مطالب مرتبط با کلیدواژه

حقیقت مطلق


۱.

نقد نسبیت معرفت دینی از منظر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسبیت معرفت دینی متون دینی تکثر حقیقت مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۶۴۳
نسبیت معرفت دینی را می توان از مهم ترین مبانی پلورالیسم دینی به شمار آورد. این نظریه متأثر از روش هرمنوتیک غرب است که تلاش می کند این روش را در فهم و تفسیر متون دینی به کار برده، فهم صحیح متن دینی را دست نایافتنی بنمایاند. نسبیت گرایان معرفت دینی برای اثبات مدعای خود به دلایلی چون: تفکیک میان واقعیت و درک ما از واقعیت، ذوبطون و صامت بودن متون دینی و نیز همگانی بودن فهم دینی استناد کرده اند. این نوشتار به نقد درون دینی این نظریه پرداخته، با استمداد از آیات قرآن کریم و کلمات معصومین (علیهم السلام)، دلایل این پندار را به چالش کشیده، بر این عقیده است که از نگاه دینی حقیقت قابل دستیابی است و ذوبطون بودن متون دینی هیچ گاه به معنای کثرت فهم های متعارض و ناهمگون نیست؛ نیز متون دینی صامت و خالی از معانی نبوده، نور، تبیان و هدایتگر بشر می باشند.
۲.

بررسی تطبیقی مفهوم حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت مطلق ناگارجونه ابن عربی ذات شونیه نیروانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۳۸۷
بحث از حقیقتِ مطلق که در واقع بحث از ذاتِ متعال است از مهم ترین مباحث ادیان و مکاتب عرفانی در طول تاریخ بوده است. ذاتِ حق، غیب الغیوب و فاقد هرگونه تجلی و ظهور، حتی تجلی غیبی است و حقیقتی مبرا از نام و نشان است. مبحث حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی ریشه در متون دینی و مقدس دارد. در متون مقدس هر دو اندیشمند، حق در مقامِ ذات، حقیقتی ورای جهان پدیداری و متمایز با خلق است و در تعالی و تقدس خود هیچ گونه ارتباط و نسبتی با هستی ندارد. به همین دلیل معرفت و شناخت و ایجاد هر نوع ارتباطی با او غیر ممکن است. حق در مرتبه ذات، خاصیت بیان ناپذیری دارد و مهم ترین شیوه در توصیف آن سکوت است. از این روی، در این پژوهش کوشیده ایم به بررسی مفهوم حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی بپردازیم.
۳.

مقایسه مفهومِ «تُهی» در اندیشه ناگارجونه با «عدم» در نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شونیتا تهی ناگارجونه عدم حقیقت مطلق ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
مفهومِ شونیه یا شونیتا[1] به معنای خلأ و تُهیگی، یکی از مفاهیم بسیار مهم در دین بودایی است. این نظریه در اصل ابتکار ناگارجونه، موسس مکتب مادهیه میکه (راه میانه)[2] است. این مفهوم را می توان از دو نگاه مورد تحلیل و بررسی قرار داد؛ در وهله نخست، در نگاه به پدیدارهای عالم حس که در این رویکرد، همه چیز خالی و تهی از حقیقتِ وجودی است، زیرا همه موجودات جهان و پدیده های آن به هم وابسته بوده و هیچ یک دارای وجودِثابت، مستقل و قائم به ذات نیستند. این رویکرد با خیالی بودن جهان در عرفان ابن عربی قابل مقایسه است. در وهله دوم، در نگاه به امر مطلق، تُهیّ و خالی بودن، صفت حقیقت مطلقی است که قائم به ذات و ورای این جهان هستی است و به سبب اطلاق و بی حدی اش در هیچ تعریف و توصیفی نمی گنجد، این وجود مطلق و لایتناهی عاری از هر گونه تقیید، تغییر نسبیّت و حد است و از آنجایی که با هیچ زبان و با هیچ صفتی توصیف شدنی نیست، بهترین سخن درباره آن سکوت است. شبیه این رویکرد در عرفان ابن عربی برای اشاره به مرتبه ذاتِ حق دیده می شود. ابن عربی معتقد است، حق در مرتبه ذات، هیچ گونه احکام، صفت، خصوصیت و امتیازی ندارد و از آنجا که هیچ همسانی و سنخیتی با خلق ندارد قابل شناسایی نیست. در واقع مقام «لااسم و لارسم له» است. نوشتار حاضر به مقایسه مفهوم «تُهی» و «عدم» در اندیشه دو متفکرِ بزرگ مسلمان و بودایی پرداخته است.