فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای کسانی که با تاریخ فرهنگ و ادیان آشنایی دارند اصطلاح فلسفه و عرفان به هیچ وجه بیگانه نیست. هریک از این دو نام به نوعی معرفت و شناخت اشاره دارد که در جریان تاریخ و تحول اندیشه ها نقش عمده و اساسی داشته است. هر مرحله از مراحل گوناگون تاریخ براساس نوعی تفکر فلسفی تحقق یافته است. به بیان دیگر، حرکت تاریخ در کلیت خود براساس یک نظام معقول و فلسفی قابل تفسیر و توجیه است، نقش اندیشه های عرفانی و سخنان ژرف و شورانگیز عرفای والامقام هم در تحول زندگی معنوی افراد بشر به هیچ وجه کمتر از افکار فلسفی نمی باشد. هیچ انسان آگاه و آزاده ای را نمی شناسیم که اهمیت اندیشه های عالی و مشاهدات درونی و معنوی بشر را ناچیز و نادیده انگارد. انسان همواره در جست وجوی معنی بوده است و جست و جوی عالم معانی جز از طریق تفکر و مشاهده درونی امکان پذیر نیست. با این حال، این دو دستگاه معرفتی در مبادی، مسائل و غایت تفاوت های اساسی با هم دارند و ما در این گفتار بر آنیم تا امتیازات آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
روش شناسى زبان عرفان و عارفان مسیحى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۳
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی در فرایند تعامل دین و فطرت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
پنهان ز دیده ها و همه دیده ها از اوست (بررسی کلامی مسئله رؤیت خدا و نظر مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی از وجوه و ابعاد مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی و ... قابل بررسی است و قطعاً بررسی متون منثور و منظوم فارسی به گسترش حوزه های مطالعاتی در علوم و معارف اسلامی کمک میکند و امکانات بیشتری را برای پژوهش در لایه های ادب فارسی فراهم میآورد. موضوع علم کلام از جملة موضوعات مهمی است که در ادب فارسی رسوخ کرده و با آن به گونه ای در آمیخته است که کمتر متنی را میتوان نام برد که مسائل و مباحث کلامی در آن راه نیافته باشد. از برجسته ترین شخصیت های تاریخ ادب فارسی و عرفان اسلامی، مولانا جلال الدّین، عارف و واعظ قرن هفتم هجری (672-606)، است که به دلایلی، از جمله تسلط بر مسائل کلامی، در جای جای آثار خویش، به ویژه در مثنوی معنوی، از اصطلاحات علم کلام بهره گرفته و به طرح دیدگاه های اعتقادی خود پرداخته و اندیشه ها و مذاهب دیگر را نقد و بررسی کرده است. مقالة حاضر با توجه به اهمیت پیگیری موضوعات کلامی در شعر فارسی، به بررسی مسألة «رؤیت الهی» میپردازد و پس از بیان کلّیاتی دربارة رؤیت به دیدگاه شاعران اشاراتی مینماید و سرانجام، این مسأله را از منظرِ مولانا با تکیه بر مثنوی، دنبال میکند
«تاملی در دگردیسی وحدت عرفانی در ساحت فلسفی»
حوزههای تخصصی:
در این مقال مختصر ضمن طرح مساله «وحدت وجود» خصوصاً «وحدت محضه وجود» عرفانی، نگارنده سعی دارد موضوع را از منظر فلسفی خصوصاً حکمت متعالیه در دائره وحدت تشکیکی وجود مورد مداقه و مقایسه قرار دهد و از این راه به تحلیل برخی از یافته ها و احیاناً نکته ها بپردازد. نظر به اینکه در نهایت مقصد اصلی تامل و امعان نظر در اصل قضیه وحدت وجود که از امهات مسائل عرفانی به شمار می رود بوده و در صورت استمرار این مبحث در شماره های آتی مقصد نهائی تبیین فلسفی وحدت و اصولاً تحدید و تعریف این مفهوم در حکمت الهی با اتکا به جایگاه اصلی آن یعنی عرفان و اشراق خواهد بود.
«نگرش جامعه شناختی به زمینه های اجتماعی پیدایش عرفان و تصوف و نقش آن در تحولات تاریخی اجتماعی ایران»
حوزههای تخصصی:
عرفان راهی برای وصول به حقیقت، با تاکید برکشف و شهود همراه با تزکیه نفس است. که عرفان را می توان از دو جنبه عملی و نظری مورد توجه قرارداد. و عارف کسی است که عبادت حق را از آن جهت انجام می دهد که او را مستحق عبادت می داند نه از جهت امید ثواب و خوف عقاب.در این نوشتار سعی گردیده به تعریف عارف، عرفان، ارکان تصوف، مراحل تصوف، سیر تاریخی تصوف، علل رشد تصوف، عرفان در دنیای اسلام و خارج از اسلام و تاثیر عرفان در مسائل اجتماعی پرداخته شود.
عرفان و تصوف
سیری بر نظریه عرفانی نور یا حقیقت محمدیه (ص)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات و آموزه های مهم و کلیدی و قابل بحث عرفان اسلامی، موضوع «حقیقت محمدیه» می باشد، این موضوع درباره مظهریت تام الهی و تجلی خداوند و ذات مع التعین الاول بوده و در خصوص کیفیت و آغاز و سیر خلقت و مراتب هستی و اینکه اولین مرتبه از مراتب خلقت و نظام هستی که موجود به وجود خارجی شد، بحث و نظریه پردازی می شود. موضوعی که در متون اسلامی با عنوان «وجود نوریه» یاد شده است. ر شرح و بسط این موضوع در جهان بینی عرفانی مخصوصاً مکتب ابن عربی و پیروان و متاخرین او مطالب و مسائل مهمی مطرح گردیده است، این موارد که بیشتر حول محور اولین و کاملترین و جامع ترین مخلوق می باشد، تحت عناوین و تعابیر مختلف و در عین حال قریب به هم، مورد توجه قرار گرفته است. از جمله:عقل اول، صادر اول، معلول اول، علت ثانی، روح اعظم، اسم اعظم، نور اعظم و اول، قلم، لوح محفوظ، در بیضاء، حضرت واحدیت، نفس الرحمن، انسان کبیر، روح القدس، حقیقه الحقایق، جوهر، هباء و ... این حقیقت کلی و واحد که تعین اول است در واقع نامهای مختلف به لحاظ اعتبارات گوناگون گرفته، و در جای خود تشریح و تبیین گردیده است.عرفا و حکمای اسلامی علاوه بر استدلالات و استنادات شهودی و حکمی، از مستندات و دلایل قرآنی و روایی مخصوصاً روایات قدسی نیز بر اثبات و تایید این مطلب استفاده کرده بلکه آنرا اساس نظریات خویش قرار داده و نتیجه گرفته اند که منظور از وجود نوری و روحانی پیامبر اعظم (ص) همان حقیقت محمدیه (ص) می باشد که به دلیل هویت و ظرفیت تام خویش لیاقت اولین مخلوق و دومین علت را یافته، از یک سو خلق و عبد خداست و از سوی دیگر، مربی و فیاض مخلوقات مادون می باشد به همین جهت واسطه الفیض و المدد میان حق و خلق است.
مدیتیشن یا آرامش کاذب
حوزههای تخصصی:
گذاری انتقادی بر مفهوم تناسخ و بازسازی آن در دین واره های نوین
حوزههای تخصصی: