فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۶۲۸ مورد.
منبع:
هفت آسمان ۱۳۷۹ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
گفت وگوی ادیان و مساله «دیگریِ دینی» در الهیات ناظر به ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر باور غالب، شکل گیری و ثمر بخشی گفت وگوی ادیان بیش از هر چیز مبتنی بر گشودگی نسبت به دین دیگر و به رسمیت شناختن «دیگریِ دینی» است، به گونه ای که باید پذیرفت دین دیگر هم واجد بهره و نصیبی از حقیقت است و متدینان به آن نیز که اینک طرف گفت وگو قرار گرفته اند واجد حظی از نجات و رستگاری هستند. اما پرسش مهم این است که بر پایه کدام بستر الهیاتی می توان تکثر دینی را ارج نهاد و چنین سهمی از حقیقت و نجات را برای دیگر ادیان در نظر گرفت؟ امروزه واکاوی ابعاد این مساله و جستجو برای یافتن بهترین پاسخ به آن در الهیات ناظر به ادیان، پی گیری می شود. سه رویکرد انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی که هر یک متضمن تفسیر الهیاتی ویژه ای نسبت به دیگر ادیان است، الگوهایی هستند که با گذشت زمان در دل الهیات ناظر به ادیان شکل گرفته اند و بخت و اقبال خود را در سامان دادن پاسخی به مسئله دیگریِ دینی آزموده اند. این مقاله در صدد است تا پاسخ های فوق را مورد ارزیابی قرار دهد. پژوهش حاضر از روش تحقیق کیفی بهره می گیرد و بر این پیش فرض استوار است که الگوهای کلاسیک الهیات ناظر به ادیان، از شکل دادن بستر الهیاتی مناسبی برای گفت وگوی ادیان به گونه ای که «دیگریِ دینی» را به رسمیت بشناسد و هم زمان التزام و هویت دینی مشارکان در گفت وگوی ادیان را پاس دارد، قاصر است
معنا شناسی اسماء و صفات الهی در اندیشه ی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اسماء و صفات الهی در رابطه انسان با خدا در جنبه های چون عقاید و راز و نیاز با معبود هستی اهمیت شایانی دارد. بعد معنا شناسی این مسأله هم اکنون در فلسفه دین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این جنبه از اسماء و صفات به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه می توان درباره صفات خداوند سخن گفت و این صفات چه نسبتی با صفات انسان دارند؟ قرآن کریم واحادیث اهل بیت(ع)مضامین بلندپایه و ره گشایی در حل چالش های فر اروی این بحث دارند. نوشتار پیش رو به روش تحلیل گزاره ای رهیافت قرآن و حضرت علی(ع) را درباره مسأله اسماء و صفات الهی می کاود. در نگاه قرآن و احادیثِ حضرت علی (ع) این بحث معطوف به دو حد نفی تعطیل و نفی تشبیه است؛ در بعد نفی تعطیل به وسیله خلقت به وجود آفریدگار رهنمون می شویم و پروردگار به روش قلبی–فطری خویش را به انسان معرفی و از طریق افعال و سلب کاستی ها خود را توصیف می کند. در بعد نفی تشبیه به دلیل تباین آفریدگار و آفریدگان و به تصور در نیامدن پروردگار هرگونه توصیف از طرف آفریدگان پذیرفته نیست چرا که لوازم باطلی از قبیل احاطه بر خداوند، جزءداشتن، به شمارش آوردن، محدود کردن، شباهت و به تصور درآمدن حق تعالی را به دنبال خواهد داشت.
انحصارگرایی تشریعی تشکیکی: دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان درباره کثرت ادیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
در مواجهه با واقعیت کثرت ادیان، سؤالاتی ناظر به حقانیت، نجات شناسی و اصول اخلاقی تعامل با پیروان دیگر ادیان ایجاد می شود. پاسخ های دین پژوهان در این باره در سه دسته نظریه «انحصارگرایی»، «شمول گرایی» و «کثرت گرایی» قرار می گیرد. کشف موضع دین اسلام دومین دین بزرگ جهان که ادعای خاتمیت و عمومیت دارد تأثیرات نظری و عملی مهمی دارد. در همین راستا، این پژوهش، با عطف نظر به قرآن به عنوان متن مقدس مسلمانان و از رهگذر بررسی آرای یکی از برجسته ترین مفسران و فیلسوفان شیعه: سید محمدحسین طباطبایی، در تفسیر گران سنگ المیزان، با روش توصیفی تحلیلی سعی در تبیین نمونه ای از رویکردهای درون دینی به کثرت ادیان دارد. نگارنده، پس از اشاره ای به کلیات و اهمیت مسئله، تصویری از نظریه های مطرح در مواجهه با کثرت ادیان ارائه و آرای علامه را ناظر به آنها بررسی کرده است. نتیجه تحقیق این است: دین حق از نظر علامه برابر است با «تسلیم و سرسپردگی نسبت به حق»، راه و سنتی فطری و الهی که با وجود داشتن ماهیتی واحد، در اعصار مختلفِ تاریخی، بسته به تکامل استعداد انسان ها در قالب شرایعی جلوه گر شده است، که دارای سیری تکاملی از نقص به کمال و از اجمال به تفصیل است. جلوه کنونی دین حق از نظر علامه منحصر در شریعت محمدی است که آخرین، کامل ترین و جامع ترینِ شرایع می باشد. این مدل حقیقت شناختی را می توان «انحصارگرایی تشریعی تشکیکی» نامید. علامه بر این مبنا نجات را منحصر در تبعیت از این شریعت دانسته ولی پیروان دیگر ادیان را نیز در صورت عدم تقصیر مشمول نجات می شمارد
علم مطلق از منظر معرفت شناسی دینی واقع گرایانه (تعارض علم و اختیار الهی و بشری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار علم مطلق از منظری واقع گرایانه به عنوان علم قضیه ای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مهمترین مشکل در این باره تعارض میان علم مطلق و اختیار است. این تعارض هم در مورد اختیار خداوند مطرح می شود و هم اختیار بشر. اما اختیار عموماً به دو معنای متفاوت به کار می رود؛ یکی اختیار به معنای «قدرت بر فعل و ترک» و دیگری به معنای «قدرت بر تصمیم». هر چند اختیار خداوند را باید به معنای دوم گرفت ولی در مورد انسان، اختیار باید به معنای نخست تلقی گردد. از این رو، یکی از راه حل های تعارض علم پیشین و اختیار که بر جمع میان موجبیت و اختیار تأکید می ورزد، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که هر چند این راه حل در مورد حل تعارض علم پیشین و اختیار الهی کامیاب است ولی در مورد تعارض علم پیشین و اختیار بشری کارآیی ندارد. بنابراین برای حل آن باید به راه حل های دیگری روی آورد؛ گو اینکه در این نوشتار به آنها پرداخته نشده است.
بررسی مقابله ای تحلیل سیاق سوره «نبأ» در تفسیر المیزان و یافته های زبان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز متن قرآن کریم در جهان امروز بر همگان آشکار است. از همین رهگذر، بررسی تفاسیر مختلف در قالب نظریه های نوین زبان شناختی، می تواند به اثبات اعجاز قرآن یاری رساند. بررسی پدیده های زبانی در تفاسیر برای رسیدن به تحلیلی جامع و خلل ناپذیر، امری ضروری به شمار می رود. از دیرباز پرداختن به مقوله سیاق، از اساسی ترین و زیربنایی ترین اصول در علوم تفسیری به ویژه تفسیر قرآن بوده است. پژوهش حاضر با به کارگیری چارچوبی تلفیقی از نظریه های کنش گفتار سرل (1999) و انسجام متن هلیدی و حسن (1976)، با روشی توصیفی تحلیلی، به اثبات جنبه های زبان شناختی متن در سوره مبارکه «نبأ» پرداخته و سعی در کشف میزان انطباق این تحلیل زبان شناختی با آنچه در تفسیر المیزان با در نظر گرفتن «سیاق کلام» مطرح شده، دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاسیر ارائه شده در تفسیر المیزان با نتایج به دست آمده از تحلیل متن در قالب چارچوب های مذکور، نسبتاً همسوست و مطالعات زبان شناختی در حوزه نام برده در بالا می تواند علاوه بر تسهیل درک مفاهیم قرآنی، شبهات موجود در زمینه اعجاز کلامی قرآن را به چالش کشد.
تبیین و بررسی هستی و چیستی «ادراک امر متعالی» در تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شلایرماخر، حقیقت دین را به احساس یا شهود وابستگی به «امر متعالی» تفسیر می کند. پیروان او نیز تفصیل های قابل توجهی از این اندیشه ارائه کرده اند. براساس این رویکرد، «دین»، ادراک غیر قابل بیان و تفسیری است که تجربه گر، آن را در عین هستی خود می یابد. ازاین رو می توان گفت ادراک تحقق یافته در تجربه دینی که متعلق به امر متعالی است از سنخ علم شهودی یا حضوری است، نه از جنس علم حصولی و مفهومی. این دیدگاه، با این پرسش مواجه است که آیا این نوع ادراک از امر متعالی، کارآیی لازم را در تبیین و اثبات دین دارد یا تبیین و انتقال آن، نیازمند فرایند و ملاک دیگری است که دین و پیامبر باید معارف دینی اعم از خداشناسی و ... را از آن طریق به مخاطبان خود ارائه و اثبات کنند. نوشتار حاضر، پس از گزارش تبیین ها از تجربه دینی، به بررسی هستی و چیستی «ادراکِ» متعلق به امر متعالی می پردازد و نسبت آن را با تبیین، اثبات و دفاع عقلانی از معرفت دینی، با محوریت نظریه شلایرماخر می سنجد.
بررسی معجزات انبیاء در کتاب تفسیرالقرآن و هو الهدی و الفرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر القرآن و هو الهدی و الفرقان نوشتة سیّد احمدخان هندی، تفسیری است به شیوة عقلانی افراطی که در آن سعی شده است تا هر گزارش غیبی یا مسائل ماوراء طبیعی را با تأویلات غیر منطقی توجیه کند. به نظر می رسد تحوّلات سیاسی اجتماعی عصر سیّد احمدخان و نادیده گرفتن ظاهر و سیاق آیات و در برخی مواقع، اثرپذیری از کُتُب عهدین سه عامل عمدة انحراف فکری وی در تفسیر آیاتی است که مشتمل بر امور خارق العاده و معجزه است. در این نوشتار برخی از تأویلات وی دربارة معجزات انبیاء ذکر و آنگاه به نقد و بررسی هر یک از این تأویلات پرداخته می شود.
واکاوی زبان شناختی باهم آیی واژگانی در قرآن مجید (شواهدی از سُوَر مبارکه اِسراء، کهف، مریم و طه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
هم نشینی کلماتی که تمایل به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند، فرایند باهم آیی نامیده می شود که نقش سازنده ای در شکل دهی نظام واژگانی زبان ها ایفا می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا در پیکره ای به وسعت چهار سورة متوالی اِسراء، کهف، مریم و طه، به بازنمایی باهم آیی ها در قرآن مجید پرداخته شود. کتابی که به برکت آن امروزه بیداری اسلامی در سراسر جهان گسترده شده است؛ لذا می طلبد که این مصحف شریف از ابعاد گوناگون واکاویده و اسرار آن بر ره پویان معارف اسلامی آشکار شود. بر مبنای 20 رابطة مفهومی معرفی شده در این پژوهش، که 17 رابطة آن در پیکرة بررسی شده مشاهده شد، 397 نمونه ترکیب باهم آیند (با احتساب نمونه های تکراری) از مجموع 454 آیه استخراج شد که بیانگر بهره گیری گستردة قرآن مجید از فرایند باهم آیی به منظور القاء و انتقال مفاهیم و اصول معرفتی است. در این جستار روابط اسنادی، باهم آیی و تقابل بیشترین میزان وقوع را به خود اختصاص داده است. افزون بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که برخلاف تعدد و تنوع موضوعات و نزول تدریجی قرآن، برخی از ترکیبات باهم آیند در جزءجزء قرآن مشاهده می شود که نه تنها منقطع و گسسته بودن قرآن را تأیید نمی کند؛ بلکه حکایت از زنجیرة بهم پیوسته ای دارد که در کلّیت آن، امر هدایت بشریت نهفته است. شناسایی و توصیف باهم آیی های ساده و چندگانه، یک سویه و دوسویه و بافاصله و بی فاصله از دستاوردهای این پژوهش است.
عوامل و ارکان علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل درباب ماهیت علم دینی، تبیین عوامل، عناصر و مؤلفه های مؤثر در دینی سازی آن است. مراد از علم دینی در مقام چیستی شناسی، علم دینیِ مطلوب (مقام تعریف و تولید) است، نه علوم موجود (مقام تحقق). علم دینی مطلوب دارای عناصر، مؤلفه ها و متغیرهای رکنی و غیررکنی است که هر کدام، نقش هویت بخشی در علم را به عهده دارند. این عوامل و عناصر عبارتند از: موضوع، محمول، عالِم، معلوم، روش، ابزار، منبع، فایده و کاربرد، هدف و غایت، مبانی، پیش فرض ها، پیش انگاره ها، زمان، مکان، جغرافیا، فرهنگ، تمدن و ...، که بر این اساس، دیدگاه های مختلفی درباره ماهیت و چیستی علم دینی سامان یافته است. در برخی دیدگاه ها، تنها به یک عامل به عنوان عنصر هویت بخش در علم دینی اکتفا شده است و در برخی آرا، ترکیب چند عنصر اساسی، معیار دینی بودن علم دانسته شده است. بر این اساس، اختلاف دیدگاه ها در این زمینه به گونه ای است که یک سرِ آن به انکار علم دینی ختم می شود و از ناحیه دیگر، افزون بر پذیرش اصل امکان علم دینی، اثبات کننده تحقق خارجی آن در طول تاریخ تمدن اسلامی است. به اعتقاد ما، دینی بودن علم صرفاً به عناصر و مؤلفه های خاصی وابسته نیست؛ بلکه عوامل مختلفی، اعم از عناصر رکنی و غیررکنی، در ماهیت و هویت دینی علم سهم دارند که با توجه به میزان نقش این عوامل در دینی بودن دانش، علم دینی نیز امری ذومراتب و تشکیکی خواهد بود.
تقابل یا تعامل دین و فلسفه
حوزههای تخصصی:
موضوع دین و فلسفه و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر مسأله ای است که همواره مورد سؤال بوده و پیروان ادیان و فلاسفه را بر آن داشته است تا پاسخی برای آن بیابند. اهمیت این مسأله بدان جهت است که دین و فلسفه هر دو در زندگی انسان حضوری پر رنگ داشته و بسیار مورد توجه بوده اند. گروهی رابطه ی میان آن دو را تقابل دانسته و آن ها را در تعارض با یکدیگر می بینند و گروهی دیگر بر این باورند که دین و فلسفه دو مقوله ی جدای از هم هستند که وقتی می توانند نقش خود را با موفقیت در زندگی بشر ایفا نمایند که در مسائل یکدیگر مداخله نکنند و تنها به وظیفه ی خود بپردازند، اما نباید فراموش کنیم که فلسفه در حوزه ی اندیشه و نظر با دین دارای مباحث و مسائل مشترکی است که باعث ایجاد تعامل در میان آن دو می شود. نگارنده در این نوشتار سعی نموده است که ابتدا تعریفی صحیح و جامع از هر یک ارائه دهد، سپس راه هایی را که در مقابل اندیشمندان هر دو حوزه وجود دارد بیان می نماید. در ادامه اختلافاتی را که تا کنون میان فلاسفه و پیروان ادیان بوده است، به اختصار توضیح داده سرانجام تأثیراتی را که با وجود این اختلافات، فلسفه و دین بر یکدیگر گذاشته اند، بررسی می نماید. از نظر نگارنده با وجود اختلافاتی که میان افراد وجود داشته است، همواره دین بما هو دین با فلسفه بما هو فلسفه در تعامل با یکدیگر بوده اند.
مخاطب شناسی و تاریخ گذاری آیه 91 سوره انعام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مخاطب شناسی و تاریخ گذاری آیه 91 انعام یکی از اختلافات تفسیری مسلمانان از قرون ابتدایی تاکنون بوده که همواره مناقشاتی را ذیل این آیه برانگیخته است. برخی برخلاف قراین صریح این آیه عتاب آمیز، مخاطب آن را مشرکان پنداشته و در اثبات دعاوی خود، به عدم تعامل پیامبر با اهل کتاب در مکه استناد ورزیده اند. در حالی که برخی دیگر با عنایت به قراین متنی آیه، مخاطب آن را یهودیان دانسته اند، لیکن با تکیه بر پیش فرض مذکور، نزول این آیه را در مدینه تصور کرده اند. گروه سوم نیز مخاطب آن را یهودیان و نزول آیه را همزمان با دیگر فقرات سوره، در مکه دانسته اند؛ اما در جمع میان این پیش فرض تاریخی و چگونگی عتاب یهودیان در مکه به تکلّف افتاده اند. این نوشتار پس از بررسی دیدگاه ها، مخاطب بودن یهودیان ذیل این آیه را پذیرفته و سپس در پرتو سایر آیات مکی، به ادعای عدم ارتباط پیامبر با اهل کتاب در این برهه پرداخته و ضمن ردّ آن، مکی بودن این آیه و امکان عتاب یهودیان در این دوران را اثبات نموده است.
روابط بینامتنی خطبة فدک با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«بینامتنی» نظریّه ای است که روابط بین متون و چگونگی ارتباط و تعامل آنها را مورد کنکاش قرار می دهد و موجب آفرینش متن جدید می شود. بر اساس این نظریّه، هر متنی یک بافت جدید از نقل قول های متحوّل شده است. روابط بینامتنی ابزار مفیدی برای مخاطب در خوانش متن محسوب می شود. بر اساس این نظریّه، اتّصال خطبة فدک حضرت زهرا(س) (به عنوان قرآن ناطق) و قرآن صامت در دو سطح روساخت و زیرساخت قابل پژوهش است. به نظر می رسد که تعامل آگاهانة حضرت زهرا(س) با قرآن زمینة سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کرده است. از این رو، در موارد زیادی، درک عمیق خطبة فدک حضرت جز در پرتو شناخت رابطة کیفی آن با قرآن امکان پذیر نیست. این پژوهش به روابط بینامتنی خطبه های آن حضرت با قرآن کریم می پردازد تا افق معنایی جدیدی از این خطبه را ارائه دهد. روش مورد استفاده در این جستار، از نوع تحلیلی اسنادی است. نتایج به دست آمده از تحقیق، گویای آن است که پُربسامدترین روابط بینامتنی خطبة فدک با قرآن، از نوع ساختاری است و به شکل نفی متوازی است که در آن، حضرت توانسته نوعی سازش استوار میان کلام خویش و متن غایب ایجاد کند و تعاملی آگاهانه با آن خَلق نماید.
زبان و تفکّر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهم ترین وجوه مسأله در رابطه زبان و تفکّر است. «تعیین کنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیین کنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این باره اند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، به ویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، می تواند پشتوانه نظری تدوین برنامه های اجتماعی تربیتی گفتمان محور و مهم تر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقش آفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنش هایی در «زبان بیانگر» تعیین کننده نشان می دهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناخت هایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناخت ها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
عقلانیت ایمان از منظر سوین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار ابتدا به دو تلقی از مفهوم عقل اشاره می شود. در ادامه به نگاه ریچارد سوین برن اشاره خواهد شد که مطابق با تلقی نخست از عقل است. همچنین بیان خواهد شد که از نظر سوین برن ایمان دینی و باور عادی، از یک نوع عقلانیت برخوردارند. در این زمینه ضمن اشاره به تعریف رایج معرفت نزد معرفت شناسان، این پرسش را پاسخ می دهیم که ایمان دینی چه نسبتی با معرفت دارد؟ در این زمینه اصولی را، بررسی خواهیم کرد که سوین برن برای عقلانیت باور ذکر می کند. در ادامه به تعریف خاصی که در کلامی اسلامی از ایمان وجود دارد، یعنی ""تصدیق قلبی"" می پردازیم و گفته خواهد شد که مفهوم ایمان مفهومی کاملاً درون دینی و مختص ادیان الهی است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که با این تلقی از عقلانیت، ایمان معرفت نیست.
از ابن الله تا مُبشِر: تحلیلی بر استدلال های امام رضا علیه السلام در نفی الوهیت حضرت عیسی علیه السلام در مناظرة مرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدعای محوری آن بخش از مناظرة مرو، که میان امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و بزرگان دو دین مسیحیت و یهودیت رخ داد، انگارة «الوهیت حضرت عیسی علیه السلام» است. در این مناظره، امام علیه این مدعا سه دسته استدلال اقامه فرمودند: استدلال های مستقیمی در نفی الوهیت حضرت عیسی علیه السلام، استدلال هایی در اثباتِ نبوت ایشان و استدلال هایی در اثباتِ نبوت حضرت محمد صلی الله علیه السلام. هریک از این سه دسته، به مثابه پشتوانة دیگری در نقضِ «وضع» مناظره عمل می کند. مدعای جاثَلیق، به عنوان طرفِ نخست مناظره الوهیت حضرت عیسی علیه السلام است. امام علیه السلام «وضع» را تشخیص داده و با فراست، پس از طرح چند پرسش و پاسخ، ضمن نفی این انگاره، «وضع» را به «عیسی علیه السلام و محمد صلی الله علیه السلام پیامبر هستند» تغییر می دهند. این پژوهش به شیوة تحلیل محتوا، متکفل تحلیل استدلال های امام در این محورهاست. در این مناظره، به مقتضای بحث و درخواست طرفِ مناظره، ظرف استدلال های امام علیه السلام را استناد به «عقل» و «کتاب مقدس» تشکیل می دهد. ایشان با اقامة دو استدلال قیاسی، به نفی الوهیت مسیح علیه السلام می پردازند، آن گاه با استناد به چهار فراز از کتاب مقدس و یک استدلال عقلی، سه محور بعدی را اثبات می کنند. استنادهای امام علیه السلام با رجوع به ویرایش های مختلف کتاب مقدس بررسی شده و ضمن مشخص نمودن مواضعِ نقل قول ها، اختلاف های احتمالی تحلیل شده است.
آثار و پیامدهاى گناه در آینه دین و روان شناسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسى آثار و پیامدهاى گناهان در آینه دین و روان شناسى است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفى تحلیلى، سراغ متون دینى و روان شناسى رفته است؛ نقش گناه در نزول بلا را بررسى کرده و به تبیین رابطه بین گناه و نزول بلا پرداخته است تا با آگاهى دادن به مخاطب در زمینه بلاخیز بودن گناه، زمینه دورى از گناه را فراهم آورد. نتایج حاصل از پژوهش نشان مى دهد که گناه در قالب عناوینى همچون تغییر نعمت، اجابت نکردن دعا، احباط عمل، نقمت، آسیب هاى روانى شخصیتى، کاهش عزت نفس، و کاهش شادکامى، بلا را محقق مى سازد.
بررسی و نقد برهان جهان شناختی سوین برن با تکیه بر اصل سادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مسائل خداشناسی، اثبات وجود خدا از اهمیت خاصی برخوردار است. حاصل کوشش شمار زیادی از فیلسوفان و متکلمان، مجموعه متنوعی از براهین فلسفی در اثبات وجود خداوند است که یکی از قدیمی ترین آن ها، برهان جهان شناختی است. در این مقاله، تقریر سوین برن از این برهان موردبررسی قرار گرفته است. نقطه ی عزیمت او در اثبات وجود خدا، جهان پیچیده ی فیزیکی است. او تبیین های علمی از جهان را که بر مبنای قوانین ماده و انرژی عمل می کند و در تحلیل نهایی به تصادف می انجامد، ناکافی دانسته و پذیرش آن را به دور از عقل سلیم می داند. در برهانی که او ارائه می دهد، وجود جهان پیچیده، درمقام شاهدی بر وجود خداوند است که وجود خدا را محتمل تر از عدم او می سازد؛ از این جهت برهان خود را استدلالی استقرایی برمی شمارد و نه قیاسی. سوین برن با بهره گیری از اصل سادگی، فرضیه ی خداباوری را با اعتقاد به خدایی متشخص، واحد و با اوصاف متعالی، فرضیه ی بسیار ساده ای می انگارد که در مقایسه با نظریات بدیل ماتریالیستی، ساده ترین نظریه برای تبیین واقعیت جهان است. تبیین شخصی و اصل سادگی، نکات کلیدی برهان جهان شناختی سوین برن می باشند. تمسک به اصل سادگی و اینکه این اصل درنظر او به چه معناست، در چالش با اشکال هایی است که در این مقاله قصد داریم آن ها را مورد ارزیابی قرار دهیم.