فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک اختلال مزمن، پیش رونده و با واسطه ایمنی است که بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر می گذارد و شایع ترین علت ناتوانی عصبی غیرتروماتیک در بزرگسالان است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی خانگی بر سطوح سرتونین، ملاتونین، کیفیت خواب و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بیماری MS بود. تعداد 27 بیمار زن (66/2 ± 56/34) مبتلا به MS از نوع عودکننده-فروکش کننده با امتیاز EDSS بین صفر تا 5/5 از مراجعه کنندگان به درمانگاه نورولوژی دانشگاه علوم پزشکی گیلان، به دو گروه تمرینات مقاومتی و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی هشت هفته فعالیت ورزشی در منزل شامل چهار هفته فاز هایپرتروفی و چهار هفته فاز قدرت بود. کیفیت خواب و زندگی به ترتیب توسط پرسشنامه کیفیت خواب و پرسشنامه 26 سؤالی کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ارزیابی شد. همچنین سطوح ملاتونین و سرتونین سرمی قبل و بعد دوره تمرین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. داده مطالعه در سطح 05/0 با استفاده از روش آماری کوواریانس بررسی شد. بررسی ها نشان داد که سطوح ملاتونین، سرتونین و کیفیت زندگی و کیفیت خواب طی هشت هفته تمرینات مقاومتی تغییر معناداری نداشت (05/0<P). این نتایج نشان داد که تمرینات مقاومتی باعث بهبود سطوح ملاتونین یا کیفیت خواب در بیماران MS نمی شود. به نظر می رسد، اجرای تمرینات بدون نظارت مستقیم فاقد اثر تماشاگر و انگیزه لازم برای اثربخشی آن ها خواهد بود.
اثر شدت های مختلف تمرین در شرایط هیپوکسی و نرم اکسی بر محتوای چربی کبد، سلول های خونی و عملکرد استقامتی رت های نر دارای رژیم غذایی پر چرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
65 - 86
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این مطالعه اثر شدت های مختلف تمرین در شرایط هیپوکسی و نرم اکسی بر محتوای چربی کبد و عملکرد استقامتی رت ها مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: 48 رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی پنج هفته به صورت تصادفی در گروه های رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذای پرچرب (HFD)، رژیم غذای پرچرب و تمرین تداومی با شدت متوسط (HFD-MICT)، رژیم غذای پرچرب و تمرین تداومی با شدت متوسط در شرایط هیپوکسی (HFD-HMICT)، رژیم غذای پرچرب و تمرین تناوبی با شدت بالا (HFD-HIIT)، رژیم غذای پرچرب و تمرین تناوبی با شدت بالا در شرایط هیپوکسی (HFD-HHIIT) قرار گرفتند. پس از تعیین حداکثر سرعت هوازی در شرایط نرم اکسی (ارتفاع معادل 50 متر) و هیپوکسی (ارتفاع معادل 3000 متر) تمرینات به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شدند. نتایج: وزن، محتوای چربی کبد و تعداد لکوسیت ها در گروه HFD نسبت به تمامی گروه ها بالاتر و عملکرد استقامتی پایین تر بود (05/0>p). کمترین میزان افزایش وزن و محتوای چربی و بالاترین عملکرد استقامتی در گروه های HIIT بود (05/0>p). عملکرد استقامتی در گروه های MICT نسبت به گروه-های HIIT کمتر بود. افزایش عملکرد هوازی در گروه های هیپوکسی مستقل از تغییرات RBC و HGB بود. MICT در هیپوکسی در مقایسه با نرم اکسی مزایای بیشتری را در کاهش محتوای چربی کبد به همراه نداشت. نتیجه گیری: افزایش عملکرد استقامتی در گروه HFD-HHIIT مستقل از تغییرات فاکتورهای خونی مرتبط با ظرفیت انتقال اکسیژن بود. احتمالاً مداخله این تحقیق به دلیل قرار گرفتن کوتاه مدت در معرض هیپوکسی تحریک کافی برای تغییرات خونی را القا نمی کند.
بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
47 - 64
حوزههای تخصصی:
اهداف: آنژیوژنزیز در عملکرد قلب نقش حیاتی ایفا می کند. آیریزین یک میانجی احتمالی برای اثرات ورزش می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بود.مواد و روش ها: 21 عدد موش (NMRI، پنج هفته ای با وزن حدود 2±18 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین (مقاومتی) و آیریزین تقسیم شدند. پروتکل تمرین به مدت هشت هفته اجرا شد. وزنه ای معادل 30 درصد وزن موش ها به دم آن ها متصل و روی یک نردبان با ارتفاع یک متر بالا رفتند. وزنه به تدریج به دو برابر وزن موش می رسید. گروه آیریزین به مدت هشت هفته آیریزین با دوز 100 میکروگرم/کیلوگرم/هفته به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. بیان ژن VEGFدر قلب با روش real-time PCR، پروتئین VEGF با ایمونوهیستوشیمی و وسترن بلات و غلظت سرمی آیریزین با استفاده از الایزا بررسی شد. یافته ها: در مقایسه با گروه کنترل، سایر گروه های مورد مطالعه افزایش بیان ژن و پروتئین VEGF و همچنین افزایش سطوح سرمی آیریزین را نشان دادند .(P < 0.05) ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین پارامترهای مورد نظر در هر گروه رابطه ی معنی دار مثبتی وجود دارد(P < 0.05 , r > 0 ) .نتیجه گیری: احتمالا آیریزین واسطه ی برقراری ارتباط بین تمرین مقاومتی و آنژیوژنزیز در بافت قلب می باشد.
فرا تحلیل تاثیر تمرینات هوازی خانه محور بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی در بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
87 - 134
حوزههای تخصصی:
اهداف: بهدف این تحقیق فراتحلیل تاثیر تمرینات هوازی خانه محور بر شاخص های حجم بازدمی فشاری(FEV1)، ظرفیت حیاتی فشاری(FVC)، پیک فلومتری(PEFR) ، نسبت حجم بازدم فشاری بر ظرفیت حیاتی فشاری (FEV1 / FVC)، بهبود تهویه ارادی بیشینه فرد(MVV) و حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)در مبتلایان به آسم بود. مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع فراتحلیل بود. جامعه آماری شامل منابع چاپ شده داخلی و خارجی به زبان انگلیسی در بازه زمانی 2010 تا 2022 بود. نتیجه جستجو با توجه به کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی شامل 1848 مورد بود که از این تعداد 87 پژوهش داخلی و 1761پژوهش خارجی بودند. پس از حذف تحقیقات تکراری و غیر مرتبط، 35پژوهش به روش تمام شماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست مشخصات کتاب شناختی و روش شناختی استفاده شد. محاسبه اندازه اثر با شاخص g هجز در دو مدل اثرات ثابت و تصادفی و از طریق نرم افزار CMA3 صورت گرفت. یافته ها: نتایج آزمون کوکران و مجذور I2 نشان دهنده وجود همگنی در حجم بازدمی فشاری پیک فلومتری ، نسبت حجم بازدمی فشاری ، تهویه ارادی بیشینه فرد، حداکثر اکسیژن مصرفی، و وجود همگنی متوسط ظرفیت حیاتی فشاریبود. همچنین نتایج نشان داد اندازه اثر مطالعات انجام شده طبق طبقه بندی کوهن در شاخص نسبت حجم بازدمی فشاری در حد کم، در شاخص های حجم بازدمی فشاری، ظرفیت حیاتی فشاری، پیک فلومتریدر حد متوسط، و در شاخص های تهویه ارادی بیشینه فرد و حداکثر اکسیژن مصرفی در حد بزرگ قرار دارد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج تحقیق نشان دهنده اثربخشی تمرینات هوازی خانه محور بر شاخص های مورد مطالعه بود.
تأثیر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای مردان ورزشکار دارای اسپرین مچ پا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای پسران ورزشکار دارای اسپرین مچ پا بود. آزمودنی های این مطالعه، بیست نفر از پسران ورزشکار دارای اسپرین مچ پا بودند که با توجه به معیارهای ورود به مطالعه، در دو گروه همگن 10 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. به منظور ارزیابی تعادل ایستا و پویا، به ترتیب از آزمون های تعادلی لک لک و Y قبل و بعد از اعمال برنامه تمرینی، استفاده شد. گروه تجربی به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته) تمرینات ثبات مرکزی را انجام دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها جهت تعیین تفاوت بین گروهی و درون گروهی از آزمون های تی مستقل و زوجی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان تعادل ایستا و پویا در گروه تجربی پس از اعمال برنامه تمرینی وجود دارد، درحالی که در گروه کنترل هیچ گونه تفاوتی مشاهد نشد. نتایج نشان داد که انجام شش هفته تمرینات عضلات ناحیه مرکزی بدن سبب بهبود تعادل ایستا و پویای پسران ورزشکار دارای اسپرین مچ پا می گردد. توصیه می شود که در برنامه ى توانبخشی این دسته از افراد، از تمرینات عضلات ناحیه مرکزی بدن در کنار سایر روش های تمرینی استفاده شود.
تغییرات مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه رت های نر به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف مکمل اسپیرولینا پلانتسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: تاثیر تمرینات مقاومتی در کنار مکمل های گیاهی بر مسیر پیام رسان mTOR در بافت های غیرعضلانی کمتر بررسی شده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و مکمل اسپیرولینا بر مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه موش های صحرایی نر بود. روش: تعداد 32 موش صحرایی 3ماهه و با میانگین وزن 20±150 گرم به طور تصادفی به چهارگروه کنترل، تمرین مقاومتی، مکمل اسپیرولینا و تمرین+مکمل اسپیرولینا تقسیم شدند. گروه های مکمل هرروز 200 میلیگرم اسپیرولینا مصرف می کردند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، هفته ای 3 روز و یکبار در روز انجام شد. میزان بیان متغییرهای وابسته تحقیق با روش Real Time_PCR اندازه گیری و با تحلیل واریانس دوراهه مورد تجزیه قرار گرفتند. یافته ها: افزایش معناداری در میزان بیان ژن 4E_PBs در گروه تعاملی مکمل اسپیرولینا و تمرین مشاهده شد (012/0 P=)، ژن TSC2 در هیچ کدام از گروهها نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نداشت. در فاکتور RAGs افزایش معناداری در هر سه گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=)،گروه تمرین مقاومتی (001/0 P=) و گروه تعامل تمرین مقاومتی و مکمل (001/0 P=) مشاهده شد. همچنین افزایش معناداری در میزان بیان ژن mTOR در گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=) و گروه تمرین مقاومتی (014/0 P=) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که در گروه تعامل تمرین مقاومتی با مصرف مکمل اسپیرولینا افزایش معناداری در بیان ژن mTOR مشاهده نشد و همچنین به دلیل نقش بافت کلیه در عملکرد فیزیولوژیکی بدن، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه امری ضروری بنظر می رسد
تاثیر هفت هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل کافئین بر توان انفجاری و چابکی بازیکنان بسکتبال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نتایج پژوهش های پیشین نشان داده است که ترکیب تمرین و مکمل می تواند اثرات سودمندی برای سلامتی و عملکرد ورزشی داشته باشد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر هفت هفته تمرین تناوبی شدید به همراه مکمل یاری کافئین بر توان انفجاری و چابکی بازیکنان بسکتبال است. جامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی، بازیکنان بسکتبالیست جوان در دامنه سنی ۲۰ تا ۲۵ سال استان یزد بود که دارای حداقل دو سال سابقه فعالیت در رشته بسکتبال با سه جلسه تمرین منظم در هفته بوده و تاکنون هیچ مکملی مصرف نکرده و سابقه بیماری قلبی - عروقی نیز نداشتند. تعداد ۳۶ بسکتبالیست به صورت داوطلبانه انتخاب و به چهار گروه مساوی مکمل کافئین و تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید، مکمل کافئین و کنترل تقسیم شدند. برای تعیین تفاوت های بین گروهی داده ها از تحلیل کواریانس دو راهه با نرم افزار ۲۰ - SPSS در سطح معنی داری ۰۵/۰≥P استفاده شد. هفت هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل کافئین بر توان انفجاری بازیکنان بسکتبال اثر داشت، اما بر چابکی اثری نداشت.
اثر ترکیبی هشت هفته تمرین در آب و تمرین مقاومتی بر شاخص های سردرد، کیفیت زندگی و کیفیت خواب زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
44 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ترکیب هشت هفته تمرین در آب و تمرین مقاومتی بر شاخص های سردرد، کیفیت زندگی و کیفیت خواب زنان مبتلا به میگرن بود. تعداد 40 نفر زن مبتلا به میگرن در محدوده سنی 40 تا 50 سال به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین در آب، تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی و گروه کنترل (هر گروه ده نفر) تقسیم شدند. در ابتدا متغیرهای تحقیق با ابزارهای استاندارد ارزیابی شدند. گروه های تجربی در هشت هفته تمرینات ویژه شرکت کردند و در این مدت نیز گروه کنترل صرفاً به فعالیت های روزمره خود پرداختند و از شرکت در فعالیت های ورزشی پرهیز کردند. پس از اتمام تمرینات ورزشی، متغیرهای تحقیق در شرایط یکسان با پیش آزمون، مجدد ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین (ترکیبی و مجزا) بر شدت، مدت و تکرار سردرد زنان مبتلا به میگرن تأثیر معنا داری داشت. هر سه نوع تمرین در آب، تمرین مقاومتی و تمرین ترکیبی باعث کاهش شدت سردرد زنان مبتلا به میگرن شد. همچنین هشت هفته تمرین ترکیبی بر کیفیت زندگی و کیفیت خواب زنان مبتلا به میگرن تأثیر معنا داری داشت. در نتیجه گیری می توان گفت، به نظر می رسد که سه نوع تمرین در آب، مقاومتی و ترکیبی بر کاهش شاخص های سردرد، بهبود کیفیت زندگی و کیفیت خواب بیماران زن مبتلا به میگرن تأثیرگذار باشد.
تأثیر یک دوره برنامه حرکتی با جدول نوری گام برداری بر سطح کورتیزول و اختلالات خواب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
38 - 52
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر یک دوره برنامه حرکتی با جدول نوری گام برداری بر سطح کورتیزول و اختلالات خواب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی، 20 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با رده سنی 6 تا 12 سال به صورت تصادفی در دو گروه ده نفری (گروه تمرین با جدول نوری و کنترل) قرار گرفتند. گروه تمرین با جدول نوری و گروه کنترل با صفحه ساده برنامه حرکتی الگوهای گام برداری را به مدت دوازده هفته به صورت چهار جلسه 45 دقیقه ای در هفته زیرنظر مربیان خود دریافت کردند. اندازه گیری کورتیزول به صورت بزاقی و ارزیابی اختلالات خواب با پرسشنامه پیتزبورگ در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه انجام شد. داده ها با تحلیل کوواریانس در سطح معناداری (05/0>P) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که در پس آزمون میانگین سطح کورتیزول در گروه تمرین با جدول نوری در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنا داری داشت (018/0P=). همچنین کاهش معناداری در نمره اختلالات خواب در گروه تمرین با جدول نوری در مقایسه گروه کنترل مشاهده شد (032/0P=). براساس نتایج این پژوهش، در صورت ارائه تمرینات مربع گام برداری همراه با بازخورد دیداری و شنیداری حاصل از فناوری، می توان شاهد تغییرات معناداری در کاهش سطح کورتیزول و اختلالات خواب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
ارزیابی روش های مختلف بلند کردن اجسام سنگین به وسیله ویژگی های دامنه و فرکانس سیگنال های الکترومایوگرافی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برداشتن بدون مهارت اجسام سنگین، خطر بسیار بالایی را به همراه دارد و موجب آسیب دیدگی عضلات کمر می شود. الکترومایوگرافی می تواند بهترین روش بلند کردن اجسام سنگین را ارائه کند. در این مطالعه، چهار خانم (1نفر،40 سال و 3 نفر، 3±20 سال) و شش آقای سالم (2 نفر، 5±50 سال و 4 نفر، 5±20 سال) به صورت داوطلبانه با اخذ چهار سیگنال الکترومایوگرافی مختلف از برداشتن اجسام سنگین شرکت کردند. داده های به دست آمده در فاصله هر 5/15 ثانیه پنجره گذاری شدند و فیلتر باترورث مرتبه 4 روی داده ها اعمال شد. سپس واریانس،RMS و میانگین داده ها محاسبه گردید. بیشترین فعال سازی عضله در انجام حرکت ارگونومیک اتفاق افتاد که نشان می دهد در این حالت کمترین فشار به سایر عضلات وارد می شود. مطالعات آینده می تواند روی تاثیر استفاده از اگزواسکلتون در شناسایی و کمک به حرکت حمل بار تعریف شود.
اثرات هشت هفته تمرین تناوبی و مکمل کازئین بر ناقل اسید چرب FATCD 36 در زنان چاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای تنظیمی بسیاری در اکسیداسیون اسیدهای چرب در عضلات اسکلتی صورت می گیرد. از آن جمله، می توان به انتقال این سوبسترا به درون سلول عضلانی اشاره کرد؛ زیرا سهم زیادی از اسید چرب اکسید شده از اسیدهای چرب استریفیه نشده پلاسمایی فراهم می شود. تفاوت های هورمونی مرتبط با جنسیت، تأثیر چشمگیری بر اکسیداسیون سوبستراها دارد، به گونه ای که پاسخ هورمون های مؤثر بر لیپولیز، انتقال و اکسیداسیون اسیدهای چرب در فعالیت ورزشی در زنان متفاوت از مردان است. تمرین تناوبی از طری ق اف زایش مص رف انرژی در طول فعالیت و پ س از آن و نی ز تغیی ر سوبس ترا ب ه سمت اس تفاده از چرب ی ه ا، ممکن است مزایای متابولیکی براب ر یا بیشتری نسبت به سایر اشکال تمرینات داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثرات اجرای هشت هفته تمرین تناوبی و مکمل کازئین بر ناقل اسیدچرب FATCD 36 در زنان چاق بود. نمونه آماری این تحقیق نیمه تجربی و کاربردی شامل 40 نفر از زنان چاق داوطلب بود که به صورت تصادفی ساده به چهار گروه مساوی تمرین، تمرین و مکمل کازئین، مکمل کازئین و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی هشت هفته و سه جلسه در هفته برنامه تمرین تناوبی دویدن را انجام دادند. آزمودنی ها، مسافت 20 متری را در مدت 30 ثانیه با نهایت سرعت به صورت رفت و برگشت دویدند؛ که در ادامه با 30 ثانیه راه رفتن همراه بود. تمرین در هفته اول، شامل چهار تکرار فعالیت و چهار استراحت بود که در هفته های آتی، هر هفته یک فعالیت و یک استراحت اضافه شد. به صورت روزانه، 20 گرم پودر مکمل کازئین شرکت پگاه، محلول در 200 سی سی آب همراه با غذای ظهر مصرف شد. سطح ناقل اسیدچرب FATCD 36آزمودنی ها با استفاده از کیت شرکت زلبیو آلمان اندازه گیری شد. نتایج آزمون های آماری آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون تکمیلی توکی نشان داد که بین میانگین میزان ناقل اسید چرب FATCD 36 در تمام گروه ها نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد. بنابراین، هم اجرای هشت هفته تمرین تناوبی، هم مصرف هشت هفته مکمل کازئین و هم ترکیب اجرای تمرین و مصرف مکمل بر ناقل اسیدچرب FATCD 36 در زنان چاق اثر دارد.
تأثیر ترکیب تمرین تناوبی با شدت بالا و روزه داری متناوب بر مقادیر پروتئینی PGC-1α و UCP-1 بافت چربی احشایی رت های تحت تغذیه با رژیم غذایی پرچرب و پرکربوهیدرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
اهداف: مداخلات تغذیه ای و فعالیت ورزشی از راهبردهای اصلی مقابله ای و درمان چاقی است. پژوهش حاضر با هدف یافتن جنبه جدیدی از تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و روزه داری متناوب (ADF) بر مقادیر پروتئین های مرتبط با قهوه ای شدن بافت چربی احشایی رت های تحت تغذیه با رژیم غذایی پرچرب و پرکربوهیدرات (HFD+HC) انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع تجربی، با طرح پس آزمون با کنترل بود. بدین منظور 40 سر رت نر اسپراگ داولی به طور تصادفی به پنج گروه هشت تایی تقسیم شدند: 1) رژیم غذایی استاندارد (ND)، 2) HFD+HC، 3) HFD+HC+HIIT، 4) HFD+HC+ADF و 5) HFD+HC+HIIT+ADF. رت های HIIT پنج روز در هفته و در هفت تناوب چهار دقیقه ای با90 85 درصد حداکثر سرعت (Smax) و تناوب های استراحتی دو دقیقه ای با 50 درصد Smax دویدند. ADF به صورت یک روز در میان انجام می شد. مقادیر پروتئین PGC-1α و UCP-1 بافت چربی با تکنیک وسترن بلات ارزیابی شد. از t مستقل، ANOVA و آزمون توکی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: HFD+HC منجر به افزایش معنی دار وزن شد. مقادیر پروتئین های PGC-1α و UCP-1 در گروه HFD+HC کاهش معنی داری یافت (05/0p<). در گروه های HIIT، ADF و HIIT+ADF وزن کاهش معنی داری یافت. در گروه-های HIIT و HIIT+ADF مقادیر پروتئینی PGC-1α افزایش معنی داری یافت (05/0p<). با این حال، مقادیر پروتئینی UCP-1 تفاوت معنی داری بین گروه های مداخله نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: HFD+HC منجر به افزایش وزن می شود. در مقابل، HIIT، ADF و به ویژه HIIT+ADF علاوه بر کاهش وزن منجر به افزایش مقادیر پروتئین PGC-1α می شود که احتمالاً با بیوژنز میتوکندریایی و افزایش لیپولیز همراه است.
تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی با شدت متوسط بر ترکیب بدنی و استقامت قلبی-تنفسی دانش آموزان دختر نوجوان چاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مطالعه تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت متوسط بر ترکیب بدنی و استقامت قلبی- تنفسی دانش آموزان دختر چاق دوره متوسطه دوم بود. بنابراین 20 دختر دانش آموز چاق، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. پس از کسب رضایتنامه از والدین، آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل به زندگی عادی خود ادامه داده و گروه تمرینی تحت مداخله تمرین تناوبی با شدت متوسط قرار گرفتند. دوره تمرینی به مدت هشت هفته و با توالی سه جلسه در هفته انجام گرفت. پروتکل تمرینی شامل دو نوبت با شش تکرار بود. آزمودنی ها در نوبت اول 6 زمان 30 ثانیه ای را با 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند و بین وهله ها، 30 ثانیه استراحت فعال (دویدن با 50 درصد ضربان قلب بیشینه) داشتند. قبل و پس از هشت هفته، ترکیب بدنی با دستگاه آنالیز بدن و توان هوازی از طریق آزمون 1600 یارد اندازه گیری شد. تمام تحلیل ها با آزمون کواریانس و با در نظر گرفتن معنی داری کمتر از 05/0 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درصد چربی و شاخص توده بدن در گروه تمرین کاهش معنی داری؛ و در مقابل، توان هوازی و توده خالص بدنی افزایش معنی داری داشت. با توجه به نتایج به نظر می رسد تمرین تناوبی با شدت متوسط در بهبود ترکیب بدنی و توان هوازی دختران نوجوان چاق موثر باشد.
فعالیت ورزشی و سلامت مغز در سالمندی: نقش محور عضله-مغز در بهبود عملکردهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
67 - 94
حوزههای تخصصی:
سالمندی با افزایش خطر زوال شناختی همراه است. فعالیت های ورزشی نقش مهمی در حفظ و بهبود سلامت شناختی سالمندان دارند. شواهد موجود نشان می دهند که فعالیت های ورزشی مختلف ازجمله فعالیت های مقاومتی، هوازی و تمرینات ذهن- بدن می توانند موجب بهبودی درخور توجهی در حافظه، یادگیری و سایر توانایی های شناختی در سالمندان شوند. فعالیت های ورزشی با افزایش سطوح عوامل رشد عصبی مرتبط هستند که این عوامل در شکل پذیری سیناپس ها و بقای نورون ها نقش کلیدی ایفا می کنند. علاوه بر این، محور عضله- مغز به عنوان یک مسیر حیاتی در ارتباط بین فعالیت های ورزشی و عملکرد شناختی مطرح است. میوکاین های ترشحی از عضلات به مغز می توانند از طریق بهبود جریان خون مغزی، کاهش التهاب عصبی، افزایش سلامت میتوکندری و تقویت انعطاف پذیری عصبی به حفظ و ارتقای عملکردهای شناختی در سنین بالا کمک کنند. این مقاله مروری، تأثیر انواع فعالیت های ورزشی بر عملکردهای شناختی و برخی سازوکارهای سلولی و مولکولی مربوط را در سالمندان بررسی کرد. درمجموع به نظر می رسد که فعالیت های ورزشی ترکیبی می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه و مؤثر در برابر زوال شناختی و بیماری های تخریبی عصب ناشی از سالمندی مؤثر باشد؛ بااین حال، هنوز نوع، شدت و حجم بهینه فعالیت های ورزشی برای دستیابی به حداکثر آثار شناختی مشخص نیست و به انجام تحقیقات بیشتری برای تعیین دستورالعمل های ورزشی بهینه نیاز است. علاوه براین، بررسی عمیق تر سازوکارهای سلولی، مولکولی و عصبی مرتبط با اثرات فعالیت ورزشی بر عملکردهای شناختی در سالمندان نیازمند پژوهش های بیشتری است تا برنامه های ورزشی بهینه به منظور بهبود کیفیت زندگی سالمندان توسعه یابد.
تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر خطای فرود و عملکرد حرکتی مردان ورزشکار مستعد آسیب دیدگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین منتخب در آب بر عملکرد حرکتی و میزان خطای فرود مردان ورزشکار جوان بسکتبالیست مستعد آسیب دیدگی زانو بود. تعداد 20 نفر از مردان ورزشکار بسکتبالیست و مستعد آسیب دیدگی زانو در دو گروه 10 نفری کنترل و تجربی قرار گرفتند. قبل و بعد از اجرای پروتکل تمرینی از همه آزمودنی ها جهت ارزیابی متغیرهای وابسته، آزمون به عمل آمد. جهت بررسی شاخص های عملکردی از آزمون جهش جانبی، جهش هشت لاتین، جهش سه گانه تک پا و به منظور ارزیابی میزان خطای فرود از آزمون سیستم امتیازدهی خطای فرود (LESS) استفاده شد. به منظور تجزیه تحلیل داده ها، از آزمون t زوجی جهت بررسی تفاوت درون گروهی و همچنین از آزمون تی مستقل جهت بررسی میزان تغییرات تفاوت های بین گروهی استفاده شد. نتایج تجزیه تحلیل آماری نشان داد که تمرینات منتخب در آب سبب بهبود شاخص های عملکردی و همچنین سبب بهبود میزان خطای فرود در ورزشکاران مردان مستعد آسیب اندام تحتانی می شود. بنابراین توصیه می گردد جهت بهبود میزان خطای فرود و کاهش میزان آسیب دیدگی در افراد مستعد آسیب اندام تحتانی از تمرینات منتخب استفاده شده در این مطالعه در کنار سایر روش های تمرینی استفاده شود.
اثر هشت هفته تمرین کراس فیت و چای سبز با دوزهای متوسط و بالا بر نیمرخ لیپیدی بانوان چاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثرات هشت هفته تمرینات کراس فیت و مصرف چای سبز با دوزهای متوسط و بالا بر ترکیب بدنی و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد. تعداد 40 زن دارای اضافه وزن و چاق در قالب پنج گروه با میانگین سنی 4/3 ± 1/28 سال، قد 0/5 ± 164 سانتی متر، وزن 0/9 ± 95/75 کیلوگرم داوطلب شرکت در این پژوهش شدند. تمرین کراس فیت به تعداد 24 جلسه و در طول هشت هفته انجام شد. مدت زمان اجرای فعالیت در هر جلسه 60 دقیقه بود. هر جلسه تمرین شامل 15 دقیقه گرم کردن، 45 دقیقه تمرینات کراس فیت و 15 دقیقه حرکات کششی و سرد کردن بود. آزمودنی های گروه چای سبز با دوز متوسط به مقدار 1000 میلی گرم چای سبز و آزمودنی های گروه چای سبز با دوز بالا به میزان 1500 میلی گرم چای سبز مصرف کردند. گروه دارونما هم همان مقدار نشاسته ذرت را در کپسول های هم شکل و همرنگ مصرف کردند. درصد چربی آزمودنی ها در گروه چای سبز با دوز متوسط همراه با تمرین کراس فیت (p = 0.009)، گروه چای سبز با دوز بالا همراه با تمرین کراس فیت (p = 0.004) و گروه دارونما همراه با تمرین کراس فیت (p = 0.023) به طور معنی داری کاهش یافت. هیچ تغییر درون گروهی یا تفاوت بین گروهی برای متغیرهای تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال کلسترول و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که انجام هشت هفته تمرین کراس فیت به همراه مصرف چای سبز باعث کاهش درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق می شود.
اعتباریابی آزمون های پرش جفت جانبی و RAST و ارتباط آن ها با شاخص توده بدنی در بانوان غیر ورزشکار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، اعتباریابی آزمون پرش جفت جانبی با آزمون RAST و ارتباط آن با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ استراتژی نیمه تجربی است که به روش میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه ی دانشجویان زن غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بود. نمونه ی آماری شامل 30 نفر از دانشجویان مذکور بود که به صورت تصادفی ساده از بین دانشجویان زن غیر ورزشکار (دانشجویانی که در کلاس های تربیت بدنی عمومی حضور داشتند و هیچگونه سابقه ورزشی نداشتند) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون های توان بی هوازی RAST و پرش جفت جانبی و همچنین BMI استفاده شد. از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمون ضریب همبستگی پیرسون جهت تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حداقل، حداکثر و میانگین توان آزمون پرش جفت جانبی با آزمون RAST در دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه معنی دار آماری وجود دارد اما بین شاخص خستگی دو آزمون رابطه معنی داری وجود ندارد. بین حداقل، حداکثر و میانگین توان آزمون پرش جفت جانبی با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه معکوس و معنی دار آماری وجود دارد. بین شاخص خستگی آزمون پرش جفت جانبی با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه مستقیم و معنی دار آماری وجود دارد. بین حداقل، حداکثر و میانگین توان آزمون RAST با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه معکوس و معنی دار آماری وجود دارد. بین شاخص خستگی آزمون RAST با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه مستقیم و معنی دار آماری وجود دارد (05/0 =α).
نقش هدبند دیجیتال در اندازه گیری حس عمقی گردن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی دقت اطلاعات حس عمقی گردن از روش های متعددی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بروز خطای آزمون گر در حین ارزیابی ممکن است نتایج برخی از این روش ها را تحت تاثیر قرار دهد. هدف تحقیق حاضر تعیین نقش هدبند دیجیتال در کاهش خطای اندازه گیری حس عمقی گردن بود. تعداد 40 نفر از مردان داوطلب شهرستان خرم آباد بر اساس معیارهای ورود و خروج از تحقیق به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. خطای بازسازی زوایای گردنی آن ها به وسیله دستگاه هدبند دیجیتال مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمودنی پس از رسیدن به زاویه هدف از ریموت کنترل برای ثبت زاویه بازسازی شده استفاده کرده و به صورت همزمان نیز آزمونگر با شنیدن صدای بوق در هنگام کلیک کردنِ آزمودنی به طور جداگانه نسبت به ثبت زاویه ای که روی هدبند آزمودنی نمایش داده می شد اقدام کرد. پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از آزمون آماری تی همبسته به منظور تعیین اختلاف بین نتایج ثبت شده توسط دو روش مذکور استفاده شد (۰۵/۰≥ P). بین اطلاعات حاصل از دو روش ارزیابی، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که استفاده از دستگاه هدبند دیجیتال با وجود کاهش احتمال خطای اندازه گیری، در آزمودنی های سالم موجب تفاوت معنی دار در نتایج ارزیابی نمی شود. از آنجا که آسیب و ناهنجاری اسکلتی عضلانی ممکن است نتایج تحقیق را دستخوش تغییراتی بکند، توصیه می شود که تحقیقات مشابهی روی افراد مبتلا به مشکلات ناحیه گردنی در سنین و جنسیت های مختلف صورت بگیرد.
The effect of caffeine consumption on the time to reach fatigue and oxygen consumption index in active men
حوزههای تخصصی:
Background and purpose: Caffeine is a widely used and available physiological stimulant that is effective in sports performance. The purpose of this study was to investigate the effect of caffeine consumption and exercise on fatigue and cardiovascular responses in active men.Materials and methods: The statistical population of this research was made up of all male students of physical education in the age range of 19 to 27 years with at least three activity sessions per week. 15 of them were selected as subjects and they performed the exercise protocol in two stages (the first stage by eating placebo and the second stage by eating coffee). Subjects consumed 5 mg/kg of coffee in the first session under placebo conditions, and in the second session, subjects consumed 5 mg/kg of coffee one hour before the test. Blood samples were collected before taking placebo or caffeine and after the test. Findings: The results of the correlated t-test showed that the consumption of caffeine supplements significantly increased the time to reach fatigue and the index of oxygen consumption after exercise. In general, it can be said that active men can use 6 mg/kg of caffeine supplement one hour before sports activity to improve the time to reach fatigue.
اثر یک دوره تمرین هوازی بر فعالیت فاکتور رونویسی Mondo A و ژن های هدف آن در عضله اسکلتی موش های پیش دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
149 - 180
حوزههای تخصصی:
اهداف: عضلات اسکلتی نقش مهمی در هومئوستاز کل بدن دارند.هر گونه اختلال در عملکرد عضلات اسکلتی می تواند زمینه ساز بروز مشکلات متابولیکی از جمله پیش دیابت و دیابت نوع 2 شود. MondoA یک فاکتور رونویسی است که در شرایط طبیعی با افزایش میزان گلوکز داخل سلول فعال شده و ژن های TXNIPو ARRDC4 را رونویسی می کند.هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر میزان فعالیت فاکتور رونویسی MondoA و بیان ژن های هدف آن در عضله اسکلتی موش های مدل پیش دیابت می باشد.مواد و روش ها: 15 موش نر(C57BL/6)4 هفته ای با وزن تقریبی 12-14 گرم به منظور القای پیش دیابت به مدت 12 هفته با رژیم غذایی پرچرب تغذیه شدند.پس از القای پیش دیابت، موش ها به دو گروه رژیم غذایی پرچرب(5 موش/ بدون تمرین) و گروه تمرین هوازی(5 موش/ 10 هفته تمرین هوازی)تقسیم شدند.پروتکل تمرین هوازی به صورت دویدن بر تردمیل 5 روز در هفته و 45 دقیقه در روز با سرعت فزاینده از 15 الی 23 متر بر دقیقه با شدت متوسط انجام شد.نتایج: یافته ها نشان داد، تمرین ورزشی می تواند گلوکز خون و مقاومت انسولینی را کاهش دهد( p < 0:001).همچنین تمرین ورزشی سطح نسبی بیان ژن هایTXNIP( p < 0: 01)،ARRDC4( p < 0:05) و حضور فاکتور رونویسی MondoA در هسته را کاهش داد (p < 0.01. همچنین بیان پروتئین Glut4 در غشای سلول افزایش یافت( p < 0:01).نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که تمرین هوازی می تواند از طریق کاهش فعالیت MondoA در هسته و افزایش حضور Glut4 در غشای سلول در کاهش قند خون موثر باشد.