فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد اندیشمندان، دو دیدگاه در زمینة فلسفة حکمت و هنر اسلامی در معماری وجود دارد. در دیدگاه اول تجلی عینی اسلام در برخی آثار معماری به وضوح دیده می شود. براساس این اعتقاد، آثار معماری حاصل فرآیندی در اندیشه های اسلامی و به خصوص شیعی در بستر سال ها تجربه است که به عالی ترین شکل ممکن در عرصة ظهور متجلی شده است. در مقابل و به اعتقاد دیدگاه دوم، اسلام از آثار هنری و معماری دورة اسلامی کاملاً تفکیک شده است. اندیشمندان این نظریه تأکید دارند که هیچ رابطه ای میان هنر اسلامی و اعتقادات اسلامی وجود ندارد. واکاوی آموزه های معنوی پنهان در هویت حکمت و هنر معماری گذشتة ایرانی می تواند نقش بسزایی در رد دیدگاه اندیشمندان نظریة دوم داشته باشد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی ابتدا چگونگی تجلی هویت حکمت و هنر در معماری اسلامی ارزیابی شود و سپس با بیان فلسفة حکمت و هنر و معناگرایی آن در معماری اسلامی تجلی این فلسفه از طریق شاخص های معناگرایی در معماری اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انعکاس و تجلی معناگرایی ناشی از فلسفة حکمت و هنر را می توان به وضوح در آثار معماری ایرانی مشاهده و حتی می توان نظریة اندیشمندان معتقد به رویکرد دوم را به راحتی رد کرد.
مبانی، اصول و روشهای تربیت شهروند زیست محیطی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، استنباط مبانی، اصول و روشهای تربیت شهروند زیست محیطی از دیدگاه اسلام با نظر به مسائل و مشکلات زیست محیطی است. برای دستیابی به این هدف از روش استنتاجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش از دید هستی شناختی ناظر بر این است که طبیعت، ماهیتی از اویی و به سوی اویی دارد. سراسر طبیعت کلمة الله است. یگانگی و وحدت بین انسان و طبیعت حاکم است. طبیعت قدسی است. طبیعت بر نظام احسن مبتنی است. ساختار طبیعت بر عدالت مبتنی است، و حیات فراگیر است. بر اساس این مبانی دربارة محیط زیست از نظر اسلام، اصولی همچون تقویت توجه به ماهیت از اویی و به سوی اویی طبیعت، تأویل و تفسیر، تقویت توجه به وحدانیت انسان و طبیعت، احترام به طبیعت به عنوان موجودی مقدس و... ارائه شده است. بر پایة این اصول، روشهایی همچون ایجاد نگرش توجه توأمان به ارزش ابزاری و معنوی طبیعت، ایجاد نگرش به مطالعة طبیعت به عنوان جلوه های الهی، گذر از حجاب طبیعت، همسخنی انسان و طبیعت، تقویت رفتارهای سازگار با طبیعت، احیای پیوند بین علم و معنویت، قداست بخشی به پرورش گیاهان و... برای تربیت شهروند زیست محیطی ارائه شده است.
اخلاق و رخصتهای فقهی
اخلاق پزشکی
وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستیشناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، معرف تعدد و تکثر ارزش ها و نسبیت حقیقت است. آیا چنین وضعیتی می تواند بستری مناسب برای تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی باشد یا خیر؟ مقالة حاضر بر این فرض است که مبانی هستی شناسی پست مدرنیسم، موانع فکری عرضة ارزش های اسلامی را مرتفع کرده؛ بدین معنا که مطلقیت و جهان شمولی ارزش های غربی را به چالش کشیده است. از سویی دیگر، مبانی معرفت شناسی پست مدرنیسم با طرح نسبیت شناخت و حقیقت، با ارزش هایی که مدعی جهان شمولی و مطلقیت اند، به مقابله بر می خیزد. بر همین اساس، به نظر می رسد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم همانند شمشیر دو دم است؛ یک دم آن می خواند و دم دیگر می راند. مقالة حاضر با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رهیافت نسبت سنجی می کوشد امکان تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی در وضعیت پست مدرنیسم را نشان دهد.
عقاید و روش افلاطون در آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات مکاتب تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
سعادت متعالیه از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سعادت از دغدغه ها و آرمان های اصلی آدمی است و انسان ها همواره به دنبال حقیقتِ سعادت و راه رسیدن به آن بوده اند. به نظر می رسد سعادت متعالی را بتوان حداقل از سه جهت تبیین کرد: یکی از جهت معناشناسی؛ دوم از منظر وجودشناسی و بررسی حقیقی بودن سعادت، ارادی و فطری بودن آن و عوامل مؤثر در نیل به آن و سوم از حیث معرفت شناسی و بررسی راه آگاه شدن از سعادتمندی خود و چگونگی مراقبت از آن، کافی نبودن عقل برای رساندن آدمی به سعادت و نقش سعادت در معرفت شناسی. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این سه مسئله از منظر آیت الله جوادی آملی می پردازد.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
این مقاله بر مبنای بررسی تطبیقی نظرات اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی و بررسی شباهت دیدگاه های اخلاقی آنان نگاشته شده است. چنانکه نشان داده خواهد شد، فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند. سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت، به دنبال آن است. خواجه نصیر همچون ارسطو می اندیشید که اخلاقیات، مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند؛ اما برخلاف ارسطو، باور داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد و علاوه بر عقل باید در به دست آوردن معرفت کامل در مورد ویژگی های اخلاقی، از شریعت یاری جست. همچنین شریعت با معرفی جهان آخرت چشمان ما را به روی یک زندگی پایان ناپذیر باز می کند که جزییات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. به هر روی، شریعت در نظر خواجه نصیر برای زندگی در متن چنین جهانی، لازم و ضروری خواهد بود. «عدالت» به عنوان منشأ فضایل و سعادت بشری، نقطه مشترک اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیر است که هم در اخلاق ناصریو هم در اخلاق نیکوماخوسبر آن تأکید می کنند. عدالت در رویکرد آنان منشأ همه فضیلت ها (و نه جزیی از آن) است و تا عدالت نباشد، سعادت میسر نخواهد شد.
توحیدگرایی و اخلاق حرفه ای
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای به معنای خلق وخوی حرفه ای در آموزه های دینی به وفور یافت میشود. «توحید» به عنوان اصل الاصول همه باورها در نظام ادیان آسمانی با تاروپود این آموزه ها گره خورده است و به آن مبنا و اعتبار میبخشد. تربیت اخلاقی انسان، زیرمجموعه مربیگری خداوند و هدایت گری او بر کل نظام هستی است. انسان در جهان بینی الاهی، همزاد با فطرت توحیدی و تمثیلی از درخت توحید است. بر این اساس، آغاز و انجام اصلاح انسان، ازجمله اصلاح اخلاق حرفه ای او باید همسو با حرکت های اصلاحی انبیا بر کلمه طیبه «لا اله الّا الله» پیریزی شود.
یکتاانگاری و یکتاپرستی از چند جهت با مبانی اخلاق، به ویژه اخلاق حرفه ای پیوند میخورد؛ ازجمله «تبیین خاستگاه گرایش های اخلاقی انسان»، «ارزش گزاری گرایش های اخلاقی»، «انگیزه بخشی و تداوم فضایل اخلاقی» و... . در این میان «درک توحید ناب» در تمام این حوزه ها به ویژه در حوزه انگیزه دهی جایگاهی ویژه دارد.
سکولاریزاسیون خانواده و تأثیر آن در کاهش جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات انقلابات علمی، با تغییر در مفاهیم خدا، حیات و انسان، اخلاقیات جدیدی تعریف می شود که عنصر مشترک آن منش ها، فقدان معنویت است. این جریان که نگرش «سکولار» نام می گیرد، الگویی از حیات را ارائه می دهد که طبق آن، ارتباط انسان ها با یکدیگر بر اساس جلبِ منفعت شخصی رقم می خورد. نزاع سکولاریسم با پایگاه زندگی بشر، یعنی خانواده، که به سکولاریزیشنِ خانواده منجر می گردد، از ایجاد انحراف در فلسفه وجودی خانواده آغاز می شود و با تغییر جهت در اهداف تأسیس آن تا تغییر محتوایی در وظایف، رفتار و تکالیف اعضای خانواده پیش می رود تا انسان ها را به جدازیستن از یکدیگر و زوج ها را به جداشدن و زنان را به استقلال اقتصادی و عاطفی مجاب کند؛ جریانی که سرانجام به تحدید نسل بشر خواهد انجامید. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی است و سعی دارد تا نشان دهد در این جریان با خارج شدن خانواده از سیر منطقی خود، ازدیاد نسل انسان ها با مخاطره روبه رو می شود.
حکماى اسلامى و قضایاى اخلاقى
منبع:
معرفت ۱۳۷۲ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی دیدگاه های فایده گرایان کلاسیک و ابن حزم اندلسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی، درصدد بررسی و تطبیق دیدگاه های فایده باوران کلاسیک، جرمی بنتام و جان استوارت میل و ابن حزم اندلسی میباشد. فایده گرایان بیشترین خوشی و شادکامی را بنیاد اخلاق میدانند. فایده گرایان کلاسیک لذت گرا مدعی بودند که غایت اخلاق، بیشترین غلبه لذت بر الم است. از این رو، خوشی و شادکامی در اصطلاح آنها، همان لذت است و لذت را یگانه خیر ذاتی میدانند. ایشان بر این باورند که ایجاد لذت و ممانعت از الم، تصمیم های اخلاقی ما را تعیین میکند. ابن حزم اندلسی نیز دارای آرای فایده گرایانه بوده است. این پژوهش، به مقایسه تطبیقی فایده گرایان کلاسیک و ابن حزم اندلسی میپردازد.