ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
۴۱.

تحلیل برون دادهای پژوهشی حوزه موضوعی روان شناسی و بررسی حضور آن ها در رسانه های اجتماعی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه های سطح اول ایران روان شناسی علم سنجی دگرسنجی آلتمتریک اکسپلورر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۹۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت برون دادهای پژوهشی ده دانشگاه سطح اول ایران در حوزه موضوعی روان شناسی طی سال های 2010-2021 بود. روش این پژوهش از نوع کاربردی بود و با استفاده از شاخص های علم سنجی و آلتمتریکس انجام شد. جامعه پژوهش برون دادهای پژوهشی ده دانشگاه سطح اول ایران در حوزه موضوعی روان شناسی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس انتخاب شد. استخراج داده ها از پایگاه اسکوپوس، آلتمتریک اکسپلورر و سای ول انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای مایکروسافت اکسل (آمار توصیفی) و اس.پی.اس.اس. نسخه 22 (آزمون همبستگی) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که دانشگاه تهران ازنظر کمیت و تعداد استنادات دریافتی وضعیت بهتری داشت ولی دانشگاه تربیت مدرس ازنظر کیفیت برون دادهای پژوهشی عملکرد بهتری داشت. یافته ها نشان داد، برون دادهای پژوهشی با همکاری های بین المللی بالا دارای استنادهای مطلوبی بودند. در ادامه ارتباط آماری معنی داری بین نمره آلتمتریک با تعداد استنادات دریافتی برون دادها در اسکوپوس به دست آمد. نتایج نشان داد که برون دادهای پژوهشی حوزه موضوعی روان شناسی حضور مطلوبی در رسانه های اجتماعی نداشتند، بنابراین لازم است سیاستی در دانشگاه ها اتخاذ شود که پژوهشگران با حضور فعال و اشتراک گذاری آثار خود در رسانه های اجتماعی، به رؤیت پذیری بیشتر و افزایش استناد برون دادهای خود کمک کنند.
۴۲.

اعتباریابی مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال کتابخانه دانشگاهی مدل تحول دیجیتال کتابخانه اعتباریابی مدل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه و اهداف: تحول دیجیتال مفهوم به نسبت جدیدی در محیط کتابخانه های دانشگاهی است و به یکی از مفاهیم کلیدی موفقیت و پایداری برای کتابخانه ها در محیط رقابتی اطلاعات تبدیل شده است. نبود پژوهش های بنیادین و مبهم بودن ملزومات ساخت آن برای کتابخانه ها به ویژه در بافت کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران این نیاز را پدید می آورد تا ملزومات تحول دیجیتال را در کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران بررسی کنیم. برای این هدف پیش تر پژوهشی با روش دلفی انجام شده و مجموعه ای از عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران را در قالب مدل ارائه کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر سنجش اعتبار مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.روش ها: رویکرد این پژوهش کمی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد بررسی 753 نفر از مدیران، معاونان و کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند و نمونه آماری پژوهش 258 نفر از آنان بودند که روش نمونه گیری براساس نمونه گیری در دسترس و سپس طبقه ای انجام شد. اعتبار مدل پژوهش با کاربرد روش های «مدل سازی معادلات ساختاری» و نرم افزار «پی ال اس» بررسی شد.یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران که در قالب 7 بُعد اصلی، 25 مفهوم و 139 مؤلفه ارائه شده بود از سه جنبه برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدل کلی از تناسب و کیفیت خوبی برخوردار بوده و پرسشنامه حاصل از آن روایی و پایایی مناسبی دارد.بحث و نتیجه گیری: مدل پیشنهادی از تبیین قابل قبولی برای شناسایی الزامات و عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران برخوردار است و می تواند راهنمای خوبی برای پیاده سازی تحول دیجیتال در این کتابخانه ها باشد.اصالت: این پژوهش می تواند به درک بهتر الزامات و عوامل موثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران یاری رسانده و زمینه را برای ارتقای عملکرد آن ها در عرصه رقابتی اطلاعات فراهم آورد.
۴۳.

چالش های همه گیری کرونا بر برنامه ریزی، اجرا و انتشار پژوهش های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی مدیریت پژوهش کرونا ویروس دانشگاه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: جهان همواره دستخوش ناملایمات گوناگون بوده است. اغلب این ناملایمات به مثابه یک چالش بزرگ ملی، منطقه ای و جهانی همه بشریت را به مبارزه طلبیده است. گاه هم این ناملایمات در سطح یک بحران جهانی رخ نموده است. ویروس کرونا از خانواده ویروس هایی است که عفونت های تنفسی را در انسان ها و حیوانات ایجاد می کند. ویروس کرونای جدید که با نام رسمی SARS-CoV-2 شناخته می شود باعث بروز بیماری COVID-19 در انسان ها شد و ساختارهای اجتماعی، الگوی کار و توزیع درآمد را دچار آشفتگی و تغییر کرد. از ساختارهای متأثر از این ویروس دانشگاه ها و مأموریت های آن بود. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور شناسایی چالش های همه گیری کرونا بر برنامه ریزی، اجرا و انتشار پژوهش های دانشگاهی انجام شد. روش: این پژوهش از منظر رویکرد، کیفی بوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری اجرا شد. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتباریابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته ها: چالش های شناسایی شده پژوهش های دانشگاهی در مرحله برنامه ریزی شامل ابهام نقش، بی انگیزگی و بی رغبتی، ترجیح آموزش، عدم وفاق درون گروهی و بین رشته ای، تأثیر زیرساخت ها بر کمّیت پژوهش ها، تغییر منابع تأمین پژوهش؛ در مرحله اجرا شامل وابستگی به مسیر، کمبود امکانات و زیرساخت ها، پنهان کاری شرکت کننده ها، نظارت معیوب، محدودیت مسافرت های علمی و ارتباطات، فیلترینگ؛ و در مرحله انتشار شامل تغییر سیاست های نشر آثار علمی، هیجان زدگی در اشاعه نتایج، عدم امانتداری، کند شدن فرایند ارزیابی و چاپ مجلات بود. نتیجه گیری: مدیریت چالش های معرفی شده می تواند به بهبود کیفیت و اثربخشی پژوهش ها در مواقع اورژانسی، ارتقاء سطح علمی دانشگاه، جذب محققین با استعداد، کاهش هدر رفت منابع، ارتقاء تعاملات بین رشته ای، ارتباط با صنعت و جامعه، افزایش قابلیت اطمینان نتایج پژوهشی و احترام بیشتر به مالکیت معنوی دستاوردهای اساتید در فضای مجازی منجر شود.
۴۴.

طراحی مدل کسب و کار اینترنتی دانش محور برای کارگزاران دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل کسب وکار کسب وکار اینترنتی کسب وکار دانش محور کارگزاران دانش جریان دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه یک مدل کسب وکار اینترنتی دانش محور برای کارگزاران دانش انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته (شامل کیفی با روش فراترکیب، روش دلفی فازی و کمّی با روش پیمایشی- تحلیلی) و از نوع اکتشافی بوده است. این پژوهش در سه مرحله اصلی انجام شد. در بخش اول به منظور شناسایی مولفه های کسب وکارهای اینترنتی برای کارگزاران دانش، از روش فراترکیب استفاده شده است. جامعه آماری در این بخش فهرست قابل توجهی از 10617 سند مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی بود که از این میان فهرستی از 65 سند مرتبط با موضوع پژوهش انتخاب شد. بخش دوم این تحقیق با روش دلفی در طی دو مرحله انجام شده است. جامعه آماری در این بخش تعداد 20 نفر از فارغ التحصیلان مقطع دکتری و متخصصان موضوعی با بیش از 5 سال سابقه فعالیت در رشته های مدیریت دانش، مدیریت فناوری و کسب وکار بودند که در ابتدا به صورت هدفمند و پس از آن به روش گلوله برفی انتخاب شدند که تعداد 10 نفر از آن ها به پرسشنامه پاسخ دادند. بخش سوم تحقیق پیمایشی- تحلیلی است که به روش کمّی، وضعیت مولفه های به دست آمده در بخش کیفی را با استفاده از روش معادلات ساختاری رتبه بندی و سنجش می کند و حاصل آن مدلی است که با روش تحلیل عاملی تاییدی سنجیده خواهد شد و با نرم افزار SmartPLS به ارائه مدل پرداخته است. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی نیز تعداد 155 کارگزار فناوری و دانشی تحت نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، فن بازار ملی ایران و شبکه تبادل فناوری نانو بوده اند که به روش سرشماری انتخاب شده اند. یافته ها: مدل کسب وکار اینترنتی دانش محور برای کارگزاران دانش، به صورت سه سطحی است که دارای 9 بُعد و 30 مولفه شامل انواع مدل درآمد؛ سازوکار قیمت گذاری؛ نظارت و ارزیابی دانش؛ هماهنگی و ایجاد ارتباط میان تولیدکنندگان و کاربران نهایی دانش؛ خلق دانش و نوآوری؛ انعقاد قرارداد؛ بازاریابی، کشف و درک فرصت ها و نیازهای بازار؛ جستجو، کسب و جمع آوری دانش؛ زیرساخت حقوقی و توسعه منابع انسانی؛ بکارگیری، دسترس پذیر نمودن و ذخیره سازی دانش، تهیه مجموعه های آماری و دانشی؛ شناسایی و ارزیابی شرایط موجود؛ توسعه زیرساخت های فنی و ایمن سازی زیرساخت ها؛ یکپارچه سازی، تفسیر و ترجمه دانش و ترکیب پژوهش ها؛ شبکه سازی؛ تسهیل اشتراک گذاری، انتقال و تبادل دانش کسب شده؛ ارزش گذاری دانش، توجیه مشتریان و ارائه خدمات مشاوره؛ ارزش پیشنهادی به کاربران دانش؛ ارزش پیشنهادی به کاربران و تولیدکنندگان دانش؛ ارزش پیشنهادی به تولیدکنندگان دانش؛ منابع انسانی؛ منابع مالی؛ منابع فیزیکی؛ منابع فکری؛ کاربران دانش؛ تولیدکنندگان دانش؛ هزینه های ثابت؛ هزینه های متغیر؛ چگونگی برقراری ارتباط با مشتری؛ نهادهای تاثیرگذار و کانال مجازی می باشد. یافته ها نشان می دهد از آنجایی که قدرمطلق آماره تی از مقدار 96/1 بیشتر است، ارتباط معناداری میان مولفه ها در مدل مفهومی پژوهش وجود دارد. نتیجه گیری: کسب وکارهای اینترنتی دانش محور با کارکردها و ویژگی هایی که دارند، می توانند نقشی حیاتی در دنیای رقابتی امروز ایفا کنند و فرآیند به اشتراک گذاری دانش را تسهیل و تسریع نمایند. در این میان کارگزاران دانش به عنوان یکی از انواع میانجی ها عمل خلق، اشتراک گذاری و استفاده از دانش را در یک سازمان و یا میان سازمان های مختلف فراهم می آورند. کارگزاران دانش با جستجوی اطلاعات از طریق تفسیر و تحلیل بانک داده ها و دیگر منابع، کمک بسیار مفید و موثری به افراد و سازمان ها در جستجوی تجربیات و مهارت های مورد نیازشان خواهند کرد. نبود و ناکارآمدی کارگزاران دانش، جریان دانشی درست در میان افراد، سازمان ها و کسب وکارهای مختلف را دچار اختلال کرده و موجب بوجود آمدن شکاف اطلاعاتی میان آن ها خواهد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد کارگزاران دانش می توانند با داشتن مدل کسب وکار مشخص و شفاف در بهبود جریان دانش، برقراری ارتباط میان سیاستگذاران و محققان، انتقال دانش و تجارب، تسهیل تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها از طریق دانش کسب شده، کمک به افزایش بهره برداری از پژوهش ها در جریان سیاستگذاری ها، بهره برداری از دانش مفید، پراکنده و پنهان، ارائه راه حل برای حل مشکلات و رفع نیازهای دانشی، افزایش سرعت و سهولت در دستیابی به محصول و خدمات، بسترسازی در دستیابی به اطلاعات مورد نیاز به صورت ایمن، سازگار و مطمئن کارگشا باشند.
۴۵.

تبیین هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی: تحلیل کتاب سنجی هوش مصنوعی قابل توضیح (2013-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت منابع انسانی هوش مصنوعی قابل توضیح تحلیل هم رخدادی تفسیرپذیری توضیح پذیری تحلیل کتاب سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۴
هوش مصنوعی (AI) در بخش های متنوعی کاربرد پیدا کرده و تغییرات جدیدی را ایجاد کرده است. اما این کاربرد چالش هایی دارد. یکی از بخش هایی که از AI بهره برده، مدیریت منابع انسانی (HRM) است. استفاده از AI در HRM چالش شفافیت مدل را ایجاد کرده است. این مطالعه به بررسی نقش هوش مصنوعی قابل توضیح (XAI) در HRM می پردازد. XAI، یکی از زیرشاخه های AI، بر ایجاد مدل های AI که قابل تفسیر و توضیح هستند تمرکز دارد. اهمیت XAI در حوزه های حساس مانند HRM برجسته است. بنابراین، ضروری است که سیستم های AI مورد استفاده در HRM نه تنها کارآمد باشند، بلکه از نظر اخلاقی نیز سالم و شفاف باشند. این مطالعه بر اساس این مهم به بررسی عمیق تر نقش و پتانسیل XAI در HRM می پردازد. این مطالعه تجزیه و تحلیل علم سنجی از تحقیقات انجام شده در دهه گذشته (2013-2023) در زمینه XAI و کاربرد آن در HRM انجام می دهد. در این مطالعه، تجزیه و تحلیل علم سنجی به عنوان ابزاری برای ترسیم چشم انداز تحقیقات XAI، شناسایی مضامین و الگوهای کلیدی، و درک تقاطع آن با HRM عمل می کند. تجزیه و تحلیل با کاوش در مفاهیم کلی XAI آغاز می شود. این کاوش زمینه ای برای درک گسترده تر XAI، اصول، تکنیک ها و کاربردهای بالقوه آن فراهم می کند. این یک نمای کلی جامع از زمینه XAI ارائه می دهد و ماهیت چند رشته ای و پتانسیل گسترده آن را برای کاربرد در بخش های مختلف برجسته می کند. پس از این، مطالعه به کاربرد خاص XAI در HRM می پردازد. این حوزه نسبتاً جدیدی از اکتشاف است و پتانسیل قابل توجهی برای تغییر شیوه های HRM دارد. این مطالعه با استفاده از تجزیه و تحلیل همزمان، روشی که برای تشخیص مضامین یا الگوها در متن مورد استفاده قرار می گیرد، الگوها و مضامین کلیدی را در تحقیقات XAI و تلاقی آن با HRM شناسایی می کند. تجزیه و تحلیل هم رخدادی این پژوهش شامل دو نقشه دانش مجزا می شود. نقشه اول فقط بر روی XAI متمرکز است و یک نمای کلی از این میدان ارائه می دهد. که نشان می دهد برنامه های کاربردی XAI عمدتاً با حوزه پزشکی مرتبط هستند و تأکید کمتری بر علوم انسانی دارند. این یافته نشان می دهد که در حالی که پتانسیل قابل توجهی برای XAI در HRM وجود دارد، این حوزه هنوز به طور کامل مورد کاوش یا بهره برداری قرار نگرفته است. دومین نقشه دانش هم افزایی بین XAI و HRM را بررسی می کند. جالب توجه است، ادغام منابع انسانی در هوش مصنوعی عدم همبستگی قابل توجهی را با موضوعات هوش مصنوعی نشان داد. این یافته حاکی از شکاف پژوهش و نوآوری در تلاقی این دو حوزه است. این شکاف می تواند ناشی از پیشینه ها، دیدگاه ها، یا عدم تمایل مدیران منابع انسانی به اتخاذ سیستم های هوشمند باشد. این مطالعه همچنین تکنیک های یادگیری ماشین قابلیت توضیح و هستی شناختی را به عنوان جنبه های اصلی کاربرد هوش مصنوعی قابل توضیح شناسایی می کند. این جنبه ها زیربنای توانایی XAI برای ارائه مدل های هوش مصنوعی شفاف و قابل درک است. با این حال، حداقل تعامل بین هوش مصنوعی فنی و منابع انسانی نیاز به تحقیقات بین رشته ای را نشان می دهد که تخصص منابع انسانی را با هوش مصنوعی ترکیب می کند تا ابزارهای منابع انسانی مرتبط تر و مؤثرتر را توسعه دهد. در پایان، این مطالعه یک نمای کلی از وضعیت فعلی XAI و کاربرد آن در HRM ارائه می کند. این پتانسیل قابل توجه این زمینه را برجسته می کند، در حالی که چالش ها و زمینه های کلیدی برای تحقیقات آینده را نیز شناسایی می کند. امید است که این کار به گفتگوی مداوم در مورد نقش هوش مصنوعی در HRM کمک کند و الهام بخش کاوش و نوآوری بیشتر در این زمینه هیجان انگیز باشد. یافته های این مطالعه بر ضرورت سیستم های هوش مصنوعی، به ویژه در حوزه های حساس مانند HRM، نه تنها از نظر فنی کارآمد، بلکه از نظر اخلاقی سالم و شفاف نیز تأکید می کند. این امر برای حصول اطمینان از اینکه سیستم های هوش مصنوعی به طور مسئولانه استفاده می شوند و کمک مثبتی به فعالیت های HRM دارند، بسیار مهم است.
۴۶.

کاربرد روش داده بنیاد در شناسایی الگوی عوامل علّی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترنت اشیاء نظریه داده بنیاد کتابخانه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که مدل های محدودی برای شناسایی عوامل کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها طراحی شده اند، ولی تاکنون بررس قابل توجهی برای شناسایی عوامل علّی موثر بر کاربرد اینترنت اشیاء در کتابخانه ها انجام نشده است. اینترنت اشیاء با هوشمندسازی موجب مدیریت اطلاعات، توسعه خدمات و گسترش کتابخانه ها می شود و زمینه اعتلای کتابخانه ها را فراهم می سازد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل علّی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها و ارائه الگو با روش داده بنیاد است. روش : پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 13 نفر از اعضای هیأت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی خبره دانشگاه های کشور بودند. برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و نمونه گیری آسان استفاده شد. به عبارتی، افراد مورد نظر منطبق بر معیارهای رشته تحصیلی و تجربه کاری خبرگان با موضوع پژوهش، مواجه بودن با مسأله مورد بحث و داشتن سابقه کاری شناسایی شده و سپس در ادامه کار پژوهش از روش گلوله برفی یا همان زنجیره ای برای شناسایی و انتخاب سایر نمونه های مناسب استفاده شد. مصاحبه با جامعه آماری تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انجام شد و اطلاعات مورد نیاز از مصاحبه ها جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. ابتدا با تک تک مصاحبه شوندگان مصاحبه انجام شد و همه مطالب آن ها ضبط گردید و در اولین فرصت، متن مصاحبه ها به گزاره هایی تبدیل شدند. این گزاره ها مبنای فرآیند کدگذاری قرار گرفتند. داده ها با سه نوع کدگذاری باز، محوری، انتخابی و تفسیر مصاحبه ها و مدل پارادایمی تحلیل شدند. جهت تعیین روایی، از شیوه پاسخگو، و سنجش پایایی از شیوه دو کدگذاری استفاده شده است. یافته ها: متون مصاحبه ابتدا در چند مرحله مطالعه گردید و همه مصاحبه ها به گزاره هایی تبدیل شدند. از تحلیل داده ها برای عوامل و مؤلفه های علّی کاربرد اینترنت اشیاء در کتابخانه ها، پس از شناسایی ارتباطات معنایی و شباهت های نهفته در آن ها و انجام کدسازی مفهومی و خرده مقولات، تعداد 29 مقوله اصلی استخراج گردید. در مرحله بعد، کدهای محوری استخراج شدند و در ادامه این مقولات در 8 طبقه هوشمندسازی، ارتباط و تعامل، خودکارسازی، هدایت و آموزش، تخصص و مهارت، زیرساخت و تجهیزات، امنیت و انگیزش دسته بندی شده و ارتباط بین آن ها در قالب مفهومی ارائه گردید. پس از استخراج طبقات هشت گانه، در ادامه با بررسی بیشتر مفاهیم و یافتن روابط مقدماتی بین مقولات، الگوی ماتریس شرطی پژوهش برای بررسی سلسله های وسیع از شرایط و عوامل مرتبط با پدیده اصلی تحت بررسی و قادر ساختن پژوهشگر برای تشخیص عوامل و پیامدها و ارتباط بین سطوح آنها نشان داده شد. در الگوی مستخرج، پدیده اصلی، کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها است. نتیجه گیری: داده های بدست آمده برای عوامل علّی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها در سه نوبت کدگذاری باز، محوری و انتخابی، خلاصه، تجزیه و تحلیل گردیدند، و در نهایت الگوی نهایی پژوهش ارائه شد. در فرایند کدگذاری و تحلیل یافته ها، تعداد 29 مقوله و 8 طبقه شناسایی شدند. با تفسیر روابط بین طبقات و مد نظر قرار دادن تحلیل یافته های پژوهش، الگوی نهایی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها طراحی و ارائه گردید. عوامل علّی الگوی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها براساس الگوی نظری عبارتند از: هوشمندسازی، ارتباط و تعامل، خودکارسازی، هدایت و آموزش، تخصص و مهارت، زیرساخت و تجهیزات، امنیت و انگیزش. خبرگان و صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی معتقدند که پیاده سازی و استقرار اینترنت اشیاء در کتابخانه ها منجربه چابک سازی کتابخانه ها با استفاده از عوامل شناسایی شده می شود. از منظر مصاحبه شوند گان عوامل علّی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها ضروری و مهم دانسته شده است. دامنه شمول عوامل علّی الگوی نظری ارائه شده سبب مرکزیت پدیده اصلی کاربردپذیری اینترنت اشیاء و اثبات آن شده است. در الگوی ارائه شده، عوامل علّی موجب رشد و ارتقاء پدیده کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها خواهد شد. این عوامل بنیادی هستند و به طور مستقیم پدیده اصلی کاربردپذیری اینترنت اشیاء را تحت تاثیر قرار داده و فعال می کنند. نتایج نشان داد الگوی ارائه شده عوامل علّی کاربردپذیری اینترنت اشیاء، می تواند نقشه راهی برای کتابخانه هایی باشد که درصدد بهره برداری از اینترنت اشیاء برای ارائه خدمات نوین هستند. نتایج این پژوهش در ارتقاء سطح کیفی کتابخانه ها و تسهیل تعامل بین کاربران کتابخانه ها مفید و موثر است.
۴۷.

تازگی مقالات: ارزیابی مجلات فناوری هسته ای با استفاده از شاخص ضریب لبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری هسته ای علم سنجی ارزیابی مجلات تازگی و نوآوری ضریب لبه ضریب تأثیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۶
هدف: شاخص ضریب لبه میزان تازگی و نوآوری مقالات منتشرشده در مجلات را ارزیابی می کند. به بیان دیگر، میزان موضوعات نوظهور و نزدیک به لبه مرزهای علمی را مشخص می کند و از نتایج آن می توان به عنوان ابزار مکملی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها جهت ارزیابی مجلات علمی استفاده کرد. هدف این مقاله بررسی مقالات مجلات حوزه فناوری هسته ای در پایگاه اطلاعاتی اینیس و ارزیابی جدیدی از این مجلات بر مبنای محاسبه میزان تازگی و نوآوری مقالات با استفاده از شاخص ضریب لبه از سال 2001 تا 2020 بود.روش: این پژوهش از نوع کاربردی بود. روش ها و شاخص های علم سنجی (شاخص ضریب لبه) و تکنیک های داده کاوی در اجرای این پژوهش به کار رفته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مقالات علمی منتشرشده در مجلات علوم و فناوری هسته ای بود که از سال 2001 تا 2020 در پایگاه اطلاعاتی اینیس نمایه شده اند. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه گزارش استنادی نشریات (جِی سی آر)، پایگاه اطلاعاتی آژانس بین المللی انرژی اتمی (اینیس)، و اصطلاحنامه تخصصی آن است. جهت دسترسی به اهداف پژوهش به فهرستی از مجلات برگزیده در حوزه موضوعی فناوری هسته ای نیاز بود که با استفاده از پایگاه گزارش استنادی نشریات، ویرایش سال 2020، تهیه شد. با بهره گیری از مرور مجلات، ازطریق حوزه موضوعی در این پایگاه، فهرستی از 29 مجله برگزیده در حوزه موضوعی علوم و فناوری هسته ای، براساس شاخص ضریب تأثیر، همراه با دیگر شاخص های استنادی استخراج شد. داده ها با نرم افزار اکسل 2021، و نرم ا فزار آماری علوم اجتماعی (اس پی اس اس) نسخه 23، تحلیل و برای پاسخ به پرسش ها از آزمون های شاپیرو- ویلک، همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: در حوزه فناوری هسته ای در مجموع 879/79 مقاله علمی از 2001 تا 2020، در پایگاه اطلاعاتی اینیس، نمایه شده است. بررسی مقالات حوزه فناوری هسته ای براساس محاسبه قدمت تاریخی آن ها حاکی است که سال 2018 بیشترین تعداد مقاله حاوی موضوعات نوظهور را در دوره موردبررسی داشته است. بررسی جایگاه مجلات بر اساس محاسبه ضریب لبه نشانگر آن است که مجله «علوم و فناوری تأسیسات هسته ای» جایگاه نخست را کسب کرده است. همچنین، بین ضریب لبه و شاخص های استنادی ضریب تأثیر مجله، ضریب ویژه مجله، شاخص آنی مجله، و شاخص اثرگذاری مقاله در مجلات علمی موردبررسی، رابطه همبستگی معنی داری وجود نداشته است.نتیجه گیری: به منظور پیشرفت علم و دانش لازم است مجلات علمی مقالات پیشرو در لبه مرزهای علم و دانش را منتشر کنند. ارزیابی های جدید مجلات علمی، بر اساس شاخص های محتوامحور، ازجمله ضریب لبه، به عنوان شاخص های مکمل در ارزیابی مجلات علمی می تواند به طراحی نظام های ارزیابی و اعتبارسنجی کمک کند که علاوه بر توجه به میزان تأثیرگذاری مجلات، به اینکه چه نوع علمی – علم جدید و نوآورانه یا علم مرسوم- ارائه می شود نیز توجه شود.
۴۸.

بررسی عملکرد نرم افزارهای کتاب خوان ایرانی در پیاده سازی مؤلفه های استراتژی بازاریابی محتوایی دیجیتال (مطالعه موردی: اپلیکیشن فیدیبو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی محتوایی راهبرد بازاریابی محتوایی اپلیکیشن های کتاب خوان بازاریابی دیجیتالی اپلیکیشن موبایل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: در پژوهش پیشِ رو، قصد داریم علاوه بر شناسایی مؤلفه های بازاریابی محتوایی سازمان دهی شده برای کسب وکارهای اینترنتی، به بررسی میزان انطباق عناصر به دست آمده با فرایندهای راهبرد بازاریابی محتوایی در اپلیکیشن های کتاب خوان ایرانی بپردازیم.روش: پژوهش پیش رو از جنبه هدف، در زمره پژوهش های کاربردی و توسعه ای و از منظر رویکرد، در ردیف پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. در گام اول پژوهش با استفاده از شیوه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، تمامی شاخص ها و مؤلفه های راهبرد بازاریابی محتوایی استخراج شده است. سپس در گام دوم، از طریق اجرای فرایند مطالعه و تحلیل نمونه های موفق ملّی، نقاط ضعف و قوت برنامه های کاربردی کتاب خوان شناسایی شده است.یافته ها: درنهایت، با بررسی، مطالعه و تحلیل محتوای کمّی 224 عدد از منابع موجود در حوزه موضوعی پژوهش حاضر به عنوان نمونه انتخاب شده، 112 شاخص اصلی براساس بسامد واژگانی استخراج گردیده و با توجه به همپوشانی مفاهیم مستخرج، هر یک از این شاخص ها در دسته بندی جدیدی قرار گرفته است. پس از استخراج داده های موردنیاز در بخش اول، با انجام تحلیل محتوای کیفی و مطالعه مقایسه ای و نیز گردآوری سیاهه ای از مؤلفه های به دست آمده در پرسش نخست، فرایند مطالعات تطبیقی برای تعیین وضعیت موجود بازاریابی محتوایی در برنامه های کتاب خوان بومی و میزان مطابقت این اپلیکیشن ها با مؤلفه های بازاریابی محتوایی صورت گرفته است که نتایج حاصل از آن بیان می کند برنامه های کاربردی کتاب خوان ایرانی در بخش های تولید محتوای منحصربه فرد و بومی سازی شده، به کارگیری قالب های نوین تولید محتوا (مانند ویدئو) و برقراری ارتباطات دوطرفه با مخاطب بیشترین ضعف را از خود نشان می دهند.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که هدف گذاری دقیق، افزایش آگاهی و اطلاعات مخاطب، افزایش فروش غیرمستقیم، افزایش وفاداری مشتری، انتقال پیام و داستان برند، هدایت کاربر به اقدام سودآور، برقراری تعامل و ارتباط دوطرفه با مخاطب و استفاده از فناوری و امکانات نوین فنّاوری ازجمله مهم ترین مؤلفه های یک راهبرد بازاریابی محتوایی موفق به شمار می روند و با توجه به عملکرد متوسط رو به پایین اپلیکیشن های داخلی در این زمینه ها، لازم است هر یک از این نرم افزارهای کتاب خوان از طریق اجرای یک برنامه دقیق و هدفمند، مطابق با چهارچوب ارائه شده در پژوهش حاضر، کاستی ها و نواقص موجود را شناسایی و برطرف کنند.
۴۹.

مطالعه رابطه نفوذ اجتماعی با بهره وری و کارایی در بین پژوهشگران حوزه مدیریت دانش از دیدگاه علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش نفوذ اجتماعی بهره وری کارایی هم نویسندگی تحلیل شبکه های اجتماعی مقالات علمی پایگاه وب آوساینس علم سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی، بهره وری و کارایی در بین پژوهشگران حوزه مدیریت دانش با استفاده از داده های پایگاه وب آو ساینس است. به بیان دیگر، این پژوهش قصد دارد با ترسیم شبکه هم نویسندگی پژوهشگران حوزه مدیریت دانش، کاربرد سنجه مرکزیت را در ارزیابی علمی پژوهشگران این حوزه بررسی کند و رابطه این سنجه با میزان تولیدات علمی افراد و نیز تاثیرگذاری پژوهش های آن ها را مورد تأمل قرار دهد. روش : پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی علم سنجی است که از فنون هم نویسندگی و تحلیل شبکه های اجتماعی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مقالات حوزه مدیریت دانش تشکیل می دهد که طی سال های 1900 تا 2018 در پایگاه وب آوساینس نمایه شده اند و شامل 23258 رکورد از 37697 نویسنده هستند. به منظور محاسبه نفوذ اجتماعی، ماتریس مربع هم نویسندگی با نرم افزار بیب اکسل تهیه، و با استفاده از امکانات نرم افزار «یو سی نت» مولفه های نفوذ اجتماعی (شامل مرکزیت نزدیکی، رتبه و بینابینی) محاسبه گردید. شبکه هم نویسندگی این حوزه با استفاده از نرم افزار نت دراو ترسیم شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس. و لیزرل استفاده شد. در این پژوهش، تعداد مقالات نویسندگان به عنوان شاخص بهره وری و تعداد استنادهای دریافتی آنان نمایانگر شاخص کارایی در نظر گرفته شد. در بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش نیز آزمون رگرسیون، با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: بررسی روند رشد مقالات حوزه مدیریت دانش در بازه زمانی 1990 تا 2018 در پایگاه وب آو ساینس نشان داد که مقالات این حوزه، بویژه از دهه 2000 به این سو، رشد قابل ملاحظه ای داشته و این تعداد در سال 2017 به اوج خود رسیده است. طبق یافته های پژوهش، در میان 37697 نویسنده که در تولید مقالات مدیریت دانش مشارکت داشته اند، «چن وای» با داشتن 139 مقاله، بیشترین میزان بهره وری را در این حوزه دارد و از نظر کارایی «گاتزچاک» با دریافت 2398 استناد، در رتبه اول قرار گرفته است. اما، از نظر شاخص های نفوذ اجتماعی «وانگ وای» دارای ثبات و جایگاه بالاتری نسبت به دیگر نویسندگان این حوزه است و از این نظر از قدرتمندترین نویسندگان این حوزه به شمار می رود. یافته های مربوط به هم نویسندگی مقالات حوزه مدیریت دانش نشان داد که شبکه اجتماعی این نویسندگان از یک خوشه بزرگ و تعداد معدودی گره منزوی تشکیل شده است. مطالعه شبکه اصلی هم نویسندگی نیز حاکی از آن است که ارتباط منسجمی بین نویسندگان وجود دارد. در بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی با کارایی و بهره وری نویسندگان، یافته ها بیانگر این است که تعداد تولیدات علمی افراد و نیز میزان استنادهای دریافتی آنان با شاخص های اثرگذاری اجتماعی دارای ارتباط مثبت و معنی داری است. به عبارت دیگر، با افزایش تعداد تولیدات علمی یک پژوهشگر، و یا با افزایش تعداد استنادهای دریافتی وی، درجه مرکزیت او در شبکه هم نویسندگی نیز افزایش می یابد. نتیجه گیری: بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی نویسندگان (حاصل از نمره مرکزیت ها) با کارایی (تعداد استنادهای دریافتی) و بهره وری (تعداد مقالات) نشان داد پژوهشگرانی که از نظر هم نویسندگی دارای نقش مرکزی تری هستند، از بهره وری و کارایی بهتری نیز برخوردار می باشند. به بیان دقیق تر، هرچه شخص نمره مرکزیت بالاتر داشته باشد، بهره وری و کارایی نویسنده نیز افزایش پیدا می کند. لذا، با استناد به نتایج حاصل از پژوهش، برخورداری نویسندگان از نفوذ اجتماعی بیشتر در حوزه روبه رشد مدیریت دانش، بر ارتقاء شاخص های بهره وری و کارایی آنان تاثیرگذار است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تحلیل شبکه های اجتماعی ابزاری قدرتمندی در ارزیابی پژوهشگران است که می تواند حتی به عنوان شاخصی جایگزین مورد استفاده قرار گیرد.  
۵۰.

بررسی خرد سازمانی و پیشرفت مدیریت دانش با نقش محرک نوآوری در کتابخانه های عمومی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرد سازمانی مدیریت دانش نوآوری کتابخانه های عمومی استان قم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۲
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای نوآوری در رابطه بین خرد سازمانی و مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان قم است . پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی و به شیوه همبستگی انجام شده است . در پژوهش حاضر، داده ها از طریق سه پرسش نامه استاندارد (پرسش نامه مدیریت دانش لاوسون، خرد سازمانی آلبرخت و نوآوری شغلی جزنی ) گردآوری گردید. جامعه آماری شامل ۱۱۲ کتابدار کتابخانه های عمومی استان قم بود که تعداد ۸۶ نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تعیین شد. نتایج نشان داد که نمره شرکت کنندگان مطالعه در سه متغیر مدیریت دانش ، خرد سازمانی و نوآوری به صورت معناداری متفاوت و بیشتر از حد متوسط است . همچنین، خرد سازمانی و نوآوری به صورت مجزا به صورت معناداری پیش بینی کننده مدیریت دانش هستند. یافته ها حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین خرد سازمانی و نوآوری و اینکه خرد سازمانی به صورت معناداری پیش بینی کننده مدیریت دانش و نوآوری است درحالی که نوآوری نقش واسطه ای در ارتباط بین خرد سازمانی و مدیریت دانش نداشت . دیگر یافته ها نشان دادند که جنسیت ، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی تأثیری بر میانگین نمرات مدیریت دانش ، خرد سازمانی و نوآوری نداشت .
۵۱.

الگوی آسیب شناسی میز خدمات برای بهبود نظام خدمات اطلاع رسانی دانشجویی در دانشگاه های دولتی کشور,(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میز خدمات نظام خدمات اطلاع رسانی دانشگاه های دولتی خدمات آموزشی میز خدمت الکترونیکی کیفیت میز خدمات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۷
هدف: این مقاله ارائه الگوی آسیب شناسی میز خدمات برای بهبود نظام خدمات اطلاع رسانی دانشجویی در دانشگاه های دولتی کشور انجام گرفت. روش:مقاله حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است که در صدد ارائه الگوی آسیب شناسی میز خدمات برای بهبود نظام خدمات اطلاع رسانی دانشجویی در دانشگاه های دولتی کشور می باشد. از منظر شیوه گردآوری داده ها نیز یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است که با روش پیمایش مقطعی انجام گرفت. از منظر نوع داده ها نیز یک پژوهش آمیخته با ترکیبی از روش های کیفی-کمی است.جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدیران دانشگاه های دولتی تهران است که در زمینه میز خدمات از تجربه کافی برخوردار می باشد. نمونه گیری با روش نمونه گیری نظری صورت گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس 10 نفر در بخش کیفی پژوهش مشارکت کردند. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی تهران است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. چون جامعه آماری همگن است برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد و تا دستیابی به 384 نفرادامه یافت.برای گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. در این پژوهش نیز از مصاحبه نیم ساختارمند با خبرگان استفاده شده است. در نهایت برای تحلیل داده ها از دو روش استفاده شد. در بخش کیفی با روش گراندد تئوری، شایستگی های روانشناختی مدیران دانشگاه های دولتی کشور شناسایی و روابط علی این عوامل تبیین گردید. در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی، اعتبار الگوی پارادایمی پژوهش ارزیابی شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با نرم افزار20 MaxQDA و در بخش کمی با نرم افزار 3Smart PLS انجام شد. یافته ها: جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 10 نفر از مدیران دانشگاه های دولتی تهران بود. از نظر جنسیت 9 نفر مرد و 1 نفر نیز زن بودند. از نظر سنی 1 نفر کمتر از 45 سال، 3 نفر بین 45 تا 55 سال و 6 نفر نیز بالای 55 سال بودند. از نظر تحصیلات همه مدیران دانشگاهی، مدرک تحصیلی دکتری داشتند. در نهایت از نظر سابقه کاری 3 نفر بین 15 تا 20 سال و 7 نفر نیز بالای 20 سال سابقه کاری داشتند.از 384 نفر نمونه بخش کمی از منظر جنسیت 189 نفر (49%) مرد و 195 نفر (51%) زن بودند. از منظر مقطع تحصیلی 56 نفر (15%) دانشجوی کاردانی، 144 نفر (38%) کارشناسی، 104 نفر (27%) کارشناسی ارشد و 80 نفر (21%) دکتری بودند. از منظر سن 132 نفر (34%) کمتر از 25 سال، 108 نفر (28%) بین 25 تا 30 سال، 83 نفر (22%) بین 30 تا 35 سال و 61 نفر (16%) نیز 35 سال و بیشتر سن داشتند. میان مولفه های به کارگیری فناری اطلاعات و ارتباطات، ساختار میز خدمات و فرهنگ سازی بر میز خدمات رابطه وجود دارد. همچنین میان مولفه های میز خدمات نیز بر راهبردهای توانمندسازی منابع انسانی رابطه وجود دارد.. در این رابطه زیرساخت های آموزشی فناورانه بستر لازم را فراهم می آورد و آسیب شناسی میز خدمات نقش مداخله گر را ایفا می کند. در نهایت راهبردهای توانمندسازی منابع انسانی به بهبود نظام خدمات اطلاع رسانی دانشجویی منجر می شود. نتیجه گیری: یک میز خدمات مناسب در طول زمان به بهبود تجربه دانشجویان به واسطه مشاهده و گزارش دهی شفاف و ایجاد جریان کاری کارآمد می انجامد. علاوه بر آن با ارائه قابلیت اطمینان و پاسخگویی به دانشجویان نیز سبب افزایش اعتماد و رضایت آنها از دانشگاه می شود. همچنین رشد سریع تحولات علمی و تکنولوژیک، آموزش را به ابزاری بسیار مهم تبدیل کرده است که نیروی انسانی را در جهت توانمندسازی سوق می دهد آموزش زمینه مناسبی را برای رشد و پرورش استعداد ها و قابلیت های افراد فراهم می نماید و ضمن بهبود کمیت و کیفیت کار، شرایط مناسب را برای توانمندی افراد بوجود می آورد. در نهایت آسیب شناسی میز خدمات با نگاهی نقادانه می تواند به بهبود خدمات اطلاع رسانی دانشجویی در دانشگاه ها کمک کند و این نیازمند توانمندسازی نیروی انسانی و توسعه زیرساخت های فناورانه در دانشگاه است,
۵۲.

رابطه سواد سلامت و استرس ادراک شده و نقش تعدیل گر اینفودمی کووید 19 در دانشجویان دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد سلامت استرس ادراک شده اینفودمی کووید 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۱
مقدمه: اهمیت سواد اطلاعات سلامت و اثرگذاری آن بر سلامت افراد به ویژه در شرایط بحرانی نظیر همه گیری کرونا که جامعه جهانی با انتشار غیرقابل کنترل اخبار و اطلاعات بعضاً نامعتبر روبه رو بود، بیش ازپیش مشهود شد. از سویی دیگر استرس ادراک شده عبارت است از احساس و ادراکی که فرد نسبت به میزان استرس خود دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر نوع در زمره پژوهش های کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها پژوهشی پیمایشی است. برای محاسبه حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و حجم نمونه 375 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس در سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه بین ارزیابی اطلاعات و استرس ادراک شده مثبت و بالاست و در مقابل رابطه بین دسترسی و استرس ادراک شده منفی است. همچنین براساس یافته های پژوهش اینفودمی بر معناداری روابط بین سواد اطلاعات سلامت و استرس ادراک شده تأثیر دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد سواد سلامت قدرت پیش بینی استرس ادراک شده را دارند.نتیجه گیری: در شرایط اینفودمی با توجه به این که کسب، تحلیل و ارزیابی اطلاعات سلامت در شرایطی غیرعادی و بحرانی رخ می دهد؛ می توان اثرگذاری متفاوت متغیر مستقل (سواد اطلاعات سلامت) بر متغیر وابسته (استرس ادراک شده) را انتظار داشت.
۵۳.

کاربردپذیری استاندارد فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت هوشمند خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی هوشمندسازی استاندارد فراداده ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف از انجام این پژوهش تحلیل کارکردپذیری استاندارد خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند بود که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش عناصر فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی و نیز مؤلفه های دولت هوشمند بود. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از روش اسنادی، مشاهده و ابزار سیاهه وارسی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مؤلفه های اصلی دولت هوشمند در 18 محور با 75 مؤلفه جزئی دسته بندی شده اند. برای ایجاد یک دولت هوشمند مؤلفه هایی همانند فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، شفافیت و دسترسی، هویت دیجیتالی، حریم خصوصی و امنیت داده ها، میان کنش پذیری، ملاحظات اخلاقی و قانونی، سیاست گذاری مناسب، زیرساخت های فنی و توانمندسازی دیجیتالی مطرح شده اند. عناصر به کاررفته در استاندارد گیلز در هشت دسته کلی قرار گرفته اند که عبارت اند از عناصر ساده توصیف، عناصر توصیف موضوعی، یو.آر.آی. ها، قالب های منابع و ویژگی های فنی، جزئیات مدیریتی، فراداد ه های مدیریتی، منشأ/مرجع و شرایط دسترسی/ حق مؤلف. هر یک از این دسته ها خود از چندین عنصر اصلی و فرعی تشکیل شده اند. نیز یافته های پژوهش نشان داد، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در ابعاد گوناگونی می تواند در توسعه دولت هوشمند استفاده شود. یکی از نقاط قوت این استاندارد که کارکردپذیری آن را در دولت هوشمند افزایش می دهد، استفاده از فراداده های توصیفی و مدیریتی مناسب برای دسترسی به داده های دولتی است. تعیین و توصیف فراداده های موردنیاز (همانند عنوان، پدیدآور، قالب، نوع داده و جز آن ها)، استفاده از فراداده، ذخیره سازی فراداده ها، مدیریت و نگهداری فراداده، تعیین دسترسی ها و مجوزها از مهم ترین کاربردهای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در دولت هوشمند است. ازآنجایی که ثبت فراداده های مناسب و تسهیل دسترسی به اطلاعات موردنیاز شهروندان یکی از مؤلفه های اصلی دولت هوشمند است، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی می تواند نقش بسزایی در مدیریت داده و شناسایی داده های مرتبط و حفاظت از آن ها ایفا نماید.
۵۴.

نقش سازماندهی و مدیریت دانش سازمانی در بهبود شرایط آموزشی کارکنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس سازماندهی دانش مدیریت دانش کارکنان دانشگاه وضعیت آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف کاربرد مدیریت دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس است که طبق فرمول کوکران، 15 مدیر، 93 کارمند زن و 107 کارمند مرد به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در هر دو گروه مدیران و کارکنان به صورت تصادفی- طبقه ای بود. به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد. در این پژوهش به روش توصیفی به تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه پرداخته شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه هایی نظیر فراوانی به تحلیل ویژگی های جامعه پرداخته شد و آزمون نرمال بودن کولموگروف- اسمیرنف، آزمون دوجمله ای برای بررسی فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدیریت دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس مؤثر است. همچنین ایجاد دانش با میانگین 40/09 ، جذب دانش با میانگین 26/74 و سازماندهی دانش با میانگین 36/81 در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس نقش تأییدکننده دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت دانش در افزایش توانمندی کارکنان و مدیران دانشگاهی حائز اهمیت است. ایجاد، ذخیره سازی، سازماندهی و اشاعه اطلاعات سازمانی در تقویت مهارت های آموزشی مؤثر است. حمایت های مؤثر از زیرساخت ها، توسعه فرهنگ سازمانی در اشتراک گذاری اطلاعات، گردآوری تجربه های حرفه ای، تعامل سازمانی در سطوح مختلف دانشگاه در کنار خلاقیت روش ها و به کارگیری سیستم های اطلاعاتی نقش مهمی در توسعه نظام مدیریت دانش دارد.
۵۵.

عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در صنعت بانکداری با استفاده از فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش بانک ها موسسات مالی روش فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۱
هدف: برای کسب موفقیت در هر سازمانی، توجه به عملکرد شغلی امری ضروری است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی کارکنان موثر است، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در صنعت بانکداری انجام شده است. شناسایی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش می تواند چراغی برای راهبری طرح های مدیریت دانش باشد. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع مرتبط با عوامل حیاتی مدیریت دانش مشتمل بر 102 مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی در بازه زمانی 1400-1380 شمسی و 2000 تا 2020 میلادی است. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال گردیده و تعداد 102 منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد. یافته ها: براساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، تعداد هفت مقوله (رهبری، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی، آموزش، پایش-ارزیابی و سنجش، زیرساخت فناوری اطلاعات)، 18 مفهوم و 114 کد برای 18 مفهوم استخراج شده به عنوان عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش شناسائی شدند. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد و مقدار شاخص کاپا برای عوامل تشکیل دهنده و حیاتی موفقیت مدیریت دانش محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفته است. نتیجه گیری: بر طبق مطالعات پیشین، به ترتیب عوامل مربوط به رهبری و حمایت مدیران ارشد و فرهنگ سازمانی جزو مهم ترین عوامل موفقیت هستند. عواملی همچون مدیریت منابع انسانی، تأمین مسائل انگیزشی کارکنان، ساختار سازمانی، آموزش، پایش و ارزیابی و فناوری اطلاعات در رتبه های پایین تر قرار دارند.
۵۶.

بررسی میزان انطباق مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری: مطالعه موردی نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام جامع آماری سیبرنتیک سیستم های پیچیده مؤلفه های سیبرنتیکی نهاد کتابخانه ای عمومی کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف: هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق مؤلفه های سیبرنتیک با نظام جامع آماری نهاد کتابخانه های عمومی کشور است. روش: این پژوهش کاربردی با شیوه گردآوری داده های کتابخانه ای و اسنادی است. به منظور تحقق اهداف پژوهش، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی استفاده و شیوه میزان یاب برای بررسی انطباق مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری به کار گرفته شد. یافته ها: مهم ترین مؤلفه های لازم برای به وجود آمدن نظام های سیبرنتیکی، شامل هدف، درون داد، برون داد، پردازش، ارتباطات، کنترل و بازخورد در سند نظام جامع آماری بررسی شد. قوی ترین مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری «درون داد، پردازش و تبدیل، برون داد»، «کنترل» و «بازخورد» است و «هدف» و «ارتباط» نیز در این بررسی رتبه متوسط را به دست آوردند که در مجموع می توان صفت نسبتا قوی را برای میزان انطباق آن برگزید. نتیجه گیری: مطابقت زیاد این مؤلفه ها با موارد پیش بینی شده در نظام جامع آماری نهاد کتابخانه های عمومی کشور نشانگر این است که نظام جامع با حفظ نگاه سیستمی در فرآیندهای ایجاد، تجمیع، تحلیل و استفاده از آمار، بدون اینکه نامی از علم سیبرنتیک در سند آورده باشد، مؤلفه های سیبرنتیکی را رعایت کرده است. این پژوهش می تواند الگویی برای سایر سازمان ها در به کارگیری مؤلفه های سیبرنتیک در نظام های اطلاعاتی و آماری باشد. به علاوه، نتایج این پژوهش می تواند به توسعه نظریه های سیبرنتیک و کاربرد آن ها در حوزه های مختلف مدیریتی و اطلاعاتی یاری رساند و زمینه ساز تحقیقات آینده شود.
۵۷.

چارچوب حکمرانی داده در مراکز تبادل داده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی داده تبادل داده تعامل پذیری دولت الکترونیک نظریه داده بنیاد مراکز تبادل داده سازمان ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: چارچوب های حکمرانی داده معمولاً در دامنه یک سازمان ارائه شده اند و بافتارهای میان سازمانی کمتر مورد توجه بوده اند. این در حالی است که به دلایل مختلف نظیر توسعه کاربردهای دولت الکترونیک و نیز افزایش همکاری های میان سازمانی ناشی از بازارهای رقابتی، تبادل داده میان سازمان ها روزافزون است. پژوهش حاضر درصدد است با ارائه چارچوب حکمرانی داده در مراکز تبادل داده، خلاء موجود در این زمینه را پوشش دهد. با توجه به گسترش روزافزون کاربردهای دولت الکترونیک و تعامل پذیری و تاثیر و اهمیت داده در آن، استفاده از این چارچوب می تواند در فراهم کردن داده و اطلاعات صحیح و به شکل بهتر موثر باشد. روش : این پژوهش از نوع کیفی بوده و روش آن، نظریه داده بنیاد است. برای انجام این مهم، ابتدا مبانی پژوهش بررسی شد. در این گام هم پژوهش های علمی و دانشگاهی و هم چارچوب های ارائه شده توسط انجمن های فنی و تخصصی مورد بررسی قرار گرفت، تا ضمن بررسی مبانی و پیشینه پژوهش، دانش اولیه برای انجام مراحل بعدی حاصل شود. سپس با انجام مصاحبه های نیمه ساخت یافته با خبرگان و مستندسازی آن، بیش از 400 عبارت حاصله، در قالب 100 مفهوم برچسب گذاری شده و سپس با کدگذاری باز (44 زیرمقوله)، کدگذاری نظری (15 مقوله) و پدیدایی نظریه، چارچوب حکمرانی داده مراکز تبادل داده ملی به دست آمد. با توجه به اینکه پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده، به منظور اطمینان از روایی و پایایی نتایج، از روش بازنگری توسط شرکت کنندگان، روش سه سویه سازی و نیز روش دلفی استفاده شده است. یافته ها: چارچوب حکمرانی داده در مرکز تبادل داده، شامل 15 مولفه، و در سه دسته است: «مولفه های اصلی حکمرانی»، «مولفه های اصلی در کسب وکار مراکز تبادل داده» و «مولفه های پشتیبان در کسب وکار مراکز تبادل داده». برخی از این مولفه ها عبارتند از: «نقش ها، مسئولیت ها و حقوق»، «استانداردها و سیاست ها»، «مدیریت تغییرات». نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، «نقش ها، مسئولیت ها و حقوق»، «استانداردها و سیاست ها» و «پایش و ممیزی» از مولفه های اصلی چارچوب حکمرانی داده در مراکز تبادل داده است. همچنین «همکاری ذی نفعان» و «تجاری سازی» نیز آن را از سایر چارچوب های حکمرانی داده متمایز می کند. اگرچه این چارچوب برای مراکز تبادل داده تدوین شده، اما می تواند در بافتارهای میان سازمانی مشابه که نیازمند تبادل داده هستند نیز کاربرد داشته باشد.
۵۸.

علم سنجی مطالعات انجام شده درخصوص کاربرد علم و فناوری سنجش دور در پایش پدیده تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم سنجی سنجش از دور تغییر اقلیم ایران فناوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: به دلیل فعالیت های بشر در چند قرن گذشته و همچنین تشدید آن ها در چند دهه گذشته عمده مناطق دنیا دچار تغییر اقلیم شده اند. کشور ایران نیز در چند قرن گذشته به دلایلی نظیر صنعتی سازی و رشد شهرنشینی دچار تغییرات اقلیم شده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی علم سنجی مقالات چاپ شده در زمینه پدیده تغییر اقلیم و فناوری سنجش از دور است. در این راستا، مطالعات انجام شده در ایران و کشورهای جهان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. روش: به منظور انجام اهداف پژوهش، از مقالات چاپ شده در سال های اخیر در دو پایگاه Pubmed و web of science استفاده شد. بررسی کشورها، دانشگاه ها، کلیدواژگان پرتکرار در مطالعات ایران و جهان مورد توجه قرار گرفت. از پایگاه Pubmed، تمامی مقالات موجود مورد بررسی قرار گرفتند. از پایگاه web of science مقالات مرتبط با سال های 2022، 2023 و 2024 به صورت جداگانه بررسی شدند. همچنین، نتایج جستجوی مقالات چاپ شده توسط محققین ایرانی در پایگاه web of science مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل نتایج در نرم افزار علم سنجی VosViewer انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهند مطالعات در زمینه سنجش از دور و پایش تغییرات اقلیم در جهان رو به افزایش است. کشورهای چین و ایالات متحده آمریکا از جمله کشورهای پیشرو در زمینه سنجش از دور و تغییر اقلیم هستند. از جمله کلیدواژگان جدید در حیطه پژوهش می توان به یادگیری ماشین و یادگیری عمیق اشاره کرد. اگرچه مطالعات پژوهشی ایران در مقابل سایر کشورهای جهان در رتبه 10 تا 20 قرار دارد، اما تعداد کل مقالات و پژوهش های انجام شده در ایران به شدت پایین تر از کشورهایی نظیر هند، چین و ایالات متحده آمریکا است. نتیجه گیری: استفاده از روش های یادگیری ماشین برای تحلیل حجم زیادی از داده ها بنظر راهکار پیشنهادی محققین جهان است. نتایج نشان دهنده توجه محققین به زمینه تغییر اقلیم در کشور بوده است اما عمده مطالعات در ایران متمرکز به خشکسالی، بارش، تغییرات دما شده است که می توان از تصاویر ماهواره ای برای تهیه محصولات مرتبط با آلودگی هوا و آب نیز استفاده کرد. در واقع، بدلیل مشکلات مرتبط با خشکسالی و آب در ایران، عمده پژوهشگران در این زمینه ها پژوهش کرده اند. همچنین، پیشنهاد می شود به منظور انجام مطالعات عمیق و مناسب در این زمینه سیاست های مشوق و کلان در کشور ایران اتخاذ شوند.
۵۹.

مدل مفهومی مستندسازی تجربیات اعضای هیئت علمی دانشگاه بر اساس چارچوب بازی وارسازی اکتالیسیس چاو با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مستندسازی تجربیات اشتراک دانش مدیریت دانش اعضای هیأت علمی بازی وارسازی چارچوب اکتالیسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۱۸
هدف: بازی وارسازی رویکردی ابتکاری است که با استفاده از عناصر جذاب و سرگرم کننده بازی در دنیای واقعی باعث افزایش تعامل و انگیزه کاربران و ارائه تجارب پایدار می شود. مطالعه حاضر با شناسایی مؤلفه های مستندسازی تجربیات در صدد ارائه مدل مفهومی مستندسازی تجربیات اعضای هیئت علمی دانشگاه ها براساس چارچوب بازی وارسازی اکتالیسیس چاو است. روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی و با روش فراترکیب مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آثار علمی مرتبط با مستندسازی تجربیات، مدیریت دانش و بازی وارسازی در بازه زمانی 2006 تا 2023 ( مصادف با 1383 تا 1402) است که از این میان با انجام فرایند غربالگری، 85 اثر به منظور بررسی و تحلیل انتخاب شدند. یافته ها: در نهایت از 187 کد، 75 شاخص مستندسازی تجربیات از منابع علمی مورد بررسی استخراج و در 16 مؤلفه و 8 پیشران چارچوب اکتالیسیس شامل معنای حماسی و ندای درون (پیشران اول)، پیشرفت و دستاورد (پیشران دوم)، توانایی بروز خلاقیت و بازخورد (پیشران سوم)، مالکیت و تصاحب (پیشران چهارم)، نفوذ اجتماعی و وابستگی (پیشران پنجم)، کمیابی و بی صبری (پیشران ششم)، غیر قابل پیش بینی بودن ( عدم قطعیت)، کنجکاوی (پیشران هفتم) و در نهایت از دست دادن و اجتناب (پیشران هشتم)، دسته بندی شدند و بر اساس آن، مدل مفهومی پژوهش شکل گرفت. در کل می توان گفت که مدل مفهومی ارائه شده با رویکرد بازی وارسازی می تواند برای ایجاد انگیزه در اعضای هیئت علمی برای مستندسازی تجربیاتشان کمک کند. نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی مدل مستندسازی تجربیات اعضای هیئت علمی، لازم است شاخص ها و مؤلفه های انگیزشی شناسایی شده مرتبط با چارچوب بازی وارسازی اکتالیسیس، نظیر شاخص ها و مؤلفه های مربوط به نگرش فردی، دستاوردهای نظام مدیریت دانش، دستاوردهای فردی و سازمانی، خودمختاری، خودکارآمدی، ارائه بازخورد، حساب کاربری، اعتماد، بسترهای رسمی و غیررسمی اشتراک تجربه، ارتباطات سازمانی، کنجکاوی، غیرقابل پیش بینی بودن پاداش و ترس از اشتراک تجربه در نظر گرفته شوند. پیاده سازی این شاخص ها، می تواند سبب تغییر رفتار، افزایش مشارکت، تعهد و تشویق اعضای هیئت علمی در به اشتراک گذاری تجارب، افزایش اثربخشی، کاهش دوباره کاری و هزینه های مالی در نظام آموزش عالی کشور شود.
۶۰.

مدل یابی معادلات ساختاری رابطه سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی در دوره پاندمی کووید-19 (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره پاندمی کرونا سواد رسانه ای سواد اطلاعاتی پذیرش یادگیری الکترونیکی مدل یابی معادلات ساختاری دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان براساس مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز (2743) در سال 1399 بود که 371 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه های سواد رسانه ای، سواد اطلاعاتی، و پذیرش یادگیری الکترونیکی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده و مقادیر آنها به ترتیب 83/0، 93/0، 95/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وضعیت پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان دارای میانگین 13/3 و اندکی بالاتر از متوسط است. میانگین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی دانشجویان هنر اسلامی تبریز نیز به ترتیب 37/3 و 23/3 بدست آمد. بین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. یافته ها نشان داد مدل مفهومی ارائه شده در خصوص رابطه بین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان از برازش خوبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای دارای نقش پیش بین در ارتباط با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان هستند. بنابراین، با تقویت مهارت های سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی دانشجویان می توان انتظار داشت وضعیت پذیرش یادگیری الکترونیکی آنان نیز بهبود یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان