فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به کشف رابطه بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روشِ توصیفی-هم بستگی انجام شد. نمونه آماری شامل 175 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش بکوویتز و ویلیامز (1999) و پرسش نامه یادگیری سازمانی بر اساس نظریه نیفه (2001) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب هم بستگی نشان داد بین کلیه مؤلفه های مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس رابطه ای معنا دار وجود دارد. در این میان، بیشترین هم بستگی را ایجاد/تجمیع و سپس تسهیم با یادگیری سازمانی داشته اند (به ترتیب با ضریب هم بستگی 900/0 و 898/0). همچنین، نتیجه آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان داد مؤلفه ایجاد/تجمیع قوی ترین پیش بینی کننده یادگیری سازمانی است (197/0=بتا). این پژوهش نشان داد ایجاد/و تجمیع دانش (کسب مهارت های موردنیازِ مطابق با اهداف سازمانی) و تسهیم دانش (انتقال و به اشتراک گذاشتن تجارب مؤثر فردی و سازمانی) بیشترین تأثیر را بر ارتقا و بهبود یادگیری سازمانی دارند. اصالت/ارزش: بررسی ها نشان داد در متون رابطه بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند راهگشای مدیران کتابخانه باشد تا با برنامه ریزی، سیاست گذاری های مناسب، و ارائه استانداردها درصدد ارتقای دانش و مدیریت دانش که موجب یادگیری سازمانی شده است داشته باشند.
کاربردپذیری کتابخانه دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران براساس تجربه کاربر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی کاربردپذیری وبگاه دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران براساس تجربه کاربر. روش: از روش آمیخت اکتشافی (طرح موازی همگرا) استفاده شد. برای ارزیابی کاربردپذیری کتابخانه دیجیتال، از رویکرد چندجانبه و تکنیک های مختلفی ازجمله آزمون کاربردپذیری، پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده و بلنداندیشی استفاده شد. هشت وظیفه برای کاربران تعریف شد تا مسیر حرکت آنان، مشکلات و چالش ها، میزان سردرگمی آن ها در مسیر و به اصطلاح نقاط درد و واژگان مبهم وبگاه شناسایی شود. برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از نرم افزار اس پی اس اس و برای تحلیل داده های کیفی مصاحبه از نرم افزار مکس کودا استفاده شد. مشاهده سیستم با استفاده از دو نرم افزار فست استون و اوکَم انجام شد. دو گروه کاربران، شامل کاربران مبتدی (آمیخته) و کاربران پیشرفته (کتابداران) در پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. در راستای اعتباربخشی به یافته ها از روش زاویه بندی روش شناسی و معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شد. یافته ها : توجه به میانگین های انجام وظایف کاربران مبتدی و پیشرفته نشان داد ثبت نام کاربر جدید بیشترین زمان را به خود اختصاص داده است (بیش از 6 دقیقه). میانگین کلی میزان سختی و آسانی تکمیل وظایف بدون تفکیک دو گروه کاربران نشان داد وظیفه 5 با میانگین 45/3 و وظیفه 2 با میانگین 35/3 سخت ترین وظایف و وظیفه 8 با میانگین 25/2، آسان ترین وظیفه از دیدگاه کاربران هر دو گروه بوده است. بازخورد دریافت شده از کاربران مبتدی و پیشرفته درباره معیارهای ارزیابی کاربردپذیری وبگاه کتابخانه دیجیتال (میزان رضایتمندی، سهولت کار، راحتی پیمایش، جذابیت سایت، چیدمان عناصر اطلاعاتی و غیره) نشان داد برخی از مؤلفه های کاربردپذیری، نمره متوسط (3) را نیز دریافت نکرده اند؛ مثلاً از دید کاربران پیشرفته، سازمان دهی اطلاعات وبگاه با میانگین 70/1 و جذابیت وبگاه از نظر بصری با میانگین 10/2 در شرایط مساعدی قرار ندارد. رصد میزان رضایت کاربران از وبگاه کتابخانه دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملی نشان داد صرفاً 30 درصد از کاربران مبتدی و 10 درصد از کاربران پیشرفته از عملکرد خود در وبگاه اظهار رضایت کردند. طی تکمیل وظایف تعریف شده برای کاربران، مشکلات و چالش های متعددی گزارش شد. ازجمله این چالش ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد: پیچیدگی فرایندها (فرایند پیچیده جست و جوی منابع، پیچیدگی فرایند ثبت نام، و فیلدهای جست و جو)، درک نامطلوب از برچسب ها و مفاهیم وبگاه، چیدمان عناصر وبگاه، افزونگی و تعدد گزینه ها، ظاهر بصری وبگاه، بازیابی نامطلوب، مشکلات فنی، ناهماهنگی و یکدست نبودن، محدودیت مجموعه و دسترسی، اتلاف وقت کاربر، تنوع قالب منابع و نمایش منبع دیجیتال. نتیجه گیری : کاربران پیشرفته در انجام وظایف خود زمان بیشتری صرف کردند. توجه به تلاش های ناموفق در بین دو گروه کاربر و مقایسه آن ها با یکدیگر نشان داد میزان تلاش های ناموفق در میان کاربران پیشرفته به نسبت کاربران مبتدی بیشتر است. کاربران پیشرفته به سبب استراتژی ها و تصوراتی که از جست و جو داشتند بیشتر ناموفق بودند. آنان به صورت طبیعی تمایل داشتند در انجام جست و جو، به جای جست و جوی ساده از جست و جوی پیشرفته استفاده کنند. همین تصور باعث می شد میزان تلاش های ناموفق آنان بیشتر شود؛ چراکه جست و جوی پیشرفته کتابخانه دیجیتال، آشفتگی بسیاری داشت و یکی از دلایل بالارفتن تلاش های ناموفق در میان آنان نیز همین بود.
طراحی مدل تعامل کاربران با برنامه های کتابخوان الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی شیوه تعامل کاربران با برنامه های کتابخوان الکترونیکی بوده و تلاش شده است مدل مناسب تعامل ترسیم گردد. روش شناسی: جامعه پژوهش، کاربران فعال برنامه های کتابخوان الکترونیکی فیدیبو، طاقچه، کتاب راه و کتاب سبز و ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه وارسی و پرسشنامه بوده است. ابتدا از طریق مرور سیستماتیک، ویژگی ها، قابلیت ها و امکانات برنامه های کتابخوان الکترونیکی استخراج و با مدل نورمن تطبیق داده شد. مواردی که به هنگام تعامل کاربران با برنامه های کتابخوان مورد استفاده قرار می گرفت مشخص و بر اساس آن ها پرسشنامه پنل خبرگان دلفی و پرسشنامه کاربران طراحی گردید. در انتها با استفاده از نرم افزار SmartPLS2.0.3 مدل تعامل کاربران ترسیم گردید. یافته ها: مدل ارائه شده در این پژوهش یک مدل کمّی شامل چهل و نه نشانگر و هفت متغیر پنهان بود که به هفت مرحله مدل نورمن شامل هدف، برنامه ریزی، تعیین یک راه مشخص، اجرا، مشاهده، تفسیر و مقایسه اشاره می کند. هر شش رابطه پژوهش مورد تأیید قرار گرفت، بدین معنی که متغیر هدف بر برنامه ریزی، برنامه ریزی بر تعیین، تعیین بر اجرا، اجرا بر مشاهده، مشاهده بر تفسیر و تفسیر بر مقایسه تأثیر معنی داری داشت. نتیجه گیری: با عنایت به پاسخ های داده شده کاربران به پرسش های پرسشنامه، مؤلفه «مشاهده» که گویای محتوای ارائه شده در برنامه های کتابخوان بوده در تعامل کاربران اهمیت بیشتری داشته و لازم است که طراحان و تولیدکنندگان برنامه های کتابخوان به آن دقت بیشتری نموده و مورد توجه قرار دهند، چراکه در تعیین هدف کاربران از تعامل با برنامه های کتابخوان و نیز میزان استقبال و استفاده آنان مؤثر است.
پیشنهاد الگوی تحلیل عاملی اطلاع رسانی مخاطرات طبیعی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه الگوی اطلاع رسانی و اطلاع دهی برای آشنایی جامعه ایران با مخاطرات طبیعی مانند زلزله. روش: پرسش نامه محقق ساخته بین ۱۸۴ نفر از مدیران ارشد جمعیت هلال احمر ایران، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، توزیع شد. شاخص های این پرسش نامه از ۱۱۴ منبع منتشرشده بین سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ به دست آمده و با استفاده از روش فراترکیبی و تأیید خبرگان تدوین شده است. ۱۳۸ پرسش نامه تکمیل و دریافت شده است. روش آماری مبتنی بر مدل سازی و تحلیل مسیر براساس معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. بود. در مدل از شاخص میانگین واریانس استخراج شده یا روایی هم گرا استفاده شده است. در این پژوهش برای ازبین بردن خطاهای اندازه گیری از روش پایایی ترکیبی استفاده شده است. یافته ها: فرایند اطلاع رسانی در سه بخش (اطلاع رسانان، ابزار و رسانه ها، محتوای پیام اطلاع دهی) بررسی شده است. معیارهای اطلاع رسانان شامل سازمان های مدیریت در سطح کشور، سازمان های مدیریت در سطح محلی، جامعه مدنی و بخش خصوصی است. معیارهای ابزار و رسانه ها شامل انتشارات، عملکرد هنری، بازی ها و مسابقات، مواد صوتی و تصویری، منابع وب، رسانه های اجتماعی، سامانه های اطلاعات جغرافیایی و برنامه کتاب درسی است. معیارهای محتوای پیام اطلاع دهی شامل فردی و خانوادگی، سازمان های حاکمیت ملی و محلی با بررسی جامع مخاطره زلزله در سه موقعیت پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران، براساس تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شده است و درنهایت ۳۴ شاخص در بخش اطلاع رسانان، ۴۱ شاخص در بخش ابزار و رسانه ها و ۵۶ شاخص در بخش محتوای پیام اطلاع دهی تأیید شد. نتیجه گیری: در بخش اطلاع رسانان نهاد ریاست جمهوری، وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان شهرداری ها و دهیاری ها، سازمان صداوسیما، جمعیت هلال احمر، فرمانداری، نمایندگان مردم در مجلس، اعضای شورای شهر و شهرداری، رؤسای ادارات محلی، معتمدان محلی، سازمان های مردم نهاد، شورایاران در تمام موقعیت های بحران تأیید قرار گرفته اند، در بخش ابزار و رسانه ها، هوش مصنوعی و فضای ابری، پیام رسان ها) تلگرام، واتساپ،...)، نرم افزارهای کاربردی (اپلیکیشن ها)، سیستم های اطلاعاتی زلزله نگاری، سامانه های اطلاعات جغرافیایی(جی.آی.اس.)، نقشه ها و تصاویر ماهواره ای، سیستم های هشدار در هر سه موقعیت بحران تأیید شده اند. در محتوای پیام اطلاع دهی زلزله در معیار فردی و خانوادگی (تهیه کیف اضطراری ۰/۷۴۶ در پیش ازبحران، تعامل با سایر افراد محل سکونت ۰/۹۱۵ در حین بحران، مهارت های زندگی و حل مسئله ۰/۹۱۰ پس از بحران) تأیید شده اند و در معیار سازمان های مدیریت ملی و محلی (بررسی مشاغل و معیشت جامعه ۰/۶۵۵ در پیش از بحران، سازمان دهی سازمان های مردم نهاد ۷۲۱/ ۰در حین بحران و ارزیابی هشدار اولیه ۰/۷۴۳ پس از بحران) تأیید شده اند.
روایت از روزن گفت وگو: تحلیل طرح های تاریخ شفاهی کتابداری و اطلاع رسانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بحث درباره اهمیت طرح های تاریخ شفاهی انجام شده در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برای اطمینان از درک عمیق تر از تاریخ کتابداری و اطلاع رسانی در ایران است. تحلیل روایات نشان می دهد که روحیه کتابداران حرفه ای پیشکسوت ایران تا چه اندازه در خدمت توسعه کتابداری نوین در کشور خود بوده است. روش: داده هایی که استنباط ها برمبنای آن ها صورت گرفته است، از تحلیل دقیق محتوای مصاحبه هایی استخراج شده است که در فرایند چهار طرح تاریخ شفاهی تولید شده است. یافته ها: چالش های پیش ِروی کتابداران حرفه ای اولیه ایران در فرایند استقرار، گسترش و شکوفایی کتابداری مدرن در ایران و گذار از کتابداری سنتی به مدرن بسیار زیاد بود. ویژگی های شخصیتی مانند نظم کاری و برنامه ریزی، و اشتیاق به کسب مهارت از همکاران آمریکایی به عنوان مشاور در غلبه بر چالش ها مؤثر بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که چگونه تاریخ شفاهی می تواند جنبه های کمتر دیده شده تاریخ معاصر را روشن کند. طرح های تاریخ شفاهی باید در آموزش کتابداری و اطلاع رسانی تدریس شود تا دانشجویان بتوانند بینش عمیق تری از حرفه خود به دست آورند. مستندسازی تاریخ شفاهی کتابخانه های عمومی، مدرسه، دانشگاه و تخصصی برای ارتقای جایگاه اجتماعی این حرفه حائز اهمیت است. همچنین گزارش فعالیت های سازمان های مردم نهاد به منظور تقویت روحیه کار داوطلبانه در حوزه های کتاب، کتابداری و کتابخوانی در دستور کار علاقه مندان به تاریخ کتابداری و متولیان این حوزه قرار گیرد و فرهنگ مشارکت جمعی را تقویت کند.
ارائه روشی نوین برای استخراج خودکار چهریزه ها در جستجوهای چهریزه ای (مورد مطالعه: حوزه زنان و زایمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ابداع و معرفی الگوریتمی نو برای استخراج چهریزه هاست که امکان شناسایی تجربی چهریزه ها را با کمک پشتوانه انتشاراتی فراهم می کند. الگوریتم پیشنهادی بر مبنای دو ایده شکل گرفته است: ایده اول اینکه چهریزه در بافت بروز پیدا می کند. بنابراین، برای تشخیص چهریزه در یک بدنه متنی بایستی بافت یا بستر آن مورد بررسی قرار گیرد و ایده دوم این است که چهریزه نقطه تمرکز در یک درخت واژگانی است که نه بسیار عام و نه بسیار خاص است. در حوزه پزشکی، دامنه زنان و زایمان به عنوان بستر آزمون انتخاب گردید. سه پیکره متنی از درون پشتوانه انتشاراتی انتخاب شد. پیکره بستر، از چکیده و عنوان مجموعه مقالات موجود در ۲۰ مجله برتر حوزه انتخاب شد که در برگیرنده ۱۶۷۰۷۱ سند بود. پیکره دوم، پیکره منشأ بود که ۲۰۰۰ مقاله به صورت تصادفی از پیکره بستر انتخاب شد. پیکره سوم، پیکره واژگانی است که با استفاده از یک سرویس تحت وب و معیار رتبه بندی واژگان LIDF-value استخراج گردید. خروجی حاصل دربرگیرنده ۵۱۴ واژه بود. واژگان تکراری حذف شدند و سرانجام، ۴۸۰ واژه مهم شناسایی شد. سپس، واژگان در پیکره بستر با کمک مجموعه راهنما یعنی «مش» بسط داده شد و پس از آن، بر اساس دو شرط انتقال مبتنی بر تکرار یعنی بیشتر بودن اسناد مرتبط با واژه در بستر نسبت به منشأ و انتقال مبتنی بر رتبه یعنی رشد رتبه موجود واژه در پیکره بستر نسبت به منشأ که نشان دهنده عام شدن واژه است، چهریزه های کاندید استخراج شدند. سرانجام، با استفاده از سه قاعده اخص بودن، جایگزنی و اعم بودن، چهریزه های شناسایی شده اصلاح و نام گذاری شدند. در نهایت، ۲۶ چهریزه به عنوان چهریزه های حوزه زنان و زایمان شناسایی شدند. با مقایسه الگوریتم پیشنهادی با دیگر الگوریتم ها مشخص شد که ایجاد سه افراز (افراز منشأ و بدنه متنی و افراز برای شناسایی واژگان مهم) و مقایسه رفتار واژه در آن ها و سپس، ایجاد درخت بر اساس چهریزه های کاندید، یعنی ترکیب رویکرد آماری و هرس درخت می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد صرفاً آماری یا هرس درخت داشته است. همچنین، مقایسه چهریزه های خروجی از الگوریتم و چهریزه های سنتی در این زمینه نشان داد که چهریزه های خروجی الگوریتم، خرد تر و برای مرور در ابزارهای بازیابی اطلاعات مفید تر هستند. همچنین، در این پژوهش مشخص شد که چهریزه های دامنه تخصصی از چهریزه های عمومی در حوزه پزشکی متفاوت است و مستقل از آن ها قابل شناسایی و تعریف است، اما نمی توان نتایج را به تمامی دامنه های پزشکی تعمیم داد و نیاز است که پژوهش هایی در دیگر حوزه ها صورت گیرد.
بررسی و اولویت بندی مخاطره های تأثیرگذار در استفاده داده های بزرگ در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها روزانه حجم زیادی از داد ه های متفاوت و ارزشمند را تولید می کنند. شناسایی مخاطره های استفاده و پردازش کلان داده های سازمانی و یافتن راهکارهایی جهت مدیریت و کاهش این مخاطرات، راه را برای موفقیت سازمان ها و دست یافتن به مزیت رقابتی باز می کند. از سوی دیگر، در سازمان ها به دلیل پویایی محیط کسب وکار، عوامل اثرگذار بر کاهش مخاطرات بر روی یکدیگر تاثیرگذار هستند و تغییر در وضعیت یک عامل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر عوامل دیگر تأثیرگذار خواهد بود. هدف از تحقیق پیش رو علاوه بر شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش مخاطره های ناشی از استفاده کلان داده های سازمانی، تحلیل ارتباط بین عوامل و در نهایت اولویت بندی عوامل با در نظرگرفتن رابطه بین آنها است. به همین منظور، با بررسی مرور ادبیات موضوعی و نظرات خبرگان، چارچوبی متشکل از چهار حوزه تأثیرگذار و 44 عامل مؤثر تشکیل گردید. باتوجه به ماهیت کیفی عوامل تأثیرگذار از مفاهیم فازی جهت مدل سازی و تحلیل استفاده شده است و به منظور مدل سازی روابط میان عوامل و تعیین تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرین عامل در سازمان ها از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است. مدل سازی های انجام شده در این مقاله بر اساس نظر خبرگان است و متعاقباً نتایج مدل سازی و محاسبات با نظرات خبرگان ارزیابی گردیده است. سازمان ها با استفاده از دستاوردهای این پژوهش و روش مدل سازی اشاره شده در این تحقیق می توانند مدل سازی متناسب با شرایط خود را انجام داده و نسبت به برنامه ریزی جهت کاهش هرچه بیشتر مخاطرات استفاده از کلان داده های سازمانی خود اقدام نمایند.
ارائه مدل ارزیابی سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی بر اساس مدل دلون و مک لین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارایه مدلی برای ارزیابی سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی است. بخش عمده خریدهای روزمره جامعه در شرایط فعلی از طریق این سامانه ها انجام می شود، ارائه مدل ارزیابی سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی بر اساس مدل دلون و مک لین در راستای رونق بازار کسب وکار و فضای رقابتی میان سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی بسیار حائز اهمیت خواهد بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر رویکرد از نوع کمی و کیفی (آمیخته)، تحقیقات توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش از دو روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. در ابتدا با روش کتابخانه ای به مطالعه متون مربوط به ارزیابی وب گاه های فروشگاه های اینترنتی و مدل های استفاده شده برای آنها؛ و سپس، با تحلیل محتوای کیفی، به استخراج معیارهای موجود در وب گاه های فروشگاه های اینترنتی و دسته بندی موضوعی معیارهای به دست آمده پرداخته شد؛ در نهایت، با ابعاد اصلی مدل دلون و مک لین انطباق داده شد. برای تایید روایی مدل ارزیابی از روش اعتبارسنجی روایی محتوایی لاوشی و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. ارایه مدل ارزیابی سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی با توجه به ابعاد اصلی پنج گانه مدل دلون و مک لین در ۴۴ معیار مناسب برای ارزیابی سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی نمایان گردید. در بعد کیفیت سامانه ۷ معیار، کیفیت اطلاعات ۱۱ معیار، کیفیت خدمات ۱۸ معیار، استفاده و رضایت کاربر۶ معیار و تاثیرات فردی ۲ معیار ارائه و تایید گردید. با توجه به اینکه در ایران ایجاد و استفاده از فروشگاه های اینترنتی هنوز موضوعی نوپاست و خریدهای اینترنتی از طریق وب گاه فروشگاه های اینترنتی دائم در حال گسترش است، ارایه مدل ارزیابی سامانه ها و فروشگاه های اینترنتی برای بهبود ارائه خدمات و رونق کسب وکار اینترنتی ضروری خواهد بود. لذا به کارگیری تمامی معیارهای مناسب و مورد پذیرش قرارگرفته شده در مدل این پژوهش، بسیار حایز اهمیت است. آنچه که در نگاه کلی و با مرور معیارهای به دست آمده به نظر می رسد، در کنار اطمینان بخشی از اعتبار فروشگاه اینترنتی به منظور خرید از آن، توجه به رابط کاربری و سامانه مدیریت ارتباط با مشتری بسیار حایز اهمیت است. بسیاری از معیارها نظیر وجود ابزار جستجو، دسته بندی مناسب کالاها در راستای ساده تر کردن ارتباط مشتری با سامانه و فروشگاه اینترنتی است و به طور غیرمستقیم بر موضوع اهمیت رابط کاربری دلالت دارد.
Modeling the Agility of Education Departments with a Digital Transformation Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to provide a model of organizational agility in Fars education departments with a digital transformation approach. Methodology: This study is applied research from the perspective of the purpose of agile modeling of education departments' digital transformation strategy. Based on the data collection method, it is mixed research that was done by qualitative-quantitative methods. The participants include experts familiar with the structure and organizational relationships in education. Using the purposive sampling method, 15 people participated in this study. The main tools for collecting data are interviews and questionnaires. The interview consisted of 6 initial questions in a semi-structured manner. Content analysis has been used to identify the underlying categories of the research. The structural-interpretive modeling method has been used to design the initial model. Data were performed in the qualitative phase with ATLAS TI software and the quantitative phase with MicMac software. Results: Using qualitative analysis, the views of experts were identified through content analysis, and 5 categories and 19 components were identified. Then, based on the interpretive structural model, a model was designed for organizational agility of the Department of Education. There are 5 main themes of maturity, visionary leadership, structural flexibility, knowledge-based and socialism, and 19 organizing themes in this model. Conclusion: Education as a knowledge-creating organization acts in a coordinated and directional manner by creating an agile environment, thus providing the necessary platform for increasing the flow of information to create new knowledge and increase added value in its economic fields.
بررسی وضعیت نشر کتاب به زبان ترکی آذری از سال 1358 تا 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معیارهای سنجش میزان پیشرفت در هر جامعه، نشر کتاب است. میزان نشر کتاب، معمولاً محک مناسبی برای نشان دادن رشد و توسعه علمی، فرهنگی، اقتصادی و ... یک جامعه است. نگاهی به وضعیت نشر کتاب به زبان ترکی آذری نشان می دهد که همواره در افت و خیزهای فراوان بوده و کمتر روی آرامش به خود دیده است.
هدف: در این پژوهش، دسترسی به اطلاعاتی درباره وضعیت نشر کتاب به زبان ترکی آذری و سیر تحول آن در سال های بعد از انقلاب اسلامی مهم ترین هدف است. استخراج و به دست آوردن آمار کتب منتشرشده به زبان ترکی آذری در 40 سال اخیر، به نتایج قابل توجهی منتج شده است. به طور کلی در این پژوهش پرسش اصلی مطرح شده عبارت است از این که وضعیت نشر کتاب به زبان ترکی آذری در سال های مورد پژوهش از نظر شمارگان، سال نشر و موضوع چگونه است؟
روش: پژوهش حاضر از نقطه نظر هدف بنیادی و از نظر روش انجام، روش استنادی و کتاب سنجی با استفاده از آمار توصیفی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تعداد 4690 عنوان کتاب به زبان ترکی آذری که در فاصله سال های 1358 تا 1397 در کل کشور چاپ و منتشر شده اند، است. مشخصات این کتاب ها با مراجعه به بانک های اطلاعاتی معتبر مانند خانه کتاب و کتاب شناسی ملی ایران به دست آمده است. در کنار آن ها، برای دستیابی به مشخصات همه کتاب های منتشر شده به زبان ترکی آذری، به کتاب شناسی های معتبر که توسط کتاب شناسان بنام در طی سالیان گذشته تهیه و تدوین شده اند، مراجعه گردیده است. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش برای بررسی وضعیت نشر کتاب به زبان ترکی آذری بین سال های 1358- 1397 از روش استنادی و کتاب سنجی با استفاده از آمار توصیفی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین کتاب منتشرشده به زبان ترکی آذری به سال 1397، به تعداد 374 عنوان مربوط می شود و کمترین آن به تعداد 8 عنوان در سال 1371 است. از مجموع کتاب های مذکور تعداد 3377 عنوان تألیفی است. ناشران شهر تبریز با انتشار 1707 عنوان کتاب به زبان ترکی آذری در رتبه اول قرار دارند. تعداد 3404 عنوان چاپ اول هستند. تعداد کتاب های تک زبانه (ترکی آذری) 4356 عنوان بوده و تنها 334 عنوان کتاب به دو یا چند زبان منتشر شده است.
بیشتر کتاب های منتشر شده به زبان ترکی آذری مربوط به موضوع ادبیات است. شیب تند نزولی متوسط شمارگان کتاب، تعداد آن را به عدد سه رقمی رسانده است که کمترین تعداد متوسط شمارگان به سال 1397 مربوط می شود که به تعداد 665 نسخ است. در همه سال های مورد پژوهش، متوسط قیمت کتاب رو به افزایش بوده است. آمار موجود نشان می دهد که در سال های مورد پژوهش، به طور متوسط سالانه تعداد کمتر از 120 عنوان کتاب به زبان ترکی آذری منتشر شده است.
اصالت/ ارزش: بررسی منابع و پژوهش های مختلف نشان داد که تاکنون پژوهشی در ارتباط با موضوع مورد پژوهش انجام نیافته است. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های آتی در زمینه انتشار کتاب به زبان ترکی آذری مفید باشد.
نظام تیول داری در مازندران دوره قاجار (1344-1210ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
110 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سیاست، روش ها و تحول تیول داری در مازندران در دوره قاجار و نتایج آن. روش/ رویکرد پژوهش: با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: دولت قاجار بر بنیاد الزامات سیاست خارجی و داخلی ولایت، در نیمه اول سده ۱۳ه.ق سیاست خالصه سازی اراضی مازندران را مد نظر داشت تا با واگذاری اراضی خالصه ها در قالب تیول به افراد، افزون بر نیروی نظامی ولایتی و نظایر آن،اهدافی چون تأمین امنیت در سرحدات شمالی کشور و نیز در داخل مازندران را به عنوان منطقه ای ویژه در شمال ایران محقق کند اما در نیمه دوم این قرن، به سبب کاهش توان دولت در اعمال نظارت بر تیول ها، اقتصاد روستایی در مازندران دچار آسیب شد. دولت برای رفع مشکلات مالی خود، سیاست اعاده و فروش خالصجات را درپیش گرفته بود و آن را در ابتدای کار به صاحبان تیول واگذار کرد که این امر در گسترش مالکیت خصوصی بسیار مؤثر بود اما خرابی اراضی خالصه هم چنان ادامه داشت تا زمان قانون برگشت تیول که می بایست اغلب قرای خالصه مازندران به ضبط دولت درآید. این مسئله به موقعیت خالصه و صاحبان تیول و عملکرد وزارت مالیه برمی گشت که در مازندان با پیامدهایی چون غصب اراضی خالصه با فرمان های جعلی و با تأخیر و درست اجرا نشدن قانون برگشت تیولات مواجه شد. بنابراین نبود نظارت و امنیت در این نوع از سیاست بهره برداری از زمین های زراعی سبب شد تا تأثیر مخربی در رشد اقتصاد روستایی بگذارد. یکی از مهم ترین نتایج این روند، گسترش مالکیت خصوصی و تغییر شرایط اجتماعی کشاورزان در مازندران قرن چهاردهم قمری بود.
ارزیابی وضعیت خدمات کتابخانه های روستایی استان آذربایجان شرقی و بررسی دیدگاه روستاییان نسبت به نقش کتابخانه ها در کاهش محرومیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش ارزیابی وضعیت خدمات کتابخانه های روستایی استان آذربایجان شرقی و کشف دیدگاه روستاییان نسبت به نقش کتابخانه ها در کاهش محرومیت اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و از نظرِ گردآوری داده ها، توصیفی است که با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام گرفت. پایایی پرسش نامه بر اساس مقدار آلفای کرونباخ برای پرسش نامه مذکور برابر با 79/0 محاسبه و روایی آن توسط متخصصان تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش کاربران 18 کتابخانه روستایی دایر در سطح استان آذربایجان شرقی است و 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل تی تک نمونه ای تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، انواع خدمات کتابخانه ای ارائه شده توسط کتابخانه های روستایی استان آذربایجان شرقی شناسایی شد. «دسترس پذیر کردن کتاب ها» نقشی است که بیشتر پاسخ دهندگان معتقدند کتابخانه های روستایی مربوطه آن ها آن را اجرا می کند. از سویی دیگر، بیشتر پاسخ دهندگان معتقد بودند که کتابخانه روستایی منطقه آن ها در خصوص «اشاعه و امانت منابع و خدمات اطلاعاتی به زبان محلی» و «دسترس پذیر کردن منابع الکترونیکی و منابع اینترنتی» نقش خود را ایفا نمی کند. در ارتباط با موانع استفاده کاربران روستایی از کتابخانه های روستایی، «عدم تناسب خدمات ارائه شده با نیاز روستاییان» به عنوان بزرگ ترین مانع استفاده از کتابخانه های روستایی استان آذربایجان شرقی شناسایی شد. از دیدگاه کاربران روستایی، تأثیر کتابخانه های روستایی بر مؤلفه های «احساس شهروندی» و «رضایت از زندگی» در حد متوسط است، در حالی که تأثیر کتابخانه های روستایی بر مؤلفه های «عدم احساس بیگانگی اجتماعی» و افزایش «تعامل اجتماعی» اندکی بیشتر از متوسط است. اصالت/ارزش: بررسی چگونگی ایفای نقش کتابخانه های روستایی استان آذربایجان شرقی در ارائه خدمات اطلاعاتی و شناسایی دیدگاه کاربران کتابخانه های روستایی به تأثیر کتابخانه ها در کاهش محرومیت اجتماعی نوآوری این پژوهش به شمار می رود.
بررسی میزان بهره گیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از مهارت های مدیریت دانش شخصی براساس مدل چئونگ و تسوئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان برخورداری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از مهارت های مدیریت دانش شخصی بر اساس مدل چئونگ و تسوئی (2010) به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود و ارتقای مهارت های آنان است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی و روش آن پیمایشی است. از پرسشنامه پابخش (1395) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97-1396 است. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 351 نفر تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که وضعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از میزان مهارت های مدیریت دانش شخصی برابر با میانگین 50/3 است که در سطح نسبتاً مطلوب ارزیابی شده است. به این معنا که در انتقال دانش بین شخصی، خلق خرد شخصی، درونی سازی دانش شخصی و مدیریت اطلاعات شخصی در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند. همچنین در بین مهارت های بررسی شده، دانشجویان تحصیلات تکمیلی در مهارت ارائه اطلاعات بیشترین و در بازیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات کمترین میانگین را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که سطح برخورداری مهارت های مدیریت دانش شخصی دانشجویان در سطح نسبتاً مطلوب مشخص شد، لازم است که مهارت ها به آنان آموزش داده شود. توانمند شدن آنان به چنین مهارت هایی، باعث کمک به آنان در تصمیم گیری ها، حل مسائل، افزایش کارایی و دستیابی به اهداف شخصی می شود.
ارائه روشی برای برچسب زدن تصاویر موجود در متون علمی فارسی با استفاده از روش های پردازش متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یک روش جدید برای برچسب گذاری تصاویر موجود در متون علمی فارسی معرفی می شود. در اسناد و مقالات علمی، تصاویر حاوی اطلاعلات مهمی هستند و در بسیاری از موارد به تنهایی با بررسی آن ها می توان به ایده اصلی و یا نتایج مهم مقاله علمی پی برد، بدون اینکه لازم باشد کل مقاله را مطالعه کرد. به خاطر رشد روزافزون داده های تصویری، بازیابی تصاویر از اسناد علمی توجه زیادی را به خود جلب کرده و به یک موضوع روبه رشد در ادبیات تبدیل شده است. اولین قدم در بازیابی تصاویر تخصیص برچسب های توصیف کننده به هر تصویر است. در اینجا برای استخراج برچسب تصویر از متن سندی که تصویر به آن تعلق دارد، استفاده شده است. زیرنویس و قسمتی از متن سند که در آن به تصویر مورد نظر اشاره شده است، در نظر گرفته می شود. عبارات اسمی در متنِ همراه تصویر با استفاده از پنج روش متفاوتِ فراوانی عبارات در سند، معکوس فراوانی سند، فراوانی کلمه-معکوس فراوانی سند، شباهت کسینوسی عبارات با زیرنویس، و ترکیب روش فراوانی کلمه-معکوس فراوانی سند و شباهت کسینوسی با زیرنویس رتبه بندی می شوند. در هر روش، برچسب های انتخابی برای تصویر، عبارات اسمی با رتبه بالاتر در آن روش است. روش های معرفی شده با استفاده از داده آزمایشی از پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) که منبع اصلی اسناد علمی فارسی است، ارزیابی می شوند. طبق نتایج به دست آمده در این تحقیق روش فراوانی کلمه-معکوس فراوانی سند بهترین روش برای برچسب زدن تصاویرموجود در اسناد علمی است.
کاربرد یادگیری ماشینی مبتنی بر شبکه عصبی برای دسته بندی مستندات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه ۱۳۸۰ شمسی، نگارش و انتشار مقالات علمی در ایران شدت بسیار زیادی به خود گرفته و سبب شده است علاوه بر سازمان های دولتی مانند ایرانداک و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، سامانه های برخط متعدد دیگری چون پرتال جامع علوم انسانی، نورمگز، مگ ایران، علم نت، سیویلیکا و غیره اقدام به مدیریت دانش و تهیه بایگانی های ساختارمند مستندات علمی کند. هرکدام از این بایگانی ها، امکاناتی را در اختیار کاربر قرار می دهد. یکی از این امکانات، قابلیت جستجو است و جستجوی دقیق می تواند بر کاربری این سامانه ها تأثیر به سزایی بگذارد. برای افزایش دقت جستجو نیاز است حوزه علمی مقالات مشخص شود. دسته بندی حجم زیاد منابع علمی در حوزه های مختلف بسیار زمانبر است که استفاده از روش های ماشینی به عنوان یک راه حل می تواند از این کار طاقت فرسا بکاهد. هدف اصلی این مقاله، ارائه یک مدل دسته بندی برای تعیین حوزه مقالات علمی است. اگرچه در پژوهش های پیشینِ دسته بندی به طور عمده از الگوریتم های دسته بندی متداول برای متن ساده به کار رفته است، در این پژوهش تلاش می شود علاوه بر استفاده از این دسته بندها، از دسته بندهای مبتنی بر شبکه عصبی، مانند شبکه عصبی پیچشی[۱] و پرسپترون[۲]، به همراه بازنمایی معنایی مبتنی بر بافت، مانند ParsBERT، استفاده گردد و نتایج آن با سایر روش های متداول در ساخت بردار مستندات، مانند Word2Vec، مقایسه گردد. برای این هدف، از داده های پرتال علوم انسانی که دربرگیرنده مقالات متنوع علوم انسانی استفاده می کنیم. ویژگی این داده مشخص بودن حوزه تخصصی هر مقاله است. یکی از ویژگی های شبکه عصبی این است که برایندی از ویژگی های نهفته از داده در فضای برداریِ ساخته شده شکل می گیرد و برای آموزش مدل استفاده می گردد. براساس نتایج عملی، دسته بند پرسپترون مبتنی بر ParsBERT بالاترین کارایی ۷۴/۷۱ درصدی براساس امتیاز F میکرو و کارایی ۷۲/۵۵ درصدی براساس امتیاز F ماکرو را به دست آورده است. [۱] convolutional neural network [۲] perceptron neural network
مصداق یابی الگوهای تذهیب دوره ایلخانی در نسخ قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: نظر بر این که قرآن های دوره ایلخانی در مراکز هنری مختلف تهیه شده اند، هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های تذهیب در مراکز هنری این دوره و مصداق یابی الگوها و عناصر مشابه یا نوآورانه در نسخ است. روش تحقیق: روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است. در این پژوهش قرآن های تذهیب شده در دوره ایلخانی در سه مرکز هنری آن زمان؛ بغداد، موصل و همدان؛ تبریز و مراغه؛ و نسخ محلی شیراز مورد مطالعه قرار گرفتند. چهار فاکتور نقوش تزئینی (پس زمینه خوشنویسی ها)، قالب سرسوره، ترنج ها (متصل و منفصل) و علامات درون متنی و مصداق یابی با هم تطبیق داده شدند. یافته ها: برخی عناصر مکتب سلجوقی مانند هشت وجهی ها، ترنج های کنار صفحات، استفاده از دوایر برای به دست آوردن قالب های تزئینی در دوره ایلخانی هم کاربرد داشته است. گره سازی یا نقش در هم تنیده، در آخرین آثار سلجوقی پدید آمده و تبدیل به عنصر پرکاربرد در دوره ایلخانی شده است. بر اساس کاربرد عناصر و قالب های هندسی و غیرهندسی، تذهیب قرآن های ایلخانی در سه گروه عمده با وجود این که در یک دوره تهیه شده اند گونه های متفاوتی به عنوان وجه ممیزه نشان می دهند. نتیجه گیری: کاربرد گره های هندسی هشت، شانزده و دوازده پر تا پایان دوره ایلخانی در نسخ بغداد رو به کاهش رفته و محدود شدند. عناصر جدید پدید آمده در قرآن های تبریز و مراغه به صورت نقوش گیاهی، صفحه مستقل برای شمسه، تاج بالای کتیبه، ارزش رنگی لاجوردی و طلایی در اوایل قرن هشتم کم کم جایگزین الگوهای پیشین شده و در میان مُذهّبان رواج یافته است.
Providing Digital Marketing Model for Online Business Branding(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
274 - 296
حوزههای تخصصی:
Purpose : Considering the competitive space of online businesses, branding would be the key element for achieving a competitive advantage. This study aimed at providing a digital marketing model for online business branding. Method : This was a fundamental study in terms of objective, which was conducted by using the mixed method based on deductive-inductive reasoning. Moreover, the identified indicators were validated by using the Fuzzy Delphi Method (FDM). Data analysis was done through MaxQDA and Matlab software within qualitative and quantitative phases, respectively. Findings : The main categories of the study included marketing strategy, personalization, website design, consumer interaction, product features. Digital branding is at the center of the analytical model with dynamic interaction with four categories mentioned above. The website should be designed flexibly to provide customers with a personalization option. Furthermore, the product/service mix must be based on innovation. Conclusion : The needs and expectations of customers should also be found through interaction with customers. Finally, business management was obtained through marketing strategies.
ارائه چارچوب مدیریت اکوسیستم داده باز از دیدگاه کسب وکار با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کسب وکار مبتنی بر داده باز به مدل های کسب وکار و یک محیط مشترک که اکوسیستم نامیده می شود نیاز دارد. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای مدیریت اکوسیستم داده باز از دیدگاه کسب وکار است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش گراندد تئوری انجام شده است. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق گردآوری گردید. جامعه پژوهش، 15 نفر از متخصصان حوزه های کلان داده، نوآوری باز و مدیریت داده بودند و از نمونه گیری هدفمند برای انتخاب مصاحبه شوندگان استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته ها : یافته های مدل حاصله، شامل بخش های شرایط علی، راهبردها، شرایط مداخله گر و زمینه ای و نیز پیامد حاصل از آن ها است. شرایط علی در عواملی از جمله رویکرد داده محور، رویکرد برنامه محور، رویکرد کاربرد و کاربر محور، رویکرد شبکه و اکوسیستم، و رویکرد نوآوری باز جای گرفته اند. شرایط مداخله گر، مقوله های مکانیزم های ارزش آفرینی داده باز و مشتریان است. شرایط زمینه ای از مقوله هایی از جمله بسترسازی کسب وکار، الزام حقوقی، الزام نهادی، الزام فنی، الزام عملیاتی فرایندی، و الزام فرهنگی اجتماعی تشکیل شده است . برای مدیریت اکوسیستم داده باز لازم است راهبردهایی مانند کسب وکار، سود رابطه ای و مدیریت فرایند نوآوری اتخاذ شود. پیامدهای مدیریت اکوسیستم داده باز، ارزش پیشنهادی، ساختار هزینه و جریان درآمدی، قابلیت مهارتی، قابلیت سازمانی و قابلیت فناوری اطلاعات خواهد شد. نتیجه گیری : چارچوب ارائه شده این پژوهش تا حدودی به کسب وکارهای داده محور جهت شناخت مؤلفه های کلیدی مدیریت اکوسیستم داده باز و توجه به ظرفیت ارزش آفرینی داده باز برای توسعه جریان اطلاعات نوآورانه کمک می نماید.
رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره (الیس) با تأکید بر اقوام و اقلیت ها: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی وضعیت پژوهش های انجام شده در زمینه رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره، تعیین شکاف(های) پژوهشی، تعیین مؤلفه ها و مؤلفه های فرعی مورد توجه، روش شناسی پژوهش ها و توزیع مکانی پژوهش هاست. روش پژوهش : پژوهش از نظر هدف کاربردی، ومبتنی بر مرور نظام مند و براساس استاندارد پریزماست. پژوهش های مرتبط در ۱۱ پایگاه ملی و ۵ پایگاه اطلاعاتی خارجی بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۱ و در ایران ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۹ جست وجو و استخراج شد. با درنظرگرفتن معیار های ورودی وخروجی، ۲۵ منبع پژوهشی، اعم از مقاله پژوهشی نشریات و پایان نامه ها شناسایی و بررسی شدند. یافته ها : کانال های اطلاعاتی و ارتباطی، نیازهای اطلاعاتی، و چالش های دستیابی به اطلاعات مهم ترین مؤلفه ها بودند. زیرمؤلفه ها عبارت اند از: کتاب، مجله، روزنامه، رادیو، ماهواره، اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی، خانواده و اقوام، دوستان، بزرگان و شیوخ و ریش سفیدان و کتابخانه ها. مؤلفه های فرعی نیازهای اطلاعاتی عبارت اند از: آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، بهداشتی و درمانی، آب وهوا، حمل ونقل، ورزش و تغذیه، وآداب ورسوم. چالش های دستیابی به اطلاعات عبارت اند از: صعب العبوربودن راه ها و حمل ونقل، زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، نداشتن دسترسی به مراکز بهداشت و درمان، مشکلات زبانی، و سایر چالش ها. روش پیمایشی در ایران (۵۷%) و جهان (۵۵%) بیشترین و روش های پدیدارشناسی و قوم نگاری کمترین کاربرد را داشته اند. ابزار پرکاربرد پژوهش در ایران پرسش نامه و در جهان مصاحبه بوده است. جامعه بررسی شده پژوهش ها در ایران عبارت اند از: اقوام و عشایر و ایل (۴۲%)، اقلیت (۱۴%)، معلمان، کارگران و سایر کارکنان (۲۸%) و بزرگ سالان (۱۴%)؛ اما پژوهشی درمورد کودکان، روحانیون، جوانان و نوجوانان، و سالمندان یافت نشد. جامعه بررسی شده پژوهش ها در جهان عبارت اند از: روحانیون (۵%)، اقلیت ها و مهاجران (۲۷%)، جوانان و نوجوانان (۱۶%)، سالمندان (۵%)، دانشجویان، معلمان، کارگران و سایر کارکنان (۲۸%) و بزرگ سالان (۲۷%) است. از نظر جغرافیایی بیشتر پژوهش ها در آمریکا و استرالیا انجام شده بود. نتیجه گیری : : توجه به رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره در ادبیات پژوهشی سطح جهانی افزایش یافته است. هدف گستره وسیعی از مطالعات کانال های اطلاعاتی و ارتباطی مانند شبکه های اجتماعی مجازی، توجه به نیازهای اطلاعاتی اقلیت ها، گروه های قومی و تمرکز بیشتر بر متغیرهای فردی است. با این حال، تحقیقات کمی در مورد تأثیر سرمایه اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی و مصرفی بر رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره در عشایر، مهاجران و سایر گروه ها وجود دارد. در ایران منابع اطلاعاتی، ابزارها، فناوری ها و کتابخانه ها در رفع نیازهای اطلاعاتی ایلات و عشایر موفق نبوده اند. در سطح جهانی، بهره مندی از روش های تحقیق کیفی، نظریه پردازی در این حوزه را تسهیل کرده است، در حالی که در ایران تکیه بر تکنیک های کمی مانع از تولید نظریه ها شده است. همانطور که در تحقیقات خارج از ایران مشاهده می شود، با توجه به گستردگی، چندبعدی و پیچیدگی رفتار اطلاعاتی، لازم است کارشناسان رفتار اطلاع یابی به تحقیقات بیشتر ادامه دهند. زندگی روزمره در دوره کنونی منجر به انجام پروژه های تحقیقاتی کیفی و فردی با روش های ترکیبی می شود.
تأثیر اعتماد بر تمایل به رفتار اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف تأثیر اعتماد و زیرمؤلفه های آن بر رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده ها کمّی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-هم بستگی است. نمونه پژوهش شامل 302 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه تمایل به رفتار اطلاع جویی مشارکتی و پرسش نامه کستا و اندرسون (2011) استفاده شد. برای سنجش روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها، از نظرات هفت متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده شد. پایایی هر دو پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. یافته ها: نتایج این پژوهش شواهد بیشتری فراهم آورد که تمایل به رفتار اطلاع جویی مشارکتی می تواند توسط متغیر اعتماد با میزان (5/40 درصد) پیش بینی شود. از میان زیرمؤلفه های اعتماد، زیرمؤلفه قابلیت اعتماد ادراک شده بیشترین تأثیر (9/32 درصد) را بر تمایل به رفتار اطلاع جویی مشارکتی داشت و بعد از آن رفتارهای همیارانه (8/31 درصد) و تمایل به اعتماد (9 درصد) تمایل به رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی را پیش بینی می کنند. البته، اعتماد در کنار تأثیرات مثبتی که دارد می تواند تأثیراتی منفی هم داشته باشد، بدین معنا که سطوح بالاتر اعتماد لزوماً همکاری را تشویق نمی کند؛ زیرا اعتماد کامل باعث می شود که افراد به دیگران متکی شوند و دیگر نظارتی بر فرایند کار نداشته باشند و یا اینکه میدان را برای سوءاستفاده دیگران مهیا کنند. اصالت/ارزش: با توجه به اهمیت نقش اعتماد در فعالیت های مشارکتی، تاکنون پژوهشی که نقش این مهم را در رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی بررسی کرده باشد مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاضر می تواند به شناخت بیشتر عوامل تأثیرگذار بر رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی منجر شود. همچنین، نتایج این پژوهش به پژوهشگران، استادان و مدیران کمک خواهد کرد تا با شناخت زیرمؤلفه های مهم اعتماد، بر تقویت و بهبود این زیرمؤلفه ها در جهت تسهیل تمایل به رفتار اطلاع جویی مشارکتی گام بردارند.