فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تحلیلی محتوایی از نگاه هفت دین زنده جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودا، هندو، کنفسیوس و زرتشت) به قاعده زرّین است. این قاعده در نگاه ادیان، شامل مؤلفه هایی چون «خود»، «دیگری» و «پسندیدن» است که با نگاه به روابط بین شخصی، از متدینان به هر یک از ادیان، عمل به آن مطالبه شده است. نگرش مطلوب ادیان، خود را در وضعیت وجودیِ دیگری دیدن یا از منظر دیگری به رفتار خود نگریستن بوده است. توجه به مؤلفه های مختلف این قاعده در گزارش ادیان، به ویژه مؤلفه «دیگری»، نشان می دهد که از منظر ادیان، مراعات قاعده زرّین صرفاً در برابر هم کیشان نیست و این قاعده در تراز یک قاعده همگانی و جهان شمول و صرف نظر از کیش و آئین خاصی، از سوی ادیان توصیه شده است.
معضل مفهومی مدارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مدارا» یکی از فضیلت های محوری در اغلب ادیان و فرهنگ هاست که در چند صد سال اخیر بیش از پیش کانون بررسی شده است. با وجود تلاش های بسیاری که در ایضاح مفهومی آن صورت گرفته، به نظر می رسد تاکنون به سرانجام مطلوبی رهنمون نشده است. به کارگیری این اصطلاح در سخن از روش ها، اندیشه ها،مکاتب فکری، رویکردها و اشخاص و کاربست آن در قلمروهای علمی گوناگون از جمله فلسفه، اخلاق، ادیان ،علوم اجتماعی سیاست، روانشناسی و تاریخ از یک سو و به کارگیری بی ضابطه و غیردقیق آن در زبان فارسی در قالب های مشترک لفظی و معنوی از سوی دیگر، سبب ایهام در معنا شده و کار مفاهمه را دشوارتر کرده است، به گونه ای که برخی ازمتناقض نما بودن آن سخن گفته اند. این در حالی است که مفهوم «مدارا» به عنوان یک کلان مفهوم بیانگر طیفی از شیوه های رفتار در برابر اندیشه مخالف است که از تحمل آغاز و به رواداری در حوزه معرفت ختم می شود و در تعبیر دقیق تر می توان به لحاظ منطقی در رابطه اش با مفهوم «رواداری» از نسبت عام و خاص سخن گفت، نه تساوی و تباین.
این پژوهش که به روش تحلیلی ارائه می شود، بعد ازگذر کوتاهی به معنای لغوی، با ایضاح مفهومی و اصطلاحی آن به بررسی آسیب موجود در این پدیده می پردازد و ریشه آن را در بیرون از مرزهای زبان فارسی جست وجو می کند و در ادامه با بیان تفاوت گفتمان «مدارا» و «رواداری» به نتایج این دو گفتمان در قلمرو معنا اشاره می کند.
رهاورد دین پژوهانه این پژوهش، ایضاح مفهومی این دو اصطلاح و آشنایی با شرایط و آسیب های موجود در این دو گفتمان در دو پارادایم ""سنتی"" و"" مدرن"" است. چنانکه بسترسازی برای طبقه و تقسیم بندی میان آموزه های «مدارامحور» و «روادارمحور» در عرفان اسلامی به عنوان تنها زبان مشترک این دو گفتمان، از دیگر نتایج خواهد بود.
تلاقی های منطق و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات فلسفه منطق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه حل ها و عرصه های جدید و بدیع پژوهش که ثمره این تلاقی ها بوده، پرداخته می شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشه منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می کنیم: شکاف «است باید» (مسأله هیوم) و طرح برخی راه حل های طرح شده در مقابل آن و پارادکس های منطقِ تکلیف، اصل منطقی اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطه طببیعی انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسأله ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفه جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این ها مباحثی است که خود طرح کنندگان اولیه به آن ها التفات و توجه نداشته اند.
گوشه اى از اخلاق عظیم پیامبـر صلى الله علیه و آله و سلم
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی الگوها و عبرتهای اخلاقی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مبانی جامعه شناختی مسئولیت اخلاقی در اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئولیتِ اخلاقی، که در معرض بازخواست بودن نسبت به وظایفِ اخلاقی است، در مکتب اسلام، در برابر خداوند معنا پیدا می کند. مهمترین بحث مرتبط با این موضوع، بحث از مبانی نظری آن است. این مبانی شامل مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی و جامعه شناختی است.
هدف این تحقیق، بررسی خاستگاه جامعه شناختی مسئولیت اخلاقی انسان است. از جمله این مبانی، می توان به اجتماعی بودن انسان، اصالت فرد و اعتباریت جامعه، رابطه متقابل فرد و جامعه و قانون مندی امور اجتماعی اشاره نمود. با بهره گیری از مبانی جامعه شناختی و مباحثی چون تکلیف اخلاقی، حق اخلاقی و تلازم آن با تکلیف، همچنین تلازم میان تکلیف و مسئولیت، می توان اصل مسئولیت اخلاقی انسان را برهانی و بر اساس آن تبیین نمود. ابتدا مبانی مرتبط با بحث مسئولیت را استخراج نموده، سپس بر اساس آنها برهانی تنظیم خواهد شد. روش بحث در این پژوهش، روش کتابخانه ای و تحلیلی ـ عقلی به همراه استدلالِ برهانی است.
رمزی از آن خوش حالها
شأن اخلاقی در آثار آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شأن اخلاقی موجودات، بحثی مهم در فلسفهٴ اخلاق است که امروزه از جنبه های مختلفی بدان توجه می شود. شأن اخلاقی در اصطلاح، همان جایگاه مسؤولیت آفرین موجودات است که در حدود، ثغور و معیار آن، نظریه های متعددی عرضه شده است. اهم نظریات مرتبط با این بحث، عبارت است از:
نظریهٴ انسانیت ژنتیکی، با معیار «وجود انسانی»؛ نظریهٴ فاعلیت اخلاقی، با معیار «فاعل اخلاقی»؛ نظریهٴ احساس محور، با معیار «موجود مدرک»؛ نظریهٴ حیات ارگانیک، با معیار «موجود زنده»؛ نظریهٴ بوم شناسی عمیق، با معیار «موجودات زیست کره»؛ و نظریهٴ رابطه بنیاد، با معیار«موجود دارای روابط اجتماعی یا اکوسیستمی».
این نوشتار با توجه به نظریه های موجود، می کوشد بر اساس آثار و آرای استاد جوادی آملی، معیار «وجود» را حد نصاب شأن اخلاقی موجودات معرفی کند و بر اساس تشکیک در وجود، از تشکیکی بودن شأن اخلاقی موجودات بحث و نتیجه گیری نماید. به نظر می رسد محدودهٴ شأن اخلاقی در این نگاه، بسیار گسترده است؛ از یک سو انسان، و در جانب برتر خدا و ملکوتیان را در بر می گیرد و از سوی دیگر در جانب فروتر حیوانات و حتی گیاهان و در تفسیر عرفانی، همهٴ موجودات را شامل می شود.
چگونگی ارتباط میان بایدهای اخلاقی واست های علمی و فلسفی از دیدگاه اندیشمندان معاصر و علامه طباطبـایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اروپا، پیرامون گونه ارتباط میان علم و دین و به تبع آن چگونگی ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه باید و نبایدهای اخلاقی گرایشی به وجود آمد که از هیوم فیلسوف اسکاتلندی آغاز شد. جدا انگاری حوزه های علم و اخلاق بسامد داعیه هایی بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره های دینی و اخلاقی را برخاسته از احساسات درونی انسان به شمار می آورد و جدا افکنی آن از واقعیات عینی و خارجی را پی گیری می کند . از این نظرگاه عقل در کشف گزاره های اخلاقی ورود ندارد. زیرا منطقی نبوده و مسئول صحیح و غلط نیستند . هر چند این گرایش مورد پذیرش اندکی از اندیشمندان مسلمان نیز واقع شده است، اغلب نزدیک به اتفاق اندیشمندان مسلمان با این تفکر مخالفت ورزیده اند و در نادرستی آن به استدلال پرداخته اند . این گروه بر این باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زایش منطقی نمی یابد . اما اصولا ارائه یک گزاره اخلاقی بدون پشتوانه حقیقت عینی امکان پذیر نیست . از نظر اندیشمندان مسلمان میان بایدهای اخلاقی و هست های علمی و فلسفی ارتباط تقدمی و تاخری وجود دارد ؛ به این معنا که انسان پس از آگاهی نسبت به حقیقت علمی و نفس الامری به کمک عقل نظری، راه رسیدن به آن حقیقت عینی را در عالم واقع با استمداد از عقل عملی کشف می کند . آن گاه در قالب گزاره های توصیه ای و بایدهای اخلاقی بیان می کند .این گروه در حقیقت تولید ارزش از دانش را نه به معنای تولید منطقی که مبتنی بر دو گزاره ی یکی علمی و دیگری اخلاقی دانسته اند . از منظر آنها عقل عملی به عنوان یک ابزار پسینی از نیروی عقل نظری به عنوان ابزار پیشینی استمداد می جوید و به توصیه های اخلاقی دست می یابد و در قالب بایدها و نبایدها ارائه می دهد و این همان ارتباطی است که میان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملی بدون علم و اندیشه نمی تواند حکمی را اعتبار و صادرنماید. .
مدارا با مخالفان مذهبی از دیدگاه فقه اسلامی
حوزههای تخصصی:
مدارا به معنای رفتار منطقی و نرم خویی و خوش خلقی با مخالفان در ساحت های مختلف سیاسی و عقیدتی، بهعنوان سرلوحه و شعار دین مبین اسلام بالاخص مذهب تشیع است؛وخشونت با مخالفان به معنای تندخویی و برخورد فیزیکی با او تنها به دلیل مخالفتش، به شدت در آموزه های وحیانی و عقلانی اسلام رد شده است.
در این نوشتار با تأکید بر ضرورت مدارا بین مخالفان مذهبی به بررسی فراگیری حقوق اخوت اسلامی نسبت به مخالفان مذهبی با ارائه دقیقی از واژه «مسلمان» پرداخته شده است و به این موضوع که تمام مذاهب اسلامی رایج، در درون دایره اسلام قرار گرفته و حقوق اخوت اسلامی که تکریم و مدارا با مسلمانان از اهم آن است بهره مندمی باشند و لوازم نادرست عقیدتی دیدگاه های مذهبی مخالفان به هیچ وجه باعث محرومیت ایشان از این حقوق نمی گردد. افزون بر این با تأکید بر کرامت ذاتی انسان و حقوق اولیه بشری، کلیت حکمت مدارا به عنوان یک قائده فقهی و اصل اولی در رفتار با مخالفان عقیدتی بالاخص مذهبی مورد تصریح قرار گرفته است.
شوکران، اما حیاتزا (2)
مذمت دروغ در اسلام
تعلیم و تربیت در اندیشة ابو علی مسکویه و فاضل نراقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در صدد آن است تا با سنجش محتوایی میان دو این اثر فاخر گرانسنگ تهذیب الاخلاق و جامع السعادة برخی مباحث مربوط به تعلیم و تربیت را بررسی نماید. در این میان، اساسیترین وجه تمایز نظام تربیتی و اخلاقی اسلام، وجود مبانی مقدم و ثابت برخاسته از منابع دینی، و شمول نگری نسبت به تمامی ابعاد وجودی انسان است.
محبت و مهرورزی در هر دو گرایش، از مؤثرترین و کارآمدترین شیوه های تعلیم و تربیت معرفی شده است. هر دو مؤلف، بر این باورند که عدالت اجتماعی بدون زیر ساخت محبت بنیان ندارد. علامه نراقی، با طرح بحث زیبای نشانه های محبت به خداوند متعال، در صدد ارائة معیار برای تشخیص صحت ادعای دوستی و محبت به خداوند سبحان بر آمده است. وی از نشانه های صداقت در محبت الاهی را، دوست داشتن مرگ عنوان نموده، و بوعلی مسکویه نیز علاج خوف از مرگ را به حکیم شدن میداند.
در سنجش میان مراحل تربیت و شکوفایی فضایل اخلاقی، هر دو اثر بر این نکته تأکید دارند که رعایت هماهنگی بین مراتب تربیت با مراحل طبیعی رشد لازم است. همچنان که، هر دو دیدگاه، اجتماعی بودن و مخالطه با مردم را از ارکان تحصیل سعادت دانسته، و تصور انزوای مطلق و عدم آمیزش با مردم، برای رسیدن به کمال را پنداری باطل و شیوه ای انحرافی میدانند. در عین حال، جامع السعادات با بهره گیری از منابع نقلی و در مقام جمع بین روایات، گوشه گیری و عزلت را برای عده ای در شرایط خاص، سودمند یافته است.
اخلاق طلایی(قسمت سوم)
غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش، که جنبه نظری دارد با هدف بررسی غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دید آیت الله جوادی آملی انجام شده است. در این تحقیق به روش تحلیلی استنباطی به این سؤال پاسخ داده می شود که: ""الگوی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه استاد جوادی آملی چگونه است؟"" در پاسخ به این پرسش، نویسنده ضمن بررسی و اشاره به معنا، مفهوم، منزلت، قلمرو و شناخت عقل و تحلیلی از مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و این نکته که عقل انسانی تربیت پذیر، و دارای ابعاد و اقسام نظری و عملی است، سعی کرده است با توجه به آثار ایشان اهداف و غایات تربیتی در ساحت فردی تربیت عقلانی را استخراج کند. آیت الله جوادی آملی از عالمانی است که با عنایت به این موضوع و ضرورت، اهتمامی بلیغ به طرح این مسئله ورزیده و تأملاتش را در این باب عرضه نموده است و تأکید فراوان بر منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و تربیت عقلانی از جنبه فردی دارد. از دیدگاه ایشان، عقل بار ارزشی دارد و جزئی از دین است، نه در مقابل آن. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا این نتایج به دست آمد که عبارت است از: تهذیب و تزکیه نفس، محبت راستین، حیات حقیقی (شخصیت درونی) و دوری از غفلت.
روضه الانوار عباسى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی: