مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابوطالب مکی


۱.

قوت القلوب، ملتقای دو گفتمان دانشمندی و بینشمندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوطالب مکی قوت القلوب گفتمان دانشمندی گفتمان بینشمندی لاکلاو و موفه نثر عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۵۰۶
قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید ، اثر ابوطالب مکی، متن سازمانی و متمکنی است که در تثبیت و تخلید گفتمان تصوف بسیار مؤثر بوده است؛ زیرا جریان فربه تصوف در اواخر سده دوم در بستر دین مفصل بندی شد و از میان گفتمان های معارضی چون فقاهت و کلام و فلسفه گذشت. این جریان در دوره ای تکوین یافته که عقل گرایی افراطی، جدال های فقهی، مناقشات فلسفی و نزاع های سیاسی و اجتماعی بر کل جامعه اسلامی سایه افکنده بود. ایده پردازان تصوف، با بررسی و شناخت خلأها و دال های تهی، رهیافت های حاکم بر جامعه را به مدد منطق تفاوت گفتمانیِ گزاره های غایب و مهجور برجسته کردند و با استمداد از شیوه تأویل، گزاره های گفتمانی خود را پربار ساختند و کم کم توانستند گفتمان تصوف را منسجم کنند و غالب این اهتمام، به صورت عینی، تا حدودی در کتاب قوت القلوب ، که آن را ملتقای دو گفتمان دانشمندی و بینشمندی می دانیم، تبلور یافته است. برای تحصیل این مهم، از روش و الگوی تحلیل گفتمانی جفت گفتمان ساز لاکلاو و موفه بهره جستیم و نشان دادیم که ابوطالب مکی چگونه توانسته گزاره های غایب، مهجور و تهی شده فقه را با استفاده از شیوه تأویل ترمیم کند.
۲.

بررسی تطبیقی دیدگاه های ابوطالب مکی و غزالی درباره توبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوطالب مکی احیاء علوم الدین توبه غزالی قوت القلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۱۵
توبه و بازگشت به سوی خداوند یکی از مفاهیم اساسی در آموزه های دینی و عرفانی اسلام است که در آثار عارفان و متفکران اسلامی به ویژه ابوطالب مکی و غزالی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. ابوطالب مکی در کتاب قوت القلوب، توبه را به عنوان فرآیندی روان شناختی و معنوی معرفی می کند که هدف آن اصلاح نفس و تقرب به خداوند است. وی تأکید دارد که توبه باید با مجاهده درونی و توجه به تمایلات نفسانی انجام شود تا انسان به قرب الهی دست یابد. در مقابل، غزالی در احیاء علوم الدین آموزه های مکی را پذیرفته و بسط داده، اما از منظر عقلانی و فلسفی خود نیز به تبیین آن پرداخته است. غزالی بر توبه نه تنها به عنوان فرآیندی روحانی، بلکه به عنوان مفهومی عقلانی و اخلاقی تأکید دارد و با استفاده از آموزه های فلسفی خود، مراتب مختلف توبه را تحلیل می کند. مقاله حاضر به طور تطبیقی دیدگاه های این دو اندیشمند را بررسی کرده و به تفاوت ها و شباهت های اساسی آن ها در مورد توبه پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد در حالی که هر دو متفکر به طور مشترک توبه را مسیری برای پاکسازی نفس و بازگشت به خداوند می دانند، غزالی از ابزارهای عقلانی و فلسفی برای ارائه تفسیری عمیق تر و پیچیده تر از توبه بهره برده، که هم راستا با سلوک معنوی مسلمانان است.