مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کاهش واکه ای
حوزه های تخصصی:
کاهش واکه ای فرایندی است که همواره در گفتار سریع محاوره ای، در هجاهای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به واکه های دیگر گرایش می یابند. کاهش واکه ای در زبان فارسی در برخی موارد عبارت است ازگرایش واکه ها به سوی واکه های دیگر که در هجاهای بدون تکیه و گفتار سریع محاوره ای روی میدهد، به این نوع کاهش، کاهش واکه ای آوایی گویند. نوع دیگری از کاهش، تغییر و دگرگونی واکه ها در هجاهای بدون تکیه است که به دلیل افزوده شدن وند یا وندهایی صورت می گیرد که سبب جذب تکیه از هجای حامل واکه به سمت وند شده و درنتیجه واکه در هجای ضعیف و بدون تکیه قرار گرفته و به واکه دیگری تغییر می یابد. این نوع کاهش را کاهش واکه ای واجی مینامند. در این مقاله کاهش واکه ای آوایی با توجه به نظریات کراسوایت (2000) و هریس (2005) بررسی شده است. در زبان فارسی واکه های پایدار در هجاهای بدون تکیه تغییر چندانی نمییابند، در حالی که واکه های ناپایدار به ویژه واکه های /e/ و /a/ در چنین هجاهایی به نسبت بسیار زیادی به یکدیگر و به واکه های پایدار گرایش مییابند. از این رو کاهش واکه ای در فارسی از یک رویکرد تلفیقی (hybrid) تبعیت میکند.
کاهش واکه ای در زبان فارسی بر اساس انگاره [AIU](مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش واکه ای به دلیل سرعت گفتار و یا افزوده شدن وند به هجای تکیه بر و جذب تکیه توسط وند، در هجاهای بدون تکیه اتفاق می افتد. کاهش واکه ای در زبانهای مختلف بر اساس دیدگاه های متفاوتی از جمله، کاهش رسایی-بنیاد، کاهش تقابل افزا، کاهش مرکزگرا ، کاهش مرکزگریز و انگاره [AIU] مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله کاهش واکه ای در زبان فارسی را بر اساس انگاره [AIU] اندرسون بررسی کرده ایم. با توجه به این انگاره ، اطلاعات آوایی واکه ها را می توان با مقوله های واجشناسی نشانه گذاری نمود و ارتباط مستقیمی میان شکل های طیف فرکانسی واکه ها و مقوله های واجشناسی [A,I,U] برقرار نمود. بر این اساس کاهش واکه ای با حذف، واژگونی و اضافه شدن یکی از مقوله های واجی همراه است که در زبان فارسی برخی از واکه ها در هنگام کاهش، یکی از مقوله های واجی خود را از دست می دهند (حذف). در برخی دیگر نیز جایگاه مقوله هسته در هنگام کاهش با مقوله دیگر عوض می شود (واژگونی) و در برخی نیز مقوله ای جدید جایگزین مقوله حذف شده می شود (افزایش). بنابراین بر اساس انگاره [AIU] هر سه فرآیند حذف، واژگونی و افزایش در تحلیل کاهش واکه های زبان فارسی کاربرد دارند.
بررسی آوایی کاهش واکه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی آوایی کاهش واکه ای در زبان فارسی می پردازد. کاهش دیرش و کیفیت واکه های زبان فارسی در موضع فاقد تکیه با بررسی الگوی تغییرات دیرش و فرکانس سازه های F1 و F2 در بافت های همخوانی مختلف مورد برسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیرش واکه های تکیه بر به طور منظم و مستقل از نوع واکه و بافت همخوانی نسبت به واکه های بدون تکیه بیشتر است. اما تغییرات فرکانس سازه ها تا حد زیادی وابسته به نوع واکه است. بیشتر واکه ها تغییرات فرکانسی کمی دارند و جهت گیری تغییرات آن ها به سمت مرکز فضای واکه ای صورت نمی گیرد. اما واکة /a/ تغییرات بیشتری داشته و جهت تغییرات آن نیز به سمت مرکز است. این نتایج هیچ یک از دو فرضیة تولیدی «مرکزی شدگی» و «کاهش بافتی» را در ارتباط با کاهش کیفیت واکه در زبان فارسی تأیید نمی کند و بالعکس، نظریة «پراکندگی شنیداری درک گفتار» را تأیید می کند. بر اساس این نظریه، توزیع یا بازتوزیع عناصر واجی در فضای آوایی یک زبان به گونه ای صورت می گیرد که تقابل شنیداری آن ها با یکدیگر به حداکثر میزان ممکن برسد.
بررسی کاهش واکه ای و مشخصه های آکوستیکی واکه /æ/ در لهجه کرمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای واکه /æ/ در لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش این واکه در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی شرکت کرده اند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه معیار هستند. داده های این تحقیق شامل 4 کلمه می باشد که با استفاده از میکروفون Shure و نرم افزار Praat در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده شده و ضبط شده اند. سپس مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه موردنظر اندازه گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دیرش، انرژی و فرکانس پایه این واکه در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آن در فارسی معیار است. همچنین، نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه موردنظر تأئیدی است بر این ادعا که واکه /æ/ در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارد؛ بنابراین، این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده می شود.
تأثیر تکیة واژگانی بر ویژگی های کیفی واکه های ساده زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
در برخی زبان ها کیفیت واکه در هجای بی تکیه تغییر می کند. در آواشناسی فیزیکی، این ویژگی یعنی عدم حصول ویژگی های کیفی ایده آل واکه در شرایطی خاص و گرایش واکه ها به سمت مرکز فضای واکه ای را، کاهش واکه ای می نامند. تحقیقات پیشین نشان داده اند که فضای واکه ای فارسی در هجای بی تکیه کوچک تر و مرکزی تر از هجای تکیه بر است و بر این اساس تغییر کیفیت واکه را یکی از همبسته های صوت شناختی تکیة واژگانی در زبان فارسی دانسته اند. در پژوهش حاضر، تأثیر تکیه بر دیرش و ویژگی های کیفی واکه های سادة فارسی در هجای باز تکیه بر و بی تکیة واژه های دوهجایی در گفتار 14 زن و مرد فارسی زبان به لحاظ صوت شناختی بررسی شد. نتایج نشان داد که دیرش واکه در هجای باز بی تکیه کاهش می یابد، اما فضای واکه ای نه تنها کوچک تر و مرکزی تر نمی شود، بلکه نسبت به حالت تکیه بر گسترده تر نیز هست.کیفیت واکه ها در هجای باز بی تکیه تغییر می کند، اما این تغییر به لحاظ آماری برای همه واکه ها معنی دار نیست. پژوهش های پیشین نشان داده اند که در شرایطی که دیرش کاهش می یابد، اندام های گفتاری می توانند سریع تر حرکت کنند تا ویژگی های ایده آل واکه حاصل شود و کاهش دیرش لزوماً با کاهش فضای واکه ای همراه نیست. بر این اساس، نمی توان در مورد تغییر کیفی واکه ها و کاهش واکه ای در هجای بی تکیه در زبان فارسی حکم کلی داد، چرا که عواملی چند از جمله میزان شمردگی گفتار، نوع هجا، طول و نوع واژه در کنار تکیه بر ویژگی های کیفی واکه تأثیر می گذراند.
بررسی صوت شناختی واکه های [æ, o, i]در لهجه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای در لهجه کرمانی و مقایسه آن با لهجه فارسی معیار است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش واکه ای در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی با میانگین سنی 23 و انحراف معیار08/3 در این تحقیق شرکت کردند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه فارسی معیار بودند. داده های این تحقیق شامل 12 کلمه می باشد که در لهجه کرمانی و فارسی معیار، در جملات سئوالی و خبری و در جایگاه تأکید و بدون تأکید قرار داده شدند. این کلمات با استفاده از میکروفونShureو نرم افزارPraat (بورسما، 2001) در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده و ضبط شدند. آن گاه مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه های موردنظر اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که دیرش، انرژی و فرکانس پایة این واکه ها در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آنها در فارسی معیار است. هم چنین نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه های موردنظر تأییدی است بر این ادعا که واکه های [æ, o, i] در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارند بنابراین این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده شده است.
کاهش واکه /a/ به /e/ پس از وندافزایی در گویش فارسی مزینانی و تحلیل آن از دیدگاه های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش واکه ای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگاره [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دسته بندی شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکه /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسان رضوی) مشاهده می گردد. این کاهش در چارچوب نظریه بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دسته بندی های پیش گفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکه /a/ در هجای فاقد تکیه ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکه /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق می گردد؛ چنانچه، در مجاورت واکه /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمی گیرد. مضافا، این تغییر واکه ای از میان دیدگاه های پیش گفته بر تقسیم بندی کراسوایت (2000) منطبق است. بنابر این تقسیم بندی، این کاهش از نوع رسایی بنیاد محسوب می شود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجه وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا به لحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگاره [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقوله [A] در هسته واکه واقع در هجای بی تکیه قرار نمی گیرد، که البته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافت های بی تکیه گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسه داده های این گویش با موارد نظیر آنها در گونه معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونه معیار عمل می کند.