلبول سفید، تعداد لنفوسیت و تعداد پلاکت افزایش معنی داری را بلافاصله پس از تمرین نشان دادند؛ ولی تعداد پلاکت های غیرطبیعی، قطر متوسط پلاکتی و حجم متوسط پلاکتی تغییر معنی داری نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، حدس زده می شود که تغییرات در متغیرهای لکوسیتی و ترومبوسیتی در پاسخ به تمرین، احتمالاً به دلیل فرآیند دیمارژینیشن و یا به دلیل تصفیه آدرنالین (اپی نفرین) باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان