فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان است.
روش شناسی: روش پژوهش به شیوه پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه این پژوهش شامل کودکان 3 تا 8 سال شهرستان اردکان است. نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و افراد به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن برای هر گروه، 25 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس های سنجش ترس کودکان و مقیاس کمرویی چک و بریگز بودند. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید؛ سپس مداخله آزمایشی قصه درمانی، به شیوه گروهی به اجرا درآمد و پس از اتمام برنامه درمانی، پس آزمون اجرا شد .
یافته ها: در این پژوهش پس از گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد شده، جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیریه استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافته های پژوهش درمان قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان 3 تا 8 ساله تأثیر مثبتی دارد؛ به طوری که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بعد از شنیدن داستان های کودکانه در قالب درمان، ترس و کمرویی کمتری نشان دادند. از این رو، توصیه می شود این نوع درمان به دلیل هماهنگی و همپوشی با نیازها و ویژگی های ذاتی کودکان، محدودیت های کارکردهای شناختی، هیجانی و رفتاری آن ها، از طریق معرفی به والدین، مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهدکودک ها و مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
پیشنهاد مدل مفهومی برندسازی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی به ایجاد ساختار ذهنی کاربر اشاره دارد که سبب می شود تا تصویر ذهنی متمایزی از کتابخانه در ذهن کاربر ایجاد شود. کتابخانه ها نیز می توانند با اتخاذ این رویکرد جایگاه خود را ارتقاء ببخشند. از این رو، هدف از این پژوهش ارائه مدل پیشنهادی برندسازی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام شده است. است. بدین منظور به صورت هدفمند با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی که پوشش موضوعی بالایی در حوزه برندسازی و کتابخانه ها را داشتند، تعداد 33 پژوهش منتشر شده در حوزه برندسازی کتابخانه ها بازیابی و با استفاده از روش تحلیل اسنادی، بر اساس حوزه های فعالیت برندسازی آنها دسته بندی و مؤلفه های مؤثر در برندسازی کتابخانه ها شناسایی گردید و در نهایت بر اساس مدل مرسوم ارزش ویژه برند آکر مفهوم سازی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کتابداران، ساختمان و تجهیزات، فناوری، و خدمات به عنوان مؤلفه های تعیین کننده و مهم برندسازی در کتابخانه ها به شمار می آیند نتیجه : : یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر مدل های به کار گرفته شده در حوزه برندسازی تحت تأثیر مدل ارزش ویژه برند «آکر» است. از این رو، الگوی مفهومی پژوهش حاضر نیز بر پایه این مدل ارائه می گردد.
تحلیل جایگاه وقف در وجین منابع مکتوب از دیدگاه مراجع عظام تقلید، مدیران کتابخانه ها و حقوق موضوعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : یکی از مشکلات رایج کتاب های وقفی، وجین آنهاست. پژوهش حاضر ضمن شناسایی مشکلات کتاب های وقفی در کتابخانه ها، راهکارهایی را از منظر مراجع عظام تقلید، منابع حقوقی و مدیران کتابخانه ها درباره وجین کتاب های وقفی ارائه کرده است. روش : روش پژوهش کتابخانه ای و پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، منابع کتابخانه ای، پرسش نامه و مصاحبه بود. از منابع کتابخانه ای برای مبانی نظری، طرح پرسش ها و راهکارهای حقوق موضوعه ایران استفاده شد. از مصاحبه برای کسب نظرهای متخصصان و از پرسش نامه برای اخذ استفتائات از مراجع عظام استفاده شده است. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، بین 5 تا100% موجودی کتابخانه های جامعه پژوهش، کتاب های وقفی بوده است. باوجود این، همه مدیران کتابخانه ها وقف _ به ویژه کتاب های خطی و نفیس _ را خوب و مفید دانسته اند. 70% مدیران، پذیرش کتاب های وقفی را منوط به نیازهای واقعی کاربران دانسته اند. از سوی دیگر، کتاب های وقفی برای مجموعه آنها موانعی از قبیل شرایط واقفان، تکراری بودن منابع و نبود امکان وجین را پدید آورده و سبب کمبود فضا و هزینه های نگهداری از آنها برای کتابخانه شده است. با توجه دیدگاه متخصصان، مراجع عظام (به استثنای حضرت آیه الله نوری همدانی) و حقوق موضوعه ایران، اگر کتاب ها آسیب دیده باشند می توان آنها را وجین کرد؛ اما اگر برای کتابخانه دیگری قابل استفاده باشند، می توان کتاب های وقفی را به کتابخانه های دیگر داد.
واکاوی عوامل بازدارنده تأثیرگذار در پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش در سازمان های دانش مدار (مطالعه موردی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان عامل اساسی رقابت و ابزار نوآوری در دنیای اقتصادی مدرن و دانش مدار به کالایی ارزشمند تبدیل شده است و نیازمند مدیریت صحیح است. شناسایی عوامل و موانع برای پیاده سازی سامانه مدیریت دانش و عدم شکل گیری و پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش از اصول اولیه و پیش نیاز پیاده سازی سامانه مدیریت دانش در یک مجموعه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع اکتشافی است. همچنین این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیری و با روش کیفی از نوع مطالعه موردی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی که در مجموع 350 نفر می باشند. نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی از میان متخصصان آشنا به حوزه مدیریت دانش که قبلاً در این رابطه به پژوهش پرداخته اند انجام شد. تعداد افراد نمونه با توجه به رسیدن به اشباع نظری داده ها 7 نفر از کارکنان بودند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل مضمون یا مبتنی بر تِم با کمک نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا (MAXQDA) نسخه 10 استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها و کدگذاری چند مرحله ای مصاحبه انجام شده توسط چند پژوهشگر برای رسیدن به بهترین مضامین، دلایل فقدان سامانه مدیریت دانش در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در سه مقوله اصلی عوامل سازمانی، عوامل انسانی و عوامل فنی دسته بندی شدند. برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان داد، دو عامل محوری باعث شکل نگرفتن سامانه مدیریت دانش در سازمان شده است که بقیه عوامل از این دو عامل نشأت گرفته اند که عبارتند از (عامل سازمانی) و (عامل انسانی). نتیجه : برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان می دهد، عامل سازمانی و پس از آن عامل انسانی، بیشترین فراوانی را از نظر اثرگذاری بر فرایند پیاده سازی سامانه مدیریت دانش دارند. همچنین عامل فنی فراوانی کم تری را در این بین داشته است. «عدم احساس نیاز» به عنوان زیرمجموعه عامل نخست (سازمان) با توجه نظرات کارشناسان، از همه موارد اهمیت بیشتری داشت و همه مصاحبه شوندگان روی آن تأکید داشته اند. از نظر مصاحبه شوندگان، گرچه زیرساخت های فناوری همه سامانه مدیریت دانش نیست، ولی جزء جدایی ناپذیر آن است. از دید آنها با ابزارهای سنتی نمی توان دانش رو به تزاید را مدیریت کرد و باید از ابزارهای نوین و زیرساخت های فناوری، اعم از سخت افزاری و نرم افزاری استفاده کرد. برای رسیدن به مرحله کاربست دانش، نیاز به تغییرات جدی در نگاه و سیاست گذاری است که با آموزش کارکنان و مدیران می توان به این مهم دست یافت. نقش مشاوران و متخصصان که بدنه علمی و تخصصی سازمان هستند، برای مشاوره، توجیه و اقناع مدیران بسیار حائز اهمیت است.
نقش جامعه شبکه ای در هویت حرفه ای کتابداران آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقش جامعه شبکه ای در هویت حرفه ای کتابداران آستان قدس رضوی بر پایه نظریه جامعه شبکه جهانی کاستلز است. روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و دارای جهت گیری کاربردی است. جامعه پژوهش، کتابداران کتابخانه های آستان قدس رضوی و روش نمونه گیری، غیراحتمالی هدفمند است. حجم نمونه را 14 کتابدار تشکیل داده که حجم نمونه بر اساس اشباع نظری نهایی شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است و داده ها از طریق روش کیفی تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. یافته ها : از تحلیل مصاحبه ها، 5 مضمون فراگیر استخراج گردید که عبارتند از: نقش ها و اهداف حرفه ای، نحوه تعامل با شبکه جهانی، قلمروهای نفوذ، تأثیرپذیری هویت حرفه ای از مشارکت در شبکه های جهانی و اثرات تعامل کتابداران با جامعه شبکه ای بر حرفه کتابداری مضامین فراگیر، شامل 15 مضمون سازمان دهنده است که از 135 مضمون پایه استخراج شده است. نتایج : توسعه شبکه جهانی همواره بخشی از دغدغه خاطر کتابداران به جهت تهدید های شغلی ناشی از این امر است. چالش هایی چون تغییرات سریع فناوری و انتشار حجم زیاد اطلاعات که گاهی غیرعلمی بوده و مستند نیستند و کمرنگ شدن نقش کتاب، کتابخانه و کتابدار، نگرانی هایی را برای کتابداران ایجاد کرده است. با پیشرفت فناوری و پیوستن به شبکه های جهانی، رسالت اصلی کتابخانه ها و به تبع آن کتابداران تغییر نمی کند، تنها شیوه و ابزار فعالیت کتابخانه ها و کتابداران تغییر می پذیرد و تکامل می یابد. کتابداران شبکه ارتباطات اجتماعی و فردی خود را توسعه داده و با دسترس پذیر کردن اطلاعات و انتقال تجارب و ارائه آموزش های لازم مخاطبان را جهت مشارکت در جامعه شبکه ای همگام می کنند. در این میان نقش مدیران متخصص، با تجربه و مشوق در احساس هویت کتابداران بسیار حائز اهمیت است.
تحلیل بستر قانونی حمایت از داده شخصی در اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های شخصی اهمیت اقتصادی فراوانی دارند، به طوری که آن ها را پول آینده نامیده اند. در عین حال، محیط هایی که اشخاص در آن ها زندگی می کنند و به طور مداوم با آن ها سروکار دارند، داده های اشخاص را جمع آوری و پردازش کرده و به شیوه های مختلف از داده ها استفاده می کنند. بنابراین، ضرورت وجود قوانینی که از این امر ارزشمند در مقابلِ استفاده های فراوان حفاظت کند، احساس می شود. مهم ترین بستر قانونی برای حمایت از داده شخصی، مقررات عمومی حفاظت از داده (GDPR) است. این مقررات در سال ۲۰۱۶ توسط پارلمان و شورای اروپا تصویب و از سال ۲۰۱۸ در تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا لازم الاجرا شده است و به دلیل ویژگی ها و حمایت های بدیع و دقیق خود، جامع ترین بستر قانونی در خصوص حمایت از داده است. به جهت اهمیت GDPR در خصوص حفاظت از داده های شخصی، معرفی این بستر قانونی، پرداختن به مفاهیم اساسی، دامنه اعمال و بیان نقاط قوت این مقررات به منظور درک بهتر حمایت های مندرج در GDPR ضروری است. پژوهش حاضر با تتبع در مقررات مذکور و منابع مرتبط، به این مهم می پردازد و در جهت شفاف سازی این مقررات برای کمک به تدوین بستر قانونی مناسب، در خصوص حمایت از داده شخصی در نظام حقوقی ایران گام برمی دارد.
بررسی و تحلیل روابط کتابشناختی اثر به اثر در میان آثار موسیقایی ایرانی بر اساس الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (اف.آر.بی.آر.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حوزه بازیابی اطلاعات موسیقی نیاز به الگوهای دارد که زمینه برقراری ارتباط عناصر کتابشناختی در آثار مختلف را فراهم نماید. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی وضعیت موجود پیشینه های کتابشناختی آثار موسیقایی ایرانی از نظر روابط کتابشناختی اثر به اثر بر اساس الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (اف.آر.بی.آر.) است. روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر کمی و از نوع کاربردی است. برای اجرای پژوهش از روش پیمایشی توصیفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پیشینه های کتابشناختی مواد دیداری و شنیداری حوزه موسیقایی در بازه زمانی 1390 تا 1397 موجود در فهرست پیوسته کتابخانه ملی ایران است که از نظام جامع کتابخانه ملی ایران استخراج شدند. جامعه آماری شامل 1367 پیشینه کتابشناختی برای آثار موسیقایی است. روش گردآوری داده ها شامل مشاهده ساختارمند و روش اسنادی، و ابزار گردآوری داده ها، یک سیاهه وارسی است. بررسی روابط کتابشناختی اصلی و فرعی بین پیشینه ها بر اساس جدول روابط اثر به اثر از گزارش ایفلا، صورت گرفت. یافته ها: نتایج و یافته های پژوهش نشان داد، از مجموع 1367 پیشینه کتابشناختی متعلق به آثار موسیقایی ثبت شده در فهرست کتابخانه ملی متعلق به سال های 1390 تا 1397، 320 نمونه (4/23 درصد) از آثار موسیقایی دارای روابط اثر به اثر بودند. بیشترین فراوانی روابط کتابشناختی اثر به اثر رابطه اقتباسی با 304 نمونه (95 درصد) بوده است و در مرتبه بعدی رابطه متممی با 16 نمونه (5 درصد) قرار دارد. دیگر روابط کتابشناختی اثر به اثر، پیوستی، جانشینی، تغییر شکل، تقلید و خلاصه در میان آثار موسیقایی ایرانی دیده نشد. توزیع انواع فرعی روابط کتابشناختی در جامعه مورد بررسی شامل اقتباس با 301 مورد (06/94 درصد) بیش ترین درصد، و بعد از آن موسیقی متن با 16 مورد (5 درصد)، فانتزی با 2 مورد (62/0 درصد) و واریاسیون با 1 مورد (31/0 درصد) در مراتب بعدی قرار دارند. بقیه انواع روابط فرعی هم مانند روابط اصلی آنها در میان آثار موسیقایی دیده نشد. نتیجه گیری: درصد بالایی از آثار موسیقایی ایرانی ثبت شده در فهرست عمومی پیوسته کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، شامل موسیقی سنتی و دستگاهی بودند که البته در آثاری که به این نحو ساخته شده اند، نمی توان ویژگی های موسیقی جهانی را دنبال کرد. از این رو روابطی مانند، واریاسیون، هارمونیزه، کادنس، اپرانامه و غیره که در گزارش ایفلا برای روابط کتابشناختی اثر به اثر تعریف شده بود در میان این گونه آثار موسیقایی که بر پایه موسیقی دستگاهی ساخته شده است ملاحظه نشد. بیشتر آثار موسیقایی ایرانی به صورت اقتباس از شعر و ترانه ساخته شده اند. توزیع روابط کتابشناختی در میان آثار موسیقایی ایرانی تنها در دو رابطه اقتباسی و متممی برقرار است. روابط فرعی کادنس، اپرانامه، رقص آرایی، واریاسیون، هارمونیزه و فانتزی که مختص آثار موسیقایی است در بیشتر آثار موسیقایی ایرانیِ موجود، وجود ندارد. از این رو، به کارگیری الگوی اف.آر.بی.آر. در روابط کتابشناختی اثر به اثر برای آثار موسیقایی ایرانی با تردید همراه است.
نگاشت شبکه تداعی های برند ایرانداک از دیدگاه ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطه پارادایم عملگرایی بر حوزه سیاست گذاری علم و فناوری موجب تغییر رویکرد به مدیریت مراکز علمی شده است. از دیدگاه عملگرایی، تمام مراکز علمی باید توانایی تأمین نیازهای ذی نفعان و ارائه کارکردی مختص به خود داشته باشند. این موضوع نیاز پژوهشگاه ها به شناسایی ذهنیت ذینفعان را توجیه می کند. هدف پژوهش حاضر نگاشت شبکه تداعی های برند «ایرانداک» از دیدگاه ذی نفعان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر حل مسئله، توصیفی است. برای نگاشت شبکه تداعی های برند «ایرانداک» از روش نقشه مفهومی برند استفاده شده است. نقشه مفهومی برند به عنوان روشی کیفی دارای سه مرحله استخراج تداعی های برند ، جمع آوری نقشه های انفرادی، و نگاشت نقشه نهایی است. جامعه آماری پژوهش ذی نفعان «ایرانداک» هستند. روش نمونه گیری در مرحله استخراج تداعی های برند و جمع آوری نقشه های انفرادی از نوع هدفمند و حجم نمونه در هر مرحله شامل ۷۰ نفر است. شبکه تداعی های برند «ایرانداک» دارای ۱۸ تداعی اصلی به تفکیک ۱۵ تداعی مثبت و سه تداعی منفی است. تداعی های اصلی مثبت شامل پیشگیری از دزدی علمی، جست وجوی مدارک علمی، منبع علمی، پایان نامه، دسترسی به اطلاعات، سامانه «گنج»، منابع الکترونیک، ارتباطات علمی، اخلاق پژوهش، صحت علمی، سامانه ها، ترویج علم، دانشگاه ها، مدیریت اطلاعات، سیاست گذاری علمی، و تداعی های اصلی منفی شامل دیوان سالاری، تعدد سامانه و سایت با طراحی نامناسب هستند. شبکه تداعی های برند «ایرانداک» دارای دو لایه تداعی است. تحلیل شبکه تداعی های برند «ایرانداک» نشان دهنده درگیری ذهنی پایین ذی نفعان با برند «ایرانداک» و پراکندگی ذهنیت ذی نفعان از برند «ایرانداک» است. تداعی های پایان نامه و پیشگیری از دزدی علمی قوی ترین ارتباط را با برند «ایرانداک» دارند.
Peer Review Ethics in Iranian Scientific Journals: Evidence-Based Case Study of the Journal of Information Processing and Management (JIPM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study investigates Peer Review Ethics (PRE) in scientific journals in Iran, with a specific focus on compiling the PRE statement for the Journal of Information Processing and Management (JIPM). Moreover, qualitative analysis was conducted on the PRE statements of the journals published by the Ministry of Science, Research, and Technology (MSRT). The review process and documents of the JIPM were then analyzed. This evidence-based case study was conducted using a mixed-method approach, which included three research methods: researcher-based, data-based, and research-based. A focus group discussion (FGD) was also conducted to validate the research findings. The findings showed that PRE elements were classified such as "timeliness," "confidentiality," "bias," "conflict of interest," "research misconduct," "respectful and fair expressions," "constructive and objective feedback," and "accountability and responsibility." The analysis of ethical statements in MSRT journals found that only half of the journals published PRE statements. In addition, 102 instances of violations of PRE, accounting for 15% of each review, were identified in documents submitted for review in JIPM.
شناسایی مؤلفه های خودکارآمدی پژوهشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مؤلفه ها، تعیین روابط بین آنها و ارائه راهکارها و پیشنهادهایی برای تقویت خودکارآمدی پژوهشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی. روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش نظریه پردازی زمینه ای انجام شد. جامعه پژوهش اعضای هیئت علمی و پژوهشگران سازمان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق 26 مصاحبه باز و نیمه ساختاریافته گردآوری و مصاحبه ها تا زمانی که اطلاعات گردآوری شده تکراری شد و به اشباع رسید ادامه یافت. پس از پیاده سازی، متن مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز (اسخراج مفاهیم و مقوله های فرعی)، کدگذاری محوری (دسته بندی مقوله های فرعی در مقوله های اصلی) و کدگذاری انتخابی (شامل ارائه مدل نظری روابط بین مقوله های اصلی) تحلیل شد. یافته ها: 80 مقوله در رابطه با مقوله مرکزی «خودکارآمدی پژوهشی» شناسایی شد. این مقوله ها در 5 دسته: شرایط زمینه ای شامل 3 مفهوم، شرایط علّی شامل 16 مفهوم، شرایط مداخله گر شامل 21 مفهوم، راهبردها شامل 23 مفهوم و پیامدها شامل 17 مفهوم دسته بندی شدند. بیشترین فراوانی در مصاحبه ها از شرایط زمینه ای «ویژگی های روانشناختی» ، از شرایط علّی «اهمیت داشتن پژوهش در سازمان»، از مداخله گرها «مدیریت و برنامه ریزی در سازمان»، از راهبردها «حمایت های مادی و معنوی» و از پیامدها «ارتقای سازمان» بیشترین فراوانی را داشتند. نتیجه گیری: به طورکلی مؤلفه های خودکارآمدی پژوهشی در سازمان با عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی مرتبط است. تقویت و توجه به هریک از مؤلفه ها باعث رشد و تقویت خودکارآمدی پژوهشی در سازمان خواهد شد که در نهایت منجر به ارتقای جایگاه پژوهشی سازمان می شود. آنچه که از مصاحبه های انجام شده به دست آمد، نشان داد که مصاحبه شوندگان به اهمیت و جایگاه پژوهش در ارتقای جایگاه سازمان و نقش آفرینی اعضای هیئت علمی و پژوهشگران سازمان در تقویت مرجعیت سازمان اذعان داشتند و حمایت های سازمان از مقوله پژوهش از جمله »خودکارآمدی پژوهشی« را ضروری برشمردند.
Evaluating Online Marketing Tools and Providing a Model to Improve Sales Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
367 - 394
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to evaluate online marketing tools and provide a model to improve sales performance. This qualitative research is applied in terms of purpose. Subjects in qualitative research are people living in the cities of Nowshahr, Chalous, and Tonekabon, whose sample size in the qualitative section includes knowledgeable interviewees in the field of online business. The data collection tool was purposeful and MAXQDA software was used for data analysis. In a small phase, the subjects were Caspian littoral consumers in the field of online business, about 400 of whom were selected to collect data from them. The AMOS and EXCEL have been used to test the hypotheses of structural model equations, and perform Dematel analysis. The results showed that the amount of for e-services and electronic security was negative, which indicates the influence (disability variable) of the above factors in the conceptual model of the research. Also, the rate for electronic advertising and electronic support is more than zero, which indicates the effectiveness (cause variable) of these factors. The calculated value shows that the order of importance of the five indicators in the present research model is: 1- Electronic services 2- Electronic support 3- Electronic customer orientation 4- Electronic advertising 5- Electronic security. The results show that five indicators (e-services, e-security, e-support, e-advertising, and e-customer orientation) are components and tools of online marketing to improve sales performance. The results showed that the amount of E_j for e-services and electronic security was negative, which indicates the influence (disability variable) of the above factors in the conceptual model of the research. Also, the E_j rate for electronic advertising and electronic support is more than zero, which indicates the effectiveness (cause variable) of these factors. The calculated P_i value shows that the order of importance of the five indicators in the present research model is: 1- Electronic services 2- Electronic support 3- Electronic customer orientation 4- Electronic advertising 5- Electronic security. The results show that five indicators (e-services, e-security, e-support, e-advertising, and e-customer orientation) are components and tools of online marketing to improve sales performance.
مجموعه سازی منابع کتابخانه ای ایران: تحلیل محتوای آثار در 5 دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به منظور تحلیل کیفی و کمّی محتوای متون مجموعه سازی علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، منابع موجود از آغاز پیدایش متون مجموعه سازی تا ابتدای دهه 90، شناسایی، مقوله بندی و مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی : مقاله مروری تحلیلی حاضر، به روش کتابخانه ای و با استفاده از تحلیل محتوای متون، انجام گرفته است. به این منظور، عبارت ها و کلیدواژه هایی همچون «مجموعه سازی در کتابخانه ها»، «انتخاب و تهیه مجموعه کتابخانه»، «مجموعه گستری»، «تهیه و سفارش کتاب»، «گزینش کتاب»، «خط مشی کتابخانه»، و «مجموعه سازی در کتابخانه های ایران»، در تمامی پایگاه های علمی ایران در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، مورد جست وجو قرار گرفت و در نهایت، بر اساس متون بازیابی شده، سه دسته عمده، یعنی کتاب ها، مقاله ها و پایان نامه های این حوزه در طی 5 دهه، 40، 50، 60، 70، و 80، مقوله بندی و در هر دهه با توجه به مؤلفه های موضوعی موردنظر در این پژوهش، تحلیل محتوا شد. یافته ها: در مجموع بیش تر آثار منتشرشده (58/40)، به موضوع نیازسنجی اختصاص دارد. پس از آن به ترتیب موضوعات فناوری ها (66/26 درصد)، ابزارهای انتخاب (20/18 درصد) و خط مشی ها (61/14 درصد) مورد توجه نویسندگان حوزه مجموعه سازی بوده است. حدود نیمی از کل آثار منتشرشده در حوزه مجموعه سازی در 5 دهه اخیر، مربوط به مقاله هاست (195 اثر). 119 اثر (52/30 درصد) مربوط به پایان نامه هاست و 76 اثر (48/19 درصد) نیز کتاب های منتشرشده در این حوزه را شامل می شود. بیش تر کتاب های انتشاریافته در حوزه مجموعه سازی تألیفی هستند و مقاله های انجام شده در این حوزه، بیش تر به نیازسنجی و ارزیابی منابع و مجموعه های کتابخانه های مختلف اختصاص دارد. به نظر می رسد نتایج تمامی پایان نامه های انجام شده در این حوزه، به صورت مقاله علمی منتشر نشده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش که منتج به اطلاع از چگونگی انجام پژوهش ها و آثار منتشرشده در این حوزه خواهد شد، ضمن پی بردن به فرصت ها و پر نمودن شکاف های موجود در حوزه مجموعه سازی، می تواند همچون نقشه راه پژوهشگران، مؤلفان و ناشران عمل کند. هم چنین، بازخورد این تحلیل ها و ارزیابی ها، با نشان دادن نقاط قوت و ضعف وضعیت موجود، موجب ارتقاء کمی و کیفی مطالعات و نیز انتشارات و تناسب آن ها با نیازهای آموزشی و پژوهشی در این حوزه خواهد شد.
مروری انتقادی بر مطالعات و پژوهش های مربوط به پیشینه پژوهش (1375- 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
209 - 236
حوزههای تخصصی:
پیشینه های پژوهش نقش و جایگاه ویژه ای در بین پژوهش ها دارند و زمانی ارزش آن ها بیشتر خواهد شد که پژوهشگر منابع مرتبط را به صورت انتقادی موردبررسی و تحلیل قرار دهد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، مرور انتقادی مطالعات و شناسایی مهم ترین مباحث و معیارهایی است که به بررسی پیشینه های پژوهش پرداخته اند، است. روش این پژوهش کتابخانه ای- اسنادی است که با استفاده از مرور نظام مند و با رویکرد تحلیل انتقادی، به بررسی و تحلیل منابع و مطالعات صورت گرفته پرداخته است. با استفاده از مراحل، مشخص کردن هدف پژوهش، جستجوی منابع، تجزیه وتحلیل منابع و استخراج دسته های موضوعی به بررسی منابع و تحلیل آن ها پرداخته شده است. در پایگاه های فارسی ایرانداک، سیویلیکا، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، نورمگز، پرتال علوم انسانی، مگیران و در پایگاه های غیرفارسی ساینس دایرکت، اریک و امرالد جستجو انجام شد و با بررسی منابع ، دسته های مطالعات نظری و راهنماها (تعریف، اهمیت، هدف و کارکرد) پیشینه های پژوهش، انتقادی بودن پیشینه های پژوهش و معیارهای ارزیابی پیشینه های پژوهش استخراج گردید. در دسته مبانی نظری پیشینه های پژوهش، از محاسن مطالعات آن است که به تشریح اهمیت، فواید و کارکردهای پیشینه پژوهش پرداخته اند، اما به دلیل قابل فهم نبودن راهنماها، عدم تشریح مسئله پژوهش و ارائه مطالب نامرتبط موجب سردرگمی مخاطب شده اند. در دسته معیارهای ارزیابی پیشینه پژوهش، پژوهش ها با تدوین معیارهایی جهت بررسی پیشینه ها به پژوهشگران این امکان را داده اند که منابع و مطالعات گذشته را با دیدگاهی عمیق تری موردبررسی قرار دهند، اما این معیارها نیز گاه به دلیل گویا و قابل فهم نبودن مشکلاتی را برای پژوهشگران به ارمغان آورده است و در دسته تحلیل انتقادی پیشینه ها، با این که در عنوان و متن پژوهش ها قصد داشته اند به بررسی تحلیل انتقادی بپردازند، اما آن ها نیز نه تنها به تشریح کامل موضوع نپرداخته اند، بلکه خود نیز منابع موردبررسی را با رویکردی انتقادی مورد تحلیل قرار نداده اند. نتایج نشان می دهد، پژوهش ها توجه به بحث تحلیل انتقادی در پیشینه های پژوهش را مورد کم توجهی قرار داده اند و این مسئله نشان دهنده ی آن است که پژوهشگران با دیدگاهی سطحی به این مسئله پرداخته اند و به عمق منابع و متون پیشینه های پژوهش نفوذ نکرده اند.
طراحی مدل سنجش سطح کیفیت خدمات کتابخانه الکترونیکی دانشگاه یزد با رویکرد ترکیبی مدل سازی ساختاری تفسیری ویکور در محیط فازی شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان کیفیت ارائه خدمات و ارزیابی عملکرد خدمات کتابخانه الکترونیکی دانشگاه یزد و چگونگی دریافت و ارزیابی خدمات توسط دانشجویان و شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت این خدمات و میزان اثر آنها نوشته شده است. کتابخانه الکترونیکی دانشگاه یزد بخشی از کتابخانه مرکزی دانشگاه یزد است که در آن دانشجویان به منابع الکترونیکی، شامل کتاب و پایان نامه به صورت تمام متن و همچنین به پایگاه های اطلاع رسانی علمی جهت دریافت مقالات تمام متن دسترسی دارند. روش شناسی: پس از مروری بر ادبیات تحقیق و مصاحبه با کارشناسان این حوزه، 20 مؤلفه مؤثر بر کیفیت خدمات کتابخانه ای شناسایی شده است که پس از طراحی و توزیع پرسشنامه میان 120 نفر از کارشناسان و کاربران کتابخانه الکترونیکی دانشگاه یزد، درباره هر کدام از این مؤلفه های کیفی در قالب طیف لیکرت بیانی فازی-شهودی نظرخواهی شد. در مرحله بعد، این عوامل با به کارگیری روش ویکور فازی شهودی اولویت بندی و در نهایت، با به کارگیری روش مدل سازی ساختاری تفسیری، استراتژی های افزایش سطح کیفیت خدمات سطح بندی شدند. یافته ها: با به کارگیری روش شرح داده شده عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات رتبه بندی گردیده و عامل حفظ اطلاعات کاربران با Q=/07 دارای اولویت اول، عامل سرعت پردازش با Q=/08 اولویت دوم و عامل به روز بودن اطلاعات با Q=0/15 اولویت سوم را به خود اختصاص داده است. سایر عوامل نیز به همین ترتیب رتبه بندی شدند. در مرحله بعد، با به کارگیری روش مدل سازی ساختاری تفسیری استراتژی های افزایش سطح کیفیت خدمات سطح بندی شد که عوامل ایجاد دسترسی گسترده به مجلات الکترونیکی و عدم افشای اطلاعات کاربران در سطح یک و بقیه عوامل به ترتیب در سطوح 2 و 3 قرار گرفتند. نتیجه گیری: کاربران کتابخانه الکترونیکی موردنظر بیشتر توجه و اولویت خود را به حفظ اطلاعات معطوف نموده اند، که با توجه به این عامل مدیران این کتابخانه باید به مقوله امنیت و استفاده از سیستم های مطمئن توجه بیشتری نمایند. هم چنین سرعت پردازش که در اولویت بعدی کاربران قرارگرفته است نیازمندِ توجه ویژه به فراهم آوردن پهنای باند و بسترهای مناسب و استفاده از فناوری های به روز و نوین جهت ارائه خدمات به کاربران با سرعت مناسب و کسب رضایت آنان می باشد. هم چنین سایر عوامل که در این پژوهش استنتاج و اولویت بندی شدند به ترتیب نیازمند توجه و فراهم آوردن کیفیت مناسب جهت ارائه خدمات شایسته و مناسب و کسب رضایت مشتریان می باشد.
شناسایی عوامل تأثیرگذار در به کارگیری شناساگر شیء رقمی برای محتوای ادواری های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل و موانع مؤثر در به کارگیری شناساگر شیء رقمی برای محتوای ادواری های فارسی.<br /> روش شناسی: به روش توصیفی-پیمایشی (دلفی) و با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته در جامعه ای 30 نفره انجام شد. روایی پرسشنامه از طریق شاخص نسبت روایی محتوایی و پایایی نیز با بهره گیری ازنظر متخصصان ارزیابی شد.<br /> یافته ها: از میان 45 گویه که برای این پژوهش ضروری شناخته شدند 10 گویه به عنوان عامل مؤثر و 22 گویه به عنوان موانع تأثیرگذار در به کارگیری شناساگر شیء رقمی معرفی شدند که «ارائه فراداده های توصیفی مانند عنوان مقاله، نام نویسندگان، و واژه های کلیدی» (با میانگین 6/4) و «عضویت نداشتن ایران در نظام شناساگر اشیای رقمی به علل مختلف ازجمله تحریم علمی» (با میانگین 65/4) به ترتیب به عنوان مؤثرترین عامل و مانع نقش زیادی در به کارگیری شناساگر شیء رقمی برای محتوای ادواری های فارسی داشتند.<br /> نتیجه گیری: شناسایی عوامل مؤثر و موانع در به کارگیری شناساگر شیء رقمی برای محتوای ادواری های فارسی می تواند به دست اندرکاران نشریات ادواری و شناساگر شیء رقمی کمک کند تا با تقویت عوامل مؤثر و ازمیان بردن موانع موجود زمینه های لازم برای اجرای شناساگر شیء رقمی و بهره گیری از مزایا آن را در کشور فراهم کند.
تأثیر بازی وارسازی بر یادگیری فهرست نویسی دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی امکان استفاده از ظرفیت های فنی بازی وارسازی در آموزش فهرست نویسی و شناسایی تأثیر آن در یادگیری دانشجویان. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کمّی انجام شد. جامعه پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی 17 دانشگاه سطح یک بود که از فهرست وزارت علوم و دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری سال های 1398-1399 استخراج شد. این فهرست شامل دانشگاه های اصفهان، الزهرا، بیرجند، تبریز، علامه، خوارزمی، شهید باهنر کرمان، شاهد، فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز، یزد، قم، سمنان، رازی کرمانشاه، شیراز، شهید مدنی آذربایجان و زابل است. تعداد کل جامعه دانشجویان 436 نفر استخراج شد که با روش نمونه گیری تصادفی و استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه 204 نفر تعیین شد. با توجه به الگوی ورباخ و هانتر به منزله چارچوب اصلی پژوهش، تعداد 7 مؤلفه بنیادی بازی وارسازی(داینامیک ها، مرحله، پروفایل، رقابت و پاداش، امتیاز، نشان، تابلوی پیشرفت) به دست آمد. در بخش نظریه یادگیری خودراهبر تعداد سه مؤلفه اساسی (خودکنترلی، خودمدیریتی، انگیزش و رغبت به یادگیری) جمع آوری شد. در بخش آماری پژوهش در رابطه با مؤلفه ها، ضریب آلفای کرونباخ همه مؤلفه ها و متغیرها بزرگ تر از 7/0 به دست آمد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و پی.ال.اس استفاده شد. نتیجه گیری : بازی وارسازی و یادگیری خودراهبر هر دو با هدف مشترک یادگیری مادام العمر می توانند سبب افزایش ظرفیت درگیرشدن در محیط آموزشی و افزایش سطح آمادگی و استقلال افراد در یادگیری و عملکرد خودراهبر دانشجویان تحصیلات تکمیلی شوند. هنگامی که افراد کاری را از روی علاقه انجام می دهند، آن کار برایشان جذاب و مهم می شود که نتیجه آن، خودکارآمدی و بهره وری خواهد بود. پژوهش هایی نظیر پژوهش حاضر می توانند برای برنامه ریزی بلندمدتِ تغییر در الگوی آموزش الکترونیکی در قلمرو علم اطلاعات و دانش شناسی را ارائه دهند و به نحو مطلوبی زمینه ساز به کارگیری فناوری های نوآورانه در محیط های با قابلیت ابتکار عمل باشند؛ بنابراین برای ایجاد طرح جدید در آموزش کتابداران و تأثیرگذاری مثبت در آینده شغلی آنان استفاده از زمینه های فناوری برتر، امری مهم و ضروری است.
انتشار معنایی: بازنمون معنایی انتشارات علمی مبتنی بر مجموعه هستی نگاری های اسپار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کاربرد فناوری های وب معنایی در مدل سازی و بازنمون معنایی انتشارات علمی (مانند مقالات، کتاب ها، پایان نامه ها و ...) که با عنوان «انتشار معنایی» شناخته می شود. روش: پژوهش، توصیفی و به روش اسنادی انجام شده است. «هستی نگاری های اسپار» (مجموعه هستی نگاری های ایجاد شده برای انتشار و ارجاع دهی معنایی) برای توصیف همه جنبه های عرصه نشر طراحی شده اند. برای انجام پژوهش، وب سایت مربوط به هریک از هستی نگاری های اسپار و برخی منابع مرتبط دیگر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: هستی نگاری های اسپار، مجموعه ای از هستی نگاری های مکمل یکدیگرند که امکان توصیف اطلاعات کتابشناختی انواع منابع و اجزای مختلف آن ها ، انواع استنادات و ارجاعات کتابشناختی منابع علمی، مراحل گردش کاری نشر (مانند نقش های عامل های مشارکت کننده در فرآیند نشر، انواع همکاری های علمی، وضعیت های مختلف مدرک، و ...)، و همچنین سنجه ها و داده های آماری منابع کتابشناختی (مانند ضریب تأثیر، شاخص هیرش و ...) را در قالب جملات فراداده ای ماشین خوان در زبان آر.دی.اف فراهم می کنند. مجموعه هستی نگاری های اسپار در چهارگروه قابل دسته بندی است: هستی نگاری های مربوط به توصیف اطلاعات کتابشناختی انواع منابع و بخش های آن ها (DoCO، DataCite، FaBiO، DEO، و FRBR-DL)، هستی نگاری های مربوط به توصیف استنادات منابع علمی (BiRO، CiTO و C4O )، هستی نگاری های مربوط به توصیف گردش کاری نشر (PSO، PRO، SCoRO، PWO، FRAPO و FR)، و هستی نگاری های مربوط به توصیف سنجه ها و داده های آماری منابع کتابشناختی (BiDO و FiveStars). نتیجه گیری: تحولات چشمگیر بحث انتشار معنایی در زمینه تغییر شیوه انتشار و به اشتراک گذاری داده های پژوهشی، ارتقای قابلیت جستجو، امکان تعامل بیشتر با کاربران، ایجاد رابط های هوشمند و استنتاج گرهای وب معنایی و ...، ضرورت توجه بیشتر به این عرصه را از سوی مراکز کتابشناختی و مؤسسات علمی و پژوهشی آشکار می سازد. استفاده از زبان های وب معنایی مانند «آر.دی.اف.»، «آر.دی.اف.اس.»، «اُ.دبلیو.ال.» و «اسپارکل» برای کمک به تجزیه و تحلیل، پردازش، و تفسیر آسان تر داده های علمی، می تواند سبب افزایش رؤیت پذیری، کشف پیوندهای ناشناخته بین آثار، یافتن پژوهش های مرتبط، و ... شود. هستی نگاری های اسپار ضمن ایجاد ساختار برای اطلاعات مرتبط با انتشارات علمی، امکان توصیف و بازنمون معنایی ابعاد مختلف نشر را فراهم می کنند. ارتباط بحث انتشار معنایی با مطالعات علم سنجی، مدیریت داده های پژوهشی، ارزیابی و رتبه بندی نشریات، فرآیند داوری مقالات و ... افق های جدیدی را در پژوهش های رشته علم اطلاعات و دانش شناسی می گشاید و تحقق این امر با تکیه بر فناوری های وب معنایی می تواند راهگشای برخی از چالش ها و مشکلات کنونی باشد. فقدان توجه به مبحث انتشار معنایی در پژوهش های داخلی و همچنین نبود پژوهش هایی که هستی نگاری های اسپار را برای مدل سازی و بازنمون معنایی انتشارات علمی در زبان فارسی استفاده کنند، ضرورت توجه و تمرکز بیشتر به این عرصه را می طلبد.
تعیین میزان قابلیت اطمینان در سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به کمک رگرسیون خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به منظور تعیین و ارتقای کارایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود هنوز روش استاندارد و مخصوصی برای ارزیابی این سیستم ها ارائه نشده است. در ارزیابی یک سیستم پرسش و پاسخ تعاملی معیارهای زیادی تاثیرگذار می باشد. یکی از معیارها، قابلیت اطمینان است. تلاش های اندکی در راستای اندازه گیری اتوماتیک و تعیین دقیق معیارهای قابلیت اطمینان در سیستم پرسش و پاسخ تعاملی با بکارگیری مدل های گوناگون، صورت گرفته است. در این مقاله، یک روش جدید جهت اندازه گیری قابلیت اطمینان، با استفاده از ایجاد مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر قابلیت اطمینان اعم از معیارهای کیفی و کمی به کمک رگرسیون ارائه شده است. در این روش ابتدا لیستی از ویژگی های کیفی و کمی تاثیرگذار جمع آوری و سپس با توجه به ضوابط تعیین شده 8 ویژگی کمی انتخاب شدند. سپس براساس پرسشنامه تهیه شده، ضرایب تاثیر سوالات تعیین و با ترکیب این ویژگی ها طبق رابطه پیشنهادی قابلیت اطمینان اندازه گیری شد. ارزیابی عملکرد مجموعه معیارهای انتخابی بر روی چهار سیستم پرسش و پاسخ تعاملی نشان داد که با به کارگیری این مجموعه معیارها، امکان اندازه گیری قابلیت اطمینان برای یک سیستم پرسش و پاسخ فراهم شده است.
شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از ماتریس علاقه/قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ذی نفعان سازمان به عنوان کسانی که بر آن اثر می گذارند و از آن اثر می پذیرند نقش مهمی در خط مشی گذاری ها و برنامه ریزی های سازمان دارند. با وجود این، همه ذی نفعان به لحاظ علاقه و قدرتی که در ارتباط با سازمان دارند در یک سطح نیستند و لازم است آن ها را با توجه به این دو عامل دسته بندی کرد و اولویت سازمان در تعامل با آن ها را مشخص نمود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان کتابخانه های عمومی ایران و تعیین نوع تعامل متناسب با آن هاست.روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد کمی و اکتشافی است. از دو روش اسنادی و پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش، خبرگان حوزه کتابخانه عمومی بودند که از میان 50 خبره شناسایی شده، 41 نفر پرسش نامه میزان علاقه/قدرت ذی نفعان کتابخانه های عمومی را تکمیل کردند. پایایی این ابزار توسط آزمون آلفای کرونباخ به میزان 926/0 به تأیید رسید. پس از گردآوری پرسش نامه ها، یافته ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شدند و در نهایت نتیجه گیری به عمل آمد. یافته ها: از میان 24 ذی نفع شناسایی شده، هیئت امنای نهاد کتابخانه های عمومی، مدیران ستادی و استانی، کتابداران، کارشناسان ستادی، خیرین و انجمن های کتابخانه های عمومی به عنوان ذی نفعان کلیدی دارای بیشترین قدرت و علاقه تعیین شدند. اعضاء، ساکنان محدوده خدمت، انجمن های علمی و فروشندگان تجهیزات کتابخانه ای به عنوان ذی نفعانی دارای علاقه زیاد و قدرت کم تعیین شدند. دولت و دستگاه قانون گذار، شهرداری ها، رسانه های عمومی و فضای مجازی به عنوان ذی نفعانی که دارای بیشترین قدرت و علاقه کمتر هستند شناسایی شدند. بقیه ذی نفعان نیز در دسته چهارم که از قدرت و علاقه کمتری برخوردارند جای گرفتند. نتیجه گیری: نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان متولی کتابخانه های عمومی در ایران، می تواند متناسب با جایگاه گروه های ذی نفع در ماتریس علاقه/قدرت، به تعامل با هر یک از آن ها بپردازد، بدین ترتیب که گروه اول را در تصمیم گیری ها مشارکت دهد، به گروه دوم اطلاع رسانی کند، گروه سوم را راضی نگه دارد و برای ذی نفعان گروه چهارم کمترین تلاش را صرف کند.
مروری بر پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش: رویکرد کمّی، کیفی و ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات به ویژه موتورهای کاوش به یکی از مهم ترین پژوهش ها در حوزه علوم اطلاعات تبدیل شده است. با وجود این پژوهشی که به مرور پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش بپردازد، مشاهده نشد. از این رو، هدف از این پژوهش آن است تا تحلیلی از پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش با استفاده از روش های پژوهش کمی، کیفی و ترکیبی ارائه شود. روش شناسی: این پژوهش مطالعه ای مروری است که برای مرور مقالات مرتبط، واژه های «ارزیابی موتورهای کاوش»، «ارزیابی موتورهای جستجو» «ارزیابی نظام بازیابی اطلاعات»، «ارزیابی ربط»، «موتور کاوش»، «موتور جستجو» در پایگاه های اطلاعاتی مگ ایران و سید جستجو شد. همچنین واژه های «evaluation search engine»، «evaluation information retrival»، «method and information retrieval»، «research and search engine» و «relevance» در گوگل اسکالر جستجو شد و سپس مقالات بازیابی شده مطالعه گردیدند. در نهایت، پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش عمومی منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی از سال 1377(1998) تاکنون با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی بررسی شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پژوهش های بررسی شده، ارزیابی موتورهای کاوش با یکی از رویکردهای کمی، کیفی و ترکیبی انجام شده است. از حوزه های پژوهشی رویکرد کمی می توان از موضوع هایی چون پوشش و همپوشانی، کیفیت چکیده سازی و نمایه سازی، الگوریتم بازیابی، نظام توصیه گر، رابط کاربری و کیفیت رتبه بندی مدارک در موتورهای کاوش نام برد. در رویکرد کیفی نیز دو نوع پژوهش قوم نگاری و نظریه زمینه ای مشاهده شد که در پژوهش های قوم نگاری به توصیف رفتار اطلاع یابی کاربران پرداخته شده است. در نوع دیگر از رویکرد کیفی یعنی نظریه زمینه ای دو حوزه پژوهشی پایبند به اصول کیفی و نیمه پایبند به اصول کیفی قابل تشخیص است. از این رو یورلند (2010)، پژوهشگرانی را نقد کرده است که پژوهش های خود را متعلق به رویکرد کاربرگرایی و کیفی می دانند ولی از کلیه اصول خود پیروی نکرده اند. نتیجه : همان گونه که در حوزه روش پژوهش، ابتدا روش کمی و سپس روش کیفی مطرح شده است و در نهایت روش ترکیبی برای استفاده از نقاط قوت هر دو روش ارائه شده است. به نظر می رسد که این روند تغییر در روش های پژوهشی از کمی به کیفی و سپس از کیفی به ترکیبی بر ارزیابی بازیابی اطلاعات به ویژه موتورهای کاوش نیز تأثیرگذار بوده است؛ زیرا در پژوهش های بازیابی اطلاعات نیز ابتدا رویکرد نظام گرا در ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات مطرح شده است و سپس برخی از پژوهشگران این رویکرد را به نقد کشیده اند که در نتیجه رویکرد کاربرگرایی در توجه به کاربران ارائه شده است و در سال های اخیر نیز پژوهشگرانی چون ساراسویک (2007) و ثورنلی (2012) توجه به هر دو رویکرد را ضروری دانسته و به رویکرد دوگان محوری در پژوهش های ارزیابی بازیابی اطلاعات اشاره کرده اند.