فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مباحث اخلاق تجاری، انصاف به عنوان مفهومی خاص تر از عدالت مطرح، و موجب اعطای ترجیحات تجاری به کشورهای ضعیف شده است. در این مقاله با طرح پرسش دربارة ارتباط میان دو مفهوم عدالت و انصاف در بینش اسلامی، سه مفهوم انصاف به مثابه عدالت، برابری و مدارا از هم تفکیک شده اند. بنا بر فرضیة مقاله، انصاف در تجارت با توجه به معیار ارائه شده در روایات مستلزم سهل گیری و تخفیف در معامله است. بر اساس یافته های مقاله که به روش تحلیلی سامان یافته، انصاف مدارایی در بینش اسلامی، اخص از عدالت و مستلزم نوعی احسان است. احسان مورد نیاز در انصاف به اقتضای ملاک مورد اشاره در روایات (انجام دادن آنچه دوست داریم دیگران در حق ما انجام دهند)، کمتر از حد مواسات و ایثار است. براین اساس انصاف در تعاملات تجاری مستلزم سهل گیری در معامله و اعطای تخفیف در سود به عنوان امری ترجیحی است. این برداشت از انصاف می تواند بر برخی از سیاست گذاری های اقتصادی از جمله تعیین تعرفه های تجاری، قیمت گذاری محصولات و تنظیم بازار اثر بگذارد.
نسبت قبح اخلاقی با ارزش زیباشناختی فیلم از منظر اخلاق گرایی میانه رو(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در زمینة نسبت اخلاق و فیلم، یکی از پرسش های مهم این است که آیا می توان فیلمی را به واسطة داشتن قبح اخلاقی، فاقد ارزش زیباشناختی یا دارای ضعف زیباشناختی دانست؟ در پاسخ به این پرسش از زمان افلاطون تاکنون دیدگاه های مختلفی بیان شده است. در میان این دیدگاه ها، «اخلاق گرایی میانه رو»، به عنوان یکی از رویکردهای معاصر، مدعی است که تبیین شایسته تری نسبت به سایر دیدگاه ها دربارة رابطة میان اخلاق و هنر ارائه می دهد. این نوشتار با روش اسنادی و تحلیل محتوا، دیدگاه اخلاق گرایی میانه رو را بررسی می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مهم ترین نقاط افتراق دیدگاه های افراطی و میانه روی اخلاق گرا در گسترة پوشش ارزیابی اخلاقی، استفاده از اصولِ «تا آنجاکه» و «از تمام جهات» و قایل بودن به کثرت ارزش هاست. دیدگاه های میانه روی اخلاق گرا نیز در اموری همچون گسترة پوشش ارزیابی اخلاقی، بهره بردن از قیود «همواره» و «گاهی»، شیوة استدلال و بهره گیری از مخاطبِ اخلاقاً حساس از یکدیگر متمایز می شوند. بررسی سه دیدگاه میانه رو نشان می دهد که دیدگاه گات، موجه ترین آنها به شمار می رود.
ارتباط دین و اخلاق در مقایسه با سکولاریزم اخلاقی (با نظر به مهم ترین روش های تربیت اخلاقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از عصر نوزایی به بعد، همزمان با رخنه در پیکرة دین، این سؤال مطرح شد که آیا بدون دین و خدا، نمی توان خوب و اخلاقی بود؟ این سؤال اصل رابطة دین و اخلاق را می جوید، سؤال مترتب بر آن، در باب کیفیت رابطة این دو بود. دین و اخلاق قابل تفکیک نیستند. عمده گزاره های اخلاقی فطری یا عقلی اند، اما در هر حال، به دین نیازمندند.تأیید، توسعه، تحدید، انگیزش، تشویق و تضمین اجرای رفتارهای اخلاقی از جانب دین، برخی از نیازهای اخلاق به دین است. اخلاق دینی به پرورش و تربیت نیاز دارد. با روش های متعدد در عرصه های نگرشی، گرایشی، کنشی، تربیت اخلاقی حاصل می شود. در برابر، قرائت سکولاریستی، اخلاق را از دین جدا دانسته، برای انسان کمال معنوی قایل نیست، بلکه به اخلاقی قایل است که رفاه دنیوی را فراهم می آورد و با دخالت دین در امور زندگی مخالف است. هستی شناسی مادی مبنای اصلی این تفکر است.
نظریه «استفاده و رضامندى»رویکردى تحلیلى انتقادى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تحلیل و نقد نظریه «استفاده و رضامندى» در رسانه است. طبق این نظریه، مخاطبان «میل» و «نیاز» خود را بر رسانه ها تحمیل، و بر روند سیاست گذارى و برنامه سازى آنها تأثیر مى گذارند. بر این اساس، رسانه باید مخاطب محور باشد؛ یعنى در جهت پاسخ گویى به امیال و نیازهاى عینیت یافته مخاطبان عمل کند. به نظر مى رسد که مدعاى اصلى این نظریه، در کل با برخى آموزه هاى دین مبین اسلام در خصوص وظایف و رسالت نهادهاى فرهنگى از جمله رسانه هاى جمعى در تعامل با مخاطبان خود، در تقابل مى باشد. یک رسانه دینى یا داراى مرجعیت الگویى و هنجارى دینى، نمى تواند و نباید در سیاست هاى فرهنگى و برنامه سازى خود، نیازهاى کاذب مخاطبان را با اهداف و اغراض ویژه در کانون توجه قرار دهد. از دید اسلام، تنها ارضاى نیازهاى واقعى است که با رعایت اصول، بالقوه مى تواند در حرکت تعالى جویانه مؤمن در سیر به سمت هدف غایى خلقت، یعنى قرب الهى مؤثر افتد. ازاین رو، یک رسانه مطلوب با معیار دینى، تنها باید ارضا و تأمین نیازهاى واقعى و شناخته شده مخاطبان را وجه همت خویش قرار دهد.
نظریه نمایندگی از دیدگاه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اثباتی و پیرو آن نظریه نمایندگی، تأثیر زیادی روی جریان پژوهش های حسابداری داشته است. مطابق نظریه نمایندگی، شرکت مجموعه ای از روابط قراردادی و هدف آن بیشینه سازی ثروت سهام داران است. بین کارگزاران و کارگماران به سبب اهداف متفاوت، منفعت طلبی و فرصت طلبی، تضاد منافعی همیشگی وجود دارد و نظریه نمایندگی به دنبال راهکارهایی برای کمینه کردن هزینه های این تضاد است. در این مقاله مبانی نظریه نمایندگی تشریح و انتقادات وارد بر آن از دیدگاه اخلاق، تحلیل و بررسی شده است. مقاله ساختاری توصیفی تحلیلی داراست و برای گردآوری مبانی نظری و مطالب، از روش اسنادکاوی و کتابخانه ای استفاده شده است. این نظریه به علت دید محدود و ساده انگارانه، و نیز نادیده شمردن هنجارهای اخلاقی و جنبه های اجتماعی، توانایی محدودی در توصیف و پیش بینی رفتار انسانی دارد.
ضرورت رسیدگى شیعیان به یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شرح و تفسیر اوصاف و ویژگى هاى شیعیان واقعى در کلام معصومان علیهم السلام مى پردازد. ازجمله مهم ترین ویژگى که مى توان به واسطه آن شیعیان واقعى را شناخت، رسیدگى آنان به یکدیگر، به ویژه توجه شیعیان به فقرا و رسیدگى به آنان است. همچنین از دیگر ویژگى هاى شیعیان اینکه به قدر نیاز و ضرورى از دنیا بهره مى گیرند. ازآنجاکه بندگان خالص خدا، قیامت را باور دارند و نگران فرجام خویش در قیامت هستند، سخت به عبادت و بندگى خدا مشغولند و همه همت آنان فراهم سازى توشه براى آخرت است. نیمه هاى شب سر به آستان ربوبى مى سایند و از ترس عذاب اخروى، زارى مى کنند. گویا مست و مدهوشند که این امر ناشى از باور به آخرت و فرجام قیامت است. البته، شیعیان واقعى همواره قدرشناس نعمت هاى بیکرانى هستند که خداى متعال به ایشان ارزانى داشته است.
سعادت و فضیلت در اندیشه اخلاقی فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیض در تبیین مفهوم عام فضیلت به این نکته اشاره می کند که هر امر خیری که انسان را در نیل به سعادت اخروی یاری رساند، فضیلت است و هرچه انسان را به هر نحوی از سعادت اخروی دور کند، رذیلت است. از منظر وی به طورکلی فضایلی که انسان را در نیل به سعادت یاری می رسانند، به چهار دسته تقسیم می شوند: فضایل نفسانی، فضایل بدنی، فضایل اجتماعی، فضایل توفیقی. فضیلت به معنای خاص و یا همان فضایل اخلاقی، در حقیقت جزئی از فضایل نفسانی هستند که عبارت اند از: حکمت، شجاعت، عفت و عدالت. فیض سعادت را به دو قسم مظنون (دنیوی) و حقیقی (اخروی) تقسیم می کند. از دیدگاه وی کمال و سعادت نهایی انسان منحصر به شناخت خدای متعال است، البته سعادت امری ذو مراتب است و مراتب سعادت انسان ها ارتباط مستقیمی با درجات ایمان و توحید آنها دارد. بالاترین مرتبه سعادت، در حقیقت مرتبه ای است که انسان به معرفت شهودی نسبت به پروردگار خویش دست می یابد؛ اما بااین حال افرادی که از ایمان تقلیدی هم برخوردارند، به مرتبه از سعادت نائل می شوند.
ملاک های هدف گذاری در تعلیم و تربیت با محوریت فطرت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که برای ترسیم اهداف تربیتی در فرایند تربیت مبتنی بر فطرت، چه معیارهایی لازم است؟ روش پژوهش «توصیفی» و «استنتاجی» است. فطرت انسان «آفرینش ویژه ای» است که منحصراً از آنِ او و وجه امتیاز او از دیگر موجودات است. انسان با مجموعه ای از استعدادهای فطری و غیرفطری، موضوع تربیت است که با شکوفایی این استعدادها، در فرایند تربیت به بالاترین کمال ممکن دست خواهد یافت. هدف نهایی در تربیت فطرت محور، دستیابی به بالاترین نقطة کمال انسانی یا درک «مقام عنداللهی» یا «رضوان الهی» است. علاوه بر این، فرایند تربیت شامل مراتب و مراحلی همراه با اهداف مشخصی است که تحقق این اهداف برای تحقق هدف نهایی ضروری است. برای هدف گذاری در فرایند طولانی تربیت، معیارها و شاخص هایی لازم است که از جملة مهم ترین این معیارها عبارت است از: «توجه به نوع و غایت آفرینش انسان»، «انطباق با اهداف زندگی»، «توجه به استعدادهای فطری و غیرفطری انسان»، «توجه به قابلیت کشف اهداف تربیتی فطری»، «برانگیزاننده و محرک بودن اهدف فطری»، «تناسب و هماهنگی بین اهداف فطری و فرایند تربیت و اولویت ها»، «توجه به معیار بودن اهداف فطری برای ارزیابی فرایند تربیت».
بررسی مضامین مشترک اخلاقی و حِکمی در نهج البلاغه و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
تأثیر فرهنگ اسلامی در متون ادب فارسی، که از عالی ترین عناصر فرهنگی و اندیشه ایِ جامعه محسوب می شوند، امری انکارناپذیر است و کم تر شاعر یا نویسنده ای است که بازتاب معارف اسلامی را در کلام خود نداشته باشد. در این بین، نهج البلاغه تأثیر شگرفی در شعر و نثر فارسی گذاشته است؛ بسیاری از شعرای زبان فارسی کوشیده اند تا با توجه به میزان درک و توانایی خود از نهج البلاغه و آموزه های اخلاقی و تعلیمی آن بهره مند شوند. سعدی از جمله نویسندگانی است که در آثارش از نهج البلاغه تأثیر پذیرفته است و میزان این تأثیرپذیری درخور تأمل است؛ تا آن جا که می توان اذعان داشت که بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه کامل ترین و مهم ترین سرمشق او بوده است. مطالعة بوستان سعدی در این پژوهش نشان داد که سعدی در آرمان شهر خود از سخنان گهربار و ارزش مند امام علی (ع) در نهج البلاغه بهره های فراوانی برده است و از این راه صبغه حکیمانه و اخلاقی اثر خویش را پررنگ تر کرده است.
بررسی و توصیف مدیریت و مدیریت منابع انسانی از منظر قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام برای همة امور زندگی انسان، از جمله مدیریت، دارای برنامه بوده و بیان کننده تمام نیازها برای رشد، بالندگی و تکامل انسان است. امروزه یکی از مشکلات اساسی، که مدیران کسب و کارها و نظام اداری کشور را با چالش مواجه کرده، نبود توجه کافی به اجرای دقیق اصول و موازین و ارزش های اقتباس شده از مبانی شرع مقدّس و آیات و روایات اسلامی در مدیریت و مدیریت منابع انسانی است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی و توصیف مدیریت و مدیریت منابع انسانی از منظر قرآن کریم انجام شده است. این پژوهش جنبة «توصیفی- تحلیلی» دارد و به روش «مطالعة اسنادی» و «کتابخانه ای» صورت گرفته است. یافته های پژوهش مؤید آن است که اگر جهان بینی و رویکرد ما نسبت به مدیریت و مدیریت منابع انسانی بر اساس جهان بینی اسلامی و قرآنی باشد، تحوّلی عظیم در دانش مدیریت، به طور اعم و مدیریت منابع انسانی، به طور اخص پدید خواهد آمد.
سبک زندگی دینی (مطالعة موردی؛ تحلیلی بر عوامل اسراف و مصرف گرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 1392 از سوی مقام معظّم رهبری به عنوان سال «حماسة سیاسی و حماسة اقتصادی» نامگذاری شده است. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف به منظور یکی از ابعاد تحقّق حماسة اقتصادی برای جامعه از اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است، به طوری که فرهنگ مصرفی مناسب، امکان سرمایه گذاری را فراهم می کند و از این طریق می تواند موجب رشد و توسعة اقتصادی جامعه شود.آنچه پدیدة اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف را اولویّت بخشیده، همانا اهمیّت فاصله گرفتن از روند شکل گیری نوعی جامعة مصرفی است که الگوی مصرف در آن جامعه از شکل مصرف بهینه و منطقی منحرف شده است و فرهنگ مصرفی سیری ناپذیر مبتنی بر تجمّل گرایی، اسراف و لذّت طلبی بر آن حاکم گردیده است، به گونه ای که در چنین جامعه ای، انسان ها با مصرف، تنها به امید مصرف کردن زندگی می کنند. لذا پدیدة مصرف زدگی که ویژگی آشکار چنین جوامعی است، ارمغان پیامدهای مصرف گرایانة نظام سرمایه داری، همسو با روند جهانی شدن در ابعاد اقتصادی و فرهنگی است که به واسطة رسانه های پرشتاب، دیجیتال و تکنولوژی های پیشرفتة ارتباطاتی در گسترش اقتصاد جهانی و توسعة بازارهای مصرف ملّی و بین المللی به ترویج فرهنگ مصرف گرایانه و تغییر رفتارهای مصرفی مردم پرداخته است. با توجّه به اهمیّت موضوع، هدف این پژوهش بررسی ابعاد گوناگون اصلاح الگوی مصرف (مدیریّت مصرف) به عنوان یکی از عرصه های تحقّق حماسة اقتصادی است. لذا نخست اهمیّت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف مورد بحث قرار می گیرد و پس از آن، ضرورت اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف از دیدگاه قرآن و روایات آورده شده است و در ادامه، نحوة شکل گیری و ترویج مصرف گرایی بررسی شده است و در پایان نیز پس از بحث دربارة مصادیق اسراف و تبذیر و آثار آن، نتیجه گیری و پیشنهادها ارائه گردیده است.
نقدنظام تربیتی مبتنی بر فلسفه سارتر با تأکید بر آرای شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
هدف این پژوهش، بررسی و نقد نظام تربیتی سارتر با تأکید بر آرای تربیتی شهید مطهری است. روش پژوهش بنیادی کاربردی و روش مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع اسنادی است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد اهداف در نظام تربیتی مبتنی بر آرای سارتر شامل نسبیت گرایی در تعلیم و تربیت، فعال بودن شاگردان، یادگیری فردی، آزاد اندیشی و پرورش خلاقیت است؛ هم-چنین اصول تربیتی برگرفته از آرای وی شامل اصل فعالیت، مسؤلیت پذیری، آزادی، خلاقیت، نسبیت و شکاکیت است به علاوه روشهای تربیتی مستخرج از آرای تربیتی وی نیز شامل روش گفت و شنود و کلاس درس باز است. از سوی دیگر بعد اهداف در نظام تربیتی مبتنی بر آرای شهید مطهری شامل شناخت خداوند و نزدیکی به او، خود شناسی، توجه به فرد و اجتماع، آزادی معنوی، پرورش روحیه انتقادی بین افراد جامعه، پرورش قوه تفکر و ابتکار، ایجاد و تقویت روحیه علمی در متعلم و ایجاد روحیه اعتماد به نفس بین فراگیران است. هم چنین اصول تربیتی وی نیز شامل هماهنگی با فطرت، پیوند تربیت با معنویت، بهره گیری از اراده، و مجموعه روشهای تربیتی فلسفه تربیتی وی نیز شامل تعقل، تکریم، عبادی و... است. بر این اساس با تأکید بر آرای تربیتی شهید مطهری می توان آرای تربیتی سارتر را در زمینه هایی چون عدم ملازمت تربیت با معنویت، نفی فطرت انسان، عدم هدفمندی، غفلت از نقش و جایگاه معلمان در تعلیم و تربیت و افراط بر آزادی مطلق متعلمان مورد نقد و بررسی قرار داد.
نقش تقوا در خودکنترل شدن کارکنان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وجود «کنترل» در سازمان، تأمین کنندة سلامت فعالیت های کارکنان، و در نتیجه، افزایش کارایی و بهره وری و تحقق اهداف سازمانی است. کنترل بیرونی افراد با وجود اینکه کاری لازم است، اما بدون کنترل درونی ضمانت اجرایی ندارد. «خودکنترلی» شیوه ای است که در آن، فرد با توجه به باورها و ارزش های خود، اقدام به رفتار در جهت اهداف سازمانی می کند. «تقوا» نیز ملکه ای نفسانی است که بر اثر آن، انسان از خود در برابر خداوند سبحان به شدت مراقبت می کند تا دچار لغزش رفتاری نشود. در این تحقیق، که داده های آن با روش «کتابخانه ای» جمع آوری شده، مفهوم «خودکنترلی» و «تقوا» و نیز نظریه های انگیزشی و ابعاد اصلی نفس انسان بررسی شده است. با توجه به ابعاد سه گانة نفس، یعنی «علم»، «میل» و «قدرت» یکی از راه های ایجاد و تثبیت خودکنترلی در افراد، تقویت تقوای الهی در آنها ست. تجربه نیز تأیید می کند انسانی که از تقوای الهی برخوردار است بیش از دیگران خود را مقیّد به انجام وظایف سازمانی می داند. ازاین رو، یکی از راه های خودکنترل کردن کارکنان برای پایبندی به انجام وظایف سازمانی، تقویت تقوای دینی در ایشان است.
معضل مفهومی مدارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مدارا» یکی از فضیلت های محوری در اغلب ادیان و فرهنگ هاست که در چند صد سال اخیر بیش از پیش کانون بررسی شده است. با وجود تلاش های بسیاری که در ایضاح مفهومی آن صورت گرفته، به نظر می رسد تاکنون به سرانجام مطلوبی رهنمون نشده است. به کارگیری این اصطلاح در سخن از روش ها، اندیشه ها،مکاتب فکری، رویکردها و اشخاص و کاربست آن در قلمروهای علمی گوناگون از جمله فلسفه، اخلاق، ادیان ،علوم اجتماعی سیاست، روانشناسی و تاریخ از یک سو و به کارگیری بی ضابطه و غیردقیق آن در زبان فارسی در قالب های مشترک لفظی و معنوی از سوی دیگر، سبب ایهام در معنا شده و کار مفاهمه را دشوارتر کرده است، به گونه ای که برخی ازمتناقض نما بودن آن سخن گفته اند. این در حالی است که مفهوم «مدارا» به عنوان یک کلان مفهوم بیانگر طیفی از شیوه های رفتار در برابر اندیشه مخالف است که از تحمل آغاز و به رواداری در حوزه معرفت ختم می شود و در تعبیر دقیق تر می توان به لحاظ منطقی در رابطه اش با مفهوم «رواداری» از نسبت عام و خاص سخن گفت، نه تساوی و تباین.
این پژوهش که به روش تحلیلی ارائه می شود، بعد ازگذر کوتاهی به معنای لغوی، با ایضاح مفهومی و اصطلاحی آن به بررسی آسیب موجود در این پدیده می پردازد و ریشه آن را در بیرون از مرزهای زبان فارسی جست وجو می کند و در ادامه با بیان تفاوت گفتمان «مدارا» و «رواداری» به نتایج این دو گفتمان در قلمرو معنا اشاره می کند.
رهاورد دین پژوهانه این پژوهش، ایضاح مفهومی این دو اصطلاح و آشنایی با شرایط و آسیب های موجود در این دو گفتمان در دو پارادایم ""سنتی"" و"" مدرن"" است. چنانکه بسترسازی برای طبقه و تقسیم بندی میان آموزه های «مدارامحور» و «روادارمحور» در عرفان اسلامی به عنوان تنها زبان مشترک این دو گفتمان، از دیگر نتایج خواهد بود.
دیدگاه علامه طباطبایی درباره عینیّت ارزش ها و حریّت در انگیزش اخلاقی براساس توحید اطلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
عینی یا ذهنی بودن ارزش های اخلاقی و درونی یا بیرونی بودن منبع انگیزش اخلاقی، از مباحث مسئله ساز فلسفه اخلاق معاصرند؛ زیرا ذهنی بودن ارزش ها، به نسبی بودن اخلاق، و بیرونی بودن منبع انگیزش، به ضعف در عمل منجر می شود. هدف این مقاله، حل این مسائل براساس توحید اطلاقی از نگاه علامه طباطبایی است. روش ما در گام اول، تبیین و تحلیل نظریه توحید اطلاقی و در گام دوم، استنتاج لوازم این نظریه در پاسخ به آن مسائل است. توحید اطلاقی می تواند هم مبنای عینیت ارزش های اخلاقی و هم معیاری درونی برای انگیزش اخلاقی آزاد و متعالی باشد؛ زیرا انسان موحد براساس اسماء حق تعالی، که عینی اند، عمل کرده و فقط یک ذات را در تمام هستی می بیند و تمام صفات و افعال متکثر در آینه های آفاقی و انفسی را تصاویری از صفات و افعال حق تعالی می داند. تبیین وحدت اطلاقی و تمایز آن با سایر مراتب توحید، اثبات عینیت ارزش های اخلاقی و سازگار بودن آن با انگیزش اخلاقی درونی و آزادانه و نیز تمایز آن با سایر انگیزش های اخلاقی در نظام های مبتنی بر وظیفه گرایی و سودگروی فردی یا جمعی دنیوی یا اخروی، از دستاوردهای این مقاله است.
صلح: میل به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر بخواهیم چنان که متون مسیحی گفته اند صلح آفرین باشیم باید در صلح نخستین آفرینش خداوند مشارکت بجوییم. در دین مسیحی سنتی وجود دارد که در پی کاستن از تمایز بین صلح به مثابهیک هدف و صلح به مثابهیک سبک زندگی است و می خواسته صلح را یک فرمان بی چون وچرا ببیند. این سنت صلح را یک دعوت مسیحی می داند، دعوت به بازگشت به صلح نخستین خداوند در آفرینش. هرچند صلح هرگز کاملاً بر روی زمین محقق نمی شود، بی معناست که بگوییم نمی توان به نحوی آن را در وجودِ زمانی و مکانی به بیان آورد و بی معناست که بخواهیم آن را بدون توسل به صلح نخستینی که خداوند در آفرینش قرار داده است محقق کنیم. به علاوه این برداشت از صلح یک مفهوم بنیادین و مشترک در هر سه دین بزرگ توحیدی است؛ جدا از این که مفهومی که ارسطو از دوستی اجتماعی بیان می کند نیز قرابت های تنگاتنگی با آن دارد. اینها در حالی است که در جامعه سکولار مدرن نه اثری از صلح به معنای توحیدی آن دیده می شود و نه از دوستی ارسطویی. اما ساختار جامعه معاصر می توانست به گونه ای دیگر باشد، و بهره برداری از منابع عمیق و صلح آفرینِ سنت های دینی مان می تواند در این کار به ما یاری کند.
مفهوم انصاف در اخلاق اسلامی و نسبت آن با قاعده زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه اخلاقیِ «با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که رضایت می دهی در همان موقعیت با تو رفتار شود»، در روایات اسلامی به «انصاف» و در نظام های اخلاقی معاصر، به «قاعده زرین» شهرت یافته است. به رغم تشابه معنایی این دو با هم و فراگیر بودن آنها در تمام ساحات رفتاری انسان، از یک سو شاهد ابهام در جهاتی از موضوع و طرح کلی آن هستیم و از سوی دیگر، تعارض ها و سوءفهم هایی مشاهده می شود که در نظام های اخلاقی معاصر همچنان محل توجه و نظر است. تحلیل و تطبیق یافته های موجود نشان می دهد که مفهوم «انصاف» با «قاعده زرین» همپوشانی دارد و با تحلیل سیستمیِ معنای مشترک آن دو، یعنی داشتن انتظار معقول و مشروع از خود و دیگری در صورت قرار گرفتن در موقعیت های فرضیِ مشابه، می توان الگوی رفتاری مناسبی برای زیست فردی و اجتماعی به دست داد.
نقش قاعدة اهم و مهم در حل تزاحمات اخلاق امنیتی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی به منزلة یکی از رشته های نوین اخلاقی، دارای سه رسالت عمده است: نخست پاسخ گویی به مجموعة مسائل اخلاقی نوپدید و ویژه در هر یک از عرصه های اختصاصی زندگی مدرن، دوم تلاش در جهت تطبیق استدلال ها، اصول و ارزش های اخلاقی در موارد خاص، و سرانجام حل تزاحمات اخلاقی. تزاحمات در عرصة اخلاق امنیتی آن گاه رخ می دهد که نیروی امنیتی با دو تکلیف در «مقام امتثال» مواجه شود و وی ناگزیر به یک انتخاب باشد. نکتة محوری در تعیین ملاکِ انتخابِ یکی از اطراف تزاحم و ارائة راه حل هاست. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، تنها به یک ملاک اساسی در حل تزاحمات اخلاقی یعنی قاعده اهم و مهم پرداخته است. نتیجه نهایی تحقیق با تصویر صور تزاحم این است که هرچند وقوع تزاحمات انکارناپذیر است، اما با نظر به مبانی فلسفی پذیرفتنی در فلسفة اخلاق و با توجه به قواعدی چون قاعدة یاد شده، می توان در حل آنها توفیق یافت؛ بدین معنا که این تزاحمات بدوی و غیرمستقرند.
بررسی فصل مقوّم انسانیّت در آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، اوّلاً انسان با دیگر موجودات در سه موضوعِ ادراک، کشف جهان، جاذبه هایی که بر او احاطه دارد و کیفیّتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبه ها تفاوت های ماهوی دارد. ثانیاً انسان موجودی است که با حفظ ظاهر انسانی، هم می تواند به رفیع ترین قلّه های وجودی صعود نماید و هم می تواند از محدوده انسانیّت خارج شود و به پست ترین مراتب وجودی تنزّل کند. ثالثاً عوامل خروج انسان از انسانیّت، هم به زمینه های ادراکی و شناختی او مرتبط است و هم رابطه ای تنگاتنگ با ملکات نفسانی او دارد. عقل عنوان جامعی است که شامل تمام چیزهایی می شود، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد.
روش های شناختی آسیب زا در تربیت، با تکیه بر معارف علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
انسان برای دستیابی به تربیتی مناسب در راستای وصول به سعادت و کمال ابدی برای خود و دیگران، به روش های تربیتی همگام با زمان، مکان و موقعیّت موجود نیاز دارد. وی می تواند با بهره برداری از تجربة گذشتگان و منابع دینی و علمی به این روش ها دست یابد. در منابع روانشناسی و علوم تربیتی، از این روش ها بسیار سخن به میان آمده است، ولی این منابع کمتر به روش های تربیتی زیانبار و آسیب رسان توجّه و از آن یاد کرده اند. با این توصیف، این مقاله بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع دینی و داده های علوم معاصر، به تبیین مهم ترین روش های شناختی آسیب زا در تربیت پزداخته است که عبارتند از: تقلید کورکورانه، تربیت کودک مطابق با شرایط دوران مربّی، موعظه و نصیحت نابجا و بی توجّه به ارکان آن و آموزش محوری محض. در نهایت نیز راهکارهایی ارائه داده است، همچون به روز رسانی مبانی تربیت با استفاده از منابع دینی، ارائة تربیتی آینده نگر، رعایت شرایط نصیحت و در اختیار گذاشتن مطالب به کودک به اندازه و مطابق با نیاز وی.