فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای تجاری سازی خدمات کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی توسعه ای بوده و از نظر روش شناسی، در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد، همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شده است. از روش نمونه گیری گلوله برفی، استفاده شد. با استفاده از شاخص اشباع نظری، 25 نفر از اساتید گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی، اقتصاد، مدیریت کارآفرینی و مدیران و کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های شهر کرمانشاه، مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش: بعد از تجزیه و تحلیل داده ها از طریق انجام مراحل کدگذاری، مقوله ها یا عناصر اصلی زیر برای تجاری سازی به دست آمد: کشف (خلق) ایده، ارزیابی ایده، مخاطبان، قوانین و مجوزها، روش تجاری سازی، تأمین منابع مالی، امکانات و تجهیزات، نحوه تولید و بازاریابی. نتیجه گیری: در نهایت مدلی برای تجاری سازی خدمات کتابخانه های دانشگاهی به دست آمد که به صورت فرایندی متشکل از 9 مقوله اصلی است. همچنین بر اساس مصاحبه های انجام شده و مشاهدات و تجربیات محققان، مواردی همچون ناآگاهی از فرایند تجاری سازی، عدم وجود مدیران متخصص در کتابخانه، کمبود نیروی انسانی متخصص، بکارگیری افراد غیرمتخصص در کتابخانه، ترس از تغییر در کتابداران، عدم وجود بودجه، نبود امکانات و تجهیزات مورد نیاز، نامساعد بودن زیرساخت های قانونی، نامساعد بودن زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و غیره به عنوان موانع تجاری سازی خدمات کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه شناسایی شدند.
طراحی صفات داده ای مستند مبتنی بر روش داده های خرد و بررسی واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینه های مبتنی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی صفات داده های مستند مبتنی بر روش داده های خرد و تبیین واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینه های مبتنی بر آن انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به روش تجربی انجام شد. جامعه پژوهش شامل 400 پیشینه فراداده ای مستند مبتنی بر روش داده های خرد و بستر نحوی جی سان-ال. دی. از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبائی بود. گروه گواه را 200 پیشینه، شامل 100 پیشینه مربوط به توصیف کتاب در قالب داده های خرد و 100 پیشینه مشابه دیگر در قالب جی سان-اِل. دی. تشکیل می دادند، و گروه آزمون را 200 پیشینه، دارای 100 پیشینه با گسترش های داده های مستند در قالب داده های خرد و 100 پیشینه مشابه دیگر در قالب جی سان-اِل .دی.، (که 50 نمونه برای مستند نام ها و 50 نمونه دیگر مستند موضوعات) بود. پیشینه های یاد شده بر روی وبگاهی مستقل به نشانی www.aghadeh.ir منتشر و به موتورهای کاوش طراح فرانمای تولید داده های ساختارمند (اسکیما.اُرگ) معرفی گردید. سپس از طریق جستجو در موتورهای کاوش یاد شده با استفاده از ابزار گردآوری داده ها یعنی سیاهه وارسی تهیه شده توسط پژوهشگران، چگونگی نمایه سازی و بازیافت پذیری پیشینه های فراداده ای گروه های گواه و آزمون در نتایج جستجوی موتورهای کاوش منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که موتورهای کاوش قادر به نمایه سازی و بازیافت پذیرسازی تمامی پیشینه های جامعه پژوهش و ارزش های گسترش های مرتبط با داده های مستند طراحی شده بودند. چنین امکانی برای پیشینه های داده های مستند نام و داده های مستند موضوعی وضعیت یکسانی داشت. نتیجه گیری: با ایجاد امکان نمایه پذیری و پدیدارنمایی معنایی هر یک از ارزش های صفات ناگزیده در پیشینه های گروه آزمون، افزون بر ارزش های مرجح نام و اصطلاحات موضوعی، جامعیت بازیابی در موتورهای کاوش افزایش، و کنترل مستندات در مهمترین ابزارهای کاوش وب بهبود خواهد یافت.
بررسی کمی و کیفی محیطی و بیولوژیک در مخازن و فضاهای کتاب خانه ای در مرکز اسناد و کتاب خانه پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات عمده کتاب خانه ها و مراکز اسناد در سراسر جهان، مربوط به آسیب های بیولوژیکی مواد کتاب خانه ای است. شناخت کمی و کیفی عوامل بیولوژیک و عوامل محیطی مؤثر بر بقا و رشد میکروارگانیسم ها از بخش های اصلی حفاظت پیشگیرانه به شمار می آید. در این مطالعه در راستای حفاظت پیشگیرانه از تخریب آثار کاغذی و نسخ خطی موجود در مرکز اسناد و کتاب خانه پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران، به بررسی آلودگی های بیولوژیک مخازن و بخش های مختلف این مرکز و ارزیابی فاکتورهای محیطی (دما، رطوبت نسبی) پرداخته ایم. روش/ رویکرد پژوهش: در این مطالعه بررسی کمی و کیفی آلودگی های بیولوژیک (باکتریایی و قارچی) با کمک روش رسوبی (غیرفعال) انجام شده است. هم چنین از فاکتورهای محیطی (دما و رطوبت نسبی) در دو مخزن اصلی این مرکز شامل مخزن دیداری شنیداری و مخزن اسناد نمونه برداری انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: میزان نوسانات دما و رطوبت نسبی در مخزن اسناد و دیداری شنیداری زیاد و خارج از محدوده استاندارد بود. هم چنین در بررسی های بیولوژیک مخازن، میزان آلودگی باکتریایی و قارچیِ مخزن کتاب خانه بالاتر از سطح هشدار بود. سویه های غالب باکتریایی جداسازی شده در این مطالعه به جنس های باسیلوس و استافیلوکوکوس و سویه های غالب قارچی جداسازی شده به جنس های آسپرژیلوس، پنی سیلیوم، آلترناریا، کلادوسپوریوم تعلق داشتند که اغلب آن ها ظرفیت زیادی برای تولید آنزیم های تجزیه کننده کاغذ دارند.
شناسایی و تعیین انواع ویژه و صفات موجودیت های داده ای در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت شناسایی انواع موجودیت ها و صفات ویژه آن ها در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش، این پژوهش ضمن شناسایی و تعیین انواع مذکور، صفات بومی این موجودیت ها را نیز به طور کامل تعیین نمود. روش شناسی : این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف، یک پژوهش توسعه ای کاربردی است که با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. واحد ثبت، موجودیت های داده ای در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی و همچنین صفات بودند. واحد معنا نیز، پیشینه های فراداده ای در نظر گرفته شد. ابتدا با استفاده از روش اسنادی، و با سرشماری پیشینه های فراداده ایِ موجودیت های داده ای ایرانی اسلامی در فهرست کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مرکز فرهنگ و معارف قرآن، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی و مقالات سه پایگاه اطلاعاتی ویکی فقه، ویکی شیعه و ویکی اهل بیت برای هر یک از انواع مورد بررسی قرار گرفت و انواع و صفات ویژه استخراج گردید. سپس با مصاحبه با 5 متخصص در حوزه انتشارات ایرانی اسلامی و سازماندهی اطلاعات، بررسی دقیق تر انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای در حوزه ایرانی اسلامی صورت گرفت. سؤالات مصاحبه به تفکیک برای هرکدام از انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای بود. بخشی نیز برای ذکر صفات پیشنهادی در نظر گرفته شد. یافته ها : 8 نوع موجودیت داده ای دارای صفات ویژه در موجودیت ها شناسایی شد که شامل نوع اول مستدرک/ ذیل/ تکلمه/ الحاقات دارای شش صفت ویژه و تنها صفت ویژه «نوع مستدرک» دارای سه صفت در سطح اول بود؛ نوع دوم تقریر/ امالی/ تحریر دارای یک صفت ویژه؛ نوع سوم شرح/ توضیح/ تفسیر/ تبیین دارای دو صفت ویژه؛ نوع چهارم اجازه دارای دو صفت ویژه؛ نوع پنجم سماعات دارای یک صفت ویژه؛ نوع هفتم حاشیه ها/ تعلیقات دارای دو صفت ویژه؛ نوع هفتم جنگ/ سفینه/ کشکول/ بیاض/ مرقع/ خرقه دارای یک صفت ویژه و نوع هشتم تذکره/ زندگینامه/ سرگذشتنامه/ بیوگرافی/ تراجم دارای سه صفت ویژه. نتیجه : با توجه به اینکه در فرانماها و استانداردهای جدید به انواع و صفات ویژه آن ها در موجودیت های داده ای بافت ایرانی اسلامی پرداخته نشده است نتایج پژوهش حاضر می بایست در ایجاد پروفایل کاربردی فراداده ای جهت توصیف و سازماندهی انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی در محیط وب کنونی به کار رود.
بررسی عوامل تسهیلگر در پیاده سازی مدیریت دانش با توجه به نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی (نمونه پژوهی: کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش عوامل تسهیلگر در پیاده سازی مدیریت دانش با توجه به نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه بررسی شد و بر مبنای آن مدل ساختاری برآورد شده ارائه گردید. روش شناسی: روش پژوهش بر اساس هدف پژوهش از نوع کاربردی است. براساس نحوه گردآوری داده ها روش پژوهش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی به شیوه تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی تشکیل داد. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کرجسی و مورگان با سطح خطای 05/0 استفاده شد. حجم نمونه 109 نفر برآورد شد. 92 نفر (5/84) به پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شد. برای بررسی اعتبار محتوایی از نظرات کارشناسان و خبرگان مدیریت دانش استفاده شد. برای بررسی پایایی گویه ها و سازه ها از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده استفاده گردید. برای توصیف داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی مسیری ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (Smart PLS 3.3) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دیدگاه های کتابداران زن و مرد در مورد عوامل تسهیل کننده پیاده سازی مدیریت دانش تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج آزمون حداقل مربعات جزئی حکایت از تأیید فرضیه های پژوهش داشت و بر این اساس مدل های اندازه گیری و ساختاری از نظر آماری برازش مناسبی داشتند. نتایج نشان داد راهبرد مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و منابع انسانی اثر مثبت و معناداری بر پیاده سازی مدیریت دانش داشتند. استراتژی مدیریت دانش بالاترین (310/0) و فناوری اطلاعات (261/0) کمترین ضریب تأثیر را بر پیاده سازی مدیریت دانش داشتند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد ساختار سازمانی به عنوان متغیر میانجی در تعدیل روابط بین عوامل تسهیل کننده و پیاده سازی مدیریت دانش نقشی نداشت. نتیجه گیری : نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها اثرات عوامل تسهیل کننده بر پیاده سازی مدیریت دانش را تأیید کرد. بنابراین می توان به مدل طراحی شده و عوامل تسهیلگر پیاده سازی مدیریت دانش تکیه کرد و نتایج به دست آمده را برای پیاده سازی مدیریت دانش به کتابخانه ها تعمیم داد.
واکاوی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی و پدیده هایی نظیر برچسب گذاری، تغییراتی را در زمینه زبان اطلاعات، هم در محتوا و هم در بیان صوری آن و در ساختار سازماندهی اطلاعات موجب شده است. هدف این پژوهش بررسی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در پدیده برچسب گذاری اجتماعی است. روش پژوهش تحلیل گفتمان با رویکرد «لاکلا و موف» است. پایگاه «لایبرری ثینگ» با توجه به این که نمونه ای برجسته و غنی از دلالت های گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری را ارائه داده، به صورت هدفمند به عنوان مورد پژوهش انتخاب شد. یافته ها نشان داد که گفتمان سازماندهی اطلاعات در برچسب ها در تقابل با گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات در کتابخانه ها شکل گرفته است. در مفصل بندی گفتمان سازماندهی برچسب ها، کاربر به عنوان دال مرکزی، محور مفصل بندی قرار گرفته و دال های شناوری چون زبان، فهرست نویسی، و عضویت در نظام معنایی گفتمان سازماندهی برچسبی پیرامون دال مرکزی کاربر مفصل بندی می شوند. این گفتمان تلاش دارد با جذب عناصری از گفتمان رقیب نظیر رده بندی، روزآمدی، رایگان بودن و ایجاد انسداد معنایی، آن ها را تبدیل به وقته های گفتمان خود کند. این کار در فضای تقابل و غیریت سازی با ایجاد زنجیره هم ارزی از عناصر قابل جذب در گفتمان خودی، و در مقابل، ایجاد زنجیره تفاوت و بزرگنمایی عناصری همچون کهنگی، اقتدارگرا بودن، و سلسله مراتبی بودن در گفتمان رقیب (گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات) و طرد آن ها به حوزه گفتمان گونگی یا میدان گفتمان صورت می گیرد.
نقش مدیریت دانش و سواد دیجیتالی در عملکرد شغلی: سهم متغیر یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
359 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف: برای کسب موفقیت در هر سازمانی، توجه به عملکرد شغلی امری بدیهی است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی معلمان موثر است که این مطالعه با هدف بررسی رابطه علّی مدیریت دانش و سواد دیجیتالی در عملکرد شغلی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در بین دبیران مدارس متوسطه دوم شهر ارومیه انجام شده است.
روش : پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ی دبیران مدارس متوسطه دوم شهر ارومیه به تعداد 1123 نفر تشکیل دادند که از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 285 نفر به عنوان نمونه، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت دانش شرون لاوسون (2003)، سواد دیجیتالی توحیدی اصل (1391)، یادگیری سازمانی فام و اسوایرسزک (2006) و عملکرد شغلی پاترسون (1970) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها، با روش های روایی منطقی (صوری و محتوایی) مورد بررسی قرار گرفت و پس از اصلاحات لازم، مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مدیریت دانش 87/0، سواد دیجیتالی 93/0، یادگیری سازمانی 93/0 و عملکرد شغلی 86/0 برآورد گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون) و آمار استنباطی (تحلیل مسیر مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهایSPSS 24 و Lisrel 8.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای مدیریت دانش و عملکرد شغلی (65/0ß=)، سواد دیجیتالی و عملکرد شغلی (42/0ß=)، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی (53/0ß=) و سواد دیجیتالی و یادگیری سازمانی (56/0ß=) رابطه مستقیم، مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که مدل پیشنهادی پژوهشگران از برازش مناسبی برخوردار بوده و بین مدیریت دانش و سواد دیجیتالی با عملکرد شغلی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در بین دبیران مدارس متوسطه دوم شهر ارومیه، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مدیریت دانش، سواد دیجیتالی و یادگیری سازمانی بر عملکرد شغلی دبیران تأثیر بسزایی دارد. هرگونه افزایش مدیریت دانش، سواد دیجیتالی و یادگیری سازمانی منجر به افزایش عملکرد شغلی دبیران می شود. لذا، برای دستیابی به عملکرد شغلی بالا، توجه به مدیریت دانش، سواد دیجیتالی و یادگیری سازمانی ضروری به نظر می رسد. معلمان با توجه بیشتر به مدیریت دانش، سواد دیجیتالی و یادگیری سازمانی می توانند عملکرد شغلی بالایی را تضمین کنند.
شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کتابخانه ها جهت حفظ جایگاه خود و اثرگذاری بهتر در جامعه، نیازمند کارآفرینی درون سازمانی هستند؛ اما نتایج پژوهش ها حکایت از وضعیت نامطلوب کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه ها دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی کتابداران کتابخا نه های دانشگاه فردوسی (47 نفر) و دانشگاه علوم پزشکی مشهد (45 نفر) بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد (هر دانشگاه یک طبقه در نظر گرفته شد). بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد نمونه دانشگاه فردوسی 37 نفر و تعداد نمونه دانشگاه علوم پزشکی مشهد 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود (شامل 72 گویه). پرسشنامه پس از تأیید روایی و پایایی، به اعضای نمونه توزیع شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به وسیله نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه دسته موانع ساختاری، رفتاری و زمینه ای، موانع کارآفرینی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بودند که مهمترین آنها موانع زمینه ای بود و سپس به ترتیب موانع ساختاری و رفتاری قرار داشتند. در کتابخانه های هر دو دانشگاه، مهمترین مانع زمینه ای، عوامل اقتصادی؛ مهمترین مانع ساختاری، سیستم حقوق و دستمزد و مهمترین مانع رفتاری، انگیزش کارکنان بود. نتیجه گیری: موانع متعدد داخلی و خارجی برای کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد وجود دارد، اما نکته با اهمیت آن است که ویژگی های شخصیتی کتابداران و مدیران و همچنین فرهنگ سازمانی که از عوامل مهمی جهت بروز رفتارهای کارآفرینانه در یک سازمان هستند، در این کتابخانه ها وضعیت مناسبی دارند و در صورت رفع موانع، امکان بروز فعالیت های کارآفرینانه در این کتابخانه ها به خوبی میسر خواهد شد.
تأثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد شغلی با میانجیگری جو اخلاقی در کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد شغلی با میانجیگری جو اخلاقی در کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز است. روش : پژوهش حاضر از منظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از منظر روش از نوع مطالعات کمی است که به روش توصیفی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز هستند که 87 نفر از آنان به روش سرشماری در پژوهش مشارکت داشتند. در این پژوهش از پرسشنامه های جو اخلاقی، عملکرد شغلی و اخلاق حرفه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از آزمون هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اخلاق حرفه ای تأثیر معنا داری بر عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز و جو اخلاقی کتابخانه ها دارد. از سوی دیگر، جو اخلاقی تأثیر معنا داری بر عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز دارد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که اخلاق حرفه ای از طریق جو اخلاقی تأثیر غیرمستقیم معنا داری بر عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی دارد. بر اساس نتایج، هر چهار فرضیه پژوهش تأیید شدند. نتیجه گیری: وجود چهارچوب ها و رهنمودهای اخلاقی در کتابخانه های دانشگاهی می تواند زمینه برای ظهور و تثبیت جو اخلاقی در این کتابخانه ها را فراهم کند. یک کتابدار فقط در صورتی می تواند عملکرد مطلوبی از خود به جا بگذارد که در یک جو اخلاقی مطلوب بتواند توانایی های اخلاقی و رفتاری خود را نشان دهد و از این طریق می تواند به طیف های مختلف از مراجعان خدماتی متناسب با نیازها و خصوصیاتشان ارائه کند.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی استان گلستان در سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی استان گلستان در سال 1396 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاهی استان گلستان می باشد. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی می باشد. توصیفی از آن جهت که یافته ها به همان صورت که جمع آوری شده اند، توصیف می گردند. از آنجایی که اطلاعات توسط یک نمونه از جامعه اصلی به وسیله پرسشنامه به دست آمده، بُعد پیمایشی این بررسی نیز تأمین گردیده است. برای تأیید روایی پرسشنامه از روش نظرخواهی از خبرگان استفاده شده است. به منظور تهیه و تعیین حجم نمونه آماری از روش سرشماری استفاده شد. نتایج: براساس نتایج به دست آمده، درک مدیران کتابخانه های دانشگاهی از مدیریت دانش، رتبه اول (90 درصد) را به خود اختصاص داده است. مبانی نظری موجود نشان می دهد که با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی از عوامل اثرگذار مدیریت دانش می باشد، بهره گیری از فرهنگ جدید باید با تغییرات مدیریت دانش همراه باشد. زیرساخت های فناوری اطلاعات رتبه دوم (71 درصد) را کسب کرد. ایجاد زیرساخت های فناوری اطلاعات ساختار اطلاعاتی پویایی را در کتابخانه ها ایجاد کرده و منجر به اشتراک گذاری آسان تر اطلاعات خواهد شد. آشنایی کتابداران با مفهوم مدیریت دانش در رتبه سوم (64 درصد) قرار دارد. آشنایی کتابداران با مفهوم مدیریت دانش، پیاده سازی مدیریت دانش را تسهیل می کند. فرهنگ سازمانی نیز رتبه چهارم (61 درصد) را به خود اختصتص داد. آشنایی مدیران کتابخانه های دانشگاهی با مفهوم مدیریت دانش موجب شناسایی دانش موجود در کتابخانه ها خواهد شد. همچنین نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، بین زیرساخت های فناوری اطلاعات و مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین آشنایی کتابداران با مفهوم مدیریت دانش و پیاده سازی آن در کتابخانه ها نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، بین درک مدیران کتابخانه های دانشگاهی از مدیریت دانش و پیاده سازی آن در کتابخانه های دانشگاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. آشنایی مدیران کتابخانه های دانشگاهی با مفهوم مدیریت دانش به مدیریت صریح و سیستماتیک دانش حیاتی و فرآیندهای مربوط به ایجاد، سازماندهی، انتشار، استفاده و اکتشاف دانش با کیفیت بیشتری منجر می شود تا تولید و جریان دانش به منظور ایجاد و برآورده ساختن انتظارات سازمان، مشتریان و کاربران در کل سازمان به کار گرفته شود. این امر موجب شناسایی و تحلیل سرمایه های دانشی موجود و مورد نیاز و فرآیندهای مرتبط با سرمایه دانش و نیز برنامه ریزی و کنترل بعدی عملیات برای توسعه سرمایه ها و فرآیندها به منظور تأمین اهداف کتابخانه ها خواهد شد.
درک کاربرد رسانه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی با مدل انتظار استفاده و رضامندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
117 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی درک کاربرد رسانه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تهران با مدل انتظار استفاده و رضامندی است.
روش : این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری شامل 2200 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران بوده و حجم نمونه براساس جدول مورگان تعداد 327 نفر معین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جهت تعیین نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، آزمون تحلیل عاملی تأییدی برای تأیید روایی سؤالات و برای مشخص کردن عوامل کلیدی هر مؤلفه از فن مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که به اشتراک گذاری اطلاعات در اینستاگرام با ضریب مسیر (209/0)، قوی تر از تلگرام است. همچنین رضایت مندی لذت ادراک شده از تلگرام با ضریب مسیر (266/0)، قوی تر از اینستاگرام است. هیچ اختلاف معناداری بین اینستاگرام و تلگرام در دیگر متغیرها شامل تعامل اجتماعی، گذران وقت، خود گزارش دهی و جذابیت رسانه ها، مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانشجویان تحصیلات تکمیلی از هر دو رسانه مورد مطالعه، برای اهداف مختلف از جمله تعامل اجتماعی، وقت گذراندن و خود گزارش دهی استفاده می کنند و با وجود فیلتر بودن تلگرام، تفاوت معناداری بین کاربرد تلگرام و اینستاگرام مشاهده نشد و تقریباً هر دو رسانه به یک میزان رضامندی کاربران را به دنبال داشتند.
ترسیم نقشه تولیدات علمی در حوزه کاربرد بازاریابی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
339 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ترسیم نقشه علمی و تحلیل خوشه ای پژوهش های منتشر شده در حوزه پژوهش های کاربرد بازاریابی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی با استفاده از مدارک نمایه شده در پایگاه وب آف ساینس است.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده که با استفاده از روش علم سنجی انجام شده است. به طور کلی 431 سند در حوزه بازاریابی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی استخراج شد و مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل های آماری علاوه بر نرم افزار اکسل، از نرم افزارهای علم سنجی مانند، وُس ویور و یو.سی.آی.نت استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد کلیدواژه های بازاریابی با فراوانی ۲۴، بازاریابی کتابخانه ای با فراوانی ۱۸، کتابداری با فراوانی ۱۴ و رسانه های اجتماعی با فراوانی ۱۳ بیشترین هم رخدادی را میان متون مورد مطالعه داشته اند. از طرفی، تحلیل خوشه های کلیدواژه ها نشان داد که حوزه موضوعی بازاریابی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از هفت خوشه تشکیل شده است و خوشه شماره دو با کلیدواژه های بنگلادش، منابع اطلاعات، خدمات اطلاعاتی، بازاریابی، آمیخته بازاریابی، استراتژی بازاریابی، کتابخانه های عمومی، بازاریابی استراتژیک، دانشگاه، وب سایت ها و شبکه جهانی وب، مهم ترین خوشه است که در این میان کلیدواژه های بازاریابی و خدمات اطلاعاتی مهم ترین کلیدواژه های این خوشه محسوب می شوند. همچنین یافته ها نشان داد، خوشه سوم از ده کلیدواژه تشکیل شده و عمدتاً به بازاریابی در کتابخانه ها مربوط می شود و نشان می دهد ظهور بازاریابی در کتابخانه ها و بکارگیری آن در بازاریابی از جمله مهم ترین مباحث مد نظر پژوهشگران این حوزه است. در خوشه چهارم ۸ کلیدواژه مشاهده می شود که عمدتاً به بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی می پردازد.
نتیجه گیری : ترسیم و تحلیل نقشه موضوعی بازاریابی در کتابخانه ها نشان داد که پژوهشگران حوزه بازاریابی در کتابخانه ها، آنگونه که شایسته است به این حوزه، به ویژه موضوعاتی نظیر بازاریابی در کتابخانه های دانشگاهی، بازاریابی در کتابخانه های عمومی، بازاریابی دیجیتال و بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر توجه نکرده اند . انتظار می رود که پژوهشگران از شکاف های موضوعی موجود در این حوزه مطلع شوند و پژوهش هایی در رابطه با موضوعات بیان شده انجام دهند.
تاثیر تعاملات آموزشی - پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران بر تولیدات علمی در دانشگاه مازندران با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
485 - 508
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تعاملات آموزشی- پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران بر تولیدات علمی در دانشگاه مازندران با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری است.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری نیز اعضای هیأت علمی، دانشجویان دکتری و کتابداران دانشگاه مازندران به تعداد 1434 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران، 485 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS26 ,SMARTPLS استفاده شد.
نتایج: تأثیر تعاملات آموزشی و پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران بر تولیدات علمی معنادار است. هم تعاملات آموزشی استاد- دانشجو با کتابداران (323/0=β) و هم تعاملات پژوهشی آنان به صورت مستقیم (472/0=β) بر تولیدات علمی اثرگذار است.
نتایج حاصل از معادلات ساختاری بیانگر برازش مناسب مدل پیشنهادی است.
نتیجه گیری: تعاملات آموزشی و پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران به عنوان ثابت ترین عامل در توانمند کردن دانشگاه، بر تولیدات علمی در دانشگاه مازندران، باعث افزایش تولیدات علمی می شود.
لذا، با توجه به نقش کتابداران عصر حاضر (مرجع، مشاور و مربی)، می توان با برگزاری همایش ها، نشست ها و کارگاه های آموزشی، این تعاملات را برجسته تر نمود. همچنین می توان تصویری روشن از تجربیات اساتید، دانشجویان و کتابداران دانشگاه ارائه داد که در تصمیم گیری های کلان دانشگاه برای پیشبرد و توسعه پژوهش راهگشا باشد.
ارائه و ارزیابی مدل پیاده سازی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان نیازمند توجه و طراحی مدل متناسب با شرایط و زمینه های خاص آن سازمان است. شرکت های بیمه از جمله سازمان های متکی بر سرمایه دانشی هستند که می توانند با پیاده سازی مدیریت دانش فرصت پیشرفت هرچه بیشتر را کسب نمایند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل پیاده سازی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و مدیران شرکت بیمه دانا به تعداد 1761 نفر بودند که تعداد 317 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل نیز با روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار آموس انجام گرفت.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که مدل از برازش کافی به داده ها برخوردار است. به گونه ای که شامل پنج بعد اصلی است و هر یک از ابعاد دارای مؤلفه های جداگانه است. بعد شرایط علّی شامل مؤلفه ایجاد حافظه سازمانی، اهمیت سرمایه فکری و فضای صنعت بیمه؛ بعد شرایط زمینه ای شامل چهار مؤلفه به صورت توسعه و بهسازی نیروی انسانی، نظام ارزیابی عملکرد و ارتقا مبتنی بر دانش، نهادهای عالی و نظارتی و مدیریت و رهبری؛ بعد شرایط مداخله گر شامل دو مؤلفه به صورت عوامل انسانی و عوامل درون سازمانی؛ بعد راهبردها و اقدامات شامل سه مؤلفه به صورت آماده سازی زیرساخت مدیریت دانش، کشف و گردآوری دانش و مستندسازی دانش؛ و بعد پیامدها شامل پنج مؤلفه به صورت افزایش بهره وری سازمان، ایجاد سازمان دانش محور، رشد عملکردی و اقتصادی سازمان، ارتقا سهم بیمه در رشد اقتصاد و بهبود عملکرد نیروی انسانی است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد مدل پیاده سازی مدیریت دانش به عنوان مرجع و الگویی برای شرکت بیمه دانا شامل پنج بعد اصلی و 17 مؤلفه است. از این رو، برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش در شرکت بیمه دانا باید به این عوامل توجه ویژه شود. در بین ابعاد پنج گانه مدل مدیریت دانش، بعد پیامدها دارای رتبه اول و شرایط علّی، جایگاه آخر را به خود اختصاص داده است.
Semantically Integrating Digital Libraries: Proposed Architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No. ۵, Summer & Fall ۲۰۲۲
51 - 77
حوزههای تخصصی:
Purpose : Library users need to have integrated access to digital library content and services. Preparing these services needs syntactic and semantic interoperability infrastructure. Nowadays most digital library applications syntactically have the ability to exchange with each other. Therefore the purpose of this paper is to propose semantic integration architecture for digital libraries to enable them to prepare new semantic services for their users. Method : This study was carried out in the following steps: firstly research literature was collected and studied. Studying research literature helps the researcher to prepare a primary version of the checklist to collect data in this study. The next step aimed to survey the semantic interoperability ability of digital library management systems. In this regard, 26 Iranian digital library management systems were studied by the researcher-made checklist in the previous step. The studied digital library management systems have syntactic interoperability functionalities. Then this study’s semantic integration architecture was proposed according to the analysis and results of the study. Finally, the "demonstration" method was used to assess the proposed architecture. Findings : Findings showed that studied digital library management systems focused on textual materials and paid very little attention to other library information resource formats. Moreover, in many cases, the studied digital library systems did not fill the contents of semantically needed metadata fields. On average, they attempt to document metadata fields such as subject and keywords, by existing reference materials such as Library of Congress Subject Headings and subjective thesauruses that they needed. Conclusion : According to the findings, the architecture of the semantic integration model based on the results of this study was proposed with three data, inference machine, and application layers.
Social Media and Human Resource Management Approach: The Transformation Model Design(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No. ۵, Summer & Fall ۲۰۲۲
78 - 120
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present article has been written to review studies in the field of social media evolution in human resources and the gaps in this research. This review paper is expected to motivate further research initiatives regarding the role of social media in different HRM practices. Method : The paper is based on 98 published papers collected from the Web of Science Database particularly from 1975 to 2021 (up to NOV) using VOSviewer software. Findings : After reviewing the paper contents, the author briefly highlighted the findings. According to studies, the results show that the issue of change has shifted to Transformation 4.0 in Media and HRM 4.0 in recent years. An approach that refers to concepts such as social networking and digital media. The results also show that traditional approaches to social media before 2018 are more related to Communication, Communities, Goals, Behavior, and so on. In recent years, concepts such as Technology, ACTIVISM, INTERNET USE, Facebook, Culture, etc. are related. Conclusion : The author expects that based on the findings; the organizational policymakers can get some practical guidelines regarding the efficient utilization of such a platform. In particular, the media can be a well-established platform for searching for competent employees and creating employer branding. Therefore, more and more research studies should be carried out focusing on this recent issue.
باتلاق اطلاعاتی: مفهومی نوین در بحران کرونا ویروس: بیان دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
159 - 163
حوزههای تخصصی:
در واقع، فضایی که حجم زیادی اطلاعات غیرمعتبر در آن تولید و اشاعه می یابد، باتلاق اطلاعاتی نام دارد. این اصطلاح خاص جریان اطلاعات در بحران ها با دامنه وسیع از جمله بحران کرونا ویروس می باشد. تفاوت این واژه با آلودگی اطلاعات این است که در آلودگی اطلاعات، حجم اطلاعات نادرست بسیار زیاد نبوده و اثرگذاری آن بر جامعه مقطعی است و چندان عمیق نیست. اما در باتلاق اطلاعاتی، حجم اطلاعات نادرست تولید شده بسیار زیاد و اثرات نامطلوب آن معمولا بلندمدت و نسبتا عمیق و عمیق است. برای مثال کمبود مواد غذایی خاص در برخی زمان ها می تواند روند عادی جامعه را دچار اختلال کند و فضایی برای تولید و اشاعه اطلاعات نادرست فراهم نماید، اما به دلیل موقتی بودن، اثرات در جامعه، چندوجهی و عمیق نیست. پس از مدتی این آلودگی با شفاف سازی و نیز تلاش برای حل مشکل از بین می رود. اما در بحران کرونا ویروس، تقریبا سراسر جهان با باتلاق اطلاعاتی مواجه شدند. در واقع حجم اطلاعات غیرمعتبر تولید و اشتراک گذاشته شده زیاد و امکان تشخیص اطلاعات معتبر از غیر معتبر تقریبا غیر ممکن شد. در این حالت مردم و دولت ها سردرگم شده و برون رفت جامعه از این شرایط بسیار سخت و زمان بر شد. لذا باید اثرات ایجاد باتلاق اطلاعاتی بر فرد و جامعه را بدانیم و برای حل آن راه حال های علمی و منطقی پیشنهاد دهیم. در این مقاله به تبیین این مساله پرداخته می شود.
جستاری بر گستره تعاریف اینترنت اشیاء در راستای ارائه یک تعریف جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به عنوان یک موضوع رو به رشد، تعریف رسمی و عمومی پذیرفته شده ای از اینترنت اشیاء وجود ندارد. مرور پژوهش های این حوزه نشان می دهد که هر پژوهشگر و سازمانی این فناوری را آنگونه که درک می نماید، تفسیر نموده است. در نتیجه، تا کنون ۱۱۶ تعریف از این فناوری نوظهور ارائه شده است. تحقیق حاضر تلاشی است در راستای شناخت و تسلط بیش از پیش بر تعریف اینترنت اشیاء که با روش مرور پیشینه و بررسی متون انجام شده است. همه تعاریف و توصیف های مربوط اما متنوع به هم ربط داده شد تا تعریفی تهیه شود که بتواند به عنوان مرجعی برای ذینفعانی که مایل به درک مفهوم اینترنت اشیاء هستند قرار گیرد. بررسی تعاریف ارائه شده در این حوزه نشان داد که بسیاری از آن ها دارای وجوه مشترک و مشابه هستند. در این مقاله، یک تعریف جامع از اینترنت اشیاء ارائه شده است که از تعاریف علمی ارائه شده در مقالات، کتب و وب سایت های سازمان های مختلف جهانی استخراج شده است. در نهایت، نگارندگان یک تعریف نسبتا جامع از اینترنت اشیاء ارائه داده اند که یک تعریف مطلق از معنای واقعی اصطلاح مورد بحث نیست، بلکه انتظار می رود به عنوان بخشی از تحقیق و توسعه ی آن در جهت معناداریِ واضح تر این اصطلاح مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش نگاه جامعی به تعاریف ارائه شده در گستره اینترنت اشیاء دارد و می تواند برای علاقه مندانی که به تازگی وارد حوزه اینترنت اشیاء شده اند و یا محققانی که خواستار تعمیق بیشتری در این رابطه هستند، مفید واقع گردد.
بررسی میزان رعایت معیار های مرتبط با حفاظت از محمل های اطلاعاتی غیرچاپی در کتابخانه های دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم پزشکی تبریز براساس استاندارد [E] ۱۸۹۲۵ ISO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان رعایت معیار های مرتبط با حفاظت از محمل های اطلاعاتی غیرچاپی در کتابخانه های دانشگاه تبریز و علوم پزشکی بر اساس استاندارد ۱۸۹۲۵ ISO انجام شده است. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری را مسئولان 25 کتابخانه دانشگاه تبریز و علوم پزشکی تشکیل می داد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه برگرفته از متن استاندارد ایزو ۱۸۹۲۵ بود که پس از تأیید روایی و پایایی اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار های اکسل و SPSS انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در بین ۲۵ کتابخانه مورد بررسی، کتابخانه های دانشکده تربیت بدنی، دانشکده حقوق و کتابخانه دانشکده پزشکی به ترتیب با میانگین۵۷/۳، ۴۵/۳ و ۴۳/۳، در بیشترین سطح و کتابخانه های دانشکده اقتصاد، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی و دانشکده مامایی و پرستاری به ترتیب با میانگین ۵۰/۱، ۵۵/۱ و ۵۷/۱ در کمترین سطح میزان رعایت استاندارد قرار دارند. سایر نتایج نشان داد از بین 7 مؤلفه مربوط به استاندارد ۱۸۹۲۵ ISO مؤلفه های محفظه ذخیره سازی و محوطه نگهداری به ترتیب با میانگین ۵۵/۳ و ۶/۳ بیشترین و مؤلفه های اقدامات لازم در برابر آتش سوزی و فرایند آماده سازی به ترتیب با میانگین ۸۰/۱ و ۶۹/۱ در کمترین سطح رعایت شده اند. میانگین کل میزان رعایت هفت مؤلفه استاندارد در کتابخانه های دانشگاه تبریز ۴۶/۲ و در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تبریز ۵۰/۲ است. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاکی از آن است که اغلب کتابخانه های مورد بررسی در زمینه حفاظت از محمل های اطلاعاتی غیرچاپی، از شیوه های منطبق بر استاندارد استفاده نمی نمایند که این امر می تواند در درازمدت برای کتابخانه به عنوان یک چالش مطرح شود.
تاثیر ابعاد فرهنگ سازمانی بر توسعه مدیریت دانش در جهاد دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ابعاد فرهنگ سازمانی بر توسعه مدیریت دانش در جهاد دانشگاهی به عنوان یک ضرورت در سازمان های پژوهش محور می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کمّی با هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران میانی و پایه جهاد دانشگاهی بوده و بر اساس جدول مورگان، نمونه 148 نفری با روش نمونه گیری غیر تصادفی- هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آن با روش چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS انجام شده است. نتایج: هریک از ابعاد فرهنگ سازمانی در سازمان پژوهش محور جهاد دانشگاهی، با توسعه مدیریت دانش رابطه مستقیم و بالایی دارند. تأثیر بُعد سازگاری با توسعه مدیریت دانش بیش از سایر ابعاد می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه بار عاملی مقداری مثبت است، بین ابعاد فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت) و توسعه مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد. بنابراین، با حمایت و توسعه بیشتر ابعاد فرهنگ سازمانی و ایجاد زیرساخت ها در جهاد دانشگاهی می توان به اجرای بهتر توسعه مدیریت دانش دست یافت.