فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گونه های مختلف فارسی گفتاری که امروزه در خراسان ایران، تاجیکستان و شمال افغانستان صحبت می شود، بازمانده زبان فارسی دری هستند که در آغاز دوره اسلامی در این منطقه شکل گرفته و رواج پیدا کرده است. در این گونه ها واژه هایی دیده می شوند که بر پایه اصول زبان شناسی زبان های ایرانی نمی توانند فارسی اصیل محسوب شوند، بلکه وام واژه هایی هستند که در اثر تماس زبانی فارسی با دیگر زبان های ایرانی که در گذشته و حال در این مناطق رواج داشته اند، وارد این گونه های فارسی شده اند. در این مقاله پس از مقدمه ای درباره چگونگی شکل گیری زبان فارسی در منطقه خراسان و زبان های کهنی که قبل از فارسی در این منطقه رواج داشته اند، خاستگاه احتمالی وام واژه ها در فارسی خراسان بررسی شده است، سپس با برشمردن تعدادی از وام واژه های ایرانی در فارسی خراسان، و بررسی ویژگیهای آوایی آن ها، سعی شده تا خاستگاه این وام واژه ها در زبان ها یا گویش های ایرانی نشان داده شود.
بایگانی اسناد پهلوی هستیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار پس از ذکر تاریخچه کوتاهی از مجموعه اسناد پهلوی، روند تاریخ گذاری و محل کشف آنها، سه سند با نام های ناشناخته شماره 2، برکلی20 و برکلی223 بررسی می شود. فیلیپ ژینیو و دیتر وبر پیش تر این اسناد را یا واژه هایی از آنها خوانده و به زبان های فرانسه، آلمانی و انگلیسی ترجمه کرده اند. ابهام های فراوان موجود در خط پهلوی تحریری و ویژگی های جوهر و قلم به کار رفته در اسناد در کنار پیچیدگی شناخت دست خط و شیوه کتابت کاتبان کار بررسی و خوانش این اسناد را بی اندازه دشوار و بازبینی آنها را ناگزیر می کند. بر همین اساس، در این مقاله برای برخی از واژه ها خوانش و معنی تازه ای پیشنهاد می شود. افزون براین در هر سه سند، ساختار اضافی خاصی وجود دارد که کلید دریافت نکته اصلی اسناد است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این نوشته این ساختار اضافی بازشناسی، تجزیه و تحلیل و به بازمانده های آن در برخی زبان های شمال غربی اشاره می شود.
تنوع ساخت فعل در گونه های فارسی کابلی، هروی و هزارگی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مقایسه ای در زمینه زبان ها و گویش های ایرانی به دلیل «پیکره بنیاد» بودن آن، به گونه مقبولی در ایران صورت نگرفته و این موضوع انجام مطالعات تطبیقی بین گونه های معتبر زبان فارسی را دشوار می سازد. به جهت فقدان نهادهای نظارتی و حمایتی در مورد فارسی دری در افغانستان و نیز وجود جنگ های فرسایشی و همچنین مهاجرت های گسترده، به جایگاه زبان فارسی در آن سرزمین عنایت کافی مبذول نشده است. در غیاب چنین توجهی در آن کشور همسایه و مسلمان که پیوندهای عمیق فرهنگی با ایران دارد، ضروری می نماید تا زمینه مطالعات گویشی در مورد فارسی دری در دانشگاه های ایران تقویت شود. این پژوهش از نتایج یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرزی ایران است. برای مزید اطمینان، آثاری که به بررسی گویش های فارسی افغانستان پرداخته، مورد بازبینی قرار گرفته اند. به علاوه پژوهشگر برای امکان مقایسه تنوعات ساخت فعل در گویش های کابلی، هروی و هزارگی از طریق مصاحبه و همچنین مشاهده مستقیم، داده های مورد نیاز را استخراج و ثبت کرده است. تعداد گویشوران در هر کدام از گویش های مورد نظر 5 نفر از دانشجویان افغانستانی واحد بین الملل دانشگاه بیرجند با میانگین سن 30 سال در 2 گونه جنسیتی است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از شباهت نسبی الگوی رده شناختی حاکم بر گویش های کابلی، هروی و کابلی با فارسی معیار و به ویژه گویش های مرزی خراسان در حوزه هایی چون زمان های فعل، ساخت های امر و نفی، مجهول و انواع سببی است. گویش هزارگی نسبت به گویش های فارسی هروی و کابلی از تفاوت های واژگانی و دستوری قابل توجهی با فارسی معیار در ایران برخوردار است.
بررسی کمّی تغییر رفتار اجزای فعلی در فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی همکردهای فعل مرکب یا بخش فعلی موجود در عبارت های فعلی، خودشان فعل های قاموسی ساده ای بوده اند که معمولا در این نقش جدید در معنای اصلی به کار نمی روند. این پژوهش به دنبال مشخص کردن این است که چه افعالی در زبان فارسی نو این روند را طی کرده اند و کدام دسته از آنها حضوری باثبات تر و کدام دسته گرایشی قوی تر داشته اند تا در ساخت های فعلی جدید نیز به شکلی زایا در این نقش حضور یابند. برای مشخص شدن این موضوع از یک معیار کمّی آماری به نام «ضریب تغییر» استفاده شده است. با استفاده از این معیار، رتبه بندی جدیدی برای این نوع افعال ترتیب داده شد که بازنمودی عددی از تغییر رفتار آنها را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد فعل «زدن» بیشترین تغییر رفتار را نشان می دهد و بسیار به مشارکت در ساخت های فعلی جدید تمایل نشان داده و فعل «داشتن» پایدارترین رفتار را داشته است .
روند معیارسازی در زبان مازندرانی
حوزههای تخصصی:
روند تبدیل گونه ای از یک زبان به زبان معیار را در اصطلاح جامعه شناسی زبان، معیارسازی می نامند. یکی از راه های بالا بردن جایگاه و اعتبار یک زبان، ایجاد گونه معیار در آن است؛ به طوری که وجود آن را یکی از ملاک ها برای تشخیص زبان از گویش دانسته اند. در این نوشته، قصد داریم روند رسیدن به گونه معیار در زبان مازندرانی را مورد بررسی قرار دهیم؛ اینکه: چه ضرورتی برای رسیدن به زبان معیار در زبان مازندرانی وجود دارد و مراحل و راه های رسیدن به آن بر اساس دیدگاه زبان شناس نروژی آینار هاگن کدام است. در ابتدا به این موضوع پرداختیم که معیارسازی چیست و زبان معیار چه ویژگی هائی دارد؛ سپس ضرورت های معیارسازی زبان مازندرانی مطرح شده که عبارتند از: استفاده از زبان محلی در رادیو و تلویزیون، چاپ کتاب و روزنامه به زبان مازندرانی، کاربرد زبان مازندرانی در فضای مجازی و آموزش زبان مازندرانی در سطح مدارس و دانشگاه ها؛ در پایان، وضعیت زبان مازندرانی از نظر معیارسازی در چهار مرحله: انتخاب گونه معیار، تدوین و تثبیت، گسترش نقش ها و بالاخره پذیرش آن از طرف جامعه تشریح شده است.
برخی فرآیندهای مشترک تضعیف و تقویت در گونه های زبانی استان مازندران: رویکرد زایشی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 112
حوزههای تخصصی:
گویش مازندرانی به لحاظ رده شناختی در گروه زبان های شمال غربی قرارمی گیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبان های جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگی های آن ها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از داده های این پژوهش از طریق مصاحبه، ضبط و ثبتِ گفتار 30 گویشور از 15 شهرِ استان مازندران شامل ساری، بابل، بابلسر، آمل، قائم شهر، سوادکوه، نور، نوشهر، چالوس، عباس آباد، محمودآباد، فریدون کنار، بهشهر، تنکابن، و کلاردشت جمع آوری، دسته بندی، توصیف و تحلیل شده اند. علاوه بر این از منابعی همچون مقالات، پایان نامه ها و واژه نامه های نوشته شده درباره این گویش نیز استفاده شده است. پژوهشگران مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده و اطلاعات مورد نیاز را ثبت و ضبط کرده اند. برخی از نتایج حاصل از این پژوهش عبارتنداز: 1. غلت کامی /j/ در وسط واژه در جایگاه پایانه هجا بعد از یک واکه در تمامی گونه های زبانی استان مازندران حذف می شود. 2. واکه های /a/، /e/ و /o/ به واکه مرکزی و نرم [ә] تبدیل می شود. 3. انسدادی واک دار /d/ به غلت کامی [j] در جایگاه بین دو واکه تبدیل می شود. 4. انسداد چاکنائی در آغاز برخی از واژه هایی که با /š/ یا /s/ شروع می شود، همراه با واکه درج می شود. 5. همخوان های /f/ و /v/ در جایگاه آغازه هجا یا واژه به [b] تبدیل می شوند.
کاربردها، گونه ها و تحولات یک عامل ربط (هِن) در گویش قدیم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار بازمانده از گویش قدیم شیراز یکی از ارزشمندترین مجموعه های گویش های کهن ایرانی است که هنوز ابهامات واژگانی، دستوری و معنایی فراوانی دارد. یکی از کلمات مبهم این گویش که با تفاوت های بنیادین معنایی و کاربردی در گویش هروی کهن نیز به کار رفته، فعل «هن» است. این کلمه در فر هنگ های قدیم فارسی با قیدِ «در گویش قدیم شیراز» با معنی «است» مدخل شده است. در این مقاله با توجه به تفاوت های اساسی این فعل در گویش شیرازی و هروی، تنها به کاربردهای این فعل در گویش شیرازی خواهیم پرداخت. براساس اشعار شاه داعی شیرازی و با اشاره به برخی از ابیات دیگر بازمانده از این گویش سعی خواهیم نمود انواع، تکواژگونه ها، کاربردها، تحولات و درنهایت صورت اصلی آن را نشان دهیم. «هن» /h-en/ در گویش شیرازی کهن به سه صورت به کار می رود: 1. با h- آغازین (کامل با n): (هِن) /hen?/؛ 2. با h- آغازی (ناقص بیn): (هِه) /he/ (به ندرت ه /e/، مشابه فارسی گفتاری)؛ 3. بدون h- آغازین: (ِ ن) /-en?/ (به ندرت ن /n/). «هن» و «هه» در این گویش تنها به عنوان عامل (فعل) ربط به کار رفته است؛ اما گونه بدون h آغازی این فعل در فرایند دستوری شدگی تا مرحله تهی شدگی کامل نیز پیش رفته است. درنهایت با توجه به کاربردهای دستوری و معانی این واژه، به عنوان یک پیشنهاد ریشه شناختی که باید دقیق تر بررسی شود، شاید بتوان «هن» را محصول تحول صیغه سوم شخص قاعده مند فعل h- دانست: hēd/ hed > hen.
نشانه شناسی فرهنگی رمان رهش با تکیه بر رمزگان های بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
100 - 123
حوزههای تخصصی:
رهش آخرین رمان رضا امیرخانی است. او در این رمان به موضوع توسعه نامتوازن تهران پرداخته است. این رمان مانند سایر آثار امیرخانی به چاپ های متعدد رسید و جایزه ادبی جلال آل احمد را نیز نصیب خود کرد؛ نکته ای که ضرورت نقد و بررسی آن را نشان می دهد. از این رو، هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از نظریه رمزگان بارت به تحلیل نشانه شناختی این رمان پرداخته شود. برای این کار ابتدا رمزگان های پنج گانه، با تأکید بر رمزگان های معنایی، نمادین و فرهنگی، در واحدهای خوانش برگزیده تحلیل و بررسی می شود. سپس به نقد این متنِ واسازی شده با نگاهی به مفهوم ایدئولوژی پرداخته می شود تا به حقیقت مادی پنهان در متن دست یازیم. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که روش بارت، در صورتی که با خوانشی فرامتنی همراه شود قادر است پرتوی بر زوایای پنهان و تاریک متن بیفکند. برای مثال، تقابلی تکرارشونده در رمان حول مضامین طبیعت/شهر، پاکی/آلودگی و سنت/تجدد از همان سطرهای نخستین رمان شکل می گیرد و تا پایان ادامه می یابد و تقویت می شود. تقابلی که بدیهی و طبیعی انگاشته می شود و تردید در آن روا نیست. نیز معلوم شد که راوی داستان با ایجاد تقابل های کاذب میان شخصیت های سیاه و سفید، سعی در پوشاندن بخشی از واقعیت و گاهی واژگونه نشان دادن آن دارد. ویژگی هایی که رهش را تبدیل به متنی ایدئولوژیک می کند.
تحلیل چند معنایی افعال مرکب با همکرد «دادن» در چارچوب معنی شناسی قالبی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی قالب های معنایی و طرح واره های ساختی افعال مرکب با همکرد «دادن» پرداخته شده تا چندمعنایی بین آن ها در چارچوب معنی شناسی قالبی (فیلمور، 1982) و صرف ساختی (بوی، 2010الف، 2010ب، 2018) مطالعه شود. داده های مورداستفاده شامل 382 فعل مرکب با همکرد «دادن» است که از منابعی همچون فرهنگ زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1394) گرد آوری شده اند. در دسته بندی معنایی داده ها از معنای افعال در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) کمک گرفته شده است. طرح واره های ساختی هر دسته معنایی، الگوهایی برای ساخت افعال مرکب جدید را ارائه می دهند. ازطرفی، قالب های معنایی مواردی همچون ظرفیت نحوی، ساخت دستوری و نقش های دستوری را در جملاتی نشان می دهند. یافته ها نشان می دهد که با استفاده از مفاهیمی که در نظریه های معنی شناسی قالبی و صرف ساختی مطرح است، می توان بین طرح واره های ساختی و قالب های معنایی ارتباط برقرار کرد و چندمعنایی موجود بین افعال مرکب همراه با همکرد «دادن» را شناسایی و واکاوی کرد. این تحلیل به ساختار شبکه ای و پایگانی از طرح واره ها منجر می شود که حالت سلسله مراتبی دارد و تصویری گویا از چندمعنایی انتزاعی در سطح طرح واره ها را می نمایاند.
بررسی کارکردهای پوشاک و زیورآلات در دیوان قانع بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیر گیرو ازجمله زبان شناسانی است که موضوع بررسی نشانه های اجتماعی برای فهم معنای پنهان و ضمنی متن را مطرح می کند. نشانه شناسی اجتماعی رویکردی است که به بررسی نشانه ها برای دریافت معنای پنهان در متون می پردازد. نشانه های اجتماعی آنگاه که در محور هم نشینی درکنار دیگر نشانه ها و واژه ها قرار می گیرند، معنایی فراتر از معنای صریح و ظاهری به مخاطب انتقال می دهند . پوشاک و زیورآلات به عنوان یکی از بارزترین پدیده های فرهنگی-اجتماعی در کلام و نوشته های نویسندگان و سرایندگان جایگاه ویژه ای دارد. سرایندگان کُردزبان نیز به پوشاک و زیورآلات محلّی خود به وفور توجه داشته اند و آن ها را با اهداف گوناگونی در سروده های خود به کار برده اند. قانع نیز در مقام یکی از سرایندگان نامدار کُرد در سروده های خود به پوشاک و زیورآلات بسیار اشاره کرده است؛ این اشارات او نیز کارکردهای مختلفی دارد. بررسی بازتاب پوشاک و زیورآلات محلّی در دیوان قانع ازدیدگاه نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو نشان می دهد هریک از انواع پوشاک و زیورآلات مردم کُرد در دیوان قانع نشانه ای است که با قرارگرفتن در محور هم نشینی درکنار دیگر واژه ها و در بافت متن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی جامعه کردستان، وطن پرستی مردم کُرد و احوال روحی و روانی شاعر اشاره می کند.
آشپزی در فرهنگ و گویش مردمان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشپزی یکی از نمودهای تمدن و فرهنگ در هر قومیتی است و مطالعۀ شیوههای پختوپز و آیینها و باورهای درآمیخته با آن قدمی برای درک و شناخت بخشی از فرهنگ آن قومیت است. هدف از مقاله پیشرو شناخت آن گوشه از فرهنگ پرمایة مردمان بوشهر است که در آشپزی بومی و سنتی آنان جلوهگر میباشد. همچنین، گردآوری واژگان و اصطلاحات مربوط به آشپزی در گویش بوشهری به منظور حفظ آن از فراموشی و نابودی از دیگر اهداف این پژوهش بهشمار میآید. دادههای این مطالعه به دو روش میدانی و کتابخانهای گردآوری شده و جامعۀ آماری، سالخوردگان کمسواد ساکن شهرستان بوشهر میباشند. آنچه در این نوشتار آمده، دربرگیرندۀ عادتهای غذایی مردمان بوشهر، آیینهای گرهخورده با آشپزی، توصیف غذاها، نانها، شیرینیها و حلواهای محلی همراه با فهرستی از نام ابزارها و اصطلاحات آشپزی رایج در گویش بوشهری است. فرهنگ آشپزی بوشهری همانند دیگر فرهنگها تحت تأثیر شرایط زیست بومی و اقتصادی قرار دارد و بازتابندۀ باورهای دینی و آدابورسوم ملی و نیز نمایانگر دیرینگی این قوم است. از آنجا که این فرهنگ امروزه در حال فراموشی است، هرگونه تلاش برای شناساندن و پاسداری از آن بایسته و ارزشمند میباشد.
بررسی رویکردهای مثبت، منفی و بی طرفانه سفرنامه ها به فرهنگ عامه دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
سفرنامه از مهمترین منابع دست اول برای پژوهش های فرهنگی به شمار می آید و سفرنامه های اروپاییان در دوران قاجار، چه از دید کمی و چه از دید کیفی، دارای بیشترین ارزش برای شناخت و بررسی فولکلور ایران هستند. فرهنگ عامه، خلقیات، آداب و رسوم و آیین های ایرانی بازتاب گسترده ای در سفرنامه های دوران قاجار داشته اند. همچنین سفرنامه های اروپاییان منبع بزرگی برای ایران-شناسان بوده و از پایه های مهم ایران شناسیِ غربی قلمداد می شوند. از این رو چگونگی بازنمایی این فرهنگ در نوشته های اروپاییان دارای اهمیت کلیدی است. این جستار کوشیده است با بررسی این سفرنامه ها و انجام دسته بندی داده های مربوط به فرهنگ عامه ایران، سویه ها و جزییات برخی باورها، آیین ها و روحیات ایرانی را بیرون کشیده، ارزیابی و تحلیل نماید. این بررسی نشان می دهد که بیشتر داده ها با نگاه مثبت یا بی طرفانه و تنها گزراشی/توصیفی به فرهنگ عامه ایران گردآوری شده اند و بخش کوچکی از داده ها نیز با رویکرد منفی و شرق شناسانه انجام شده اند.
فرایندهای واجی در کردی سنندجی در چارچوب واج شناسی نوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی تعدادی از فرایندهای واجی در گونه سنندجی از کُردی سورانی در چارچوب واج شناسی نوایی می پردازد. واج شناسی نوایی به عنوان یکی از نظریه های مطرح و بسیار کاربردی در این حوزه، ابزاری را فراهم کرده است که به وسیله آن می توان دامنه اعمال هر قاعده واجی را در قالب هفت سازه نوایی تعریف نمود. نکته تأمل برانگیز درخصوص این نظریه، ارتباط آن با حوزه های دستور، صرف و گفتمان است. در این نوشتار سعی شده است تا با بررسی تعدادی از قواعد واجی، در هریک از سطوح هفت گانه نوایی، لزوم وجود این سازه ها در گویش سنندجی از زبان کردی، اثبات گردد. درنهایت، با بررسی قواعد واجی در سطوح مختلف مشخص گردید که در زبان موردِبررسی، اعمال قواعد واجی، بسیار وابسته به اطلاعات نحوی هستند و در اکثر موارد مقوله واژگانی کلمه موردنظر، کاملاً بر اعمال قاعده تأثیرگذار است؛ به طوری که در واژه های هم نامی که مقوله واژگانی شان با یکدیگر متفاوت است و در یک محیط آوایی مشابه قرار می گیرند، قاعده به صورت متفاوتی عمل می کند. به این معنی که در برخی موارد شاهد اعمال قاعده در یکی از آن مقوله های واژگانی هستیم؛ درحالی که در مقوله دیگر قاعده اعمال نمی شود.
واژه نیهشتن (nīhaštan=دقت کردن، دیدن) در گویش بختیاری؛ ریشه و ساخت ائوریستی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 126
حوزههای تخصصی:
گویش های ایرانی همچون حلقه های زنجیر به هم پیوسته هستند که هر یک شماری ویژگی های زبان های ایرانی باستان را به ارث برده اند. این گویش ها، دنباله زبان های ایرانی باستان هستند که ریشه در دوران هندوایرانی و هندواروپایی دارند؛ از میان این گویش ها، گویش لری بختیاری از گروه گویش های جنوب غربی، دنباله زبان های ایرانی میانه غربی و فارسی باستان است که ویژگی های دستوری، واژگانی و آوایی آنان را به ارث برده است؛ همانا، گویش ها اصالت و نیای خود را بهتر نشان می دهند و در کنار مباحث فرهنگی، ساخت دستوری و واژگانی آنان هم باید مورد پژوهش قرار گیرد؛ از این رو، هدف این پژوهش بررسی واژه نیهشتن( ماده مضارع نیهر، نییَر) در لری بختیاری است که در متون کهن نیامده، ولی در گویش لری بختیاری به جا مانده است. بر این پایه، روش کار، هم پیدا کردن ریشه واژه و هم ساخت دستوری این واژه است که از چه قانون دستوری کهن پیروی کرده است. در پایان، چنین نتیجه گیری شد که این واژه از ریشه har و ساخت این واژه با احتمال بسیار از ساخت ائوریست یا ماضی s دار پیروی کرده است.
واژگان باستانی بازمانده در ضرب المثل های تالشی شمالی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
189 - 206
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها از مهمترین گونه های ادبی در ادبیات شفاهی به شمار می آیند که در میان مردم عادی بوجود آمده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته اند، وجود وزن و آهنگ محسوس در اغلب ضرب المثل ها موجب شده است که واژگان به کار رفته در آن ها با گذر زمان کمتر دچار تحولات زبانی شده، و اصالت خود را تا حدود زیادی حفظ کنند. بنابراین بررسی ضرب المثل های موجود در هر یک از گویش های ایرانی اهمیت ویژه ای دارد. به دلیل از بین رفتن تدریجی گویش ها، قسمت اعظمی از میراث فرهنگی و زبانی ایران زمین در معرض نابودی قرار گرفته است. بنابراین در راستای پاسداری از این میراث کهن ضرورت دارد که ضرب المثل های موجود در گویش ها از جمله گویش های زبان تالشی به صورت میدانی جمع آوری شود. لذا در پژوهش حاضر با بررسی چند ضرب المثل از تالشی شمالی، تعدادی از واژهای باستان را که تا حدود زیادی از تحولات زبانی مصون مانده اند، بررسی کرده و سیر تحول این واژه ها را مشخص نموده ایم، علاوه بر آن، به معادل فارسی هر ضرب المثل نیز، قبل از بررسی سیر تحول واژگان، اشاره شده است.
بررسی رده شناختی قید حالت در زبان فارسی براساس چارچوب لوب دیل (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای چارچوب رده شناختی لوب دیل انجام شده است. لوب دیل (2005) در پژوهش خود قید حالت را در 120 زبان دنیا بررسی کرده و آن ها را در 10 راهبرد جای داده است. هدف از انجام این پژوهش، پیداکردن جایگاه رده شناختی قید حالت در زبان فارسی براساس چارچوب لوب دیل است. در پژوهش حاضر، ابتدا موارد ده گانه راهبرد های لوب دیل (2005) بررسی می شوند. سپس قیدهای حالت زبان فارسی به روش کتابخانه ای از منابع متعددی مثل کتاب خصوصاَ کتاب مشکلات را شکلات کنید و بلندی های بادگیر، مثال های مقالات متفاوت و در نهایت دانش زبانی محققین جمع آوری و با راهبرد های لوب دیل مقایسه می شوند. در نتیجه این پژوهش بیان می شود که راهبرد های همخوان با زبان فارسی راهبرد های پیش بینی کننده، عبارت حرف اضافه ای، افعال قیدگون، صفت غیرشخصی و قیدی هستند. همچنین در ارتباط با راهبرد هم پایه غیرشخصی که وی برای زبان فارسی در نظر می گیرد باید گفت که این راهبرد در این زبان استفاده نمی شود. در نهایت پژوهش می توان گفت که راهبرد های صفت شخصی، هم پایه شخصی و غیرشخصی، وصفی و وصفی ربطی در زبان فارسی استفاده نمی شوند.
بازشناسی پراکندگی زبانی- جغرافیایی گونه های زبانی لُری در سه استان همدان، لرستان و خوزستان با استفاده از رویکرد گویش سنجی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 169
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، داده های زبانی 80 جایگاه در محدوده ی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با به کارگیری بسته نرم افزاری نقشه نگاری و گویش سنجی گب مپ و استفاده از الگوریتم فاصله ی لونشتاین مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف از انجام این مطالعه، به دست آوردن تقسیم بندی دقیق از گونه های زبانی رایج در منطقه و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر با ترسیم نقشه، پلات، نمودار و در نهایت به دست آوردن تصویری از وضعیت زبان شناختی و قوم شناسی ساکنین منطقه ی مورد مطالعه است. داده های مورد استفاده در این پژوهش، 100 واژه را شامل می گردد که با روش های میدانی و کتابخانه ای از 80 گویشور بومی منطقه جمع آوری شده و در مجموع 8000 واژه در این مطالعه مورد گویش سنجی قرار گرفته اند. در نتیجه ی انجام این پژوهش، سه گونه ی اصلی لری شمالی، لری بختیاری و لکی در منطقه ی مورد مطالعه شناسایی شدند. همچینین، مشخص شد که گونه های فرعی به دست آمده (لری شمالی A، لری شمالی B1، لری شمالی B2، لری بختیاری A و لری بختیاری B) متفاوت از تقسیم بندی های پیشین گونه های لری هستند و به صورت پیوستاری زبانی در پهنه ی جغرافیایی مورد نظر پراکنده شده اند. بررسی تناوب های آوایی و واژگانی داده های این پژوهش نیز همگی ماهیت پیوستاری بودن این گونه ها را تایید می کند.
ترجمه و بررسی دستوری یکی متن غیر دینی سغدی (نامه چهارم سغدی)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
85 - 100
حوزههای تخصصی:
سغد نام باستانی منطقه ای اطراف در بدخشان در ماورالنهر بود. مرکز این منطقه، شهر سمرقند است . مردم سغد در زمان ساسانیان به دلیل فعالیت شان در بازرگانی، به خصوص تجارت با چین و هند معروف بودند و یکی از قطب های اصلی اقتصاد ایران به شمار می آمدند. از این زبان در دوره ایران میانه، آثار بسیاری بر جای مانده که یکی از مهم ترین آن ها ، نامه های کهن سغدی است. ن امه های کهن سغدی به زبان و خط سغدی به سال 1907 میلادی توسط سر اورل استاین در یکی از برج های نگهبانی دیوار چین بدست آمد. این اسناد شامل پنج نامه کامل و چهار تکه پاره شبیه به نامه است. نامه های سغدی تحولات سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار چین را بازگو می کند. نامه چهارم از طرف مردی خطاب به شخصی از اهالی ترفان به نام نیوا برت در نهم آذر سال 313 میلادی نوشته شده است.
قومیت، نگرش و امنیت زبانی سخنگویان گونه های زبانی غیر معیار ایرانی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، نگرش و امنیت زبانی سخنگویان زبان بر کاربرد تنوعات گونه ای در چارچوب نظریه لکتال با در نظر گرفتن هویت های ایلی و قومی اقوام ایرانی بررسی می شود. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش، پرسشنامه پیمایشی محقق ساخته و مصاحبه می باشد. داده های زبانی از 314 شرکت کننده به صورت نیمه تصادفی از جامعه زبانی دارای اصالت های قومی- زبانی 10 قوم ایرانی گرداوری شده است. برای سنجش گویه های پرسشنامه از مقیاس لیکرت، برای پایایی، از آلفای کرونباخ، برای دریافت نتایج آماری از آزمون کای دو، برای همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. به لحاظ نگرش های زبانی، سخنگویان زبان ها نسبت به گونه زبانی غیر معیار خود احساس غرور و مباهات، صمیمیت، تعلق، دلنشین تر و زیباتربودن و احساس هویت واقعی دارند؛ در حالی که گویشوران نسبت به گونه زبانی معیار، غرور و مباهات احساس می کنند. به لحاظ امنیت زبانی، لک ها بیش ترین و مازندرانی ها کم ترین میزان در محیط داخل و خارج از خانواده را نشان داده اند. به لحاظ هویت زبانی، در زبان ها، لک ها و در گویش ها، همدانی ها بیش ترین احساس هویت زبانی نسبت به گونه زبانی غیر معیار خود را نشان داده اند.
کاربردهای زبان شناسی پیکره ای در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش زبانِ مبتنی بر پیکره، موردِتوجه بسیاری از پژوهشگران حوزه آموزش زبان است و استفاده از پیکره های زبانی در این حوزه به شیوه های مختلفی صورت می گیرد. در این مقاله برآن بودیم تا ضمن معرفی انواع پیکره های مفید در امر آموزش زبان و اشاره به ویژگی های ساختاری آن ها، به کارآمدی پیکره ها و نقش آن ها در آموزش زبان بپردازیم. براساس این، به طورکلی، دو نوع پیکره، یکی پیکره آموزشی زبان و دیگری پیکره زبان آموز را معرفی کرده ، به نمونه هایی از این پیکره ها در زبان فارسی اشاره کرده ایم. علاوه برآن، برخی داده های زبانی برچسب خورده زبان فارسی را فهرست کردیم و نشان دادیم که چگونه می توان از آن ها در آموزش زبان فارسی بهره برد. مشخص است که پرسش اصلی این پژوهش بر نحوه اثرگذاری و کاربردهای پیکره ها در آموزش زبان متمرکز است و برای پاسخ به آن ناگزیر بوده ایم با نگاه جامع توصیفی به پیشینه مطالعات نظری و عملی این حوزه مراجعه کنیم. نتیجه بررسی های مروری و پژوهشی این مطالعه نشان داد که هریک از پیکره های مورداشاره باتوجه به زیرساخت محتوایی که دارند به شکل خاصی می توانند در آموزش زبان مفید باشند و بررسی داده بنیاد این مقاله بر تأثیر مثبت داده های زبانی بر تولید محتوای آموزشی مناسب صحه می گذارد.