الگوهای سطحی ارتباطی در تعامل شخصیت ها براساس رویکرد هورتولانوس و همکاران (رمان تاریکی معلق روز و آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
215 - 246
حوزههای تخصصی:
روابط فردی و کارکرد آن موضوعی است که در قرن بیستم مباحث چالش برانگیزی را به خود اختصاص داده است. در پژوهش حاضر این موضوع براساس دو رمان تاریکی معلق روز از زهرا عبدی و آتش از حسین سناپور، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. برای تحلیل روابط میان فردی در شخصیت ها، از دیدگاه هورتولانوس و همکارانش به عنوان نظریه اصلی استفاده شده است. در این چارچوب الگوی ارتباطی سطحی شکلی از روابط مدرن امروزی است که دارای سه ویژگی اصلی است: «عقلانی سازی»، «فردگرایی خودخواهانه» و «ناپایداری روابط». براساس تحلیل کنش شخصیت ها نتیجه آن است که اکثر ارتباطات (عاطفی) عقل محور است و فردگرایی خودخواهانه، خصوصیت اصلی این کنش هاست. همچنین ویژگی دیگر این نوع کنش ها عدم تعهد و روابط ناپایدار است که احساس تنهایی و رهابودگی نتیجه آن است. با غلبه این الگو شخصیت ها هرچه بیشتر درجهت رقابت منفی و عدم اعتماد پیش می روند و در این راستا پیوندهای خانوادگی خود را نیز قربانی می کنند و تنها شخصیت ایما از این الگو مستثنا می شود. در این رمان ها، عمده ترین عامل در پیشبرد شخصیت ها به سمت این الگو، تغییرات جامعه و تشدید آن به ویژه در دهه نود است که از آن میان مسئله شغل و پول و خلاءِ معنویت بیشترین تأثیر را در بعد اجتماعی دارند و در بعد فردی، فقدان خانواده حمایتگر و پیوندهای سست و عاری از صمیمت در آن، دیگر عامل مهم است.