فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
«معناشناسی» یکی از شاخه های زبان شناسی نوین است که پیشینه ای کهن دارد و ریشه برخی مباحث و اندیشه های آن به گذشته های دور بازمی گردد. معناشناسی، به مثابه یک نظریه که به بررسی معنا در ساختار کلام می پردازد، از اواسط قرن نوزدهم پا به عرصه زبان شناسی نوین گذاشت. بنیانگذاران نخستین آن، ماکس مولر و میشل بریل بودند. «چندمعنایی» یکی از شاخه های دانش معناشناسی است. این شاخه وجوه متعدد معنایی را، با توجه به روابط هم نشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام، بررسی می کند. یکی از مهم ترین محورهای پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی آیات و گزاره های متشابه است. بی تردید فهم و دریافت معانی قرآن، بدون شناخت و درک معانی واژگان، ممکن نیست. با توجه به چنین ضرورتی، این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و استخراج شواهد براساس نظریه معناشناسی و شاخه چندمعنایی، به توصیف و تحلیل سیر تحول معنایی واژه «ولی» در قرآن کریم و استخراج وجوه معنایی آن پرداخته و، با استناد به تفاسیر قرآنی موجود، به این نتیجه رسیده است که این واژه در بافت موضوعی سوره-ها و آیات شریفه، ازطریق روابط هم نشینی با واحدهای دیگر در بستر کلام، ساختاری چندمعنایی یافته است و مؤلفه هایی ازقبیل «فرزند»، «پروردگار»، «دوست و یاور» و «برده آزادشده» را دربر می گیرد.
رویکردی تطبیقی به بینش فرجام شناسانه ی شعر بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدر شاکر السیاب، شاعر نوپرداز عراقی در دوره ی معاصر (1964-1926) و به باور برخی صاحب نظران، طلایه دار جریان نوپردازی در شعر معاصر عربی، از سرایندگانی است که در متن نمادگرایانه ی بسیاری از سروده های خویش در جایگاه یک «شاعر- مکاشف» به طرح و تبیین گونه ای ادبیات مکاشفه ای (Apocalyptic Literature) می پردازد؛ در ادبیات فارسی نیز، فروغ فرخزاد(1345-1313) از برجسته ترین سرایندگان معاصر در گستره ی ترسیم و تبیین ادبیات مکاشفه ای در شعر به شمار می رود. مقاله ی حاضر، جستاری توصیفی- تطبیقی است در راستای ترسیم نمودهای ادبیات مکاشفه ای در شعر «رؤیا عام1956» بدر شاکر السیاب و «آیه های زمینی» فروغ فرخزاد؛ و می کوشد تا پس از ترسیم چارچوب، زوایا و شاخصه های ادبیات مکاشفه ای و بیان گونه های آن به توصیف و تبیین چگونگی ظهور و بروز آن در متن ادبی بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد، خوانش سازه های ادبیات آپوکالیتیک در دو متن و بازکاوی و تطبیق بینش و نمود آپوکالیپس(Apocalypse) در سروده های یادشده بپردازد؛ از مهمترین این نمودها که در پژوهش پیش رو مورد توجه قرار دارند، عبارت اند از : مکاشفه های پیش گویانه ی دو شاعر به منظور ملموس ساختن اکنونِ بحران، فاجعه، بی نظمی و بی عدالتی، ترسیم کشمکش دو جریان خیر و شر یا به دیگر سخن روایت نبرد اهورا و اهریمن با رویکرد به دوران معاصر با طرح احتمال تحقق حالت برتر و بکارگیری اساطیر رستاخیز، نجات و قربانی به منظور آفرینش فضایی آخر الزمانی و رستاخیزی.
نقد فمینیستی داستان کوتاه «مردی در کوچه» از کتاب «چشمانت سرنوشت من اند» از غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غاده السمان در داستان «مردی در کوچه» -از کتاب«چشمانت سرنوشت من اند» از نظریه های نظریه پردازان فمینیسم تاثیر پذیرفته است. اوج این تاثیر پذیری را در تبیین نظریه ی فمینیستی-اگزیستانسیالیستی سیمون دو بوآر مشاهده می کنیم. السمان در این داستان با تاثیر پذیری از نظریه دو بوآر در خصوص فرهنگ و تمدن و ظلم آن نسبت به زنان، به بررسی شخصیت راوی می پردازد و نقش این فرهنگ و تمدن را در زندگی راوی به عنوان یک زن برجسته می نماید. السمان در این داستان برای بازیابی دوباره هویت زنان، در پی واژگون کردن هنجارها و ارزش های جامعه ی مردسالار است و به این ترتیب ویژگی های دیگر بودگی و انفعال و ضدخردگرایی را از زنان سلب می کند و در نقطه مقابل به مردان نسبت می دهد . این جستار در یک خوانش ساختارشکنانه این نکات را برجسته نموده است. السمان در این داستان زبان زنانه ی منحصر به فرد خود را دارد و بارزترین ویژگی زبانی او در این داستان خیال وسیع و شعربودگی آن است.
بیگانگی در داستان «البحث عن ولید مسعود» جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی پدیده ای است به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی دارد. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستا است، شروع می شود و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد دارد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته است. در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شده اند. جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده است. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اوست که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته است به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی است. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست می دهد.تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازد.
بررسی افکار و باورهای گنوسی ابوالعلاء معرّی و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به تاریخ زندگی سخنورانِ اندیشمند، به نام کسانی برمی خوریم که زیستن آنها متفاوت از دیگران بوده است و این تفاوتِ برخاسته از پیچیدگی های شخصیّتی باعث شده است که هر کس از پندار خود سخنی دربارة آنان بگوید و امکان شناخت حقیقی آنها فراهم نیاید. از جملة این کسان در تاریخ ادب فارسی، صادق هدایت در دورة معاصر است که پرسش ها، سرگشتگی ها و شوریدگی هایِ حاصل از تفکرات خود را در داستان هایش بیان کرده است. همانند این اندیشمند در ادب تازی، ابوالعلاء معرّی است که همان پیچیدگی های فکری و شخصیّتی را در روزگار گذشته دارا بوده است. ممکن است بخشی از این اندیشه ها و باورها تحت تأثیر اندیشه های گنوسی (= آمیزه ای از عقاید فلسفی – دینیِ یهودی، مصری، بابلی، یونانی، سوری و ایرانی) شکل گرفته باشد. پژوهش کنونی بر آن است که برخی از همین باورهای مشترک فکری برخاسته از اندیشه های گنوسی، چون مانویت، مزدکیه و مرقیون، همانندِ دوری جستن از زنان، اجتناب از خوردنِ گوشت و توجّه به گیاه خواری، باور به رنجبار بودنِ زیستن و آمیختگی تن و جهان به شرارت را آشکار سازد.
مقاله به زبان عربی: پژواک گذشته و حال در شعر ادریس جماع (أصداء الماضی والحاضر فی شعر إدریس جَمَّاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی بازتاب گذشته و حال در شعر ادریس جماع شاعر معاصر سودان و میزان بهره گیری شاعر مذکور از این تکنیک می پردازد. آیا الهام پذیری شاعر از گذشته آگاهانه بوده یا اینکه تنها از رهگذر محاکات و تقلید بوده است؟ آیا از تجربه حال نمود یافته در ابوالقاسم الشابی - بویژه تعامل شابی با طبیعت و تقدیس طبیعت توسط او – بهره مند شده است یا تنها مقلد این تجربه می باشد؟ رهیافت این مقاله این است که جماع نه تنها گذشته را دریافته، بلکه به اندازه توان خود کوشیده تا آنرا در قالبی نو ارائه کند و شخصیت خود و دیدگاه شاعران معاصر نسبت به آن را بیان کند، همینطور نه تنها از تجربه شابی – با وجود کوتاه بودن – استفاده کرده، بلکه به آن پختگی، قرار، و آرامش بخشیده است. قدر مسلم این است که نگاه و دیدگاه های او از رهگذر شعرش به به تصوری فلسفی معین یا ایدئولوژی استوار ختم نمی شود، ولی در عین حال به وضوح بر شاعریتی با حد و مرزی آشکار دلالت دارد.
تحلیل بلاغی لأسلوب العقّاد فی خطاب کتاب «ساره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یمکن دراسه کل أثر أدبی وتقییم أسلوبه من جهات مختلفه. لذا فقد قام هذا البحث بدراسه المواضیع الفکریّه للأدیب المصریّ عباس محمود العقاد فی کتابه «ساره»، حیث إنّ هذا الکتاب وإنْ تمتّع باشتراکاتٍ مع مسرحیات وروایات أخرى إلاّ أنّه یتمیّز بِمیزات، منها: دور البلاغه فی تحلیل النص، وشکل الخطاب ووجوه تحلیل الخطاب ومتانه أسلوب العقاد فی استعمال الأسالیب البیانیّه بشکل ملموس ومتعدّد.
إنّ هذا البحث یدرس نظره الکاتب فی معالجه مقولات مختلفه مثل الأسلوب والخطاب ومفاهیمه واستعمال الأسالیب البیانیه فیه حتى یُثبت للقارئ بأن أسلوب العقاد الأدبیّ له قابلیّه للوصف وتغلب فیه الجوانب المنطقیه والتحلیل العقلیّ على الخیال وأنه یُمکن دراسه جوانبه على أساس المیزات والعلائم الموجوده فیه حیث یستعمل القضایا الحاسمه والمسلّمات فی نوع بیانه حتى ینقل بسهوله للقراء غایته من کتاباته، فعندما یستعمل تشبیهاً بکل أرکانه أو استعاره أو مجازا أو کنایه یتبادر معناها إلى الذهن بسرعه أو عندما یستعمل التکرار بشکل موفٍ فکل هذه الأمور یدلّ على طریقه تفکیره المنسجم الذی یظهر فی إطار توالٍ لغوی للمفردات والجُمَل والفقرات وفی النهایه فی کتابٍ یمثّل نوع خطابه. إن العقاد استطاع فی هذا الکتاب أن یلقی هدفه حتى نهایه الکتاب بشکل ساذج وواضح وتبین لنا أن منطقه یغلب على عواطفه ومشاعره وتخیّله.
داستان مینی مال و حکایت های طوق الحمامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش مینی مالیسم، جنبش مبتنی بر ساده سازی و خردگرایی، پس از تولد در اواخر دهه شصت میلادی در نیویورک، مرزهای جهان هنر را درنوردید و با نفوذ در ادبیات، داستان مینی مال را به گونه های داستانی کوتاه افزود. بعد از رواج این مکتب و آشنایی نویسندگان غربی با این سبک، خلق داستان های مینی مال درمیان ادیبان مشرق زمین، ازجمله ادیبان عرب، آغاز شد. اما تاریخ نگارش داستان های کم حجم در ادبیات عربی- اسلامی به قرن ها پیش از تاریخ پیدایش مکتب مینی مالیسم بازمی گردد؛ زیرا روایت «اخبار»، که ما در ادبیات فارسی با عنوان «حکایت» از آن یاد می کنیم، در ادبیات عرب قدمتی دیرینه دارد. کتاب طوق الحمامه فی الألفه والألاف، تألیف ابن حزم اندلسی، ازجمله آثار کلاسیک ادبیات عربی- اسلامی است که حکایت فراوانی را دربر می گیرد و بسیاری از آن ها را می توان با مؤلفه های مینی مالیسم تطبیق داد. این مقاله می کوشد تا با بررسی ویژگی های اساسی داستان مینی مال و تحلیل عناصر سازنده حکایات طوق الحمامه، میزان شباهت و تفاوت موجود میان آن دو را دریابد؛ چراکه مهم ترین مشخصه های داستان مینی مال، مانند کوتاهی و ایجاز، محدودیت زمان، مکان و شخصیت، در گونه ادبی حکایت نیز مشاهده می شود. تا آنجا که می توان حکایت های کلاسیک را نمونه اولیه داستان مینی مال دانست؛ هرچند نمی توان و نباید تفاوت های میان آن دو را نادیده گرفت.
نگاهی تازه به داستان قدیمی سعدی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسینعلی محفوظ در کتاب متنبی و سعدی مدعی شده که سعدی بسیاری از مضامین ادبی خود را از ادب عرب، به ویژه متنبی، اقتباس کرده است. محفوظ برای اثبات این ادعا، اقدام به دخل و تصرف ناروا در اشعار عربی و فارسی کرده است. همچنین با ارایه شواهد بدیهی و عمومی و نیز مضامین غلط و بی ربط و تکرار آن ها، سعی در نشان دادن تأثیر ادب عربی در اشعار سعدی کرده است. از همه مهم تر، این نویسنده عراقی از شواهدی استفاده کرده است که نه تنها عربی نیستند، بلکه ایرانی اند؛ ازجمله، شواهدی که مولد هستند و، به تصریح صاحب نظران عرب، از ایران قبل از اسلام به ادب عرب نفوذ کرده اند و گوینده آن ها شاعرانی چون ابوالفتح بستی و صالح بن عبدالقدوس اند که خود از ناقلان فرهنگ ایرانی به فرهنگ عرب بوده اند. در این تحقیق، علاوه بر نقد ساختاری این اثر، نشان داده ایم که ده ها مضمون از شواهد محفوظ، ایرانی است و این در حالی است که این اثر در شرح و تحلیل گلستان و بوستان به شدت مورد استقبال قرار گرفته است.
العربیة و مکانتها بین اللغات السامیَّة؛ دراسة و تقویم (زبان عربی و جایگاه آن در میان زبان های سامی(بررسی و ارزیابی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بدنبال بررسی موضوع انتخاب متعمدانه زبان عربی بعنوان برترین زبان های زنده و کاملترین زبان های سامی، برای ابلاغ رسالت اسلام و بعنوان زبان قرآن است. از این رو به ارائه دیدگاه های زبان شناسان درمورد زبان های سامی، شاخه های آن، و دوره های ضعف و قوتی که این زبان ها پشت سر گذاشته می پردازد، و روابط میان شاخه های زبان سامی و آنچه از این شاخه های زبانی تا کنون به جای مانده و آنچه از بین رفته را نشان میدهد؛ همچنانکه این مقاله به فراخور مجال از امتیازات ویژه زبان عربی که آن را از دیگر شاخه های زبان سامی متمایز می سازد سخن میگوید، ویژگی هایی که در ریشه و اشتقاق و تنوع واژگان و شیوه های متعدد بیان به چشم می خورد. تا از این رهگذر سبب برتری زبان عربی بر دیگر زبان ها را بیان کند. زبانی که در مضمون کاملترین زبان ها و در قدرت انتقال معانی تواناترین آنهاست. موضوعی که این زبان را شایسته آن گردانیده که دربرگیرنده کلام الهی و سخن نبوی باشد. و از این حیث شأن و مقامی را دارا باشد که زبان دیگری بدان نایل نشده است. همچنانکه خواننده از طریق سطور این مقاله و با مشاهده زوال دیگر شاخه های زبان سامی و باقی ماندن عربی در خواهد یافت که انتخاب کاملترین زبان ها یعنی عربی برای ابلاغ کاملترین رسالت ها عملی ناخودآگاه نبوده بلکه در ورای آن تعمدی از جانب خداوند حکیم نهفته است.
التأثیر العربی فی الفکر اللغوی لیهود الأندلس (کتاب ""اللُّمَع"" أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاش الیهود إلى جانب العرب المسلمین فی الأندلس الإسلامیه فتره تجاوزت الثمانیه قرون من الزمن، تلقوا خلالها العلم فی المعاهد والجامعات الإسلامیه إلى جانب المسلمین، فکان لهذه الثقافه العربیه أثرها الهام فی الحیاه الفکریه الیهودیه. ویحاول هذا البحث إماطه اللثام عن تأثیر الفکر اللغوی العربی فی الفکر اللغوی لیهود الأندلس خلال تلک الفتره. وقد اتخذنا من کتاب "" اللُّمَع "" لمروان بن جناح أنموذجاً یلقی لنا الضوء على ما وصل إلیه هذا التأثیر، وبذلک نثبت بالدلیل والبرهان أنَّ علماء الیهود ومفکریهم فی الأندلس لم یکونوا أولی فکرٍ مبدعٍ وخلاَّق کما یدعی الیهود، بل کانوا مقلِّدین لعلماء المسلمین ومفکریهم، ومتأثرین بفکرهم إلى حد کبیر.
تَشْکِیلُ اللُّغهِ وبِنَاءُ الأُسْلُوب فی شعر إدریس جمّاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقوم هذا البحث بدراسه تشکیل اللغه وبناء الأسلوب فی شعر جمّاع،وخلص إلى أن دراسته فی کلیه دار العلوم واطلاعه على حرکات التجدید الشعری(أبوللو- المهجر)قد قاده إلى الابتعاد عن التعبیرات الجاهزه والأکلیشیهات التقلیدیه،فی مقابل اصطناع علاقات لغویه جدیده تعبر عن روحه وروح عصره.
تنوعت تقنیّاته الأسلوبیه وأدواته اللغویه فی تبلیغ خطابه الشعری،فکان التکرار أداته فی التأکید على المعانی والإلحاح علیها،والضمائر فی تضخیم الذات،فضلا عن الجمله الاعتراضیه والتنکیر والمونولوج الداخلی.کذلک لم تخلُ لغته من الألفاظ القاموسیه،فضلاً عن بعض الفجاجه النثریه.
برهن معجمه الشعری على ولعه الشدید بالأصوات،قویه ومهموسه،وبیَّنَ تمرکز شعوره ووجدانه حول بؤر الوطن(السجن والحریه)والطبیعه والخلود.
تصویر غزل در دیوان ابوفراس حمدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل استوارترین گونه شعر غنایی و نغمه ای است نوازنده که از دل برمی خیزد و پشتوانه ای جز عاطفه رقیق بشری ندارد. این مقاله کوششی است به منظور شناخت و معرفی هنر غزل سرایی ابوفراس، شاعر نامدار حمدانی، و تحلیل عوامل و انگیزه های مؤثر در ساخت این گونه شعری. این مفهوم اصیل به دو صورت «نسیب» و «پاره های کوتاه مستقل» در شعر سراینده بروز یافته که در این جستار، با تعیین شمار ابیات و تصاویر بلاغی به کاررفته در هر کدام و نیز با استناد به شواهد و روایات تاریخی، به بیان ویژگی های گوناگون آن ها پرداخته شده است. تحلیل محتوایی نشان می دهد که غزل مستقل شاعر بیشتر به منظور سرگرمی و درراستای همراهی با روح عصر سروده شده و تغزل او، با آنکه ازحیث تصاویر شعری رویکردی سنتی دارد، ازنظر بافت روانی دارای امتیازاتی است که شرایط روحی و شخصیتی شاعر را به نمایش می گذارد و اغلب با موضوع محوری قصاید هماهنگ است.
بررسی ساختار نحوی- بلاغی حرف «لَو» و کاربرد آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وجوه اعجاز قرآن کریم، فصاحت و بلاغت این کتاب آسمانی است که از زمان نزول آیات الهی تا کنون به شیوه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است.
یکی از ابعاد بلاغت قرآنی، وسعت و تنوع کاربرد کلمات و اصطلاحات، متناسب با مقتضای حال است. حرف «لَو» یکی از حروف پر کاربرد قرآن کریم است که در ساختارها و قالب های گوناگون، معانی عمیق و متعددی را در بر دارد. حرف «لَو»در قرآن کریم در بیش از ده ساختار، با ظرافت و دلالت های معنایی گوناگون به کار برده شده است.
در این مقاله سعی شده تا با بررسی انواع و ساختارهای مختلف حرف «لَو»، معانی و دلالت های نحوی و بلاغی آن در قرآن کریم نیز بررسی و طبقه بندی گردد تا از این طریق بخشی از زیبایی های بلاغی قرآن کریم درباره ی «لو» به تصویر کشیده شود و در این پرتو، شناخت بهتری از این منبع روحانی حاصل گردد.
مقاله به زبان عربی: نقش سبک شناسی درآموزش متن ادبی معاصر مطالعه موردی ""دیوان إلیک یا ولدی""سعاد الصباح) (دور المنهج الاسلوبی فی تعلیم النص الادبی المعاصر «دراسه دیوان الیک یا ولدی! لسعاد الصباح»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش سبک شناسی درآموزش متن ادبی معاصر (مطالعه موردی ""دیوان إلیک یا ولدی""سعاد الصباح) نور الدین پروین* جهانگیر امیری** متون ادبی نقش بسزایی در آموزش زبان و ادبیات عربی ایفا می کند از آن جهت که ابزاری برای رشد ذوق ادبی و افزایش قدرت درک مطالب شنیداری و نوشتاری در نزد دانشجویان بشمار می رود. علاوه بر این، توانایی دانشجویان را در درک، فهم، تحلیل و نقد متون ارتقاء می بخشد. از جمله وسایل محقق ساختن این اهداف بکارگیری راهبردهای مناسب در تدریس متون ادبی می باشد. بر همین اساس، روش سبک شناسی که از شیوه های جدید نقد متون ادبی است و بر تحلیل و شناخت آثار ادیبان تکیه دارد یکی از پیشرفته ترین روش ها جهت آموزش متون ادبی و شناسایی ویژگی های عمده ی یک اثر ادبی بشمار می رود. این روش از نقائص و کمبود های موجود در سایر روش هایی که برای آموزش متون عربی در ایران بکار برده می شود، بدور است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در دیوان «الیک یا ولدی» سعاد صباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره ی معاصر، که در سوگ پسرش «مبارک» سروده است، در دو حوزه یکی صرفی، و دیگری نحو، مورد بررسی قرار گیرد؛ تا از این طریق، بررسی نقش رویکرد سبک شناسی در آموزش متون ادبی معاصر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. از مهم ترین نتایج این تحقیق این است که این شیوه از آنجا که به مسئله هم خوانی وهماهنگی میان روش تدریس و متون ادبی توجه دارد و انگیزه دانشجویان را برای فهم و تعامل با متون ادبی افزایش می دهد؛ از بهترین روش ها برای تدریس متون ادبی بشمار می رود. واژگان کلیدی: متن ادبی معاصر، آموزش متون ادبی، سبک شناسی، سعاد الصباح
تحلیل ساختاری داستان «وجه القمر» زکریا تامر (با تکیه بر دو محور هم نشینی و جانشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زکریا تامر یکی از نویسندگان سوریه است که در قالب داستان کوتاه دستی توانا داشته است. او داستان هایش را در ساختاری منظم و ترکیبی به همپیوسته به نگارش درمیآورد و تمام عناصر و واحدهای تشکیل دهندة آن را به حرکت و تکاپو وامی داشت تا پیام مشخصی را انتقال دهد. نام یکی از داستان هایش، «وجه القمر» است که در آن همة عناصر را در کنار هم در یک رشتة خطی قرار داده تا پیام دفاع از زن شرقی را که تا قبل از این خوار و ذلیل شده است، به همگان برساند. برای درک پیام اصلی داستان، تحلیل آن براساس دو محور همنشینی و جانشینی کمک شایانی میکند. محور جانشینی به نویسنده امکان میدهد که از بین مجموعة واژگان، واژة متناسب با ساختار را برگزیند. واژگان گزینش شده در یک مسیر خطی عمودی کنار هم قرار میگیرند و ترکیب نوشتاری جدیدی را به وجود می آورند و ارزش جانشینی آن به جای واحدهای دیگر، از اینجا فهمیده میشود که سمیحه، شخصیت زن داشتان به معنای بخشنده است و زنان شرقی تمام وجود خود را به مردان بخشیدهاند. در محور همنشینی، ارتباط عبارت ها و ترکیب آن ها در یک خط افقی بررسی می شود و وقتی در کنار هم قرار می گیرند، مسیر داستان به جلو حرکت می کند. همچنین، توصیف هایی بررسی شده اند که به تنهایی معنای صریح دارند؛ ولی با هم معنای نشانه ای مییابند؛ مثل هم نشین شدن درخت لیمو و صدای نالة مرد دیوانه که دال بر ایجاد حد فاصل بین دوران کودکی سمیحه و پس از آن است.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
التناص الدینی فی أشعار عبد المعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرة التناص من الظواهر النقدیة المهمة عند النقاد المعاصرین وهی عبارة عن علاقة تفاعل بین نصین أو عدد من النصوص بطریقة إستحضاریة. هذه الظاهرة تعالج عند النقاد المعاصرین من وجوه مختلفة منها المصادر والأشکال والأنواع. الدین والموروث الدینی من أهم المصادر التی إستلهمها الشعراء والأدباء منذ القدم، والشاعر المعاصر یستلهم من موروثه الدینی فی شعره أکثر من الشعراء القدامی. التناص الدینی یشکل جزءاً مهماً من أشکال التناص فی شعر الشاعر المصری المعاصر أحمد عبد المعطی حجازی. هذا الأمر دفعنا إلی دراسة هذه الظاهرة فی أشعاره. فلهذا درسنا الجذور التاریخیة لظاهرة التناص عند النقاد أولاً ثم بحثنا فیما استلهمه الشاعر من موروثه الدینی فی منهج وصفی تحلیلی. ومن النتائج التی إنتهى إلیها البحث هو أنّ الشاعر تأثر بتراثه الدینی وعلی رأسه القرآن تأثراً واضحاً. فهو قد یوظّف الآیات القرآنیة کاملة أو جزءاً منها کما یوظّف أسماء الأنبیاء وقصصهم والأحداث والشخصیات القرآنیة. کما یوظّف الشاعر بعض الأحداث والمضامین الموجودة فی الکتب السماویة المقدسة وبعض الشخصیات الدینیة فی الإنجیل إلی جانب القرآن.
بررسی بنیادی برخی از الفاظ قریب المعنی در قرآن کریم (دلالتها- کاربردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تحلیل و بررسی دلالت معنایی واژگان مترادف و قریب المعنی در قرآن کریم، روشن می شود که میان کاربرد این واژگان و بافت معنایی آن ها هماهنگی و پیوند عمیقی نهفته است؛ بطوریکه در ساختار زبانی قرآن کریم، هر واژه ای بار معنایی خاص خود را داشته و معنا و مفهوم آن در مقایسه با سایر واژگان قریب المعنی متفاوت است، لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا برای پی بردن به تفاوت های دلالی این الفاظ، معنای لغوی آن ها و نیز سیاق آیاتی که این الفاظ در آن به کار رفته اند، مورد بررسی قرار دهیم، سپس معنای لغوی آن ها را با معنای قرآنی ای که از این الفاظ است نباط می گردد، مقایسه کنیم.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.