درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۲۳ مورد از کل ۲٬۰۲۳ مورد.
۲۰۲۱.

تحلیل مفاهیم مرگ خواهی در نمایشنامه های «دست بالای دست» از غلامحسین ساعدی و «شب بخیر مادر» از مارشا نورمن: یک مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ خواهی مضمون شناسی روایت شناسی غلامحسین ساعدی مارشا نورمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۸
اندیشه مرگ خواهی در دنیای مدرن از نحله ها ی فکری است که رویکرد فرد در مواجهه با جهان اطراف را به چالش می کشد و می تواند بر نحوه زندگی فرد و اطرافیانش تأثیر بگذارند. نویسندگانی چون مارشا نورمن و غلامحسین ساعدی در آثارشان مانند نمایشنامه های شب بخیر مادر و دست بالای دست، به بررسی رویارویی آگاهانه شخصیت ها با مرگ پرداخته اند. شخصیت هایی مرگ خواه و درمقابل، شخصیت هایی بازدارنده. تحلیل تضاد معنایی فوق در قالب گفتمان روایی در این دو نمایشنامه هدفی است که این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدان پرداخته است. با بررسی تطبیقی انگاره مرگ خواهی به عنوان محور اصلی این دو نمایشنامه و مطالعه مضمون در اجزای هر روایت مانند شخصیت ها، پیرنگ، زمان و مکان و غیره به بررسی و مقایسه آنها پرداخته ایم تا بدین پرسش پاسخ دهیم که دو نویسنده از دو خاستگاه فرهنگی-زبانی متفاوت چطور به مضمون مرگ خواهی در آثارشان پرداخته اند و با چه تفاوت هایی روایت داستانی شان را شکل داده اند. نتایج حاصل از این پژوهش بیان می دارد که در هر دو اثر بحران های روانی و انزوای فردی شخصیت اصلی به همراه مشکلات خانوادگی از علل وجود مرگ خواهی در آنها بوده است. در این میان نورمن با استفاده از تداوم زمانی-مکانی و تک شخصیت مقابلِ شخصیت مرگ خواه بیش از ساعدی به واکاوی علل مرگ خواهی پرداخته و ازاین رو توانسته شخصیت پردازی روایت خویش و همچنین اجزای روایی نمایشنامه را در راستای مضمون آن قرار دهد. حال آنکه ساعدی با روایتی مینیمال بیشتر بر تأثیرگذاری محیط بر فرد نظر داشته و با استفاده از موقعیت های روایی به بسط مضمون فوق نپرداخته است.
۲۰۲۲.

بررسی مقبولیت در دو شعر منتخب از «هفتاد سنگ قبر» و «لب ریخته ها»ی یدالله رؤیایی برمبنای نظریه متنیت دی بوگراند و درسلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متنیت دی بوگراند مقبولیت یدالله رویایی هفتادسنگ قبر لب ریخته ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
متن و نحوه برقراری ارتباط با مخاطب یکی از مسائلی است که از دیرباز تاکنون نظر اندیشمندان را به خود معطوف کرده و سبب شکل گیری نظرات گوناگون و گاه متضاد درباب متن، ارتباط و چندوچون سخن گفتن، شده است. مکاتب و نظریه های معاصر مثل «نظریه مرگ مؤلف»، «نظریه رویکرد به مخاطب»، «نظریه ادبی متن محور» و غیره ازجمله این نظرات هستند که درباب متن و درک و دریافت آن ازسوی مخاطب شکل گرفته اند. دی بوگراند و درسلر زبان شناسانی هستند که با در نظر گرفتن رویکردهای پیشین، برای بررسی یک متن، به مثابه یک رویداد ارتباطی، هفت معیار را معرفی می کنند. «مقبولیت» یا «پذیرفتگیِ» یک متن ازسوی مخاطب یکی از این معیارها است. یدالله رؤیایی شاعری جریان ساز در ادبیات معاصر ایران است. وی با سرودن اشعار خود در قالب شعر حجم نظرات موافق و مخالف بسیاری را نسبت به اشعارش برانگیخت. ازهمین رو، این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی مقبولیت در دو شعر منتخب از مجموعه اشعار «هفتاد سنگ قبر» و «لب ریخته ها»ی رؤیایی برمبنای نظریه دی بوگراند و درسلر پرداخته است و نتایج پژوهش حاکی از این است که برمبنای این نظریه شعر منتخب از «هفتاد سنگ قبر» نسبت به شعر منتخب از «لب ریخته ها» از مقبولیت بیشتری نزد مخاطب برخوردار است.
۲۰۲۳.

تجلی اصالت هایدگری در تحلیل بصری شعر «تنها صداست که می ماند» اثر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی -به- سوی- مرگ ندای وجدان زیبایی شناسی اصالت فروغ فرخزاد هایدگر متقدم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۲
اشعار فروغ فرخزاد عمدتاً از منظر زندگی نامه ای یا فمینیستی مورد بررسی قرار گرفته و اغلب محتوای زبانی یا معنایی آنها تحلیل شده است. این مقاله با مطالعه عناصر بصری شعر «تنها صداست که می ماند» از فرخزاد ، سعی دارد نشان دهد چگونه زیبایی شناسی شاعر با درهم شکستن مرز واقعیت و فراواقعیت، می تواند انسان را در پرتو وضعیت هستی گرایانه (اگزیستانسیال) خود آشکار سازد. دراین راستا، پرسونای شعر به ارائه معادل تصویری برای مفاهیم هایدگری همچون «ترس آگاهی اگزیستانسیال»، «فناپذیری»، «هستی -به- سوی- مرگ»، «ندای وجدان» و «شدن» می پردازد که نقشی کلیدی در دغدغه اصلی این مطالعه، یعنی اصالت، دارند. درواقع، فرخزاد با القای معانی چندگانه به تصاویر عینی شعر، آنها را به سوی انتزاع سوق داده، دنیای شاعرانه را مملو از حس ترس آگاهی و اضطراب می نماید. این ناتوانی کلمات در برپایی معنا، پرسونای شعر فرخزاد را از هرگونه هویت ثابت محروم ساخته، او را به سوی بازتعریف «بودنِ» خود به عنوان «شدن» سوق می دهد. به علاوه، ظهور تصاویر انتزاعی نور و صدا این امر را برای پرسونا ممکن می سازد تا از دنیای غیر اصیل «همگنان» فراتر رفته، به حالت ناپایدار اصالت دست یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان