فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تربیت اجتماعی، یکی از ابعاد تربیتیِ موردتوجه در اسلام و قرآن است که راهکارهایی جهت بهبود آن به دست داده شده و بر این اساس، لازم است با انجام دادن تحقیق هایی موضوع های کاربردی در این حوزه شناسایی و برای حل مسائل به کار گرفته شود. در این راستا، هدف از نگارش مقاله حاضر، آن است که با انجام شدن پژوهشی نظام مند درحوزه قرآن و تربیت اجتماعی، امکان تدوین موضوع های کاربردی متناسب با خلأهای موجود برای پژوهشگران فراهم آید. این مطالعه ازنوع توصیفی و روش اجرای آن، فراترکیب (سه مرحله ای نوبلت و هیر) است. جامعه آماری پژوهش، مقاله های فارسی چاپ شده طی سه دهه اخیر درحوزه تربیت اجتماعی و قرآن در مجله های علمی معتبر داخل کشور را شامل می شود و نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات موجود در این مقاله ها با استفاده از از نرم افزار MAXQDA صورت گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد سرفصل های اصلی محتوای تحقیق ها شامل آفات، موانع و آسیب های موجود دربرابر تربیت اجتماعی، عوامل مؤثر در تربیت اجتماعی، آثار تربیت اجتماعی، اهداف موردنظر از تربیت اجتماعی، مصادیق تربیت اجتماعی و روش های تربیت اجتماعی است. هرکدام از این سرفصل ها موضوع های جزئی تری را دربر می گیرند و هریک از این موضوع های جزئی را می توان درقالب پژوهشی مستقل بررسی کرد. درمجموع می توان گفت پژوهش های میان رشته ای ازمنظر قرآنی درحوزه تربیت اجتماعی، مغفول مانده اند و بیشتر مطالعات صورت گرفته در این زمینه، ازنوع کاربردی نیستند.
تأثیر آموزش دهی مهارت های فرزندپروری اسلامی بر کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدیِ والدگریِ مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
295 - 327
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش دهی مهارت های فرزند پروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری در مادران دارای کودکان دبستانی انجام شده و ازنوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. برای به دست آوردن داده ها نَوَد مادر به صورت مجازی و در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 45نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. درنهایت، با توجه به ریزش آزمودنی ها مطالعه با سی نفر در گروه گواه و سی نفر در گروه آزمایش پایان یافت. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه های رابطه والد- کودک پیانتا (1994)، بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه (2002) و خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روزا (1996) بود. یافته های به دست آمده ازطریق تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد برنامه فرزندپروری اسلامی در تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رابطه والد- کودک (وابستگی، تعارض و رابطه مثبت کلی) غیراز حوزه نزدیکی و در تمام زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی (استقلال، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی و پذیرش خود) غیراز حوزه تسلط بر محیط، دارای تأثیر مثبت معنادار است (p<0/001)؛ همچنین درحوزه خودکارآمدی والدگری، تأثیر مثبت معناداری مشاهده می شود (p<0/001). با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش فرزندپروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر و کودک دبستانی و نیز ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران، دارای تأثیر مثبت معنادار است و بنابراین می توان از مداخله فرزندپروری با رویکرد اسلامی برای بهبود کیفیت ارتباط مادران با فرزندان و همچنین ارتقایافتن سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران استفاده کرد.
بررسی معنای باطنی «طهارت و نجاست» و نقش آن در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
109-124
حوزههای تخصصی:
مکاتب مادی، حکما، فلاسفه و عرفا مبانی و روش های مختلفی در علم اخلاق و راه نیل به فضائل و عبور از رذایل بیان کرده اند. اما راه حقیقی رسیدن به اخلاق کریمه، که در دیگر مکاتب اخلاقی دیده نمی شود؛ طهارت به معنای حقیقی کلمه است. وفق تعالیم اسلام، تنها طهارت سبب سعادت و رستگاری و مایه رشد و تکامل انسان است. تدقق در آیات و روایات افاده این مطلب را می کند که حقیقت طهارت، معرفت به امام(ع) است. لذا رکن اساسی اخلاق، معرفت به امام است و هر چه معرفت انسان به ولی الله الاعظم بیشتر شود تخلق او به اخلاق کریمه بیشتر خواهد شد. این پژوهش با نگاهی نو ضمن بررسی معنای باطنی طهارت و نجاست به تبیین تقابل این دو با یکدیگر می پردازد و اثبات می کند که حقیقت طهارت منحصر در ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) است، و از آنجایی که نجاست در معنای اولیه ضد طهارت ظاهری، و در معنای دوم نیز ضد طهارت باطنی است، چیزی جز دشمنان اهل بیت (علیهم السلام( نمی باشد. بنابراین کمال اخلاق در ولایت اهل بیت (ع) است و رسیدن به این مهم بدون ولایت معنا و مفهومی نخواهد داشت و این همان مساله ای است که سبب تحول اخلاق می شود..
تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی است. برای این منظور در بخش نخست مقاله، با استفاده از روش پژوهش تلفیقی یا سنتز پژوهی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان در ابعاد مبانی فلسفی، مفهوم تربیت معنوی برای کودکان و دلالت های تربیتی آن تبیین می شود و در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوشگریِ فلسفیِ انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان نقد می شود. برای رسیدن به هدف پژوهش همچنین با استفاده از روش گلوله برفی، مهم ترین اندیشمندان تعلیم و تربیت کل گرا در مغرب زمین در حوزه تربیت معنوی کودکان انتخاب شدند و طبق معیارهایی مشخص، مهم ترین آثار ایشان گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی فلسفی رویکرد کل گرایان با آموزه های اسلامی ناسازگار است؛ زیرا مرجع امر معنوی طبق رویکرد کل گرایان، امری مبهم و موهوم است. هم چنین، این رویکرد حاکی از نوعی وحدت وجودِ مبتنی بر همه خدایی و یگانگی انسان، طبیعت و خداست. این در حالی است که طبق آموزه های اسلامی مرجع امر معنوی، وجودی واحد (الله جل جلاله) است که می توان او را به واسطه صفات و افعالش شناخت. درعین حال، رویکرد مذکور نکات و روش های تربیتی مفید و مناسبی دارد که با آموزه های اسلامی سازگار است؛ مانند توجه به پرورش کلیت کودک و تربیت هنری.
رابطه خردمندی و حسادت با واسطهگری عزت نفس: یک تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
291 - 322
حوزههای تخصصی:
رذیله ی اخلاقی حسادت از جمله هیجانات منفی است که میل یا تلاش برای از دست رفتن نعمت واقعی یا متوهم از دیگران را در پی دارد. تحقیقات به طور ضمنی بر ارتباط بین رشدیافتگی شناختی (خردمندی)، عزت نفس و حسادت اشاره کردهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه خردمندی و حسادت با واسطهگری عزت نفس است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر و طبق مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) صورت گرفته است. جامعهی آماری این تحقیق را طلاب خوابگاههای رسمی سطوح عالی حوزه علمیه قم (2150 نفر) در سال تحصیلی 1398-1399 تشکیل داده است و از میان آنها 326 نفر به صورت تصادفی با انتساب متناسب بر اساس ظرفیت هر خوابگاه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس رشد خرد (گرین و براون، 2009)، مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) و پرسشنامه سنجش حسادت (ولیزاده و آذربایجانی، 1389) استفاده شد. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد، حسادت با خردمندی (470/0-) و عزت نفس (415/0-) رابطهی معکوس معنادار (001/0p<) دارد. در ارتباط بین حسادت با مؤلفههای خردمندی، بالاترین ضریب همبستگی به ترتیب متعلق به نوعدوستی (451/0) و مدیریت هیجانی (450/0) است. نتایج حاصل از بررسی فرضیهی اصلی پژوهش نشان داد، عزت نفس در رابطهی بین خردمندی و حسادت با ضریب استاندارد 348/0-، نقش میانجیگری جزئی دارد. بنابراین، تقویت حسّ عزت نفس در افراد که از مسیر خردمندی و تکامل عقل میگذرد، میتواند به مدیریت صحیح هیجانات منفی از جمله حسادت در آنان منتهی شود.
تبیین و نقد روش شناختی فرآیند تحلیل مفهومی تربیت در پژوهش «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
7 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تبیین و ارزیابی روش شناختی فرایند تحلیل مفهومی «تربیت» در پژوهش «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران» (باقری، 1389) است. تبیین این فرایند به روش تحلیل پس رونده و ارزیابی آن نیز به شیوه نقد بیرونی و درونی انجام شده است. در این راستا ابتدا تحلیل مفهومی مورد استفاده برای تعریف تربیت در این پژوهش، به لحاظ روش شناختی تبیین شده که به شناسایی هفت مفروض انجامیده است. سپس این فرایند و مفروضات و نتایج آن، از وجوه متعددی و با تکیه بر پنج ملاک مورد نقد و ارزیابی واقع شده اند. اهم مواردنقد عبارتند از: 1. بی توجهی به جنبه ابداعی فلسفه تربیت و وجه اعتباری مفهوم تربیت؛ 2. عدم استفاده از استدلال جدلی در پردازش مفهوم تربیت؛ 3. عدم اشاره به مبانی ناظر به بیان واقعیات و حقایق فطری زندگی انسان در تعریف تربیت؛ 4. ملاحظه نکردن نیازها و جنبه های اجتماعی زندگی انسان در تعریف تربیت؛ 5. ملتزم نبودن به ملاک های اعتباربخشی به مفاهیم تربیتی؛ 6. بی توجهی به بسیاری از مفاهیم تربیتی قابل درج در شبکه معنایی تربیت اسلامی؛ 7. در نظر نگرفتن جنبه های ثابت و متغیر برای مفهوم تربیت؛ و 8. فراگیرنبودن تعریف پیشنهادی تربیت نسبت به ابعاد مختلف تحول آدمی.
اخلاق اقتصادی در اندیشه توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
10 - 24
حوزههای تخصصی:
امروزه به زعم فیلسوفان اخلاقِ فضیلت، نسبت به اقتصاد جهانی شده نمی توان صرفاً با حد و مرزهای حقوقی احاطه پیدا کرد. همچنین نمی توان صرفاً با قوانین گوناگون و با تکیه بر منافع شخصی، مانع از پدید آمدن بحران های اقتصادی شد، بلکه به مجموعه ای از فضلیت های اخلاقی نیاز داریم. اما کدامین فضیلت ها باید بر اقتصاد جهانی شده ی امروز حاکم باشند؟ برای پاسخ، می توان به نظریه ی اخلاقی توماس آکوئینی رجوع نمود که بر اساس پیوند میان فضیلت و عدالت شکل گرفته است. دیدگاه او، می تواند پاسخگوی بسیاری از مباحث مطرح در اخلاق اقتصادی باشد. در این جستار، نخست به این مسئله توجه خواهیم نمود که چگونه نظریه ی فضیلت توماس، با تأکید بر نور طبیعی عقل، می تواند برای غیر مسیحیان و حتی غیر متدینان هم کارآمد باشد. سپس توضیح خواهیم داد که چگونه نظریه ی توماس در خصوص "حق طبیعی"، فضیلت و عدالت را با یکدیگر متحد می سازد. سپس به چالش میان تنوع فرهنگی و وحدت اخلاقی در اقتصاد و تجارت جهانی شده ی امروز خواهیم پرداخت.
بررسی ارزش اخلاقی غیبت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، یکی از ناهنجاری های اخلاقی در حوزه زبان را «غیبت کردن» از دیگران برمی شمارند. درباره غیبت، پرسش هایی اساسی مطرح است: از جمله اینکه آیا غیبت کردن همواره بد است، یا ممکن است در برخی موارد، خوب تلقی شود؟ پاسخ به این پرسش، بر اساس معیارهای مختلف قابل تبیین است. در این پژوهش، بر اساس معیار قرب الهی به این پرسش پاسخ داده شده است. تحلیل گزاره های اخلاقی بر اساس این معیار، به این نتیجه رهنمون می شود که غیبت کردن بسته به شرایط واقعی، می تواند دارای ارزش اخلاقی مثبت یا منفی باشد. بنابراین، غیبت را می توان به دو دسته مذموم و ممدوح تقسیم کرد. به همین دلیل، در مواردی که غیبت موجب صلاح واقعی فرد و جامعه است، خوب و در شرایطی که موجب فساد اخلاقی فرد و جامعه است، بد می باشد. بر اساس این معیار، تمام استثنائاتی که در باب غیبت بیان شده را می توان مصادیقی از غیبت مذموم شمرد که منجر به مفاسد واقعی فردی و اجتماعی می شوند. روش این نوشتار، کتابخانه ای توصیفی تحلیلی است.
مقایسه تطبیقی نظریه عصبیت ابن خلدون، کاریزمای وبر و نخبگان پارتو در ظهور و سقوط سلسله قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
265-284
حوزههای تخصصی:
تاریخ، دانش واکاوی پیشامدهای گذشته سپری شده است. برمبنای این علم، حوادث تاریخی در یک سلسله زمانی و مکانی مورد بحث و تدقیق قرار می گیرند. هدف این پژوهش، مقایسه ی تطبیقی نظریه های عصبیت ابن خلدون، کاریزمای وبر و نخبگان پارتو در ظهور و سقوط سلسله قاجار می باشد تا خلاهای تحقیقاتی در رابطه با این موضوع به نوعی انجام گیرند. روش پژوهش مقایسه تطبیقی-تاریخی است. همچنین در این روش از اسناد نیز استفاده خواهد شد. یافته های پژوهش بر این قراراند که ابن خلدون در مقدمه خویش مفهوم عصبیت را در تبیین چونی و چرایی تطور دورانی تاریخ، ظهور و سقوط سلسله ها بکار بسته و تعمیم داده است. عصبیت در نظر ابن خلدون یکپارچگی وهمبستگی اجتماعی میان گروه، قبیله، قوم و ملت است. ماکس وبر نیز منابع سه گانه مشروعیت و اقتدار سیاسی را در جنبش های اجتماعی بر سه وجه (سنت، عقلانیت و کاریزما) دانسته است. کاریزما در اصطلاح به ویژگی و خصوصیت کسی اطلاق می شود که فی نفسه و بشخصه و یا در نظر دیگران، دارای قدرت رهبری فوق العاده است. همچنین در نظریه جابجایی نخبگان پارتو، در بین افراد یک گروه، شایسته ترین افراد آن گروه را نخبگان (Elite) می نامند. نتایج پژوهش بر این قرارند که در پی افول تدریجی سلسله صفوی و حمله افغان ها، عصبیت، کاریزمایی، نخبگی و معالا مشروعیت فرمانروایان و حاکمان صفویه زیر سوال رفت و نادرشاه نیز پس از مدتی فرمانروایی و حکومت جای خویش را به کریم خان زند داد؛ ولی با مرگ کریم خان و در دوران حکومت لطفعلی خان زند، سران اهل قاجار و بخصوص آغا محمد خان قاجار با نیروی عصبیت، کاریزمایی و نخبگی که در میان اهل خویش داشت، در ۱۱۱۷ خورشیدی توانست آنها را مقهور و سبب ظهور سلسله قاجار گردید. ولی باز طی سنت محتوم تطور دورانی تاریخ، مرگ زود هنگام وی، سبب شد که وارثان او ناتوان از بسط و گسترش سیطره خویش در کنار عوامل خارجی جهانی موثر همچون جنگ های ایران و روس، جنگ جهانی اول، دخالت انگلیس، در کنار عوامل داخلی و معالا با کاهش نیروی عصبیت، کاریزما و نخبگی در عقبه حاکمان قاجار، زمینه را برای برکناری احمدشاه و سقوط سلسله قاجار و برآمدن رضا خان و ظهور سلسله پهلوی در ۱۳۰۴ خورشیدی فراهم آورند.
بررسی و تحلیل اعجاز اخلاقی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
177-198
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهمترین جلوه های قرآن کریم می باشد که برخی قائل به اعجاز قرآن کریم در این زمینه شده اند. اخلاق همان باید ها و نباید های عملی هستند که خدای حکیم برای رشد و کمال ما این ها را معین کرده تا انجام دهیم مانند نماز و روزه و حج و زکات و ... مباحث اخلاقی قرآن را باید در سه حوزه جستجو کرد: گزاره های اخلاقی جامع قرآن، نظام اخلاقی قرآن که با مبانی و اصول آموزه های خاص خود از دیگر نظام های اخلاقی برتر است، وتاثیر تاریخی قرآن در ایجاد انقلاب اخلاقی در جامعه صدر اسلام و مخاطبان خود. این مقاله در صدد است تا رویکردهای اخلاقیات قرآن را با اشاره به مصادیق اخلاقی قرآن از قبیل فضایل اخلاقی پسندیده، معرفی الگوهای اخلاقی برتر برای جهانیان، رعایت عفت کلام درباره مسائل جنسی و... آن ها را مورد بررسی و تحلیل نماید
بررسی انتقادی برین سودگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۱۹۸-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
غایت گرایی اخلاقی یکی از نظریه های اخلاق هنجاری است که طرفداران بسیاری دارد و شاید بتوان گفت امروزه سودگرایی اخلاقی که از زیر شاخه های آن به شمار می آید نظریه غالب در فلسفه اخلاق غرب است. گرچه اخلاق فضیلت نظریه ای است که تا عصر حاضر در میان متفکران مسلمان رواج داشته است اما با آشنایی آنها با نظریه های جدید در باره اخلاق از جمله غایت گرایی و سودگرایی برخی کوشیده اند براین اساس نظریه اخلاق اسلامی را تبیین کرده و سازگاری آن را با قرآن و روایات نشان دهند. از این رو، منصور نصیری با توجه به اهمیت سودگرایی اخلاقی و جاذبه های آن تقریری از این نظریه مطرح کرده است که نه تنها اشکالات سودگرایی رایج بر آن وارد نباشد بلکه با آموزه های اسلامی نیز سازگار باشد و آن را برین سودگرایی نامیده است. در این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و نقدی، علاوه بر گزارشی از این تقریر و نقد آن، ناسازگاری آن با آموزه های دینی نیز نشان داده می شود.
رابطه روابط والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان : نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان با نقش تعدیل کننده جنسیت انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه های تهران (68800 دانشجو) در سال 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه هویت دینی سلگی، دلاور و برجعلی(1394)، پرسشنامه روابط والد فرزندی Fine, Moreland & Schwebel(1983) بود. جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون Z استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات زنان در روابط با پدر و روابط با مادر بالاتر از مردان بوده و بین هویت دینی با روابط با پدر و روابط با مادر همبستگی معناداری وجود دارد. متغیرهای پیش بین همراه با اثر تعاملی جنسیت با روابط والدفرزندی 12 درصد واریانس هویت دینی را تبیین می کنند. در روابط والد فرزندی با هویت دینی ، جنسیت مرد نقش تعدیل کننده بیشتری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد جنسیت می تواند رابطه روابط والدفرزندی با هویت دینی را تحت تاثیر قرار دهد. .
طراحی الگوی بالندگی حرفه ای مدیران مدارس؛ مورد مطالعه: مدارس ابتدایی شهرکرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی و تحلیل شایستگی های حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی شهرکرد است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 797 نفر از مدیران، معاونان آموزشی، پرورشی و اجرایی و آموزگاران مدارس ابتدایی شهرکرد (سال تحصیلی 1398-1397) بودند که چهارصد نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی ابزار توسط متخصصان و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ، حدود ۸0% برای وضع موجود و 79% برای وضع مطلوب محاسبه شده است. یافته های پژوهش حاکی است که طبق دیدگاه افراد پاسخ دهنده، وضعیت موجود میزان برخورداری مدیران از 8 شاخص مربوط به شایستگی های تخصصی در حد بیشتر از متوسط، و در 25 شاخص عمومی، 18 شاخص پژوهشی، 30 شاخص فنی و آموزشی، 31 شاخص انسانی و ارتباطی و 26 شاخص فکری و ادراکی، از متوسط تا زیاد در نوسان بوده است؛ در صورتی که وضعیت مطلوب تمامی شایستگی های یادشده در حد زیاد و بسیار زیاد بوده و تمامی تفاوت های بین میانگین نمره های دو وضعیت نیز از نظر آماری معنا دار بوده است.
ابعاد تربیتی و اخلاقی استاد علامه مصباح یزدی (ره) در گفت وگو با حضرت استاد آیت الله تحریری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واکاوی تجارب زیسته دانشجو-معلمان از تعامل هویت حرفه ای و فلسفه تربیتی شخصی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
235 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی روایت تجارب زیسته دانشجو- معلمان از تعامل هویت حرفه ای و فلسفه تربیتی شخصی آن ها در دوران دانشگاه است. در این راستا، رویکرد پژوهش، کیفی و ازنوع روایی است و هویت حرفه ای این قشر فرهنگی، متناسب با فلسفه تربیتی شخصی خود آن ها بررسی شده است. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر سیاهه پرسش های بازپاسخ دانشجو- معلمان است و نمونه گیری را به صورت هدفمند و تا رسیدن به اصل اشباع نظری داده ها ادامه داده ایم. بدین منظور، خود زیست نگاری هفده نفر از دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان کرمان را ازمیان پنجاه دانشجو- معلم در سال تحصیلی 1394-1395 گرد آورده ایم. در مرحله اجرای پژوهش، نوشته های روایی دانشجو- معلمان را بازبینی و چهارچوب گردآوری روایت ها را درقالب نوعی توالی تقویمی تدوین کرده ایم؛ از این روی، پرسش هایی درخصوص تجربه های قبل، حین و بعداز ورود به حرفه معلمی طراحی و درنهایت، یافته های این روایت پژوهی را با استفاده از الگوی کاترین کارتر (1993) تحلیل و تفسیر کرده ایم. نتایج به دست آمده از بررسی تعامل هویت حرفه ای با فلسفه تربیتی شخصی دانشجو- معلمان را می توان درقالب چهار مقوله اصلی بدین شرح بیان کرد: نوع نگاه فرد به هویت حرفه ای خویش؛ نوع نگاه فرد به هویت حرفه ای خویش ازمنظر عملکرد حرفه ای دیگران؛ نوع نگاه دیگران به هویت حرفه ای فرد؛ نوع نگاه فلسفی فرد به زندگی و حرفه خود. نتایج این پژوهش، الهام بخش نوعی نگاه متفاوت دانشجو- معلمان به شغل و حرفه آینده خود است تا از این طریق به شناختی ژرف تر درباره هویت حرفه ای خویش دست یابند.
رفتارهای مطلوب بازاریابی و تاثیر آن بر توسعه تلویزیون اینترنتی (مطالعه موردی: مخاطبان تلویزیون عادی و تلویزیون اینترنتی در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
243-258
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درصدد است تا تاثیر ابعاد رویکرد بازاریابی بر توسعه تلویزیون اینترنتی را در قالب الگوی مفهومی بازنمایی و سنجش نماید. بنابراین در این پژوهش با توجه به مدل تحقیق دوازده فرضیه طرح گردیده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از نظر نحوه اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 384 نفر از مخاطبان تلویزیون اینترنتی در شهر اصفهان می باشد که به دلیل نامحدود بودن جامعه آماری از فرمول کوکران استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد باتعداد 58 سوال استفاده شد، که روایی آن با استفاده از نظر استاد راهنما و تحلیل عاملی تاییدی اول و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ (93/0) به دست آمد. اطلاعات جمع آوری شده بوسیله نرم افزار SPSS وPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده همه فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت.
استلزامات سبک زندگی اسلامی (با تمرکز بر رابطه انسان با خدا) در اسناد تحولی آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش استخراج استلزام های سبک زندگی اسلامی با تمرکز بر رابطه انسان با خداست. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، اسناد تحولی آموزش و پرورش است که از این جامعه بر اساس اهداف پژوهش هدفمند، نمونه برداری صورت گرفت و هم زمان با فرایند جمع آوری داده ها و با استفاده از روش تحلیل مضمون و تجزیه و تحلیل به طور مداوم انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که استلزامات «رابطه انسان با خدا» را می توان در سه حوزه عقلی، عاطفی و عملی دسته بندی کرد. استلزامات عقلی با سه مضمون اصلی توحید محوری، معادمحوری و ولایت محوری، استلزامات عاطفی با دو مضمون اصلی حب و بغض، و استلزامات عملی با دو مضمون اصلی اعمال عبادی و اعمال اخلاقی برشماری شد. ازاین رو نظام آموزش و پرورش با ایجاد معرفت بخشی به دانش آموزان از طریق استلزامات سه گانه (شناختی، عاطفی و عملی) می تواند در زمینه استقرار سبک زندگی اسلامی در دانش آموزان نقش آفرین باشد.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب برای بررسی معیارهای مؤثر بر اخلاق حرفه ای حسابدار(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱ (پیاپی ۶۴)
127 - 166
حوزههای تخصصی:
اخلاق و رفتارحرفه ای برای حرفه حسابداری بسیار مهم است. بدون جلب اعتماد استفاده کنندگان، ارائه خدمات حسابداری بیهوده است. در مجموع، چنانچه در هر حرفه به اخلاق حرفه ای توجه شود، آن حرفه پیشرفت خواهد کرد، وگرنه به زودی نابود می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی معیارهای مؤثر بر اخلاق حرفه ای حسابدار صورت گرفته است. به این منظور، با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار فراترکیب که شامل گام های هفت گانه است به ارزیابی و تحلیل نظام مند 79 مورد از یافته های پژوهش های پیشین پرداخته شد و با استفاده از روش آنتروپی شانون، بر اساس رویکرد تحلیل محتوا، ضریب اثر معیارهای شناسایی شده، تعیین شد. در نهایت، معیارهایی که بیشترین تأثیر را بر اخلاق حرفه ای حسابدار دارند، معلوم شدند. معیارهای شناسایی شده در این پژوهش، کاربردی هستند و اهمیت اخلاق حرفه ای حسابدار را نشان می دهند. نتایج حاصل از این پژوهش به کاهش شکاف میان نظریات موجود در زمینه اخلاق حرفه ای در حسابداری و رعایت آیین رفتار حرفه ای در عمل، کمک شایانی می کند.
آثار توحید عرفانی در مفهوم و رویکرد اعمال اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم در حوزه صفات و رفتار اخلاقی این است که بینش توحیدی در اخلاق و رفتار انسان چه تغییراتی ایجاد می کند؟ آیا می تواند مفهوم اعمال را تغییر داده و به آنها عمق بخشد؟ آیا می تواند رویکرد آنها را اصلاح کرده و ارتقاء دهد؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه و چرا چنین تغییراتی رخ می دهد؟ پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی آثار توحید عرفانی در مفهوم و رویکرد اعمال اخلاقی را تبیین نماید. در این پژوهش با تمرکز بر برخی مصادیق، تبیین شده است که معرفت توحید عرفانی بسته به اینکه در کدام مرتبه از اعتقاد (در عرفان نظری) یا شهود (در عرفان عملی) قرار داشته باشد، لوازم و آثار تکوینی اخلاقی در انسان دارد که منجر به اصلاح و تعمیق گرایش ها و اعمال می شود.
«شاکله مفهومی ارزشی اخلاق زمامداری و حکمرانی از منظر علی بن ابیطالب (علیه السلام)» (مبتنی بر تحلیل محتوای عهدنامه مالک اشتر نخعی (رحمه الله))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد از خلال تحلیل شاکله مفهومی ارزشی نامه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به مالک اشتر نخعی، موسوم به عهدنامه مالک اشتر، مفاهیم پایه، اصول، شاکله و ساختار اخلاق زمامداری و حکمرانی را از منظر معارف اسلامی استخراج و ارائه نماید. از این رو، با استفاده از روش تحلیل محتوا، نخست، گزاره های اخلاقی پایه را در آن تشخیص داده و سپس اقدام به مفهوم گیری از آن ها نموده است. با این کار مفاهیم ارزشی سازنده بدنه منظومه اخلاق زمامداری و حکمرانی مشخص می شوند. در گام بعد، سعی نموده به طبقه بندی موجود میان آن مفاهیم با توجه به ابعاد هستی شناختی حیات انسان و جامعه از منظر معارف اسلامی بپردازد؛ و در مرحله بعد، شاکله و ساختار ارزشی اخلاق زمامداری و پیوندهای نظریِ ابعاد مختلف آن را مورد توجه قرار داده است. در ادامه، مؤلفه ها و اصول بنیادین اخلاقیِ دخیل در منطق تعاملات اجتماعی را از منظر عهدنامه یادشده استخراج کرده است. با این کار اولویت های ارزشی در تعاملات دولت اسلامی و مردم مشخص شده اند. در خاتمه نیز به برخی از مهم ترین مبانی منطق تعاملات اجتماعی در حوزه اخلاق زمامداری و حکمرانی در عرصه سیاست و اخلاق توسعه اشاره نموده است.