فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
264 - 281
حوزههای تخصصی:
محبت و معرفت یکی از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی و ادبیات عرفانی بوده و در آثار بزرگان ادب و عرفان بازتاب های گوناگونی داشته است. امام محمّد غزالی طوسی، یکی از مشهورترین دانشمندان اسلام و ایران در قرن پنجم است که در آثارخود به ویژه در کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین به خوبی ازآن استفاده کرده و دیدگاه های نوی را ارایه داده است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل جایگاه عشق و معرفت در آثار غزالی با روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی نگارش شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که غزالی در باب محبت به ندرت از واژه عشق استفاده می کند و محبت را به عکس اغلب عارفان و طرفداران مکتب عرفانی بر عشق ترجیح می دهد. معرفت در آثار وی اعم ازحسی، عقلی و شهودیست هر چند که تنها راه وصول به کمال و حقیقت را معرفت شهودی می شناسد سو برای رسیدن به معرفت شهودی، تلاش و مجاهدت و تزکیه نفس سالک را ضروری می داند.
تحلیل عرفانی- روان شناسی میل خوردن از نظر گاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
192 - 211
حوزههای تخصصی:
در نگرش انسان شناسانه مولوی، یکی از امیال اولیه و حیاتی انسان، میل خوردن است. مولوی با توجه به ساحت بیرونی انسان و با نگاه روان کاوانه، از یک طرف میل خوردن را نیاز اصلی و اساسی فیزیولوژیک انسان، زمینه سازِ ظهور امیال دیگر، و موجب رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه آدمی می داند که با چرخه حیات و سیر انسان به سوی کمال مطلوب خویش ارتباط دارد. از طرف دیگر با تّوجه به ساحت درونی انسان و با نگرش عارفانه خود، تمرکز و فرورفتگی در میل خوردن را حجاب راه حق و حقیقت، منشأ امراض جسمانی و روحانی و باعث تیرگی دل و درون انسان می شمارد. این مقاله، به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین نگرش های معرفتی و روان شناختی مولوی درباره میل خوردن می پردازد ؛ با این برآیند که انسان ها، ضمن بهره مندی از انواع خوردنی ها در حدّ اعتدال، نیازهای تنانی و جسمانی خود را فراهم آورند؛ و برای پرورش جنبه روحانی خویش، میل خوردن را تصعید ببخشند و در مجاری و کانال های روحانی به کار گیرند تا به عقل، اندیشه و ایمان تبدیل شود و موجبات صعود آسمانی انسان را فراهم آورد.
سفالینه ها عناصری برای اجتماعی کردن عرفان صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
5-18
حوزههای تخصصی:
عرفان در شعر سبک هندی نمودهای متفاوتی دارد؛ از طرفی عرفان بیدل دهلوی را داریم که عمیق و رازآمیز است و از طرفی عرفان صائب را که به درک و دریافت عامه مردم نزدیک شده است و جنبه اجتماعی دارد. صائب نیز همانند دیگر شاعران این سبک از مشهودات و محسوسات پدیده های عالم هستی برای بیان اندیشه های خود سود می برد و از هر عنصر مضمون سازی که به تقویت ساختار ادبی و بلاغی شعرش کمک کند، مدد می جوید. سفالینه ها از محسوسات قابل دسترس زندگی عامه مردم عصر صائب است. صائب با دست مایه قرار دادن انواع سفالینه ها و به یاری مشاهدات اجتماعی و تجربیات شخصی، آموزه های عرفانی را به مردم عادی کوچه و بازار ارائه و از این رهگذر به اجتماعی کردن عرفان در جامعه کمک کرده است. یافته های این تحقیق که از شیوه ساختارگرایی کمک گرفته است، نشان می دهد صائب با ایجاد ساختاری قابل معنی میان ظروف سفالی و مایعات و اصطلاحات عرفانی به اجتماعی کردن و در نتیجه فهم و درک عامه از عرفان کمک کرده است.
تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی (با تکیه بر آراء ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
173-200
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و تشریح کارکرد و تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی با تکیه بر آراء ابن عربی پرداخته شده است. بعد از مقدمه و ذکر مسئله تحقیق و پیشینه آن، ماهیت عشق و انواع آن بررسی و سپس به مباحث اصلی این پژوهش پرداخته شده است؛ از جمله: عالم خیال و انواع آن، معرفت شناسی و هستی شناسی خیال عرفانی در دیدگاه ابن عربی، همچنین رابطه عالم خیال متصل و عالم خیال منفصل، طرق اتصال به عالم خیال منفصل که از دو طریق خواب و بیداری رخ می دهد، دلیل تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی، ارتباط خیال عرفانی با نور خدا و تجلی حق و مراحل تحول عشق مجازی به حقیقی بر پایه خیال که به پنج قسمت ادراک زیبایی، پختگی صورت ذهنی، اتحاد عاشق و معشوق، کمرنگی صورت معشوق خیالی و سیر به سوی معشوق عقلی و خیال عشق حقیقی تقسیم می شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد عشق با گذر زمان، قوه خیال فرد را تسخیر و تصویری از معشوق در خیال عاشق ایجاد می کند که از حوادث خارج مصون است و با نفس عاشق اتحاد درونی دارد؛ با گذر زمان این تصویر نیز کمرنگ تر می شود تا بدان جا که عشق، بدون تصویر می گردد و به عشق عقلی و سپس الهی تبدیل می شود.
تبیین معجزه و دعا در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
283 - 306
حوزههای تخصصی:
با مفروض گرفتن امکان وقوع معجزه، استجابت دعا و اعمال خارق عادت دیگر، این پرسش اساسی مطرح می شود که چگونه می توان این قبیل وقایع را به نحو طبیعی تبیین کرد؟ به بیان دیگر، چگونه می توان تصرف و مداخله مستقیم خداوند در انجام چنین اموری را تبیین کرد؟ پاسخ های مختلفی از سوی فلاسفه، متکلمان و اندیشمندان علوم تجربی به پرسش های بالا داده شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نحوه تصرف خداوند در معجزات و دعا با بهره جستن از تئوری کوانتومی است. ادعای این پژوهش این است که می توان نحوه تأثیرگذاری و تصرف خداوند در افعال بسیار خاص مانند معجزه و دعا را در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از نظریه کوانتومی تبیین کرد، به این صورت که در چهارچوب تعبیر کپنهاگی و با پذیرفتن نقش آگاهی به عنوانِ رمباننده توابع موج، فعل خداوند در طبیعت از طریق آگاهی کوانتومی غیرموضعی انجام می گیرد و می تواند آن ها را در جهت مطلوب تغییر دهد. همچنین، خداوند در چهارچوب تعبیر بوهمی، از طریق کنترل متغیرهای پنهان که متغیرهای سطح زیرکوانتومی هستند و با تغییر آرایش این متغیرها در سطح نظم مستتر، تغییر موردنظر را در سطح کوانتومی و سپس در سطح ماکروسکوپی طبیعت به وجود می آورد. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که هر دو تعبیر کپنهاگی و بوهمی که رایج ترین تعابیر مکانیک کوانتومی هستند، می توانند تبیینی قانع کننده از نحوه تأثیرگذاری خداوند در طبیعت در افعال خاصی مانند معجزه و دعا ارائه دهند.
حیات عرفانی در اندیشه پولس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
91 - 118
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفهوم حیات عرفانی و چگونگی نیل به آن از دیدگاه پولس بررسی می شود. بنا بر آنچه از مطالعه و تحلیل رساله های او برمی آید، وی مدعی است که پس از تغییر کیش، درنتیجه تجربه ای که در راه دمشق برایش رخ داده است، به حیاتی تازه در مسیح دست یافته و سبک زندگی جدیدی را تعلیم می دهد که حیاتی پاک، معنوی و عرفانی است. پولس نیکوترین حیات را زندگیِ مسیح گونه معرفی کرده که شایسته فرزندان خداست. حیات عرفانی یعنی زیستن به گونه ای که خدا می خواهد و غایت آن مسیح گونه شدنِ انسان است. هرچند پولس بر فیض خدا در تحقق چنین حیاتی تأکید می ورزد، اما سهم انسان را در رسیدن به آن نادیده نمی گیرد. او دعا، مراقبه، وارستگی، طهارت باطن، توکل، پذیرفتن اراده خدا، هماهنگی و همکاری با خدا، ایمان، امید و محبت را بنیان های حیات مسیحانه، یعنی زندگی عرفانی می داند.
اخلاق دینی- عرفانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء فیض کاشانی (با نگاهی به نسبت دین و اخلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
152 - 173
حوزههای تخصصی:
این مقاله به اخلاق دینی- عرفانی امام محمد غزالی و فیض کاشانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء به صورت تحلیلی و تطبیقی و به روش کتابخانه ای و اسنادی پرداخته، ضمن روشن نمودن مفهوم «دین» و «اخلاق» نزد فیض و غزالی، چهار نوع وابستگی دین و اخلاق را که عبارت انداز: وابستگی «معرف شناسانه»، «زبان شناسانه»، «وجودشناسانه» و «روان شناسانه» در این دو اثر استنباط و استخراج و تبیین کرده است و سرانجام رویکردهای اخلاقی حاکم بر این دو متن را ذیل سه عنوان «اخلاق فلسفی»، «اخلاق نقلی» و «اخلاق عرفانی» به بحث گذاشته و اشتراک و تمایز فیض و غزالی در اخلاق فضیلت گرای عرفانی و نیز شیوه تهذیب احیاء علوم الدین را روشن ساخته است. آخرت اندیشی و باطن بینی افعال انسانی از آموزه های مهم فیض و غزالی در اخلاق عرفانی است.
ولایت محبت در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
274 - 293
حوزههای تخصصی:
در نزد عارفان نهایت محبت، غلیان دل در اشتیاق لقای محبوب است که موجب محو محب می شود زیرا اساس احوال عالیه و کمال جویی بر محبت است. محبت در نظر مولانا مراتبی دارد: محبت عام و محبت خاص. به اعتقاد وی نور ایمان و یقین از محبت سرچشمه می گیرد و چون آتشی وجود را پالایش می دهد، زیرا خلق آدمی با مِهر الهی آمیخته شده است. محبت پیوندی بین محب و محبوب ایجاد می کند و باعث کشش و جذبه می گردد به حدی که بین آن دو تفاوتی دیده نمی شود. مولوی روح محمدی را مظهر محبت دانسته است و معتقد است که رقایق محبت به حسب احوال محبان و استعدادشان تعیّن می یابد و ارتباط عمیقی با ایمان، ذکر، تلوین، تمکین، اتصال و... دارد تادرطی مراحل و مقامات و مراحل، بین حق تعالی و طالب (نیست هست نما) حایلی باقی نماند. مسأله این است که آیا محبت می تواند آغازگر فیضان باشد؟ و رقایق محبت، با چه اموری ارتباط تنگا تنگی دارد؟ تا محب بتواند در سیرالی الله توفیق یابد. در این مقاله همّ براین است تا لطایف این ارتباطات از دیدگاه مولانا از طریق توصیفی- تحلیلی بیان شود.
عرفان در آیینه اشعار بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
255 - 273
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات عمده شعر معاصر عربی، عرفان است که از دیرباز، میان شاعران زبان عربی جلوه ای خاص داشته است و آن ها با بهره گیری از افکار ناب عرفانی، اشعاری زیبا و دلنشین سروده اند. اگرچه در دوره معاصر، آموزه های عرفانی شاعران عارف مسلک گذشته نظیر ابن عربی دیگر نمود پیدا نمی کند؛ اما از آن جا که عرفان با جان و دل مردم ایران آمیخته است و شعر بهترین حوزه برای نمودار کردن عواطف و افکار درونی شاعر است، می توان جلوه هایی از این اندیشه های ناب را در اشعار این دوره هم مشاهده کرد.بدر شاکر سیّاب از جمله شاعران نوگرا و شهیر ادبیات معاصر عربی می باشد، و مضامین حکمی و عرفانی بخشی از مضامین ناب دیوان اشعار وی را تشکیل می دهد؛ سیّاب با بهره گیری از مفاهیمی عارفانه همچون مرگ و فناء، تجرید، وحدت وجود، آفرینش هستی ، مسأله عشق، نوع نگاه به خداوند به قصاید خود روح و جان تازه ای بخشیده است. در این جستار نگارنده با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها براساس مؤلفه های عرفان در شعر بدر شاکر سیّاب می پردازد.
بررسی پربسامدترین استعاره های احوال عارفانه در دیوان ترجمان الاشواق ابن عربی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
281-304
حوزههای تخصصی:
وصال، هدف عارف سالک بوده و هریک از احوال عرفانی، نماینده مرحله ای از سفر عرفانی تا رسیدن به این هدف هستند. ابن عربی کتاب ترجمان الاشواق را به زبان شعر و به سبک اشعار جاهلی سروده و در آن به بیان تجربیات عارفانه اش در مسیر وصال پرداخته است. در این بین، نباید از نظر دور داشت که تعابیر مجازی از جمله استعاره ها در ساختار نمادهای رمزآلود متون عرفانی نقش مند هستند؛ ازاین رو برای شناخت جهان بینی عارف، بررسی این استعاره ها ضروری است. این جستار با محوریت بررسی استعاره های شناختی و نیز با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، این هدف را پی گرفته است تا مفاهیم مرتبط با پربسامدترین تعبیرات عرفانی ابن عربی را مورد تحلیل قرار دهد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که احوال «مشاهده» و «شوق» بیشترین مفاهیم استعاری را در حوزه مقصد به خود اختصاص داده و ریزاستعاره های شناختی پیرامون دو کلان الگوی «مشاهده/شوق انسان است» و «مشاهده/شوق مکان است» شکل گرفته اند. همچنین با توجه به رویکرد این استعاره ها می توان گفت که گفتمان کتاب ترجمان الاشواق اکتشافی ِماجراجویانه است.
بررسی تطبیقی الرساله القشیریه با البیاض و السواد ذکر چند نکته و تصحیح چند اشتباه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
161-187
حوزههای تخصصی:
مقایسه رساله قشیریه و بیاض و سواد می تواند بسیار سودمند و در عین حال جالب باشد، چون هر دویِ این کتاب ها در قرن پنجم تألیف شده اند و از لحاظ ساختاری هم شباهت های بسیاری با هم دارند. در این مقاله سعی شده با مقایسه شکل و ساختارِ اقوال این دو کتاب هم برخی از اختلافاتِ موجود در متن ها آشکار شود و هم با مطرح کردن بعضی از اشتباهاتِ مهم و تأثیرگذار که در این دو متن وجود دارد،صورت صحیح آن ها با توجه به متن روبه رو یا متون درجه اول تصوف نشان داده شود.
خاندان سُهروَردی، خاندان تصوف و علم در سرزمین های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
223 - 246
حوزههای تخصصی:
نخستین رجال خاندان سهروردی از سهرورد، شهر کوچکی میان زنجان و همدان، برخاستند و با کوچ به بغداد به انگیزه قدم در راه تهذیب و تحصیل علم، این خاندان در سده 5ق در این شهر ظهور یافت و به تدریج به تصوف و علم شناخته شد. خاندان مذکور تا اوایل سده 9ق در عراق و جزیره دوام یافت و بیشترین اخلاف خاندان در این جا ظهور یافتند. با پراکنده شدن تدریجی برخی از رجال خاندان در سرزمین های اسلامی، از نیمه دوم سده 7ق تا سده 14ق اخلافی از این خاندان در ایران، مصر و شام، ماوراءالنهر و به ویژه هند نیز ظاهر شدند. منابع سلسله نسب همه اخلاف را به طور کامل بیان نکرده اند. درباره منتسبان با سلسله نسب ناقص اجمالا می دانیم که از نسل شیخ شهاب الدین عمر سهروردی(د.632ق) بوده اند. از این رو، می توان گفت برخی از اخلاف شیخ و تبعا خاندان تا سده اخیر نسب خویش را حفظ کرده یا از نسب بردن خویش از شیخ آگاهی داشته اند؛ با این همه، احتمال نسب سازی برخی از منسوبان متاخر برای خویش بسیار است. این پژوهش می کوشد پس از معرفی خاندان سهروردی، با استقصای نام اعضا و اخلاف آن، شجره نامه ایشان را بر پایه منابع موجود ترسیم و مدعیان انتساب به شیخ را نیز معرفی کند.
مبانی قرآنی منازل السائرین (مطالعه موردی: بخش بدایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
247 - 278
حوزههای تخصصی:
منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، متنى عرفانی است که در آن معارف بسیار، در قالب عباراتى موجز به رشته تحریر در آمده است. این کتاب همواره مورد توجه علاقه مندان عرفان و سیر و سلوک بوده است. با ملاحظه عناوین و ابواب کتاب معلوم می شود که مصنّف، نام منزل ها را از آیات قرآن برگرفته است و در بیشتر موارد، تناسب میان عنوان باب ها و آیه های انتخابی ابتدای هر باب از نگاه عرفانی عمیق او به آیات قرآن حکایت می کند، چنان که می توان گفت که وی مبانی تعیین منازل را در آیات کتاب خدا یافته است. نگارنده در این مقاله با مراجعه به تفاسیر عرفانی، ضمن بررسی آیات موجود در بخش بدایات این کتاب و تأمل در مطالب هر باب، رویکرد عرفانی خواجه به آیات قرآن را نشان داده و پیوند میان دستورات خدای متعال در قرآن و آداب سیر و سلوک عارفان اصیل را نمودار ساخته است
ویژگی های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
100 - 122
حوزههای تخصصی:
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده ترین ویژگی های سبکی او را رقم می زند. غزل های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه ای که ارتباط و همبستگی های معنادار در غزل های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره ای از قافیه ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه های عربی و گاه ترکیب های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی های دیگر سبکی او کاربرد واژه هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانه شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
تحلیل پارادایمی توسعه در اندیشه آمارتیا سن و نسبت آن با صلح کل عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
395 - 416
حوزههای تخصصی:
این مقاله با مفروض گرفتن و استخراج عناصر اساسی توسعه لیبرالی به مثابه یک الگوواره (پارادایم) درصدد سنجش میزان اشتراک و یا افتراق اندیشه آمارتیا سن با جریان اصلی توسعه سیاسی لیبرالی به مثابه پارادایم غالب می باشد. وجود تمایز وی بر ابعاد ارزش شناختی و زیبایی شناختی با اندیشه های جریان اصلی توسعه لیبرال و تأکید بر سوژه و توانمندسازی فردی به جای تأکید بر ساخت این پرسش را به پیش می کشد که آیا اندیشه آمارتیا سن را می توان تحولی پارادایمی در نظر گرفت و یا تحولی است در درون پارادایم موجود توسعه لیبرال؟ همچنین آیا می توان شباهت های پارادایمی بین اندیشه آمارتیاسن با نظریه صلح کل عرفانی یافت به گونه ای که به منزله بدیل و یا مکمل نظریه توسعه او به عنوان الگویی باشد که فراهم کننده زمینه توانمندسازی سوژه انسانی با برقراری عدالت هویتی در جوامعی تحت توتالیتاریسم هویتی تمرکز گرا است؟ نوشتار کنونی با استفاده از مقالات و کتاب های آمارتیا سن و با روش گردآوری داده های کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا/ پارادایم ابتدا به توصیف و استخراج عناصر توسعه ای اندیشه سن و امهات کلان نظریه صلح کل عرفانی پرداخته و با عطف تمرکز اصلی بر اندیشه سِن بر آن است تا تا تحول پارادایمی/درون پارادایمی را با جریان اصلی توسعه از یک سو به مثابه صورت نوعی توسعه لیبرالی و نظریه صلح کل عرفانی از سوی دیگر با رویکردی پارادایمی/مقایسه ای دریابد.
نفس واحده در عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
132 - 151
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بحث برانگیز در قرآن کریم که محل مناقشه برخی از عرفا قرار گرفته است تقدم در خلقت مرد بر زن و عاملیت واسطه بودن مرد در خلقت زن می باشد. در واقع این گروه از عرفا با مطرح نمودن اولویت در خلقت مرد، از زن با عنوان جنس دوم و طفیل وجود مرد نام برده و اساس خلقت زن را امری بی ارزش و صرفا جهت کامجویی، ازدیاد نسل و... معرفی نموده اند. در حالی که در بینش اسلامی و با تکیه بر تعالیم وحیانی اگر چه زن و مرد دو جنس متفاوت محسوب می شوند اما هر دو دارای وحدت نوعی و ماهیت انسانی یکسان و منقسم از یک گوهر وجودی می باشند. و ملاک و معیار ارزش گذاری بین زن و مرد را در تقوا و پارسایی قرار می دهد. هدف از نگارش این مقاله نگاهی تحلیلی-تطبیقی نسبت به جایگاه زن در هستی شناسی از منظر عرفا می باشد تا با تکیه بر آیات قرآن کریم به رفع تبعیض بین مرد و زن و متعاقباً به اثبات جایگاه وجودی زن به عنوان نوع انسانی منجر شود.
تکالیف بیماران روانی ازدیدگاه فقه فریقین و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
212 - 239
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود بیماران روانی و افزایش روز افزون آن بخصوص در شهرهای بزرگ یکی از معضلات جدی جامعه جهانی به حساب می آید که مورد توجه روان شناسان و جامعه شناسان قرارگرفته است. اگرچه در فقه امامیه، عامه و نیز حقوق موضوعه ایران از بخش از جامعه به عنوان محجورین یاد شده و حقوق و تکالیف آنان بطور کامل بیان شده است اما وضع بیماران روانی که معمولا چنین طیف از جامعه در شرایط غیرطبیعی به سر می برند و با مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم می کنند، از لحاظ حقوقی مبهم است و هیچ حکم فقهی و قانونی در این زمینه وجود ندارد. و اما در حوزه معارف اسلام با توجه به ملاک های اخلاقی- عرفانی و دغدغه حرمت انسانی که در اسلام وجود دارد، به حقوق بیماران روانی وکسانی که دچار نقایص روحی هستند، بذل عنایت گردیده است. برخی از این بیماران دارای ناهنجاری های شدیدی روانی هستند به گونه ای که مانند دیگر افراد جامعه قادر به زندگی عادی نبوده وبا پدیده های پیرامون خود واکنش غیر عادی نشان می دهند واز این رو ممکن است خود و اطرافیان خود را مورد تهدید قرار دهند و بر هر انسان متعهد به با ور های اخلاقی و انسانی لازم است تا با توجه به وضعیت روحی وشأنیت اینگونه افراد رفتار کنند. پژوهش حاضر سعی کرده است تعریف روشنی از بیماران روانی ارائه دهد و نیز به برخی آن ها از لحاظ میزان تشخیص ودرک که دارند اشاره کند در این نوشتار نیز ضرورت محجوریت آنان با استناد به دلایل فقهی و حقوقی مورد کنکاش قرار گرفته و به میزان محجوریت آنان اشاره شده است.
بررسی و نقد دلایل ناهمسانی خلود و عذاب در اندیشه ابن عربی و تابعان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله نقدهای مهم منتقدان مکتب ابن عربی، تأویلات غریبی است که او و برخی تابعانش درباره برخی آیات قرآن ارائه دادهاند و در شمار آنها مسئله خلود در جهنم است. ابن عربی با انکار ملازمه و همسانی «خلود در دوزخ» و «معذب بودن» بر این باور است که مخلدان در آتش و جهنم، با گذر از دورهای، با آنکه در جهنم جاودانهاند، معذب نخواهند بود و به گونه ای از تنعّم میرسند. این دسته کوشیده اند با بهرهگیری از مبانی تصوف و عرفان، همچون فطرت، سبقت رحمت بر غضب، جواز تخلف وعید الهی و... این مدعا را به اثبات برسانند. در این نوشتار برآنیم تا ضمن اشاره به دلایل، به بررسی و نقد آنها بپردازیم. از منظری کلان، دو گونه نقد بر نظریه و استدلال های ابن عربی وارد است نخست آنکه برخی مبانی به نظر درست یا دقیق نمیآید؛ دوم با فرض پذیرش برخی مبانی، نمیتوان به درستی مدعای مورد نظر رسید و استدلال صورت گرفته خدشهپذیر است.
سیری در تحولات اجتماعی آیین سماع و موسیقی عرفانی ایران با توجه به نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
52 - 69
حوزههای تخصصی:
هنر موسیقی در دوره اسلامی همواره متأثر از اندیشه های اسلامی و شرایط اجتماعی و فرهنگی دوره های مختلف بوده است. جامعه تصوف با ساختار اعتقادی و اجتماعی، در پیوندی معنادار و عمیق با هنر موسیقی، تجلی پیدا کرد. آیین سماع و موسیقی عرفانی در جامعه تصوف، به دلیل نگرش ها و شرایط سیاسی و اجتماعی گوناگون به صورت یکنواخت پیش نرفت. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه نگاره های عرفانی به چگونگی جایگاه اجتماعی جامعه تصوف و ارتباط آن با سیر تحول موسیقی عرفانی و آیین سماع در سده های میانی تا دوران اسلامی متأخر، بپردازد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و توصیفی- تحلیلی انجام شد و یافته اندوزی داده ها به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات بیانگر این مهم است که دیدگاه جامعه نسبت به آیین سماع و موسیقی عرفانی اغلب متأثر از چگونگی ساختار سیاسی و مواضع حاکمیت نسبت به اندیشه های عرفانی و تصوف بوده است؛ به نحوی که در سده ی پنجم تا اواسط سده نهم ه .ق، جایگاه اجتماعی ممتاز تصوف، دلیل رونق سماع و موسیقی عرفانی می شود اما در سده های دهم و یازدهم ه .ق با توجه به شکل گیری ساختار سیاسی آن دوره، این روند تنزل پیدا می کند. به نحوی که در دوره های بعد نیز نتوانست به دوران طلایی و حیات اجتماعی پیشین خود باز گردد.
مقایسه تثلیت در آفرینش از دیدگاه ابن عربی و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
170 - 191
حوزههای تخصصی:
در کلام جدید و فلسفه دین، جهان را علت غایی آفرینش در نظر می گیرند و رابطه جهان و خداوند را به گونه ای پس از آفرینش قطع می نمایند. دریافت فهم صحیحی از آفرینش و چگونگی رابطه خداوند با عالم و عدم جدایی این دو از یکدیگر از ضرورت هایی است که می بایست به اثبات برسد تا زندگی انسان در این عالم معنا پیدا کند. در اکثر سنت های مذهبی و نظام های فلسفی و برخی از ادیان، سه گانه هایی در ارتباط با نیروهای خداوند متعال می توان یافت که تثلیت را به عنوان یک نماد ظهور کامل قدرت الهی در جهان معرفی می نمایند. در ایمان مسیحیت تثلیت از آموزه های اصلی در الهیات مسیحی است که عیسی را مایه نجات بشر و روح القدوس را رابطه این نجات با ذات (پدر) معرفی می کند. در میان عارفان مسلمان ابن عربی در هستی شناسی خود نوعی تثلیت را در امر آفرینش الهی بیان می کند که از آن می توان پدیده صدور کثرت از وحدت را تبیین نمود. ابن عربی علاوه بر بیان دیدگاه عرفا مانند بحث حقیقت محمدیه و عشق برای تبیین آفرینش از قضایای منطقی مانند صغری و کبری و حد وسط استفاده برده و محور اساسی کار خود را بر مبنای اسماء بنا نهاده است و به غیر از فاعل به قابل نیز پرداخته و نیمی از خلقت را به قبول همت قابل می داند. بدین لحاظ بحث فردیت و تثلیت را مطرح می کند تا چگونگی ظهور کثرت از وحدت را به نوعی بیان نماید و برای بیان این مطلب به مثال های مختلفی مانند علم و عالم و معلوم، عقل و عاقل و معقول، عشق و عاشق و معشوق، فعل و فاعل و مفعول اشاره می کند. او تثلیت را هم از طرف فاعل می گیرد و هم از طرف قابل و هر یک را مقابل یکدیگر قرار می دهد چنانکه ذات- اراده و قول را در برابر اعیان ثابته- پذیرش (سماع) و تسلیم می آورد و از این طریق چگونگی صدور کثرت از وحدت را تبیین می نماید.