مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ماضی نقلی
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش روی، نقد و بررسی برگردان انواع افعال ماضی از نظر زمانی در پنج ترجمه قرآن می باشد. روشی را که نگارنده برای این امر برگزیده، تحقیق همراه با مقایسه است. زیرا با کنار هم قرار دادن چند ترجمه علاوه بر اینکه حساسیتی روی شخصیت مترجم به وجود نمیآید، در نمایاندن ترجمه دقیقتر نیز مؤثر است. افزون بر این، با گزینش نقطههای قوت و زیبایی هر یک، میتوان در ایجاد برگردانی صحیح و زیبا کمک کرد.
گونه فعل در زبان روسی و طرز بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از خصوصیات زبان روسی داشتن گونه استمراری و مطلق افعال می باشد.به عبارت دیگر تقریبأ هر عمل را میتوان هم با گونه ای استمراری و هم با گونه مطلق بیان نمود‘ ولی روند انجام عمل در این دوگونه متفاوت می باشد. در این مقاله سعی شده است وجه تمایز این دو گروه و تا آنجایی که امکان دارد ‘ طرز بیان این دو گونه در زبان فارسی مورد بررسی و نتیجه گیری قرار گیرد.
نوعی خاص از ماضی نقلی در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه، حماسه جاویدان و گران سنگ فردوسی، در اقیانوس ادب فارسی، دریایی است عمیق و بیکران و آکنده از مرواریدهای درخشان فرهنگ ایرانی که کندوکاو درباره آنها از ابعاد مختلف ادبی، تاریخی، اجتماعی، اسطوره ای، آیینی، زبان شناسی، و ... می تواند سالها آبشخور پژوهشگران زبان و ادب فارسی باشد. مقاله حاضر به بخش کوچکی از مختصات زبانی شاهنامه؛ یعنی ماضی نقلی و انواع آن اختصاص دارد. ابتدا پیشینه تحقیق به اجمال بررسی شده، سپس الگوهای ساخت این فعل در زبانهای ایرانی باستان، ایرانی میانه و فارسی دری مورد اشاره قرار گرفته است. نهایهً براساس شواهدی از شاهنامه و آراء پراکنده پژوهشگران و جمع بندی آنها به معرفی و توصیف نوعی خاص از ماضی نقلی پرداخته ایم که سابقه ساخت و کاربرد آن علاوه بر زبانهای سغدی، خوارزمی و پهلوی، در برخی از گویش های ایرانی امروز نیز دیده می شود.
ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.
کاربرد فعل شدن در بیان نمود لحظه ای-تداومی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل ""شدن"" یکی از مهم ترین افعال در زبان فارسی می باشد که به عنوان یک فعل حایل در ساخت گروه عظیمی ازافعال شرکت کرده و می تواند ارزشهای نمودین مختلفی داشته باشد. از بین نمودهایی که ترکیبات فعل ""شدن"" می توانند بیانگر آن باشند می توان به نمود لحظه ای-تداومی اشاره کرد. ویژگیهای نمود لحظه ای-تداومی و نحوه تشخیص آن در زبان فارسی، از جمله مسایلی است که تا کنون چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این تحقیق ابتدا ترکیبات مختلف فعل ""شدن"" در زمانهای ماضی نقلی و ماضی بعید را از لحاظ وقوع فعل مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به بررسی نحوه تشخیص نمود لحظه ای- تداومی پرداخته و خواهیم دید کدام گروه از ترکیبات فعل ""شدن"" میتوانند بیانگر این نمود باشند و در پایان تقش گفته پردازی در تعیین ارزش نمودین افعال را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
بررسی ماضی بعید در دامنه ی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانشناسان خارجی تحت عنوان سنتی «تطابق زمان دستوری» به مطالعه ترتیب زمانی موقعیت ها در جملات نقل قول غیرمستقیم می پردازند. این ترتیب بیانگر رابطه زمانی است و تقدم، هم زمانی، یا تأخر موقعیت را نسبت به زمان جهت یابی نشان می دهد. مطالعه حاضر در زبان فارسی به بررسی تقدم زمان موقعیت جمله پیرو می پردازد آنگاه که موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده بیان می شود. سؤال تحقیق این است که زمان دستوری ماضی بعید در جملات مرکب فارسی چگونه تبیین می شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است وداده ها جملاتی از زبان فارسی معیار هستند که با شم زبانی نویسندگان انتخاب و ارزیابی شده اند. با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گرایس (۱۹۷۵) فرضیه مناسبی برای پاسخ به سؤال تحقیق فراهم می شود. مطابق فرضیه تحقیق، به شرط دیرشی بودن، آغاز موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده می تواند نسبت به بقیه آن، گذشته تعبیر شود. این زمان گذشته، زمان جهت یابی لازم برای ماضی بعید را فراهم می سازد. بنابراین، تقدم در دامنه آینده در حالت بی نشان با زمان های دستوری گذشته یا ماضی نقلی و در حالت نشاندار با زمان دستوری ماضی بعید بیان می شود.
تعامل خوانش ماضی نقلی با گونه رویداد افعال ساده در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت «ماضی نقلی» تحت تأثیر عواملی چون معنای فعل، موضوع ها، قیدها و سایر عناصر بافت زبانی و موقعیت، خوانش های متفاوتی می گیرد. این مقاله مطالعه ای معناشناختی است که صرفاً بر بحث تأثیرات معنای رویدادیِ افعال ساده (غیرپیشوندی و غیرمرکب) بر خوانش ماضی نقلی تمرکز کرده و تلاش کرده است تعامل این دو مقوله معنایی را با تکیه بر داده های یک نمونه گیریِ پیکره بنیاد بررسی کند. داده های اصلیِ پژوهش، از پیکره بی جن خان و همکاران (2011) نمونه گیری شده و در مواردی داده های حاصل از جستجوی کتابخانه گوگل نیز در نظر گرفته شده است. همچنین، تعیین گونه رویداد فعل، در چارچوب طبقه بندی وندلر (1957) انجام گرفته و خوانش های ماضی نقلی نیز بر اساس فهرست کامری (1976) بررسی شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد افعال ایستا عمدتاً خوانش نتیجه ای و وجودی دارند، افعال فعالیت اصولاً خوانش وجودی دارند، و افعال حصولی و تحققی خوانش پیش فرضِ نتیجه ای دارند. سایر خوانش ها در هر گونه رویداد، یا کاربرد کمتری دارند (مانند خوانش همگانی در بعضی افعال ایستا)، یا تحت تأثیر عوامل بافتی به وجود می آیند (مانند خوانش وجودی در افعال حصولی و تحققی که حاصل لغو وضعیت نتیجه توسط معنای فعل یا قیدهاست). همچنین بر اساس یافته های پژوهش حاضر، هیچ سهمی در بین خوانش های پیش فرض (در غیاب بعضی قیدها و عناصر بافتی و موقعیتی) به خوانش خبر داغ اختصاص ندارد. این نتیجه گیری در خصوص انحصار خوانش های اصلی به نتیجه ای و وجودی و همگانی، تأییدی بر رویکرد پانچوا (2003) است.
نقش عوامل صوتی در ایجاد تمایز معنایی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل صوتی مؤثر در ایجاد تمایز آوایی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی فارسی را بررسی کردیم. صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی فارسی در گفتار محاوره ای به لحاظ ساختِ زنجیری کاملاً شبیه یکدیگر است و فقط از نظر محل وقوع تکیه با یکدیگر متفاوتند. در مطالعه ای آزمایشگاهی الگوی توزیع مقادیر پارامترهای صوتی مهمِ نوای گفتار مانند دیرش، شدت انرژی و فرکانس پایه را در صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی در پیکره ای شامل 24 جمله بررسی کردیم. نتایج به دست آمده نشان داد هیچ کدام از پارامترهای انتخاب شده نمی تواند به طور منظم و پایدار الگوی نوایی افعال ماضی ساده و نقلی را از یکدیگر متمایز کند. پس از هنجارسازی مقادیر فرکانس پایه و محاسبه میانگین تغییرات زیروبمی در سطح تمامی داده ها به ازای هر گوینده دریافتیم آنچه اساساً باعث تمایز صوتی صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی می شود مقادیر محلی قله و دره F0 در سطح هجاهای هدف این افعال است. نتایج تحلیل های آماری با تأیید این واقعیت نشان داد فرکانس پایه محلی (ارتفاع قله) پارامتر صوتی معتبر و باثباتی است که صورت آوایی افعال ماضی ساده و ماضی نقلی را بر روی هر دو محور جانشینی و هم نشینی از یکدیگر متمایز می کند.
تمایز آوایی بین افعال ماضی ساده و نقلی فارسی: یک آزمایش درکی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این پژوهش، نقش عوامل صوتی در تمایز درکی افعال ماضی ساده و نقلی فارسی را از طریق دست کاری مقادیر فرکانس پایه و دیرش واکه مطابق با یافته های یک آزمایش تولیدی بررسی کردیم. این پژوهش براساس روش شناسی واج شناسی آزمایشی در مطالعه درک گفتار انجام شد. هدف این پژوهش آن بود که نشان دهد کدام یک از پارامترهای صوتی نقش تعیین کننده تری در تمایز درکی افعال ماضی ساده و نقلی فارسی دارند. بر این اساس، تعدادی محرک صوتی شامل صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی را در گام های مختلف به طور جداگانه برحسب پارامترهای صوتی فرکانس پایه و دیرش بازسازی و در یک آزمون شناسایی به شنونده های بومی فارسی عرضه کردیم تا درباره خوانش زمانی افعال (ماضی ساده/ ماضی نقلی) تصمیم گیری کنند. نتایج نشان داد قضاوت شنیداری فارسی درباره خوانش زمانی افعال تا حد زیادی تابع تغییرات فرکانس پایه محلی هجاهاست، زیرا با افزایش گام های پیوستار صوتی فرکانس پایه بر روی هر یک از هجاهای هدف آزمایش، خوانش زمانی افعال به طور مقوله ای تغییر می کند، ولی دیرش تأثیر چندانی بر تمایز درکی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی ندارد.