فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در احادیث معصومین علیهم السلام با عناوینی همچون ضعطة القبر (که در فارسی به فشار قبر ترجمه می شود)، عذاب القبر، ضیق القبر و یا ضمة (فشار) برخورد می شود که همه این الفاظ به نوعی رنج، سختی، تنگی و عدم آسایش، آرامش و راحتی را بیان می کند و همه به قبر منتسب شده است. همچنین بیانات این بزرگواران خبر از وجود سختی های دیگری نیز پس از مرگ می دهد که البته تحت عناوین بالا نیستند و به قبر هم منتسب نشده اند. بررسی برخی جزئیات مربوط به این وقایع از جمله صور مختلف آنها، عوامل ایجاد کننده و اینکه شامل حال چه کسانی می شوند مواردی است که مقاله حاضر قصد بیان و بررسی آنها را دارد.
مصداق شناسی قانون گریزی خلیفه سوم و تاثیر آن در انحطاط جامعه از منظر نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام و عرب تاریخ خلفای نخستین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام تاریخ فرهنگی و اجتماعی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
قانون گریزی، از مهم ترین عواملی است که جامعه را به سوی انحطاط، سوق می هد. لذا امام علی علیه السلام در نهج البلاغه مصادیق آن را مورد اشاره و بررسی قرار داده اند. واکاوی قانون گریزی های دوران عثمان،از این جهت که تصویری از زمینه ها و عوامل انحراف جامعه و انحطاط آن را نشان می دهد، اهمیت دارد. عثمان از اجرای بعضی از قوانین خودداری نمود،یا قانون را به صورتی که مطابق منفعت و خواست خود می دید تفسیر کرد. او، در انتخاب کارگزاران و تقسیم بیت المال و توجه به اعتراضات مردم، قوانین پذیرفته شده اسلامی که منبعث از احکام قرآن وسنت پیامبرﷺ بود را کنار نهاد.اقدامات او، باعث بروز نشانه های انحطاط و ایجاد نارضایتی عمومی شد. پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش قانون گریزی در انحطاط جامعه از منظر نهج البلاغه تدوین شده و موضوع، به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج پژوهش، وجود رابطه معنا دار بین قانون گریزی های عثمان و انحطاط جامعه را نشان می دهد.
ابوعلی سیرجانی در رأس یک خانواده محدث در بغداد قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تا اطلاعات پراکنده ای که در متون مهمّ تاریخی و رجالی درباره ابوعلی سیرجانی یافت می شود، طبقه بندی تنقیح و تحلیل شود و یک تک نگاری از زندگی و فعالیّت های فرهنگی و معنوی او به دست داده شود. ابوعلی، حسن بن محمد بن احمد سیرجانی کرمانی از محدّثین و صوفیان و زاهدان قرن پنجم هجری است. سیرجانی در سال 408 ه . ق متولّد شده و در 495 ه .ق وفات یافته است. وی ساکن بغداد بوده و سفرهای بسیار در بلاد اسلامی از جمله کرمان، فارس، عراق، شامات، مصر و حجاز کرده است. سیرجانی در طلب حدیث و نوشتن آن رنج بسیار برده و استادان و شاگردان فراوان داشته است. از آنجا که آثاری از سیرجانی در دست نیست نمی توان راجع به کمّ و کیف آنها نظر داد. بر طبق منابعی که از او سخن گفته اند، وی در نقل و روایت حدیث ثقه نبوده و متّهم به جعل بوده است. با این وصف، ابوعلی سیرجانی در عصر خود در ردیف مشایخ صوفیّه و اهل زهد و ورع قرار داشته است و همسر او، ستّ البلد و دختر او سُعدی مکنّی به امّ النسب هر دو از راویان و حافظان حدیث بوده اند.
در ترجمه دو نامه امام علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرصتی برای ترجمه دو نامه بسیار معروف امام علی (ع) در نهج البلاغه، یکی از متون مقدس شیعه پس از قرآن، از عربی به ژاپنی برای من دست داد. یکی نامه امام به امام حسن، پسر ارشد او و دومین امام است، و دیگری نامه او به مالک اشتر به عنوان فرماندار مصر است. در این مقاله، ابتدا جزئیات ترجمه و انتشار آنها در دو جزوه در ایران و ژاپن توضیح و نشان داده شده که توصیه موسسه نهج البلاغه در قم و کمک محققان ژاپنی در این راستا سودمند بوده است. سپس، مطالب اخلاقی آنها، به ویژه با استفاده از کتاب حکمت معیشت، تجزیه و تحلیل شده است. در نامه اول، امام علی(ع) بر ضعف انسان در تمایل به بدی اشاره شده است، و امام به انسان ها سفارش می نماید که با ابتکار خود و با کسب حکمت از طریق آموزه های او به انجام اعمال خوب بپردارند و در برابر خدا فروتن باشند. در این زمینه، در نامه دوم، بر امام حکمرانان توصیه می کند که مردم را امر به معروف و نهی از منکر نموده و ارزش های بنیادی اخلاقی اسلام را ترویج نموده و برای محافظت از رفاه مردم عادی و جلوگیری از ظلم و ستم در جامعه اقدام نماید.
شرور و عدل الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که مرتبط با بحث عدل می باشد، گفتگو از شرور و بلایایی است که در حیات آدمی به چشم می آید. چگونگی ارتباط این دو با هم پهنه ای از آراء و نظرات گوناگون را پیش روی هر محققی می نهد. در این مکتوب ابتدا رایج ترین نظرات در این رابطه که غالباً از سوی فلاسفه و عرفا اظهار شده اند بیان و سپس به بررسی و نقد آنها پرداخته شده است. نگارنده بر آن است که به دور از توجیهات ارائه شده در اینگونه نظریات و برگشت به پله نخستین فهم که حجت بر بندگان است و همچنین رعایت معانی واژه ها، می توان به بیان رابطه ای موجّه از عدل الهی و شرور و بلایای موجود در عالم هستی دست یازید. در این راستا آیات و روایات نیز توضیح داده می شود.
درآمدی بر زمینه های نوستالژی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یک حالت روحی بوده و یکی از رفتارهای ناخود آگاه انسان به شمار می آید که در پی انگیزش های فردی یا اجتماعی و سیاسی به وجود می آید. امام علی(ع) نیز به عنوان یک انسان که در جامعه خویش زندگی می کرد و واقعیت های آن را ملاحظه می نمود، گاهی چنین حسی برایش دست می داد. مرور گذاری کتاب نهج البلاغه بیانگر انعکاس حس غربت امام به خاطر رخدادهای جامعه پیرامونش است. نیرنگ دشمنان، ساده لوحی سپاهیان، دغدغه آینده مردم، نگرانی به خاطر تساهل دینی و کاهلی در اجرای احکام و انحراف جامعه از مسیر اصلی، چیزهایی بود که بیشتر بدان حس دامن می زد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ بگوید که حس نوستالژیک امام در نهج البلاغه چگونه منعکس شده است؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابعاد گوناگون نوستالژی در نهج البلاغه انعکاس یافته است و دو بعد سیاسی و دینی نوستالژیک بیشتر از سایر جنبه ها مشهود است.
بررسی انتقادی سبک فرزندپروری مقتدرانه بر اساس دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و نقد سبک فرزندپروری مقتدرانه بر اساس دیدگاه ائمه اطهار(ع) است. سبک فرزندپروری مقتدرانه دارای دو حالت کنترل و پذیرش زیاد و شامل سه مؤلفه ارتباط، نظم و خودمختاری است. والدین مقتدر قانونمند هستند و بر استقلال و خودکارامدی فرزندان تأکید دارند و نسبت به آنها بازخورد مثبت نشان می دهند. روش این پژوهش تحلیلی استنتاجی است. نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه بر بازخواست و تنبیه فرزندان در موقعیت-های تشخیصی از سوی والدین، توقع رفتار معقول و سنجیده بدون در نظرگرفتن توانایی فرزند، کنترل و پذیرش زیاد والدین، معرفی معیارهای زندگی از سوی والدین و رسیدن به اهداف مدنظر آنها، اعمال کنترل مستقیم بر فرزندان و تحمیل پیوسته قوانین با حساسیت به پذیرش برای اجرا تأکید دارد؛ اما دیدگاه ائمه اطهار بر عدم خشونت و تنبیه سخت، وادار نکردن فرزندان و پذیرش کارهای در حد توان آنها، ترسیم اهداف الهی و انتظارات روشن برای تخلق به اخلاق و رسیدن به قرب الهی، نظارت منطقی و حتی المقدور غیر مستقیم بر محور تعادل و حق محوری و عدم تحمیل و امر و نهی به فرزندان اشاره دارد.
روش آیت الله خویی در تعامل با اصول اولیه رجالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه آقای خویی مبنای حجیت و اعتبار آرای رجالیان خبر واحد است. در نتیجه، روش ایشان در بهره گیری از توثیقات خاص، منحصر در گزارش های حسی رجالیان است که معتبرترین این گزارش ها، از رجالیان متقدم به ویژه صاحبان اصول اولیه رجالی صادر شده است. با توجه به این مبنا و ارزیابی نمونه های متعدد در معجم رجال الحدیث روشن می شود، آقای خویی گفتار متقدمان و گزارش های رجالی ارائه شده توسط آنان را تنها در صورتی مستند صدور رأی رجالی قرارداده است که از حجیت برخوردار بوده، دلالت صحیح بر رأی رجالی داشته و با سایر داده های رجالی نیز سازگار باشد و گاه با لحاظ این شرایط به بیان شرح و توضیحی درباره این گزارش ها و یا نقد و بررسی آن ها روی آورده و در صورت اختلاف میانشان حکم نموده است.
وصیت مفضل بن عمر، بازیابی و اعتبارسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
59 - 85
حوزههای تخصصی:
از مفضل بن عمر، متنی به نام «الوصیه» در دست است که شامل دو نوع سخن است: سخنان نویسنده و احادیث امام صادق (ع). همه این متن یا تنها احادیث آن از قرن دوم تا پنجم هجری در میان محدثان دست به دست می شده است. این متن از آثار مفقود به شمار می رود که به صورت مستقل وجود نداشته، حتی دست نویسی از آن نمانده است. نوشتار پیش رو به بازیابی اثر یاد شده در کتب فهرست و آثار روایی، به ویژه الکافی و نیز اعتبارسنجی آن با روش قدما پرداخته است. روش این نوشته کتابخانه ای است که بر اساس داده های سندی و متنی به تحلیل سند و متن می پردازد.
به جای سرمقاله گزارشی ازکتاب خاورشناسان و ابن عباس
حوزههای تخصصی:
بررسی مقبولیت روایت عمر بن حنظله۱(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت عمر بن حنظله از جهت مجهول بودن او، به ضعف سندی متصف شده است. متأخرین برای عمل بدین روایت، به خاطر اهمیت و کاربردهای متعدد این روایت در ابواب مختلف فقهی و اصولی، جبران ضعف روایت با مقبول بودنش در نزد اصحاب را ادعا نموده اند. در این مقاله، با ارائه پیشینه این ادعا، و بررسی باب قضا در کتب فقهی، و مبحث تعادل و تراجیح در کتب اصول فقه قبل از شهید ثانی، صحت و سقم این امر بررسی می شود. به نظر می رسد استناد گسترده علامه حلی بدین روایت، و توصیف روایت به «مقبول» توسط شهید اول و محقق کرکی، منشأ ادعای مقبوله بودن این روایت توسط شهید ثانی شده است و کاربرد این صفت برای این حدیث، در شرح لمعه( الروضه البهیه)، و درسی بودن این کتاب از زمان خود تاکنون، منجر به شهرت این روایت به مقبوله شده است.
معناشناسی واژة اعتماد به نَفْس در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اعتماد به نَفْس» از آن دسته واژگانی است که همواره در معنای لغوی و روان شناسی با دین در تضاد است. پژوهش حاضر، برای نزدیک شدن به سیمای آن از قرآن، به روش تحلیلی و با استفاده از شیوة معناشناسی هم زمانی، به تحلیل «اعتماد به نَفْس» در قرآنو حدیث پرداخته است و ارتباط مفهومی آن را با واژه های جانشین، همنشین و متضاد واکاوی کرده است تا حوزه معنایی و مفاهیم پیرامونی آن بازشناخته شود. از آنچه در متن مقاله بیان شد، می توان گفت اعتماد به نَفْس به عنوان یک موهبت از ناحیه خداوند، به معنای ایمان و اتکا به توانایی ها و استعدادهای واقعی خویش بر مبنای تقوی و توکل بر خداست که فراتر از معنایی است که لغویون و روان شناسان می گویند.
تطبیق ارکان حرکت بر پدیده مرگ از منظر قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی معاد در روایات
انسان به لحاظ اینکه توان مشاهده بعد غیرمادی خود و این جهان را ندارد، مرگ را نیز که واسطه جهان مادی و مجرد است نمی تواند درست درک کند. ازاین رو، نیاز به کسی دارد که بر هر دو جهان اشراف داشته باشد. خداوند متعال در قرآن کریم از این واقعه و چگونگی آن خبر می دهد. به اعتقاد شیعه، افزون بر این، پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع)دارای این ویژگی می باشند. امام سجاد(ع)، در ضمن دعاهای خود، واژگانی درباره مرگ به کار می برد که فهم رابطه روشمند آنها با یکدیگر ساختار درونی معنای مرگ (حرکت بودن) را آشکار می کند. آن واژگان عبارت اند از: «خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا» [دلالت داردکه مرگ نوعی حرکت است]، «اجل» [که مبدأ این حرکت را نشان می دهد]، «المصیر الیک » و «لقاء» و «اللّحاق بک» [که بر منتهای آن دلالت می کنند]. عبارت «خروج نفس از بدن» و واژه «تَوَفَّی» نیز دلالت می کند که متحرک حرکت مرگ نفس انسانی است. قید انسان به این منظور است که این مرگ مختص انسان است و حیوان غیرانسانی و گیاه و غیرجاندار را شامل نمی شود. محرک اصلی این حرکت ذات باری تعالی است که فرشته مرگ به امر و قدرت الهی به انجام آن مبادرت می ورزد. در این مختصر، برآنیم فقط با تحلیل واژگان مترادف «موت»، حرکت بودن مرگ را اثبات نموده، تمامی ارکان حرکت را برآن تطبیق دهیم
گونه شناسی روایات تفسیری منقول از صادقین علیهما السلام در تفسیر الدر المنثور سیوطی
منبع:
احسن الحدیث سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
44-62
حوزههای تخصصی:
جایگاه کاربست احادیث در نظریه پردازی ملاصدرا؛ مطالعه موردی تجرد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
72 - 97
حوزههای تخصصی:
اثبات تجرد نفس یکی از مباحث کلیدی در حوزه فلسفه اسلامی است. با توجه به آن که دانشمندان مسلمان، عموماً احادیث پیشوایان دینی خود را به عنوان گزاره هایی صادق پذیرفته اند، «استشهادات نقلی» مورد توجه قرار می گیرد. این مسأله در آثار صدرالدین محمد شیرازی پررنگ تر می نماید؛ وی به عنوان حکیمی متأله، سعی داشته «استدلالات عقلی» و «استشهادات نقلی» را در کنار هم مورد توجه قرار دهد. در این مقاله با بررسی اعتباری و تحلیل مضمونی روایات مربوط به اثبات تجرد نفس مندرج در کتاب النفس الاسفار الاربعه، به نوع و نحوه استفاده از روایات موجود در آن و نکات قوت و ضعف شان پرداخته شده است. می توان فهمید که تعداد کمی از روایات دارای قوت سند و اعتبارند. تحلیل مضمونی حاکی از آن است که تنها 25 درصد از این روایات بر تجرد نفس دلالت آشکار دارند؛ در دیگر موارد، نقص دلالت، بی توجهی به معانی لغوی و هم خانواده های حدیثی و صدر و ذیل احادیث دیده می شود.
مبنای متن محورانه علامه مجلسی در انتخاب مصادر و احادیث بحار الأنوار با تأکید براحادیث ناظر بر امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
106 - 137
حوزههای تخصصی:
در میان جوامع حدیثی شیعه، بحار الأنوار به دلیل جامعیتِ بیشترِ موضوعات، منابع و احادیث آن و حضور علمی مؤلفش، علامه محمد باقر مجلسی، اهمیت بیشتری یافته است. مطالعه بحار الأنوار و توضیحات علامه مجلسی بیان گر رفتار گزینشی وی در مواجهه با مصادر و احادیث است. وی به پیروی از دانشوران حدیث محورِ پیش از خود، در اعتبار سنجی احادیث به قراین متنی بیش از قراین سندی ارج می نهاده است.این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی بر مجلد هفتم بحار الأنوار، احادیث ناظر بر امامت، نشان می دهد که علامه مجلسی علاوه بر متن محوری، در انتخاب احادیث، بیشتر از منابع اصیل و متقدم شیعه و دارای احادیث مسند، بهره می برده است. روش وی در بیشتر موارد، استفاده مجموعه ای از احادیث یک باب از منبع خاصّ به منظور تکمیل خانواده حدیث در یک موضوع بوده است، ولی دلیل ترجیح یک مصدر بر منبع دیگر در برخی موارد مشخّص نیست.
تمایز روح و نفس در قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
تمایز روح و نفس در قرآن و روایات به ندرت مورد توجه اذهان قرار گرفته است؛ و عمدتاً به عنوان دو کلمه مترادف در مصداق حقیقت انسان نگریسته می شود. لذا نوشتار حاضر، مقوله نفس و روح را در سه حیطة لغت، قرآن و روایات مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و در هر بخش با استقصای نمونه های آن دو، کاربرد و مصادیقشان را معین ساخته. در این مقال با استناد به وجوه و دلایل قرآنی و روایی و نیز بیانات لغویان و علمای تفسیر و در پرتو استقصاء انجام شده تمایز بین آنها مطرح می شود. حاصل آنکه اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفاً به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده؛ لذا آن دو را مترادف می گیرند. اگر جه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفاً به بیان مصادیق آن همت گماشته اند. و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام گرفته است، لیکن همچنان می توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده نمود. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آراء این گروه، قناعت نمودن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام نموده اند.
قلمرو دانشی حجیت خبر واحد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در کنار قرآن در معرفت بخشی و ارائه معارف الهی نقشی اساسی دارد. روشن است که همه منقولات و مرویات به لحاظ اعتبار از درجه یکسانی برخوردار نیستند؛ برخی ذاتاً یا به کمک قرائن علم آورند، بعضی دیگر تنها توانایی ظن آوری را دارند و پاره ای از روایات جز ایجاد احتمالی ضعیف هیچ نقشی ندارند. در خصوص قسم اول و سوم در اینجا سخنی نیست، اما نسبت به پذیرش و نقش قسم دوم، سه دیدگاه عمده خودنمایی می کند که به نظریه حداقلی، اعتدالی و حداکثری مشهور است. در این نوشتار با پذیرش نظریه میانی بر این باور تأکید می شود که خبر واحد عاری از قرینه افزون بر دانش فقه، در دیگر دانش های اسلامی و انسانی نیز حجت است.
لزوم توجه به انواع دلالت ها در فقه الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راه فهم روایات، نیاز به روش صحیح علمی وجود دارد که آن را فقه الحدیث می نامیم. فهم متون احادیث، بدون توجه به مبانی مورد نیاز، امکان برداشت غلط و انحراف را در پی خواهد داشت. یکی از اموری که در جامعیت و پربار شدن و به روز بودن فقه الحدیث نقش مهم و اساسی دارد، توجه به انواع دلالت های احادیث است. محقق حدیث که در پی فهم صحیح از روایات است، نباید تنها به دلالت مطابقی احادیث اکتفا کند بلکه سایر دلالت های معتبر را نیز مدنظر قرار دهد که عبارت اند از: منطوق، مفهوم، دلالت اقتضا، دلالت تنبیه و دلالت اشاره. در این صورت است که تمام مطالب مستخرج از سخنان معصومان را مورد توجه قرار داده است. معصومینk خود به دلالت های مختلف کلام توجه داشته اند. این مقاله به بررسی اقسام دلالت ها و دلیل لزوم عنایت و درنظرگرفتن آن ها در تفسیر روایات می پردازد.