فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث واقع گرایى و غیرواقع گرایى از محورى ترین مباحث فلسفه اخلاق است که بر اساس آن مى توان مکاتب مختلف اخلاقى را از جهت نقطه اختلاف اصلى شان دسته بندى کرد. در این مقاله سعى بر آن است که نسبت دیدگاه اخلاقى علّامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى مورد بررسى قرار گیرد. سؤال اصلى در این تحقیق آن است که آیا میان اعتبارى دانستن مفاهیم اخلاقى و غیرواقع گرایى اخلاق ملازمه اى وجود؟ اگر ملازمه اى میان این دو نیست، واقع گرایى اخلاقى چگونه بر اساس نظریه ادراکات اعتبارى تبیین مى شود؟ این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى به این نتیجه رسیده که طبق نظریه اعتباریات، باید و نبایدها انشاء محض نیستند، بلکه انشاء مبتنى بر واقعیت هستند و به لحاظ همان واقعیت ها قابل تحقیق و بررسى مى باشند و از این طریق مى شود بر آنها حتى برهان هم اقامه کرد.
رابطه بین رعایت اخلاق کارى و بلوغ سیستم هاى هوشمندى کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیرى نظام هاى هوشمندى کسب و کار به عنوان یک مزیت رقابتى و ابزارى اجتناب ناپذیر براى تصمیم گیرى در سازمان ها بدل شده اند. شناسایى عوامل مؤثر بر اثربخشى هوشمندى کسب و کار در یک سازمان موجب مدیریت موفق تر و سرمایه گذارى مطمئن تر بر آنها خواهد بود. این پژوهش با هدف بررسى رابطه بین ابعاد اخلاق کارى در سازمان با سطح بلوغ نظام هاى هوشمند کسب و کار انجام شده است. پژوهش از نوع علّى پیمایشى بوده و در بین کارکنان 37 سازمان از صنایع مختلف، که به طور مشخص سیستم هاى هوشمندى کسب و کار را به کار گرفته اند، صورت گرفته است. نمونه آمارى به صورت تصادفى از مدیران و کارکنان متعلق به جامعه آمارى انتخاب شده و شامل 465 نفر مى باشد. براى آزمون فرضیه ها از تست علّیت گرانجرى و آزمون تجزیه واریانس استفاده شده است. از جمله نتایج پژوهش مى توان به وجود رابطه علّى یک طرفه و تأثیر رعایت مسائل اخلاقى از قبیل حفظ مالکیت، تعهد، محرمانگى و مسئولیت پذیرى بر سطح بلوغ سیستم هاى هوشمندى کسب و کار اشاره کرد.
بررسی پیامدهای تربیتی تغییر و ثبات از دیدگاه نیچه و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف این مقاله، بررسی پیامد های تربیتی مبتنی بر مبنای فلسفی تغییر و ثبات از دیدگاه نیچه و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که علامه طباطبایی در تعلیم و تربیت به هر دو بنیاد فلسفی ثبات، تغییر و هم چنین توحید محوری توجه دارد. به باور وی بین امور ثابت و متغیر و خداشناسی ارتباط انکار ناپذیری وجود دارد؛ این در حالی است که نیچه با توجه افراطی و یکجانبه به امور متغیر از اهمیت بنیان ثابت و نیز توحید محوری غافل مانده است. از مبانی هستی شناسی نیچه، نهیلیسم، طبیعت مادی، عدم حاکمیت اساسی خداوند بر نظام هستی، تغییر و صیرورت جهان هستی و خیر بنیادین و بنیاد خیر نبودن خداوند و نیز اصول آموزش پوچگرایی، پاسخگویی به نیاز جسمانی، عدم اعتقاد به چشم انداز و آینده نگری و تغییر پشتوانه های تاریخی و فرهنگی استنباط شده و با دیدگاه علامه طباطبایی(ره) مورد نقد قرار گرفته است. تربیت مد نظر علامه دارای ویژگیهایی چون تأکید بر مبنای فلسفی ثبات ضمن اعتقاد به تغییرات، دینگرایی، اراده و اختیار اعتقاد به بنیانهای استواری از جمله توحیدمحوری است؛ این موارد می تواند به عنوان شاخصهای نقد تعلیم و تربیت نیچه مورد استفاده قرار بگیرد؛ بدین منظور این مقاله از روش عقلانی منطقی بهره می گیرد. هم چنین نقد دیدگاه نیچه نشان می دهد که دیدگاه علامه به دلیل توجه همزمان به بعد تغییر و ثبات و توحیدمحوری، دیدگاه غنی تر و همه-جانبه تری نسبت به تعلیم و تربیت فراگیران دارد.
بازخوانی وجدان اخلاقی از نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین مباحثی که علامه جعفری در عمده آثار خود، تلویحاً و تصریحاً، به آن اشاره نموده، وجدان اخلاقی است. از منظر وی، مدلول مفهوم وجدان اخلاقی، شامل ندای درونی، قطب نمای وجود انسانی، رهنمون سازی به سوی ایدئال ها می باشد. ایشان در دفاع از وجود وجدان اخلاقی، به شمول این قوه بین تمامی انسان ها صحه گذاشته است و فعالیت این قوه را مکمل فعالیت روش عقلانی می شمارد. در نظر علامه، کارکردهای وجدان اخلاقی می تواند شامل بروز عواملی چون، رشد شخصیت بشری، راهنمای مطمئن انسانی و مواردی از قبیل سرزنش و شکنجه شدن انسان باشد. تحقیقات ایشان در باب وجدان اخلاقی، کوششی بی بدیل است؛ اما با این همه، نظریه ایشان با انتقادهایی نیز مواجه است که از آن جمله می توان به تأثیر قوانین اخلاقی اجتماعی بر وجدان اخلاقی، مستقل دانستن قوه وجدان اخلاقی از سایر قوا، و وجود ایدئال های مختلف در بین افراد و جوامع یاد کرد. علاوه بر این، علامه جعفری عمده اهتمام خویش را بر مفهوم وجدان اخلاقی معطوف کرده و از مصادیق وجدان اخلاقی کمتر سخن گفته است.
تزکیه به مثابه ""تربیت سلبی"" در برابر ""تدسیه"" به مثابه"" تربیت ایجابی""!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اصلی در تعلیم و تربیت امروز، غلبه یافتن وجه ایجابی آن بر وجه سلبی و هجوم بی امان طرح ها و برنامه های فرهنگی و تبلیغی در مدارس و مراکز فرهنگی و تربیتی است که بدون توجه به اصل تزکیه (آماده سازی ورغبت انگیزی) ارائه می شود و موجب ناهمخوانی و بلکه تعارض و تضاد بین درون دادها و برون دادها می گردد. در این مقاله سعی شده است وجه سلبی تربیت در قالب مفهوم قرآنی ""تزکیه"" از نظر مبانی، رویکرد و روش با وجه ایجابی آن مقایسه گردد تا از این طریق بتوان به الگوی برخاسته از تعالیم قرآنی و عرفانی تربیت بازگشت. دو گزاره بنیادی در رویکرد ""تزکیه به مثابه تربیت سلبی"" عبارت اند از "" شعار توحیدی"" لا اله الا الله"" و دیگری شعار"" انا لله و انا الیه راجعون"" که در اولی، نفی و سلب آنچه ما را از فطرت خویش دور می سازد، و در دومی، بازگشت و رجعت تعالی بخش به درون مایه های وجودی و تلاش برای فعلیت بخشیدن آن هاست.
قرآن و روش های انگیزشی توحیدباوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت دارای ساحت های گوناگون شناختی، عاطفی و رفتاری است. یکی از ابعاد شناختی، ناظر به معارف اعتقادی است. «اعتقاد یا باور»، شناخت تثبیت شده ای است که می تواند بیش از شناخت سطحی، عواطف و رفتارهای فرد را تحت تأثیر قرار دهد. برداشتن چه گام هایی در مسیر تقویت باور به توحید ضروری است؟ این هدف می تواند با روش های شناختی یا عاطفی محقق شود. این مقاله با روش «کتاب خانه ای» و با تمرکز بر راهکارهای انگیزشی و با نگاه به قرآن و روایات، در پی تربیت باورهای توحیدی است. چگونه مربّی می تواند متربّی را به اعتقاد توحیدی علاقه مند سازد؟ کدام موانع گرایشی متربّی را از خداباوری و یگانه انگاری خالق هستی بازمی دارد؟ بر اساس این تحقیق، برای ایجاد انگیزه خداباوری، افزون بر به کارگیری روش های انگیزشی، و موانع گرایشی اعتقاد به خدا نیز باید برطرف شود. در گام اول، با طرح ایده احتمال و محتمل و نیز محبوب سازی خدای متعال قابل تحقق است. رفع موانعی همچون فرار از عیوب خود، حالت دفاعی و جدلی گرفتن متربّی، و میل به ثبات عقیدتی، برای گام دوم ضروری است.
خشم و مدیریّت آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
خشم یکی از اساسی ترین و فراگیرترین هیجان ها در وجود آدمی است و نقشی بسزا در حفظ موقعیّت، عزّت نفس و صیانت از او در هنگام تهدید دارد. خشم، قدرت و انرژی فرد را به سمت غلبه کردن بر موانع ناموجّه یا اصلاح آنها هدایت می کند. امّا اگر تحت مدیریّت عقلانی و اخلاقی قرار نگیرد، به مشکلی روانی و رفتاری تبدیل می گردد که سامان فکری، عاطفی و رفتاری وی را ویران می سازد. بنابراین، آنچه در مقولة خشم باید بیشتر مورد توجّه قرارگیرد، شناخت گونه های مثبت و منفی و مدیریّت آن با ضوابط عقلانی و اخلاقی است. مقالة حاضر در پی تبیین آموزه های قرآنی در شناخت هیجان خشم، انواع آن و ارائة تکنیک های مدیریّت این هیجان فراگیر و خطیر است. قرآن کریم و به تبع آن، احادیث شریف به عنوان کامل ترین نسخة هدایت بشری با نگاهی کلّی به موضوع خشم، آن را مفهوم شناسی کرده اند و با بیان انواع، راه های صحیح ابراز، مراتب و آثار آن، راهکارهایی ارزشمند، گاه به شکل مستقیم و در قالب امر و نهی و گاه غیرمستقیم و در لابه لای داستان های زیبا وحکیمانه، در راستای مدیریّت این پدیدة روانی ارائه فرموده اند.
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
علامه طباطبایی را می توان از جمله مدافعان تقریر سنّتیِ نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی دانست. ایشان، طرح واره ای از استعدادها و ظرفیت های انسان را که به صورت طبیعی در وجود انسان ها قرار داده شده است را بنیان نظام اخلاقی خود دانسته و ضمن توجّه به اصل هدایت عمومی یا تکوینی، در چهار گام اساسی نظامی از اخلاق را بر اساس داشته هایِ طبیعی انسان ترسیم نموده است. این اندیشمند فرزانه، در گام اوّل نیازهای طبیعیِِ انسان را تحلیل نموده و در گام دوم، در جهت برطرف ساختن نیازها، کدهایی را به عنوان امیال و استعدادهای درونیِ انسان و یا جهازات تکوینی مشخص ساخته و تلاش می کند تا زمینه را برای اخلاق مبتنی بر امیال طبیعی و بنیادینِ انسان فراهم سازد. در گام سوم، برای این امیال، غایتی مشخص می کند تا تمام این امیال در مراتب مختلف، بسوی آن جهت یابند و در گام چهارم به جهت اینکه طبیعتِ انسان را معجونی از امیال و گرایش های افسارگسیخته حیوانی و انسانی دانسته، در دو مرحله از عاملی سخن می گوید که بر مسیر امیال نظارت داشته و این امیال را در راستای غایتی مشخّص جهت دهی می کند. این مقاله تلاش نموده تا بر اساس روشی تحلیلی و استنادی، با توجّه به مبانیِ اخلاقیِ علّامه، تقریری از اخلاقِ مبتنی بر طبیعت را در آراء ایشان مورد تبیین قرار دهد. واژگان کلیدی: طبیعت انسان، ارزش اخلاقی، ساختار وجودی، عقلانیّت، علامه طباطبایی.
جایگاه صله رحم در سبک زندگی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های کلیدی و برجسته سبک زندگی دینی در حوزه ارتباطات انسانی، ارتباط با خویشان و بستگان نسبی و سببی، اعم از مؤمن و غیر مؤمن است که به «صله رحم» تعبیر شده است؛ آموزه ای که در منابع دینی و سیره بزرگان دین نیز فراوان و با تعابیر مختلف بر رعایت آن در هر شرایط ممکن تصریح و تأکید شده است. این ارزش اجتماعی به رغم پشتوانه های عقلی، شهودی، دینی و تجربی، تحت تأثیر برخی تحولات ساختاری، شخصیتی، فرهنگی و ارتباطاتی از جایگاه پیشین خود در جامعه سنتی، افول کرده و به یک ادب اجتماعی مرسوم در برخی تعاملات موسمی و مناسبتی تبدیل شده است. این نوشتار درصدد است تا با رجوع مستقیم به منابع اصیل دینی (آیات وروایات)، جایگاه این آموزه راهبردی را در سبک زندگی دینی و حیات طیبه یا مدینه فاضله اسلامی تعیین و تحلیل کند.
منابع معرفت شناختى ارزش ها / آفرین قائمى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخچه مباحث معرفت شناختى را بسان اغلب علوم، به یونان باستان و طرح آن توسط افلاطون وارسطو در فلسفه خویش بازمى گردانند، درحالى که طبق آیات قرآنى، مباحث تعلیم و تعلم همزادبشر بوده و اول معلم وى، خود خداوند متعال و سپس ملائکه بوده اند. تعالیم مبنایى إله است کهریشه همه ارزش ها و هنجارهاى اخلاقى انسان را مستحکم و فراگیر نموده است. این تعالیم مبنایىممکن است هستى شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه و یا ارزش شناسانه باشند.
تحقیق حاضر که با استفاده از روش اسنادى و به صورت تحلیلى، با هدف تعمیق بینش دینى وتوسیع تحقق ارزش هاى شیعى در جامعه جهانى تدوین یافته، براى رعایت اختصار، بر مبانىمعرفت شناسانه متمرکز گردیده است. انسانى که به امکان تحصیل علم و یقین، از مجراهاى معرفتىمتعددى مثل فطرت، عقل کلى، وحى و شهود و الهامات، علاوه بر حس و تجربه معتقد باشد، درگرایش و روش و منش کاملاً متمایز از شخصى عمل مى کند که تجربه گرا بوده و در نهایت، پذیراىعقل ابزارى است؛ زیرا این مجراهاى مضاعف، دریچه هایى را بر بشر مى گشایند و بالتبعارزش هایى را تولید مى کنند که تجربه و عقل ابزارى از دستیابى بدان ها محروم است. در نتیجه،سرانجامى که یک مسلمان متعهد در پیش مى گیرد، بسى متفاوت از عاقبتى است که در انتظارتجربه گرا یا عقل گراى تجربى مى باشد.
تحلیل تطبیقی دیدگاه اسلامی و آرای مارتین هایدگر در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه اسلامی (با تأکید بر قرآن و نهج البلاغه) و اگزیستانسیالیسم (با تأکید بر آرای هایدگر)، در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای مختلف آن بر سبک زندگی با هدف شناخت دقیق وجوه تشابه و تفاوت دو نظریه می پردازد. پژوهش از نوع تحلیلی تطبیقی و از نوع تحلیل محتوای کیفی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیلی تطبیقی و از نوع قیاس نظری است. در دیدگاه اسلامی، مرگ آگاهی پیامدهای گوناگونی بر سبک زندگی انسان همچون بهره گیری صحیح و متعادل از امکانات دنیا، آمادگی برای زندگی جاودانه و اخروی، هدفمندی زندگی، رشد اخلاقی و معنوی و دستیابی به کمال و سربلندی در دنیا و آخرت دارد. در مقابل، استفاده مناسب از امکانات، اتتخاب آزادانه، تابع صرف دیگران نبودن، هویت بخشی به خویشتن و سرگرم مشغولیات روزمره نشدن بدون توجه به زندگی جاودانه و اخروی نیز پیامدهایی است که از آرای هایدگر منتج می شود. هر چند در نگاه نخست بین پیامدهای هر دو دیدگاه، مشابهتهایی ظاهری دیده می شود، این تشابهات، صرفا لفظی و ظاهری است. در اندیشه هایدگر مرگ اندیشی موجب رهایی از غفلت و دوری از امور بی اهمیت است، اما بی پاسخ گذاشتن مخاطب در رابطه با فرجام حیات زندگانی و حلقه مفقود بین زندگی دنیوی با زندگی اخروی، عدم اعتقاد به جاودانگی و روز رستاخیز به عنوان اساس و بنیاد معنی داری زندگی، خلأ انگیزه در سطح وسیع و همگانی برای رفتار انسانی، نبود معیار واضح و هدفمندی به نوعی یاس و پوچ گرایی در فلسفه هایدگر، و سبک زندگی در پرتوی چنین فلسفه ای است
مؤلفه ها، ابعاد و مدارج تحول اخلاقی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به یک نظریه رشد و تحول اخلاقی متناسب با مبانی فکری و فلسفی اسلامی است که بتواند تمام مولفه های موثر در تخلق به اخلاق را تحت پوشش قرار دهد و ارتقای اخلاقی را مرتبه بندی کند. روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها نشان داد که رشد اخلاقی دارای پنج مولفه اساسی است که به نوبه خود مشتمل است بر چهار مولفه رشد شخصی ( معرفت، عواطف، ایمان و ملکات اخلاقی) و یک مولفه زمینه ساز( جامعه صالح و الگوهای اخلاقی) و رشد همه این مؤلفه ها شرط لازم برای رشد و تحول اخلاقی است. سپس مدارج سه گانه تحول اخلاقی ( مرتبه اخلاق انسانی، مرتبه اخلاق دینی متعارف و مرتبه اخلاق دینی عرفانی) تبیین و تشریح شد و در نهایت، بر اساس یافته ها، پیشنهادهایی برای بهبود برنامه های تربیت اخلاقی ارائه گردید.
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
دیدگاه اخلاقی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
امام خمینی(ره) با پذیرش حسن و قبح عقلی شأن گزاره های اخلاقی را همچون گزاره های خبری شأن کاشفیت دانسته و احکام اخلاقی را مطلق و غیرنسبی می دانند. اما، عقل در تشخیص درستی و نادرستی عمل نیازمند به شرع است. امام خمینی در باب احکام اخلاقی، وظیفه گرا بوده که به نوعی به نتیجه و فضیلت توجه جدی دارند. و وظیفه گرایی در اندیشه اخلاقی ایشان جدای از نتیجه گرایی و فضیلت گرایی نیست. زیرا ایشان، حسن و قبح را به مثابه بنیان اخلاق و سعادت را به مثابه غایت اخلاق معرفی می کنند. در عین حال، معتقدند رسیدن به سعادت یا نتیجه مطلوب و همین طور تربیت انسان فضیلت مند میسر نمی شود، مگر از طریق عمل به وظایفی که عقل و شرع برای انسان مشخص نموده است. در نگاه اخلاقی امام خمینی عقل، امری لازم، اما غیرکافی است. ازاین رو، فطرت، دین و عقل، به یاری یکدیگر برخاسته تا آدمی را برای رسیدن به سرمنزل مقصود، راهنمون شوند. نکته دیگر، اطلاق احکام اخلاقی و عدم نسبیت آنها در دیدگاه امام خمینی است. و گزاره های اخلاقی حاکی وکاشف از خوب و بدهای واقعی و نفس الامری است. لذا ارزش های اخلاقی ثابت و دائمی وجود دارند که مسیر فضیلت و سعادت را برای انسان مهیا می سازند.
دیدگاه فخر رازی درباره معیار حسن و قبح در گستره افعال الهی؛ تأمّلی بر تفکیک معرفت شناسانه اخلاق الهی و بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بسیاری از دیدگاه های علم کلام و فلسفه اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر به فرد است. در این جستار، نخست ادله فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه بندی می کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی- انتقادی سنجیده و نقد می کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می گیریم ملاک معرفت شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
کرامت انسانی زیربنای تربیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین و بزرگترین نعمت هایی که خداوند سبحان به انسان بخشیده است، نعمت کرامت و فضیلت انسانی است که از مقام خلافت الهی انسان، سرچشمه می گیرد. کرامت، مربوط به شرافت ذاتی انسان می شود و فضیلت، برتری او را نسبت به غیر بیان می کند. کرامت از نگاه دینی محصور به کرامت ذاتی نمی شود و آدمی می تواند با تقرب به خدا و پرهیزکاری بر آن بیفزاید و ارزش متعالی تری کسب کند و این ارزش، ارزش اکتسابی است؛ اما بنابر آیات و روایات، مبنای رفتار ما با دیگران حفظ کرامت ذاتی آنهاست. هدف این پژوهش، تبیین نقش کرامت انسانی در تربیت اخلاقی و استنتاج رهنمودهایی برای مربی و متربی است. در این نوشتار، با بررسی آیات قرآن، کرامت انسانی به عنوان زیربنای تربیت اخلاقی در نظر گرفته شد و با به کارگیری روش استنتاج، اصل ضرورت تجلی کرامت انسان در تربیت اخلاقی و روش های تربیتی تکریم شخصیت، تغافل از خطاهای اخلاقی، حفظ آبروی خود و دیگران و اعتراف به کمالات دیگران تبیین شد.
بررسی دامنه ارزش ها بر اساس معنایابی مفاهیم و جملات اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جملات اخلاقی به دو صورت انشائی و اخباری بیان می شوند. در جملات انشائی رفتار، صفت یا غایتی اخلاقی مورد امر و نهی قرار می گیرد. در جملات اخباری همین امور موضوع قرار گرفته و با مفهومی ارزشی یا لزومی داوری می شوند. مفاهیمی از قبیل: خوب، بد، درست، نادرست، باید، نباید و وظیفه محمول گزاره های اخلاقی اند و با نام مفاهیم اخلاقی نام گذاری می شوند. از طرفی مفاهیم کمال و مطلوبیت در مفهوم ارزش اخلاقی ماخوذند و از همین رو، بر خلاف دیدگاه غیرواقع گرایان، ارزش های اخلاقی به دلیل عینی بودن کمال اموری عینی اند. لزوم اخلاقی نیز علی رغم اعتباری بودن، به دلیل بازگشتی که به ارزش اخلاقی دارد در زمره امور عینی یا دست کم مرتبط با امور عینی است. با توجه به مفهوم تکلیف و مسئولیت و ارتباط آن دو با ارزش می توان همه امور اختیاری از قبیل: افعال، صفات و غایات اخلاقی را در حوزه ارزش گذاری های اخلاقی قرار داد. این امر به دلیل دخالت عنصر اختیار در تکالیف و مسئولیت های اخلاقی است و با ارتباطی که ارزش ها با وظایف اخلاقی دارند هر امر اختیاری مشمول داوری اخلاقی خواهد بود.
رویکرد عرفانی به اخلاق در مقایسه با رویکرد روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای اسلام دو رویکرد مشخص حدیثی و عرفانی به اخلاق وجود داشته است. مسئله مورد توجه این مقاله، مختصات رویکرد اهل عرفان به اخلاق و تفاوت آن با مختصات رویکرد محدثان به اخلاق است. تفاوت های این دو رویکرد عبارتند از: ۱. هدف از اخلاقیات در رویکرد اول لذت های مادی بهشت است اما در رویکرد دوم هدف معرفت حق و تجلیات صفات اوست. ۲. رعایت اخلاق در عرفان عملی برای تحقق سالک به اخلاق الله مطرح می شود. ۳. در رویکرد اول اخلاقیات صفاتی تلقی می شود که در تصحیح روابط اجتماعی اثر مثبت دارد، اما در رویکرد دوم اهمیت اخلاق به خاطر تأثیر آن در رسیدن به معرفت الهی است. ۴. اخلاق حسنه از دید اخلاق روایی کرامت های نفسانی هستند. اما از دید اهل عرفان، اخلاق حسنه اخلاق الهی و ظهور صفات خداوند در فرد می باشند. ۵. در رویکرد اول خودبینی مطلقا نفی نمی شود ولی در عرفان عملی افنای نفس مطرح می گردد. ۶. در اخلاق حدیثی همیشه با عقل سر و کار هست ولی در عرفان عملی عشق الهی و جذبه کارگشا محسوب می شود. ۷. اعتدال مورد نظر در عرفان عملی به خلاف علم اخلاق اعتدال قوا نیست بلکه اعتدال در ظهور صفات الهی است. در برخی موارد نیز اعتدال تعریف نمی شود.
ویژگی های موضوع علم اخلاق و دلالت های روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازکاوی ویژگی ها و مؤلفه های موضوع علم اخلاق، یعنی کنش های اختیاری و صفات اکتسابی، نه تنها برای فهم بهتر این دانش ضروری است، بلکه در فهم روش استنباط حکم اخلاقی نیز نقش آفرین است. به همین دلیل ما در این مقاله می خواهیم این سؤال را پاسخ دهیم که ویژگی های موضوع علم اخلاق کدام اند و چه نقشی در روش استنباط حکم اخلاقی دارند؟ با استفاده از روش تحلیلی و عقلی، هفت ویژگی را برای موضوع علم اخلاق به دست آوردیم که عبارتند از: جزء فعالیت های انسانی انسان بودن، آگاهانه بودن، ارادی و اختیاری بودن، انتزاعی بودن، هدف دار بودن، پیچیدگی و چند لایه بودن و نهایتاً وابستگی به جهان بینی و انسان شناسی کنش گر. در ادامه نقش این ویژگی ها در روش استنباط حکم اخلاقی را مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که برای کشف حقیقت ارزش های اخلاقی لازم است از روش های گوناگون دستیابی به حقیقت، به ویژه وحی و متون دینی، بهره بگیریم و خود را از هیچ کدام از آنها محروم نکنیم.
بازیابى اصول تربیت فرهنگى از آموزه هاى اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه هاى اسلامى به تربیت فرهنگى انسان ها به عنوان وجهى از ملزومات تحقق انسان کامل، اهمیت ویژه اى قایل هستند و در این زمینه بالاترین مسئولیت را متوجه نهاد تعلیم و تربیت مى دانند که یکى از مهم ترین کانون هاى احیاى ویژگى ها و قابلیت هاى فردى بوده و در به فعلیت درآوردن شخصیت، استعداد فطرى و شکل دهى رفتار آنان نقش بسزایى دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایى و بررسى تعدادى از اصول تربیت فرهنگى است که در آیات قرآن کریم و آموزه هاى معصومان علیهم السلام مشهود بوده است. روش انجام پژوهش توصیفى تحلیلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى دستیابى به اهداف پژوهش، متون موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع گردآورى و با شیوه کیفى مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکى از آن هستند که دین اسلام با دارا بودن جهان بینى ویژه اى، به دنبال ارائه اصول، آداب و دستورالعمل هاى زیست فرهنگى توأم با معنویت است.