فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین الگوی دسترسی کاربران کتابخانه های عمومی استان ایلام به منابع اطلاعاتی و تحلیل تراکنش های امانت با استفاده از رویکرد قوانین انجمنی، خوشه بندی و طبقه بندی در داده کاوی است. روش: در این پژوهش، با استفاده از فنون داده کاوی و با بهره گیری از الگوریتم های قوانین باهم آیی، خوشهبندی، و طبقه بندی روی داده های بخش امانت کتابخانه های عمومی استان ایلام، اطلاعات جمعیت شناختی تأثیرگذار بر رفتار مطالعاتی اعضا بررسی و الگوهای استفاده از منابع اطلاعاتی توسط این جامعه ناهمگن استخراج شد. فرایند داده کاوی به کاررفته در پژوهش متشکل از شش مرحله است که به ترتیب شامل درک شغلی، درک داده ها، آماده سازی داده ها، مدل سازی (اپریوری، کوهنن، شبکه عصبی مصنوعی، و درخت تصمیم)، ارزیابی، و استفاده بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در بحث موضوعات مورد مطالعه، گروه های مختلف استفاده کننده از منابع اطلاعاتی دانشجویان علاوه بر مطالعه کتاب های درسی خود، موضوعاتی مانند تاریخ ایران و دین اسلام را مطالعه کرده اند. به لحاظ بُعد جنسیت، خانم های دارای مدرک تحصیلی کارشناسی به مطالعه موضوعاتی درزمینه ادبیات و زبان فارسی و داستان علاقه مند بودند. تجزیه وتحلیل امانت منابع ازنظر جنسیت نشان داد که ۵۸ درصد از اعضای فعال کتابخانه های عمومی استان ایلام را خانم ها و ۴۲ درصد را آقایان تشکیل می دهند؛ این تفاوت نمایانگر آن است که خانم ها تمایل بیشتری به استفاده از منابع اطلاعاتی کتابخانه های عمومی استان ایلام دارند. همچنین، ۵۴ درصد از افرادی را که در بازگشت کتاب های به امانت گرفته تأخیر دارند خانم ها و ۴۶ درصد از آن ها را آقایان تشکیل می دهند، و در بازگشت به موقع کتاب، خانم ها ۵۲ درصد و آقایان ۴۸ درصد از خود مسئولیت پذیری نشان داده اند. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که آقایانِ دارای مدرک تحصیلی دیپلم به موضوعاتی درباره دین اسلام علاقه مند بودند و این گروه نسبت به بازگشت کتاب های خود احساس مسئولیت داشتند. ازنظر جنسیت و تأثیر آن بر موضوعات مورد مطالعه، خانم هایی که ازنظر تحصیلات در مقطع کارشناسی بوده و ازنظر شغل، خود را در گروه مشاغل آزاد معرفی کرده اند، به رده های ادبیات و زبان فارسی و داستان علاقه نشان داده اند و در بازگشت کتاب های خود تأخیری نداشته اند. نتایج حاصل از بررسی مدل رفتاری مراجعان ازنظر برگشت کتاب، نشان داد آقایانی که دارای تحصیلات دیپلم بوده اند و شغل خود را آزاد معرفی کرده اند در بازگشت کتاب های خود تأخیری نداشته اند. همچنین، خانم های دارای مدرک تحصیلی دیپلم و کارشناسی که شغل خود را آزاد معرفی کرده اند در بازگشت کتاب های خود تأخیر نداشته اند. دانشجویان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی در بازگشت کتاب های خود تأخیر داشته اند. برای پیش بینی تأخیر در بازگشت کتاب ها براساس ویژگی هایی همچون جنسیت و مقطع تحصیلی، از مدل شبکه های عصبی استفاده شد و میزان صحت مدل در حین فرایند یادگیری 18/69 درصد بود. اصالت/ارزش: پیاده سازی شبکه عصبی در پایگاه داده کتابخانه های عمومی استان ایلام به منظور پیش بینی تأخیر در بازگشت کتاب ها براساس ویژگی هایی مختلف نمایانگر آن است که یادگیری و پیش بینی خروجی، با دریافت ورودیهای جدید در پایگاه داده کتابخانه های عمومی استان ایلام امکان پذیر است.
تحلیل پیامدهای اینرسی دانشی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
294 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف: اینرسی دانشی تداعی گر استفاده از رویه ها، دانش یا تجربه قبلی برای حل مسائل و مشکلات جدید است. به عبارتی آینده را همچون امروز در نظر می گیرد. در واقع فرد و سازمان به دانش و تجربه قبلی خود برای رهایی از شرایط بی سابقه و جدید اعتماد دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل پیامدهای اینرسی دانشی در شرکت های دانش بنیان است.
روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های آمیخته (کیفی و کمّی) بوده که به صورت کیفی و کمّی و در پارادایم استقرایی- قیاسی قرار دارد. همچنین از لحاظ هدف،کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی است. با توجه به ماهیت پژوهش، جامعه آماری در بخش کیفی و کمّی، شامل خبرگان (مدیران شرکت های دانش بنیان استان لرستان و اساتید گروه مدیریت دانشگاه لرستان) هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 14 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. بنابراین، براساس اصل کفایت نظری (وضعیتی که در آن هیچ داده و اطلاعات بیشتری یافت نشد که محقق پدیده مورد نظر را رشد دهد و دانش بیشتری کسب نماید)، تاسرحد اشباع، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. در بخش کیفی از رویکرد تحلیل مضمون، علاوه بر مطالعه مقاله، کتاب و... از مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز بهره گرفته شد که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای- کوهن تأیید گردید. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمّی پرسشنامه دلفی فازی است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روایی محتوا و نرخ ناسازگاری تأیید شد.
یافته ها: از آنجا که پژوهش حاضر دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمّی) است، نتایج حاصل در بخش کیفی نشان دهنده شناسایی پیامدهای اینرسی دانشی در شرکت های دانش بنیان است. نتایج این بخش بعد از تحلیل داده ها به کمک رویکرد کدگذاری (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و نرم افزار اطلس تی (atlas.T)، نشان دهنده شناسایی پانزده عامل به عنوان پیامدهای اینرسی دانشی در شرکت های دانش بینان است. همچنین در بخش کمّی پژوهش با استفاده از روش دلفی فازی، اولویت بندی پیامدهای اینرسی دانشی در شرکت های دانش بینان انجام شد که نتایج نشان می دهد فاش شدن راهبردهای سازمان، افزایش قابلیت پیش بینی حرکات سازمان، افزایش جمود و رکود فکری، از بین رفتن خلاقیت و نوآوری، مقاومت در برابر تغییر و کاهش عملکرد، کاهش یادگیری سازمانی و کاهش چابکی و انعطاف پذیری، به ترتیب مهم ترین پیامدهای اینرسی دانشی در شرکت های دانش بنیان هستند.
نتیجه گیری: دانش یکی از اساسی ترین و مهمترین راهکارهای رقابت در هزاره جدید تلقی می گردد. هر چقدر سازمان دارای منابع بسیاری باشد، اما از دانش و علم روز بی بهره باشد، تمامی منابع آن راکد می ماند و عملاً قادر نخواند بود به نحو مطلوب از آنها استفاده نماید. دانش و بهره مندی از آن می تواند مسیر رشد و تعالی سازمان را تقویت نماید و موقعیت آن را در محیط رقابتی بهبود بخشد. به دیگر سخن، دانش، استفاده کارآمد و موثر از دیگر منابع را برای سازمان مشخص می سازد. به این ترتیب، حاکم شدن اینرسی دانشی باعث می شود که سازمان در کسب دانش جدید و یادگیری باز ماند و به نسخه ها و راهبردهای قدیمی در حل مسائل و مشکلات خود اکتفاء کند. به عبارتی، روزبه روز جمود و رکود فکری در سازمان بیشتر می شود. لازم به ذکر است که خلق ایده های جدید و بدیع در سازمان از بین می رود و دیگر روش ها و فنون آن برای مقابله با تهدیدات تکراری و در نهایت برای رقبا قابل پیش بینی است. از سوی دیگر، عارضه اینرسی دانشی قابلیت پاسخگویی سریع و استفاده موثر و کارآمد از فرصت های به وجود آمده در محیط را از سازمان سلب می نماید و چابکی و سرعت عمل را مخدوش می سازد.
مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و علوم انسانی و هنر هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است و با شاخص های علم سنجی از جمله شاخص «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و نیز تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. برای اجرای این پژوهش از شاخص های مرکزیت و از نرم افزارهای اکسل، پایتون، اس پی اس اس، نت درا و یوسی آی نت استفاده شد. جامعه پژوهش 200 مجله و 2813 عضو هیئت تحریریه و سردبیر است.یافته ها: 08/13 درصد از اعضاء هیئت تحریریه و 5/81 درصد از مجلات مورد مطالعه در این مقاله دارای «پدیده درهم تنیدگی» هستند. مرتبه علمی اغلب اعضاء هیئت تحریریه در مجلات مورد بررسی «استاد» هست و مردان تقریباً شش برابر زنان با مجلات جامعه پژوهش همکاری دارند. دانشگاه های تهران، فردوسی مشهد و شهید بهشتی و استان های تهران، قم و خراسان رضوی بیشترین سهم را در انتشار مجلات دارند. تفاوت آماری معنی داری بین «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و جنسیت مشاهده نگردید. با این وجود بین مرتبه علمی و «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» رابطه معنی دار آماری وجود دارد.نتیجه گیری: درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه در مجلات فارسی مورد مطالعه وجود دارد. هر اندازه میزان این پدیده در مجله ای افزایش یابد به این معنی است که افراد دارای درهم تنیدگی در سیاستگذاری های کلان و برنامه ریزی راهبردی در مجلات از جمله انتشار مقالات، انتخاب داوران و بسیاری از موارد کلیدی دیگر نقش مهمی دارند.
اعتبارسنجی الگوی مؤلفه های مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش اعتبارسنجی الگوی مؤلفه های شناسایی شده مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کمّی بوده و با استفاده از روش دلفی در سال 1399 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 20 نفر از خبرگان گروه مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی که از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها هستند تشکیل می دهند. نمونه پژوهش به روشِ هدفمند انتخاب شد. مؤلفه های پژوهش حاضر براساس مقاله کهزادی طهنه و همکاران (1400) بوده است. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و مدل سازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) تحلیل شده اند. یافته ها: نتایج حاصل از اعتباریابی الگوی راهبردی حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که در تدوین راهبردها، «مشخص شدن نوع خدمات و منابع» با بار عاملی 847/0، «توجه به عوامل سیاسی، قانونی و دولتی» با بار عاملی801/0، «هم سو بودن فرهنگ سازمانی با راهبردهای تدوین شده» با بار عاملی870/0 و برای متغیر انتخاب راهبردها، گویه «حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه» با بار عاملی 875/0 بالاترین بار عاملی را داشته و از اهمیت بالایی برخوردارند. برای شاخص اجرای راهبرد، گویه «اجرای راهبرد های ویژه برای تبلیغات محصولات/خدمات کتابخانه برای جذب کاربران جدید» با بار عاملی 878/0، برای متغیر مسائل مدیریت، گویه « پاداش ها و افزایش حقوق با توجه به عملکرد کارکنان کتابخانه» با بار عاملی 794/0 بالاترین بار عاملی را دارد. در مؤلفه های کنترل و ارزیابی برنامه های راهبردی نیز گویه «هماهنگی برنامه های راهبردی تعیین و اجراشده با محیط عملیاتی کتابخانه» با بارعاملی 754/0، بالاترین بار عاملی را داشته و در بالاترین سطح تأثیر از سایر مؤلفه هاست. این موارد در مدیریت راهبردی کتابخانه ها در مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی راهبرد، اهمیت بالایی دارند. با توجه به مقدار به دست آمده از برازش مدل که برابر با 514/0 است، برازش کلی مدل بسیار قوی است. اصالت/ارزش: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند مدیران را در شناسایی شکاف راهبردی در فرایند مدیریت راهبردی (تدوین، اجرا، ارزیابی) و اولویت بندی مسائل برای دستیابی به اهداف، بهبود کیفیت خدمات، رضایت کاربران و کارکنان و ماندگاری کتابخانه های عمومی یاری دهد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی به ویژه در فرایند تدوین و اجرای راهبردها داشته باشند.
چگونگی پردازش داده ی شخصی خاص در حقوق اتحادیه اروپا و بررسی آن در نظام حقوقی ایران (پردازش داده شخصی خاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای حمایت جامع از داده های شخصی و اشخاص موضوع داده، مقررات اروپایی مربوط به حفاظت از داده (GDPR) جنبه های مختلفی را موردتوجه قرار داده است. یکی از این حمایت ها، توجه ویژه به داده های شخصی است که به دلیل ماهیت حساسشان، نیازمند حفاظت بیشتری هستند (داده های شخصی خاص). این مقررات برای پردازش داده های شخصی خاص که شامل داده های شخصی حساس، داده ی شخصی مرتبط با امور کیفری و داده ی شخصی کودکان است، الزامات مختلفی را مقرر نموده است. این الزامات ازجمله اصل ممنوعیت پردازش داده های شخصی حساس است مگر اینکه استثنائی قانونی وجود داشته باشد. الزام دیگر، ضرورت وجود نظارت مرجع رسمی و جواز قانونی برای پردازش داده های شخصی مرتبط با امور کیفری است. هم چنین تعیین سن معین برای رضایت به پردازش نیز از الزامات پیش گفته برای حمایت از داده های شخصی کودکان است. این پژوهش با تبیین تفصیلی الزامات پیش گفته و شفاف سازی چگونگی پردازش داده ی شخصی خاص در حقوق اتحادیه اروپا؛ حمایت از داده ی شخصی خاص در حقوق ایران را نیز مورد بررسی قرار داده است. بررسی های انجام شده حکایت از این دارد که گرچه حقوق ایران در خصوص داده های شخصی قانونی مستقل ندارد تا برای حمایت از داده های شخصی خاص به آن استناد شود؛ لیکن می توان با توجه به قوانین و مقررات موجود، نظریات دکترین، مبانی حقوق ایران، بسیاری از الزاماتِ پردازش داده ی شخصی خاص موجود در مقررات اروپایی را در حقوق ایران نیز جاری دانست.
مؤلفه های امنیت اطلاعات کتابخانه های دیجیتال در بستر اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش فناوری ها کارها با سرعت بیشتر و در زمان کمتری انجام می شوند، چنان که کمتر شدن زمان انجام کار و سرعت پاسخ دهی به مزیتی رقابتی در بین سازمان ها بدل شده است. این ویژگی ها و مزیت ها موجب رواج استفاده از فناوری اینترنت اشیاء در سطح وسیع در بین جوامع مختلف شده است و در عین حال، زمینه پذیرش و توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی نیز پدید آمده است؛ زیرا کتابخانه ها به منزله مراکز ارائه خدمات اطلاعاتی، باید بتواند هم پای دیگر سازمان ها به ایفای نقش بپردازند. با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، کتابخانه ها در مدیریت و ارائه خدمات دچار مشکل هستند. اینترنت اشیاء از جمله پدیده هایی است که به کتابداران کمک می کند تا مدیریت بهتری در امکانات، تجهیزات و برنامه های کاربردی داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال در بستر اینترنت اشیاء بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و برای انجام آن از روش های کتابخانه ای (سندی) برای استخراج اقلام و عناصر اطلاعاتی مورد نیاز برای سیاهه وارسی و روش پیمایشی استفاده شده است. برای این منظور از سیاهه وارسی 19 گویه ای برای شناسایی و ارزیابی ابعاد پژوهش استفاده شد و وضعیت امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال در 6 مؤلفه سطح دسترسی، امنیت و فناوری، ارائه خدمات، زیرساخت، حفاظت اطلاعات و محرمانگی اطلاعات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها، پس از بررسی سیاهه وارسی در قالب پرسشنامه ای به متخصصان امر در کتابخانه های دیجیتال که اینترنت اشیاء داشتند، توزیع شد. در نهایت، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های دوجمله ای و t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها: در این پژوهش، کتابخانه هایی که از فناوری اینترنت اشیا ء استفاده می کنند، همچنین نوع کتابخانه ها و خدماتی که فناوری های اینترنت اشیا ء در این کتابخانه ها ارائه می دهند مشخص شد. یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه های سطح دسترسی، امنیت و فناوری، ارائه خدمات و زیرساخت در وضعیت مناسب و مؤلفه های حفاظت اطلاعات و محرمانگی اطلاعات در وضعیت نامناسبی به لحاظ امنیت اطلاعات اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال قرار دارند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت اشیاء در کتابخانه ها رو به افزایش است و بسیاری از کتابخانه ها از این فناوری استفاده می کنند و یا تمایل به استفاده دارند زیرا مزیت های زیادی برای کتابخانه ها دارد. همچنین استفاده از این فناوری انتقال از نسلی به نسل دیگر کتابخانه ها، به ویژه انتقال از کتابخانه سنتی به کتابخانه دیجیتال و کتابخانه هوشمند با سرویس هوشمندتر را تسریع و تسهیل می کند. بهره برداری از اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال می تواند منجر به ارائه خدماتی نوین و بدون جایگزین به کاربران این کتابخانه ها شود. در این بین امنیت یکی از چالش های کلیدی فناوری اطلاعات بوده و مسائل مربوط به امنیت اطلاعات در بستر اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال بسیار حائز اهمیت است و کتابداران با توجه به رعایت آن باید بتوانند با دقت زیاد درباره کاربست آن تصمیم گیری نمایند.
مروری بر بایدها و نبایدهای سیاست گذاری اخلاق پژوهش در بروندادهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش هدفمند به منظور حل مسائل، مراحلی را تحت عنوان فرآیند پژوهش طی می کند. فرآیند پژوهش، به عنوان چرخه حیات هر پژوهش قابل تعریف است و هر یک از این مراحل نیازمند اجرای اصول اخلاقی مجزایی است. با ورود به عصر پژوهش های اینترنت محور، ضروری است که سطح آگاهی و نگرش و عملکرد پژوهشگران نسبت به موازین اخلاق پژوهش افزایش یابد. لذا آگاهی از انواع سوء رفتارهای علمی و در مقابل آشنایی با وظایف اخلاقی در فرآیند پژوهش، نخستین گام توسعه مسیر اخلاق مداری در جوامع علمی است که تا کنون در اسناد بالادستی و متون متعدد به کرّات معرفی شده اند. در این میان می بایست کنشگران نظام پژوهشی، از نویسندگان، سردبیران، ناشران و داوران نشریات، تا سیاست گذاران یعنی مدیران و تصمیم گیران دانشگاه ها و سازمان ها و مراکز پژوهشی، با پایبندی به اصول اخلاق پژوهش و یا فراهم آوری زیرساخت های مناسب جهت ترویج و پرورش و پیاده سازی موازین اخلاقی، به هموارسازی این مسیر در نظام پژوهشی کمک کنند. به منظور اجرای اقدامات تکمیلی، مطالعه حاضر با ورود به گام دوم، به تبیین بایدها و نبایدهای سیاست گذاری اخلاق پژوهش در بروندادهای علمی پرداخته است.روش: این مطالعه به مرور پژوهش ها و اسناد مرتبط با اخلاق پژوهش در ابعاد سیاست گذاری های داخلی و خارجی، با هدف تبیین بایدها و نبایدهای اخلاق پژوهش در نظام پژوهشی، پرداخته است. به منظور جمع آوری متون، سه پایگاه اطلاعاتی داخلی شامل «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرجع دانش» و سه پایگاه استنادی خارجی یعنی «وب آو ساینس»، «اسکوپوس» و «گوگل اسکالر» بدون درنظر گرفتن بازه زمانی در هر دو دسته بررسی شده است.یافته ها: نتایج واکاوی متون نشان داد که عواملی از قبیل «فرم گرایی علمی»، «فشار نشر»، «تمرکز بر سیاست های تنبیهی» و «سیستم نظارت ضعیف مجلات»، به عنوان نبایدهای پیش روی سیاست گذاران نظام پژوهشی، هریک به نوبه خود موانعی را در مسیر رشد پژوهش های اخلاق مدار ایجاد کرده اند. همچنین در ادامه راهکارها و اقداماتی مانند «تمرکز بر پژوهش های مسئله محور و تقاضا محور»، «گرایش به تفکر سیستمی» و «جهت دهی به سوی جامعه پذیری دانشگاهی» به عنوان بایدهای نظام پژوهشی معرفی شدند.نتیجه گیری: در کنار تدوین کدهای اخلاقی در پژوهش، ضروری است که سازوکارهایی از سوی سیاست گذاران نظام پژوهشی جهت پیشگیری و مدیریت تخلفات پژوهشی با رویکردی مثبت و با هدف پرورش کنشگرانی اخلاق مدار اجرا شود. در این میان فرهنگ و ساختار علمی و نظام آموزشی کارآمد می توانند به نهادینه سازی ارزش ها و نگرش های اخلاقی در پژوهش کمک قابل توجهی کنند. لذا روشن است که سیاست گذاران نظام پژوهشی ضمن تدوین اصول و موازین حقوقی و کیفری، نیاز است که به سیاست های تشویقی با هدف حمایت از نهادهای خودتنظیم علمی و توسعه و ترویج پژوهش های سالم و کاربردی، اهتمامی ویژه داشته باشند. درنهایت پیشنهاد می شود که در مطالعات آتی سطح عملکرد کنشگران و به طور ویژه سیاست گذاران نظام پژوهشی در زمینه تحقق باید های اخلاق پژوهش مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. همچنین در سطح ملی نیاز است که مؤلفه های تأثیرگذار بر ساخت آینده مطلوب اخلاق پژوهش و نشر، شناسایی شوند تا نتایج حاصل از آن در سیاست گذاری های نظام پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت توسعه نرم افزار با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت نرم افزار نمودی از مهارت های نرم و تفکر انتزاعی انسانی. این پژوهش به منظور ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های بهبوددهنده عملکرد در شرکت های نرم افزاری، بر مبنای رویکرد فراترکیب شده انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و با روش اسنادی و فراترکیب انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل سازمانی (فرهنگ، حمایت مدیریت ارشد، استراتژی سازمان، ساختار سازمانی)، عوامل فردی (آموزش، مشارکت کارکنان، دانش و آگاهی نسبت به سیستم های مدیریت دانش، مقاومت در برابر تغییر)؛ عوامل زیرساخت فناوری (کاربرپسند بودن، امنیت داده و اطلاعات، روش های ارتباط و همکاری، میزان یکپارچگی سیستم های سازمانی، کیفیت دانش)؛ فرایند مدیریت دانش (اکتساب دانش، انتقال دانش، خلق دانش)؛ فواید اقتصادی / هزینه (هزینه سرمایه، هزینه عملیاتی) بر روی اریابی عملکرد مدیریت دانش در صنعت توسعه نرم افزار تأثیر می گذارند.
عوامل موردنیاز برای پیاده سازی سیستم مدیریت دانش بر مبنای ایزو 30401: رویکرد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
189 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش باید یک منبع کلیدی ایجاد ارزش برای سازمان ها باشد و سیستم مدیریت دانش باید در سیستم مدیریت کلی سازمان تعبیه شود. بر این اساس، مدیریت دانش در استاندارد ایزو 30401 گنجانده شده است که الزامات سیستم های مدیریت دانش را مشخص می کند. هدف مقاله حاضر این بود که عوامل موردنیاز برای پیاده سازی مدیریت دانش در صنعت فرودگاهی را بر پایه ایزو 30401 تعیین نماید. روش شناسی: برای دستیابی به هدف، ابتدا عوامل مدیریت دانش در صنعت فرودگاهی با استفاده از روش فراترکیب شناسایی و بر پایه ایزو 30401 دسته بندی شدند و در ادامه مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. برای بررسی روایی ساختاری مدل مفهومی، پرسشنامه بین 384 نفر از کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران پخش و روایی مدل با روش تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. یافته ها: نشان داد عوامل موردنیاز جهت پیاده سازی یک سیستم مدیریتی برای مدیریت دانش در فرودگاه ها دربرگیرنده «اجزای» سیستم مدیریتی است که در ارتباط با دانش هستند؛ یعنی راهبرد، فرهنگ مدیریت دانش، ساختار، حاکمیت و رهبری، نقش ها و مسئولیت ها، طرح ریزی، فناوری و زیرساخت و عملیات سازمان و دربرگیرنده الزاماتی است که هرکدام نماینده یک «بعد» از «سیستم مدیریت دانش» است که به یکدیگر وابسته هستند یعنی گسترش دانش، انتقال و تبدیل دانش و توانمندسازها. نوآوری (ارزش(: این پژوهش اولین مطالعه ای است که یک چشم انداز یکپارچه از عوامل موردنیاز برای پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در فرودگاه ها بر پایه ایزو 30401 را ارائه می دهد. چنین شناسایی عوامل سیستم مدیریت دانش، به خوبی می تواند راهبردهای کارساز برای ارتقاء مدیریت دانش در ایجاد ارزش و بهبود کارکرد سازمان ها تدوین کند.
بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه (موردمطالعه: شرکت های دانش بنیان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه کارکنان شرکت های دانش بنیان و انجام شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی شرکت های دانش بنیان استان فارس در سال 1400 است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 190 نفر است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد جو سازمانی جین و همکاران (2015)، پرسشنامه اشتراک دانش جین و همکاران (2015) و پرسشنامه رفتار کار نوآورانه جانسن (2004) استفاده شد. برای تحلیل داده از آزمون های تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. مقدار پایایی پرسشنامه به کمک آلفای کرونباخ محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه تأثیر مستقیم و مثبت دارد (160/4t=). همچنین جو سازمانی بر اشتراک گذاری دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد (522/9t=). از طرفی اشتراک گذاری دانش نیز به صورت مستقیم تأثیر معنادار و مثبتی بر رفتار کار نوآورانه دارد (575/2t=). جو سازمانی به واسطه اشتراک گذاری دانش بر رفتار نوآورانه تأثیر غیرمستقیم دارد (516/3z=). تأثیر مثبت غیرمستقیم جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه به واسطه اشتراک دانش افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نقش مثبت اشتراک دانش در ارتباط بین جو سازمانی و رفتار کار نوآورانه نشان دهنده جایگاه و اهمیت فرایند به اشتراک گذاری دانش در شرکت های دانش بنیان است. بر این اساس شرکت های دانش بنیان، به منظور استفاده بیشینه از رفتار کار نوآورانه کارکنان خود می بایست جو سازمانی مناسبی را جهت اشتراک گذاری دانش در بین کارکنان خود فراهم نمایند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در نظام شهرهای دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
24 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی فضای کسب و کار کلان شهرهای دانش بنیان برای استقرار و توسعه کارآفرینی است. روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نیمه تجربی و از نوع کاربردی و بنیادی است. جامعه آماری پژوهش کلان شهرهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. لذا بر اساس روش پژوهش یک چارچوب چندبعدی با توجه به عناصر کالبدی کلان شهرها و دامنه ی فعالیت هر کسب وکار جدید بر اساس مؤلفه های دانش بنیان توسعه داده شد. در این راستا شاخص های ارزیابی مدل پیشنهادی در سنجه های مرتبط با کارآفرینی در فضای شهری تدوین گردید. برای بررسی نگرش کارآفرینی در سطوح ملی و منطقه ای، از داده های بزرگ کلان شهرهای عضو اتحادیه اروپا بهره گرفته شده است. ازاین رو داده های 70 کلان شهر مختلف اروپایی از پایگاه داده های مرتبط و نیز یوریواستات گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای Excel و SPSS تحلیل گردید. یافته ها: یافته های این تحقیق از طریق یک رویکرد ترکیبی امکان بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در شهرهای دانش بنیان را فراهم نمود. برخی نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از عناصر دانشی و غنی سازی ادبیات کارآفرینی در شهرهای دانش بنیان، مدیران و سیاست گذاران مدیریت شهری را برای اتخاذ تصمیمات بهتر و توسعه کسب و کارها یاری می دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که ضرورت اهتمام به طراحی شاخص های جدید برای شناسایی و درک عوامل تأثیرگذار بر توسعه ی کارآفرینی در فضای شهرهای دانش بنیان و ارزیابی توسعه مؤلفه های کارآفرینی از طریق تدوین سنجه های بررسی، رابطه ویژگی های محیطی کلان شهرهای دانشی برای ارتقای کیفیت فرایندهای رهبری و مدیریتی می تواند بر توسعه کارآفرینی در نظام شهرهای دانش بنیان تأثیرگذار باشد.
ابعاد و مؤلفه های فرهنگ امنیت اطلاعات: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد فرهنگ امنیت اطلاعات در به حداقل رساندن تهدیدات خصوصا تهدیدات انسانی در جهت حفاظت از اطلاعات کمک می نماید و در نتیجه به کاهش نقض داده ها یا حوادث در سازمان ها منجر می شود. تاکنون مطالعه ای جهت شناسایی مولفه های فرهنگ امنیت اطلاعت در کشور صورت نگرفته است. براساس نظریه های مختلف، فرهنگ امنیت اطلاعات با رویکردهای مختلفی بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تحقیقات موجود در حوزه فرهنگ امنیت اطلاعات جهت بررسی دانش حاصل یافته و شناسایی ابعاد و مولفه های فرهنگ امنیت اطلاعات و یکپارچه سازی ادبیات این حوزه انجام شده است.به منظور انجام این مرور سیستماتیک کلیه مطالعات انجام گرفته درحوزه فرهنگ امنیت اطلاعات با استفاده ازکلیدواژه های مرتبط، از پایگاه داده های معتبر استخراج شد، درنهایت تعداد 310 مقاله مرتبط از سال 2000 تا 2022 مورد بررسی قرار گرفته است.براساس نتایج پژوهش، مولفه ها و ابعاد فرهنگ امنیت اطلاعات شناسایی گردید و همچنین مشخص شد مجموعه ای از ابعاد و مولفه ها که بطور گسترده پذیرفته شده باشد وجود ندارد و محققان مختلف، ابعاد و مولفه های متفاوتی برای فرهنگ امنیت اطلاعات در نظر گرفته اند. محققان از 3 تئوری و مفهوم در مطالعات خود استفاده نموده اند و بیشترین تئوری مورد استفاده، مدل فرهنگ سازمانی شاین می باشد. پژوهش ها در سازمان ها و صنایع مختلفی انجام گرفته است و از لحاظ تفکیک جغرافیایی نیز بیشترین پژوهش ها به کشورهای در حال توسعه تعلق دارد.
Smart City Planning Futures Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
31 - 57
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to identify the future dimensions of smart city planning research. Participants in this study were municipal managers and urban planners with at least 15 years of experience and a master's degree or higher. Individuals were selected by purposive sampling. Sampling was performed with the participation of 10 experts. Data collection tools fell into two groups: 1- review and upstream documents, urban planning documents in the library section, 2- semi-structured interview in the field section where the semi-structured interview with the participants continued until the theoretical saturation stage. Content analysis method was used to analyze the qualitative data. In order to ensure the validity, the interview questions were approved by 3 experienced urban planning experts and managers, 1 of whom had a master's degree and 2 of whom had a doctorate. In order to measure the reliability, the krippendorf coefficient was used, the overall coefficient of which was 84%. ATLASTI software has been used in the content analysis section. In order to identify future smart city planning research scenarios, SCENARIOWIZARD software has been used. The results of factor analysis show that out of 176 available indicators (items), 33 basic themes can be identified and 9 categories of constructive themes have been obtained. Finally, 9 scenarios were identified based on the importance of all 9 factors. The results indicate that the main output of the realization of smart cities and e-municipality is to set conditions for providing services in the healthiest way to citizens, eliminating corruption, creating new job opportunities, and service and transformation in the economic and commercial sectors, increasing the effective presence of the private sector and improving the business environment, reducing damage to the environment, smart governance and increasing satisfaction
برنامه راهبردی بازاریابی دیجیتال برای کسب وکارهای کتاب الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی مهمترین راهبردهای بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارهای فروش و امانت کتاب الکترونیکی در ایران و معرفی ترفند هاو فنون مهم در مسیر راهبرد بازاریابی است.روش: روش این پژوهش از نوع کاربردی با چارچوب کمّی است که به روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با روش سی وی آی و روش دونیم کردن (شاخص اسپیرمن- براون) انجام شد و به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس و آزمون های دوجمله ای، کای اسکور و رگرسیون چندگانه استفاده شد. جامعه پژوهش، همه کسب وکارهای فروش کتاب الکترونیکی در ایران است که ساختار و اجزای یک کسب وکار را دارا بوده و 26 مورد به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برای کسب وکارهای فروش و امانت کتاب الکترونیکی در موقعیت قوت- فرصت، کلان راهبرد تولیدگرایی، راهبرد مشتری گرا، ترفندهای رابطه گرا و فنون ارتباطی اولویت دارد؛ در موقعیت قوت- تهدید، کلان راهبرد محصول گرایی، راهبرد مشتری گرا، ترفندهای جذابیت گرا و فنون قیمتی ارجح است؛ در موقعیت ضعف- فرصت، کلان راهبرد توزیع گرایی، راهبرد سازمان گرا، ترفندهای شهرت گرا، فنون تصویری و ارتباطی مناسب است و در موقعیت ضعف- تهدید، کلان راهبرد توزیع گرایی، راهبرد سازمان گرا، ترفندهای تخفیف گرا و فنون قیمتی ارجحیت دارند. همچنین، نتایج نشان داد موقعیت راهبردی فعلی اغلب کسب وکارهای فروش کتاب الکترونیکی، ضعف- تهدید است و راهبردها و ترفندها و فنون این موقعیت، ارجحیت بیشتری دارند.نتیجه گیری: از نتایج پژوهش می توان استنباط کرد که مهمترین مشکل در صنعت این کسب وکار، جذب مشتری است و همه اقدام ها و روش ها از جمله بازاریابی ویروسی، تراکنشی، اجتماعات، ارجاعی، وابسته، چریکی، حسی، مشارکتی، طراحی و بهینه سازی وبگاه با بهینه سازی موتور جستجو (سئو) و امثال آن، باید به این سمت سوق پیدا کنند.
شناسایی عوامل هم کنش پذیری سیستم های اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل هم کنش پذیری سیستم های اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مرور پیشینه های در حوزه هم کنش پذیری نسبت به استخراج شاخص های مختلف و بررسی شده در مطالعات گذشته پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس داده های گردآوری شده از مرحله کیفی، مطالعه ای کمی انجام گرفت تا به تایید و تصدیق یافته های به دست آمده از مرحله کیفی بپردازد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقوله های مربوطه به عوامل هم کنش پذیری سیستم های اطلاعات دانشگاهی از روش فراترکیب (الگوی سندلوسکی و باروسو) استفاده شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه اساتید فناوری اطلاعات، مدیران و خبرگان حوزه سیستم های اطلاعاتی در دانشگاه آزاد اسلامی بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 151 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های کیفی از روش کتابخانه ای و برای داده های کمی نیز از پرسشنامه محقق ساخته (50 گویه ای) استفاده شد که گویه های آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. جهت تحلیل داده ها در قسمت فراترکیب از روش سندلوسکی و باروسوکه و در قسمت کمی از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل توصیفی، آزمون آماری t تک متغیره با استفاده از نرم افزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است.
Nothing's for Free: Identifying the Most Important Content Monetization Mechanics in Mobile Games(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
85 - 112
حوزههای تخصصی:
Mobile games are getting a lot of attention as a content-based sector of the digital economy. Especially considering "Free with In-App Purchase" as the mainstream business model of these games, designing the right economic structure to monetize the content of mobile games is crucial. However, there is limited knowledge about the mechanisms of persuading users to pay for in-game content and most of the studies are merely focused on the revenue models. Due to this knowledge gap, this study attempts to aggregate the game monetization methods into a multi-level classification and focus on identifying the main content monetization mechanics of five genres: Arcade, Sport, Puzzle, Racing, and Platformer/ Runner. For this purpose, interviews were conducted by game design and economics experts about successful mobile games. As a result, a new multi-level classification for mobile games revenue models is proposed which includes monetization via selling core items, selling performance items, and providing supplementary services in addition to retailing and in-game advertising. It also became clear that monetization mechanics for each of these methods vary in different genres and change depending on the type of game. The results of this study can be useful for digital game researchers, designers, and marketeers to structure a better revenue stream.
اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش در دانشگاه: مطالعه ای درباره ارتباط اخلاق کار اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
469 - 503
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش با نقش میانجی اخلاق کار اسلامی است، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد آن ها 2255 نفر است، با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه نتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفتو تجزیه و تحلیل داده ها به کمک معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر اشتراک گذاری دانش تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 -است و سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر پنهان سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 استهدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش با نقش میانجی اخلاق کار اسلامی است، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد آن ها 2255 نفر است، با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه نتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفتو تجزیه و تحلیل داده ها به کمک معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر اشتراک گذاری دانش تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 -است و سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر پنهان سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 استهدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش با نقش میانجی اخلاق کار اسلامی است، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد آن ها 2255 نفر است، با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه نتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفتو تجزیه و تحلیل داده ها به کمک معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر اشتراک گذاری دانش تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 -است و سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر پنهان سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 است
تسهیل گری و کمک به توسعه کسب وکارهای کوچک؛ آیا کتابخانه های عمومی استان خوزستان آماده اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
171 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کسب وکارهای کوچک در اقتصاد و نقش و گستردگی کتابخانه های عمومی در ارائه خدمات، این پژوهش با هدف طراحی مدل و بررسی میزان آمادگی کتابخانه های عمومی استان خوزستان در تسهیل و توسعه کسب و کارهای کوچک است.روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و به لحاظ ماهیت داده ها یک مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است که با تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. در بخش کیفی ابتدا با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و انجام 14 مصاحبه عوامل شناسایی شدند. تأیید روایی این عوامل با شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی کیفی آن ها از طریق آزمون ضریب کاپای فلیس به تأیید رسید. در بخش کمی، پرسشنامه ای متشکل از عوامل کیفی استخراج شده در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان خوزستان به تعداد 173 نفر توزیع شد. سپس با کاربرد مدل تحلیل SWOT (تحلیل تکافت) عوامل در دو دسته درونی (نقاط قوت و نقاط ضعف) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدها) دسته بندی شدند.یافته ها: این پژوهش نتایجی را در 4 بعد از عوامل درونی شامل «منابع و خدمات»، «نیروی انسانی»، «بازاریابی و تبلیغات» و «فناوری و فضا»؛ و 4 بعد از عوامل بیرونی شامل «قوانین و آیین نامه ها»، «نگرش های مدیریتی»، «آموزش» و «ارتباطات و تعاملات» ارائه می دهد. از مجموع 17 مؤلفه ای که در 4 بُعد از عوامل درونی مورد بررسی قرار گرفت، 1 نقطه قوت و 9 نقطه ضعف مشاهده و 7 عامل باقی مانده در وضعیت متوسط قرار داشتند که میانگین 2/389 به دست می آید. از سوی دیگر، کتابخانه های عمومی استان خوزستان از 19 عامل مورد بررسی در 4 بعد از عوامل بیرونی، با 2 فرصت مواجه و با 9 تهدید روبه رو هستند و 8 عامل دیگر نیز وضعیت متوسطی را دارا هستند و میانگین 2/482 برای عوامل بیرونی به دست می آید که وضعیت نسبتاً مطلوبی است و در کل میانگین به دست آمده برای تمامی مؤلفه ها و ابعاد مورد بررسی عدد 2/438 است که نشان از وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد.نتیجه گیری: کسب وکارهای کوچک می توانند از خدمات کتابخانه های عمومی جهت شروع و توسعه استفاده کنند. با این حال، کتابخانه های عمومی خوزستان برای حمایت و تسهیل گیری از کسب وکارهای کوچک، در شرایط نسبتاً مطلوبی قرار دارند. به همین دلیل، برای حمایت از این کسب و کارها، پیش و بیش از هر چیز باید این امر جزئی از رسالت و هدف کتابخانه های عمومی خوزستان شوند. چنانچه حمایت و پشتیبانی از کسب و کارها جزئی از نظام ارزشی و رسالت کتابخانه های عمومی شود، بسیار محتمل است که در آن نظام و رسالت، کتابخانه ای پویا و حامی کسب و کار ایجاد شود.
بررسی عوامل موثر بر قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی مبتنی بر نظریه های انتشار نوآوری، نظریه استفاده و رضامندی و مبانی ارزش درک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه به دلیل اهمیت استفاده از فناوری واقعیت مجازی، مشتریان محدودیت زمانی و مکانی در تجربه خرید خود ندارند. همچنین با دسترسی به دستگاه های واقعیت مجازی، تعداد فزاینده ای از خرده فروشان، از این تکنولوژی سه بعدی تعاملی، برای تجسّم محصولات خود استفاده می کنند. تجربیات شبیه سازی شده، موقعیت های واقعی و غیرواقعی را ایجاد کرده و منجربه پاسخ مثبت از سمت مشتریان شده و قصد خرید را تحت تاثیر قرار می دهند. در زمینه پذیرش واقعیت مجازی، مطالعات متعددی انجام گرفته است و تاثیر نظریه هایی نظیر انتشار نوآوری و استفاده و رضامندی بر روی قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی، به ویژه در حوزه گردشگری، بررسی شده است، اما در اینگونه مطالعات، تاثیر عوامل منفی مهمی مانند هزینه درک شده، ریسک فیزیکی درک شده و پیچیدگی درک شده نادیده گرفته شده اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی با در نظر گرفتن عوامل مثبت و منفی موثر مبتنی بر نظریه های انتشار نوآوری، نظریه استفاده و رضامندی و مبانی ارزش درک شده است.
روش: پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کاربران شبکه های مجازی مجهز به تکنولوژی واقعیت مجازی است که از این تکنولوژی حداقل یک بار استفاده نموده اند و تمرکز بر محصولاتی است که قبل از خرید به بررسی احتیاج دارند. ۲۵۰ نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی آن توسط خبرگان مورد تایید قرار گرفت. برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار Amos و روش های آماری کولموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق، مدل مفهومی ارائه شده را تأیید نمود و نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که نظریه های انتشار نوآوری، استفاده و رضامندی و ارزش درک شده بر قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی رابطه مثبت و معناداری دارد. براساس نتایج به دست آمده از مدل مفهومی، بیشترین تاثیر مثبت را استفاده و رضامندی بر آسودگی ذهنی، با مقدار۰.۵۷ دارد. در بین روابط منفی به دست آمده، پیچیدگی درک شده، بیشترین تاثیر منفی را بر ارزش درک شده با مقدار ۰.۶۲- نشان داد. از میان متغیرهای موثر بر قصد رفتاری، ارزش ادراک شده، بیشترین تاثیر را بر قصد رفتاری داشته است.
نتیجه گیری: ارزش ادراک شده مشتری، بیشترین تاثیر را بر قصد استفاده مشتریان در استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی دارد. در این راستا، افراد هرچه بیشتر احساس کنند که تکنولوژی واقعیت مجازی می تواند نیاز آنان را برآورده کند، احتمال اینکه این تکنولوژی را انتخاب کنند، بیشتر است؛ و زمانی که ارزش ادراک شده این تکنولوژی، فراتر از انتظارات مشتریان باشد و مشتریان درک کنند که نسبت به هزینه، زمان و تلاشی که انجام می دهند، ارزش بیشتری از حالت واقعی دریافت می کنند، تمایل بیشتری به استفاده از این تکنولوژی خواهند داشت. مبتنی بر این نتیجه پیشنهاد می شود که پیچیدگی تکنولوژی واقعیت مجازی کاهش یابد و انواع هزینه های مشتریان، اعم از ملموس و ناملموس و نیز ریسک فیزیکی محصول در طراحی و استفاده از این تکنولوژی مد نظر قرار گیرد تا ارزش ادراک شده مشتریان نسبت به این تکنولوژی، افزایش یابد. در نهایت به منظور طراحی تجربه قابل اعتماد، پیشنهاد می شود تدابیری نظیر پشتیبانی آنلاین در پاسخگویی سریع به پرسش ها و مشکلات مشتریان به منظور افزایش اعتماد مشتریان و بهبود تجربه خرید آنها اتخاذ شود.
مجاورت و همکاری علمی: کاربرد مدل جاذبه در شناسایی تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورها در ابعاد فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی مجاور یا مخالف هم هستند. مجاورت یا فاصله بین کشورها از حیث ابعاد شش گانه مذکور می تواند باعث یا مانع همکاری علمی قوی بین آن ها شود. اهداف پژوهش حاضر در درجه اول شناسایی ابعادی است که شدت همکاری های علمی بین المللی را بهتر تبیین می کنند و در درجه دوم، بررسی نوسانات شدت تأثیر هر بعد در خلال زمان است. در راستای اهداف پژوهش و برمبنای تلفیق ادبیات مجاورت با چهارچوب فاصله CAGE، عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی استخراج شدند. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از 167 کشور مستقل در فاصله سال های 2017-2002. در این پژوهش، شبکه روابط هم تألیفی بین کشورها به عنوان شاخص همکاری علمی بین المللی درنظرگرفته شد. به منظور تبیین شدت روابط هم تألیفی براساس ابعاد شش گانه مجاورت از مدل جاذبه پانل استفاده شد. مدل جاذبه قادر به شناسایی عواملی است که کشورها را به سمت همکاری علمی قوی با هم جذب می کنند. کاربرد این مدل نشان داد که شدت همکاری های علمی بین المللی رابطه مستقیم با مجاورت و رابطه معکوس با فاصله بین کشورها در ابعاد مختلف دارد. یافته های حاصل از مقایسه قدرت تبیین ابعاد شش گانه مجاورت حاکی از قدرت تبیین بالای بعد مجاورت اجتماعی نسبت به سایر ابعاد بود. با این وجود، یافته های بهبود مدل نشان داد که حضور هم زمان ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مجاورت نیز قدرت تبیینی نزدیک به قدرت تبیین بعد مجاورت اجتماعی دارند. بررسی نوسانات شدت تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری های علمی بین المللی در طول زمان نشان دهنده افزایش معنادار تأثیر مجاورت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و علمی، زبان مشترک در بعد فرهنگی و همکاری های درون منطقه ای و همکاری بین کشورهای همسایه در بعد فیزیکی است. این در حالی است که تأثیر فاصله جغرافیایی در بعد فیزیکی، روابط استعماری در بعد سیاسی و اشتراکات دینی و قومی در بعد فرهنگی کاهش معناداری یافته است. تنها در بعد سیاسی مجاورت است که تأثیر اکثر عوامل مقطعی (مانند: اختلاف بین طرفین همکاری از حیث درجه تحقق حکومت لیبرال دموکراسی، فاصله از حیث میزان کارایی حکومت های طرفین همکاری و اعمال تحریم علیه طرف مقابل) و بعضاً ثابت است (مانند: عضویت طرفین همکاری در پیمان های بین المللی مشترک).