مطالب مرتبط با کلیدواژه

گویش مزینانی


۱.

بررسی واژه بست های ضمیری گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حالت پی بست های ضمیری نظام واژه بستی گویش مزینانی میزبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۴ تعداد دانلود : ۵۱۰
تحقیق حاضر به توصیف و تبیین ویژگی های واژنحوی واژه بست های ضمیری گویش مزینان، از توابع شهرستان سبزوار، می پردازد. طبق این بررسی، واژه بست های ضمیری گویش مزینانی در مجاورت بلافصل فعل ظاهر شده و برخلاف فارسی معیار به تکواژهای امر، نهی، و نفی و سازه های نحوی در نقش مفعول مستقیم و غیرمستقیم نیز می پیوندند. همچنین، این عناصر بدون استفاده از ادات نقش نما در نقش های نحوی غیرصریح مانند حالت های به ای، ازی، و برایی ظاهر می شوند. مضافاً، چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساخت های دومفعولی گویش مزینانی در چارچوب فرضیه انشقاق پوسته فعلی بررسی و این نتیجه حاصل شد که به لحاظ تاریخی، حوزه عملکرد واژه بست های ضمیری، به نفع ساخت های اضافی، از حوزه بند و جمله به حوزه گروه فعلی کاهش یافته است.
۲.

دستوری شدن واژه بست های مفعولی زبان فارسی همگام با تحول تاریخی نظام واژه بستیِ آن با استناد به داده های گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش مزینانی نظام واژه بستی دستوری شدن فارسی نو قدیم فارسی معیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۵۴
ضمایر پی بستیِ گویش مزینانی(سبزوار - خراسان رضوی)، به عنوان یکی از موضوع های درونی فعل، در مجاورت بلافصل فعل جمله، غالباَ پیش، و در صورت نبود میزبان مجاز، پس از آن قرار گرفته و بر خلاف گونه معیار نقش های نحوی بیشتری ایفا می کنند. نتایج این تحقیق توصیفی -تطبیقی نشان داد که میزبان مجاز، بایستی درون گروه فعلی و عضوی از سازه های اجباری آن یعنی مفعول مستقیم، مفعول غیر مستقیم ویا گروه حرف اضافه ای باشد. میزبان های مجاز دیگر در این حوزه عبارتند از: تکواژ امر، تکواژ نفی، تکواژ نهی، ستاک گذشته، تکواژنمود ماضی نقلی، شناسه فاعلی، صفت مفعولی در ساخت فعل ماضی بعید، جزء اسمی یا وصفی فعل مرکب، ضمایر پرسشی جایگزین مفعول، و فعل امر. بررسی تطبیقی این تحقیق حاکی از وضعیت بینابینیِ نظام واژه بستی ضمیری این گویش نسبت به فارسی نو قدیم و معاصر بوده و نتایج زیر را در پی داشت: الف) تأیید لحاظ کردن فرایند بازتحلیل به عنوان عاملی مهم در تحول نظام واژه بستی فارسی که در پیشینه مطرح شده، ب) تأیید فرضیه های قرارداشتن این ضمیری ها در جریان دستوری شدن طبق اصل شفافیت نقشی وتبدیل به وند مطابقه ی مفعولی، ج) تأکید بر مفروض داشتن مراحل گذار در مسیر تحول از فارسی باستان به میانه ویا از فارسی میانه به فارسی نو قدیم؛
۳.

کاهش واکه /a/ به /e/ پس از وندافزایی در گویش فارسی مزینانی و تحلیل آن از دیدگاه های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش رسایی - بنیاد کاهش واکه ای گویش مزینانی هجای بی تکیه نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
کاهش واکه ای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگاره [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دسته بندی شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکه /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسان رضوی) مشاهده می گردد. این کاهش در چارچوب نظریه بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دسته بندی های پیش گفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکه /a/ در هجای فاقد تکیه ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکه /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق می گردد؛ چنانچه، در مجاورت واکه /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمی گیرد. مضافا، این تغییر واکه ای از میان دیدگاه های پیش گفته بر تقسیم بندی کراسوایت (2000) منطبق است. بنابر این تقسیم بندی، این کاهش از نوع رسایی بنیاد محسوب می شود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجه وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا به لحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگاره [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقوله [A] در هسته واکه واقع در هجای بی تکیه قرار نمی گیرد، که البته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافت های بی تکیه گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسه داده های این گویش با موارد نظیر آنها در گونه معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونه معیار عمل می کند.