فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present research tries to show how race, class, and gender and intersectionality in general, have their decisive impact on the black- American women; and how Alice Walker as a womanist, in her selected short stories, tries to show that black women in the U.S. suffer two-fold acts of oppression and discrimination, i.e. male violence affects all women in social life, irrespective of age or social standing, and at the same time being black has exacerbated the black American women’s situation. In the present study, the mentioned socio-political, socio-cultural and institutionalized intersectionality have been analyzed from the perspective of Alice Walker’s selected short stories. Full analysis have been carried out, from applied linguistic point of view, in Alice Walker’s “Everyday Use” and “Roselily” while Alice Walker’s other short stories have been consulted for further analysis and discussion. The method used to analyze the data is descriptive research method.
The Comparison of Typed and Handwritten Essays of Iranian EFL Students in terms of Length, Spelling, and Grammar(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
104 - 118
حوزههای تخصصی:
This study attempted to compare typed and handwritten essays of Iranian EFL students in terms of length, spelling, and grammar. To administer the study, the researchers utilized Alice Touch Typing Tutor software to select 15 upper intermediate students with higher ability to write two essays: one typed and the other handwritten. The students were both males and females between the ages of 22 to 35. The analyses of the students’ scores in the three mentioned criteria through three paired samples t-tests indicate that typed essays are significantly better than handwritten ones in terms of length of texts and grammatical mistakes, but not significantly different in spelling mistakes. Positive effects of typing can provide a logical reason for students, especially TOEFL applicants, to spend more time on acquiring typing skill and also for teachers to encourage their students with higher typing ability to choose typed format in their essays.
تفاوت عملکرد حافظة کاری و سوگیری توجه در واژگان زبان اول و دوم در فارسی آموزان چینی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به منظور بررسی چگونگی عملکرد حافظه کاری و سوگیری توجه در واژگان زبان فارسی به عنوان زبان دوم و در مقایسه با واژگان زبان مادری انجام گردیده است. مسئلة پژوهش ترسیم چگونگی عملکرد این دو در یادگیری واژگان زبان فارسی به عنوان زبان دوم است. آزمودنی های تحقیق 30 نفر از فارسی آموزان چینی زبان در موسسه دهخدا بوده اند، که در آزمون اِن-بک به منظور ارزیابی حافظه کاری و آزمون استروپ در ارزیابی توجه انتخابی شرکت کردند. طی آزمون ان-بک آزمودنی ها در صورت تشابه هر محرک با محرک قبل کلید مشابه و در صورت عدم تشابه کلید غیرمشابه را فشار می دادند. در آزمایش استروپ شرکت کنندگان باید رنگ کلمه نوشته شده با رنگ های مختلف را بیان می کردند. توجه انتخابی از طریق زمان بیشتر برای نامیدن رنگ کلمات تهدید کننده مشخص می شود. تکلیف آزمودنی این است که بر مشکل محرک رنگ فایق بیاید. به منظور تحلیل داده های پژوهش عملکرد شرکت کنندگان در زبان چینی (مادری) و زبان فارسی (زبان دوم)، نمره حافظه کاری آنان (دقت) و نیز میانگین زمان پاسخگویی (سرعت حافظه کاری) به محرک های دو زبان، همچنین نمره سوگیری توجه (دقت) و میانگین زمان پاسخگویی (سرعت) در دو زبان محاسبه و با آزمون تی وابسته مقایسه شد. یافته های پژوهش نمایانگرآن بود که دقت و سرعت حافظه کاری و سرعت سوگیری توجه آزمودنی ها نسبت به واژگان زبان مادری بسیار بیشتر از هر یک از موارد فوق در زبان فارسی می باشد، اما دقت سوگیری توجه آن ها در دو زبان تفاوت معناداری نداشت.
رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
دستگاه فعل در گویش گله داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش گله داری اس ت. گله دار ش هری در ج نوب استان فارس و هم مرز با استان بوشهر است. گویش گله داری جزء شاخه جنوب غربی زبان های ایرانی نو است و از گویش های لری محسوب می شود که طی چندین سده همسایگی با گویش های منطقه، اثرپذیر و اثرگذار بوده است. در این بررسی، نخست شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، صفت مفعولی، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، نمود، وجه و زمان، وند سببی، وند نفی و جهت بررسی می شوند، سپس فعل از نظر ساخت اشتقاقی و نحو مورد مطالعه قرار می گیرد.
ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.
بررسی هویت محقق در مقالات زبانشناسی کاربردی با روش شناسی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، هویت پژوهش گر در چهار مقاله زبان شناسی کاربردی با روش شناسی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است تا مشخص شود در این مقالات، ابزارهای زبانی خاصی به کار برده شده است که نشان دهنده هویت پژوهشی نویسندگان باشد یا خیر. به این منظور، الگویی شامل اظهار/حذف، فعّال سازی/منفعل سازی، فردارجاعی/گروه ارجاعی، نظام گذرایی، ابزارساختاری، ابزار اهمیت ساز، ابزار روابط ساز، ابزار اتصال ساز، ابزار بینامتنی، معناهای رمزگونه و خودبیانی ها ارائه شده است. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی نحوه بازنمود هویت پژوهش گر در مقالات زبان شناسی کاربردی به زبان انگلیسی است. نتایج نشان می دهد که پژوهش گران مورد بررسی، از الگویی خاص و متشکّل از ابزارهای زبانی خاص برای نشان دادن هویت خود به عنوان پژوهش گر در مقالات خود، بهره برده اند؛ به عبارت دیگر، میزان فعّال سازی و منفعل سازی کنش گران اجتماعی در کل، تقریباً با هم برابر است و نشان دهنده آن است که پژوهش گران مذکور در به کارگیری ساختارمعلوم و مجهول در نوشتار خود محتاط بوده اند تا دیدگاه غیرمتعصبانه ای داشته باشند. همچنین، آن ها در اغلب موارد از کنش گران اجتماعی به صورت گروه یاد کرده اند تا فرد. همچنین، از فرآیندهای ذهنی بیش از فرآیندهای مادی در مقالات خود بهره برده اند تا به کمک فرآیندهای ذهنی به شفاف سازی موضوعات مورد بحث بپردازند.
توصیف و تحلیل فرآیندهای واجی گویش گالشی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل فرایندهای واجی کشش جبرانی، حذف، تضعیف، ارتقاء واکه ای و قلب در گویش گالشی اشکور است. چهارچوب نظری این پژوهش، واج شناسی بهینگی است. به همین منظور، با ده گویشور، هرکدام به مدتِ یک ساعت گفت وگو شده و داده ها گرد آوری شده اند. افزون بر این، نگارنده خود، گویشور بومی است. داده ها برمبنای الفبای آوانگار بین المللی IPA آوانویسی شده و روش تحقیق نیز توصیفی تحلیلی بوده است. در گویش گالشی، حذف همخوان های چاکنایی //h, ? در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c)رخ می دهد و منجربه کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. فرایند حذف همخوان /t/ و /d/ به عنوان عضو دوم خوشه یا توالی همخوان ها، حذف همخوان واک دار پایانی پس از واکه های کشیده رخ می دهد، در فرایند تضعیف تبدیل همخوان /b/ به [v] و/q/ به [X] رخ می دهد و در فرایند ارتقاء واکه ای، واکه افتاده /e/ به واکه افراشته] [i تبدیل می شود. در فرایند قلب نیز در واژه های «مدرسه، کبریت، تاکسی» دیده می شود. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که فرایند تضعیف و حذف در این گویش دارای بیشترین بسامد و فرایند قلب دارای کمترین بسامد است.
درباره ساخت و ریشه شناسی چند فعل تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی از گویش های ایرانی شمال غربی به شمار می آید که در حاشیه دریای خزر رواج دارد. جستارِ پیشِ روی پس از اشاره ای مختصر درباره ساختِ فعل در تالشی، به بررسی ریشه شناختیِ 14 فعل از تالشی مرکزی پرداخته است. داده های تحقیق و ضبط آنها براساس تلفظِ رایج در تالشی مرکزی است. در مدخلِ هر فعل، نخست ماده های مضارع و ماضی تالشی آورده شده، سپس برپایة برابر یا همریشة واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است، سپس براساس شواهد موجود، ساختِ اشتقاقی فعل و دگرگونی های آواییِ انجام گرفته بر روی ماده های آن توضیح داده شده، همچنین روندِ تحول تاریخی واج های تالشی در برخی از افعال منتخبِ این مقاله، از دوره ایرانی باستان تا ریختِ امروزین بررسی شده است.
Ideational Grammatical Metaphor in Merry Shelly’s Frankenstein and its Cinematic Adaptation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
141 - 160
حوزههای تخصصی:
Within Systemic Functional Linguistics, Grammatical Metaphor (GM) is a meaning-making resource lying at the experiential level that extends the meaning potential through cross-stratal re-mappings between the grammar and the semantics, boiling down, in one of its manifestations to expressing something that should have been a process (verb) in terms of a thing (noun). This study is an attempt at seeing how the frequency of GM used in the novel ‘Frankenstein’ written by Mary Shelly plays out in its cinematic adaptation. It is an attempt at investigating possible differences in the use of GM in the novel as a type of literary prose fiction and in one of its cinematic adaptations, the respective frequencies, along with what implications these differences carry in terms of generic features and functions of GM. In the 4200-word corpus analyzed for the movie adaptation, there were 70 instances of GM emerging upon analysis. In the 4200-word purposively sampled excerpt of the novel, there were above 330 instances of GM emerging. So the frequency of instances of GM in the written version was much more than that in the cinematic adaptation. This significant difference carries many possible cognitive, semantic, discursive, generic and textual implications. A number of pedagogical implications accrue to this research, such as increasing the knowledge of teachers and English language instructors with regard to the role of GM in making metaphorical forms in different texts, increasing knowledge of how to approach the teaching of the skill of reading and writing in upper-intermediate and intermediate classes, deeper critical reading abilities for learners, etc.
بیان مالکیت در تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی انواع ساخت های مالکیت در گویش تالشی براساس چارچوب رده شناختی آیکنوالد (2013) است. غالباً مواد تالشی مرکزی و جنوبی بررسی شده گرچه گاه به خصوصیات ساخت های مالکیت در تالشی شمالی نیز اشاره گردیده است. داده ها نشان دهنده استفاده از چهار راهکار هم جواری، نشانه گذاری مالک، نشانه گذاری مملوک، و بالاخره نشانه گذاری مالک و مملوک برای رمزگذاری «مالکیت اسمی» است. نکته جالب در تالشی معتبر بودن شمار برای نشانه گذاری مالک است؛ حالت نمای -i به مالک مفرد و حالت نمای -un به مالک جمع متصل می گردد. مشخصه دیگر این زبان، وجود شش ضمیر ملکی متمایز است که می تواند جایگزین مالک یا مالکان در مالکیت اسمی شود. در تالشی، ساخت های موجود در «مالکیت محمولی» نیز بسیار متنوع است. به طورکلی، در نمایش این نوع مالکیت از ساخت وجودی و ساخت ملکی ربطی استفاده می شود. نکته جالب دیگر استفاده از پس اضافه/ پی بست râ بعد از مالک در بسیاری از این ساخت هاست. این نشانه مانند سایر پس اضافه ها در این گویش موجب اعطای حالت غیرفاعلی به اسم قبلی (مالک) می شود.
The Impact of Three Feedback Types on Postgraduate TEFL Student Teachers’ Writing Accuracy and Organization(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
119 - 140
حوزههای تخصصی:
One skill that student teachers need to develop during their academic studies is the capacity to produce accurate and well-organized texts. This study reports on the comparative impact of metalinguistic feedback (MLF), teacher interactive feedback (TIF(, and the peer-feedback (PF) on the accuracy and organization of postgraduate ELT student teachers’ writing. The participants were 57 postgraduate students who were recruited from a population of 70 postgraduate students, in three classes, that were randomly assigned as the MLF group, the TIF group, and the PF group based on the focus of the presentation and the feedback type they would receive during the 14 session treatment. A hybrid process-oriented and genre-based methodology was employed to teach the identical teaching materials to all the groups with a focus on grammatical features and relevant grammatical exercises in the MLF group, on reflective and interactive negotiation of form and meaning in the TIF group, and on individual peer-assessment of the peer’s writing in the PF group. The results revealed significantly higher levels of accuracy among the MLF group with no significant difference in the organization of the groups’ writing. The findings underscore the role of MLF in enhancing accuracy.
بازشناسیِ زبان شناختی و جغرافیایی گونه های زبان مازندرانی در حد فاصل خلیج گرگان تا مرکز مازندران با اعمال روش های گویش سنجی بر تفاوت های آوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یک سو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی 73 سایت در قلمرو گویشی گسترده پژوهش - که از شمال به شبه جزیرة میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه های رشته کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستان های بابلسر و سوادکوه محدود می شود- مشخص شد. داده های پژوهش شامل معادل های آوایی 62 مدخل واژگانی (جمعاً 4521 معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران 36 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 38% آن ها زن هستند. تحلیل انبوهه داده ها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش سنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود که تغییرات پیوستار گویشی آن ها از جنوب شرقی به شمال غربی است. گویش منطقه ای شمال شرق حول شبه جزیرة میانکاله، گویش منطقه ای جنوب شرق بخش گلوگاه، گویش منطقه ای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستان های نکا و ساری و گویش منطقه ای غرب شهرستان جویبار را پوشش می دهد.
تأثیر تماس زبانی بر ویژگی های صرفی و نحوی گویش تاتی رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاتی رودبار از گویش های تاتی است که در بخش هایی از شهرستان رودبار در استان گیلان تکلم می شود. استیلو تاتی رودبار را در گروه تاتیک قرار داده که تمام گویش های تاتی، تالشی، وفسی، الویری و ویدری را در بر می گیرد اما آنها را در حال تغییر به زبان گیلکی، از گروه زبان های کرانه جنوبی دریای خزر دانسته است. در این مقاله با ذکر شواهدی از ویژگی های صرفی و نحوی تاتی رودبار، تفاوت های این گویش با دیگر گویش های تاتی و علت تغییر کنونی آن به نفع گویش گیلکی مورد بررسی قرار گرفته است. از میان گونه های تاتی رودبار، گونة جوبُنی برای تحقیق انتخاب شده است. روستای جوبُن در دهستان رستم آباد جنوبی در بخش مرکزی شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که این گونه در صرف و نحو با دیگر گونه های تاتی متفاوت است.
ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
نگاهی تطبیقی به فرایندهای شش گانه هلیدی در متون تالیفی و ترجمه ای پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش توصیف ساختمان نقشی متون تألیفی و ترجمه ای تخصصی رشتة پزشکی است به منظور یافتن ارتباطی میان متون تألیفی و ترجمه ای. سوال های اصلی در این پژوهش: 1.چگونگی کمیت و کیفیت فرایند های شش گانة هلیدی در متون تألیفی و ترجمه ای حوزة پزشکی 2.تاثیر تفاوت توزیع فرایند ها در فهم پذیری متون این گونة علمی زبان فارسی. به این منظور 2000 بند از چهار کتاب ترجمه ای با 2000 بند از چهار کتاب تألیفی پزشکی انتخاب و مقایسه شده اند. الگوی مورد استفاده در این پژوهش فرانقش تجربی و شش فرایند (مادی- رابطه ای- ذهنی- وجودی- بیانی- رفتاری) موجود در آن است. پس از انتخاب بندها به صورت تصادفی، فرایندهای به کار رفته در آنها شناسایی شده و سپس مورد توصیف و تحلیل آماری قرار گرفت. تفاوت در درک پذیری متون ترجمه ای و تألیفی طی یک نگرش سنجی انجام شد. در این نظرسنجی مشخص شد که 3/79 درصد دانش جویان کارشناسی در درک مفاهیم متون ترجمه شده مشکل دارند. داده ها نشان دادند که در برخی از بازه های زمانی رابطة نزدیکی بین فرایند های متون تألیفی با ترجمه ای وجود دارد، اما شواهدی دال بر تاثیرگذاری متون ترجمه بر تألیف یا برعکس به لحاظ توزیع فرایند ها مشاهده نشد. هرچند شاهد تاثیر پذیری نسبی مترجم از ساختار نقشی متن مبدأ بودیم.
تأثیر دوزبانگی بر یادگیری زبان سوم؛ مطالعه میدانی بر روی فارسی آموزان چینی تک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات گسترده ای در خصوص تأثیر دوزبانگی، در معانی متفاوت آن، بر یادگیری زبان سوم صورت پذیرفته که نتایج متفاوتی از آنها حاصل شده است. پاره ای از این پژوهش ها به تأثیر مثبت دوزبانگی بر یادگیری زبان سوم اذعان داشته اند و تعدادی دیگر، این تأثیر را منفی قلمداد نموده اند. در همین راستا، در پژوهش حاضر نیز به بررسی تأثیر دوزبانگی مصنوعی (یادگیری زبان خارجی و از طریق آموزش) بر یادگیری زبان سوم پرداخته شده است. آزمودنی های پژوهش را تعداد 24 تن از فارسی آموزان چینی تشکیل می دادند که در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به یادگیری زبان فارسی در دوره عمومی اشتغال داشتند و در قالب دو گروه دسته بندی شدند. گروه اول شامل 12 نفر از زبان آموزانی بود که علاوه بر زبان مادری خود، در سطوح مختلف با زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی آشنایی داشتند، و گروه دوم شامل 12 نفر از زبان آموزانی می شد که تنها، زبان مادری خود را می دانستند، و معیار پیشرفت تحصیلی این فارسی آموزان، نمرات پایانی آنان در هر چهار مهارت بود. نتایجی که از این پژوهش حاصل گردید، گویای این نکته بود که دوزبانگی آزمودنی ها (آشنایی آنان با زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی) بر سطح پیشرفت تحصیلی آنان در زبان سوم (فارسی) تأثیر مثبتی داشته است. همچنین، هر اندازه سطح زبانی زبان خارجی آزمودنی ها (انگلیسی) بالاتر باشد، میزان یادگیری زبان سوم آنان افزایش پیدا می کند. بنابراین، می توان اظهار نمود که میزان آشنایی آنان با زبان دوم نیز، بر میزان یادگیری زبان سوم آنان تأثیر گذار است.
نگرش شهروندان تبریز به تنوعات گویشی در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر سه شاخص تفاوت زبانی، صحیح بودن و خوشایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش زبانی که ناظر بر هرگونه احساس و تلقی یک فرد از زبان خود یا دیگری است، با مفاهیمی مانند فرهنگ، هویت و سازوکارهایی همچون برنامه ریزی زبان سروکار دارد. در این پژوهش براساسِ سه شاخص «تفاوت گویشی»، «صحیح بودن» (اعتبار اجتماعی) و «خوشایندی»، نگرش شهروندان تبریز در خصوص تنوعات گویشی زبان ترکی آذری در سطح استان آذربایجان شرقی ارزیابی شده است. به این منظور پرسشنامه ای شامل سه نقشه استان در اختیار 384 شهروند آذری زبان ساکن تبریز قرار گرفت. آزمودنی ها نظر خود را درباره میزان تفاوت گویش های شهرستان های استان نسبت به تبریز با مقیاس عددی 1 تا 4، و میزان صحیح بودن و خوشایندی گونه های زبانی رایج در شهرستان ها را با مقیاس عددی 1 تا 7 اعلام کردند. نتایج آماری نشان داد که اصل همجواری در نگرش شهروندان تبریز نسبت به تفاوت گویشی صدق می کند، زیرا از نظر آنان، گویش های رایج در شش شهرستان همجوار با تبریز، کمترین تفاوت را با گونه زبانی تبریز دارند. از سوی دیگر، اغلب آزمودنی ها، گونه رایج در شهر تبریز را صحیح تر و خوشایندتر از گونه های زبانی سایر شهرستان ها دانستند. به جز دو استثنا - مراغه و بناب- در سایر شهرستان های استان، میان دو شاخص صحیح بودن و خوشایندی، همبستگی مثبت مشاهده شد. گروه زنان نسبت به مردان، گونه زبانی تبریز را صحیح تر خوشایندتر معرفی کردند. گروه سنی 45-26 ساله به وجود تفاوت بیشتر بین گویش تبریز با گونه های سایر شهرستان ها قائل شدند. گروه غیرتحصیل کرده حساسیت بیشتری به مفهوم خوشایندی گونه های زبانی استان نشان دادند. نتایج این مطالعه، ضمن ارائه دستاوردهای نظری در چارچوب جامعه شناسی زبان و گویش شناسی، می تواند به برنامه ریزی زبانی و تصمیم گیری در نهادهایی مانند صداوسیمای استان و مراکز آموزش زبان ترکی آذری کمک کند.و