فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه شناسی یکی از علومی است که به بررسی چگونگی تولید معنا می پردازد. یک اثر نمایشی از طریق نشانه ها و ارجاعاتی که به جهان بیرون دارد می تواند در مخاطب خود تولید معنا کند. یکی از عواملی که در شکل گیری معنای یک اثر دخیل است بافت موقعیت آن می باشد که به دلیل ارجاعات متن به آن رابطه ای تنگاتنگ با بافت درون متنی دارد. اما مساله ای که پژوهش حاضر به بررسی آن می پردازد این است که بافت موقعیت به چه میزان می تواند در تفسیر مخاطبان از آن چه می بینند تأثیر داشته باشد.روش: روش اجرای این پژوهش از نوع آزمایشی بوده، و برای دستیابی به این منظور متن نمایشنامه ای انتخاب شد که ارجاعات کمی به بافت موقعیت و بافت درون متنی خود دارد. متن انتخابی در دو بافت برون متنی مختلف اجرا شد. آزمودنی های این پژوهش نیز به دو گروه تقسیم شده و هریک از گروه ها یکی از این دو فیلم را تماشا کرده به سوالاتی درباره آن پاسخ دادند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که آزمودنی ها در ادراک بافت موقعیت دو فیلم با هم متفاوت بوده و این تفاوت در سطح معنی داری است. علاوه براین،پژوهش حاضر نشان دادکه عواملی از بافت موقعیت که در ارتباط با مکان فیلم است بیشتر در برداشت فضای فیلم تأثیر داشته حال ان که عواملی که در ارتباط با شخصیت ها و روابط میان آن ها است بیشتر در اداراک افراد از فیلم تأثیر داشته است.
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
الگوهای آشوبناک فرآیند زایش معنا در نظام های زبانی و پیشا زبانیِ «تطبیق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی نوین با رویکردی پدیدارشناختی، بیشتر به مطالعة فرآیندهای آفرینش معنا، در قالبی فراتر از نظام های دلالی پرداخته و به نقش توانش ادراکی-حسی سوژه هایی تن دار در فرآیند آفرینش معنا تاکید دارد. ما نیز در این مقاله به سبکِ «پژوهش های میان رشته ای» و با چارچوبِ نظری «تئوری پیچیدگی» نشان داده ایم که چگونه الگوهای آفرینش معنا در خلال کنش متقابل و «هم حضوری» تن-سوژه ها در نظام معنایی تطبیق، مشابه رفتار و اندرکنش سیستم های پیچیدة تکاملی، تابع ویژگی های رفتاری آشوبناک بر طبق «نظریه آشوب» می باشد. پیامد این پژوهش نه فقط جستاری بر وجود انطباقِ الگوها بین دو حوزة نظری، بلکه ارایه پشتوانه ای علمی با رویکردی میان رشته ای بر وجود الگوهایی در فرآیندِ آفرینش معنا است که پیش تر، برخی ویژگی های آن ها هم در نظام معنایی تطبیق و هم نظام های زبانی به شکلی تجربی یا نظری بررسی شده اند. به طور کل، نظام های دلالت معنایی از جمله «زبان»، وجودی مستقل از سوژة انسانی ندارند، به این تعبیر که آن ها زاییده فعل و انفعالات بیوشیمیایی و عصب شناختیِ ارگانیسمی زنده(سیستمی پیچیده) به نام ""انسان"" هستند و انتظار می رود این سیستم های نشانه شناختی نیز مانند سیستمی پیچیده رفتارهای بر پایه الگوهای «نظریه آشوب» از خود نمایان سازند. همچنین کارایی دیگر این انطباق، جدای از ارایه پشتوانه ای علمی به مشاهداتی تجربی یا نظری، این است که وجود مفاهیمی چون «ناامنی»، «ریسک و خطر»، «سرایت حسی» و «حساسیت ادراکی» را در فرایند تولید معنا در نظام تطبیق بر اساس وجود الگوهای نظریه آشوب توضیح داده و در عین حال برخی از ویژگی های مهم معنای تولید شده را هم در نظام های زبانی و هم پیشازبانی تطبیق شرح می دهد. شایان ذکر است که در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.
تحلیل نشانه- معناشناختی احساس حسادت در داستان «طلب آمرزش» اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«طلب آمرزش» یکی از داستان های مجموعة سه قطره خون اثر صادق هدایت است. این داستان، روایتِ بخشی از زندگی زنی است که با حسادت ورزی خود، باعث مرگ اولین و دومین فرزند هوویش و سرانجام خود او می شود. داستان پر از ملامت و ناراحتیِ حاصل از احساسِ حسادت است. این پژوهش می کوشد با نگاهی به دیدگاه های لاندوفسکی پیرامون کلیت احساسات بشری و با پیروی از الگوهای منسجم ارائه شده توسط صاحب نظرانی همچون گرمس و فونتنی درباره چگونگی شکل گیری احساسات انسانی، «حسادت» را از دیدگاه نشانه معناشناسیِ عواطف و احساسات بررسی کند. در این راستا مشهود است که چگونه این احساس انسانی، عامل محرک تمامی کنش ها و واکنش ها در داستان بوده و به چه شکل، گفتمانی شده است و همچنین بررسی خواهد شد که جایگاه آن در داستان تا چه اندازه با الگوهای نظام مند مربوط بهنشانه معناشناسی عواطف و احساسات مطابقت دارد. این بررسی، برای نمونه، امکان ارزیابی و سنجش متون داستانی فارسی را براساس الگوهای یادشده، فراهم خواهد کرد.
تحلیل زبان شناختی گفتمان های رقیب در پرونده بورسیه های تحصیلی: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر که با هدف ارتقای دانش انتقادی خوانندگان انجام می پذیرد برآنیم تا نگاه ایدئولوژیک گفتمان-های رقیب را با بکارگیری نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در متون رسانه ای رمزگشایی کرده و معانی بیش از صورت زبانی را با توصیف و تبیین ساخت های زبانی آشکار نماییم. بدین منظور، متونی را با محوریت موضوع اعطای بورسیه های تحصیلی توسط دولت دهم برمی گزینیم. داده های پژوهش حاضر از رسانه مطبوعاتی دو گفتمان رقیب (اصول گرا و اعتدال گرا) در یک بازه زمانی مشخص (آبان ماه سال 1393) جمع آوری می شوند. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که نماینده گفتمان اصول گرا (روزنامه کیهان) به مراتب بیش از نماینده گفتمان اعتدال گرا (روزنامه اعتماد) از ساخت های ایدئولوژیک در سطح توصیف اعم از روابط مفهومی واژه ها، علائم سجاوندی و ساخت های نحوی و گفتمانی (به کارگیری استعاره، ساخت های نحوی نشان دار و پیش فرض ها و ...) استفاده کرده اند و بدین وسیله سعی در تکذیب گفتمان مورد بحث (تخصیص بورسیه های تحصیلی در دولت دهم) را داشته اند در حالی که متون روزنامه اعتماد از بار ایدئولوژیکی کمتری برخوردار بوده و نگارندگان با استفاده از راهبرد کمیت زبانی و ارائه نمونه ها و شواهد در جهت تأیید گفتمان مد نظر عمل می نماید.
بررسی جامعه شناختی-زبانی دیوارنوشته ها در محیط دانشگاه :مطالعه موردی دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنوشته ها که از آنها با نام گفتمان خاموش نیز یاد می شود، منعکس کننده جایگاه های متفاوت زنان و مردان در ساختار اجتماعی هستند. از این رو، مطالعه دیوارنوشته ها می تواند اطلاعات مهمی را در ارتباط با ویژگی های زبانی و اجتماعی نویسندگان نامشخص شان فراهم کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل جامعه شناختی–زبانی موضوع و سبک نوشتاری پیکره ای از دیوارنوشته های فارسی دانشجویان دختر و پسر در محیط دانشگاه است. برای این منظور، مجموعاً 640 دیوارنوشته (320 دیوارنوشته مربوط به دختران و 320 دیوارنوشته مربوط به پسران) در بازه زمانی یک ماهه از محیط خوابگاه دختران و پسران و نیز سالن مطالعه دختران و پسران در کتابخانه مرکزی دانشگاه سیستان و بلوچستان جمع آوری گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که این دیوارنوشته ها در موضوعات «عشق، درخواست کمک از خدا، ناامیدی و افسردگی، اعلام حضور، بیان آرزو، ذکر تاریخ و زمان، توهین، شعر، شوخی و بیان دوستی» مشترک بودند، اما «مطالب درسی» فقط توسط دانشجویان دختر و «نصیحت کردن و نگرانی مالی» فقط توسط دانشجویان پسر به کار برده شده بودند. همچنین، تحلیل موضوعی دیوارنوشته ها نشان داد که دانشجویان پسر غالباً به دنبال «تثبیت قدرت» و «جایگاه برتر» و دانشجویان دختر در صدد ابراز «احساسات عاطفی» و «ایجاد همبستگی» بودند. همچنین، نتایج به دست آمده در ارتباط با سبک نوشتاری به کاررفته در هر دو گروه دیوارنوشته ها نشان داد که دختران به استفاده از گونه زبانی گسترده گرایش داشتند و از این رهگذر، نسبت به دانشجویان پسر دارای برتری زبانی بودند.
هوش چندگانه و خواندن درک مطلب زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیمه دوم قرن بیستم را می توان عصر فردسازی نامید که در آن تفاوتها و ارزشهای شخصی شناخته شده و مورد احترام قرار می گیرند. هوش یکی از جنبه های مختلف تفاوت های شخصی است که آموزش و یادگیری زبان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین هوش چندگانه و توانائی خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی می باشد. برای نیل به این هدف، 117 نفر دانشجوی سال آخر زبان انگلیسی به طور تصادفی انتخاب گردید. پس از توزیع دو نوع ابزار تحقیق (پرسشنامه میداس و بخش خواندن و درک مطلب تافل)، داده ها جمع آوری شده و تحلیل آماری انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که تمامی انواع هوش چندگانه زبانآموزان ارتباط معنی داری با نمرات خواندن و درک مطلب داشته و هوش شفاهی-زبان شناختی معنی دارترین پیشگوئی کننده خواندن و درک مطلب زبان آموزان است؛ در حالی که هوشهای بصری-فضائی و میان فردی به ترتیب دومین و سومین پیشگوئی کننده هستند. علاوه بر این هوشهای درون فردی و حرکتی پیشگوئی کننده خواندن و درک مطلب زبان آموزان نمی باشند.
گزارشی از چگونگی اختلالات گفتاری یک بیمار سه زبانه ی مبتلا به زبان پریشی بروکا (با انجام آزمون BAT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، گزارشی است از نتایج انجام بخشی از آزمون زبان پریشی دوزبانگی (BAT) بر روی یک بیمار سه زبانه (زبان اول: آلمانی، زبان دوم، فارسی و زبان سوم: انگلیسی) مبتلا به زبان پریشی بروکا. به منظور ارزیابی سه سطح واج شناسی، نحو و واژگان در وضعیت کنونی این سه زبان، نمونه های گفتاری بیمار از مهارت های «تکرار» و «خواندن» در هر سه زبان مذکور، ضبط شده (بیمار فاقد گفتار فی البداهه می باشد) و پس از ثبت تفصیلی و آوانگاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به این که بیمار، ۱۱ سال است که در ایران، یعنی محیط زبان دومش زندگی می کند (و انتظار می رود نتایج آزمون مربوط به L۲ بهتر از دو زبان دیگر باشد)، اما گفتار وی در زبان آلمانی و در هر ۳ سطح زبانی مذکور، نسبت به دو زبان دیگر آسیب دیدگی کمتری را نشان می دهد. به طور کلی، با توجه به آسیب دیدگی سه زبان بیمار در هر ۳ سطح گفتاری مذکور، چگونگی ویژگی های گفتاری این بیمار زبان پریش مؤید نتایج تحقیقات گذشته در مورد اختلالات مربوط به زبان پریشی بروکا می باشد. از آن جمله، وجود عمده ی اختلالات در بخش نحو و به ویژه، حذف حرف تعریف، حرف ربط و اضافه؛ گفتار تلگرافی و ناقص، اما بیان واژه های کلیدی و محتوایی هر جمله به منظور رساندن پیام؛ کوتاه کردن خوشه های همخوانی و لکنت را می توان برشمرد.
زبانشناسی شناختی: الگوی شناختی چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعة حاضر که تلاشی میان رشته ای در حوزه های ادبیات و زبان شناسی شناختی است تعامل استعاره، شناخت، بدن و فرهنگ بررسی می شود. در این مقاله پاره ای از عبارات مبتنی بر واژة چشم (دیده) در بوستان سعدی براساس رویکرد زبان شناسی شناختی تجزیه وتحلیل می شود. بررسی داده ها نشان می دهد که چشم (دیده)، به شکل واژه ای زایا در تجسم ذهن فارسی زبانان از طریق یک الگوی شناختی مشارکت دارد و در آن به مفهوم پردازی «احساسات» (عشق، تمایل، شادی، حسادت)، «قوای ذهنی» (دانستن، درک کردن، فکرکردن)، «ارزش های فرهنگی» (احترام، مهمان نوازی)، «ویژگی های شخصیتی» (حرص، بی رحمی) و «پدیده های محسوس و جسمانی» (مرگ، زمان) می پردازد. نتایج همچنین نشان دهندة حضور قالب های شناختی استعاره، طرحواره های تصویری و مجاز در این مفهوم پردازی است. نیز تصور بشر پیرامون ساختار بدن و وظایف اعضای آن در تعامل با الگوهای فرهنگی مصدری برای ظهور استعاره و مجاز مفهومی در هر زبان محسوب می شود
استعاره در عناوین خبری روزنامه های ورزشی ایران: بررسی موردی استعاره فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره در عناوین خبری روزنامه های ورزشی ایران اختصاص دارد. تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که در آن با اتخاذ نظریه استعاره مفهومی به بررسی عبارات زبانیِ استعاری موجود در عناوین خبری دو روزنامه خبر ورزشیو پیروزیدر پاییز 1393 پرداخته شد. با بررسی تعداد 108 عبارت استعاری، استعاره های مفهومی مربوط به فوتبال در ده قلمرو استعاری دسته بندی گردید. یافته ها نشان می دهند استعاره "" فوتبال جنگ است"" بالاترین بسامد را در بین عبارات استعاری مربوط به عناوین اخبار فوتبال دارد. قلمرو مبدأ تنها جنگ نیست و شامل فوتبال به مثابه ماشین و قلمروهایی چون پدیده های طبیعی، حیوانات، جادوگری، ورزش ها، آزمون، جهت، نمایش و قلعه را هم در کاربرد استعاری ورزش فوتبال شاهدیم. استعاره های مورد بررسی در دسته بندی سه گانه ساختاری، هستی شناختی و جهتی دسته بندی شدند که عمدهاستعاره ها به ترتیب به دسته ساختاری و هستی شناختی و جهتی تعلق داشتند.
بررسی نقش گسست و پیوست در زنجیرة گفتمانی غزل های روایی حافظ: رویکرد نشانه -معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ابعاد عمیق و پیچیدة شعر حافظ، تاکنون تحلیل های متفاوتی درباب ساخت معنایی غزلیات او مطرح شده است. با بررسی ساختاری غزل-روایت های حافظ روشن می شود که ابیات مختلف یک غزل گسسته و جدا از هم نیستند؛ بلکه در یک زنجیرة پیوستاری و پویا نمود می یابند. انسجام معنایی این دسته از غزلیات و ساخت روایی آن ها زمینه را برای تحلیل نشانه-معناشناسانة آن ها فراهم می کند. برای شناخت بهتر مناسبات درونی غزل -روایت ها و تبیین گسست ها و پیوست های درونی آن ها، توجه به ساختار روایت ضروری به نظر می رسد. گفتمان شناختی پرکاربردترین نوع گفتمان در این دسته از غزلیات است. تحقق بعد شناختی در غزل های روایی حافظ با بسط گفتمانی همراه است. حضور شخصیت هایی همچون پیر مغان، رند، ساقی، مغبچه و ... زمینة ایجاد گسست های عاملی را فراهم می کند. انفصال های زمانی (با کاربرد فعل گذشته یا قیودی مانند دوش، نیم شب و ...) و مکانی (مسجد، صومعه، میخانه، خرابات و ... ) نیز در این دسته از غزلیات، فرآیند معناسازی را پیش می برند. البته در بسیاری از موارد، گسست های شناخت محور با گونة احساسی همراه می شوند. در این دسته از غزلیات، حضور جسمانی معشوق جریانی حسی-ادراکی را به دنبال دارد که شوشگر را با جریانی از احساسات مواجه می کند و با این وصف، تعامل پایداری بین گونه های شناختی و عاطفی در غزل برقرار می شود. با درنظر گرفتن زیرساخت ابیات و گذشت از گسست های شناخت محور، روایت درنهایت به یک صورت پیوستاری می رسد و این گسست ها خللی در انسجام معنایی شعر ایجاد نمی کنند.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل انتقادی بصری نمادهای جنسیت در مواد درسی آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه چند بعدی (A Critical Visual Analysis of Gender Representation of ELT Materials from a Multimodal Perspective)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دراین تحقیق محتوایی با بکارگیری دیدگاه چند بعدی و تحلیل انتقادی بصری نماد های جنسیتی در سری کتابهای تاپ ناچ که از پرکاربردترین کتابهای آموزش زبان انگلیسی در ایران میباشند، مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظورشش تصویر از این کتاب ها انتخاب شده و از لحاظ حالت های معنایی ""بازنمادی""، ""تعاملی"" و ""ترکیب بندی"" مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصله نشان داد که هیچ گونه پیش بینی قالبی و کلیشه ای در مورد جنسیت وجود ندارد و هر دو جنس مذکر و مونث عاملان اجتماعی در وضعیت برابری نشان داده شده اند. تحلیل انتقادی تصاویردر این تحقیق می تواند برای برنامه ریزان مواد آموزشی و نیزمسئولین انتخاب کتب آموزشی بطور کلی و کتب آموزش زبان انگلیسی بطور خاص اهمیت داشته باشد
تحلیل داستان در نظریه جهان های متن: مطالعه موردیِ وداع اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آل احمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی می پردازد. این تحلیل برمبنای نظریه جهان های متن (ورث، 1999) صورت می پذیرد. جهان های متن بازنمودهایی ذهنی اند که از جهان گفتمان پدید می آیند. چیدمان اصلی جهان متن به وسیله عناصرِ جهان ساز ایجاد می شود و موضوع گفتمان، به وسیله گزاره های نقشی و پیش برنده شکل می گیرد. وقتی مرزهای جهان ِ متن به وجود آمد، لایه های مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهان های فرعی نام دارند و بر سه نوع اند: جهان فرعیِ اشاره ای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفت شناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهان های فرعیِ اشاره ای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهان های فرعیِ معرفت شناختی که لایه های معنایی عمیق تر ی را نشان می دهند، در این داستان به طورِ گسترده ای قابل شناسایی اند. این نتیجه نشان دهنده آن بود که داستان «وداع» متضمن لایه های عمیق معناست که به وسیله نشانه های مشخصِ متنی قابل دستیابی اند.
تغییرات معنایی و مفهوم سازی های فرهنگی نام اندام دست در جزء اول اسامی مرکب زبان فارسی در قالب زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تغییرات معنایی و شیوه مفهوم سازی نام اندام دست در جزء اول 160 اسم مرکب فارسی بررسی می شود. مسئله و پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از اینکه شیوة تغییرات معنایی این مفهوم در واژه های مرکب فارسی چگونه است و آیا می توان از تحلیل معنایی، حافظة جمعی، فرهنگی و اجتماعی جامعة زبانی فارسی را دریافت و آن را با دو جامعة زبانی انگلیسی و چینی مقایسه کرد. هدف این بررسی، کاوش شیوه تغییر و نیز افزایش معنی نام اندام ""دست"" در فرایند ترکیب این واژه با اسمهای دیگر فارسی است، به گونه ای که در پایان از تفاوت ها میان این سه زبان در شیوه تغییرات معنایی و مفهوم سازی های این نام اندام، تبیین فرهنگی به دست داده شود و برای تنوعات زبانی تبیین غیر زبانی( شناختی- فرهنگی) ارائه شود. روش مطالعه پیکره بنیاد، بر پایه فرهنگ سخن و در قالب رویکرد زبان شناسی فرهنگی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تفاوتهای موجود در شیوه مفهوم سازی در این چند زبان دارای تبیین فرهنگی هستند. نوآوری این تحقیق در این است که تغییرات معنایی این نام اندام را در کلمات مرکب به روش عینی می کاود، از تفاوت زبانها تبیین فرهنگی به دست می دهد، بسامد هر مفهوم را لحاظ می کند. نتایج و دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: تحلیل فرهنگی تفاوتها و شباهتهای موجود در سه زبان مذکور، به تصویر کشیدن شیوة تغییرات معنایی در زبان، معرفی روش جدیدی برای آموزش واژه های زبان فارسی با استفاده از الگوی کاکتوس و معنی شناسی مطابقه ای و روان شناسی فرهنگی. دیدگاه نقدی مقاله بر این است که برای بررسی مسیر تغییرات معنایی کلمات لحاظ نمودن فرایند ترکیب نیز الزامی است.
بررسی متغیرهای فرهنگی در ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بر اساس الگوهای زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زبان نه تنها مهمترین ابزار ارتباطی، بلکه به مثابه هسته اصلی و شکل دهنده ی فرهنگ محسوب می شود. چگونگی ارتباط میان زبان و فرهنگ و تأثیر متقابل آن دو در برقراری ارتباط بین کاربران زبان با فرهنگ های متفاوت از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. با توجه به نقش مهم و اساسی فرهنگ در برقراری ارتباطات بینافرهنگی، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی این رابطه ی دوسویه ی در امر ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بپردازد. برای تحقق این هدف، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده در این زمینه پرداخته خواهد شد. آن گاه ضمن تبیین مبانی نظری رابطه ی متقابل زبان و فرهنگ، نقش اساسی شناخت و درک مؤلفه های فرهنگی در برقراری ارتباط مؤثر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای این منظور، یکی از متغیرهای فرهنگی مؤثر در ارتباطات میان فرهنگی یعنی تعاملات کلامی در دو فرهنگ فارسی و فرانسه بر اساس نظریه ی کنش گفتاری آستین مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، با ارائه ی مثال های مختلف، کاربردها، تفاوت ها و تشابهات این متغیر فرهنگی در هر دو محیط کلامی تبیین می شود. نتایج این تحقیق حاکی از ضرورت توجه به تفاوت های فرهنگی به منظور جلوگیری از بروز برخی از سوء برداشت ها و برداشت های غلط حین برقراری ارتباط کاربران زبان با فرهنگ های فرانسه و فارسی است.
نگرش شهروندان تبریز به تنوعات گویشی در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر سه شاخص تفاوت زبانی، صحیح بودن و خوشایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش زبانی که ناظر بر هرگونه احساس و تلقی یک فرد از زبان خود یا دیگری است، با مفاهیمی مانند فرهنگ، هویت و سازوکارهایی همچون برنامه ریزی زبان سروکار دارد. در این پژوهش براساسِ سه شاخص «تفاوت گویشی»، «صحیح بودن» (اعتبار اجتماعی) و «خوشایندی»، نگرش شهروندان تبریز در خصوص تنوعات گویشی زبان ترکی آذری در سطح استان آذربایجان شرقی ارزیابی شده است. به این منظور پرسشنامه ای شامل سه نقشه استان در اختیار 384 شهروند آذری زبان ساکن تبریز قرار گرفت. آزمودنی ها نظر خود را درباره میزان تفاوت گویش های شهرستان های استان نسبت به تبریز با مقیاس عددی 1 تا 4، و میزان صحیح بودن و خوشایندی گونه های زبانی رایج در شهرستان ها را با مقیاس عددی 1 تا 7 اعلام کردند. نتایج آماری نشان داد که اصل همجواری در نگرش شهروندان تبریز نسبت به تفاوت گویشی صدق می کند، زیرا از نظر آنان، گویش های رایج در شش شهرستان همجوار با تبریز، کمترین تفاوت را با گونه زبانی تبریز دارند. از سوی دیگر، اغلب آزمودنی ها، گونه رایج در شهر تبریز را صحیح تر و خوشایندتر از گونه های زبانی سایر شهرستان ها دانستند. به جز دو استثنا - مراغه و بناب- در سایر شهرستان های استان، میان دو شاخص صحیح بودن و خوشایندی، همبستگی مثبت مشاهده شد. گروه زنان نسبت به مردان، گونه زبانی تبریز را صحیح تر خوشایندتر معرفی کردند. گروه سنی 45-26 ساله به وجود تفاوت بیشتر بین گویش تبریز با گونه های سایر شهرستان ها قائل شدند. گروه غیرتحصیل کرده حساسیت بیشتری به مفهوم خوشایندی گونه های زبانی استان نشان دادند. نتایج این مطالعه، ضمن ارائه دستاوردهای نظری در چارچوب جامعه شناسی زبان و گویش شناسی، می تواند به برنامه ریزی زبانی و تصمیم گیری در نهادهایی مانند صداوسیمای استان و مراکز آموزش زبان ترکی آذری کمک کند.و
تحلیل گفتمان انتقادی نامه امام علی(ع) به معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامه های رهبران، زمینه مناسبی برای تحلیل گفتمان انتقادی است. از جمله این مکاتبات ارزشمند، نامه شماره 28 نهج البلاغه به معاویه است که در میان نامه های علی(ع) جایگاه ویژه ای دارد. این نامه در اصل گفتمان مشروعیت حضرت است. حال پرسش اصلی این مقاله این است که رابطه لایه های مختلف زبانی با این گفتمان چگونه است؟ و چگونه گفتمان مشروعیت حضرت از طریق گزینش های زبانی شکل می گیرد و چگونه با گفتمان مخالف(معاویه) به مقابله می پردازد؟ فرض ما این است که حضرت در این نامه برای تداوم و ترویج مشروعیتش و مقابله با گفتمان مخالف گزینش های ویژه ای از امکانات زبانی انجام می دهد و می کوشد مخاطبان را با سیاست هایش همراه سازد. برای کشف این، این نوشتار با به کارگیری گرامر هالیدی، نامه امام را از نظر سه فرانقش اندیشگانی، میان فردی و متنی، بررسی می کند و بر روی نتایج حاصل از گرامر هالیدی، تحلیل انتقادی انجام می دهد. بررسی ها نشان داد که گفتمان مشروعیت امام، برای تثبیت و ترویج و تقویت در برابر گفتمان مخالف(معاویه)، ایده «ما و آنها» را در نامه گسترانده است و از امکانات زبانی گزینش های متناسب و باریکی را در این راستا انجام داده است. به ویژه در کاربست فرایندهای ارتباطی و مادی، این مهم معنی دار است. همچنین وجهیّت نیز از این ایده پشتیبانی می کند و فرانقش متنی آنها را در قالب یک گفتمان منسجم مشروعیت، ساخت بندی می کند.
واکنش سه ساختار نحوی زبان انگلیسی به انواع بازخورد نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد علمیِ موجود برای نشان دادن کارایی طولانی مدت تصحیح های نوشتاری، محدود به مطالعاتیست که به تأثیر بازخورد متمرکز بر ارتقای دقت دستوریِ دو جنبه خاص از حروف تعریف انگلیسی پرداخته اند. بدیهی ست تصحیح های متمرکز، هربار تنها یک یا دو نوع اشتباه دستوری را هدف قرار می دهند و در دوره های آموزشیِ مهارت نگارش بی اعتبارند. هدف پژوهش حاضر مطالعه واکنش ساختارهای مختلف، به تصحیح هایی است که اعتبار بیشتری در کلاس های آموزشی دارند. با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمونج پس آزمون، واکنش طولانی مدت سه ساختار دستور زبان انگلیسی (حروف اضافه، مصدر و جمله های شرطی غیرواقعی) به بازخورد نوشتاری نیمه متمرکز، غیرمتمرکز و بازنویسی بررسی شد؛ نتایج نشان داد، در پس آزمون تأخیری که یک ماه پس از مداخله بازخوردی اجرا شد کارکرد زبان آموزان گروه های آزمایشی، تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشت. همچنین پیشرفت معناداری در هیچ یک از گروه ها نسبت به پیش آزمون دیده نشد.
تحلیل گفتمان بیلبوردهای تجاری-تبلیغاتی از منظر تحلیل چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل چندرسانه ای گفتمان تبلیغات تجاری بیلبوردها می باشد. از آنجا که در شرایط تجارت کنونی، تبلیغات امری ضروری است، اگر روش درستی برای تبلیغات در نظر گرفته نشود، به جای سودمند بودن می تواند زیانبار باشد. اطلاعات به روش میدانی و از طریق عکس برداری بیلبوردها ی سطح شهرهای شیراز و تهران مشاهده و جمع آوری شده است. تعداد ۲۰ تصویر به طور کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی سه بُعدی فرکلاف در بخش عوامل زبانی و الگوی تحلیل گفتمان ترکیبی کرس و ونلیوون (۱۹۹۶) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحلیل نشان داد ۱۵% بیلبوردهای تبلیغاتی تحقیق حاضر نشان دهنده ی مؤلفه ی تقاضا هستند و ۸۵% آنها دربرگیرنده ی مؤلفه ی ارایه می باشند این می تواند بدین معنی باشد که تبلیغات در ایران مستقل از تقاضا و خریدار به ارائه ی کالا می پردازد و لذا متقاضی چندانی برای جذب نخواهد داشت. نسبت ۴۰% نمای نزدیک و ۴۰% نمای متوسط نسبت به نمای دور نشان دهنده ی تمایل تبلیغات به ایجاد روابط صمیمانه ی فردی و اجتماعی تصویر تبلیغاتی با مخاطب می باشد. درصد صفر و عدم وجود تصویر با زاویه ی دوربین بالا بین داده های تحقیق حاضر نشان دهنده ی عدم تمایل تبلیغات در ایران به ارائه ی قدرت به تماشاگر است. ۸۰% تصاویر تبلیغاتی با زاویه ی دوربین هم سطح و روبرو نشان گر دربرگیری و برابری با مخاطب می باشد آنچنان که تبلیغات خواستار این است که تماشاگر را برابر و دربرگیرنده بداند به عبارت دیگر تماشاگر را جزئی از تبلیغات می داند.
شیوة شناختیِ سهراب سپهری:آن جورِ دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسیِ شناختی، زاویة دید را بخشی از فرایند تولید معنا و عاملی در تعبیرهای متفاوت از یک موضوع واحد می داند. نگاه از هر زاویة دیدی شناخت و درکی از همان دیدگاه به بیننده می دهد و بنابر دستور شناختی، این موضوع در دستور زبان نیز نمودار می شود. با توجه به نقدها و داوری های متفاوت، متناقض و اغلب مغایر با آمار مربوط به اشعارِ سهراب سپهری، به نظر می رسد زاویة دیدی که او در اشعار خود به کار برده است و طی آن، به گفتة خود وی، می خواسته آدمی را به «ادراک شیء» -و نه به ادراک فرد از شیء- برساند، شناخته نشده است. هدف این مقاله، معرفی زاویة دید موردنظر شاعر و ارائة مدلی از فرایندهای چندمرحله ایِ شکل گیریِ ساختار زبانیِ شعرِ اوست. طی این مطالعه که به روش کتابخانه ای انجام یافته و توصیفی-تحلیلی است، مشخص می شود که سهراب سپهری، با جابه جاییِ زاویة دید از چشم اندازِ پایگاه به پویه، و با پیش نماسازی از آن شیء، خواننده را در جایگاه سوژه/ شی ، قرار می دهد تا با القای وضعیت آن، خواننده (به تعبیر خود شاعر) به ادراک شیء دست یابد.