فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات زبان اردو از خوان گسترده بیشتر زبا ن ها استفاده کرده است. از آن جمله می توان زبان های فارسی‘ عربی ‘ هندی‘ سنسکریت‘ پنجایی و در دوره های اخیر؛ زبان انگلیسی را نام برد. این زبان به طرق مختلف از این سرمایه های ادبی استفاده کرده و بسا اوقات طبق خاصیت انعطاف پذیری خود در واژه های مهمان‘ دخل وتصرف کرده و مطابق دستور زبان خود از آن ها استفاده کرده است. واضح است که ادبا و شاعران اردو زبان ‘ مفاهیم موجود در واژگان بیگانه را دریافته و برای بهتر درک شدن آن ها‘ گاهی آن ها را به میل خود تغییراتی داده اند . در این مقاله بحث و بررسی چگونگی و صورت های مختلف این عمل با تقسیم بندی های لازم ‘ در پنج بخش ‘ به صورت مجزا صورت گرفته و در بخش پنجم که مربوط به تاثیرات زبان انگلیسی بر این زبان است. به دو بخش ذیلی تقسیم شده و تحت بررسی قرار گرفته اند.
بررسی ساختواژی و معنایی پسوند «-گر» در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پسوند «-گر» زبان فارسی را از نظر ساختواژی و معنایی بر پایه داده هایی از دو گویش زبان کردی بررسی می کند. در گویش سورانی این پسوند به صورت «-کَر» به کارمی رود. در گویش هَورامی، ستاک حال فعل کردن، «-کَر» و در گویش سورانی، «-کَ» است. سورانی یک پسوند «-َر» ()، مشابه پسوند -er انگلیسی، نیز دارد که نقش عمده اش ساخت اسم فاعل و اسم ابزار است.
در مورد ساختواژه «-گر»، در این نوشتار دو فرضیه مطرح شده است: نخست اینکه این وند از دو تکواژ مقیّد درست شده است (ستاک حال فعل کردن+پسوند «-َر»، هر دو در سورانی)؛ دوم اینکه این وند خود به تنهایی ستاک حال فعل کردن در هَورامی است. سپس این دو فرضیه بر پایه معنی شناسی واژگانی لیبر (2004) و (2009) (اسکلت معنایی، بدنه معنایی، مشخّصه های معنایی و اصل هم نمایگی) به روش توصیفی-تحلیلی ارزیابی و این دستاورد حاصل شده که پسوند «-گَر»، از افزوده شدن پسوند «–َر» به ستاک حال فعل کردن یعنی «-کَ» به دست آمده است.
واژه سازی در زبان آلمانی
حوزههای تخصصی:
سرنام های دوسطحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختصارسازی از فرایندهای مهم واژه سازی است که در آن یک یا چند نویسه جا نشین چند واژه یا یک عبارت طولانی می شود.به طورکلی به لحاظ شیوه تلفظ دو نوع اختصار وجود دارد؛ اختصارهای الفبایی که نویسه های آن تک تک تلفظ می شود، و سرنام ها که حروف آن به صورت یک واژه ادا می شود. هدف این پژوهش معرفی و تحلیل چگونگی تشکیل سرنام های دوسطحی است که ساز و کار ویژه و نوینی از واژه سازی در زبان فارسی ایجاد کرده و کاربردش در سازمان ها و نهاد های اجتماعی باب شده و رو به افزایش است. این سرنام ها افزون بر اختصار بودن واژه اند و گویای هدف و پیام آن سازمان ها. از این رو، این نوع اختصار، معنی را در دو سطح بیان می کند؛ به عنوان یک سرنام و به عنوان یک واژه موجود و معمولی زبان. هدف این پژوهش این است که نشان دهد فرایند تشکیل سرنام های دوسطحی که موجب یکسان شدن صورت نوشتاری و تلفظ یک واژه موجود و یک سرنام می گردد نوعی افزایش معنایی به صورت «چندمعنایی» است.
نگاهی به مسئله ی هم معنایی مطلق در سطح واژگان
حوزههای تخصصی:
سفنجقانیه ، واژه ای در لسان العرب و بررسی ویژگی های زبانشناختی ، ادبی و تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زبانهایی که در حوزه واژگانی بر زبان عربی تاثیرگذاشته و واژه های فراوانی از آن به عربی وارد شده زبان فارسی بیش از همه قابل اعتناست و از این رهگذر، عناصر مربوط به فرهنگ و تمدن ایرانی هم فراوان به زبان و فرهنگ عربی راه یافته است. قاموس لسان العرب ابن منظور بسیاری از این عناصر را در خود جا داده است. ازمیان واژه های معربی که در لسان العرب به کار رفته واژه کمیاب «سفنجقانیه» با پیشینه دراز تاریخی اش توجه ما را به خود جلب کرد. در این مقاله با تکیه بر شکل معرب واژه سپنجگانی (= سفنجقانیه) و جستجو در متون تاریخی و ادبی، ضمن ارائه شواهد قاموسی و مراجعه به منابع تاریخی، به پیشینیه این واژه و تحولات معنایی آن پرداخته ایم. این پژوهش گوشه ای از فرهنگ و زبان دیرین ایران را روشن کرده است.
معنی نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنت های اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بررسی مجموع اخبار و روایات مربوط به فریدون در منابع باستانی و متون دوران اسلامی، معلوم می شود که این پهلوان اژدرکش اساطیر ایران، از سه نیرو و قدرت شگفت، یعنی« توان رزمی »، « مهارت پزشکی»و « هنر افسونگری و جادو » برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد معنی لفظی نام «فریدون» (که خود صورت تحول یافته واژه اوستایی θraētaona- به شمار می رود) «دارنده سه نیرو و قدرت» بوده است؛ از این رو چندان بعید نیست که بین این دو مقوله، یعنی نیروهای سه گانه فریدون در روایات و معنی لغوی نام او، ارتباطی وجود داشته باشد. بررسی جزئیات گزارش های مربوط به فریدون در منابع مختلف هندی و ایرانی وجود چنین ارتباطی را تایید می کند و نشان می دهد لفظ فریدون، شاید در اصل صفتی بوده است که ایرانیان با آن یل اساطیری خود را به لحاظ داشتن سه نیروی یاد شده توصیف می کردند، اما سپس تر در اثر تحول تدریجی اسطوره، صفت مذکور به عنوان اسم عَلَم، جانشین نام اصلی پهلوان (یعنی θrīta Āθwya *) شده و برای نامیدن او به کار رفته است.
جایگاه فرهنگی کلمه در آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحث آموزش زبان، کلمات ـ در مقام عناصر انتقالدهنده معنا ـ عامل مهم برقراری ارتباط و درک متقابل بهشمار میروند. فرهنگهای لغت نیز ابزاری برای درک معنای اولیه کلمات هستند. اما بعضی وقتها با وجود مراجعه به فرهنگ لغت، دریافت درست مترادف یک کلمه یا یک اصطلاح، زبانآموز را در سطوح میانی و پیشرفته یادگیری زبان، دچار مشکل میکند. چرا که بعضی از کلمات و اصطلاحات که ریشه در عمق باورهای جامعهای زبانی دارند، در فرهنگهای لغت، تنها با معنای تحتالفظیشان آورده شدهاند، بیآنکه اشارهای به معنای ثانویهشان شده باشد. این مقاله به بررسی نقش کلمات در انتقال فرهنگ میپردازد و چگونگی آموزش معنا و ابعاد فرهنگی کلمات، پرسش اساسی آن است. در این مقاله به شکلی خاص به بررسی مشکلات فرهنگی آموزش زبان فرانسه و کلمات و اصطلاحات آن به زبانآموزان فارسی زبان در ایران خواهیم پرداخت. در انتها راه کارهایی برای آموزش مفاهیم و ابعاد فرهنگی واژگان مطرح خواهد شد.
ریشه شناسی و وجه تسمیه پاسارگاد اولین پایتخت پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزدیک به دویست سال است که از اثبات دشت مرغاب در شمال استان فارس امروزی به عنوان پاسارگاد کهن که بنا به ادعای تعدادی از مورخان یونانی کوروش به افتخار پیروزیش بر استیاگس، آخرین پادشاه ماد در این مکان، آنجا را به پایتختی انتخاب کرد، می گذرد. به دلیل پیوند نام پاسارگاد با نام کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری پارسیان و همچنین به دلیل وجود آثار باستانی مربوط به این دوره و قبل از ان که آنجا را تبدیل به یک گنجینه مهم تاریخی و فرهنگی نموده است همگی باعث گردیده به دنبال ورود سیاحان به ایران از قرن هفدهم میلادی خصوصا دوره صفویه و به دنبال ...
صرف مجدّد تک صیغه های دورة میانه در دورة نو (یک تحوّل تاریخی زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، فرایندی وجود دارد که درآن تک صیغه های دورة میانه دیگر به عنوان صیغة فعل شناخته نمی شوند، بلکه به عنوان عنصری بسیط، نه مشتق، در دستگاه فعلی پذیرفته و دوباره صرف می شوند. دلیل فرایند مذکور این است که با از بین رفتن برخی امکانات فعلی زبان فارسی، مانند شناسه های فعلی، صیغه های مختلفی که با استفاده از آن امکانات ساخته شده اند و هنوز در زبان باقی مانده اند به صورت لغات بسیط و قالبی درمی آیند. زیرا امکاناتی که آن صیغه ها بر آن اساس ساخته شده اند، ناشناخته اند. از سوی دیگر تحت تأثیر قاعدة قیاس نیز صیغه های بی قاعده، به تدریج به سوی قاعده مند شدن پیش می روند. این فرایند تاریخی را می توان در دو سطح مشاهده کرد: 1/ سطح واژگانی ؛ 2/ سطح ساختی. در سطح واژگانی دو تک صیغة سوم شخص مفرد و فعل امر مفرد از مصدر «بودن» در دورة نو ماده پنداشته و مجدداً صرف شده اند: 1/ هست؛ 2/ باش. در سطح ساختی دو ساختمان فعلی به صورت کلی، نه از مصدری خاص، مجدداً صرف شده اند: 1/ صیغة سوم شخص مفرد فعل التزامی (فعل دعا)؛ 2/ فعل تمنایی.
طبقه بندی رده شناختی فرهنگهای ریشه شناسی و فرهنگ ریشه شناسی زبان آسی تألیف آبایف
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شخصهای رده شناسی یا کوف مالکییل 2 درباره فرهنگهای ریشه شناسی، برای بررسی فرهنگ تاریخی و ریشه شناسی آبایف به کار گرفته شده است.این فرهنگ به منزله نمونه جالبی از اعمال روش مطالعه زبانهایی است که منابع مکتوب (1).این مقاله قرار بود در سال 1991 در سالنامه Lexicographica ، نشریه انجمن اروپایی فرهنگ نگاری، چاپ شود که مؤلف آن نسخه اولیه را پیش از انتشار برای مترجم ارسال داشت.بدین وسیله از لطف ایشان و نیز استاد بزرگوارم آقای دکتر محمد دبیر مقدمأ که امکان آشنایی مترجم را با او فراهم ساخت، سپاسگزاری میشود.-م
گونه شناسی تبیین واژگان دینی در روایات معصومان (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درصد قابل توجهی از روایات معصومان(ع) در تبیین و توضیح واژگان وارد شده است. با بررسی این روایات روشن می¬شود که توضیحات معصومان از واژگان، چه واژگان قرآن یا واژه¬های دیگر روایات، از یک نوع نبوده، بلکه از تنوع خاصی برخوردار است. پاره¬ای از توضیحات از سنخ معناشناسی لغوی، پاره¬ای از مقوله تبیین و تفسیر، در مواردی نیز از نوع بیان تأویلی و گونه¬های دیگر است. این مقاله درصدد شناسایی گونه¬های مختلف تبیین واژگان در روایات معصومان و در کنار آن، توجه به توسعه معانی کلمات در این روایات است.
بررسی ساختار صرفی فعل فارسی در چارچوب نظریة کلمه و صیغگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، توصیف ساختمان تصریفی فعل فارسی براساس نظریه صرفی کلمه و صیغگان است. تلاش ما برای روشن کردن این مسئله است که صیغگان یا الگوهای تصریفی فعل در زبان فارسی چه ماهیت یا سرشتی دارند و نقش های چندگانة الگوهای تصریفی، مانند شخص و شمار چگونه از یکدیگر تفکیک و به طور شفاف بیان می شوند. برای رسیدن به این هدف، برمبنای کتاب های دستور زبان فارسی، جملاتی را استخراج کردیم و ساختارهای موجود در فعل های این جملات را بررسی و تحلیل نمودیم. ساختارهای استخراج شده عبارت اند از: ساختارهای شخص و شمار، ساختارهای وصفی، ساختارهای جهتی، ساختارهای مصدری و ساختارهای وجهی. نتایج نشان دادند که با استفاده از روش کلمه و صیغگان، تناظر یک به چند یا چند به یک مشخصه های تصریفی فعل در زبان فارسی قابل تبیین است. مدل کلمه و صیغگان به این دلیل که در آن، به واژه به عنوان یک کل نگریسته می شود، با روش هایی چون عنصر و ترتیب و یا عنصر و فرآیند فرق دارد؛ زیرا در این روش ها، کلمات پیچیده ساختواژی و معنایشان را عمدتاً به واسطه تقسیم آن ها به توالی از واحدهای مجزا بررسی می کنند. همچنین، روشن شد که صیغگان یا الگوهای تصریفی فعل در زبان فارسی ماهیت صرفی نحوی دارند و با قائل شدن به الگوی لایه ای برای فعل فارسی، نقش های چندگانة الگوهای تصریفی فعل فارسی از یکدیگر تفکیک می شوند. به این ترتیب، توجیه و تبیین ویژگی ها و مشخصه های فعل فارسی با استفاده از این مدل امکان پذیر می شود.
کمی نماهای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این نوشتار به بررسی بخشی از ساختمان جمله یعنی وابسته های پیشین گروه اسمی پرداخته و آنها را به انواعی تقسیم کرده است. وی پس از ارائه پیشینه ای مختصر از مطالعات انجام شده در این باره ، به توصیف و طبقه بندی برخی از وابسته های پیشین گروه اسمی موسوم به "کمی نما" که پیش از هسته گروه اسمی قرار می گیرند ، پرداخته است. این پژوهش بر مبنای داده های گرد آوری شده از نوشته های نشریات و جملات گفتاری انجام شده است تا بتوان از هر دو گونه گفتار و نوشتار را فراهم آورد.
ساخت فعل در زبان بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت فعل یکی از مهمترین مقوله های دستوری در زبانهای ایرانی است. مقایس? ساخت فعل در زبانها و گویشهای ایرانی می تواند بیانگر پیوند این زبانها و بستگی آنها به یک شاخ? زبانی، یعنی زبانهای ایرانی باستان باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یکی بررسی چگونگی ساخت فعل در زبان بلخی و دیگر حصول به این نتیجه است که آیا ساخت فعل در این زبان با دیگر زبانهای ایرانی میانه از هماهنگی و ارتباط کافی برخوردار هست یا خیر؟ برای انجام این پژوهش از دو مجموع? اسناد و متون بلخی گردآوری پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز بهره برده ایم. نتایج حاصل، بیانگر پیوند زبان بلخی با دیگر زبانهای ایرانی میان? شرقی است.
ضرورت و موانع واژه سازی
حوزههای تخصصی: