از منظر دین، سعادت انسان معلول بینش ها و باورهای درست و اخلاق و رفتار برخاسته از فطرت و مطابق با خواست شریعت است. همان گونه که اخلاق و رفتار آدمیان پیامد نوع بینش ها و باورهای آنان است، بر بینش ها و باورهای آنان نیز اثرگذار است؛ رفتار یک انسان به تدریج موجب پیدایش صفات و ملکاتی مثبت یا منفی می گردد. صفات و ملکات منفی، بینشی متناسب با خود پدید می آورد که گاهی به انکار حقیقتِ روشن می انجامد. صفات و ملکات مثبت، موجب تثبیت و تقویت بینش های فطری و عقلی و سبب تابش نور معرفت و حکمت بر دل می گردد. ریشهٔ اخلاق و رفتار منفی، حبّ دنیا، و ریشه اخلاق و رفتار مثبت، دوری از حبّ دنیا است. این حقیقتی است که قرآن و سنّت، برآن تصریح کرده اند و موجب پیدایی قالبی خاص برای اندیشهٔ عالمان مسلمان، به ویژه حکیمان و عارفان در باب معرفت شناسی شده است. مقالهٔ حاضر با تکیه بر اندیشهٔ آیت الله جوادی آملی این حقیقت قرآنی را توضیح می دهد.