فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
123 - 136
حوزههای تخصصی:
خاندان سوله ای یا دولت آبادی از شعب طریقت قادریه برزنجی در سراسر منطقه کردستان محبوب و معروفند. بررسی منابع نشان می دهد بزرگان و مشایخ این طریقت با دربار قاجاریه ارتباط حسنه ای داشتند. علاوه بر آن، شیوخ این طریقت با تکیه بر عقاید صوفیانه و دیدگاه های عرفانی و تشکیلات منظم درویشی در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در میان مردم نفوذ-داشته اند. پرسش اساسی مقاله این است که چرا طریقت قادریه که در ایران عصر صفوی و افشاری از ایران طرد شده بودند، یکی از شعبه های آن معروف به برزنجی با شاخه های متعددش از جمله سوله ای به ایران بازگشته و قلمرو ارشاد خود را در سراسر کردستان پراکندند؟ این پژوهش بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و با روش توصیفی_ تحلیلی نشان داده که طریقت قادریه برزنجی و شاخه سوله ای برخلاف اسلافشان با حکومت مرکزی ایران روابط حسنه داشته اند و زمینه را برای پذیرش کردها در مذهب تشیع هموار کرده اند.
فنای صفاتی در عرفان اسلامی با محوریت حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
197 - 212
حوزههای تخصصی:
فنا یکی از مقامات عرفانی است که عرفا آن را به سه نوع شهودی (معرفتی)، صفاتی و وجودی تقسیم می کنند. تبیین فنا از نظر عرفان پژوهان و حتی عارفان مهم است. هدف این نوشتار تبیین فنای صفاتی در نظام فلسفه صدرایی است. مبانی ای که در تبیین استفاده شده است عبارتند از: اشتراک معنوی وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و اشتداد در وجود و تقسیم وجود به رابط و مستقل. وقتی وجود مشترک معنوی است باید معنای مشترکی در وجود انسان و خداوند باشد تا آن معنای مشترک قابل انتزاع باشد. با توجه به تشکیک وجود و حرکت جوهری و اشتداد در وجود، وجودات امکانی می توانند رشدکنند و این رشد هم برای انسان حدّ لایقف ندارد تا جایی که می تواند صفاتش نامحدود شود. مهم ترین دلیل نقلی بر فنای صفاتی خلافت انسان از خداوند و حامل امانت الهی بودن است.
دایره شیدایی در «حرکت حبی» از منظر هندسه معرفتی آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
83 - 97
حوزههای تخصصی:
ماهیت «حرکت»، مؤلفه ها، لوازم و گونه های آن همواره با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و تجربی مورد عنایت اندیشمندان بوده است. دایره عشق در «حرکت حبی» ابن عربی، انقلابی در مبانی جهان شناسی نظری است. پرسش مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، کنکاش از جلوه های حرکت حبی در متن قرآن کریم است که غالباً استطرادی و اشاری تبیین شده است. دستاورد مقاله حرکت حبی را در هندسه معرفتی آیات قرآن به چهار شکل رصد می نماید: اول حرکت حبی در حق تعالی در مقام واحدیت و ظهور و اظهار، علی رغم ثبات در مقام احدیت؛ دوم حرکت حبی در انسان کامل بالفعل و حقیقت محمدیه (ص)؛ سوم در کثرات مختار و مکلف و در قالب صراط مستقیم سلوکی و چهارم در موجودات غیرمختار و غیرمکلّف و در شکل صراط مستقیم وجودی. بدین ترتیب همه قرآن کریم به عنوان مظهر کتاب تدوین و جلوه اسمای الهی، همچنین آیات خاص با اشاره ویژه به اقسام چهارگانه فوق و لایه های حرکت و تحول در آن، جلوه های حرکت حبی محسوب می شوند.
در جست وجوی همسازی:بازسازی اجتماعی-سیاسی دستگاه فکری کنفوسیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
39 - 62
حوزههای تخصصی:
بی تردید کنفوسیوس در زمره بزرگ ترین و تأثیرگذارترین شخصیت های تاریخ اندیشه شرق دور است. با این حال، او چنان که رویه حکمای شرق است، تعالیم خود را در قالب کلمات قصار و حکمت هایی موجز به شاگردان انتقال داد و هرگز نکوشید آن ها را، چنان که رویه فیلسوفان غرب است، در قالب ساختاری نظام مند ارائه دهد. همین امر باعث شده است تا محققان درباره شخصیت و تعالیم او اختلاف نظرهایِ جدی داشته باشند. نویسنده مقاله پیش رو مدعی است، کنفوسیوس پیش از هر چیز، یک نظریه پرداز و مصلح اجتماعی است، نه یک فیلسوف یا یک معلم اخلاق یا یک رهبر دینی. مطابق این خوانش، آموزه محوری او همسازی (هی) است و سایر اندیشه ها و تعالیم وی را باید در نسبت با این آموزه بازخوانی کرد. به اعتقاد کنفوسیوس، اگر در وهله نخست طبقه حاکم و سپس عموم مردم وظایف خود را در قبال دیگران به درستی بشناسند (جِنکْمینک)، پایبندی به وظایف خود را همچو یک تکلیف دینی قلمداد کنند (لی)، انگیزه آن ها از انجام وظایف نه کسب منفعت و سودجویی، بلکه شفقت و انسان دوستی باشد (رن)، و وظایف خود را به صحیح ترین صورت ممکن عملی سازند (یی)، انسان کامل و سرمشق (جُنتْسه) خواهند بود؛ بدین سان جامعه نیز به سامان خواهد شد و همسازی تحقق خواهد یافت.
مواجهه دین و مدرنیته در ایران دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
275 - 296
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به دنبال فهم رابطه دین و مدرنیته در دوره قاجار است. عدم آگاهی نسبت به مدرنیته از طرفی و مدرنیزاسیون کردن جامعه از طرفی دیگر، شرایط را به گونه ای رقم می زند که نیاز به مؤلفه های مدرنیته دارد تا جامعه از حالت سنتی به مدرنیته سوق پیدا کند. در این دوره که خاستگاه مدرنیته غرب بوده و جریان توسعه به صورت طبیعی در کشورهای پیشرفته صنعتی طی شد و کشورهای صنعتی و پیشرفته آن زمان از کشمکش های فراوان بین سه کانون قدرت سیاسی، مذهبی و اقتصادی منجر به توسعه گردیدند، بعد از جنگ جهانی دوم زمانی که تلاش شد جریان توسعه وارد کشورهای غیر توسعه یافته، شود و با موانع ساختاری و سرزمینی و فقدان تضمین های حقوقی و قانونی مواجه بودند، به کشورهای جریان مخالف توسعه تبدیل شدند. در کشور ایران جریان توسعه با مشروطه آغاز شد، اما در همین زمان عوامل زیادی با دامن زدن به ناپیوستگی اجتماعی، مذهبی و سیاسی، مانع اساسی برای این توسعه بودند. در جستار حاضر که به روش کتاب خانه ای و تحلیل محتوا نگارش شده است، کوشش می کند مؤلفه های مدرنیته و رابطه آن ها با دین را در دوره قاجار مورد کنکاش قرار دهد. نتایج نشان می دهد صنعت و تکنولوژی، مدارس جدید، آزادی، قانون، مجلس و مشروطه، برابری و ارتش مدرن از مهم ترین و ضروری ترین مؤلفه های مدرنیته برای جامعه ایران دوره قاجار بوده و از طرفی جنبه هایی مانند تفکر مذهبی در ایران دوره قاجار، استبداد دوره قاجار، تقدیرگرایی و اقتصاد مهم ترین موانع ورود مدرنیته به ایران دوره قاجار بوده اند.
جایگاه عرفان اسلامی در اندیشه های مهدی محقق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
343 - 359
حوزههای تخصصی:
اندیشمند معاصر، مهدی محقق، در زمینه های متعددی از علوم انسانی و اسلامی پژوهش نموده است. در حوزه عرفان اسلامی کاوش هایی دارد که کمتر دیده شده است. در این مقاله با روش استقرای منطقی و مراجعه به منابع دست اول، تلاش گردیده تا این جنبه از تحقیقات ایشان جداگانه مورد توجه قرارگیرد. به این ترتیب در سه جایگاه، عرفان را در پژوهش های این اندیشمند می توان ملاحظه نمود: دسته نخست، تصحیح متون عرفانی است مانند تصحیح کشف الاسرار میبدی و اشترنامه عطار؛ دوم درس های حکمت که به عرفان نیز گسترش یافته است مانند شرح منظومه حکمت سبزواری و شرح حکمت الاشراق و شرح الهیات الشفاء؛ سوم در مقالات و گفتارهایی به موضوعات عرفانی یا شخصیت های عارف مربوط می شود. نتیجه گیری می گردد که یکی از ابعاد پژوهش های محقق، عرفانی و موارد آن ارائه را می توان ملاحظه نمود. از طرفی در ارزیابی سه جریان فکری که یکی شیفته تصوف است و دیگری منکر آن، محقق به دسته سوم تعلق دارد که با دیدگاه انتقادی و سنجش گرایانه به عرفان و تصوف می نگرد.
تحلیل تطبیقی مفاهیم عشق و صلح در مثنوی مولانا و آثار روزنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
311 - 326
حوزههای تخصصی:
امنیت، آرامش و صلح از دیرباز جزو نخستین نیازهای بشر برای حفظ بقا بوده است. به همین دلیل از دیرباز اندیشمندان مؤلف های بسیاری را برای رسیدن به صلح معرفی کرده اند و ادیبان نیز در آثار خود به آن توجه کرده اند. مولانا شاعر و عارف قرن هفتم دراثر خود، مثنوی شریف، به صلح پرداخته است و بر عشق به عنوان راهکاری برای رسیدن به امنیت وآرامش تأکید کرده است. بیش از 7 قرن بعد از او در غرب، روانشناسی به نام مارشال روزنبرگ در رویکردی به نام ارتباط بدون خشونت، از لوازم رسیدن به دنیای فارغ از خشونت را، عشق عنوان می کند. مولانا و روزنبرگ ، به عشق به عنوان مهم ترین مؤلفه برای رسیدن به صلح توجه کرده اند. هردو، راه رسیدن به صلحِ بیرون را ابتدا، رسیدن به صلح درونی دانسته اند و هر دو متفق القول اند که برای رسیدن به صلح ، لازم است عشق وارد زندگی انسان شود. این مقاله پژوهشی به شیوه توصیفی -تحلیلی؛ به بررسی تطبیقی جایگاه عشق در رسیدن به صلح نزد این دو اندیشمند می پردازد، با این هدف که نشان دهد طبق نظریات این دو، عشق چگونه با تأثیراتی که بر روان و عملکرد فرد می گذارد، خواهدتوانست صلح را برای انسان و جهان پیرامونش به ارمغان آورد.
بررسی و تحلیل مؤلفه های هوش کلامی و معنوی مولوی در مثنوی بر پایه نظریه هوارد گاردنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی و زبانی یکی از مصداق های مهم در تشخیص میزان معرفت افراد است که با تلاش های بسیاری از روان شناسان از جمله هوارد گاردنر، دسته بندی دقیقی از آن ارائه شده است. از آنجاکه مسائل روان شناسی با نوع بشر سروکار دارد و ادبیات نیز، محل تجلی بسیاری از درونی های انسانی است، این امکان وجوددارد که نشانه های هوش معنوی و زبانی در متون ادبی کاویده شود. این بررسی در رسیدن به لایه های زیرین افکار خالق اثر، سودمند خواهدبود. در میان شاعران فارسی-زبان، مولوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و به دلیل اندیشه های والایی که در مثنوی شرح داده، در سطح بین المللی مورد توجه است. در این پژوهش، رویکرد شاعر در مثنوی نسبت به مقوله هوش معنوی و زبانی ذیل چهار مؤلفه «هوش زبانی- کلامی»؛ «هوش موسیقیایی»؛ «هوش بین فردی»؛ «هوش هستی گرا» کاویده و بررسی می شود. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی بازنمایی شده است. در مثنوی، نمودهای اصلی هوش زبانی و کلامی، بیانگر قدرت شاعر در حوزه وصف و کاربست استعاره های غنی است. در ارتباط با هوش موسیقیایی، شالوده این اثر بر اساس ریتم و ضرباهنگ پایه گذاری شده است. بررسی هوش بین فردی بیان می دارد که شاعر از قدرت بالایی در راهبری فکری مریدان برخوردار بوده است. نمود های هوش هستی گرا در مثنوی، بیشتر در حوزه پرسش های شاعر نسبت به دنیا، مرگ و آفرینش آدمی خلاصه می شود.
تقابل عشق و عقل در اشعار سعدی و مثنوی مولوی از منظر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
361 - 377
حوزههای تخصصی:
یکی از بن مایه های فکری در تاریخ ادبیات فارسی تقابل عقل و عشق بوده که اغلب بین عرفان و فلاسفه این جدال مشهود است .نظر به اینکه مباحث مربوط به عشق و عقل در بین شعرا و نویسندگان ادیب از مباحث بنیادین می باشند سعی بر آن شده در این تحقیق به تقابل عقل و عشق با نگاه تطبیقی و بررسی وجوه تضاد و تشابه این قضیه در فکر و اندیشه دو شاعر بزرگ زبان فارسی-مولانا و سعدی- پرداخته شود. نشان دادن اندیشه عرفانی و نگاه عرفانی به مبحث مورد بحث در آثار این دو شاعر هدف اصلی نگارنده این تحقیق است. به هر روی دو ساحت بنیادین عقل و عشق و اختلاف نظر عرفا و فلاسفه بر فکر و اندیشه بسیاری ازشعراء در زبان فارسی تأثیر گذاشته است که نگاه مولانا و سعدی دراین مورد قابل مطالعه و تأمل است. این نتیجه کلی که عقل از نظر هر دو شاعر پسندیده ولی در مفابل عشق محلی از اعراب ندارد پاسخ به این سؤال که کدام یک از بزرگان مورد مطالعه در مباحث محوری موضوع، یعنی عقل و عشق به درجه کمال رسیده اند از دیگر مواردی است که نگارنده را بر آن داشته به این تحقیق بپردازد.
اسلوب معادله و تمثیل عرفانی در شعر سنایی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
143 - 160
حوزههای تخصصی:
استفاده از ابزارهای ادبی تنها در جهت تزیین یک اثر ماندارگار نمی باشد؛ بلکه شاعرانِ بزرگ گاهی برخی از آرایه های ادبی را برای تبیینِ بهتر آنچه که در ذهن خلاق خود می پرورند، به کار می گیرند. یکی از این ابزارها «اسلوب معادله» است. شاعر در به کاربردن این اسلوب، تبیین امری غیرمحسوس، پیچیده و تأمل برانگیز به کمک ایجاد تناسب با امری محسوس، ساده، همگانی و تجربه شده را به تصویرمی کشد. در پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام پذیرفته ابتدا به معرفی و مقایسه این صنعت ادبی با صنایع دیگر و بیان ویژگی های آن و سپس به مقایسه کاربرد اسلوب معادله در شعر سنایی و سعدی پرداخته ایم. سؤال اصلی تحقیق حاضر آن است که سعدی و سنایی در به کارگیری صنعت ادبی اسلوب معادله، چه ظرافت هایی را به کارمی بردند و چه مشابهت هایی در کاربرد این دو شاعر توانا در به کارگیری این صنعت ادبی وجوددارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سنایی بیشتر در اشعاری که عارفانه می باشد از این صنعت ادبی استفاده نموده؛ اما سعدی به دلیل برخورداری از ذهن خلاق استدلال گرای خویش در موضوعات دیگری نیز از این هنر ادبی بهره برده است.
تجلّی تعالیم فلسفی- عرفانی فلوطین در الهی نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
فلوطین معروف ترین فیلسوف عارف مسلک فلسفه نوافلاطونی است که در نزد حکما و فلاسفه اسلامی به شیخ الیونانی شهرت دارد. این نظام فلسفی از طریق نشر و ترجمه آثار نوافلاطونیان به-خصوص آموزه های فلوطین، وارد دنیای اسلام شد و در فلسفه و عرفان اسلامی و ایرانی نفوذیافت. در این میان، تعالیم نوافلاطونی در آثار واصلان و جویندگان معرفت، چون: سنایی، عطار، مولوی و ... بیشتر نمودیافته است. عطار نیشابوری که تصویرگر اندیشه ها و مفاهیم دلکش و نغز عرفانی است، از زبان شعر بهره می جوید تا با بیان حکایت های تمثیلی و رمزی، تعالیم عارفانه خویش را به مخاطبان عرضه دارد. مثنوی الهی نامه، جهان بینی شاعر را به نمایش می گذارد و انعکاس سیر درونی او است. او در این اثر به صورت ماهرانه اندیشه های تعالی گرایانه خود را با رویکردی غایت شناسانه بیان می کند و اصول بنیادین وجود و معرفت شناسی را با اشاراتی به نظریه فلوطین تبیین و تشریح می کند. ازاین رو، نگارنده مقاله تلاش دارد تا با روش تحلیلی توصیفی، به بازتاب اندیشه های فلسفی- عرفانی فلوطین در این منظومه بپردازد و هدف آن، به تصویرکشیدن وجوه اشتراکات تعالیم عرفانی و ذوقی فلوطین و عطار در بیان موضوعات اساسی چون احد، عقل و روح است.
پژوهشی هستی شناختی در صدور کثرات از خزانه غیب الهی در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
137 - 158
حوزههای تخصصی:
از منظر ابن عربی نظام عالم یک نظام طولی است که از خزانه غیب الهی تنزل نموده است«وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» .وکلید این تنزل هم در نزد او است« وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ »و اسماء حسنای حق تعالی کلید این تنزلات است« قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى» در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال هستیم که چگونه کثرات این عوالم متکثر از خزانه ذاتی تنزل نموده که هیچگونه تکثر، تعدد و کثرت در او راه ندارد؟ از نظر ابن عربی ذات خداوند وجود مطلقی است که هیچ ظهوری ندارد. همه ی کمالات در ذات الهی مندمج می باشد. اولین ظهور ذات حق تعالی علم حق به ذات خویش می باشد که از آن به تعیّن اول تعبیر می شود. مرتبه ی بعدی ظهور ذات در مقام ذات برای ذات با تمام تفاصیل اسماء و اعیان ثابته است که از آن به تعیّن ثانی تعبیر می کنند، اسماء الهی و اعیان ثابته در ذات حق ظهور می نمایند و در نهایت، این اعیان با فیض مقدس در خارج محقق می شوند که سیر تنزل مراتب هستی از عالم عقول با همه لواحقش و عالم مثال و عالم طبیعت با همه طول و عرضش را تشکیل می دهند.
بررسی تطبیقی دیدگاه های ابوطالب مکی و غزالی درباره توبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
429 - 447
حوزههای تخصصی:
توبه و بازگشت به سوی خداوند یکی از مفاهیم اساسی در آموزه های دینی و عرفانی اسلام است که در آثار عارفان و متفکران اسلامی به ویژه ابوطالب مکی و غزالی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. ابوطالب مکی در کتاب قوت القلوب، توبه را به عنوان فرآیندی روان شناختی و معنوی معرفی می کند که هدف آن اصلاح نفس و تقرب به خداوند است. وی تأکید دارد که توبه باید با مجاهده درونی و توجه به تمایلات نفسانی انجام شود تا انسان به قرب الهی دست یابد. در مقابل، غزالی در احیاء علوم الدین آموزه های مکی را پذیرفته و بسط داده، اما از منظر عقلانی و فلسفی خود نیز به تبیین آن پرداخته است. غزالی بر توبه نه تنها به عنوان فرآیندی روحانی، بلکه به عنوان مفهومی عقلانی و اخلاقی تأکید دارد و با استفاده از آموزه های فلسفی خود، مراتب مختلف توبه را تحلیل می کند. مقاله حاضر به طور تطبیقی دیدگاه های این دو اندیشمند را بررسی کرده و به تفاوت ها و شباهت های اساسی آن ها در مورد توبه پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد در حالی که هر دو متفکر به طور مشترک توبه را مسیری برای پاکسازی نفس و بازگشت به خداوند می دانند، غزالی از ابزارهای عقلانی و فلسفی برای ارائه تفسیری عمیق تر و پیچیده تر از توبه بهره برده، که هم راستا با سلوک معنوی مسلمانان است.
بررسی رویکرد دین شناختی تیله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی آراء و رویکرد دین شناختی دین شناس و الهیدان هلندی کورنلیس پتروس تیله پرداخته است. از تیله در کنار ماکس مولربه عنوان بنیانگذار علم دین نام برده می شود. او مانند مولر علاقه مند به تحقیق کلی درباره دین در جنبه های مختلف آن بود. دین بر اساس رابطه بین انسان و موجودات فوق بشری بنا شده است. او دین را شناخت خود می داند، تا آنجا که خود را از قلمرو محدود و گذرا بالا برده و تعالی بخشد. علم دین این حقیقت را استوار می سازد که این اعتقاد که خدا به خوبی از بشریت برتر است در همه ادیان مشترک است. یک نوع رابطه عمیق بین بیرون( اصول عقاید و شعایر) و درون( اعتقاد درونی) دین وجود دارد. او بعد درونی دین ( دینداری) را به بهای بعد بیرونی آن ( نظام های اعتقادی، اسطوره ها، شعایر، نهادهای دینی و غیره ) برجسته و پر رنگ نموده و واقعیت دین را شخصی و روانشناختی دانست. جایگاه دین را باید در عمیق ترین بخش روح انسان جستجو کرد. او ادعا می کند که دین اساسا پدیده ای روانشناختی است؛ و ذات آن "تقوا و پارسایی" است. نیاز دینی قدرتمند ترین و عمیق ترین نیاز انسان است. او اعتقاد دارد منشا دین در احساس بی نهایت درون است.
بررسی رویکرد تدبیرگرا در مواجهه با نقش های جنسیتی کتاب مقدس با تاکید بر کلیسای اسقفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 179
حوزههای تخصصی:
بین دین و جنسیت ارتباطات مختلفی قابل تصور است که برگرفته از مخالفت و یا موافقت با نقش های تعیین شده جنسیتی در متون مقدس است. در عهدین و به خصوص نامه های پولس فرازهایی وجود دارد که در آن هاسلسه مراتب جنسیتی ترسیم شده که بر اساس آن درجه اجتماعی مردان بالاتر از زنان است. در مسیحیت شاهد رویکردهای مختلفی نسبت به این عبارات هستیم که بخشی از آنها با اهداف و مقاصد اجتماعی ابراز شده است. رویکرد تثبیت گرا خواهان مشروعیت بخشی به نقش های جنسیتی سنتی و تثبیت آن است و خوانش نص گرایانه از مفاهیم جنسی را مهم ترین راه کار در مقابله با جریانات سکولار و دین ستیز می داند. در این میان رویکرد موسوم به تدبیر گرا و تاکتیکال نیز وجود دارد. این رویکرد ضمن پایبندی به ساختارهای اصلی معنویتِ برآمده از کتاب مقدس و با فاصله گرفتن از فمینیسم افراطی، خواستار تغییراتی درون دینی است. در این مقاله مهم ترین تاکتیک های رویکرد تدبیرگرا با تاکید بر کلیسای اسقفی تبیین شده است که عبارتند از: توجیه آیات و فرازهای به ظاهر زن ستیز عهدین، استفاده از هرمنوتیک بازیابی و برجسته کردن شخصیت های مثبت مؤنث، تبیین شخصیت خداوند فارغ از جنسیت خاص، اعطای مناصب روحانی به زنان و ایجاد انجمن های منظم زنانه.
دستگاه تصوری عرفان اسلامی و پیوند آن با زبان عرفانی با توجه به دیدگاه ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
273 - 297
حوزههای تخصصی:
«دستگاه تصوری» کلیدواژه ای مهم در روش معناشناسی ایزوتسو است. از نظر او، چند دستگاه تصوری از قرآن منشعب شده که یکی از آن ها «دستگاه تصوّفی» است. وی به صورت مختصر و گذرا درباره وابستگی و ارتباط «دستگاه های پس از قرآنی» با قرآن سخن گفته است. اشاره ایزوتسو به ارتباط میان «دستگاه تصوّفی» با قرآن و تأثیرگذاری این دستگاه بر متفاوت شدن معنی واژه های قرآنی در عرفان اسلامی، اهمیت این ترکیب واژگانی را در تحلیل زبان عرفانی نشان می دهد. موضوع «دستگاه تصوری» در پژوهش های مربوط به زبان عرفانی از این جهت کارآمد است که می تواند به ارائه الگوی تحلیلی مناسب در زمینه پیوند زبان عرفانی با قرآن و نحوه شکل گیری آن کمک کند. بنابراین مسئله این پژوهش تأمّل در ترکیب «دستگاه تصوّفی»، پیشنهاد ترکیبی تازه تر با همان معنی، کوشش برای تبیین آن و تحلیل پیوند آن با زبان عرفانی است. در تحلیل ارتباط میان «دستگاه تصوّفی» با زبان عرفانی، نظریه «بازی های زبانی» ویتگنشتاین نیز به کار می آید. این پژوهش نشان می دهد که عرفان اسلامی را «یک نحوه تفکّر» می توان دانست که از قرآن سرچشمه گرفته و با تفاوت هایی که نسبت به سرچشمه خود یافته، به تدریج شکل گرفته و زبان خود را پدید آورده است. ترکیبی که به جای «دستگاه تصوّفی» پیشنهاد می شود، «دستگاه تصوری عرفان اسلامی» است. این ترکیب نشان دهنده و معرّف نحوه تفکّر عرفانی است که آن را برای تحلیل ارتباط عرفان اسلامی و زبان عرفانی می توان کارآمد دانست.
بررسی برخی نمادهای مهری در عرفان ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
257 - 278
حوزههای تخصصی:
آیین مهر پایه و بنیان عرفان ایرانی- اسلامی است؛ بسیاری از بُن مایه های باورشناختی در این عرفان، وامدار آیین مهر است؛ چنانکه ریشه های ستبر و سترگ عرفان ایرانی را می توان در آموزه های آیین مهر، جستجوکرد. نشانه های بسیاری از اندیشه ها و باورهای مهری را در رسم و راه های عرفانی می یابیم. جلوه ها و نمادهایی از آیین مهر در حکمت اشراقِ شیخ شهاب الدینِ سهروردی به روشنی نمایان است که از آن جمله می توان به خورشید، عشق اشاره نمود. این پژوهش با روش تطبیقی- تحلیلی به چگونگیِ اثرپذیری عرفان و شیخِ اشراق از آیین مهر می پردازد و برخی از نشانه ها و نمادهای آیین مهر در عرفان از جمله خاموشی و رازداری، هفت مرحله سلوک، ریاضت و گورخوابی و ... را بررسی می کند و بر آنست تاجایگاه برخی نمادها و باورهای مهری را در عرفان ایرانی- اسلامی نشان دهد .به نظرمی رسد ادیان ومذاهب دراسطوره ها ریشه داشته و وامدار بُنمایه های اساطیری اند. برهمین اساس اندیشه های نمادین مهری نیز از لایه های زیرین فرهنگی، درعرفان ایرانی- اسلامی رسوخ و تجلی یافته و در گذر زمان به گونه ای دیگر حیات خود را میّسر کرده است.
بازتاب عرفان عملی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
1 - 23
حوزههای تخصصی:
در اثر تحولاتی که در قرن هفتم در عرفان به وجود آمد سنت تازه ای در عرفان اسلامی شکل گرفت. یکی از مهم ترین تقسیمبندی هایی که در متون عرفانی بدان استناد می شود تقسیم عرفان اسلامی به عرفان عملی و نظری است که هر کدام از این اقسام جایگاه خاصی در عرفان پیدا کرده اند. برخی از صاحب نظران در تعریف این نوع عرفان به معنایی فراتر از تعریف مرسوم نظر دارند و معتقدند که در عرفان عملی باید به جنبه کارکردی آن در اجتماع توجه داشت. سعدی شیرازی از آن گروه افرادی ست که معتقد است آموزه های عرفان را نباید در خلوت گزینی خلاصه کرد بلکه آموزه های عرفانی باید درمتن جامعه به کار بسته شوند. وی تلاش می کند که به حل مشکلات دیگران بپردازد و از آلام آدمیان بکاهد. او برخلاف برخی صوفیانِ خلوت گزین، که با دلایل موجّه خویش گوشه عزلت را برگزیده اند از میان عناصر عرفانی، بیشتر به سراغ مؤلفه هایی می رود که علاوه بر تزکیه نفس، تصفیه باطن و تهذیب روح انسان در متن جامعه نیز اثرگذار باشد و موجب بهبود و اصلاح کاستی های اجتماع گردد. از این پزوهش که به صورت متن محور و با روش کتابخانه ای انجام شده، چنین نتیجه گرفته می شود که شیخ اجل هنگامی که درمورد مسائل عرفانی سخن می گوید به جنبه اثربخش بودن عرفان عملی نظر دارد و همواره کارکرد اجتماعی عرفان و تأثر آن در متن زندگی آحاد جامعه را مد نظر داشته است.
وحدت وجود در شعر فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
269 - 286
حوزههای تخصصی:
فیض کاشانی (متوفی 1091ق) از دانشمندان بزرگ عصر صفوی در اغلب علوم دینی عصر خود سرآمد بوده است و در عین حال عارف و شاعری کم نظیر است که در مبانی فکری خود پیرو عرفان و تصوف بوده و در آثار خود به اثبات و حمایت از آن مبانی پرداخته است. یکی از مهم ترین این مبانی، نظریه وحدت وجود است که در دیوان اشعار او جلوه ای خاص دارد و با بیانی هنرمندانه به آن می پردازد. این مقاله با شیوه تحلیل عقلی و روش کتابخانه ای و با استناد به منابع دست اول به بررسی دیدگاه فیض درباره وحدت وجود پرداخته و نشان می دهد که در نظم و نثر خود به این مهم اهتمام داشته و در اشعار فراوانی وحدت وجود، وحدت شهود و بخش مهمی از هستی شناسی عرفانی خود را به نمایش گذاشته است و نشان می دهد که اصالت را در وجود به حق می دهد و به نظریه تجلی پایبندی دارد و موجودات را تجلی حق به شمارمی آورد.
نگرش صوفیان بغداد به مسئلهه کار: مطالعه موردی زندگی و اقوال جنید بغدادی، ابوسعید خراز، ابوالحسین نوری و حارث محاسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
351 - 371
حوزههای تخصصی:
کار مفهومی است که با مفاهیمی چون دارایی، خدمت، فقر، و … همبستگی معنایی دارد. چنین مفاهیمی، در سنت های دینی و عرفانی، غالباً صبغه ای معنوی می یابند، چنان که مایه ارزشمندی کار نه فقط کسب درامد، بلکه کسب ارزش های اخلاقی وابسته به آن است. این نکته را می توان از بررسی احوال و اقوال صوفیان بغداد در سده های دوم و سوم هجری به خوبی دریافت. این صوفیان که غالباً مردمانی اهل زهد و فقر بوده اند و معیشت خود را با کار و کسب می گذرانده اند، در مفهوم و ضرورت کار اتفاق نظر نداشته اند. بررسی مبانی فکری و شیوه عملی چهار شخصیت مشهور تصوف بغداد (جنید، خراز، نوری و محاسبی) با روش تحلیل کیفی متون کهن نشان می دهد که (1) کار در نظر آنان اهمیت کانونی چندانی نداشته است و (2) آموزه توکل سبب اختلاف نظر درباره کسب و کار میان آنان بوده است، چنانکه برخی کار را مخالف توکل دیده و پرداختن بدان را برای سالک ضروری نمی دیده اند، و برخی آن را مخالف کسب ندیده و پرداختن به آن را به حال و مقام سالک وابسته می دانستند. (3) در نظر آنان کسب رسمی و دولتی مردود و البته (4) خدمت به همنوع و ایثار مفاهیمی مقدس در پیوند با کار بوده است، همچنان که (5) کسب روزی حلال و پرهیز از لقمه شبهه دار نیز که با کار پیوند دارد، مورد توجه آنان بوده است. در مقابل (6) کار در صورتی که به دلمشغولی فرد به امور دنیوی و بازماندن از آخرت منجر شود، به شدت مذموم بوده است.