فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
5-30
حوزههای تخصصی:
زینر با این پیش فرض که اسلام فی نفسه شنزاری است که فاقد توانایی کافی در به ثمر آوردن عرفان است، سعی نموده تا برخی از ریشه های درخت پربار عرفان اسلامی را در سرزمین هندوان نمایان سازد. او در آثارِ خود با تمرکز بر بایزید بسطامی، سعی بسیاری در نشان دادن مطابقت گفته های او با آموزه های اوپانیشادی کرده است. به زعم زینر، «فتکون انت ذاک» که در ضمن یکی از مناجات های بایزید بیان شده، به لحاظ لفظ و معنا معادل با تعبیر «تت توام اسی» در اوپانیشاد چاندوگیه است. اما به نظر می رسد که از یک سو عدم ترجمه صحیح او از بیان بایزید و عدم دقت در معنای بیان او با توجه به کل ساختار گفتار او و از سوی دیگر فقدان اطلاعات کافی زینر در خصوص آموزه های اسلامی که منشأ تفوه بایزید به بیان مذکور شده اند، سبب ارائه نظریه ای نادرست در خصوص عینیت لفظی و معنوی دو گفتار شده است.
بررسی تعارض یا عدم تعارض آموزه خلوت در تصوف با حضور اجتماعی در شریعت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
273 - 290
حوزههای تخصصی:
از آیات، روایات و احکام اسلامی برمی آید که قرآن، پیامبر و صحابه توجه بسیاری به حضور اجتماعی فرد مسلمان داشته اند و انزوای راهبانه را امری ناپسند می دانسته اند و به همین علت عالمان و فقیهان منتقد تصوف نسبت به این جریان بدبین اند و وجود رفتارهای انزواطلبانه پیروان بعضی از طرق و سلاسل، منتقدان تصوف آنان را بر آن داشته که عرفان و معنویت را در تضاد با حساسیت های اجتماعی بدانند و غفلت عرفا از محیط زندگی خود و اجتماع را موجد بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و سیاسی تلقی کنند و به همین علت با ترویج رفتارهای عرفانی مخالفت نمایند. این در حالی است که کلمات عرفا در این خصوص نشان می دهد که: (1) آن ها آموزه هایی دارند که با عزلت مطلق در تعارض است مانند صحبت که بیش و پیش از خلوت بر آن تأکید دارند یا آموزه ایثار؛ (2) آنان خلوت و عزلت را مقید به مرتبه فرد و مدت زمانی محدود می کنند و این تقیید با انزوای زاهدانه ناسازگار است؛ (3) در ساحت باور و انگیزه آنان جماعت را پلید و متهم نمی دانند، بلکه به خود بدبین اند و انگیزه شان حفظ دیگران است و این با انزوای برآمده از سوء ظن به جماعت تفاوت دارد، همچنین مراد آنان از خلوت رسیدن به خلوت قلبی و درونی است، نه جدا شدن از جماعت؛ (4) خلوت در نظر صوفیان در کتاب و سنت سابقه دارد و منافی شریعت نیست و در آداب آن بر نگاهداشت شریعت، به ویژه عبادات جمعی چون نماز جماعت و نماز جمعه، تأکید شده است. علاوه بر این ها حضور متصوفه در عرصه های اجتماعی سیاسی نشانه نادرست بودن مدعای منتقدان تصوف در متهم کردن آن به رهبانیت است.
ملاک های تجربه عرفانی از دیدگاه ابن عربی و ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر مقایسه دیدگاه های محیی الدین ا بن عربی و ویلیام جیمز در باب «تجربه عرفانی» است. ابن-عربی و جیمز «تجربه عرفانی» را وصف ناپذیر و زودگذر می دانند که طی آن، انسان از نیرویی متعالی منفعل گردیده، معرفتی فراعقلی و خصوصی کسب می کند. در این تجربه، فرد به معرفتی می رسد که با تلاش های عقلانی هرگز به آنها دست نمی یابد. آنچه فرد در تجربه شخصی خود از حقیقت غایی در می یابد، از طریق بیان تجربه به کسانی که از آن بی بهره اند، قابل انتقال نیست و کسانی که خواهان درک چنین تجاربی هستند، باید با مجاهدت و ریاضت، زمینه فراهم شدن آن تجارب را در خویش فراهم کنند. با وجود شباهت های موجود، ابن عربی حصول تجربه عرفانی را در پرتو عمل به شریعت و عامل تقویت ایمان می داند، در حالی که جیمز سرچشمه عمیق دین و تجربه عرفانی را احساس دینی می داند و الهیّات را امری ثانوی تلقی می کند.
بازتاب جلوه های عشق عرفانی در زبان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
353 - 376
حوزههای تخصصی:
مطالعه دیوان حافظ، در هر شرایطی و برای جست وجوی هر مقوله یی، لذت بخش و آموزنده است. امّا تردید نباید کرد که عشق، در غزل های آسمانی او، هرگز عطش جست وجوگر را فرونمی نشاند؛ بلکه همواره او را تشنه تر می کند. در این مقاله کوشیده ایم یک بار دیگر به این موضوع آشنا بپردازیم و عواطف و اندیشه های حافظ را با اندیشه های فیلسوفان و عارفان، رویاروی کرده، سهم حافظ را در پیش برد «طریقت عشق»، در کنار انبوهی از مسایل که با این عاطفه انسانی، همراه می شوند، نشان دهیم. اطلاعات این مقاله از طریق کتاب و اسناد، گرد آمده و سپس داده های تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیل شده است. برای بازنمود اندیشه حافظ در این مقوله، ابتدا به سراغ مباحث کلی عشق رفته و آن را در قالب یک مثلث در دیوان حافظ کاویده ایم. مثلثی که پایه اش عشق و دو ضلع آن معشوق و عاشق است. حاصل کار این است که تمام آن چه بر زبان حافظ جاری شده، محصول تجربه های شخصی اوست و با سخن کسانی که «عشق» را با «عقل» توصیف کرده اند، بسیار متفاوت است.
پیر مراد و شرح او بر ابیات دشوار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
87 - 109
حوزههای تخصصی:
کشف الرّاز فی حلّ اشعار مشکله حافظ شیراز، تألیف مشفق کرمانشاهی، پیرمرادبیگ (زنده تا سال 1237ق) مشتمل بر شرح ابیاتی از حافظ است که خود از دیوان خواجه برگزیده است. شارح در این شرح با به کارگیری روشی بالنسبه علمی به شرح ابیات دشوار خواجه پرداخته، از یکسونگری ها پرهیز کرده، از افسانه پردازی های معمول شارحان و به تعبیر خود او از «تکلفاّت رکیکه» فاصله گرفته، تا حدی به شمول معنایی شعر حافظ نزدیک شده و در نهایت شرحی به دور از اطناب از ابیات دشوار به دست داده است که در مقایسه با شروح معمول آن روزگار و احیاناً برخی شروح این روزگار می توان آن را شرحی بالنسبه علمی و واقع گرا خواند.
«قتل فی سبیل الله» در تفاسیر عرفانی و ظاهرگرایانه با محوریت آیه ۱۶۹ آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
175-202
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی و ظاهرگرایانه، دو منهج تفسیری در فهم آیات قرآن کریم است که از صدر اسلام تابه حال مطرح و مورد توجه قرآن پژوهان بوده است. مراد از تفسیر عرفانی، کشف معانی باطنی و درونی آیات الهی است که با کشف و شهود و صفای باطنی امکان پذیر است و مراد از تفسیر ظاهرگرایانه، بیان معنای ظاهری واژه ها و الفاظ قرآن است. معنای ظاهری الفاظ قرآن امری قطعی و مفروغ عنه است اما برای وجود معنای باطنی می توان به دلایلی همچون حقیقت دارای مراتب، مراتب فهم مخاطب، روایات متعدد و... استدلال کرد. آیه ۱۶۹ آل عمران از جمله آیات برجسته و مهم قرآن کریم است. در این پژوهش، تفاسیر عرفانی و ظاهرگرایانه ذکرشده در کتب تفسیری (شیعه و سنی) ذیل آیه مذکور با استفاده و کمک از آیات مرتبط و روایات معصومین(ع) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. ظاهرگرایان، قتل فی سبیل الله را به معنی شهادت در میدان رزم گرفته اند اما تفاسیر عرفانی و عرفای مسلمان، معانی و مراحل متعددی برای آن بیان کرده اند که مهم ترین آن ها کشته مبارزه با نفس است . چون در هر دو منهج تفسیری، به کتاب، سنت و عقل استناد شده است و از طرفی معانی ظاهری و باطنی در طول هم قرار دارند و همچنین هرکدام مخاطب، جایگاه و پیام خاص خود را دارند؛ ازاین رو تغایری با یکدیگر نداشته و هر دو تفسیر اگر مخالف قرآن و سنت و عقل نباشد، قابل قبول خواهد بود.
رستاخیز عرفانی انواع نادر صوت در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
289 - 314
حوزههای تخصصی:
غزلیات شمس پیوندخروش ناخودآگاه درونی شاعر و آواهای طبیعی نظام هستی است، این دو در تطبیق با فضای عرفانی ومعناییمتن شاعرانه به سبکی موسیقیایی احضار می شوند،مولانا بی هیچ انتخاب گزینشی یا تحمیلی برمتن، مفاهیم عرفانی را در بستر جویباری غزل می نشاند و در این راستا به جلوه های طبیعی و شاعرانه صوت روی می آورد،رویکرد درونی و جوششی مولانا به اصوات، مجموعه ای از حرف آهنگ ها، واژه آهنگ ها، متن آهنگ ها و صدامعناهارا در حریم غزلیات شمس فراهم آورده است،این اصوات دارای مصادیق متعددی است و در این جستار با عناوین:اصوات شاعرانه، اصوات قرردادی، اصوات موکد، اصوات ممتد، اصوات وابسته و اصوات نواختی نامگذاری شده وکیفیت دیگر انواع شناخته شده صوت و صوت آفرینی در غزلیات شمس، ازجمله:نام آوا، صدامعنا، نغمه حروف، تکرار، تجنیس و،،،تحلیل شده است،در غزلیات شمس منشااصوات، حرکت است و این دو، کفه ها یک ترازو هستند،دراین جستار مهمترین عناصرایجاد حرکت که به خلق ابزارهای صوت آفرینی منجر می شود، برشمرده شده است،رابطه صدا و حرکت و مقاصد ثانویه اصوات در غزلیات شمس، دیگر محورهای این پژوهش هستند
درآمدی بر تأثیرپذیری عرفانی شهریار از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
151 - 174
حوزههای تخصصی:
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزل سرایی از مضامین شعرأ بهره مند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذاب ترین مقوله های نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آن هاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده می شود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.
یادگار مکتوب خاندان بزغش در مکتب صوفیانه سهروردیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهروردیه یکی از چندین جریان تصوف عملی و زاهدانه در قرن هفتم هجری بود که توسط صوفی صالحی موسوم به «ابوحفص، شیخ شهاب الدین عمر بن محمد سهروردی» بر اساس عقیده به جمع میان طریقت و شریعت (زهد و شرع) بنیان نهاده شدو نوعی واکنش به اعتراضات و مخالفت های دیرین فقهای دینی به جماعت صوفیه بود که در چندین مورد،منجر به صدور حکم قتل آنان شده بود،این سلسله پس از سهروردی توسط شاگردانش در هند و پاکستان و ایران و عثمانی رایج شد، نجیب الدین علی بن بُزغش شیرازی رئیس شاخه ایرانی آن در مناطق مرکزی ایران بود و اصول این طریقه را بواسطه شاگردان نامدار خود که فرزندش ظهیر الدین از آن جمله است اشاعه داد، در نهایت، شیخ صدر الدین جنید شیرازی نوه شیخ ظهیر الدین، عوارف المعارف را که در حکم رساله عملیه این سلسله بود،به فارسی شرح و علاوه بر تبیین مشکلات و مبهمات آن بسیاری از ظرایف و نکات آن را نمایان ساخت، در این نوشتار ضمن معرفی سلسله و رساله عملی سهروردیه، پیشرفت آن در خاندان بزغُشیه جستجو شده و نسخه های نویافته شرح ماندگار و تأثیرگذار صدرالدین معرفی شده است
سلوک عرفانی در کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوبت سوم کشف الاسرار به منزله یکی از تفاسیر ادبی- عرفانی همواره مورد توجه بوده است. میبدی در این نوبت استنباط های عرفانی از آیات قرآن را با زبان ادبی بیان کرده است. در بعضی از قسمت های این نوبت میبدی به موضوع حال و مقام یا ترتیب مراحل سلوک اشاره کرده است. پیگیری این اشارات می تواند نظر میبدی را درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی آشکار کند. از این رو لازم است همه اشارات میبدی درباره سالک و مقامات سلوک، و نیز عبارات او درباره موضوعاتی که در طریقت عرفانی نقش دارند، استخراج و تحلیل شود و سپس، درباره مراحل سلوک، مقدمات، اقسام و مراتب هر مرحله تحقیق شود. بدین منظور، این مقاله بر آن است مراحل سلوک و کمال معنوی انسان را در نوبت سوم کشف الاسرار برشمارد و پیوند میان این مراحل را با آیات و اصطلاحات قرآنی بررسی کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، افزون بر این که ترتیب مراحل سلوک را از دیدگاه یک مفسر عارف نشان می دهد، ریشه های قرآنی عرفان اسلامی را نیز تبیین می کند.
تحلیل پدیدارشناختی کارکردهای فردی و اجتماعی فراست در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81-114
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث در منظومه فکری اهل عرفان، بحث درباره مفهوم «کرامت» است. کرامت را می توان یکی از ارکان مهم تصوف و نظریه ولایت نیز در نظر گرفت. یکی از انواع کرامات که در متون عرفانی و حکایات منقول در باب مشایخ، بر پایه آیات و روایات، بسیار مورد توجه بوده، «فراستِ» عارفانه است. فراست، به سبب خصیصه های ماهوی متفاوت و ابعاد معرفت شناختی خاص خود، در میان کرامات منتسب به صوفیه، جایگاه ممتاز و ویژه ای را به خود اختصاص داده است. یکی از دلایل اهمیت بسیار زیاد این قوه موهوبی و باطنی، که آن را از سایر کرامات صوفیه متمایز نموده است؛ نقش ها و کارکردهای فردی و اجتماعی فراوانی است که در حوزه تصوف و عرفان بدان منسوب است. در این پژوهش، کوشیده ایم تا با مطالعه و بررسی دقیق متون کلاسیک متصوفه و حکایات مندرج در تذکره ها و اولیانامه ها، حول محور فراست، به شناسایی، دسته بندی و تحلیل پدیدارشناختی هریک از این کارکردها و زیرشاخه های آن ها بپردازیم. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که فراستِ عارفانه، به مثابه یک ابزار مناسب در جهت پیشبرد اهداف مادی و معنوی صوفیه، دارای کارکردهایی با ماهیت های گوناگون معرفتی، تربیتی، اِقناعی، سیاسی حکومتی و رقابتی بوده است. بدیهی است که نگاه دقیق و علمی به این امر می تواند روشن کننده حقایق فراوان باشد و برخی از گره های ادبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تاریخ تصوف را نیز بگشاید.
جایگاه غزل و عرفان خواجه حافظ شیرازی در اشعار روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
13 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی تبیین علل گرایش شاعران روسی به اشعار خواجه حافظ شیرازی است، و اشاره به عواملی دارد که به شاعران روسی در شناخت مفاهیم اشعار وی کمک کرده اند و یا در آفرینش آثار شرقی آنها تأثیرگذار بوده اند، شاعران روسی از میان شاعران مشرق زمین به حضرت حافظ توجه ویژه ای داشته اند و کلام خواجه شیراز در جامعه ادبی روسیه از جایگاهی باارزشی برخوردار است، برخی از شاعران روسی مستقیماً در اشعار خود از حافظ نام برده اند و تعدادی نیز در وصف او و اندیشه های عرفانی- فلسفی و اخلاقیش شعر سرودند، در مقاله همچنین به «انجمن مریدان حافظ» اشاره می شود که در سن پیتربورگ توسط شاعران غزل سرای روسی ویچیسلاف ایوانف و میخائیل کوزمین تأسیس شد و به خیمه حافظ معروف بود، اعضای انجمن مرید حافظ بودند، انجمن به شناخت حافظ و ترویج اندیشه های عرفانی او کمک شایسته ای کرده است، نتیجه پژوهش حاکی از آن است که شاعران روس در ادوار گوناگون از حافظ نام برده اند و اندیشه های عرفانی – فلسفی - اخلاقی و غزلیات آهنگین حافظ در اشعارشان بازتاب یافته است، تأسی شاعران روسی از حافظ و اشعار وی سبب شد تا آنها نیز در اشعار خود واژه هایی مانند عارف، عندلیب، ساقی، زاهد، خرقه، وجد، دوست، گل های سرخ شیراز،،،، را به کاربگیرند که به اشعار آنها فضایی کاملاً شرقی و عرفانی داده است ،
تأثیر تصوّف در منظومه های عاشقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
13 - 39
حوزههای تخصصی:
تصوّف، که از آن می توان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعه اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصه ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا از جمله آنهاست. تحت تأثیر این آثار و با توجه به غلبه روح و فرهنگ تصوّف در فضای اجتماعی قرون هفتم، هشتم و نهم، داستان های عاشقانه عصر نیز که به دلیل نگاه عاطفی و احساسی آن ها بیش از سایر داستان ها مورد توجّه بوده اند دگرگون گشته، ضمن حفظ برخی ویژگی های آثار پیشین، آب و رنگ تازه ای به خود گرفتند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی برخی از برجسته ترین منظومه های عاشقانه این قرون یعنی هشت بهشت امیر خسرو دهلوی(قرن هفتم)، جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی(قرن هشتم)، و لیلی و مجنون مکتبی شیرازی(قرن نهم)، عناصر مشترکی را که بیانگر تأثیرپذیری پدیدآورندگان این آثار از اندیشه های صوفیّه است، استخراج کرده و مورد مطالعه قرار دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این معناست که این اثرپذیری تنها به تحول شخصیت های داستانی و صفات و رفتار آنها محدود نگشته بلکه واژگان و تعابیر عاشقانه نیز چه بسا تحت تأثیر تصوّف بار معنایی گسترده تری یافته اند؛ به عبارتی می توان اذعان کرد که عشق زمینی و مجازی در این داستان ها به پاکی و بلندای عشق آسمانی ارتقا می یابد و عشق و عرفان آنچنان در هم آمیخته و به هم پیوند می خورد که نمی توان حدّ و مرز مشخصی برای عاشقانه یا عارفانه بودن آن ها تعیین نمود.
تحلیل مسأله عینیت و غیریت خدا با خلق در عرفان اسلامی با رویکرد ارزیابی اشکالات منتقدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
111 - 125
حوزههای تخصصی:
مسأله عینیت و غیریت حق با خلق از مهم ترین مسائل علم عرفان اسلامی است. عباراتی در آثار عرفا وجود دارد که ظاهرش این است که خداوند عین اشیاء است. این مسأله از سوی منتقدان مورد اشکال جدی قرار گرفته است. این پژوهش، کوشش کرده مسأله عینیت و غیریت حق با خلق از منظر عرفان اسلامی را در چهار تحلیل تبیین کند.
مقاله حاضر بیان می کند که مقصود عرفا از عینیت حق با خلق، عینیت مطلق و اتحاد ذات اقدس خداوند با خلق و مخلوقات نیست و مراد عرفا از عینیت این نیست که هویت حق، تنها همین ممکنات است و چیزی در ورای آنها نیست. همچنین این مقاله، روشن کرده که عرفا نمی خواهند ممکنات را به مقام ذات واجب الوجود ارتقا دهند بلکه مراد عرفا از عینیت، عینیت اصطلاحی عرفانی است نه عینیت عرفی و عینیت فلسفی.
پژوهش حاضر، معنای عینیت حق و خلق را در مرتبه ظهور و نه در ذات دانسته و بر اساس آن، اشکالات منتقدان را تحلیل و نقد کرده است.
بررسی تطبیقی «خیر و شر» در تصوف اسلامی و قبّالای یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
109 - 127
حوزههای تخصصی:
خیر و شر و نسبت آن ها با مبدأ هستی، و صدورشان از اصل واحد یا اصول دوگانه یا چندگانه مهم ترین بحث در آموزه های مکاتب عرفانی است. تصوف و قبّالا نیز متأثر از آبشخورهای فکری خود درباره وجود خیر و شر و نسبت آن دو با یکدیگر و نیز منشأ صدور آن ها و اصالت یا نسبیت شان در عالم دیدگاه های ویژه ای دارند که نوشتار حاضر در صدد تبیین تطبیقی این دیدگاه ها است. صوفیه و قبالا خداوند را خیر محض می دانند و در عین حال نمی توانند وجود شر را در این عالم انکار کنند. در این میان، صوفیه با تمسک به مفهوم نسبیت، تناقضی را که از نسبت دادن شر به خیر محض پدید می آمد، حل کرده اند؛ اما بیشتر قبالائیان این تناقض را نادیده گرفته و شر را مستقیماً به خدا نسبت داده اند. بزرگان صوفیه خیر را امری ذاتی و شر را عَرَضی می دانند اما قبالائیان، برخی شر را نیز ذاتی می دانند و برخی دیگر، مانند صوفیه، شر را ناشی از محدود بودن موجودات می پندارند.
کارل بارت و مسئله نجات امت های غیرمسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
45 - 64
حوزههای تخصصی:
کارل بارت متأله نوارتدوکسی مسیحی، یکی از تأثیرگذارترین الهی دانان مسیحی سده بیستم میلادی است. رهیافت الهیاتی بارت یکی از سه سنت حوزه الهیات جدید مسیحی و معیاری برای آن به شمار می آید. وی را در مسیحیت انحصارگرا دانسته اند و الهیات او را میانه سنت پلورالیستی جان هیک و شمول گرایی کارل رانر قرار داده اند. از مباحث الهیات مسیحی، در بحث نجات شناسی بر انحصارگرایی بارت تأکید شده است. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوا به بررسی دیدگاه بارت در باب نجات شناسی پرداخته و نشان داده است که وی گرچه به دلیل تأکید بر مسیح به مثابه راه نجات و تأکید آشکار به نجات باورمندان مسیحی انحصارگرا شمرده شده است، اما او در بخش هایی از آثارش به طور قاطع نجات را از آن تمامی نوع بشر دانسته و در نجات شناسی دیدگاهی شمول گرا را به نمایش می گذارد. او معتقد است که تمامی انسان ها بنا بر امکان وجودی شان و بر مبنای وجود عیسی مسیح مشمول رحمت و نجات الهی اند.
بازتاب عشق در غزلیات حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
215 - 230
حوزههای تخصصی:
حزین لاهیجی به قولی آخرین چهره پرفروغ سبک هندی است که بین عصر صفوی و افشاری می زیسته و نماینده شاخص ادبیات فارسی و جهان بینی عرفانی در روزگار پر آشوب قرن دوازدهم هجری قمری است. با این که در علوم مختلف درخشیده، اما در شاعری، عارفی از مکتب عشق و پیرو مولانا جلال الدین بلخی است. موضوع عشق به عنوان جوهره اصلی ادبیات عرفانی و غنایی نوعی از انواع ادبی را در بر دارد که حزین یکی از حلقه های آن در عصر حساسی از تاریخ ایران و حتی هند به شمار می آید. او درباره عشق غزلیاتی خواندنی دارد که در مواردی به طور ابتکاری چهره ها و جلوه هایی از عشق را تفسیر می کند و در آن ها به بیان ویژگی های عشق و دیدگاه های خود در باب آن و ارتباط عشق با دیگر پدیده های معنوی می پردازد. از مهمترین ویژگی هایی که برای عشق بر می شمارد دردآفرینی، ازلی بودن، آمدنی بودن و مشکل گشایی آن است. حزین علاوه بر بیان دیدگاه خود در باب عشق حقیقی و مجازی به بیان ارتباط عشق با بسیاری از امور معنوی چون اخلاق، غیرت، تغافل، تجلی، جذبه و ... می پردازد که از طریق مطالعه آن ها می توان به جهان بینی خاص وی دست یافت.
فَرگشتِ تاریخی- اعتقادیِ واژه «حُبّ» از ادبیّات عصر جاهلی تا آموزه های عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
بحث و تحقیق درباره محتوا و ساختارهای لفظی و معنویِ قرآن کریم از نخستین رویکردهای علما و اندیشمندانِ مسلمان در تاریخ اسلام محسوب می شود؛ اهمّیت این رویکردها تا بحدّی است که درکِ زمینه ها و ویژگی های لفظی و بلاغی قرآن کریم را بستری برای فهم درست و صحیحِ اندیشه های وحیانی می دانند. محور همنشینی واژه «حُبّ» در هنجارهای ادبی- اجتماعی جامعه جاهلی، منحصر به عرائس شعری، محبوبه های شاعران و اَبطال، و آثار مسکن و کاشانه و دیار آنها محدود می شد و مفاهیم والا و چالش برانگیز اعتقادی، مدّنظر نبود امّا در رهیافت های معناشناختی قرآن کریم، حوزه معنایی «حُبّ» رنگ اعتقادی- اسلامی به خود گرفت و نظام دِلالی آن، از حُبّ و عشقِ زمینی، به حُبّ الهی و محبّت چندسویه و متعالی خدا- انسان تغییر جهت داد.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تغییر گفتمان جاهلی به اسلام و عرفان اسلامی، سبب شد بِساطَت و مادّی گریِ عرب جاهلی، جای خود را به تأمّل در حیات و هستی بدهد و انسانِ مسلمان، با تکیه بر تعلیمات اسلامی و تأکید بر اصالت تعابیر و معانی قرآنی، نگاه فرامادّی خود را به موضوع حُب و محبّت نیز منعطف سازد چنانکه التذاذ صرفِ مادّی در عصر جاهلی، در پرتو آموزه های قرآنی، به تعابیری همچون «ایثار»، «وُدّ»، «صفای مودّت»، «ترجیح دادن» و... تحوّل پیدا کرد.
بازخورد عرفانی دومفهوم- واژه «درد» و «کودک» در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه شعرهای قیصر امین پور، حامل مفاهیم خاص فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ویژگی درونی و روانی انسان است، نگاه ویژه قیصر به برخی از این مفاهیم در مطالعات جامعه شناختی در بُعد روانشناسی و آسیب انگاری، تأمل برانگیز است، برخی نیز مفاهیم عرفانی عمیق در خود دارند، دومفهوم «درد» و «کودکی»، از این زمره اند، قیصر، به دنبال عینی سازی ای از مفهوم انتزاعی «درد» است، این درد، دارای مراتب و ابعاد گوناگون است، ساختار و پیکره مخصوصی دارد و فضای خاصی بر آن حاکم است،کودکی در نگاه نخست، تفاوت ماهوی و ساختاری با «درد» دارد؛ اما با مطالعه عمیق تر، مشاهده می شود که «کودک»، فضایی در بطن «درد» دارد، التقا و به هم پیوستگی این دو مفهوم، ناشی از غم غربت و نوستالژی به ساحت و شهری است که در اندیشه قیصر، دارای جغرافیا و مساحت خاصی است،شیوه پژوهش، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است، در این روش با استفاده از مطالعه منابع موجود و کسب آگاهی های لازم درباره موضوع مورد بحث به تحلیل و بررسی آن می پردازند، جامعه آماری پژوهش حاضر تمام اشعار قیصر امین پور است
تحلیل و تبیین فقهی، حقوقی و عرفانی توبه در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
333 - 350
حوزههای تخصصی:
انسان به واسطه اختیاروعقل خدادادی، دربرابر رفتاروگفتارخویش مسؤولیت داردودرتخطی از کارهای خلاف شرع، مجازات می شود، در این میان گاهی عواملی وجود دارد مانندتوبه، موجب سقوط مجازات وعفووی می گردد، توبه، یکی از موضوعات مهم اسلام است که درشریعت، عرفان وقانون مجازات اسلامی جایگاه ویژه ای داردو در فقه جزایی اسلام، یکی از عوامل سقوط، عفو و تخفیف مجازات های حدی به جزء حد قذف می باشد، رویکرد این مقاله، تبیین این مسأله است که آیاتوبه می تواند با این تئوری اسلامی درعمل موردپذیرش وقابل بهره برداری باشد؟ نگارندگان دراین مکتوب با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، برآنندکه این مسأله را درفقه وقانون مجازات اسلامی بارویکردعرفانی تحلیل وتوجیه نمایند، یافته ها حاکی از رویکرد نوین قانونگذار در راستای تحولاتقانون مجازات اسلامی92 است که با پیش بینی نهاد توبه به عنوان یکی از عوامل سقوط مجازات، این مفهومرا به صورتی قاعده مند وارد نظام کیفری ایران کرده است وچنان که بانظرگاه شریعت وعرفان بررسی شود، نقش عملی توبه را دراصلاح، بازپروری ورشدمعنوی انسان مجرم، بیشتر نمایان می سازدوبااین نگاه ومعیارهای فقهی وعرفانی، قاضی آسان تر به احراز توبه وندامت واصلاح مجرم، دست می یابد