فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر تفسیر المیزان به ارائه انواع تعریف از اخلاق و نیز تهذیب نفس در نگاه علامه طباطبائی پرداخته و با تأکید بر اصل توحید محوری در اخلاق، اثبات کرده است که نظام اخلاقی توحیدمحور مترقی ترین نظام اخلاقی است که با پایبندی بر روش رفع رذائل اخلاقی و نه دفع آن تمامی امور فردی و اجتماعی انسان را در طول یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک که توحید باشد، در نظر گرفته است.
بررسی سقط جنین از دو دیدگاه وظیفه گرایانه و غایت گرایانه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به مسأله ی سقط جنین بپردازیم و آن را از منظر اخلاق هنجاری نقد و ارزیابی نماییم. پرسش های اخلاقی و باید و نبایدهای زیادی پیرامون این مسأله وجود دارد؛ همان گونه که به لحاظ سیاسی و حقوقی نیز حایز اهمیت است. با استفاده از نظر یات وظیفه گرایانه و غایت گرایانه، که دو شاخه ی بزرگ نظریات اخلاق هنجاری را تشکیل می دهند، به بررسی این مسأله خواهیم پرداخت تا شاید دریچه ای به سوی حل این مسأله گشوده شود. افزون بر آن، درصدد هستیم تا با این بررسی، کارایی نظریات فوق را در برخورد با این گونه مسایل بسنجیم.
بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی متفکران مسلمان است. پرسش اصلی تحقیق این است که تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی در چه مواردی و در هر یک از این موارد در چه معنایی به کار رفته و عناصر معنایی آن کدام است؟ این تحقیق مشخص کرد که اولاً این واژه پیش از ابن سینا در ادبیات فلسفی و اخلاقی کاربرد نداشته و در آثار ابن سینا و پس از وی تا قرن هفتم به عنوان یک واژة فرعی و از قرن هفتم به بعد به عنوان یک واژة کلیدی به کار رفته است. ثانیاً این واژه در چهار گفتمان محوری ‐ گفتمان معالجت، ریاضت، سعادت و گفتمان ترکیبی ‐ و در چهار معنا به کار رفته است: الف) تزکیه به معنای رفع رذایل و کسب فضایل اخلاقی؛ ب) رفع رذایل اخلاقی؛ ج) ریشه کن کردن حبّ دنیا از ساحت نفس و د) رفع رذایل اخلاقی و رذیلة حبّ دنیا. ثالثاً هستة اصلی معنایی تزکیه زدودن رذایل است و کسب فضایل لازمة آن و نه جزئی از معنای آن است. رفع رذایل و کسب فضایل دو روی یک سکه اند.
جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل، عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند. دربارة تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی، بحث های فراوانی شده است. این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت، چرا که امروزه دیگر از ثنویت هایی که شاید قرن ها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست. آنچه که در این پژوهش مطرح می شود جایگاه و نقش عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است. بررسی ها نشان می دهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیة کودکی عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا می کنند. بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است، چون دنیای کودکی دنیای مملو از عواطف و احساسات است. از این رو تربیت اخلاقی صحیح، در گرو اهتمام و توجه به هر دو ب ُعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است.
توصیف و تبیین الگوهای نظری تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی نظری تربیت اسلامی، روشی است که در طی آن نظریه پردازان تربیت اسلامی به شیوه ای سامان مند در باب تعلیم و تربیت دینی نظریه پردازی نموده اند. درواقع سامان مندی، حدّ ممیزة آن از سایر رویکردها و دیدگاه ها در خصوص تربیت اسلامی است. در این نگاه نظام تربیت اسلامی مجموعه ای از اجزا و روابط میان آنهاست که توسط ویژگی های معین به هم وابسته یا مرتبط می شوند. از این رو آنچه این پژوهش در پی آن است توصیف الگوهای نظری تربیت اسلامی است. بنابراین در پژوهش حاضر مسئله اصلی پژوهش، بررسی الگوهای نظری تربیت اسلامی ارائه شده توسط صاحب نظران است. به عبارت دقیق تر اینکه صاحب نظران تربیت اسلامی را به چه معنایی به کار برده اند؟ در ارائه الگوی تربیتی از چه منابعی بهره گرفته اند؟ در استفاده از منابع از چه روش هایی (توصیفی، توصیفی ‐ استنباطی و استنباطی) بهره گرفته اند؟ برای بررسی سؤالات بالا، پژوهشگران از روش تحلیل محتوا استفاده نموده ا ند. نتایج به دست آمده، پنج الگوی نظری در دیدگاه صاحب نظران تربیت اسلامی را نشا ن می دهد. رویکرد اول که بیشتر صاحب نظران تاریخی را دربر می گیرد مبتنی بر دیدگاه انسان شناسی است. رویکرد دوم، رویکرد نظام گرا به تربیت اسلامی است. رویکرد سوم، رویکرد مسئله محور، رویکرد چهارم، رویکرد تحلیل مفهومی و در پایان رویکرد پنجم، رویکرد تحلیل فلسفی است.
انسان و تولد معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولادت معنوی، حیات دوبارهای است که انسان میتواند در همین نشئة دنیایی به آن دست یابد. این تولد منوط به ایجاد تحولاتی در حوزه معنویت و به تعبیری، ولادت طفل جان از دامن ایمان است که ولایت او را پیامبر اکرم ( ص) و به تبع او پیر راهدان، بر عهده دارد. ولادت ثانی مراتب تکامل نفس است که از امّارگی به مقام اطمینان می رسد و یکایک صورتها و پوششهای ناراست را از خود میزداید و سر انجام به صورت الهی و ملکوتی خود دست مییابد. ولادت معنوی محصول مرگ ارادی است؛ این مرگ نوعی فنای اختیاری و میراندن نفسانیات و شهوات است که در پرتو آن، روح به زندگی دیگر دست مییابد. در این ولادت، نفس انواع مرگ را که رهایی از بندها و تعلقات گوناگون است، تجربه میکند تا به حیات معنوی و طیبه دست پیدا کند. در مرگ اختیاری انسان به نحوی به قیامت راه مییابد و آنچه را که آدمی با مرگ اجباری در مییابد، در همین نشئه، بالعیان مشاهده میکند. آنچه عارف را وامیدارد به مرگ اختیاری تن دهد، جوشش و فوران عشق و میل به اتحاد با مبدأ خود است. شوق به اتصال، عارف را به وصال پیش از وصال و مرگ پیش از مرگ، دعوت میکند.
چگونگی ارتباط میان بایدهای اخلاقی واست های علمی و فلسفی از دیدگاه اندیشمندان معاصر و علامه طباطبـایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اروپا، پیرامون گونه ارتباط میان علم و دین و به تبع آن چگونگی ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه باید و نبایدهای اخلاقی گرایشی به وجود آمد که از هیوم فیلسوف اسکاتلندی آغاز شد. جدا انگاری حوزه های علم و اخلاق بسامد داعیه هایی بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره های دینی و اخلاقی را برخاسته از احساسات درونی انسان به شمار می آورد و جدا افکنی آن از واقعیات عینی و خارجی را پی گیری می کند . از این نظرگاه عقل در کشف گزاره های اخلاقی ورود ندارد. زیرا منطقی نبوده و مسئول صحیح و غلط نیستند . هر چند این گرایش مورد پذیرش اندکی از اندیشمندان مسلمان نیز واقع شده است، اغلب نزدیک به اتفاق اندیشمندان مسلمان با این تفکر مخالفت ورزیده اند و در نادرستی آن به استدلال پرداخته اند . این گروه بر این باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زایش منطقی نمی یابد . اما اصولا ارائه یک گزاره اخلاقی بدون پشتوانه حقیقت عینی امکان پذیر نیست . از نظر اندیشمندان مسلمان میان بایدهای اخلاقی و هست های علمی و فلسفی ارتباط تقدمی و تاخری وجود دارد ؛ به این معنا که انسان پس از آگاهی نسبت به حقیقت علمی و نفس الامری به کمک عقل نظری، راه رسیدن به آن حقیقت عینی را در عالم واقع با استمداد از عقل عملی کشف می کند . آن گاه در قالب گزاره های توصیه ای و بایدهای اخلاقی بیان می کند .این گروه در حقیقت تولید ارزش از دانش را نه به معنای تولید منطقی که مبتنی بر دو گزاره ی یکی علمی و دیگری اخلاقی دانسته اند . از منظر آنها عقل عملی به عنوان یک ابزار پسینی از نیروی عقل نظری به عنوان ابزار پیشینی استمداد می جوید و به توصیه های اخلاقی دست می یابد و در قالب بایدها و نبایدها ارائه می دهد و این همان ارتباطی است که میان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملی بدون علم و اندیشه نمی تواند حکمی را اعتبار و صادرنماید. .
تکریم انسان از منظر اسلام و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکریم انسان به معنای توجه و تأکید بر حقوق انکارناپذیر مادی و معنوی انسان است. اسلام و لیبرالیسم، هر دو بر تکریم انسان تأکید دارند و مدعیاند انسان را گرامی و بزرگ میشمارند. حال با توجه به این ادعای مشترک، پرسش این است که آیا این دو مکتب در گرامیداشت مقام انسان، هم عقیده اند؟ و اگر پاسخ منفی است تفاوت تکریم انسان از منظر اسلام و لیبرالیسم در چیست؟
فرضیه مقاله این است: تکریم انسان از منظر اسلام با لیبرالیسم تفاوت ماهوی دارد.
با توجه به این فرضیه، ادعای اشتراک عقیده در این باره - به عنوان فرضیه رقیب- از نظر نویسنده، مردود است و ادعای یاد شده، تنها یک اشتراک لفظی است.
روش تحقیق در این مقاله تطبیقی است.
خو دشناسی از نظر افلاطون و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
رویکردهای دسته بندی مسائل اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسائل اخلاقی با رویکردهای متفاوتی دسته بندی و تنظیم شده است: الف. رویکرد ارسطویی: از نگاه ارسطو اخلاق به معنای ملکات راسخه در نفس است که بر اثر تکرار عمل حاصل می شود. منشأ عمل قوای نفس است و قوای نفس به قوه ی شهویه، غضبیه و عاقله تقسیم می شود، که بر اساس آن چهار فضیلت و هشت رذیله به عنوان اصول اخلاق تعریف گشته، سایر مسائل اخلاق به عنوان فروع این اصول تنظیم شده است. ب. رویکرد دینی و قرآنی: به سبب برخی کاستی های موجود در رویکرد ارسطویی، برخی صاحب نظران مسائل اخلاق قرآنی را بر اساس تنوع متعلقات افعال اختیاری انسان (خدا، خویشتن و دیگران) به اخلاق الهی، فردی و اجتماعی تقسیم و تنظیم کرده اند. ج. رویکرد تاریخی و وقوع مسائل اخلاقی در زندگی بشر بر اساس نقل قرآن. د. رویکرد عرفانی و سیر و سلوکی
تأثیر اخلاق در بینش ها با تکیه بر اندیشه تفسیری آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از منظر دین، سعادت انسان معلول بینش ها و باورهای درست و اخلاق و رفتار برخاسته از فطرت و مطابق با خواست شریعت است. همان گونه که اخلاق و رفتار آدمیان پیامد نوع بینش ها و باورهای آنان است، بر بینش ها و باورهای آنان نیز اثرگذار است؛ رفتار یک انسان به تدریج موجب پیدایش صفات و ملکاتی مثبت یا منفی می گردد. صفات و ملکات منفی، بینشی متناسب با خود پدید می آورد که گاهی به انکار حقیقتِ روشن می انجامد. صفات و ملکات مثبت، موجب تثبیت و تقویت بینش های فطری و عقلی و سبب تابش نور معرفت و حکمت بر دل می گردد. ریشهٔ اخلاق و رفتار منفی، حبّ دنیا، و ریشه اخلاق و رفتار مثبت، دوری از حبّ دنیا است. این حقیقتی است که قرآن و سنّت، برآن تصریح کرده اند و موجب پیدایی قالبی خاص برای اندیشهٔ عالمان مسلمان، به ویژه حکیمان و عارفان در باب معرفت شناسی شده است. مقالهٔ حاضر با تکیه بر اندیشهٔ آیت الله جوادی آملی این حقیقت قرآنی را توضیح می دهد.
بررسی اصول اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
نظریه خودشناسی رازی در طب روحانی و جایگاه آن در نظام اخلاقی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودشناسی از عناصر بنیادی هر نظام اخلاقی است. جهت گیری روان شناختی در نظام اخلاقی رازی و سلامت محور بودن آن، خودشناسی را در مفهوم «شناخت عیوب نفس» به کار برده است. شناخت عیوب نفس گام نخست در پیشگیری و درمان بیماری های دل است. رازی در این مقام، «خود نقدی» را توصیه نمی کند، بلکه رؤیت عیوب نفس در آینه دیگران را مورد بحث قرار می دهد. چنین رهیافتی محتاج بیان مهارت های نقدپذیری است. مقاله حاضر با تحلیل منابع رازی و مقایسه آن با میراث روایی به نقد و سنجش ره آورد وی در خودشناسی می پردازد.
ویژگی های اخلاقی جامعه ی مطلوب دراندیشه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد. هدف اسلام، نه تنها ساختن فرد دین دار، که جامعه ی دین دار است؛ جامعه ای که روابط اجتماعی آن بر اساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، و سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده و میان مسؤولیت های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و غیرقابل انفکاک به وجود می آید. یکی از مسایلی که اسلام در این راستا برای آن اهمیّت قایل شده جامعه ی اخلاقی مطلوب است. اخلاق با ملکات نفسانی، تزکیه و تهذیب نفس، اعمال و رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق دارد. وجود جامعه ی اخلاقی مطلوب باعث تنظیم روابط انسان با خدا و نیز ارتباط او با اعضای جامعه شده، و رستگاری و کمال فرد و اجتماع انسانی را تضمین می کند. مرحوم علّامه طباطبایی ، از جمله حکما و دانشمندانی است که التفاتی ویژه به این مسأله داشته و در تفسیر المیزان و اندیشه های فلسفی خویش به آن پرداخته و اخلاق را از یک طرف هم مرز با اعتقاد و از طرف دیگر، هم مرز با عمل و فعل دانسته است. سعی نگارنده در این مقاله آن است که دیدگاه علّامه طباطبایی را در این باره تبیین و مهم ترین ویژگی های اخلاقی جامعه مطلوب انسانی را از منظر ایشان بررسی نماید.
طبّ انگاری اخلاق و لوازم آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تلقّّی مدیران و پژوهشگران از اخلاق نقش مهمی در ترویج علمی و توسعه ی معرفتی دانش اخلاق دارد. طبّ انگاری اخلاق آن را به مثابه ی برنامه ی تشخیص، پیشگیری و درمان رذایل اخلاقی به میان می آورد. تلقّّی در بُعد عملی، اثربخشی اخلاق را در توسعه ی منابع انسانی و کاهش تنش ها و نابسامانی های رفتاری در سازمان همراه می آورد و در بعُد نظری، سبب توسعه ی اخلاق کاربردی و نزدیکی این دانش به روان شناسی می شود. در این مقاله لوازم تلقّّی طبّ انگارانه ی اخلاق را بررسی می کنیم. دو عامل در رواج این تلقّّی مؤثّر بوده است: سازگاری آن با آموزه های اسلامی و رواج اخلاق پژوهی نزد طبیب فیلسوفان.
موضوع شناسی گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گزاره های اخلاقی موجود در متون، که در قالب جمله یا جمله ها بیان شده اند، به لحاظ ساخت، از موضوع و محمول ترکیب یافته اند. محمول این گزاره ها، از مفاهیم اخلاقیِ خوب و بد، باید و نباید، درست و نادرست و «وظیفه» تشکیل یافته است. در خصوص موضوع این گزاره ها، با توجّه به اختلافات موجود در اخلاق فضیلت و اخلاق وظیفه، دیدگاه های متفاوتی ارایه شده است. پیروان اخلاق فضیلت، بر اساس اعتقاد به فضایل و رذایل نفسانی، بر صفات پایدار نفسانی به عنوان موضوع اخلاق و گزاره های اخلاقی تأکید دارند، در حالی که طرفداران اخلاق وظیفه، با نظر به اصول و قواعد رفتار، بر افعال اختیاری انسان اصرار می ورزند. در این جستار، دیدگاه قرآن را درباره ی موضوع گزاره های اخلاقی بررسی کرده و با ذکر شواهدی از آیات الهی، به این نتیجه دست یافته ایم که، احکام اخلاقی در قرآن، گستره ای فراتر از صفات و افعال اختیاری انسان را در بر می-گیرد و موضوع گزاره های اخلاقی عبارت است از انسان و ابعاد وجودی او. به بیان دیگر، در قرآن، مفاهیم هفت گانه یِ «خوب و بد»، «باید و نباید»، «درست و نادرست» و «وظیفه»، به ابعاد پنج گانه یِ «معرفتی»، «عاطفی»، «ارادی»، «فعلی» و «شخصیت و منش انسانی»، نسبت داده شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتباط کلامی با رجوع به منابع و متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، مهم ترین ابزار تعامل اجتماعی است، به طوری که در زندگی انسانی هیچ رفتار ارتباطی به اندازة ارتباط کلامی وسعت و تأثیر ندارد، و هیچ پدیدة ارتباطی به این اندازه با زندگی انسان عجین نیست. اهمیت این موضوع هنگامی آشکار می شود که از دیدگاه تعلیم و تربیت و با رویکرد اسلامی به آن بپردازیم. این مقاله از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از رویکرد وصفی ‐ تفسیری به دنبال دستیابی، استخراج و بیان مبانی ارتباط کلامی در تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلامی است. از این رو با توجه به استفاده از تفسیر متن و تحلیل گفتار سعی شده از میان متون مورد نظر مبانی با قابلیت کاربرد بیشتر مطرح شود؛ ولی می توان به: 1. مبنای تأثیر دل بر گفتار، 2. مبنای تأثیر گفتار بر دل، 3. مبنای تأثیر اندیشه بر گفتار، 4. مبنای تأثیر گفتار بر اندیشه، 5. مبنای تأثیر گفتار بر عواطف دیگران، 6. مبنای سلطه گری گوینده بر شنونده اشاره داشت.
وظیفه گروی اخلاقی قاضی عبدالجبار معتزلی
حوزههای تخصصی:
درستی و نادرستی اعمال به نظر قاضی عبدالجبار ناشی از ذات اعمال است، یا به تعبیر خودش ناشی از وجوه و عللی است که اعمال بر آن واقع میشود. مثلاً ظلم به دلیل ظلم بودن، نادرست است و عدالت به دلیل عدالت بودن، درست. عبدالجبار وجوه و علل درست ساز و نادرست ساز عمل را به دو بخش تقسیم میکند: وجوهی که اصول محسنات و مقبحات هستند و علم به آنها ضرورتاً موجب علم به درستی و نادرستی اعمال است (مانند عدل و ظلم) و وجوهی که با علم به آنها تنها علم به درستی و نادرستی در نگاه نخستِ عمل حاصل میشود که ممکن است در شرایط عمل، به خلاف آنها حکم شود؛ مانند ضرر که در نگاه نخست، وجه نادرست ساز عمل است، ولی اگر از روی استحقاق و جزا باشد، وجه درست ساز عمل است. عبدالجبار وظیفه گرایی قاعده نگر و شهودگرایی مبناگراست.
نظریه انسان سالم در نظام اخلاقی رازی
حوزههای تخصصی:
محمدبن زکریای رازی از فیلسوفان متقدم با تأثّر از جالینوس، نظام اخلاقی سلامت محور ارایه می کند. طب انگاری اخلاق، بنیان این نظام است. تحلیل و نقد نظریه سلامت و انسان سالم نزد زکریای رازی در پرتو مقایسه آن با دیدگاه های رقیب مسأله تحقیق حاضر است. رازی سلامت را به حاکمیت عقل سنجش گر بر خواسته ها، تصمیم ها و رفتارهای آدمی تعریف می کند و در موارد مختلف سه ملاک را به منزله نشانگر آن به کار می برد: حد وسط بین افراط و تفریط، حداقل کفایت و نیاز در برخورداری و سنجش بین لذت و رنج حاصل رفتار. وی شناخت عیوب نفس از طریق مراجعه به دیگران و ترغیب آنان به عیب جویی را گام نخست در حفظ سلامت می داند. وضعیت طبیعی انسان، سلامتی است و بیماری نفس به وسیله هوی بر آن عارض می شود. سلامت و بیماری حاصل چالش مستمر بین عقل (عملی) و هوی است. یکی از مبانی نظریه سلامت، تفسیر رازی از لذت است که آن را امر ثانوی و در رفع وضعیت رنج آور تعریف می کند. نظریه سلامت رازی از حیث تحویلی نگری (یک، تحویل سلامت انسان به سلامت نفس، تحویل سلامت نفس به سلامت روان شناختی در مفهوم روان شناسان سلب گرا)، فردگرایی افراطی و غفلت از مدخلیت زندگی اجتماعی در سلامت، حداقل گرایی در مؤلفه های سلامت روان، قابل نقد است.